مشاهده دقیق شباهت ها و تفاوت ها میتواند در پیش بینی آینده اقتصادی چین مفید باشد. کشورهای در حال توسعه و از جمله کشور ما ایران نیز در نهایت دست به انتخاب خواهد زد که آیا دوستی با چین را باید تشدید کند یا دشمنی با آمریکا را تضعیف! انتخابی که نتیجه و سرنوشت یک یا چند نسل آینده را رقم خواهد زد
گروه اقتصادی - صاحب نظران اقتصادی و کارشناسان صنعتی، سال هاست که در مورد ظهور پدیده چین، دستاوردها، رشد شتابان، تبدیل آن به قدرت دومیا اول اقتصاد جهان، و چالش ها و مشکلاتی که در کنار تبدیل این کشور به کارخانه جهان ایجاد کرده است، نظرات مختلفی ارائه می دهند و در عین حال نسبت به آینده آن هشدار می دهند که ممکن است برای جهان دردسر و چالش هایی ایجاد کند. چین اگرچه هزینه تولید را کاهش داده و تولید بسیاری از کالاها را مقرون به صرفه کرده و بسیاری از طراحان و شرکت های معتبر و تراز اول جهان، کارخانه و خط تولید خود را به چین انتقال داده اند، اما در عین حال به دلیل رشد مصرف گرایی، کپی کاری و بی توجهی به مالکیت معنوی، کاهش کیفیت بسیاری از کالاهای مصرفی، افزایش شدید مصرف نفت و پتروشیمی و مواد معدنی و آلودگی محیط زیست، و تهدید بسیاری از تولیدات کشورهای دیگر، مورد انتقاد بوده و به همین دلیل بسیاری خواستار ایجاد محدودیت برای تجارت با چین شده اند. به عبارت دیگر، اثر تحولات اقتصاد چین برجهان، در کنار ایجاد رفاه و تولید چند ملیتی و ساخت کالاها برای همه جهان، به خاطر چالش ها و تهدیدهایی که درکنار ایجاد رفاه و فرصت ها داشته، با ابراز نگرانی هایی مواجه شده است.
مقاله ای که در ادامه از نظر مخاطبان گرامی می گذرد، به قلم دکتر کیارش مهرانی استادیار و مدرس علوم مالی است که به بررسی ابعاد نقش چین و تحولات و چشم انداز اقتصاد چین پرداخته است.
اکنون چین بعنوان بزرگ ترین کارخانه اقتصادی جهان کار میکند. چین میخواهد به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شود و خواهان احترامی است که در قرن های گذشته از آن برخوردار بوده است اما نمی داند چگونه به آن دست یابد یا سزاوار آن باشد. ظهور چین ترکیبی از هیبت، ترس، شک و تردید را القا می کند. اما نقش جهانی آن در آینده چه خواهد بود؟ آیا ما در آستانه خروج از یک دنیای تک قطبی قرار خواهیم گرفت؟ از طرفی آیا اقتصاد چین شروع به شبیه شدن به اقتصاد 30 سال پیش ژاپن کرده است؟ این مقاله که گردآوری 6 مقاله سال 2023 در رابطه با آینده چین، استراتژی های احتمالی آن و نهایتاً شباهتها و تفاوتهای اقتصاد چین با اقتصاد ژاپن است به ما کمک خواهد کرد تا درکی عمیق از وضعیت جاری چین و ظهور یا سقوط احتمالی آن در تشابه با گذشته کشور ژاپن باشیم.
از 1960 تاکنون؛ کشور آمریکا بالاترین تولید ناخالص داخلی را داشته و همواره کشورهایی چون اتحادیه جماهیر شوروی سابق، ژاپن و چین جایگاه دوم را در اختیار داشته اند. تا 1990 و قبل از فروپاشی؛ کشور شوروی همواره رقیب اصلی آمریکا بود و نسبت اقتصاد آن به نیمی از اقتصاد آمریکا رسید. بعد از دهه 90 نوبت ژاپن رسید. ژاپن با دو دهه رقابت طولانی توانست به 70 درصد اقتصاد آمریکا برسد اما روایت در سالهای بعدی معکوس شد و چین مدال نقره را از ژاپن ربود.در حال حاضر اقتصاد ژاپن به کم تر از 20 درصد و اقتصاد روسیه البته به دلیل فروپاشی و سایر عواملی که باید بیشتر بدانیم به کمتر از 10 درصد اقتصاد آمریکا رسیده است.
کشورهای دارنده پرچم های سرخ جهانی همواره در رقابت با آمریکای جهانخوار باز مانده اند. قابل تامل است که عمو سام هم پرچمدار سرخی است که مانند سایر پرچم داران سرخ با اندکی اقماض در راس این هرم قرار دارد و در هر برهه از زمان با انقلاب در تکنولوژی، گاه با زمامداری دلار در برتن وودز، گاه با آفریدن رویای آمریکایی بعنوان سبک زندگی انسان مدرن و امروزه هم با تعویض کارخانه های صنعتی از گوشه ای از جهانمانند ژاپن به گوشه دیگرمانند چین نقش خود را به عنوان امپریالیسم جهان و به روایتی دیگر لیبرالیسم انسان محور حفظ کرده است.
ایران باید دوستی با چین را تشدید کند یا دشمنی با آمریکا را تضعیف؟
مشاهده دقیق شباهت ها و تفاوت ها میتواند در پیشبینی آینده اقتصادی چین مفید باشد.کشور ما ایران نیز در نهایت دست به انتخاب خواهد زد که آیا دوستی با چین را باید تشدید کند یا دشمنی با آمریکا را تضعیف! انتخابی که نتیجه و سرنوشت یک یا چند نسل آینده را رقم خواهد زد.
در سال 2012 دولت چین یک هدف بلندمدت را برای خودش تعیین کرد: ساخت چین به یک کشور کاملا توسعه یافته و مرفه تا سال 2049 یعنی 100 سال پس از تأسیس جمهوری خلق چین. با توجه به موفقیت آن از آغاز اصلاحات اقتصادی در سال 1978 این نوع تحول قطعا امکان پذیر، اما مشکل است و تضمینی برای دستیابی بدان ندارد. چین با چالش های داخلی جدی مانند جمعیت سالخورده، شکاف روستاها-شهرها، سیستم مالی توسعه نیافته، نوآوری های ناکافی، و اتکا به منابع انرژی مبتنی بر کربن مواجه است. علاوه بر این، روابط اقتصادی خارجی چین با تعدادی از شرکای اصلی مناقشه برانگیز شده است که منجر به افزایش موانع تجاری و سرمایه گذاری در هر دو جهت شده است.
جمعیت چین ممکن است قبلا به اوج خود رسیده باشد
مهمتر از آن، جمعیت چین برای سنین کار در حال حاضر شروع به کاهش کرده است. انتظار می رود جمعیت سالمندان در چند دهه آینده به طور چشمگیری افزایش یابد . گروه بالای 65 سال تا سال 2049 بیش از دو برابر خواهد شد و به 400 میلیون نفر خواهد رسید. قابل توجه این که افراد پیر، 85 سال و بالاتر، بیش از سه برابر می شوند و به حدود 150 میلیون نفر می رسند و از همتایان خود در ایالات متحده و اروپا پیشی می گیرند. با این اوصاف کشور چین به راحتی رشد نخواهد کرد و چالشهایی دارد.
این مقالات بشرح زیر است:
• آینده چین: تحلیل اکونومیست از امپراتوری گذشته چین تا جاه طلبی های جدید آن
• مروری بر کتاب بازی طولانی: استراتژی بزرگ چین برای جابجایی نظم آمریکا اثر راش دوشی
• آیا چین مسیراقتصادی ژاپن را دنبال می کند؟ زیر خلاصه ای از گفتگو مرسی کو، نویسنده سایت دیپلمات با جورج مگنوس
• آیا اقتصاد چین نیز مانند ژاپن از دهه گمشده رنج خواهد برد؟ نوشته توشیا تسوگامی محقق؛ همکار، موسسه امور بین الملل ژاپن
• چین می تواند با اقدام سریع از ژاپنی شدن جلوگیری کند ماساکی شیراکاوا یک استاد مهمان برجسته در دانشگاه Gakuin Aoyama در توکیو و رئیس سابق بانک مرکزی ژاپن است.
• آیا اقتصاد چین مسیر ژاپن را دنبال خواهد کرد؟ بررسی عمیق شباهت ها و تضادهای بین دو قدرت اقتصادی آسیایی و مسیرهای آنها به سوی رونق نوشته: ژیا یوشوانYuxuan JIA و جیانگ جیانگ Jiang
Jiangو یو لیاجیLiaojie Yu ابتدا قصد داشتم تا که مطالب را بصورت خلاصه و بصورت چکیده ارائه دهم ولی بر آن شدم تا مجموعه کاملی از آن را در اختیار همکاران و دوستانم قرار دهم تا شاید با حوصله بیشتر به این موضوعات حاِئز اهمیت بپردازند.
می توانید هر کدام از مقالات را بصورت مستقل انتخاب و مطالعه کنید.
متن کامل این مقاله با کلیک روی فایل پی دی اف به علاقه مندان تقدیم می شود. کلیک کنید