امروز که برای سومین بار موضوع ادغام دو سازمان فوق و تشکیل سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور مطرح شده است، علاوهبر سیر تکوینی گفته شده، تحولات دیگری نیز در سپهر حکمرانی کشور مطرح شده که تشکیل سازمان جدید را در اولویت بالاتر قرار داده است
اقتصاد گردان - بررسی سیر تکوین نظام برنامهریزی کشور نشان میدهد سازمان برنامه و بودجه ابتدا به عنوان شرکت مجری طرحهای عمرانی تاسیس شده است ولی با بهرهبرداری از تعداد بیشتری از زیرساختها و تأسیسات خدماترسان مانند مدارس، دانشگاهها، فرودگاهها، بیمارستانها و ... بصورت روزافزونی لزوم اهتمام در نگهداری و بهرهبرداری مناسب از زیرساختها و تأسیسات کشور اهمیت یافت و سازمان برنامه و بودجه در اوائل دهه 50 هـ ش با تصویب قانون برنامه و بودجه از یک شرکت عمرانی به یک سازمان اداری تبدیل شد که علاوهبر ادامه اجرای طرحهای عمرانی (به واسطه دستگاههای اجرایی مربوطه) موضوع نگهداری و بهرهبرداری از تأسیسات خدماترسان را نیز از طریق کنترل اعتبارات هزینهای در اولویت کاری خود قرار داد. با افزایش تعداد کارکنان دولت و فشار هزینههای نگهداشت سطح بویژه هزینه¬های حقوق و دستمزد کارکنان، موضوع بهرهوری اهمیت خود را نمایان کرد و بنابراین در جهت بهبود سطح مدیریت منابع انسانی و افزایش بهرهوری عوامل تولید، در اواخر دهه 70هـ ش، از ادغام سازمان برنامه و بودجه و سازمان اداری استخدامی کشور، سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور تشکیل گردید و همزمان پیادهسازی نظام بودجهریزی برمبنای عملکرد که اجرای صحیح آن تضمین کننده افزایش بهرهوری عوامل تولید در ساختار دولت است در دستور کار سازمان جدید قرار گرفت.
با این حال در دهه 80 و 90 هـ ش، موضوع چرایی و اهمیت تشکیل سازمان مدیریت و برنامهریزی و حتی نظام بودجهریزی برمبنای عملکرد به درستی درک نگردید و متأسفانه شاهد بودیم سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در طی دو دهه اخیر دوبار تشکیل و هر دو بار به بهانههای مختلف مجدداً منحل گردید. امروز که برای سومین بار موضوع ادغام دو سازمان فوق و تشکیل سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور مطرح شده است، علاوهبر سیر تکوینی گفته شده، تحولات دیگری نیز در سپهر حکمرانی کشور مطرح شده که تشکیل سازمان جدید را در اولویت بالاتر قرار داده است. از جمله این تحولات میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- با پیشرفت تکنولوژی و توسعه دولت الکترونیک و دولت هوشمند، امروزه خدمات عمومی نه صرفاً از طریق شعب ادارات در گستره سرزمینی، بلکه با ترکیبی از شعب و درگاههای الکترونیک و در قالب سیستمهای پیچیده و گسترده اقدام به ارائه خدمات میکنند. در واقع امروزه کشور را سیستمهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی اداره میکنند (سیستمهای آبرسانی، سیستمهای برقرسانی، سیستمهای آموزشی، سیستمهای امنیتی، سیستمهای رفاه اجتماعی و بیمه، سیستمهای درمانی، سیستمهای بانکداری و....) بنابراین در این فضا سازمان برنامه و بودجه علاوهبر کنترل کارآمد مصارف عمومی، باید نسبت به کارآمدی سیستمهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور هوشیار بوده و تلاش نماید منابع در اختیار این سیستم ها به کاراترین حالت ممکن هزینه گردد. در واقع سازمان جدید باید نقش مدیر راهبردی سیستمهای کلان کشور را ایفا نماید.
2- برخلاف گذشته که توسعه زیرساختها و تأسیسات به واسطه اجرای طرحهای عمرانی توسط دستگاههای اجرایی صورت میگرفت. امروزه این امور با بهرهگیری از روشهای مختلف مشارکت عمومی- خصوصی صورت میگیرد و ساختارهای اجرایی غیر دولتی از توان و قدرت مالی و اجرایی بالایی برخوردارند که میتوانند مسئولیتهای مختلفی را در این حوزه بپذیرند و به همین نسبت سرعت و وسعت اجرای طرحهای عمرانی میتواند ابعاد جدیدی به خود گیرد. مشارکت نهادهای عمومی و غیردولتی در ساخت و بهرهبرداری سدها، نیروگاهها، مدارس، دانشگاهها، بیمارستانها و .... پتانسیل عظیمی است که نمیتوان آنها را در فرآیند توسعه کشور نادیده گرفت و ضرورت دارد سازمان برنامه و بودجه این روشها و پتانسیلها را به رسمیت شناخته و با فاصله گرفتن از روشهای سنتی، تحول بزرگی در این سیر ایجاد کند.
3- جامعه و اقتصاد امروز ایران نسبت به 50 سال قبل بزرگتر و پیچیدهتر شده است. بازیگران صحنه اقتصاد ایران دیگر دولت به تنهایی نیست، بازیگران مهمی چون، بانکهای غیردولتی، شرکتهای عظیم سرمایهگذاری وابسته به شرکتهای بیمه و صندوقهای تأمین اجتماعی، نهادهای مذهبی و دینی، شرکتهای سهامی عظیم سرمایهگذاری وابسته به آحاد مردم و فعال در بازار بورس اوراق بهادار، شرکتهای عظیم ساخت و ساز مسکن و ... بازیگران قدرتمندی هستند که حرکات آنها در قالب منابع مالی گستردهای که در اختیار دارند و جهتگیری آنها در مسیر کسب سود، اقتصاد کشور را گاهاً چنان متلاطم میکند که گاه مدیران اقتصادی کشور را متحیر و غافلگیر مینماید. لذا در این فضای جدید سازمان برنامه و بودجه نه صرفا تنها بازیگر که یکی از بازیگران اقتصاد ایران است و لازم است در اعمال سیاستهای مالی و بودجهای تأثیرات مستقیم، غیرمستقیم و حتی القائی را محاسبه و مبتنی بر نتایج این محاسبات پیچیده، اقدام به تعیین سیاستها و قواعد بازی نماید.
با توجه به آنچه گفته شد طبیعتاً برای اینکه سازمان در این فضا موفق گردد، ضرورت دارد تحولات ساختاری و علمی بسیاری در خود ایجاد نماید که تشکیل سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور گام اول این تحول خواهد بود. اتکا بیشتر به مبانی علمی در حکمرانی و توسعه ارتباط با مردم و اخذ اطلاعات از بدنه جامعه و کاهش عدم تقارن اطلاعات بین سازمان و دستگاه های اجرایی از جمله اقداماتی است که باید صورت گیرد.