مرکز آمار ایران در مرداد 1403 با اعلام رشد اقتصادی 5.7 درصدی سال 1402، جمعیت نزدیک به 86 میلیون نفری، ضریب جینی مرتبط با فقر و توزیع درآمد با عدد 3877 ده هزارم در سال 1401، نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت بالای 15 سال با رقم 41.2 درصد، نرخ بیکاری 7.7 درصد و نرخ تورم تولید کننده 38.4 درصد در بهار 1403، نرخ تورم مصرف کننده را 34.8 درصد اعلام کرده است.
شاخص تورم در مرداد 1403 نسبت به سال پایه 1400= 100 به عدد 260.2 رسیده است. به عبارت دیگر از مهر 1400 تا مرداد 1403 یعنی ظرف سه سال تورم 160 درصد بوده است.
نرخ تورم ماهانه در مرداد 2 درصد، نرخ تورم نقطه به نقطه نسبت به مرداد 1402 معادل 31.6 درصد و در دوازده ماه منتهی به مرداد 1403 نسبت به دوازده ماه منتهی به مرداد 1402 معادل 34.8 درصد اعلام شده است.
تورم 42 درصدی بخش مسکن
بیشترین تورم نقطه به نقطه یا رشد قیمت مربوط به مسکن و آب و برق و گاز بوده که 42.1 درصد اعلام شده است. بخش آموزش نیز با تورم 40.4 درصد، هتل و رستوران 34.1 درصد، پوشاک و کفش 31 درصد، تفریح و فرهنگ 29.2 درصد، حمل و نقل 28.4 درصد، بهداشت و درمان 28.1 درصد، دخانیات 27.4 درصد، خوراکی و آشامیدنی 24.4 درصد، مبلمان و لوازم خانگی 24 درصد و ارتباطات 21 درصد، بوده است.
بیشترین رشد قیمت ماهانه نیز مربوط به سبزی و حبوبات با 3.4 درصد، مسکن و آب و برق وگاز با 3.3 درصد، قند و شکر و شیرینی 2.3 درصد، چای و قهوه 2.2 درصد و مبلمان با 2.1 درصد بوده است.
تورم دوازده ماهه 58 درصدی گوشت نسبت به سال قبل
تورم دوازده ماهه گوشت قرمز و ماکیان 58.3 درصدی، گوشت قرمز و سفید و فرآورده های گوشت قرمز و سفید 57.9 درصدی، حمل و نقل عمومی 56 درصدی، ماهی و صدف داران 52.7 درصدی، هتل و رستوران 47.3 درصدی، اجاره و مسکن 41.4 درصدی، مسکن و آب و برق 40.7 درصدی، آموزش 40.1 درصدی، پوشاک و کفش 40 درصدی، چای و قهوه 38.8 درصدی، دخانیات 36.7 درصدی، و ... نشان می دهد که همچنان فشار تورم بر مصرف کننده و خانوار ایرانی بالاست. تورم دوازده ماهه گوشت و مسکن همچنان بیشترین فشار را بر مصرف کننده وارد می کند.
.شاخص تورم مصرف کننده در اسفندماه سال های پس از انقلاب
طبق اعلام مرکز آمار ایران 1403- 1361 بر مبنای سال پایه مهر1400= 100
سال |
شاخص |
سال |
شاخص |
سال |
شاخص |
سال |
شاخص |
سال |
شاخص |
1360 |
0.1 |
1370 |
0.4 |
1380 |
3 |
1390 |
13.6 |
1400 |
112.9 |
1361 |
0.1 |
1371 |
0.5 |
1381 |
3.3 |
1391 |
18.5 |
1401 |
172.9 |
1362 |
|
1372 |
0.6 |
1382 |
3.8 |
1392 |
22.2 |
1402 |
229.6 |
1363 |
0.1 |
1373 |
0.9 |
1383 |
4.4 |
1393 |
25.3 |
مرداد 1403 |
260.2 |
1364 |
0.1 |
1374 |
1.2 |
1384 |
4.9 |
1394 |
27.5 |
|
|
1365 |
0.1 |
1375 |
1.4 |
1385 |
5.6 |
1395 |
29.6 |
|
|
1366 |
0.2 |
1376 |
1.7 |
1386 |
6.8 |
1396 |
31.8 |
|
|
1367 |
0.3 |
1377 |
2 |
1387 |
8.2 |
1397 |
46.6 |
|
|
1368 |
0.3 |
1378 |
2.4 |
1388 |
8.9 |
1398 |
57 |
|
|
1369 |
0.3 |
1379 |
2.7 |
1389 |
11 |
1399 |
84.2 |
|
|
مبلغ ریالی | × | عدد شاخص در مقطع زمانی مورد نظر | = | ارزش ریالی مبلغ در مقطع زمانی مورد نظر |
عدد شاخص در مقطع زمانی اول |
ماه |
شاخص تورم |
ماه |
شاخص تورم |
ماه |
شاخص تورم |
فروردین 99 |
207 |
فروردین 1400 |
302.7 |
فروردین 1401 |
415 |
اردیبهشت 99 |
208.7 |
اردیبهشت 1400 |
304.9 |
اردیبهشت 1401 |
429.6 |
خرداد 99 |
212.8 |
خرداد 1400 |
312.6 |
خرداد 1401 |
482.1 |
تیر 99 |
226.7 |
تیر 1400 |
323.8 |
تیر 1401 |
504.3 |
مرداد 99 |
23.4.7 |
مرداد 1400 |
334.1 |
مرداد 1401 |
514.2 |
شهریور 99 |
243.1 |
شهریور 1400 |
347.5 |
شهریور 1401 |
525.4 |
مهر 99 |
260.3 |
مهر 1400 |
364 |
مهر 1401 |
541 |
آبان 99 |
272.6 |
آبان 1400 |
373 |
آبان 1401 |
552.4 |
آذر 99 |
277.7 |
آذر 1400 |
379.2 |
آذر 1401 |
563 |
دی 99 |
282.9 |
دی 1400 |
388.2 |
دی 1401 |
587.4 |
بهمن 99 |
289.5 |
بهمن 1400 |
396.4 |
مرداد 1402 بر پایه 1400=100 |
197.7 |
اسفند 99 |
294.9 |
اسفند 1400 |
401.5 |
|
|
کلیک کنید شاخص تورم خانوار شهری براساس اعلام مرکز آمار ایران از سال 1361 تا مهر 1401
شاخص کل تورم در بهمن 1401 به عدد 745.1 رسیده و نشان می دهد که تورم دوازده ماهه به 43.6 درصد رسیده است.
براساس گزارش مرکز آمار ایران، شاخص تورم مواد خوراکی نیز به عدد 868.5 رسید و براین پایه، تورم نقطه ای مواد خوراکی 69.2 درصد، تورم دوازده ماهه مواد خوراکی نیز 65 درصد، و تورم یک ماهه مواد خوراکی 4.1 درصد بوده است.
رشد یکساله قیمت خوراکی های اصلی از 60 تا 248 درصد بوده است
افزایش یکساله قیمت نان و غلات 72 درصد، گوشت قرمز ومرغ 73.9 درصد، ماهی 32.9 درصد، شیر و پنیر و تخم مرغ 82.9 درصد، روغن 248.7 درصد، سبزیجات 61 درصد، شکر و مربا و قندو شکر 59.5 درصد، چای و قهوه 32.3 درصد، دخانیات 33.5 درصد، اعلام شده است.
در مواد غیر خوراکی و خدمات نیز پوشاک و کفش 45.7 درصد، مسکن و آب و برق و گاز و سوخت 37 درصد، مسکن 39.5 درصد، اجاره 39.4 درصد، خدمات مسکونی 47.4 درصد، مبلمان 34.9 درصد، بهداشت و درمان 53.8 درصد، حمل و نقل 46.9 درصد، ارتباطات 12.8 درصد، تفریح و فرهنگ 31.7 درصد، آموزش 31.9 درصد، هتل و رستوران 78.4 درصد، رشد یکساله قیمت داشته اند
شاخص کل تورم در تیرماه به 504.3 رسید و در نتیجه تورم یکماهه 4.6 درصد، نقطه به نقطه 54 درصد و دوازده ماهه 40.5 درصد اعلام شده است. شاخص کل تورم مواد غیرخوراکی و خدمات نیز به 401.6 رسیده و در نتیجه تورم یک ماهه 3.8 درصد، نقطه به نقطه 36.9 درصد و دوازده ماهه 33.2 درصد برای مواد غیرخوراکی و خدمات اعلام شده است. شاخص کل تورم مواد خوراکی نیز به 778.5 رسیده و در نتیجه تورم یک ماهه 5.7 درصد، نقطه به نقطه 86 درصد و دوازده ماهه 54.6 درصد برای مواد خوراکی اعلام شده است. قیمت گوشت قرمز و مرغ با 12 درصد رشد بالاترین افزایش قیمت یک ماهه را در تیرماه نسبت به خرداد داشته اند. در یک سال اخیر نیز بالاترین رشد قیمت مربوط به روغن با 293 درصد افزایش قیمت در یک سال منتهی به تیر 1401 نسبت به تیر 1400 بوده است.
شاخص کل تورم در خرداد 1401 به عدد 482.1 رسیده که نسبت به اردیبهشت با عدد 429.6 به معنای رکورد تاریخی و رشد 12.22 درصدی تنها در یک ماه خرداد 1401 است که بالاترین تورم ماهانه را نشان می دهد. این در حالیست که حتی تورم 12 درصدی برای یکسال اقتصاد یک کشور نامطلوب است و اقتصاد دانان نرخ تورم طبیعی را زیر 5 درصد برای یکسال ارزیابی کرده اند.
تورم نقطه ای یا خرداد 1401 نسبت به خرداد 1400 نیز به 52.5 درصد رسیده و عملا کشور افزایش قیمت بالای 50 درصدی را تنها در یکسال تجربه کرده است. تورم دوازده ماهه نیز به 39.4 درصد رسیده است.
تورم نقطه به نقطه 52.5 درصدی خرداد 1401 حتی از تورم نقطه به نقطه 52.1 درصدی حاصل از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت 98 نیز بیشتر شده است و این موضوع نشان می دهد که شرایط ساختاری اقتصاد و اثر تورمی سیاست های دولت در خرداد 1401 و حذف دلار 4200 تومانی حتی سنگین تر از خروج ترامپ و آمریکا از برجام بوده است. رشد 26 درصدی نان و غلات، 200 درصدی روغن و 47 درصدی شیر و پنیر و تخم مرغ و 25 درصدی خوراکی ها تنها در یک ماه خرداد 1401، تورم خوراکی ها؛ نقطه ای 81.6 یک ماهه 25.4، دوازده ماهه 51.6 درصد، در خرداد 1401 شاخص کل 482.1، تورم نقطه ای 52.5، یک ماهه 12.2 ، دوازده ماهه 39.4 درصد،
حذف ارز 4200 تومانی پایان تورم نیست فضای کسب وکار باید اصلاح شود
شاخص کل تورم در بخش خوراکی ها، آشامیدنی ها و دخانیات وضعیتی به مراتب بدتر داشته و از عدد 587.6 در اردیبهشت به عدد 736.9 در خرداد رسیده و بیشترین رشد تاریخی را داشته که 25.43 درصد تنها در یک ماه بوده است.
تورم نقطه ای مواد خوراکی و آشامیدنی و دخانیات یا خرداد 1401 نسبت به خرداد 1400 نیز به 81.6 درصد رسیده و عملا کشور تورم بالای 80 درصدی مواد غذایی را برای اولین بار در سال های بعد از انقلاب تجربه کرده است. تورم دوازده ماهه کالاهای خوراکی و آشامیدنی و دخانیات نیز به 51.6 درصد رسیده که نشان می دهد در طول یکسال گذشته فشار شدیدی بر معیشت مردم و خانوارها در تهیه خوراکی ها و کالاهای اساسی وجود داشته است.
شاخص کالاهای غیر خوراکی و خدمات نیز از 370.5 در اردیبهشت به 386.7 در خرداد 1401 رسیده و 4.4 درصد رشد کرده است.
تورم نقطه ای غیر خوراکی و خدمات یا خرداد 1401 نسبت به خرداد 1400 نیز به 36.8 درصد رسیده است. تورم دوازده ماهه کالاهای غیر خوراکی و خدمات نیز به 33.2 درصد رسیده است.
رشد یک ماهه خوراکی ها در خرداد 1401 معادل 25.9 درصد، نان و غلات 26.9 درصد، گوشت قرمز و مرغ 19.7 درصد، ماهی 5.7 درصد، شیر و پنیر و تخم مرغ 47.3 درصد، روغن 200 درصد، میوه و خشکبار 9.2، سبزیجات 9.6، قند و شکر و مربا و عسل و شیرینی 15.2، چای، قهوه و نوشابه و آب میوه 5.9، دخانیات 4.3، پوشاک و کفش 5.6، مسکن و آب و برق 2.8، اجاره 2.3، مبلمان 6.1، بهداشت و درمان 6، حمل و نقل 3.7، ارتباطات 1.3، تفریح 4، هتل و رستوران 19.2 درصد بوده است.
رشد یکساله یا تورم نقطه ای خوراکی ها در خرداد 1401 نسبت به خرداد 1400 معادل 85.5 درصد، نان و غلات 93.8 درصد، گوشت قرمز و مرغ 54.4 درصد، ماهی 45.4 درصد، شیر و پنیر و تخم مرغ 111.3 درصد، روغن 285.4 درصد، میوه و خشکبار52.1، سبزیجات 78.6، قند و شکر و مربا و عسل و شیرینی 72.7، چای، قهوه و نوشابه و آب میوه 30، دخانیات 43.9، پوشاک و کفش 48.7، مسکن و آب و برق 31.4، اجاره 31.7، مبلمان 34.7، بهداشت و درمان 36.9، حمل و نقل 43.1، ارتباطات 9.8، تفریح 31.5، هتل و رستوران 86.4 درصد بوده است.
برخی کارشناسان گفته اند که حتی در زمان اشغال ایران و جنگ های اول و دوم جهانی، رشد یک ماهه تورم به این اندازه تجربه نشده است. در فاصله سال های 1320 تا 1323 که ایران در اشغال قوای متفقین انگلیس و روس قرار داشت قیمت ها 7 برابر شد و 600 درصد تورم داشتیم و این موضوع به معنای رشد ماهانه متوسط 16 درصدی است و به معنای اثر جنگ و اشغال و از دست رفتن ذخایر گندم و کالاهای معیشتی ایران بوده است.
عدد شاخص کل قیمت کالاها و خدمات مصرفی خانوار در اردیبهشت 1401 به قیمت ثابت سال 1395=100 به عدد 429.6 رسید که نسبت به 415 فروردین معادل 14.6 واحد اضافه شده است که به معنای رشد 3.5 درصدی قیمت ها در یک ماه اردیبهشت نسبت به فروردین ماه است. به عبارت دیگر، تنها در یک ماه، 3.5 درصد تورم داشته ایم و قیمت ها رشد زیادی داشته است و پیش بینی می شود که با توجه به رشد قیمت ها و حذف دلار 4200 تومانی، شاهد افزایش زیاد تورم در خرداد 1401 باشیم.
تورم نقطه به نقطه یا افزایش هزینه ها در اردیبهشت 1401 نسبت به اردیبهشت سال 1400 نیز معادل 39.3 درصد بوده است.
تورم دوازده ماهه یعنی فشار هزینه ای و افزایش قیمت ها در دوازده ماه منتهی به اردیبهشت 1401 نسبت به دوازده ماه منتهی به اردیبهشت 1400 نیز معادل 38.7 درصد بوده است.
براین اساس تورم ماهانه، نقطه ای و دوازده ماهه اردیبهشت 1401 به ترتیب معادل 3.5 درصد، 39.3 درصد و 38.7 درصد بوده است. رشد تورم ماهانه و نقطه ای نشان دهنده این واقعیت است که تورم دوازده ماهه نیز در ماه های آینده متاثر از تورم نقطه ای و ماهانه افزایش خواهد یافت.
افزایش زیاد قیمت خوراکی ها
در حالی که رشد تورم دوازده ماهه قیمت خوراکی ها و آشامیدنی ها به طور میانگین در یکسال اخیر معادل 49.4 درصد بوده، تورم نقطه ای یا افزایش قیمت یکساله خوراکی ها نزدیک به 51 درصد اعلام شده است.
افزایش قیمت خوراکی ها در اردیبهشت 1401 نسبت به اردیبهشت 1400 نشان می دهد که تورم نقطه ای یا افزایش قیمت یکساله در خوراکی ها با رشد های بالا و افزایش فشار هزینه ای بر خانوارها همراه بوده است. این افزایش قیمت ها در دوسه سال اخیر نیز ادامه داشته و قیمت خوراکی ها با افزایش های زیادی در چند سال اخیر مواجه شده اند و برخی کالاها از 60 تا 130 درصد افزایش قیمت مواجه شده اند.
تورم نقطه به نقطه خوراکی ها
در یکسال اخیر، تورم نقطه به نقطه یا اردیبهشت 1401 به اردیبهشت 1400 نشان می دهد که تورم نقطه ای یا رشد قیمت نان و غلات 65.7 درصد، گوشت قرمز و سفید و فرآورده های گوشتی 31.9 درصد، گوشت قرمز و مرغ 30.5 درصد، ماهی 40.6 درصد، شیر و پنیر و تخم مرغ 47 درصد، روغن و چربی 32 درصد، میوه و خشکبار 47 درصد، سبزیجات 74 درصد، قند و شکر و مربا و عسل و شکلات و شیرینی 55 درصد، چای و قهوه و نوشابه 26.7 درصد بوده است.
تورم دوازده ماهه خوراکی ها
همچنین تورم دوازده ماهه یا فشار هزینه ای دوازده ماه منتهی به اردیبهشت 1401 نسبت به دوازده ماه منتهی به اردیبهشت 1400 نشان می دهد که تورم دوازده ماهه نان و غلات 49 درصد، گوشت قرمز و سفید و فرآورده های گوشتی 40 درصد، گوشت قرمز و مرغ 38 درصد، ماهی 57 درصد، شیر و پنیر و تخم مرغ 57 درصد، روغن و چربی47 درصد، میوه و خشکبار43 درصد، سبزیجات 66 درصد، قند و شکر و مربا و عسل و شکلات و شیرینی 57 درصد، چای و قهوه و نوشابه 46 درصد، بوده است.
مقایسه تورم دوازده ماهه و تورم نقطه ای خوراکی ها نشان می دهد که فشار افزایش قیمت خوراکی ها در دو سال اخیر همواره وجود داشته و به همین دلیل تورم دوازده ماهه و نقطه ای نزدیک به هم حرکت می کند و این روند در سال 1401 به خاطر حذف دلار 4200 تومانی، همچنان ادامه خواهد داشت و تشدید شده است. این موضوعات نشان می دهد که فشار هزینه ای بر خانوارها و کاهش قدرت خرید مردم برای معیشت رو به افزایش است و همچنان قیمت ها افزایش می یابد.
تورم نقطه ای غیر خوراکی ها
همچنین دخانیات 40 درصد ، پوشاک و کفش 46.8 درصد، مسکن و آب و برق و گاز و سوخت 29.6 درصد، اجاره مسکن 30.4 درصد، مبلمان و لوازم خانگی 30 درصد، بهداشت و درمان 32.6 درصد، حمل و نقل 42 درصد، تفریح و فرهنگ 29.2 درصد، آموزش 27.5 درصد، هتل و رستوران 61 درصد افزایش قیمت داشته اند.
مقایسه رشد نرخ دلار و نرخ تورم در سه دهه اخیر 97 - 1365
سال
|
نرخ دلار به ریال
|
نرخ تورم
|
رشد نرخ دلار در یک سال نسبت به سال قبل
|
1366 |
996 |
27.7
|
-
|
1367
|
966
|
28.9
|
3-
|
1368
|
1207
|
17.4
|
25
|
1369
|
1413
|
9
|
17
|
1371
|
1498
|
24.4
|
5.5
|
1372
|
1803
|
22.9
|
20
|
1373
|
2667
|
35.2
|
48
|
1374
|
4078
|
49.4
|
53
|
1375
|
4444
|
23.2
|
9
|
1376
|
4785
|
17.3
|
7.7
|
1377
|
6460
|
18.1
|
35 |
1378
|
8632
|
20.1
|
33
|
1384
|
9042
|
10.4
|
3.4
|
1389
|
10442
|
12.4
|
4.6
|
1390
|
12047
|
21.5
|
15.4
|
1391
|
26078
|
30.5
|
116
|
1392
|
31838
|
34.7
|
22
|
1393
|
32800
|
15.6
|
3
|
1394
1395 1396 |
34500 36440 48500 |
11.9
9 9.6 |
5.2
5.6 33 |
روش محاسبه ارزش كالا و خدمات با نرخ تورم
سال
|
قیمت تومان
|
1357
|
420
|
1358
|
1300
|
1359
|
2400
|
1360
|
3500
|
1361
|
3500
|
1362
|
3500
|
1363
|
3900
|
1364
|
4418
|
1365
|
6500
|
1366
|
11257
|
1367
|
9939
|
1368
|
10922
|
1369
|
12707
|
1370
|
12447
|
1371
|
12409
|
1372
|
16488
|
1373
|
30352
|
1374
|
44169
|
1375
|
41273
|
1376
|
38833
|
1377
|
45092
|
1378
|
58741
|
1379
|
60512
|
1380
|
60820
|
1381
|
69960
|
1382
|
86150
|
1383
|
104537
|
1384
|
122890
|
1385
|
167967
|
1386
|
190678
|
1387
|
231649
|
1388
|
288000
|
1389
|
435000
|
1390
|
630000
|
1391
|
910000
|
1392
----------
1393
---------
1394
-----------
1395
-----------
1396
|
1060000
---------------
965000
---------------
936000
----------------
1171000
---------------
1600000
|
1397
|
1800000 |
بالاترین و پایین نرخ تورم در چهار دهه اول بعد از انقلاب
کمترین و بیشترین نرخ تورم در چهار دهه گذشته به ترتیب در دهه 50 به ترتیب در سال های 57 و 59 ، در دهه 60 سال های 64 و 69 ، در دهه 70 سال های 70 و 74 در دهه 80 سال های 84 و 87 تحقق یافته است . کمترین میزان مربوط به دوره جنگ ایران و عراق و سال 64 با 6.9 درصد، و بیشترین مربوط به سال 74 یعنی سال اول برنامه دوم توسعه ودولت هاشمی رفسنجانی با 49.4 درصد بوده است. البته رشد اقتصادی در دولت هاشمی مثبت و توسعه اقتصادی مشهود بوده است اما تورم 40درصدی در سال آخر دولت احمدی نژاد با رشد منفی 5.4 درصدی سال 91 مواجه شده است یعنی تورم بالا با رکود و رشد منفی اقتصادی یا رکود تورمی ...
نرخ تورم در ایران در سال 57 با رقم 10 درصد آغاز شد و در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی روند صعودی داشت به طوری که در سال 60 نرخ 22.8 درصد را ثبت کرد، ولی از سال 61 به بعد این روند نزولی شد تا اینکه در سال 64 کشور پایین ترین نرخ تورم را به میزان 6.9 درصد ثبت کرده بود.
نرخ تورم در ایران از سال 65 بار دیگر صعودی شد و رقم 23.7 درصد را ثبت کرد، این روند تا سال 67 ادامه داشت، ولی از سال 68 با کاهش تورم روبرو بودیم تا اینکه تورم یک رقمی 9 درصدی را در سال 69 داشتیم.
جدول نرخ تورم سال هاي پس از انقلاب
سال
|
نرخ تورم
|
1357
|
10
|
1358
|
11.4
|
1359
|
23.5
|
1360
|
22.8
|
1361
|
19.2
|
1362
|
14.8
|
1363
|
10.4
|
1364
|
6.9
|
1365
|
23.7
|
1366
|
27.7
|
1367
|
28.9
|
1368
|
17.4
|
1369
|
9
|
1370
|
20.7
|
1371
|
24.4
|
1372
|
22.9
|
1373
|
35.2
|
1374
|
49.4
|
1375
|
23.2
|
1376
|
17.3
|
1377
|
18.1
|
1378
|
20.1
|
1379
|
12.6
|
1380
|
11.4
|
1381
|
15.8
|
1382
|
15.6
|
1383
|
15.2
|
1384
|
10.4
|
1385
|
11.9
|
1386
|
18.4
|
1387
|
25.4
|
1388
|
10.8
|
1389
|
12.4
|
1390
|
21.5
|
1391
|
30.5
|
1392
|
34.7
|
1393
|
15.6
|
1394
|
11.9
|
1395
|
9
|
1396
|
9.6
|
سود سپرده يكساله
|
رشد پايه پولي
|
نرخ ارز تومان
|
رشد اقتصادي
|
رشد مصرف بخش خصوصي
|
نرخ نقدينگي منحاي نرخ تورم
|
نرخ تورم
|
رشد نقدينگي
|
سال
|
14-15
|
22
|
180
|
4.5
|
6
|
5
|
22.9
|
28
|
1372
|
14-15
|
23
|
263
|
1.5
|
1
|
7-
|
35.2
|
28
|
1373
|
14-15
|
24
|
4.3
|
1
|
2
|
14-
|
49.4
|
35
|
1374
|
14-15
|
24
|
444
|
6.1
|
5
|
14-
|
23.2
|
37
|
1375
|
14
|
21
|
478
|
2.8
|
4.2
|
2-
|
17.3
|
15.2
|
1376
|
14
|
18
|
646
|
3.7
|
6.8
|
1
|
18.1
|
19.4
|
1377
|
14
|
15
|
865
|
1.7
|
3.4
|
0
|
20.1
|
20.1
|
1378
|
14
|
17
|
818
|
5.1
|
7.1
|
16
|
12.6
|
29.3
|
1379
|
13
|
15
|
800
|
5.4
|
4.7
|
17
|
11.4
|
28.8
|
1380
|
13
|
23
|
802
|
6.5
|
5.2
|
14
|
15.8
|
30.1
|
1381
|
12-14
|
7
|
832
|
6.8
|
5.3
|
10
|
15.6
|
26.1
|
1382
|
12-14
|
17
|
874
|
4.8
|
8.6
|
15
|
15.2
|
30.2
|
1383
|
14-15
|
45
|
904
|
5.7
|
6.6
|
22
|
12.1
|
34.3
|
1384
|
14-16
|
26
|
922
|
6.2
|
6.2
|
25
|
13.6
|
39.4
|
1385
|
17-17.5
|
30
|
935
|
5
|
6.8
|
9
|
18.4
|
27.7
|
1386
|
14-17
|
47
|
966
|
0.8
|
4.5-
|
9-
|
25.4
|
15.9
|
1387
|
14.5
|
11
|
998
|
3
|
1.1-
|
13
|
10.8
|
23.9
|
1388
|
14
|
13
|
1060
|
5.8
|
1.9
|
12
|
12.4
|
25.2
|
1389
|
17
|
13
|
1357
|
4.3
|
4.2
|
1-
|
21.5
|
20.1
|
1390
|
17
|
27
|
2606
|
6.8-
|
1.7-
|
0
|
30.5
|
30
|
1391
|
17-23
|
17
|
3184
|
1.9-
|
1-
|
4
|
34.7
|
38.8
|
1392
|
22-24
|
11
|
3280
|
3
|
3.1
|
6
|
15.6
|
22.3
|
1393
|
20
|
شش ماهه 4.5 يكساله 16
|
3630
|
1
|
2
|
9
|
14
|
23
|
1394
|
|
بدترین سرزمین ها سرزمینی است که در آن امنیت و ارزانی وجود ندارد.
امام علی ع
مردم به سهم خود در تغییر ات تورمی و کاهش ارزش ریال و رشد نرخ دلار و طلا موثر هستند و عده ای نیز از آن سود می برند. مگر چه اتفاقی افتاده که نرخ طلا و ارز باید تا این حد رشد کند؟ اثر تحریم ها و نرخ ارز بر اقتصاد حداکثر 20 تا 40 درصد است نه 300 درصد. این وضعیت را با تقاضای کاذب طلا و ارز ایجاد کرده ایم.
تورم شاخصی است که بتواند به معیشت و کالاهای مصرفی مردم توجه داشته باشد. همه مردم که طلا نمی خرند و نیاز ضروری هم نیست. به خاطر متنوع بودن طلا و سایر دارایی ها نیز عملا امکان محاسبه تورم از طریق نرخ دارایی ها نیست.
زیرا شما در تمام عمر خود ممکن است یک بار یا دوبار به طور متوسط مسکن بخرید یا خرید طلا داشته باشید اما نان و روغن وگوشت و مرغ و... را هر روز می خرید.
اثر نرخ طلا یک شاخص روانی و ذهنی و همچنین معیار ارزش پول ملی در یک دوره تاریخی است نه یک موضوع روزمره و ضروری.
اثر نرخ ارز نیز براقتصاد ایران حدود 20 درصد است اما اثر روانی آن به خاطر رابطه اقتصاد با اقتصاد جهانی زیاد است و در مواردی بدون دلیل باعث رشد ماست و شیر و کالاهای دیگر شده است اما واقعیت این است که وابستگی مرغ و گوشت و کالاهای مصرفی مردم به ارز حداکثر 20 درصد است و اثر طلا نیز در معیشت مردم بسیار کم است.
پس قبول کنیم که تورم نمی تواند شامل دارایی ها باشد وعملا هم ممکن نیست.
شاخص تورم شامل رشد متوسط 350 قلم کالای مصرفی است که اکثر مردم با آن سروکار دارند. محاسبه دارایی ها مانند ارز و سکه و مسکن و چیزهای دیگه در این شاخص نمی آید . دلیلش هم این است که مردم هر سال با نوسان آن سروکار ندارند و مثل نان و اجاره مسکن و پوشاک و تحصیل و... نیستند.
نکته مهم دیگر این است که مسکن و طلا یک کالای همگن و مصرفی نیست و ما انواع خانه و ساختمان با کیفیت و قیمت زمین متفاوت داریم. نرخ طلا نیز تابع نوسانات نرخ دلار در جهان و نرخ بازار جهانی و تحولات بورس جهانی و... است و طلا تنها می تواندروند بلندمدت ارزش پول را نشان دهد مثلا در زمان حضور مغول در ایران یعنی 700 سال پیش، هر تومان معادل 100 هزار دینار طلا یا 100 کیلوگرم طلا بوده است و یک تومان در 700 سال پیش معادل 6 میلیارد برابر ارزش تومان امروز است.
با این وجود نمی تواند شاخص تورم سالانه برای ما باشد زیرا تورم باید در یک دوره 10 ساله و با تغییر سال پایه در هر 10 سال یکبار مقایسه شود تا امکان مقایسه وجود داشته باشد و باید شامل کالاهای مصرفی باشد.
این روزها مردم به دلیل نا آشنایی با شاخص های اقتصادی، اشتباه های زیادی می کنند مثلا بدون آن که نیاز داشته باشند به بازار ارز هجوم می آورند اما این هجوم به زیان ما تمام می شود زیرا تقاضای کاذب باعث رشد نرخ دلار می شود و تورم و رشد قیمت ها در نهایت به زیان ماست ما با خرید دلار ارزش پول ملی را حفظ نمی کنیم بلکه عملا باعث کاهش ارزش آن می شویم و همه کالاها را گران می کنیم. در حالی که نیازهای واقعی، نرخ دلار را حداکثر حدود 3 هزار تومان تثبیت می کند.
براین اساس لازم است که واقعیت های اقتصاد را درست بشناسیم زیرا هر چه اطلاعات غلط به مردم بدهیم و آن را باور کنیم عملا باعث کاهش ارزش ریال و قدرت خرید ما می شود.
نبايد تحت تاثير نوسان نرخ دلار، قيمت ها با توهم رشد قيمت دارايي ها و مواد اوليه و ماشين آلات رشد مي كرد.
وقتي رشد اقتصادي منفي بود چرا بايد نرخ سهام رشد مي كرد. وقتي بهره وري و كارايي پايين بود چرا قيمت ها بي رويه بالا رفت و حالا هم كه اقتصاد با ثبات نسبي و آرامش حركت مي كند و واقعيت هاي اقتصادي و اصلاح ساختار در حد توان دولت و ملت مورد توجه است نبايد انتظار نوسان زياد بورس و.. داشت بايد واقع بين باشيم واقعيت همين بوده نه اين كه نوسان و بالا و پايين رفتن مطلوب ما باشد وقتي درآمد محدود است بالا رفتن و پايين امدن يعني سود يك عده و زيان عده اي ديگر
در حالي كه اگر نرخ ها واقعي باشد منطق و عقل و صبر وحساب و كتاب حاكم مي شود.
در سياست هاي گذشته نوسان ها به نفع عده اي و به زيان عده ديگري بوده اما در شرايط كنترل تورم اتفاقا كم درآمدها شرايط بهتري خواهند داشت و به تدريج بايد اميدوار به بهبودي باشيم
اگرچه شرايط هنوز تا انتظارات ما فاصله دارد اما نبايد نوسان ها و دلالي را بهتر از ثبات و سياست منطقي تصور كنيم.
نكته ديگر اين است كه دولت فعلي مسوول همه آنچه در اقتصاد حاكم نيست و البته بايد براي بهبود آن تلاش كند.
مردم نيز تلاش كرده اند و بايد تلاش بيشتر داشته باشيم با انتقاد كردن به تنهايي نتيجه اي نخواهيم كرد بايد كار و بهره وري و سرمايه گذاري و سياست منطقي حاكم باشد....
بهبود اقتصاد و تورم، یک روند بلندمدت و میان مدت نیاز دارد. و اثر هر سیاستی تاخیر است مثلا اگر امروز قیمت نفت برای چهار سال افزایش داشته باشد دردوسال اول تورم پایین می آید زیرا مخارج دولت و واردات بیشتر می شود و کالای بازار تامین می شود اما بعد از دو سال تورم خود رانشان می دهد و مشکل ایجاد می کند و مردم از خود می پرسند قیمت نفت که بالاست چرا تورم داریم؟
دلیلش این است که با تاخیر عمل می کند و مردم تنها امروز و حوادث و تحولات آن را می بینند در حالی که تورم یک شاخصی است که عملکرد 50 سال گذشته و به خصوص سه چهار سال قبل در آن اثر زیادی دارد.
در نتیجه هم انتخابات و سیاست و انتخاب افراد فنی اثر دارد و باید دو سال صبر کرد تا اثر کار آنها را ببینیم و هم نفوذ کارشناسان مهم است و هم برنامه اقتصادی دولت مهم است و این ها با تاخیر اثر خود را نشان می دهند و وقتی دولتی روبه پایان است تازه نتیجه کار سال اول خود را می بیند.
از سوی دیگر باور و رفتار مردم اهمیت زیادی دارد اگر امروز به بازار ارز هجوم ببرند و دلار بخرند این نیاز کاذب بیهوده نرخ را بالا می برد و روی کالاها و تورم اثر می گذارد و مشکل درست می کند.
پس تورم علاوه بر متخصص به سیاستمدار، اعتقاد و باور مردم، برنامه ساختاری 20 ساله و 5 ساله و... نیاز دارد.
کنترل تورم در آلمان بعد از جنگ، ترکیه، برزیل و آرژانتین و... تجربه شده و ما هم می توانیم اما باید اعتقاد به آن به خصوص در عرصه سیاسی ایجاد شود.
به همین خاطر است که عده ای می گویند راه حل بحران اقتصادی، سیاسی است.
هنوز جای امید و امیدواری و توسعه ایران وجود دارد. به مرگ فکر نکنید به رشد فرهنگ و توسعه سیاسی فکر کنید. اول فرهنگ و دانش و آگاهی، بعد توسعه سیاسی و انتخاب افراد مناسب و بعد برنامه اقتصادی و همه آنها امکان پذیر است اما اراده و باور در این زمینه ضروری است
اما توجه داشته باشید که تورم فقط برای 350 قلم کالای مصرفی همه مردم به کار می ره چون همه مردم که طلا و ارز نمی خرند یا همه مردم هر سال و هر هفته مسکن عوض نمی کنند یا نمی خرند البته اجاره خانه در آن 350 قلم کالا محاسبه می شود.
ماست دبه، پارسال 2400 تومان، الان 4800 تومان، بیش از 100 افزایش قیمت
برنج، سال گذشته متوسط کیلویی 1500 تومان، الان 2500 تومان، 60 درصد افزایش قیمت
گوشت، پارسال کیلویی 15 هزار تومان، الان کیلویی 20 هزار تومان، 33 درصد افزایش قیمت
مرغ، پارسال کیلویی 3500 تومان، امثال 5500 تومان، 55 درصد افزایش قیمت
نسبت به سال گذشته:
پنیر 100 درصد افزایش قیمت/ بنزین آزاد 600 درصد افزایش قیمت/ بنزین سهمیه 300 درصد افزایش قیمت/ آب، برق و گاز بین 50 تا 200 درصد افزایش قیمت / کرایه تاکسی 100 درصد افزایش قیمت / کاغذ 70 درصد افزایش قیمت / کتاب و دفتر 150 درصد افزایش قیمت
با این حساب نرخ تورم یک چیزی میان 60 تا 150 درصد است.
بنابراین آن چه در سال جاری مشاهده می کنید در نرخ های تورم امسال محاسبه می شود نه آن چیزی که در لیست تورم 34 سال گذشته اعلام شده است.
موضوع دیگر این است که نرخ تورم را بانک مرکزی اعلام کرده است که منشا محاسبه است و ابزار و امکانات آن را داشته است. بنابراین آن چه به صورت رسمی اعلام شده است را باید مبنا قرار داد.
و باز نکته دیگر این است که بخش عمده ای از تورم موجود، انتظاری و روانی است و حاصل نوسانات نرخ ارز و تحریم هاست وگرنه وابستگی کالای تولیدی و اقتصاد به نرخ ارز فقط 20 درصد است یعنی از 700 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی فقط 100 تا 130 میلیارد دلار آن ارزی است.
اگر می خواهید به بهبود اوضاع اقتصادی فکر کنید چاره ای نیست جز آن که به شاخص ها و آمارها توجه کنید و آنها را غیرقابل قبول ندانید.
آن چه امسال رخ داده با روند 34 سال گذشته کاملا متفاوت است و مانمی توانیم نرخ تورم سال های قبل را زیرسوال ببریم...
یک لیتر شیر پارسال 800 تومن، الان 1700 تومان، بیش از 100 افزایش قیمت
ماست دبه، پارسال 2400 تومان، الان 4800 تومان، بیش از 100 افزایش قیمت
برنج، سال گذشته متوسط کیلویی 1500 تومان، الان 2500 تومان، 60 درصد افزایش قیمت
گوشت، پارسال کیلویی 15 هزار تومان، الان کیلویی 20 هزار تومان، 33 درصد افزایش قیمت
مرغ، پارسال کیلویی 3500 تومان، امثال 5500 تومان، 55 درصد افزایش قیمت
نسبت به سال گذشته:
پنیر 100 درصد افزایش قیمت/ بنزین آزاد 600 درصد افزایش قیمت/ بنزین سهمیه 300 درصد افزایش قیمت/ آب، برق و گاز بین 50 تا 200 درصد افزایش قیمت / کرایه تاکسی 100 درصد افزایش قیمت / کاغذ 70 درصد افزایش قیمت / کتاب و دفتر 150 درصد افزایش قیمت
با این حساب نرخ تورم یک چیزی میان 60 تا 150 درصد است.
این نرخ تورم چیزی است که خود مردم هم میتوانند حساب کنند و وسیله خوبی برای تشخیص اشخاص دروغگو است.
ضمن این که ما سه نوع نرخ تورم دوازده ماهه نسبت به دوازده مشابه سال قبل، نرخ تورم ماهانه نسبت به ماه مشابه سال قبل و نرخ تورم نقطه ای یعنی این ماه نسبت به ماه قبل از آن را داریم که هر یک از این ها تحلیل های خود را می طلبد و همه آنها را باید باهم مورد توجه قرار دارد تا اثر فشار هزینه بر زندگی مردم، شیب تورم و سرعت تحولات آن را بررسی کنیم.
بنابراین اگر چه آمارهای شما از مواد غذایی درست است و مردم هم می توانند محاسبه کنندامانرخ تورم براساس 350 قلم کالای مصرفی محاسبه می شود که نرخ دارایی ها مانند زمین، طلا و ارز و.... در آن وجود ندارد و آنها را باید جداگانه حساب کرد.
براین اساس هم شما درست می گویید و هم مراکزی که محاسبه تورم را انجام می دهند وهر فردی درجامعه نرخ تورمی مخصوص خود را دارد که قیمت کالایی که می خرد را با قدرت خرید خود مقایسه می کند اما برای یک جامعه 75 میلیونی چاره ای جز این نیست که به روشهای متداول جهانی برای محاسبه نرخ تورم توجه کنیم
ولی این جامعه نیاز به امثال این آدما نداره که با حرفاشون مردمو بازی بدن و از بی سوادیشون سواستفاده کنن.
مردم ما رفته رفته دارن خنگ میشن وقتی به یکی میگی آزادی سریع برمیگرده میگه منظورت بی حجابیه.
هنوز معنی آزادی رو درک نکرده نمیفهمه که حق داره حرفشو بزنه.
۸ سال پیش که مردم میرفتن رای بدن میگفتن وظیفه ماست رای بدیم (وظیفه)
۴ سال پیشم میگفتن وظیفه ماست که رای بدیم.
هنوز نفهمیدن که رای دادن وظیفه نیست بلکه حق توی ایرانیه.
کاش یکی بیاد نه مرد بلکه یه ایده ....
این حرف مستدله
اما توصیه میکنیم برای پایان نامه حتما به نماگرهاوترازنامه بانک مرکزی در دوره زمانی مورد نظر خود از سال 38تاکنون مراجعه کنید. و نظرات مختلف را در نظر بگیرید تا عمیق تر کار کنید این آمار به تنهایی گویای تمام واقعیت های تورم و قدرت خرید و... نیست شما باید دهک های درآمدی را نیز بررسی کنید
همچنین علاوه بر نرخ 12 ماهه تورم، نرخ ماهانه، نقطه ای ماه به ماه سال قبل و این ماه به ماه قبل راهم در نظر بگیرید.
حتما به مقالات وگزارش های مختلف مراجعه کنید. زیر این اعداد برای پایان نامه شما کافی نیست.
برای ایمیل شما یک پیام ارسال کرده ایم که اگر لازم دیدید نکات دیگر را هم مطرح فرمایید
تورم رو میشه با تغییر سبد مصرفی حتی به صفر درصد رسوند.
اما جسارتا مردم خوب می فهمند ...
تورم معمولی شاید الان حول 60 یا 70 درصد باشه اما تورمی رو که من خانواده متوسط به پایین دارم تحمل میکنم به خدا بالای صدرص نباشه زیرش نیست.
اگه چیزی پیدا شد که زیر صد درصد تورم داشته باشه.
منظورم کالای لوکس نیست.اون به من ربطی نداره.یه تورم واقعی رو با یه سبد معقول اندازه بگیرن بیان عین مرد پای تلویزیون بگن اقا تورم ما 100 درصه
ما که خودمون میدونیم.
و نمیشه به مردم گفت امروز طلا جز شاخص نیست فردا دلار نیست پس فردا نان نیست پس فردا گوشتم نیست و بعد آب در نهایت هوا
اقتصاد بیماری که در ابتدا مسخره فرض میشه بعد محلی برای بزرگ شدن و کسب در آمد بعد کسب قدرت بعد محیط انحصاری دیگران باید خارج شوند همینه
بعنی نه تولیدی انجام میشه نه عملی انجام میشه نه پویایی و شفافیت داره و نه هیچی با عوض کردن شاخص درست نمیشه
استناد به این مرجع محلی از اعتبار! نداره.
شاخص بانک مرکزی فقط یک شاخص است برای کالاهای مصرفی که عمومیت دارد همه دارایی ها و قدرت خرید را شامل نمی شود. این شاخص برمبنای شاخص های جهانی است که در 100 کشور اجرا می شود. و اتفاقا یکی از مراکز معتبر علمی کشور همین روش آماری بانک مرکزی است.
البته نظر شما هم درست است و باید شاخص های دیگری مانند محاسبه تغییرات قیمت دارایی مانند مسکن، طلا، نرخ بهره بانکی در بازار و بانک ها و... را نیز در نظر بگیریم چون برای جوانی که می خواهد تشکیل زندگی دهد یا کسی که مستاجر است، این مهم است که بتواند خانه ای بخرد و وقتی قیمت مسکن از 100 میلیون به 200 میلیون تومان می رسد فشار زیادی وارد می کند.
اما این موضوع به شاخص بانک مرکزی در مورد تورم ربط ندارد و این رشد 100 درصدی را بایدباسیاست های دیگر نظیر رشد عرضه مسکن، هدایت جمعیت به شهرهای دیگر غیر از تهران، کنترل نسبی جمعیت و.... کنترل کنیم.
موضوع دیگر این است که تاثیر دلار بر قیمت ها نباید اینقدر زیاد باشد زیرا بیشتر گردش مالی اقتصاد ایران ریالی است و باید اثر روانی رشد نرخ دلار بر قیمت های داخلی را کنترل کنیم و راهکارهایی برای آن داشته باشیم. نباید نرخ هر کالایی رامتناسب با نرخ دلار افزایش دهیم.
واقعیت این است که تورم داخلی متفاوت از تورم رشد نرخ دلار است اما متاسفانه، اثر روانی و اشکالات ساختاری اقتصاد موجب شده که به جای کاهش قیمت مسکن با این همه ساخت و ساز، و باوجود بالارفتن عمر ساختمان ها، عملا برعکس شده و قیمت مسکن بالا رفته است
براين اساس تنها نبايد نرخ ارز و پول ملي را مقايسه كنيم...
تقصیر من نیست تورم شما بالاست بنظر بچه 10 ساله من تورم پارسال 100 در صد بود چرا؟ چون پارسال 400000 پول تو جیبی میگرفت الان براش 800000 می دم
کمتر نق میزنه حالا شما بگو طبق محاسبات علمی بین المللی تورم اینقدر هست....
امکانات و وسایل زندگی هم فرق کرده . اطلاع رسانی بیشتر شده و از طریق ماهواره و اینترنت و... مردم با بخش جدیدی از خدمات و کالاها آشنا شده اند.
اگر در گذشته، غذاو مسکن 70 درصد تا 90 درصد سبد هزینه ها بوده حالا بخش عمده ای از خرج و مخارج به تحصیل، گردش، تفریح، کالاهای لوکس و خارجی، لب تاب، گوشی، لباس و کفش. انواع لوازم خانگی، تلویزیون ال سی دی، فریزر، ظرف شور، خوراک پزهای مختلف، مبلمان و پرده های مختلف و خلاصه انبوهی از خدمات و امکانات و وسایل زندگی اختصاص یافته .
قبلا برای هر 30 نفر یک خودرو وجود داشت حالا سرانه خودرو در هرخانواده به دو یا سه خودرو رسیده.
اینهایعنی بالارفتن سطح زندگی وتوقعات، که به نرخ تورم اضافه می شه و در نتیجه از نظر شما پول تو جیبی 400 هزار تومانی جواب نمی ده باید 800هزار تومان باشه.
آیا سطح توقعات و مصرف شماثابت مانده است؟
آیا به همان اندازه تولید و بهره وری و کارایی فرزند شما برای کشور و برای خانواده افزایش یافته است؟
در این که نرخ تورم بالاست شکی نیست اما جامعه ایران در کنار این انتقادهایی که داریم به سمت تولید بیشتر حرکت کرده یا به سمت مصرف بیشتر؟
منصفانه به این سوال جواب دهید که چرا در گذشته همه نیازهای یک روستا و یاشهر کوچک از طریق خود این شهر و روستا و اطراف آن تامین می شد و حتی یک روستا قادر بود که شهر را تحریم کند! اما حالا اکثرنیازها باید از شهرهای بزرگ و خارج کشور و واردات تامین شود؟
آیا به اندازه ای که مصرف گرا شده ایم ورفاه خود را خواستار هستیم، به همان اندازه در افزایش تولید ملی و بهره وری اثرگذار بوده ایم؟
اگر روزی به هر دلیلی، واردات محدود شود و نرخ ارز بالا برود باید به خاطر تورم حاصل از آن، خود را دچار مشکل ببینیم؟
آیا وقت آن نرسیده که طوری عمل کنیم که باهر تکانه ای در جهان، ما دچار مشکل نشویم. تاکی باید به نفت و واردات وابسته باشیم و به جای تولید کردن، مصرف کننده بزرگ و واردکننده بزرگ باشیم....
بالاخره بایست یه نفر تضمین سرمایه مردمو بکنه وگرنه وضع از این بدترم میشه این تلقین ما پر مصرفیم هم مال کمونیست هاست و از اوایل انقلاب میاد نکنه منظورت اینه که موبایل و ماشین و جارو برقی و ال ای دی و ... نداشته باشیم خب عیب نداره مارو برگردونید سال 1200 شمسی اینارو نمیخایم در عوض یه خونه 1000 متری با اسب و گاو گوسفند بهمون بدید فکر کنم این آشغالی که الان داریم در مقابل اونایی که پدربزرگامون داشتن هیچی نیست برنامه ریزای کشور ما حالا که هر آدم بیسوادی حتی پدربزرگه 100 ساله من فهمیده بچه کوچیک کم شده تازه میگن داریم پیر میشیم خب برادر من شما باید اینو 50 سال پیش پیش بینی میکردی نه الان حالا دیگه سهراب مرده برو فکر سهرابای دیگه باش ما هم زیر بار این حرفا نمیریم که بریم لب رودخونه لباس بشوریم آقایون کوه دماوندو بفروشن برن اروپا
دوم این که در مورد کشوری صحبت می کنید که وطن شماست و شما بیگانه نیستید و مسافر نیستید این جا متعلق به همه ماست و نباید تصور کنید که عده ای باید جوابگو باشند و عده ای دیگر فقط مصرف کننده
پس تولید چه می شود آیا فقط باید مصرف کرد.
کسی مخالف رشد رفاه عمومی در کشور نیست و قرار نیست که به 50 سال قبل برگردین. سوال این است که وقتی سطح مصرف و توقع و انتظار شما بالا می رود آیا متناسب با آن تولید را افزایش داده ایم
وقتی همه می خواهیم از این سطح مصرف بالا و رفاه استفاده کنیم و کسی هم مخالف آن نیست و خیلی هم خوب است، آیا متناسب با آن فقط چاپ پول داریم و فقط به هر شکلی به درآمد فکر می کنیم یا این که برای آن تولید هم داریم.
ایا به اندازه این همه لوازم خانگی، نساجی و تولید کشاورزی و صنعتی خود را رشد داده ایم یا همه به کارمندانی بدون تحرک تبدیل شده ایم و با فروش نفت، کالا وارد می کنیم و مصرف می کنیم؟
تا زمانی که منطق تفکر ما اینگونه است که من حق دارم اما کاری انجام نمی دهم یاکمتر برای کشورم کار می کنم این آش همان آش و کاسه همان کاسه است.
وقتی شما اینگونه فکر کنید کارمند دولت برخواسته از این جمع هم همین طور فکر می کند.
به منطق بحث وعمق آن توجه کنید ما مخالف ثروت، رشد و رفاه وتکنولوژی نیستیم .
اگر بخشی از این رشد مال شما نباشد احساس بیگانگی، و مشکلاتی خواهید داشت که ترکیه، کشورهای عربی و کشورهای مصرف دنیا به آن دچار هستند و حتی در جامعه آمریکا نیز بخش عمده ای از مردم که کمتر با تولید و مزرعه و هوای آزاد و طبیعت مواجه هستند، با این معضلات مواجه هستند .
تورم هم یکی از این بیماری هاست و عدم تناسب بین تولید و مصرف جامعه، عامل عمده آن است هر چند که در شکل رشد نقدینگی و پول جلوه گر می شود اما ریشه در جای دیگری است در تفکر ماست
ایران همه چی توش ارزونه البته نسبت به کل جهان!!!
این ها شاخص هایی است که شیب تورم، شدت آن و مقایسه با ماه قبل و سال قبل و دوازده ماهه منتهی به ماه محاسبه را نشان می دهد. اتفاقا این شاخص ها شدت تورم را در ماه های اخیر به ما بهتر نشان می دهد و یک روش علمی است که همه جای دنیا محاسبه می شود
منظور این نیست که بگوییم تورم نداریم منظور این است که ریشه این گرانی را درست بشناسیم و تورمی که اعلام می کنند را درست بشناسیم که مربوط به چیست و دقت کنیم که رشد قیمت بسیاری از دارایی ها مانند مسکن، طلا وارز و سایر دارایی ها در محاسبه نرخ تورم نمی آید به همین خاطر آن چه مردم احساس می کنند با آن چه از شاخص تورم مربوط به اقلام مصرفی اعلام می شود متفاوت است.
پس دقت فرمایید که ما هم همان نظر شما را می گوییم و در عین حال شاخص بانک مرکزی را تایید می کنیم. خواهش می کنیم با دقت این نکته را بخوانید
برادر جان بیدارشو، بیدار شو، ضعف مملکت قابل کتمان نیست، نتونسته بسترسازی کنه، نتونسته علمی و فنی با مشکلات روبرو بشه، نتونسته وظایفشو انجام بده، حالا مردم مقصرند که چرا مصرف کننده هستند؟ با این حجم واردات دولت و بعضی نورچشمیا توقعاتی دارید، فقط میتونم بهت بگم بیدار شو، بیدار شو، بیدار شو،
تازه هنگام افزايش حقوق از كف در يافتي ها درصد مي گيرند و هنگام كسر ماليات و بيمه و بازنشستگي وغيره از سقف حد اكثر دريافتي ها .
يكدل باشيد
البته مربوط به سال های قبل و پیش از نوسانات ارزی دو سال اخیر است.
تحلیل این آمارها حداقل به تحصیلات و تخصص در رشته های اقتصاد و مدیریت یا آگاهی از شاخص های فنی نیاز دارد.
اگر شما با توهین به رسانه ها دلتان خنک می شود هر چه لازم می دانید بیان فرمایید. ما هم مثل شما در این کشور زندگی می کنیم ضمن این که نظر شما را بدون توهین و فحش و ادبیات نامناسب منتشر می کنیم نظر مراکز رسمی را نیز منتشر می کنیم.
مشکل با پذیرش یا عدم پذیرش ارقام و آمار درست نمی شود و بی احترامی به مبانی اقتصاد هم مشکل شما را حل نمی کند.
ما گفتیم که این آمار مربوط به سبد کالاهای مصرفی مشترک خانوارهاست و رشد قیمت دارایی مانند طلا وارز و مسکن و زمین را پوشش نمی دهد. اتفاقا این توضیح نشان می دهد که نرخ تورم مربوط به چه دسته از کالاهاست و چه کالاها و دارایی هایی را محاسبه نکرده است. رسانه ها نیز در محاسبه آن هیچ نقشی ندارند و یک سازمان بزرگ با تعداد زیادی متخصص و آمارگیر و نمونه های آماری، به چنین نتیجه ای رسیده اند.
حالا بفرمایید کجای این توضیح، شما را ناراحت کرده است که به خود اجازه می دهید به جای تحلیل و ارائه نظر خود، توهین کنید
اگر از اقتصاد و آمار چیزی متوجه نمی شوید چرا توهین می کنید مگر فرقی در وضعیت زندگی شما یا ما ایجاد می کند؟!
به مولا علی قسم شرمنده زن و بچه م شدم
فقط این رو میگم که برای پدر سخته که شرمنده زن و بچه ش بشه
وقتی بچه ت ازت یه چیز بخواد و در جوابش بگی حالا بعدا برات میگیرم تا یادش بره
همین.
فقط ميخوان هزینه زندگی را به سختی تامین کنند و در حد معیشت روزگار بگذرانند........
منبعت کو عزیز جان
من در یکی از شهرستانهای شمال کشور زندگی میکنم با 16 سال تحصیل با رنج و سختی و چشمی که تمام مشکلات جامعه رو میبینه بازی با اعداد برای همشهری های من که نون شب رو نسیه از نانوایی میخرن یا
کارگری 3 ماه رنگ گوشت و مرغ رو ندیده یا همشهری 22 ساله من که در اثر فقر خودکشی میکنه یا هزاران چاکاری که درآمدشون شده یارانه که نون شب رو یاهاش تامین کنن و آرزوهای من و امثال من که دهه 60 و 70 هستن یا بازی اعداد و تورم داره به گور میره < آروزوی داشتن خونه داشتن ماشین یه زندگی معمولی که باید تو کشور مثل ایران با این همه منابع یه تقاضای پیش پا افتاده باشه اماااا باز بازی با اعداد بازم تحمل میخوام بگم که یه نگاهی به شهرستانها به رو ستاها بندازین نه به بالا شهر تهران دلتنگی و قصه و نداری فکر و کار من و میلیونها نفر مثل من تو ایرانه حالا میخواد تورم 0 درصد باشه میخواد1000 درصد باشه بازی با اعداد و گول زدن خودمون راه رو برای مدیریت نامناسب بیشتر اقتصاد باز میکنه .... انسانها همانگونه که فکر میکنند زندگی میکنند خودمونو ناراحت نکنیم کاری نمیشه کرد چون تفکرات ما ملت اینجوریه
....
همه کارها را نباید از دولت انتظار داشت باید کار و فکر داشته باشیم و تلاش کنیم و سرمایه گذاری کنیم و به جای مصرف بیشتر، باید درست سرمایه گذاری و کارآفرینی داشته باشیم
نباید انتظار داشته باشیم که با 20 سال و 30 سال سن همه چیز داشته باشیم و بدون تلاش برای کشور، همه چیز درست شود.
ضعف مدیریت درست است وهمه قبول دارند اما دولت را مردم می سازند. اروپا تنها با دولتمردان خود ازفقر عبور نکرده بلکه مردمی داشته که مطالعه و کتاب خواندن و کار را مورد توجه قرار دادند .
در همان اروپا هستند کشورهایی مانند انگلیس و آلمان که موفق تر از یونان و اسپانیا هستند دلیلش نوع عملکرد مردم این کشورهاست که بیشتر کار می کنند و اخلاق و فرهنگ خود را رشد داده اند و تنها به داشتن منابع تکیه نمی کنند و تنها از دولت انتظار ندارند بلکه خود آستین بالا می زنند و تولید و کارخانه را رشد می دهند....
این وظیفه دولت است که نظارت داشته باشه و بتونه وضعیت بازار رو کنترل کنه
این وظیفه دولته که دلالان اقتصادی که تو تمامی صنفها از جمله مسکن،میوه،پوشاک و....وجود دارند رو جمع کنه.مردم ما تحت جو و شرایط جامعه این جور بار اومده برادر
با اینکه درصد بالایی از گرانی مربوط به جو منفی روانی میان مرم هست ولی باز هم دولت هست که تمامی اهرمها را در دست دارد و باید کنترل داشته باشد
......................
....
نرخ بیکاری اگه شما بلدباشی سوزن نخ کنی وبیکار باشی دد نه دیگه ازلحاظ امار بیکارنیستی
دروغ هم شاخ ودم نداره
بعد از ظهر رفتم مطب ویزیت مصوب 15000 تومن ولی دیروز بود 9000 تومن ...میخواستم خونمونو سرامیک کنیم محاسبه کردیم هرمتری با مصالح حدود 23000 هزار تومن درمیاد..
به هرحال هنوزم پدرم ماهیانه+کارمزد اضافه کاری+سابقه ی کاری و این ها 750 هزار تومن حقوق می گیره..نه فقط پدر من بله همه ی کسایی که مثل پدر من هستن.. حالا با این همه اگه برگردیم به سال 87 که نرخ تورم 25 در صد بوده بازم همون 600 هزار تومن همون موقع خیلی هم برامون اضافی بوده.. برادرم خونه ی اجاره ایی ماهیانه 250 تومن میده و. از شرکتم با هزار بد بختی ماهیانه 700 تومن می گیره خب این 550 دقیقش می تونه کفاف یک ماه دیگرش باشه؟!! من نمی دونم دولت مردان می تونن روند صعودی تورم رو بگیرند یانه ولی اینو به جد می تونم بگم که این پول دیگه ارزشش رو از دست داده باید یه پول دیگه بسازین وارد مملکت کنین.گرچه هزینه زیاد داره یا این که اصلا نشه ..
امریکا این همه به ما سخت نگیر چه سودی می بری کی ضرر می کنه..
.............................................................................................
به سایت بانک مرکزی هم مراجعه کنید cbi.ir
ولی ملت این وسط قربانی شده!
در اینکه این امار دروغه شکی نیست
مخصوصا سالهای اخر
توی سال 91 که دیگه رکورد شکنی کردیم توی تورم.
من از طلا و مسکن و دلار حرف نمیزنم.
دارم از پنیر . ماست . برنج . نخود . لوبیا. میوه .
دارم از اینا حرف میزنم.
نکنه اینا هم تو سبد کالایی که شما میگید وجود نداره؟
اخه تا کی سرتو میخوای بکنی تو برف اقای ادمین
اکثر اجناس و مواد غذایی نسبت به سال پیش حد اقل دو برابر شده.
حالا شما بازم بگو مرغ یه پا داره.
من کارگر با این پایه حقوق وزارت کار چطوری میتونم زنده بمونم؟
توجه کردی چی گفتم
زنده بمونم
نه اینکه زندگی کنم
بعدش میان میگن تورم 20 یا 30 درصد بوده
بعدش چهل یا پنجاه تومن میزارید روی پایه حقوق
یه مذاکره سوری انجام میدن بین کارفرما و کارگر.
بابا ما .............
میفهمیم.
ولی صدامون در نمیاد.
خواهشا اولا پست منو پاک نکن.
بعدش جواب منو یا نده
یا اگر میدی درست بده.
به ما که چیزی نمی رسه و موضوع این نیست که آمار دروغ بگیم یا راست
موضوع این است که مرجع اعلام این آمار بانک مرکزی و مرکز آمار و مراکز رسمی است و باید به ان توجه کرد
در کنار این آمار نظر جنابعالی و کارشناسان نیز باید شنیده شود.
ما نمی گوییم گرانی وجود ندارد و پنیر و ماست گران نشده خود ما هم در این مملکت زندگی می کنیم بلکه حرف ما این است که این شاخص تورم قادر به پوشش همه کالاها و مثلا زمین و خودرو و نرخ سود بانکی و طلا وارز و سایر دارایی ها نیست بلکه محدود به کالاهای مصرفی است
نکته دوم این است که این شاخص تورم میانگین تورم دوازده ماهه منتهی به پایان سال مورد محاسبه است یعنی اگر شما بخواهید همین حالا تورم اسفند 91 به اسفند 90 را بررسی کنید به ان می گویند تورم نقطه به نقطه که حدود 40 درصد برای کالاهای مصرفی در نظر گرفته اند یعنی 350 قلم کالا
این توضیحات که ما می دهیم برای این نیست که بگوییم گرانی نیست فقط برای روشن شدن موضوع است زیرا مخاطبان می گویند اینها دروغ است اما دروغ نیست بلکه محدود است یعنی همه را در بر نمی گیرد
فشاری که همین حالا بر ما وارد می شود هم تورم کالای مصرفی، هم نظر ما در مورد آینده، هم تورم دارایی مانند زمین و ساختمان و خودرو و طلا وارز و...
هم درامد محدود ما و هم جوانی و پیری و... است
یعنی اگر شما در آمریکا زندگی کنید که متوسط درآمد مثلا 50 هزار دلار در سال است اگر یک نفر پیدا شود که 1000 دلار درآمد دارد آن یک نفر نرخ تورم و آمار اقتصادی و..... دراین کشور را قبول ندارد زیرا فشاری که وارد می شود یکی نیست
در کشور ما هم همین است تحت تاثیر درامد و انتظارات و تورم و.... که برای هر آدمی متفاوت است شرایط فرق دارد یکی خوب ارزیابی می کند یکی بدیکی بدتر
افراط و تفریط در تحلیل آمار و تورم و شاخص های اقتصادی از هر طرفی خوب نیست باید به نرخ متوسط و همچنین آن چه امکان پذیر است توجه داشته باشیم
مثلا نمی شود تورم مسکن و ساختمان را حساب کرد
زیرا در ایران شهرها و روستاها، کیفیت زمین و ساختمان متفاوت و... را داریم یک دست نیست
یکی ممکن است هیچ وقت آپارتمان نخرد یکی هر سال خرید و فروش کند اینها فشار و تورم متفاوتی را حس می کنند
به همین خاطر خلاصه کلام این است که انتظار نداشته باشیم این آمار همه آن چه را که شما از گرانی و تورم انتظار دارید به شما ارائه دهد
وگرنه ما دفاع نمی کنیم ما می گویم کافی نیست به این نکات که گفتیم هم توجه فرمایید هیچ نرخ تورمی نمی تواند همه فشار و انتظارات تک تک افراد را تامین کند....
دانشجوی حسابداری
آمار خیلی دقیق هست.. نرخ تورم بالی 100% است نه 21%
علم و دانش و شاخص ها به تدریج باید تغییر کنند تا قادر به توضیح واقعیت ها باشند
اينقد حرف ميزنين اخه
باید روی مباحث مطالعه داشته باشید و مقالات اقتصادی بخوانید
اینها غلط مصطلح است و این اشتباه ها به تدریج جا می افتد
خیلی از کلمات که ما به کار میگیریم معنی اش چیز دیگری است اما منظور ما متفاوت از آن است و اتفاقا دو طرف گوینده و شنونده هم می فهمند که چه می گویند و منظورشان چیست
اینها را غلط مصطلح می گویند ...
نرخ تورم از سال 45 تا 90 می خواهم؟
ممنون میشم راهنماییم کنید؟
اما اگر می خواهید دقیق و تفضیلی به این کار اقدام کنید بهتر است به سایت بانک مرکزی و بخش آمارها و داده ها و نماگرهای اقتصادی مراجعه کنید
به این آدرس www.cbi.ir
می گوییم 100 در سال 1370 معادل 2.95 بوده در سال 1391 که عدد 2.95 عدد 130.54 شده عدد 100 چند شده است
نتیجه : 100 ضربدر 130.54 تقسیم بر 2.95 مساوی است با 4425
یعنی عدد 100 شما در سال 1370 در سال 1391 معادل 44.25 برابر شده است.
حالا هر عددی که در ذهن شما در سال 1370 وجود دارد مثلا مهریه 10 میلیون تومانی در سال 1370 را ضربدر 44.25 برابر کنید که نتیجه می شود 442.5 میلیون تومان.
راه های دیگر
رقم مورد نظر خودتان مثلا عدد 100 را ضرب در نرخ تورم سال های بعد کنید فرض کنید برای سال 1371 نرخ تورم 24.4 درصد بوده و عدد شما دراین سال معادل 124.4 می شود برای سال 1372 عدد 100 اولیه شما که حالا 124.4 شده ضرب در نرخ تورم سال 1372 یعنی 22.9 درصد می شود و حاصل آن معادل 152.88 می شود.
هر گاه عدد را ضربدر نرخ تورم می کنید باید نرخ تورم را به اضافه یک کنید تا عدد پایه اولیه نیز با میزان رشد آن جمع شود
مثالا عدد 100 اولیه شما برای سال 1371 ضربدر 1.244 می شود و حاصل می شود 124.4 و عدد 124.4 برای سال 1372 ضربدر 1.229 می شود و حاصل می شود 152.88
برای سال 1373 ضربدر نرخ تورم 35.2 درصد می شود یعنی ضربدر 1.352 که حاصل می شود 206.7 می شود.
همین طور تا آخر برای هر سالی که می خواهید حساب کنید
اما بهترین راه حل همان استفاده از روش شاخص است
در جدول هر شاخصی که بخواهید وجود دارد.
یادتان باشد که عدد شاخص در سال 1390 معادل 100 بوده و در سال های قبل از آن به تدریج کاهش یافته است....
حال اگر عدد خاصی مورد نظر شماست که قادر به محاسبه آن نیستید اعلام کنید تا برای شما حساب کنیم و تقدیم کنیم....
دورد بر ...........
اقای مغلطه باز و سفسطه بازی که جواب همه رو میدی
توی ایران همه چیز سیاسیه
خرابی اقتصاد ما از خرابی سیاست ماست
بی خود همه چیز رو گردن مردم بدبخت ننداز
همش میگی مردم هجوم بردند فلان چیز رو خریدند فلان چیز گرون شدو.....از این حرفا
سایت مرکز امار که تعطیله
بانک مرکزی هم که مدام امار سازی میکنه
زمانی ما از کشورهای دیگه کارگر وارد میکردیم
اما حالا واسه خودمون هم کار نداریم
چی شده که تورم ایران 14بابر تورم جهانیه؟
اگه بخوام بگم هزار تا چز دیگه میتونم بگم
تحریم و چیزهای دیگه هم همه بی اثرند
هیچ کشوری زورش به ما نمرسه
فقط این رو میدونم که
"از ماست که بر ماست"
اما وقتی شما می خواهید مثلا طعم غذا را بررسی کنید بیشتر به گوشت و نمک توجه دارید یا سلیقه آشپز یا مارک اجاق گاز؟
این که سیاست اثرگذار است درست است این که مردم اثرگذارند هم درست است سرنوشت هر کشوری را ملت آن کشور می سازند هرچند فشار خارجی و جنگ و.... هم موثر است...
اما شما بفرمایید که کدام عامل در موضوعی مثل تورم مهمتر است اگر بخواهیم که دائم مشکل را گردن دیگران بیندازیم که نمی شود
هر کس به اندازه سهم خود و دولت و سیاست و مردم به سهم خود موثرند
مردم ما سال ها دلار ارزان 1000 تومانی مصرف کرده اند و حالا تحمل این شرایط سخت است اما واقعیت اقتصاد همین دلار 3 هزار تومانی است
این که در شرایط فراوانی قیمت نفت و دلار 1000 تومانی 16 میلیارد دلار خرج سفر خارجی کنیم اشتباه بوده هم اشتباه دولت و هم اشتباه ملت و مردم
هیچ کشوری نباید سرمایه خود را مفت صرف سفرخارجی و گشت وگذار در ترکیه و امارات و تایلند و... کند
نظیر چنین اشتباهاتی بسیار داریم و باید اشتباه خود را بپذیریم هم دولت و هم ملت
نباید از پذیرفتن مسوولیت فرار کنیم
شما درست می گویید اما موضوعات دیگری نیز اثرگذار است
نکته دیگر این است که ما اینجا حرف می زنیم تا چاره جویی کنیم تا راه را پیدا کنیم تا همفکر شویم و کشورمان را مثل آلمان و ژاپنی ها بسازیم مثل همان کره ای که کار گر بودند در ایران و حالا آقایی می کنند
پس از این که حرف می زنیم و نظر می دهیم باید استقبال کرد تا مسائل روشن شود و یاد بگیریم و یاد بدهیم
منتظر نظرات شما هستیم....
این آمارها تورم متوسط 350 نوع کالا را ارائه داده نه یک کالای خاص را ...
حالا باز بگید ......... بد بوده.......
الله وکیلی بگید کدوم دوران بهتر بوده با در نظر داشتن بدی هاشون.......
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
=>((خدايا من را به هدايت گويا کن که سخنم هدايتگر خلق تو باشد . تقواي در عمل و گفتار و روح و روان را به من الهام کن تا بدانم اقتضاي تقوا چيست و بدان متمايل گردم و بدان سو روم. انشالله!))
راستی چه شده ؟
چرا حرکت ها به سکون تبدیل شد؟
چه شده که رزق ها بی برکت شد؟
چه شده که تولید ملی کم رنگ شد ؟
چه شده که قدرت خرید ملت اب شد؟
چه شده که اعتماد ملت به پول ملی نابود شده؟
چه شده که در حق دارندگان سپرده قرض الحسنه ها اجحاف شد ؟
چه شده که زکات بر نقدین فراموش شد ؟
دیگر به چه زبانی بگوئیم؟
کاهش ارزش پول کشور = خلاف شرع = خلاف عقل.
پول یعنی => ( قدرت خرید مردم ) امانتی مردم نزد بانک مرکزی حکومت
و کاهش ارزش پول کشور = خلاف شرع = خیانت در امانت
_____________________________________________________________
پیامدهای بی توجهی
دولت به ارزش پول ملی
منظور از ارزش پول ملی، قدرت خرید پول هر کشور در بازار کالا و خدمات است. اینکه به ازای درآمد پولی چه میزان کالا و خدمات میتوان خرید، منعکسکننده قدرت خرید پول است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی مشرق،منظور از ارزش پول ملی، قدرت خرید پول هر کشور در بازار کالا و خدمات است. اینکه به ازای درآمد پولی چه میزان کالا و خدمات میتوان خرید، منعکسکننده قدرت خرید پول است. بنابراین طبیعی است که هرچه نرخ تورم بالا باشد با یک میزان درآمد ثابت به مقدار کمتری میتوان از کالا و خدمات استفاده کرد. بنابراین هرچه نرخ تورم بالاتر رود ارزش پول نیز کاهش خواهد یافت.
هنوز پيامدهاي افت ناگهاني ارزش پول ملي در سال 91 و نصف شدن سرمايه مردم از يادها نرفته و سايه سنگين آن بر سيستم پولي كشور ديده ميشود. تداوم تمايل بخشی از مردم به عدم نگهداري ريال و تلاش براي تبديل فوري ريال به ساير ارزها يا كالاها، يكي از نمودهاي بارز بياعتمادي است كه به واسطه عملكرد ضعيف دولت در حفظ ارزش پول ملي ديده ميشود.
در يك كلام ميتوان گفت كه سوزاندن اعتماد عمومي نسبت به پول ملي نتيجه نصف شدن ارزش پول ملي است كه ريشه در تصميمات غلط و سوء مديريت دولت و سيستم بانكي كشور دارد. اما آيا واقعا كاهش شبانه ارزش پول ملي اجحاف به دارندگان ريال ايراني بود يا خير؟ این موضوعي است كه با كارشناسان در ميان گذاشتيم. در اين ميان پرسيده شد كه اعتماد سوزي ناشي از كاهش شبانه ارزش پول ملي و نصف شدن ارزش ريال چه آثاري دارد و چگونه ميتوان اعتماد را به مردم برگرداند؟
در همین ارتباط عضو هیأت رئیسه کمیسیون اقتصادی مجلس با اشاره به اینکه رها کردن تدریجی فنر تورم خیلی بهتر از رها کردن ناگهانی آن بوده و به کاهش ارزش پول ملی نیز منجر نمیشود،گفت:عدم لحاظ کردن فرمول تعدیل نرخ ارز در بودجههای سنواتی تأثیر به سزایی در کاهش ارز پول ملی کشور داشته است.
محمدعلي عبداللهزاده عضو كميسيون برنامه و بودجه مجلس نیز با اشاره به ريشههاي كاهش ارزش پول ملي در سال گذشته ميگويد: «اقتصاد برخلاف حوزههاي ديگر از فرمولهاي جبري تشكيل شده است. يعني تصميمهاي سطحي، غيركارشناسي و سياسي در حوزه اقتصاد برخلاف حوزههاي ديگر به سرعت خودش را نشان ميدهد. يعني اگر در حوزه اجتماعي ممكن است تصميمي اشتباه چندين سال طول بكشد تا خودش را نشان بدهد، در حوزه اقتصاد گاه طی چند روز و چند هفته نتيجه تصميمي خلقالساعه خودش را نشان ميدهد.»
تاثير نظر مديران دولتي
اما دليل اصلي كاهش ارزش پول ملي در سال گذشته چه بوده است؛ ناصر عاشوري قلعه، عضو كميسيون اقتصادي مجلس با اشاره به ايراد اساسي دولتمردان ميگويد: «وقتي ما بهجاي تمكين به نظرات كارشناسان و دلسوزان دچار خودرايي ميشويم و در حوزه تخصصي چون اقتصاد بر اساس نگاه شخصي كه اتفاقا در زمينه اقتصاد كارشناس هم نيست، عمل ميكنیم نتيجه اين ميشود كه ظرف مدت چند هفته ارزش دارايي مردم كشور نصف ميشود.»
به اعتقاد اين نماينده مجلس، زماني كه ارزش دلار آمريكا از حدود 1500 تومان ظرف مدت كوتاهي به بالاي 3000 تومان ميرسد، يعني دارايي يك ايراني در مقابل دارايي فردي در كشورهاي همسايه ظرف مدت كوتاهي نصف شده است و اين مسئله به هيچوجه قابل گذشت نيست.
محمد خوش چهره نماینده سابق مجلس با توضیح اینکه یکی از مهمترین حوزههایی که اکنون دچار آسیب شده موضوع پول ملی است، می گوید: کاهش ارزش پول ملی در یک سراشیبی قرار گرفته است که باید به این موضوع به عنوان یک اقدام آنی توجه شود،چرا که اگر این کاهش در یک شیب تند قرار گیرد صدمات ناشی بسیار سنگین خواهد بود.
به گفته این کارشناس مسائل اقتصادی؛ باید نرخ کالاهای اساسی تثبیت و از افزایش آن جلوگیری شود تا فشار بیشتری بر مردم نیاید و تلاش شود تا نرخ این کالاها کاهش یابد، چرا که در طول فعالیت دولت های پس از جنگ همواره وابستگی به واردات بیشتر شده است.
وی همچنین تاکید کرد؛ لازم است نظام تصمیم گیری و آحاد مردم و فعالان اقتصادی بر افزایش ارزش پول ملی متمرکز شوند.
راهحل توجه به نظر كارشناسان است
اما كارشناسان اقتصادي و اقتصاددانها در اين خصوص چه عقيدهاي دارند. علي قنبري استاد دانشگاه تربيت مدرس در پاسخ به اين سوال كه دليل بياعتمادي مردم به پول ملي چيست، ميگويد: «زماني كه از پول ملي سلب اعتماد ميشود كه تورم سنگيني در جامعه وجود داشته باشد؛ اتفاقي كه در حال حاضر در كشور ما پيش آمده است و كار از تورم گذشته و تبديل به اَبَر تورم شده است.»
اميد كريميان نماينده مريوان در مجلس هم معتقد است در سال گذشته به بحث پول ملي بيتوجهي شد و نتيجهاش سقوط ريال بود.
او ميگويد: «سال گذشته و با كاهش ارزش پول ملي، ما به سرعت اثرات آن را در توليد ملي، صادرات و واردات ديديم. هر چند تحريمها هم دست ما را بست، اما باز هم ميشد با تلاش صحيح مانع از كاهش قدرت خريد مردم شد.»
به گفته اين عضو كميسيون اقتصادي مجلس، در دو سال پيش با هزار تومان چند واحد كالا ميشد خريداري كرد، اما الان با همان هزار تومان شايد يك واحد كالا بتوان تهيه كرد. اتفاقي كه نشاندهنده كاهش ارزش ريال است.كريميان راهحل عبور از اين مرحله را تنظيم صحيح تصميمهاي كلان اقتصادي ميداند و ميگويد: «بايد شكل تصميمهاي كلان كه در اختيار دولت است به شكل مناسبي تغيير كند. بخصوص در اين دولت كه بيشتر تصميمها بدون برنامهريزي اتخاذ ميشود.»
محمدعلي عبداللهزاده هم راهحل برونرفت از اين وضعيت را توجه بيشتر به نظر كارشناسان ميداند و ميگويد: «بايد با استفاده از نظرات كارشناسان به سمت تقويت توليد و در نتيجه كنترل تورم برويم تا در نهايت بتوانيم ارزش پولمليمان را بالا ببريم.»
هویت دینی و آموزه های اخلاقی اسلام و تاثیر آن بر رفتارهای اقتصادی در کشور
چرا ما هویت دینیمان که ( امانتداری و وفای بعهد و صداقت و راستگویی ) را گم کرده ایم
و چطور شده که آموزه های اخلاقی فراموش کرده ایم
و متاسفانه بجای اخلاق اسلامی در در روابط اقتصادی (رانت و رشوه و ربا و خیانت در امانت و دروغ ) را در کشور رایج کرده ایم ؟
ایا اقتصاد ما اسلامیست ؟
راستی چرا با وجود درامد و سرمایه کلان ملی
مرتب وضعیت اقتصادی مردم بدتر شده و فقر و بیکاری افزایش می یابد؟
ایا می دانید که سر جمع درآمدهای دولتهای نهم و دهم از محل صادرات نفتی، مالیات، اوراق مشارکت و خصوصی سازی رقمی معادل 863.5 میلیارد دلار بوده است؟
الناس علی دین ملوکهم
مردم بر دين ملوك خويشند و مردم به اميرانشان شبيهتر هستند تا به پدرانشان.
"صداقت" گمشده جامعه
چراصداقت در جامعه امروزی ما تبدیل به کیمیا شده و جای خود را به رذیلت بزرگی به نام دروغ و پنهانکاری داده است؟
ریشه مشگلات اقتصادی کشور در کجاست ؟
نوسان و کاهش ارزش پول کشور اسلامیمان است و این “خلاف علم اقتصاد و هم خلاف دین” است
راستی چرا که در کشور اسلامیمان برای حفظ قدرت خرید مردم و کاهش ارزش پول در سیستم بانکی به سپرده گذاران سود صوری می دهیم !
www.Reba.ir
,کاهش ارزش پول ملی, => ریشه ایجاد رانت در جامعه
بعضی دوستان از من می پرسند:- ,رانت, و رانت خواری چیست؟
- رانت بدتر است و یا ربا؟
- چرا کاهش ارزش پول ملی در کشور ادامه داشته و دارد؟
- چه کسانی از کاهش ارزش پول ملی سود می برند ؟
راستی وام ها وتسهیلات بانکی پرداخت شده طی دروان انقلاب چطور و کجا در کشور مصرف شده است؟
,شفاف نبودن عقود بانکی, و عدم تعریف و تفهیم مزایای “عقد و عقود” ،ضعف نظارت در معاملات کشور ؛ عامل گسترش ربا و فساد در سیستم بانکی می باشد.
money_funnel
,کاهش ارزش پول رایج, = در راستای نابودی مملکت و نظام اسلامیست!
کاهش ارزش پول رایج = خلاف علم اقتصاد = خلاف عقل و دین می باشد.
جان مینارد کینز یکی از اقتصاد دانان قرن بیستم در این باره چنین می گوید:برای واژگون کردن اساس یک مملکت هیچ وسیله ای ظریف تر و مطمئن تر از کاهش ارزش پول رایج نیست.تنزل ارزش پول رایج،تمام نیروهای پنهان اقتصادی را در راستای نابودی به کار می گیرد واین عمل را به گونه ای انجام می دهد که حتی یک نفر از میلیون ها نفر نیز متوجه آن نمی شوند..
حضرت امیر المومنین علی (ع) فرمود:
حقی که زمان بر آن گذشته است باطل نمیشود، حق و حقوق و عدالت مشمول عبور زمان نمیشود، اگر این اموالی را که از بیتالمال برداشتید و رفتید و با آن ازدواج کردید و یا مهریه همسرتان کردید همان را از شما پس میگیرم، و اگر هم در نقاط مختلف سرمایهگذاری کردید همه را از شما پس خواهم گرفت چرا که اینها مال شما نیست، اینها مال خداست و متعلق به فقرا و محرومان است، هرکدامتان هم بگویید که عدالت سخت است، حضرت فرمودند اتفاقاً آسان است، در اجرای عدالت گشایش، سعه و راحتی است برای همه، اتفاقاً اگر عدالت اجرا شود همه راحت زندگی میکنند، اگر کسانی فشار عدالت را سخت میدانند بدانند که فشار بیعدالتی سختی بیشتری دارد.
در سالهای اخیر، سوء استفاده مالی از قدرت و تصمیم گیری در جهت اهداف شخصی و محافل گروهی، نظر بسیاری از دلسوزان و اندیش ورزان را به خود معطوف کرده است.
فقر زاییده فساد است و فساد نیز زاییده تبعیض. تبعیض نیز به معنای امتیاز نارواست و مصداق بارز تبعیض در ادبیات اقتصادی، رانت خواری و کسب ثروتهای بادآورده در سایه این پدیده است.
این نوشتار در پی آن است که با کالبد شکافی پدیده رانت، اطلاع رسانی اولیه را در اختیار قرار دهد. باشد که با شناخت بیشتر این معضل، راهکارهای عملی در پاکسازی جامعه از این آسیب جدی فراهم آید.
مفهوم شناسی رانت و رانت جویی
رانت در لغت به معنای کرایه و اجاره گرفتن چیزی است. به طور خلاصه می توان گفت رانت عبارت است از درآمدی خارج از عرصه فعالیتهای مولد اقتصادی که به لحاظ مفهومی، امکان سرایت به حوزه های دیگر را نیز دارد. رانت در ساده ترین معنا، سوء استفاده از فرصت ها و امکانات جامعه است. رانت به ثروت بادآورده و به هر پرداختی گفته می شود که بیشتر از ارزش واقعی محصول یا خدمت باشد. و رانت جویی عبارت است از جست و جو برای دست یافتن به این درآمد مازاد.
زمینه های بروز رانت و چگونگی پیدایش رانت خواران رانت خواران افراد حقیقی یا حقوقی ای هستند که بدون انجام کار مفید و حتی گاه با انجام کارهای مضر برای اقتصاد کشور، در ازای پرداخت رشوه یا با پارتی بازی به امتیازنامه های انحصاری مانند دریافت مجوز موردی برای سهمیه های وارداتی، صدور کالا، توزیع، خرید و فروش موافقت اصولی واحدهای صنعتی تجاری، اختصاصی سازی منابع و صنایع دولتی، فروش اطلاعات مالی، تخصیص ارز ارزان قیمت و اعتبارات بانکی و زمین، قاچاق کالا، قانون شکنی و هرگونه امتیازات دولتی خارج از برگزاری مناقصه و… دست می یابند.این عمل باعث نهادینه شدن فساد مالی، حذف وجدان کاری، گسترش قاچاق کالاهای مستعد رانت، تضعیف تولید ملی، تبعیض ناروا، و تحمیل هزینه های سرسام آور بر دوش ,طبقه ضعیف ,خواهد شد.
در میان رانت خواران افراد محدودی هستند که با توسل به ابزارهایی که دیگران بدان دسترسی ندارند مانند دسترسی به قدرت سیاسی، وابستگی به افراد صاحب نفوذ، دسترسی به مجوزهای خاص و منابع مالی کلان بانکها، در اختیار داشتن برخی اطلاعات، استفاده از تسهیلات بخش دولتی به نفع افراد حقیقی و شرکتهای خصوصی و…، برای کسب منافع گسترده تلاش می کنند و تمام توان خود را برای حفظ و گسترش ثروتهای آنچنانی به کار می بندند. این عمل نوعی اشرافیت اقتصادی ایجاد می کند که پیامد آن ناهمگونی اقتصادی و بی کاری در سطح وسیع است و موجب از بین رفتن عدالت در عرصه تولید و انباشت سرمایه در دست گروهی خاص خواهد شد.
زیانها و آثار مخرب رانت خواری رانت خواری آثار مخرب اقتصادی و تبعیضهای ناروا در پی دارد و موجب اتلاف وقت و بدبینی می شود. بین مردم فاصله می اندازد و مشکلات و تنشهای سیاسی را تشدید می کند. یکی از عوامل رکود اقتصادی وجود این رانت هاست که انگیزه کارآفرینی، تولید واقعی و ارج گذاشتن به خلاقیت در جامعه را از بین می برد و حتی افراد با استعداد نیز برای این که از این قافله عقب نمانند، استعدادهایشان را به جای کمک به تولید در جهت کسب رانت قرار می دهند. در نتیجه با گذشت زمان، رانت به نوعی فرهنگ تبدیل می شود.
مهم ترین زیانهای رانت خواری :
۱-سرگرم شدن نیروی انسانی به کسب رانت و بازماندن از کار مولد: ۲- ناامیدی و پایین آمدن انگیزه تولید؛ ۳- افزایش رشد بی کاری؛۴- گسترش دلالی؛۵-توقف رشد تکنولوژی درجامعه؛۶- کاهش بهره وری؛۷- افزایش تورم؛۸- حذف وجدان کاری؛۹- تضاد طبقاتی و دو قطبی شدن جامعه؛۱۰- فساد گسترده مالی:۱۱- اعادلانه شدن سیستم توزیع، و تأمین منافع گروهی خاص؛۱۲- فرار سرمایه به خارج؛۱۳- مصرف زیاد؛۱۴- ناامنی در بخش تولید؛۱۵- رشد فعالیتهای ناسالم و گرایش سرمایه ها به بخشهای خدماتی و واسطه گرایانه است.۱۶- باید دانست که مبارزه با فساد سیاسی و اداری و اقتصادی و به طور کلی مبارزه با رانت خواری به قاطعیت، بدون ملاحظه کاری سیاسی نیاز دارد.
همه مسولین عزیز کشور از مبارزه با این معضل حرف می زنند ولی چرا هر روز بیشتر می شود ؟
تقویت قانون گرایی و مهم تر از آن تقویت نظام کنترل و اقتدار قضایی، در خشکاندن ریشه ها بسیار ضروری است. در غیر این صورت، رانت اقتصادی باعث تضعیف انگیزه تولید و کاهش درآمدها خواهد شد و با اشتغال افراد با استعداد به کسب رانت اقتصادی، پیشرفت و رشد تکنولوژی آسیب می بیند و بهره وری کاهش می یابد.
اگر در جامعه ای، حجم رانت زیاد شود سیستم اقتصادی دچار فروپاشی می شود. به عبارت دیگر رانت باعث می شود که ذهنهای خلّاق جامعه به دنبال سرمایه گذاریهای عادی و تولید نروند؛ در نتیجه، بی کاری زیاد می شود و سیستم توزیع درآمد نیز ناعادلانه می گردد. بدین معنا که برخی، درآمدهای هنگفتی که ناشی از کار نیست، به دست می آورند و این بی عدالتی و فساد، تمام سیستمها را در سطح جامعه در هم می ریزد و افراد را ناراضی می سازد.
این بحرانهای اقتصادی یعنی بحران سرمایه گذاری تولید و بی عدالتی در توزیع درآمد به تدریج به حوزه های اجتماعی کشیده می شود و کم کم تبدیل به بحرانهای اجتماعی خواهد شد.
فساد سیاسی و اقتصادی کلان در بالاترین سطوح دستگاه سیاسی رخ می دهد و منظور از این نوع فساد، معامله با افراد بلندپایه ای است که از سمت خود برای به دست آوردن رشوه های کلان از شرکتهای ملی و بین المللی یا داوطلبان اجرای پروژه ها و انعقاد قراردادها استفاده می کنند یا مبالغ هنگفتی از خزانه عمومی به نفع خود، اختلاس کرده و به حساب بانکی خویش واریز می کنند. به تدریج فساد اداری در دستگاه دولتی در انتهای طیف اجرایی سیاست اتفاق می افتد که به آن فساد مالی سطح پایین می گویند و این موارد هر روزه در مراکز مختلف مانند بیمارستانها، ادارات، گمرکها، پلیس، مدارس و… رخ می دهد و ادارات آفت زده، توان ایفای نقش و مسئولیت خود را از دست می دهند و نمی توانند جوابگوی مراجعه کنندگان و جلب رضایت آنان باشند و به تدریج چالش جدی بین آحاد جامعه و دولت مردان به وجود می آید.
اقسام مفاسد اقتصادی
۱- فساد در خریدهای دولتی: مأموران خرید دستگاههای دولتی موظف هستند کالاهای مورد نیاز را از داخل یا خارج با پول ملی یا ارز خریداری کنند، در این مواقع امکان فساد به وسیله تبانی بین مأموران خرید یا مسئولان بالاتر آنها با فروشندگان وجود دارد.
۲- قرارداد با پیمانکاران داخلی یا خارجی: حکومتها به ویژه در کشورهایی که دولت در آنها سرمایه گذاری عمرانی را خود بر عهده دارد با پیمانکاران بخش خصوصی قراردادهای مقاطعه کاری منعقد می کنند که در این مواقع نیز احتمال رانت خواری وجود دارد.
۳- فساد در فروش املاک حکومتی: بر اساس قانون، فروش اموال و املاک حکومتی باید از طریق مزایده صورت پذیرد. متقاضیان خرید اموال می توانند از طریق تبانی و همکاری مسئولان فروش، قیمت معامله را تا سرحد امکان کاهش دهند. چنانچه قیمتها از پیش تعیین شده باشد، افرادی که واجد شرایط نیستند، می توانند از طریق رشوه دادن موفق به خرید شوند.
۴- فساد در صدور مجوزهای بازرگانی: برای انجام بسیاری از فعالیتهای اقتصادی، کسب مجوز از حکومت الزامی است. اختیارات دستگاه های دولتی برای صدور مجوزهای گوناگون و تقاضای زیاد بخش خصوصی برای کسب مجوزها، زمینه را برای فساد اقتصادی آماده می کند.
۵- فساد در صدور احکام قضایی: در صورت وجود فساد در دستگاه قضایی با خاطیان برخورد قانونی صورت نمی گیرد و بسیاری از مفسدان اقتصادی با ترفندها و شگردهای ویژه و حتّی با دادن رشوه از مجازاتهای قانونی فرار می کنند و در نتیجه دیگران نیز جرأت لازم را برای ورود به این فعالیتهای فسادبرانگیز پیدا می کنند.
۶- فساد در تصمیم سازی و تصمیم گیری: این نوع فساد ریشه در فسادهای دیگر دارد. به عنوان نمونه، می توان به فضاسازی گسترده در انحراف موضوع مبارزه با مفاسد اقتصادی، تبلیغات فزاینده علیه تولیدات ملی و توجیه تراشی واردات خودرو از خارج اشاره کرد.
“بزرگترین علت عدم برقراری عدالت اجتماعی در کشور (( ربا ، رانت و رشوه )) است “.
من به سایت مرکزی سرزدم اما موفق نشدم اطلاعات تورم روزانه هفتگی یا حداقل 2هفتگی را استخراج کنم. می شه راهنماییم کنید.
شما هم نرخ ها را اعلام می کنید و هم عدد شاخص را برای محاسبه گذاشته اید که کار دانشجویان را راه می اندازد.
ممنون
وقتی بری صد هزار تومان وام ماهها باید ضامن ببری بیاری چگونه میشود که بعضیها وامهای چند صد میلیاردی گرفته و حتی قصد پس دادن اصلش را هم ندارند چه رسد به سود.شما انسات تحصیل کرده ای هستید و دانش این کار را هم دارید ولی ایا فکر میکنید مردم خودرا اصلاح کنند واز همین فردا هجوم برای خرید نبرند ایران کره جنوبی خواهد شد وبازارهای جهانی خودرو را خواهد گرفت.ایا تا بحال فکر کرده اید این روحیه تهاجمی را چه کسی در مردم ایجاد کرده.در هر کجای دنیا وقتی کالایی گران میشود مردم متحدا انرا نمیخرند ولی اینجا که کالایی گران میشود تازه مردم صف هم میبندند تا انرا تهیه کنند .هنوز مرحله ذوم هدفمندی اجرا نشده همه قیمتها جهش میکنند میدانید چرا به نظر شما این اخلاق مردم است یا اینکه میدانند و بهشان ثابت شده که اتفاق بعدی قطعا صد درجه بدتر هست وگرنه هیچ انسانی با عقل سلیم بلافاصله پس از رشد قیمت چیزی اقدام به خرید نمیکند مگر اینکه صدها بار امتحان کرده ومطمین باشد
در نتیجه در کنار بهبود فرهنگ مصرفی و فرهنگ بهره وری و کار و تلاش مردم, باید سیاست های دولت بهتر شود و مصرف کنترل شود تولید بیشتر شود. قیمت گذاری ها اصلاح شود
نمی توان در رویا زندگی کرد و انتظار داشت که بدون کار و تلاش و بهبود مدیریت دولت و مردم و خانوارها همه چیز خوب شود نیاز به عزم و اتحاد و فهم و درک مسائل جدی و عمیق داریم همان راهی که کره جنوبی و ژاپن و چین رفته اند. ما نیز با این منابع که بی نظیر در دنیا است می توانیم فقط بایدبخواهیم و به تدریج اصلاح کنیم
چاره ای جز تلاش و کار وفرهنگ سازی نداریم یک شبه و با یک دولت چیزی درست نمی شود...
چرا اینقدر منفی بافی میکنین؟؟؟
اگه وضعیت بدتر این بود چیکار میکردیم؟؟؟
پس شکر کنیم...
اینها از بانک مرکزی گرفته شده است. بخش آمارهاو داده ها
شما نرخ تورم قبل و بعد از انقلاب را می توانید در جدول های بعدی نیز ببینید همه سال ها را داریم
جدول اولی شاخص ها به اضافه نرخ تورم است
براین اساس می توان این گونه در نظر گرفت که نقطه به نقطه و این ماه به ماه قبل بهتر می تواند وضعیت قیمت ها را برای حال حاضر مشخص کند.
اما چون بسیاری از هزینه های زندگی مربوط به کل سال است و عید و مدرسه و خرید پوشاک و تعمیرات سالیانه و خریدهای سالیانه نیز در سبد خانوار است در نتیجه بهتر است که تورم دوازده ماهه به عنوان شاخصی برای فشار قیمت ها بر خانوار و مردم مورد توجه باشد.
در نتیجه در ماه های ِآینده باید شاهد کاهش نرخ تورم به زیر 28 درصد و 25 درصد باشیم و احتمالا با رکود فعلی و کاهش تزریق پول به بازار تا آخر سال شاید به 20 درصد هم برسد و این نقطه به نقطه 16 درصدی یعنی این که اگر همینطور پیش برویم به 15 درصد نیز خواهد رسید. مثل دوره اصلاحات که تورم 15 درصد بود....
من سال 76 باید پولی رو از یه شخصی میگرفتم اما تا به امسال نگرفتم میخواستم اگه ممکنه نحوه محاسبه اون پول با نرخ تورم امسال رو برام ایمیل کنید ممنون میشم
مثلا اگه 500000 هزار تومان باید میگرفتم امسال چقدر باید بگیرم؟
اما امروز ارزش طلا معادل یک میلیون است
در نتیجه شما نمی توانید قیمت یک کالا در 100 سال یا 90 یا 80و.... یا حتی 10 سال پیش را با امروز به دلیل وجود تورم و کاهش دائمی ارزش پول مقایسه کنید اگر کسی بگوید گوشت در اول انقلاب کیلویی 3 تومان بوده و امروز 30 هزار تومان شما چگونه می خواهید مقایسه کنید؟!
در نتیجه سال پایه یعنی سال مقایسه را هر 10 سال عوض می کنند والان سال پایه 1390 معادل 100 است تا امکان مقایسه وجود داشته باشد.
الان در تیرماه این عدد شده 197 یعنی قیمت ها نسبت به مهرماه سال 90 به میزان 97 درصد رشد کرده است. به عنوان قیمت جنسی که در سال 90 حدود 50 هزار تومان بوده امروز حدود 100 هزار تومان است....
هر عددی که مورد نظر شماست در امروز یا در 80 سال گذشته، براساس عدد شاخص آن سال و امروز نسبت و تناسب ببندید و جداول رانگاه کنید و ضرب و تقسیم کنید تا عدد برای سال مورد نظر شما به دست آید
بقیه مطالب را از روی مقاله بخوانید تا بهتر متوجه بشوید....
خسته نباشید
اگه ممکن لطف کنید بگید 60000 تومان سال 1361 طبق تورم الان چقدر میشه؟
ممنون میشم جوابمو هرچه سریعتر بدید
................... یعنی اگر تمام کوه های ایران از طلای ناب بشن باز هم وضع زندگی من و تو همین هستش ........
هیچ وقت بیاد زیبائ هائ که گذشته نمی افتم چونکه گذشته ها گذشته
هر چه انسان میخواهد باید چیز دیگری از دست بدهد(ما که خوشحالیم)ایرانی قدرتمند و بزرگتری با وجودداریم م...........مگر انسانها چند سال عمر میکنند ایران ما زیباترین کشور دنیااست
من برای انجام پایان نامم مدتی است که به دنبال قیمت ماهانه سکه یا طلا در 20 سال اخیر میگردم. در سایت بانک مرکزی و آمار هم پیدا نکردم.
میشه شما راهنماییم کنین که از کجا باید استخراج کنم؟
از همیاریتان سپاسگزارم
این سالانه است و ماهانه را نیز می توان یافت باید کمی بگردیم
http://khabaronline.ir/detail/189498/Economy/financial-market
يعني 10500 ضربدر 0.01 تقسيم بر 176 مي شود 0.6 به عبارت ديگر 1050 تومان شما در سال 1318 معادل ده شاهي يا نصف يك ريال يا 6 دهم يك ريال بوده است. به عبارت ديگر قيمت ها در 74 سال اخير معادل 1760 برابر شده است
ما مسوول اين آمارها نيستيم فقط جمع آوري و منتشر كرديم كه توسط بانك مركزي منتشر شده
البته ممكن است كه تورم دارايي مثل مسكن و طلا و ارز و... كه در سبد خانوار و مصرف نيامده را مورد توجه شما باشد كه اعتراض داريد
در اين زمينه متاسفانه شاخصي در جهان وجود ندارد زيرا همه خانه ها و مسكن و آپارتمان ها مثل همه نيستند اما نان تقريبا همگن و شبيه به هم است يا گوشت و ميوه و شير و...
لذا توان فني و حرفه اي موجود بيشتر از اين نيست كه همه فشارهاي وارد بر زندگي و مردم را نشان دهد.
اينها آمار رسمي است ما از خودمان ننوشته ايم.
در نتيجه وقتي به سال هاي تورم منفي و يا كم نگاه مي كنيد نظر شماتامين مي شود. و متوجه مي شويد كه ما بدون داوري فقط اعداد و ارقام را منتشر كرده ايم.
البته اگر روزي روشي اختراع شود كه همه فشارهاي تورمي و افزايش قيمت ها را نشان دهد نظر شما كاملا تامين خواهد شد.
بنابراين برادر من ما هم مثل شما هستيم و بابت اين خبررساني فقط زحمت است و بس
لازم است كه اين آمار هرماه به روز رساني شود تا حداقل با آماري كه موجود است روند كاهش يا افزايش تورم اطلاع رساني شود.
منظور از كاهش تورم ارزان شدن يا كاهش قيمت نيست منظور اين است كه شيب افزايش قيمت كندتر مي شود.
اگر نظر ديگري داشتين بفرماييد . ما هيچ ادعايي نداريم و مخلص مخاطبان و مردم هستيم و اگر هم توضيحي مي دهيم براي روشن شدن موضوع است وگرنه ادعايي نداريم اين حرف ها و توضيحات و سواد ما هم اگر دردي دوا مي كرد كه خيلي خوب بود اميداوريم روزي به اين توصيه ها توجه شود.
و خلاصه كلام آنكه اگر همه دست به دست هم بدهند و كار مبناي زندگي باشد و پول مبناي همه چيز نباشد همان مي شود كه شما مي گوييد....
بدرود
یه سوال دارم
میخام بدونم صدوبیست ریال سال چهل و هشت، چقدر الان میشه
من ميانگين تورم رو در دوره قبل از انقلاب گرفتم شد12/3 و ميانگين تورم بعد از انقلاب شد19/7 و اين يعني 60درصد بدتر از قبل انقلاب ،
مثلا کم کردن فاصله میان مردم پولدار و فقیر
سرمایه من = 500 هزار تومن سرمایه اقای خ = 3000 میلیارد تومن
فاصله ما خیلی کمه اصلا به چشم نمیاد
به جدول نگاه کن عدد شاخص سال 73 مساوی 6.09 است اما در سال 93 شده 208
طرفین وسطین کن مثل دوره راهنمایی
از زحمتی که کشیدید ممنون. جالب بود. فقط یه چندتا نکته ...
1- لیست اون 350 کالا رو میشه بذارید؟ به همراه قیمت سالانه اونا که خودمون بشینیم حساب کنیم. اینجوری هیچ سوء تفاهمی پیش نمیاد. همه هم آمار قیمت دستشون میاد و هم میفهمن تورم چجوری حساب میشه. دیگه هم نمیان از خودشون درصد تورم بدن و به این آمار ایراد بگیرن.
2- سرانه دارایی و درآمد هر ایرانی (شاخص قدرت خرید مردم) رو هم یه آمار بگیرین از همون 80 سال پیش تا حالا و بذارین کنار این آمار. به نظرم چیز جالبی بشه. :)
3- این شاخص که شما فرمودید من اومدم توو چند مورد تست کردم جواب نداد. حتی نزدیکش هم نبود. اشکال محاسبات من چیه؟ مثال:
قیمت نون سال 70 بود 2 تومن. واسه سال 92 میشه 120 تومن! ولی در واقع بود 350 تومن. به همین روش سال 1320 چقد میشه؟ هر 7 تا نون 1 ریال؟!
4- پیرو بند 3 باید یه توضیحی بدم. هدف من از آوردن این مثال از بین 350 کالا این بود که بگم عموم مردم توو سبد مصرفیشون نون و برنج قرار داره. ما توو دو واحد آمار دانشگامون یه چیزایی داشتیم به اسم واریانس و انحراف معیار و اینا. به نظرم دادن ضریب یکسان به همه 350 کالا کار درستی نباشه. باید دید چه کالاهایی مصرف بیشتری دارن و به اونا ضریب بالاتری داد.
یه دوتا نکته انحرافی جهت مزاح هم بگم. یکی اینکه ظاهرا مسکن توو لیست کالاهای بانک مرکزی هست (آخه اون بالاها گفته بودین نیست). دوم هم اینکه شاخص سال 90 جالبه :) دوستان خواستن رند بشه گذاشتن 100 :)
اگه به لیست اون کالاها دقت کنید قیمت "دخانیات" توو غالب ماهها روند کاهشی داره. پس بزن دست قشنگه رو به افتخار همه سیگاریای عزیز!!
اینو بهش میگن افتخار و غرور ملی در مهار نرخ تورم.
واقعا دم دوستان گرم.
یه دو مورد دیگه هم هست که گاها توو بعضی ماهها میاد پایین. یا به عبارتی مهار میشه!
یکی حمل و نقل (همون کرایه تاکسی و اتوبوس و قطار و هواپیما که البته مستحضر هستین واقعا اومده پایین!!) و اون یکی هم ارتباطات ( همون مکالمه و پیامک و اینترنت و اینا که صد البته اینا هم ارزون شده!!) بر منکرش صلواااات!
البته اگر نظر خواننده ها برات مهم باشه
مشکل اینجاست که تورم تنها شاخص ارزیابی اقتصاد نیست یعنی توزیع درآمد بیکاری درآمد سرانه فناوری رفاه و... هم هستند و شما نباید همه فشار زندگی را با تورم ارزیابی کنید باید همه این شاخص ها با هم باشند
به همین دلیل شما از متن و نوشته های قرمز لذت نمی برید
محاسبه میانگین در علم آمار:
• داده هایی که قصد محاسبه میانگین ساده از آنها را داریم باید دارای ویژگی یا صفت مشترک بوده و همچنین از ارزش های یکسانی برخوردار باشند. چنانچه داده های آماری از ارزش های متفاوتی برخوردار باشند میبایستی به هرداده آماری وزنی اختصاص یابد و سپس داده های وزن دار شده را میانگین گیری نماییم که مورد اخیر را میانگین وزنی مینامند
• در مدل به کار گرفته شده توسط صندوق تامین اجتماعی ارزش اسمی حق بیمه پرداخت شده درپنج سال آخر به روش میانگین ساده است نه میانگین وزنی
• علت کاهش شدید مستمری بازنشستگان با دستمزد غیر متعارف بیشتر ناشی ازعدم استفاده از میانگین وزنی است ونه نرخ رشد دستمزد
• هر بیمه شده ای که تفاوت نرخ رشد افزایش دستمزد دوسال آخر با 5سال آخر بیش از 5 درصد (5 در صد حداقل دستمزد مربوط به آن سال مبلغ اندکی است )باشد این نرخ رشد دستمزد غیر متعارف تلقی میگردد و احتمال وقوع این حالت برای بیمه شدگان خیلی زیاد است
ارزش زمانی پول در علم اقتصاد:
• در ادبیات اقتصادی ارزش زمانی پول( ارزش گذشته- حال و آینده) در فرایند تصمیم سازی و تصمیم گیری از اهمیت بالایی برخوردار میباشد بویژه در کشور هایی که تورم دو رقمی را درچندین سا ل متوالی تجربه کرده اند به اهمیت آن افزوده میگردد. زیرا بر اساس گزارشات اقتصادی روند شاخص بهای کالا وخدمات روندی صعودی می پیماید و روز به روز به دلیل کاهش ارزش پول قدرت خرید شاغلینی که در مشاغلی با درآمد ثابت اشتغال به کار دارند بویژه مزد بگیران کاهش می یابد
تعریف ارتقاء شغل:
• ارتقاء شغل عبارت است از احراز گروه (رده) شغلی بالاتر از گروه (رده)شغلی قبلی
• همانگونه که از تعریف مندرج استنباط میشود میبایستی یک نظام طبقه بندی مشاغل وجود داشته باشد که بر اساس آن مشاغل مورد سنجش قرار گیرد اگر فردی از شغلی با گروه 12 به شغلی با گروه14منصوب گردد نوع حکم ارتقاء نامیده میشود
• اما اگر کارگر در کارگاهی که فاقد طرح طبقه بندی باشد از آنجا که معیار وشاخصی برای تعیین گروه هر یک ازمشاغل وجود ندارد مجریان هر استنباطی که به نفعشان باشد از ارتقاء مینمایند
مقایسه نرخ رشد دستمزد مدیران و متخصصین با نرخ رشد در الگوی مورد نظر تامین اجتماعی:
• بر اساس تبصره ذیل ماده 6 دستور العمل اجرایی طرح طبقه بندی مشاغل متصدیان مشاغل مدیر و متخصصین همطراز از شمول جدول مزدخارج وتیین حقوق و مزایای آنان بر اساس طرح طبقه بندی صورت نمیگیرد حال تکلیف مقایسه نرخ رشددستمزد انان با الگوریتم مورد عمل سازمان تامین اجتماعی چیست
مقایسه نرخ رشد دستمزد کارگران شاغل در کارگاههای متفاوت:
• بر اساس دستور العمل شماره 12096مورخ 20/04/1374معاونت تنظیم روابط کار وزارت کار وامور اجتماعی در صورتی که تعداد کارگران کارگاه کمتر از 50 نفر باشد اجرای طرح طبقه بندی مشاغل الزامی نمی باشد و بعضا تعدادی از کارگاههای بالای 50 نفر علی رغم الزامی بودن اجرای طرح طبقه بندی بنا به دلایلی فاقد طرح طبقه بندی مشاغل میباشند
• متفاوت بودن ضریب ریالی جدول مزد در کارگاههای دارای طرح طبقه بندی مشاغل موجب تفاوت در سطح پرداخت به کارگران حتی با عناوین شغلی یکسان میشود و در کارگاههای فاقد طرح نیز تفاوت سطح پرداخت وجود دارد
• تغییر کارگاه کارگر بین کارگاهای دارای طرح و فاقد طرح طبقه بندی در طی 5 سال پایان خدمت که معمولا منجر به تغییرات در حقوق ودستمزد کارگران میشود در روش جاری غالبا موجب غیر متعارف شدن نرخ رشد دستمزد آنان میگردد تغییر کارگاه عمدتا ناشی از انتخاب نیست بلکه ناشی از ضرورت و اجبار زندگی است
محاسبه نرخ رشد دستمزد بیمه شدگانی که درسه سال ما قبل از دوسال اخربیمار یاازبیمه بیکاری استفده نموده و یا درمرخصی بدون حقوق بوده ویاسایر موارد مشابه:
• بر اساس قسمت آخرماده 77 قانون تامین اجتماعی سازمان تامین اجتماعی درمحاسبات مربوط به مستمری ها ملاک را بیمه پردازی بیمه شده قرار میدهد لذا چنانچه نرخ رشد دستمزد غیر متعارف باشد متناسب با ایامی که حق بیمه پرداخت نشده از 5سال فراتر میرود و حتی ممکن است تا 8 سال و بیشتر هم برسد در این حالت مستمری محاسبه شده باتوجه به الگوی موردعمل ممکن است مبلغ مستمری با شدت بیشتری کاهش مییابد که حتی بعید نیست حتی در مواردی از حداقل دستمزد هم کمتر شود
سابقه استفاده ازارزش حال پول در کشور:
• همانگونه که استحضار داریدارزش خسارت تاخیر تادیه- ارزش مهریه - ارزش دیه واجرت خدمات و موارد مشابه در مراجع قضایی درهنگام پرداخت دین تبدیل به ارزش حال شده حال این سوال مطرح میشود با توجه به تغییرات زیاد ارزش حال 5 سال آخربیمه پردازی سازمان تامین اجتماعی چرا از این روش در محاسبه مستمری بازنشستگانی که نرخ رشد دستمزد آنان غیر متعارف میشود استفاده نمی نماید
بازه تغییرات نرخ رشد دستمزد:
• تفاوت نرخ رشد دستمزد دوسال آخر با پنج سال آخر نسبت به حداقل دستمزد سالهای مورد محاسبه در یک بازه از 1 درصد تفاوت شروع میشود تا300 درصد ادامه مییابد
• تفاوت نرخ رشد 5 درصد و کمتر متعارف شناسایی شده و مستمری بازنشستگان بر اساس میانگین ساده حق بیمه پرداختی در دوسال آخر محاسبه میشود
• تفاوت نرخ رشد دستمزد بیش از 5 درصد تا300درصد (بیش از 5 تا300 درصد حداقل دستمزد مبلغ قابل توجهی است)غیر متعارف شناسایی شده و مستمری بازنشستگان براساس میانگین ساده حق بیمه پرداختی در5 سال آخر محاسبه میگردد
• تفاوت نرخ رشد دستمزد5 درصد با 6درصد قابل تو جه نمی باشد (ا درصد حداقل دستمزد مبلغ ناچیزی است) مستمری بازنشستگی این دو مورد تفاوت قابل توجهی دارند زیرا اختلاف 5در صد متعارف و برمبنای حق بیمه دوسال آخر واختلاف 6 درصدغیر متعارف بر مبنای حق بیمه5 سال آخرمحاسبه میشود
• تفاوت نرخ رشد 6درصد با300درصد علی رغم اختلاف چشمگیر در تفاوت نرخ رشد(294درصد تفاوت) واختلاف زیاد مبلغ(مبلغ بیش از 5 درصد تا300 درصد حداقل دستمزد) بر اساس میانگین ساده حق بیمه پرداختی در 5 سال آخرمحاسبه میشود
• پیشنهاد مینمایم تفاوت درصد ها ومبالغ تفاوت را از 1 درصد تا 300 درصد رابا مبالغ مستمری محاسبه شده در روش جاری با هم مقایسه فرمایید تابه کنهه روش واقف تر شوید
• به خاطر اینکه اصل موضوع روشن تر شود فرض کنیم نرخ رشد دستمزد یک کارگر درهر سال طی مدت سی سال خدمت 5 باشد یک بار مستمری این کارگر را بر مبنای دو سال و بار دیگر بر مبنای 5 سال آخر خدمت محاسبه کنید و دو مقدار بدست آمده را با هم مقایسه کنیم تفاوت زیادی باهم دارد باوجود آنکه نرخ رشد هر سال این کارگر با هم مساوی است پس ریشه این تفاوت کجاست به نظر میرسد اشکالی در الگوریتم وجود دارد وآن اشکال برمی گردد به اینکه در این مدل تا مادامی که ارزش حال حق بیمه پرداختی در سالهای مورد محاسبه را در هنگام بازنشستگی لحاظ ننماییم این اشکال برطرف نمیگردد شایان ذکر است درروش جاری هرچه مدت زمان سالهای مورد محاسبه جهت استخراج مبلغ مستمری افزایش یابد به همان اندازه هم مبلغ مستمری نیز کاهش بیشتری خواهد یافت پس میتوان نتیجه گرفت. کاهش مستمری بیمه شده قبل از آنکه ناشی از تغییر نرخ رشد باشد بیشتر ناشی ازافزایش سنوات قابل محاسبه از دو سال به پنج سال است
• باعنایت به اینکه روش محاسباتی از ابتدای سال 1390 تغییر کرده مستمری های دریافتی در سال93 بازنشستگان هم شرایطی که قبل از سال 90 و پس از سال 90 بازنشسته شده اند و نرخ رشد دستمزدهر دوغیر متعارف و مشابه باشد را باهم مقایسه کنید با وجود آنکه بازنشستگان سال 90 به بعد در فاصله بین دو تاریخ بازنشستکی دریافت ننموده اند و حق بیمه هم پرداخت نموده اند نسبت به بازنشستگان قبل از سال90 مستمری کمتری دریافت مینمایند
مقایسه ماده 31 برنامه توسعه پنجم وتفیسر ماده77قانون تامین اجتماعی
مستمری بازنشستگان مشمول قانون بازنشستگی پیش از موعد کارکنان دولت با 25 سابقه بر اساس حق بیمه پرداختی در دوسال اخر بیمه پردازی سنوات ارفاقی(29 و 30) محاسبه میگردد بااین تفسیر واجدین شرایط تفسیر ماده77-( از شمول ماده 31 برنامه توسعه پنجم و بخشنامه 60 مستمری تامین اجتماعی خارج - پنج سال بیمه پردازی کمتر - پنج سال هم زودتر مستمری دریافت مینمایند ) حال اگر مستمری مشمولین تفسیر ماده 77 را با مستمری کسی که30 سال بیمه پردازی داشته و نرخ رشد دستمزدش در دوسال آخر6 درصد بیشتر از نرخ رشد 5 سال اخر بوده و مستمری این فردبر اساس 5 سال اخر محاسبه شده مقایسه کنید آیا این غیر مستقیم تنبیهه مستمری بگیران با بیمه پردازی بیشتر نیست آیا این از مصادیق معیار های چند گانه در باب یک موضوع مشترک تلقی نمیگردد
حساسیت سنجی
• به تفاوت نرخ رشد دستمزد 5 درصد با 6 درصد (1 درصداختلاف) حساسیت نشان میدهیم از دیگر سوحساسیت خود را به تفاوت نرخ رشد 6 درصد تا 300درصد(294درصد اختلاف)از دست داده ایم شاید نیاز باشد مجددا نظام باورها و ارزشهای خود را در حساسیت سنجی بازمهندسی کنیم ناگفته پیداست که از نظر تامین اجتماعی تفاوت 6درصدتا 300در صد در نرخ رشد دستمزد غیر متعارف از ارزش یکسانی برخوردار است که اگر اینگونه نبود مستمری بیمه شدگانی که تفاوت دستمزد غیر متعارفشان در این دامنه ( بیشتر از5 تا300 ) درصد قرار دارند را به روش یکسان محاسبه نمیکرد
پرسش حقوقی:
• آیا سازمان تامین اجتماعی به عنوان یکی از طرفین مدعی قانونا و عرفا میتواند (بویژه در موارد اختلافی) بین بیمه شده و تامین اجتماعی( به علت تعارض منافع ) اظهار نظر و رسیدگی کند یاخیر تفسیر این پرسش رابه اظهار نظر علمای حقوق واگذار مینماییم
تفسیر ماده31 قانون برنامه پنجم توسعه و تفسیر ماده 77 تامین اجتماعی به طور هم زمان:
• باتوجه به اینکه تفسیر قوانین عادی در صلاحیت مجلس محترم شورای اسلامی میباشد لذااستدعاداریم نمایندگان محترم مجلس با تفسیر نحوه اجرای ماده 31قانون برنامه پنجم توسعه(نحوه محاسبه میانگین ساده یا وزنی و سایر موارد مبهم) و تفسیر ماده 77 به طور هم زمان اقدام و به شیوه ونتایج اجرای ماده های مذکور توسط واحد های اجرایی توجه بیشتری مبذول فرمایند و از بروز مشکلات بیشتر برای بازنشستگان وافزایش شکایت از واحد های اجرایی جلوگیری فرمایند
پیشنهاد:
• کوتاه مدت
درصداختلاف نرخ رشد دستمزد دوسال آخر هر بیمه شده را بانرخ رشد 5 سا ل آخر آن در حداقل دستمزدسال مورد محاسبه ضرب نموده و مبلغ حاصله را از مستمری محاسبه شده در دو سال آخر( به همین روش فعلی )کم کنید هرچه این اختلاف در بازه (1 درصد تا 300 درصد)بیشتر باشد مستمری دو سال آخر هم به همان میزان کاهش بیشتری خواهد یافت وعدالت پرداخت به روشی منطقی متناسب با شدت افزایشات غیر متعارف تغییر خواهد کرد و ازکاهش شدید و ناگهانی مستمری هایی با درصد های کم جلوگیری میشود
• بلند مدت
در هنگام صدور احکام بازنشستگی بر اساس تاریخ اجرای حکم برای هر یک از ماهها یا سالهای بیمه پردازی یک ضریب متناسب با ارزش حال حق بیمه پرداختی در سنوات گذتشته بر مبنای نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی انتخاب گردد که این ضریب ارزش مبالغ حق بیمه پرداختی در سالهای قبل را به حال (تاریخ اجرای حکم بازنشستگی) تبدیل نموده و سپس اقدام به میانگین گیری از حق بیمه های پرداختی در سالهای مبنای محاسبه می گردد در بدو امر این روش برای سه سال آخر و سپس پس از گذشت هر سال یک سال به مبنای محاسبه سالها افزوده گردد تا در نهایت به 30 یا 35 سال برسد در روش پیشنهادی کارگران متمایل به پرداخت حق بیمه بیشر در کل سنوات بیمه پردازی و سازمان تامین اجتماعی از منابع درآمدی آن در سالهای آتی بیشتر برخوردار میگردد و دیگر نیازی به این همه تفسیر و شاخص قرار دادن عوامل فرعی همچون نرخ رشد دستمزد که خود از متغییر های اصلی دیگری اثر میپذیرد نیست و فضای آرامشی درتعامل بین بیمه شدگان وتامین اجتماعی فراهم میگردد
با تشکر واحترام حبیب ا...صالحی
معلومه که اون زمون ها اجناس پایین و بالا نمیرفته
چون مردم قدرت تقاضا نداشتند و با عرضه کم جنس ها تورم پایین میمانده
اینها برای آبروداری کم اعلام می کنن یکی هم بخاطر حقوق کارمندان که متناسب با تورم باید افزایش پیدا کنه
کارتون عالــــــــــــــــــــــــــی بود
هنوز سرتون زیر آب نرفته وگرنه انقدر دست و پا میزدید که یکی به دادتون برسه.
فقط خدا کنه سر من زیر آب نره که هرکی دستم برسه با خودم میکشم پایین.
تورم یعنی نسبت حقوق با افزایش قیمت به هم بخورد
به عنان مثال حقیر در سال 1365چهار هزار تومان حقوق دریافت می کردم در حالی که یک عدد تخم مرغ9ریال بود.
الان یک میلیون و 300هزار تومان دریفت می کنم تخم مرغ 3000ریال است.
با این حساب حقوق من 450 برابر شده و قیمت یک عدد تخم مرغ حدود 300برابر.
اگر نظر بنده درست نیست کارشناس محترم توجیهم نماید متشکرم
اسراف بیداد میکند
ولخرجی همینطور
چشم و هم چشمی ایضا
و....
اینکه این آمار مندرآوردین شکی نیست....
آخه ما عادت داریم به شنیدن آمار و ارقام الکی...
مردم دارن با سیلی صورتشونو سرخ نگه میدارن حالا تو هی بگو نه...
مرد حسابی تو این 10-15 سال گذشته چند هزارتومن به درآمد پدر من اضافه شده(در حد درصد هم نیست) که نون باید قیمتش 20 برابر بشه؟؟؟؟!!!!
اما نمي توانيم به شاخص بانك مركزي بي توجه باشيم چون اين بانك شاخص تورم را براي 340 قلم كالاي مشترك ايرانيان محاسبه مي كند.
بالاخره بايد يك مبنايي براي ارزيابي و محاسبه داشته باشيم و نمي توانيم بي توجه به شاخص ها باشيم.
نظر شما هم درست است وقتي كسي درآمد ثابت و اندك دارد حتي 10 درصد تورم و گران شدن نان هم فشار وارد مي كند چه رسد به بقيه كالاها و تورم بالاي 20 تا 50 درصد
تورم هم كه اعلام مي شود مربوط به يك سال اخير است و اگر تورم مربوط به 35 سال را روي هم جمع كنيم به معني 1000 برابر شدن قيمت هاست....
در نتيجه شاخص تورم بانك مركزي غلط نيست اما بايد ساير مسائل مثل درامد اندك و جمع شدن فشار تورمي را هم اضافه كنيم
لطفا مسئولین جواب بدن
این اتفاقات به هر شکلی انجام شود ارزش پول را کاهش می دهد یعنی تورم
و تورم مانند مالیات عمل می کند یعنی شما به جای این که امروز مالیات بدهید سال بعد با کاهش ارزش پول ملی و ادامه تورم در واقع در هزینه های دولت شریک می شوید
بهتر است به جای تورم 20 درصدی و 15 درصدی، مردم 15 درصد بیشتر مالیات بدهند و کسی که مالیات نمی دهد پرداخت کند.
این راهکار اصولی است حالا هر کس متناسب با فکر و عقل خود عمل می کند...
همینجوری پولی تولید میدن بیرون . همینجوری هم تورم به همین دلیل بوجود میاد . کسی هم گوشش بده کار نیست . ما مردم هم که باید جون بکنیم برای یک لقمه نون . تا چیزی هم میگیم 60 تا میچسبونن به آدم که ..................
سایت لحظه به لحظه نقدینگی و خلق پول
m1 , m2 M1, M2
الیسکا: 5 تومان
اسمایلتیس: 5تومان
گچ: 5تومان
نوشمک: 10تومان
بستنی لیوانی: 15تومان
کیم و دوقلو: 20تومان
پفک نادی بزرگ: 50تومان
مداد و خودکار:10تومان
چسب نواری:5تومان
ادامس و شکلات: 5تومان
تیغ اصلاح:5تومان
تراش:5تومان
نوشابه:15تومان
سیگار نخی:5تومان
ترشک:10تومان
نفت لیتری:5تومان
دفتر100برگ75تومان
بادکنک:5تومان
ساق طلایی:50تومان
شیر شیشه ای:20تومان
توپ پلاستیکی فوتبال:25 تومان
ماست کوزه ای بازار محلی200تومان
نان لواش:5تومان
نان بربری 75ریال
نان سنگک:10تومان
پنیر کیلویی:300تومان
بستنی قیفی:25تومان
شانسی: 50تومان
کلوچه: 15تومان
چسب زخم:5تومان
مدادشمعی6رنگ:25 تومان
کاغذ کا برگی :5 تومان
قیمتها را با هم جمع زدم شد: 997.5تومان با این همه قلم کالای خوراکی و غیر خوراکی
که نام بردم باز هم 35 ریال دیگه ماند تا به 1000تومان برسه واقعا یادش بخیر ما دهه
70ها اخرین نسلهای دوران پرخیر برکت ارزانی فراوانی و صفا و صمیمیت و..... هستیم و نسلهای دهه 80 و 90 باید افسوس ما را بخورند الان باید 100هزار تومان ببریم بازار تا تمام این اقلام را خریداری بکنیم اگر شما هم خاطره قیمت اقلام از دهه 70 دارین بگین ممنون میشم میخوام بیشتر بدونم......
از اول تا اينجا اكثر نظرات را خواندم
›قاي ادمين استناد شما به بانك مركزي و محاسبه تورم از طريق قيمت 340 يا 350 قلم كالاي مصرفي ايرانيان است.
اگر محاسبات بانك مركزي هيچ مشكلي نداره
بايد 350 قلم كالاي خودش را معرفي كند قيمت آن كالاها در هر سال بنويسد و روش محاسبه تورم با فرمول را براي عامه توضيح بدهد
مردم شايد اقتصاد دان نباشند ولي ميتوانند صحت و سقم قيمت 350 قلم كالا را ارزشگذاري نمايند و قادر به محاسبه تورم از طريق فرمول نيز هستند
در حاليكه با روش فعلي هي مينويسيد تورم روي 350 قلم كالاي مصرفيست ومردم قيمت كالاها را ميگويند و .... به نظرم داده ها شفاف نيست
اما براي كم درآمدها كه از 350 قلم كالا ممكن است چند قلم را با قيمت بالاتري خريد كنند و فشار بيشتري احساس كنند، شاخص تورم چيز ديگري است.
بايد براي هر دهك و هر خانوار و هر شخص متناسب با درآمد و هزينه اي كه دارد يك شاخص تعريف شود و اين كار حتي براي چند ماه نيز امكان پذير نيست در نتيجه برخي افراد اين شاخص را قبول ندارند.
اما همين شاخص در كشورهاي مختلف مورد توجه است.
موضوع مهم اين است كه درآمد بيشتر شود تا فشار كمتر احساس شود اگر درآمد نباشد حتي 10 درصد تورم هم سنگين است لذا جامعه بايد به سمت كار و اشتغال و رشد و توليد و تحرك بيشتر حركت كند تا فشار تورم نيز كمتر شود و كارايي و بهره وري و رشد و كسب وكار بهتر شود.....
عده ای به دنبال مهاجرت تقاضا پناهندگي از اروپا و امريكا مي باشند كه اونا هم عراقي و سوريه اي و افغاني رو راه مي دن و ايروني رو ديپورت ميكنن
ما فعلا قيمت نان را در سال 1375 نداريم سوال مي كنيم به جواب رسيديم اعلام مي كنيم
پدرم برای هزینه ی بیمارستان مادربزرگم هفتصدوپنجاه هزار تومان پرداخت کرده و پدربزرگم4سال پیش فوت میکنه و هنگام تقسیم ارث عینا همین مبلغ را به پدرم پرداخت کردند
من نتونستم محاسبه کنم
750.000تومان در سال 1375 در سال1394 چقدر میشه با ارزش افژودش؟
متشکرم
در دولت اصلاحات همه چیز به روال عادی بود از جمله ثبات اقتصادی که منجر به حمایت از تولید کننده و مصرف کننده و واردو صادر کننده و افزایش ارزش پول و نقدینگی که با وجود تورم کم گرانی چندان قابل لمس نبود اما در دوره احمدی نژاد وضع اقتصادی فرق کرد به یکباره تورم به 40 درصد رسید همین امز موجب بی ارزشی اسکناس و کاهش نقدینگی در بازار شد به حدی که نه تولید کننده انگیزه تولید داشت و نه مصرف کننده انگیزه خرید نه صادر کننده انگیزه صادر و نه وارد کننده انگیزه داشت رسیدیم به دولت روحانی با شعار کلید الان ما شاهد کاهش تورم هستم خوب این که جای بحث نداره تو هر کشور جهان از جمله کشور خودمان ایران اگه به دلیل گرانی و بی کیفیتی کالاهای خوراکی و قیر خوراکی مردم ان کشور قدرت خرید نداشته باشند مثلما کالا قیمتش یا ثابت میماند یا گرانتر از قبل نمیشود و کمتر افزایش قیمت پیدا میکند به دلیل گرانی پس نباید شوکه بشیم که دولت روحانی ظرف دو سال موفق شد تورم 40 درصدی را 12.5 درصد کاهش دهیم
دولت تدبیر و امید قیمت بنزین را در طول 2 سال 60 درصد افزایش داده
سال57 قیمت بنزین1تومان بود و سال92 نرخ دولتی400تومان در سال 94 1000تومان
ماست سال 92 دبه ای 2500بود شده8000هزار تومان
با هفده هزار توماندر سال 1350 در شهرهای کوچک میشد کارخانه احداث کرد
شاخص قیمت متوسط قيمت خرده فروشي هفته منتهي به تاریخ مورد نظر شما - برخي از مواد خوراكي در تهران
اما اگر تاریخ 1375 نبود باید به کتابخانه بانک مرکزی یا کتابخانه مرکز آمار ایران و یادانشکده های اقتصادی مراجعه کنید و بهترین مرکز خود بانک مرکزی و مرکز آمار ایران است
بانک مرکزی خیابان میرداماد تهران و
مرکز آمار ایران خیابان فاطمی تهران
اما اگر نظرتان اين است كه 6.700 شما الان براساس نرخ تورم چند مي ارزد بايد گفت معادل 98 ميليون و 800 هزار تومان مي شود
براي هر موضوعي به دنبال نرخ تورم نرويد نرخ تورم براي مهريه و قدرت خريد خانوار و... بايد مد نظر باشد زيرا هر كالايي تورم و عرضه وتقاضا و شرايط خاص خود را دارد و همه را نبايد با يك نرخ تورم اندازه گيري كرد
نسبت و تناسب مانند دوره راهنمايي كه درس حساب و رياضي داشت
15.52 16000
230 x
طرفين و وسطين مي كنيم 16000 ضربدر 230 تقسيم بر 15.52 مساوي ايكس مي شود يعني عدد مورد نظر ما مي شود 237 هزار تومان
يك راه ديگر اين است كه 230 را تقسيم را بر 15.52 كنيد هر چه به دست آمد ضربدر 16 كنيد.
مي شود 14.18 ضربدر 16 مساوي 237 هزار تومان
نظرتون رو در رابطه با اين سوْال اگر بدين ممنون ميشم
در ايران معمولا در ماه هاي پاييني سال حجم نقدينگي بالا مي رود.
تحليل كنيد كه بأنك مركزي چگونه مي تواند از نسبت اين حجم نقدينگي در بازار جلوگيري كند، اگر از عملياتي نظير عمليات بازار باز(omo) استفاده نمايد؟
در نتيجه عمليات بازار باز به كار اين مشكل نمياد چون شما وقتي اوراق قرضه منتشر مي كنيد و سود مي دهيد بايد اين پول را در عمران و كارهاي سود ده سرمايه گذاري كنيد. در حالي كه نقدينگي و مخارج آخر سال براي هزينه جاري است و وقتي دولت كم دارد چاره اي جز رشد پايه پولي و نقدينگي و چاپ پول ندارد. راهش اين است كه مخارج منطقي باشد. دولت كوچك شود. سازمان ها درآمد اختصاصي داشته باشند و همه به دولت و نفت و ماليات نگاه نكنند.
مثلا پليس و آموزش و پرورش مي توانند طرح هايي براي رشد درامد داشته باشند و فقط مصرف كننده نباشند.....
سوالی داشتم اگر امکان هست جواب دهید
ایا می شود کشوری دلار جعلی چاپ کند و با ان واردات انجام دهد ؟ اگر امکان ان نباشد چطور متوجه جعلی بودن ان می شوند ؟ با تشکر
چنین چیزی ممکن نیست که دلار جعل کنند چون فروشنده یا بانک متوجه می شود حتی دلارها و یوروهای غارت شده در عراق را شناسایی کردند که کسی نتواند خرج کند.
براین اساس، بعید است در حجم بالا بتوانند جعل کنند. شما می توانیدیکی از این دستگاه ها که سریال و نکات امنیتی را دارد تهیه کنید و به بانک مرکزی آمریکا یا هر کشور دیگری سر بزنید تا از دلارهای جعلی یا سرقت شده با خبر شوید. کار سختی نیست....
اگر همان سال را پيدا كرديم به ايميل شما خبر مي ديم قطعا در كتاب ترازنامه بانك مركزي و مقالات در كتابخانه بانك مركزي مي توانيد پيدا كنيد چون اينترنت اساسا يك پديده 10 ساله است و در گذشته گزارش ها مجله اي و كاغذي بوده
میزان صادرات هم که از وزارت صنعت و معدن. یا جستجوی مقالات و یا سازمان توسعه تجارت می توانید به دست بیاورید و بعد با معادلات رگرسیونی رابطه ها را پیگیری کنید به نظرم بهتر است که قیمت نفت را هم وارد کنید چون وقتی قیمت نفت بالا رفته صادرات ایران بدون رابطه با نرخ ارز بالا رفته مثل دوره احمدی نژاد و وقتی پایین آمده خیلی روی رشد صادرات اثرنداشته ..... چون بخش عمده صادرات ما یا میعانات گازی است و یا به نوعی وابسته به انرژی ارزان ....
گروه نخست ،اقلامی هستند که توسط دولت برای تنظیم بازار و تامین مایحتاج عمومی ذخیره سازی، کنترل، قیمت گذاری و بطور مستقیم نظارت می شود.
این کالاها شامل گوشت قرمز، گندم، آرد، نان، برنج، روغن نباتی، شکر، کره، جو، ذرت، کنجاله سویا، گوشت مرغ، شیر خشک صنعتی، شیر خام، کود اوره، کود فسفات و پتاس است که با نظارت دولت قیمت گذاری و عرضه می شود.
گروه دوم به عنوان کالاهای حساس و ضروری در سبد خانوار قرار دارد که دولت بر آن ها نظارت دارد و کنترل ، پایش مداوم روند تأمین و توزیع موجودی و قیمت بازار در دست دولت است.
این گروه کالاها شامل پنیر، ماست، تخم مرغ، واکسن دامی، کاغذ چاپ و مطبوعات، روغن موتور، دوده، لاستیک، پلی اتیلن، شمش فولادی، انواع ورق، میلگرد، تیرآهن، مس کاتد، شمش آلمینیوم، سرب، سیمان خاکستری، کاشی، شیشه جام، خودرو سبک، تراکتور و کمباین، پخچال و فریزر، ماشین لباس شویی و تلویزیون و سیب و پرتقال در ایام ویژه سال می باشد.
طرف اشنا داره میشه ریس فلان سازمان و......
ميشه بگيد چ جوري نرخ ارز رو كه ب تومن است به درصد تبديل كنم
واگه ميشه اگه آماري از درصد توليد ناخالص داخلي از سال 79 تا 94 داريد ب ايميلم بفرستيد
با تشكر
برای من خیلی جالبه وقتی قیمتها 3 برابر و حتی در مواردی 5 برابر میشه چطور نرخ تورم 30 درصد میشه؟ 3 برابر یعنی 300درصد!!! لطفا جوابتون رو برام ایمیل کنین
ضمن اين كه وقتي 10 سال پشت سرهم تورم بالاي 20 و 30 داشته باشيم. نتيجه اين مي شود كه در طول 10 سال قيمت يك كالا تقريبا 10 برابر مي شود. يعني اثر رشد تورم در هم ضرب مي شود و به صورت تصاعدي ظاهر مي شود.
نكته ديگر اين است كه قيمت برخي كالاها مثل ساختمان كه همگن يعني شبيه به هم نيستند در تورم محاسبه نمي شود چون نمي توان خانه بزرگي در بالاي شهر را با يك آپارتمان كوچك در يك شهرستان با هم مقايسه كرد.
پس برخي كالاها اساس در نرخ تورم محاسبه نمي شود. برخي كالاهاي خارجي كه همه مصرف نمي كنند در تورم محاسبه نمي شود. تورم تنها مربوط به مصرف كالاهايي است كه همه جامعه مصرف مي كنند. و چاره اي هم نيست نمي توان سطح زندگي همه آدم ها را باهم مقايسه كرد
اگه درست فهمیده باشم محاسبه تورم بر اساس کالاهایی هست که در صورت نبودش حیات فرد در خطر بیافته.
سوال من اینه که
1. آیا شاخصی برای تغییرات کلی قیمت ها وجود داره یا نه؟
2.در محاسبه کالا های اساسی آیا میزان مصرف اون در خانوار هم محاسبه میشه؟ مثلا شاید افزایش قیمت نمک کم باشه در عوض مصرفش هم کمه ولی میزان مصرف کالا هایی مثل نون و لبنیات و ... خیلی بیشتره. پس اگر قرار است میانگینی گرفته بشه باید میانگین وزنی باشه
3.میتوان کالا های غیر همگن رو هم با معدل گیری وزنی محاسبه کرد و توی کالاهای اساسی محاسبه کرد
4.بر خلاف موارد بیان شده طلا و مسکن و... هم جز کالا های اساسیه چون جزئ اون چیزی هاییه که مردم باهاش دست به گریبان هستند . مگه میشه گفت مسکن کالای غیر ضروریه. یا طلا که هر فرد برای ازدواج و مهریه و... مجبور به خرید اونه غیر ضروریه. چون حتی اگه نخره هم باز جزو دیون حساب میشه یعنی بالاخره مجبوره اونو پرداخت کنه
5.در محاسبه تورم نرخ مصوب محاسبه میشه یا نرخ پرداخت نهایی؟
چون مثلا افزایش قیمت هر متر مربع گاز حدود 30% هست(مثلا) اما قبض نهایی که من باید پرداخت کنم با احتساب مصرف مساوی حدود 100% افزایش قیمت داره چون شونصد تا بند و تبصره بهش اضافه شده
6.مگه پشتوانه پول طلا و امثال اون نیست؟
پس چرا توی محاسبه ها نیستند؟ اصلا ارزش پول ملی شاخصی داره ؟
اولا طلا بین همه خانوارها مشترک نیست. دوما مسکن برای من و شما و شهرستان ها و روستاهای مختلف بالا شهر و پایین شهر. کوچک و بزرگ و آپارتمانی و ویلایی با اندازه های مختلف یکسان نیست. چطور می شود قیمت آن را هر سال یا هر ماه حساب کرد. هر انسان به طور متوسط در طول عمر خود دو تا سه بار مسکن خریداری می کند.
اما اجاره خانه هر ماه هست و تقریبا ملاک ها و شاخص های مشترک دارد و لذا قابل محاسبه به صورت ماهانه و درصدی از درآمد و هزینه خانوار به صورت ماهانه هست.
در نتیجه آنچه قابل محاسبه و همگن و برای همه قابل استفاده باشد را باید در سبد تورم گذاشت.
مثلا اگر کسی بخواهد سفر خارجی برود را نمی توان در سبد مصرفی همه جامعه قرار دارد. خیلی از کالاها و خدمات این گونه هستند و حتی اگر قرار باشد که اندازه گرفته شوند بین مثلا موبایل اپل 7 با گوشی نوکیا 1100 اختلاف قیمت هست.
براین اساس فرق است بین نان و گوشت و میوه با خرید مسکن و طلا و...
نکته دیگر این است که تورم اعلام شده تنها متوسط 350 کالای مشترک را اعلام می کند و هیچ کس ادعا نمی کند که این شاخص برای همه درآمد و هزینه زندگی و برای همه افراد جامعه است.
برای چنین محاسبه ای هر کس باید فشار هزینه ها را در دو سال پشت سر هم حساب کن و رشد هزینه در سال دوم به سال اول را حساب کند تا مشخص شود که چقدر تورم در یکسال داشته در غیر این صورت یک دولت نمی تواند برای هر خانوار یک شاخص تورم اعلام کند.
چنین چیزی غیر ممکن است.
پس به آنچه که قابل اندازه گیری است باید احترام بگذاریم و ادعایی هم نداریم که قادر است همه فشارهای زندگی را محاسبه کند...........
به نظر من تورم نتیجه گردش مالی پیش بینی نشده در ساختارهای اقتصادی است، که پیش بینی صد در صد آن کاری محال است. متاسفانه در ایران نگاه عمومی فقط توانایی دیدن رویدادهای اقتصادی را دارد. اکثر مسئولین می توانند مسئله را به شکل یک فرآیند ببینند که شروع و پایانی دارد. در حالیکه تورم نزدیک به صفر وقتی اتفاق می افتد که به اقتصاد به چشم یک چرخه ی رو به رشد آن هم با سرعت متغیر نگاه شود. وقتی تورم بالا می رود، یعنی یکی از اعضای این چرخه که مسئول بخش مورد نظر خود است کارش را درست انجام نمی دهد. اما این شخص مواخذه جدی نمی شود. حتما این جمله را شنیده اید که می گویند: وقتی تو مسئولی بهانه ات قابل قبول نیست! اگر جاهل باشد و اشتباهات متوالی انجام دهد لیاقت پست را ندارد و اگر دانا باشد ولی خائن هم باشد، مثل اختلاس کننده ها باز لیاقت پست را ندارد. اوایل ده شصت بحث تخصص و یا تعهد مطرح شد. که رویکرد مسئولین به سمت اولویت دادن به تعهد رفت و نتیجه اش وضع امروز است که می بینید. ملت ایران با زحمت فراوان دست به انقلاب زدند. معنی انقلاب یعنی تغییر، در حالیکه ما ساختار اقتصادی خودمان را بدون اینکه آمریکا زحمت بکشد، شبیه به ساختارهای آن ها ساختیم. و در اصل یک کپی ناقص از سیستم اقتصاد آمریکایی داریم. که آن ها هم از قوانین طبیعت و جنگل گرفته اند که بسیار پربازده و بی رحمانه است. همینطور خلاف آموزه های اسلامی می باشد. ما به سیستم سیاسی و مدیریتی و اقتصادی آن ها مرگ میفرستیم و جهانیان را نهی از منکر می کنیم. بدون اینکه چیزی ارائه دهیم و روشی را که مختص ما و شرایط محیطی ماست، بیان کنیم. اول امر به معروف بعد نهی از منکر. افرادی که اکثرا ادعا دارند که چه چیز اشتباه است، هیچ وقت زحمت مطالعه مطالب را به خود نمی دهند و فقط فکر می کنند سخت کار کردن جواب میدهد. که طی سالیان اثبات شده که علم بازده کار را بالا میبرد. مسئولین ما دائما چشم به کارهای خارجی ها دارند. تا در بهترین شرایط ممکن بتوانند در طی ده ها کار سالیانه آن ها را تکرار و کپی کنند که نمونه اش صنعت خودرو سازی و آموزش و پروش به شکل امروزی است. که طوری طراحی شده تا زنان را از آموزش دادن به فرزند خود بی نیاز سازد تا آنان را به مشاغل دیگر با حقوق کمتر بگمارد. در حالیکه ما با توجه به تکنولوژی و کانون خانواده می توانیم هر مادر تحصیل کرده ای را معلم فرزند خود کنیم، تا دیگر دچار هزینه های بی جای تحصیل نشویم. و نیروی کار آینده کشور مثل الان مسئولین نباشند. که به خاطر بی تدبیری گذشتگانشان سطح علمی بسیار پایینی داشته و یا در سنین بالا شروع به یادگیری می کنند -مدرک دکتری میگیرند- که این خود ریسک پایداری اقتصاد کلان کشور را بالا میبرد. این اهم باعث شده تا نیروی متخصص و باهوش کشور که از آنان به اسم نخبگان یاد می شود احساس عدم درک از سوی بالا دستی کم هوش تر خود را داشته باشند. و صنعت ایران معطل این دست از افراد شود. نمونه اش ساخت کامپیوتر که دلیل اصلی اکتشاف نیروی هسته ای و پیشرفت اقتصادی آمریکا است. که هیچ رییس جمهوری به فکرش خطور نکرده که چنین چیزی باید ساخته شود، و مهمتر از هر چیز دیگری است. بورس و تمام محاسبات اقتصادی بانک مرکزی با زبان برنامه نویسی و سخت افزار غیر ایرانی در حال نفس کشیدن است. یا بهتر بگویم به زبانی است که دشمنان این ملت به آن زبان تکلم میکنند. و کار آنان را در نفوذ اقتصادی راحت تر می کند. هر کشوری در اوایل حکومت دچار تنش می شود. مثل جنگ تحمیلی منتها اگر اشتباه نکنم ایران با 12 درصد بودجه خود -از رقم آن مطمئن نیستم- وارد جنگ شد که در مقایسه با سایر ناآرامی ها این عدد بسیار ناچیزی است. پس ما شروع خوبی داشتیم و به گفته ی خودتان تحریم 20 درصد اقتصاد را تحت تاثیر قرار می دهد. که باز برای کشوری با چنین منابع و موقعیت عرضی چندان غیر قابل تحمل نیست. پس تورم در اصل شاخصی است از عدم کارایی سیستم که ناشی از کم فکری مسئولان و نبود عاقبت اندیشی گذشتگان در آموزش اقتصادی عموم جامعه است بطوریکه افراد و بازار اقتصاد پیشرفته تری را تا الان باید دارا می بودیم
بیایید پیشرفت اقتصادی کشورمان را در طی 40 سال مقایسه کنیم با پیشرفت 40 سال نخست دولل چین و یا ژاپن و یا فرانسه و یا آلمان و ... به طور میانگین و از نظر علم آماری مردم تمام نقاط دنیا در سطح کلان رفتار اقتصادی یکسانی دارند و مسائل فرهنگی مثل ولخرجی و اسراف و نبود افزایش تولید در سایر مناطق کره زمین هم بوده و مختص ایران نیست شاید در نقاط مختلف دنیا شدت این مسئله فرق کند ولی در ایران که دارای موقعیت میانی بین فرهنگ هاست و بیش ترین تداخل گونه های جمعیتی ملل مختلف را در خود داراست نرمال تر شده و به میانگین جهانی نزدیک تر است. پس رفتار هیجانی ایرانی ها باید کمتر از سایر نقاط در زمینه ی اقتصاد باشد. در نتیجه رشد کم اقتصادی نتیجه ی کم بازده بودن تصمیمات مسئولین است.
موضوع دیگر در رابطه با اقتصاد که به تکنولوژی رایانه وابسته است. رایانه به ریاضی و فیزیک وابسته است. دلیل این بی توجهی به نظر بنده نبود محصلین در رشته ریاضی و فیزیک در جمع اصلی مسئولین ارشد دولت است اکثر روسای جمهور و وزرا و نمایندگان و استانداران ما مدارک خود را در رشته های دینی و علوم انسانی و شاید کمی هم پزشکی گرفته باشند آن هم در شاخه هایی که به قول معروف بچه تنبل های کلاس به آن شاخه ها می روند البته بایستی ترکیب مناسبی از رشته های مختلف در امور مدیریتی دخالت داده شوند تا اشتباهاتی مثل اختلاس رخ ندهد. منظورم این است تا حالا از افراد ضرب ذهنی دو عدد دو رقمی را پرسیده اید. یا متن کامل قرآن را یک دور تاحالا به طور کامل مطالعه کرده اند. و یا توانایی پاسخ دادن به آزمون استاندارد 60 سوالی هوش را دارند. تا لااقل خیالمان راحت شود که از نظر ذهنی در حد متوسط رو به بالای جامعه قرار دارند. به طوریکه یک تاجر متقلب سرشان کلاه نگذارد و مالیتش را بدهد. در رسانه ها همیشه خبر های بد داخلی همراه با خبر های بد خارجی مطرح می شود مثلا بالا رفتن نرخ سود کوتاه مدت بانکی را بعد از پخش یک تصادف زنجیره ای در جاده های خارج بیان میکنند، که اصلا قابل مقایسه نیست. واقعا این گونه مسائل نوع ذهنیت یک دولت در رابطه با نحوه ی تفکر مردم در رابطه با خودشان را کم و بیش آشکار میکند، که این عمل درست نیست.
پوشاک صنعت پیچیده ای نیست و ما در صنعت پوشاک بسیار عقب مانده ایم . بسیاری از مشکلان فرهنگی از پوشاک نشات میگیرد.
رشد ناموزون جمعیت کشور به خاطر تبلیغات غلط باعث آشفتگی زیادی در مسائل اقتصادی میشود مثل بی کاری
موضوع بیت کوین bitcoin برایم جالب آمد. کم و بیش اطلاعاتی در این زمینه از طریق اینترنت خواندم . چرا این سیستم در کشور ما اجرا نمیشود؟ متشکر می شوم بگویید مشکلش کجاست ؟ بسیاری از معضلات پول فیات را کاهش می دهد. مثل تورم و نقدینگی، اختلاس، جرایمی مثل قاچاق و اعمال خلاف قانون، در ترکیب با بورس و سیستم اطلاعاتی ساختار منسجمی از اقتصاد و دولت را میتواند تشکیل دهد. در ضمن دیگر به مکان و مرز و یا پایتخت وابسته نیست و به عدالت نزدیک تر است .اگر ایران چهل سال پیش به ساخت کامپیوتر با توجه به نیروی فکری خودش اقدام می کرد الان می توانست امنیت سیستم بیت کوین را تضمین و آن را در سطح جهانی همراه با ایده لوژی خودش منتشر کند. بیت کوین مرز اقتصادی کشور را گسترش داده و نیازی به پایتخت اقتصادی ندارد بلکه به خود افراد بر می گردد که از این استفاده کنند و یا خیر
افرادِ مسنِ داخلِ دولت که در سن بازنشستگیِ عموم که بدن از کار می افتد، تازه مسئول یک بخش می شوند! که اشتباه است. سوال آخر: چرا مدیران این قدر چاق هستند! کسی که جلوی خوردنش را نتواند بگیرد. چطور می تواند بیت المال را در دست بگیرد! و از آن نخورد. این نشانه ضعف نفس اوست و صلاحیت شخص را برای بدست گیری مسئولیت، زیر سوال میبرد. البته خوشبختانه این افراد در اقلیت قرار دارند. در ضمن چاقی نتیجه نحوه ی زندگی آن شخص است. و برای افراد عادی عیب بزرگی به حساب نمی آید. چون ضررش فقط به خود شخص میرسد. اما در مسئولین این قضیه متفاوت است.
در ضمن متن بالا اطلاعات اینجانب را نشان می دهد که به خاطر جوانی ام کم و بیش ناپخته و نادرست و ناقص است. امیوارم در میان سخنانم به کسی توهین نکرده باشم و قصد من رشد اقتصادی ایران و اسلام است. لطفا جوابش را برایم ایمیل کنید. با تشکر
ممنون از وقتي كه گذاشتين... سعي كنيد خلاصه بنويسيد كه ديگران بخوانند
يه سوال داشتم 700000 تومان در سال 1380 معادل چقدر پول امروزي است؟
ممنون از لطفتون
بانک مرکزی چه مواقعی پول چاپ میکنه
اما چاپ پول به معناي افزايش حجم پول يا خلق پول يا توسط بانك مركزي يا توسط بانك ها و رشد گردش پول انجام مي شود. مثلا به خاطر كاهش بودجه دولت و قرض دولت يا اعتبار بانك مركزي براي مسكن مهر و ساير مسائل مثل پرداخت حقوق كارمندان دولت و يا به خاطر انتشار ريال در برابر دلارهاي نفتي در زمان رشد شديد قيمت نفت در دولت احمدي نژاد، بانك مركزي به انتشار پول دست مي زند و حجم پايه پولي را افزايش مي دهد اين پايه پولي يا پول پر قدرت در جامعه چند بار گردش مي كند و به خلق پول و نقدينگي منجر مي شود وعامل تورم است. در نتيجه اگر منظور شما خلق پول است بايد گفت هر وقت دولت كم بياورد يا بانك ها سرعت گردش پول را بيشتر كنند و وام دهي بانك ها سرعت بگيرد خلق پول بيشتر ميشود اما اگر منظور شما چاپ اسكناس است توجه داشته باشيد كه تنها 2.5 درصد كل پول يا نقدينگي به صورت اسكناس است و در حال حاضر اسكناس و سكه هيچ اثري بر اقتصاد و تورم ندارد و تنها ابزار مبادله است.
حال منظور خود را دقيق تر روشن كنيد تا پاسخ بهتري ارائه شود.
منظور من افزایش حجم پول بود.
اما با توضیحاتتون برام سوالای دیگه ای پیش اومد:
اول اینکه 97.5 درصد مابقی نقدینگی منظورتون سپرده و طلا و اوراق قرضس؟
دوم اینکه اگر افزایش حجم پولی باعث تورم نمیشه پس چرا تو دوران احمدی نژاد این اتفاق افتاد؟
و سوم اینکه وام دهی بانکها همون بحث مرتبط با ضریب تکاثر پوله؟
سپاسگذارم
منظور اين است كه رشد حجم اسكناس در مقايسه با حجم پول يعني سپرده ها و كارت هاي الكترونيكي و اعتبارات داخل حساب ها رقم قابل توجهي نيست و هرچه اسكناس چاپ شود اثري بر تورم ندارد.
اثر واقعي را همان پول هاي درشت داخل حساب ها و سپرده ها و كارت هاي اعتباري و چك و.... دارد يعني توان مالي مردم و دولت و فعالان اقتصادي تنها اسكناس نيست بلكه حساب هاي آنها و دارايي نقد آنها در بانك يا به صورت دلار و طلا و چك و حواله و وام بانكي و كارت اعتباري و.... است اسكناس تنها 2.5 درصد كل پول موجود در كشور است.
الان حتي بانك مركزي نيز قادر به كنترل حجم پول نيست و همين ضريب تكاثر مي تواند نقش مهمي در رشد نقدينگي داشته باشد البته آن بخش از نقدينگي كه بسيار نگران كننده و تورم زا است همان پايه پولي است كه بانك مركزي تحت فشار دولت انتشار مي دهد....
اینکه طبق امار عنوان شده میزان قدرت خرید واقعی مردم ایران 11490 دلار امریکا در سال 2013 است یعنی چی؟
مثلا در آمريكا 50 هزار دلار است در ايران حدود 12 هزار دلار....
البته موضوع اين است كه بسياري از كالاها و خدمات در ايران ارزان تر از كشورهاي صنعتي و غربي و پيشرفته است و لذا با درآمد سرانه بر حسب دلار نمي توان همه قدرت خريد و درآمد وفقر ملت ايران را سنجيد و مقايسه كرد..........
بررسی ارزش کالاهای ایران در مقابل پول آمریکا و انگلستان
مقاله زیر را بخوانید و بررسی کنید:
بررسی ارزش کالاهای ایران در مقابل پول آمریکا و انگلستان در قرن بیستم
http://myvegetarianism.mihanblog.com/post/1631
cbi.ir
اول در بخش نشريات و پژوهش ها وارد شويد. بعد نشريات ادواري. بعد نماگرهاي اقتصادي اولي سمت چپ - بعد سال مورد نظر را انتخاب كنيد. سعي كنيد اسفند ماه هرسال را اتنخاب كنيد تا كل سال بدست آيد.
بقيه سال ها را از روي نرخ رشد اقتصادي سال هاي مورد نظر و رقم به دست آمده تا 30 سال مورد نظر به عقب برويد. يعني با نرخ رشد و نسبت و تناسب سال به سال محاسبه كنيد.
نرخ رشد اقتصادي را از سال 72 در همين خبر گفته ايم چند سال قبل از ان تا سال 65 هم كار سختي نيست
اگرممکن است ارزش ورشدپولی 5000000تومان سال1373 تا1395 رابرایم محاسبه کنیدوبگوییدچه مبلغی میشود
اگرامکانس هست خیلی سریع جوابم رابدهید
سپاس گزارم
شاخص از عدد 6.1 به 250 رشد کرده است
ممنون.
نکته جالب توجه به سالهای 40 تا 51 است . ...
سال 57 مبلغ هشت هزارتومن بدهی نقدی به شخصی داشته ایم
الان درسال 95این هشت هزارتومن برابر باچه مبلغی هست؟؟
تعطیل کردن بعضی از بانکها وتبدیل کردن به چند بانك بهتره... مثلا 5 تا بانک باشه کنترل کردنش اسان تره و مهم تر جلویی زدو بند هایه بانکداران بی تعصب گرفته میشه یعنی عرصه رو بر انان تنگ کردن تا کسی نتونه دویست میلیون پول بزاره ی میلیار بگیره دیگه میتونم بگم هموطن ولی هضم کرنش برا شما دشواره ..........
گاهي فشار وارد كردن براي كسب اصل و فرع و سود و اثر تورم، عملا باعث مي شود كه طلبكار عملا حتي به اصل پول خود يعني همان 200 تومان مورد نظر شما هم نرسد.... در نتيجه دقت كنيد كه در شرايط ركود و سختي كسب وكار مردم، بايد منصفانه عمل كنيم و كاري نكنيم كه مردم به خطا و گناه و زحمت بيافتند...
میشه حساب کنید 500000تومان سال 75 ب الان چقد میش
درد ما نبود شفافیته، با پیچاندن قانونها که هر یک دیگری را نقض می کند و در دسترس نبودن همگانی آنها رانت ایجاد می شود.
و تورم شعبه ای از رانت است.
ببخشید میشه بگید 30000 تومن سال61 به پول الان چقدر میشه ممنون
آمار کشورها نیز باید از روی سایت تجارت خارجی خود آن کشور و یا گوگل پیگیری کنید
لطفا بفرمائید 84390 ریال در سال 65 به پول الان1396/02/11 چقد میشه
به نظر من چون اقلامی که در نرخ تورم محاسبه می شود در حال تغییر است نمی توان به درستی تورم امسال مثلا با 30 سال پیش را مقایسه کرد چون اقلام کالاهایی که 30 سال پیش بر اساس آن اقلام نرخ تورم را اعلام کرده اند الان تغییر زیادی در آن صورت گرفته باشد که نرخ تورم هم بر اساس همین اقلام جدید محاسبه می شود که این مقایسه درستی نیست
همونی که خیلیا دوسش دارن
وقتي منها رو با ح جيمي مينويسن چقدر بايد به درستي ارقام اعتماد کنيم
من در حال حاضر دانشجوی کارشناسی ارشد مدیدریت هستم و در حال انجام پایان نامه...من برای کار پایان نامه ام نیاز مند داده هایی هستم که تا حدودی پیدا کرده ام اما درامد قابل تصرف و نقدینگی از سال 38الی 52 رو نیافتم و در بانک مرکزی هم نبود..ممنون میشم اگر داده درامد قابل تصرف و همچنین نقدینگی را از سال38 الی 52 در ارشیو مطالعات خود دارید در اختیارم بگذارید...
به امید ایرانی بهتر
به کامنتهای اول دقت کنید !!!!
اون بنده خداهایی که با دبیر خبر دعوا داشتند که تورم اینه و اونه و بنده خدا مدیر خبر هم پاسخشون رو میداد الان بیان ببینند تورم به کجا داره میره ....الان ببینند نرخ تبادل ریال با ارز چنده و همینطور قیمت طلا!!!!
ولی نکته اساسی ای که مدیر محترم هم اشاره کردند و اصرار دارند همین موضوع مصرف گرایی است!!!
دولت مرد و محتکر و غیره همه درست و اونها باید به راه بیایند و مقصرش هم هر کسی هست با موضوع مصرف گرایی خلط مبحث نباید بشود.
ما وظیفه امان را در مورد درست مصرف کردن و درست خریدن فرهنگ سازی کنیم و ببینیم نتیجه آن چه میشود. من قبول دارم که با ایجاد موج گرانی دلار و طلا مردم به صفهای خرید هجوم می برند و چاره ای هم ندارند و این وظیفه دولت و حکومت است که ثبات لازم را در بازار ایجاد کنند اما فرهنگ ما هم باید به رشدی برسد که مثل مردم کشورهای اروپایی وارد بازار فرصت طلبها نشوند. قضیه گرانی شیر در آلمان را همه مان شنیده ایم که چگونه مردم با نخریدن شیر باعث برگشت شیرها به کارخانه ها و متعاقب آن برگشت قیمت به قبل شده و ما هم پس میتوانیم تاثیر بر قیمتها شویم اگر باورمان این باشد که وارد بازی سودجویان و فرصت طلبها نشویم ولیکن باز هم عرض میکنم به شرط اینکه دولت و حکومت هم درست عمل کند و پاک دست باشد و خودش را اصلاح کند و دست آقا زاده ها و پدرانشان را از بیت المال کوتاه کند .
تورم بالای 40 درصد است ونه 9 درصد
کارمندان، کارگران و بازنشستگان افزایش 10 درصدی حقوق دریافت می کنند ولی متاسفانه افزایش ۲۶ درصدی قیمت خوراکی ها طی یک سال شرم آوراست/ دولت، دولتمردان، مسئولان و نمایندگان مجلس به کارمندان، کارگران و بازنشستگان بي توجهي کردند.
شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۷
افزایش ۲۶ درصدی قیمت خوراکیها طی یک سال
مرکز آمار با انتشار تازه ترین گزارش از روند قیمت هاو نرخ تورم، از رشد سریع قیمت ها در مرداد ماه خبر داد. براساس این گزارش، نرخ تورم سالانه با یک درصد رشد به 9.7 درصد رسید.
به گزارش روزنامه خراسان، با این حال تورم نقطه به نقطه با رشد 5.5 درصدی طی یک ماه به 19.3 درصد رسید. در این میان قیمت خوراکی ها رشد قابل توجهی از خود نشان داد و در مرداد امسال نسبت به مرداد سال قبل 26.3 درصد افزایش یافت.
تورم نقطه به نقطه به 19.3 درصد رسید
به گزارش مرکز آمار ایران، در مرداد ماه ١٣٩٧ عدد شاخص کل نسبت به ماه قبل 5.2 درصد افزایش یافت. در این ماه درصد تغییر شاخص کل نسبت به ماه مشابه سال قبل 19.3 درصد اعلام شد؛ یعنی خانوارهای کشور به طور میانگین 19.3 درصد بیشتر از مرداد ١٣٩٦ برای خرید یک «مجموعه کالا و خدمات یکسان» هزینه کردند که نسبت به همین شاخص در ماه قبل که 13.8 درصد بود، 5.5 واحد درصد افزایش یافته است.
نرخ تورم 12 ماهه منتهی به مرداد ماه ١٣٩٧ به 9.7 درصد رسید که نسبت به همین شاخص در ماه قبل که 8.7 درصد بود، یک واحد درصد افزایش را نشان می دهد.
در این میان رشد سریع قیمت کالاهای خوراکی قابل توجه است که نشان می دهد قیمت این کالاها در مرداد امسال نسبت به مرداد سال قبل 26.3 درصد افزایش یافته است.
یا مثلا وقتی حرف از خرید میشه شما اگر گوجه خیاری هم بری جلو میبینی با افزایش حقوقی ک برای ما کارمندو کارگرای بدخت دادن چقدره گوجه و خیار چند برابر شده نسبت ب پارسال بعد سینه رو میدیم جلو میگیم تورم تک رقمی داریم.
نرخ خدمات پزشکی نرخ دارو نرخ خودرو نرخ اقلام خودرو نرخ حبوبات نرخ نوشیدنی ها هر جا سر میچرخونی دوبرابر شده ب جز حقوق کارگر اونم با با نزدیک 4 میلیون بیکار با امار واقعی نه با هفته ای یک ساعت کار.
فکر عروس داماد ها باشید اونایی ک یه شبه خرج تشکیل حداقل های زندگیشون دو برابر شد تازه اگر پیدا بشه تو بازار فکر حقوق ثابتا باشید کاسب ک گرون میخره گرونتر میفروشه کارمند بدبخت ک ب گفته خود وزیر ارتباطات قدرت خریدش یک سوم شده.
یکی بود میگفت مادر بزرگ پیر من هم میفهمه تورم بیشتر از اینه تو مناظره ها یادتونه؟جا داره سلام ... برسونیم...
.مدیر ک باشی مجبوری تا یه جایی بگی حبابه بعد بگی اثر روانی بعد بگی مرگ بر امریکا اینا اثرات خدعه دشمنه بعد دیگه یه مدت خیلی اوضاع خراب میشه میشینی یه جا دهنتم میبندی اگه با انصاف بودی دهن مردمو نمیبندی ...........................
من پدرم جانباز و ایثارگره عموم هم شهید شده برای این آب و خاک. پس حق دارم بپرسم حق دارم برم تو خیابون داد بزنم گرونی چرا؟؟؟؟؟چون هم گوشت دادیم و هم خون
منتظر اون روزی هستم ک مسولین از ریز و درشت تو اون دنیا بخوان جواب فساد و بی بندوباری و بیکاری و گرسنگی و بی عدالتی و حق و ناحق هارو با ترازوی خدا بدن اونجا دیگه پسر هر کی هم باشی برادر هر کی هم باشی پشت هر میزی هم باشی تیغ برنده منتظرته فرقی ب حالت نداره.
تایید کن مدیر جان.
مسولین نظام به فکر اصلاح امور نیستند اگر نگوییم که بخشی از مدیران و مسولین .............. حداقل ........ با دنبال کردن منافع شخصی به واسطه قدرتی که در پست و مسولیت خود بدست اورده اند منافع ملی و خقوق مردم رو ..........
تو مطلبتون اشاره کردین یکی از وظایف بانک مرکزی حفظ ارزش پول ملی کشور هست. ولی متاسفانه این مهم انجام که نشده هیچ بلکه صرفا نظاره گر عوامل مختلف روی ارزش پول مملکت بوده. به عنوان مثال همین اقدام روسیه که شروع کرده به افزایش ذخایر طلای خودش که ارزش پول کشورش رو از شر تاثیرات دلار(حالا نه صد در صد) مصون نگه داره. و خیلی راه حل دیگه که متاسفانه از گذشته می بایست اقدام بشه و الان هم به بهونه طرح های دراز مدت نادیده گرفته نشه. ممنون
اگر میشه راهنمایی کنید، بدهی 1000 تومن سال 76 رو الان در سال 99 بخوایم برگردونیم، چند تومان باید برگردونیم؟
ممنون میشم دقیق راهنمایی کنید
من مشکلی دارم و ممنون میشم اگر منو راهنمایی کنید.
من سال۹۲م
ممنون
چیزی که الان مردم ما آرزوش رو دارن و حتی تو خواب هم نمیتونن ببینن!
قضاوت با شما
فیلمی هست که محمدرضا پهلوی در سال ۵۲ خودش اعتراف میکند که در عرض ۲ سال کالاهای اساسی بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ درصد افزایش داشته اند.
آمار شما را باور کنیم یا دم خروس را!
میزان افزایش هزینه ساخت ساختمان و مصالح ساختمانی توسط شاخص تورم محاسبه میشود؟ بعنوان مثال میشه گفت هزینه ساخت ساختمان ومصالح ساختمانی از سال۶۹تا۹۵ ، حدودا صدبرابر شده؟
دادن وام به اسم تولیدولی بدون ایجاد تولید یکی ازاین عوامل تورم میتونه باشه.. راهکار فقط افزایش تولید .وحمایت دولت ازتولیدات باکیفیت داخلی . حرف حرف چیزی نمیشه فقط عمل عمل.
مطلب گردآوری شده بسیار جامع و عالی بود
یک پیشنهاد هم دارم خدمت شما اگر نمودارها یا تصویرها دارای لینک ارجاع هم بودند (اندنوت) هیچ نکته ای نسبت به مستندسازی مقاله وجود نداشت
در عین حال جای قدردانی و تشکر دارد
آمار بانک مرکزی و شاخص ها به تدریج و هر ماه اعلام شده است تا تاریخ اسفند 1401 از آن به بعد مرکز آمار ایران شاخص ها را اعلام کرده و هر ماه اضافه شده است. به هر حال منبع اصلی و مستند اصلی شاخص های ماهانه و سالانه بانک مرکزی و مرکز آمار ایران است که البته با تغییر سال پایه نیز هر چند سال یکبار دگرگون شده است . این شاخص ها براساس آمار رسمی ایران قابل اتکا و دقیق است