:
كمينه:۱۸.۷۹°
بیشینه:۱۹.۹۹°
Updated in: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۴
گفت وگو با دکتر علی رشیدی

بانک مرکزی در روزهای انقلاب

در آذر 57 به بانک مرکزی برگشت داده شدم و پس از آن شورای کارکنان بانک با 36 نفر شکل گرفت و پس از آن در زمانی که بانک مرکزی رییس نداشت و اعتصابات انقلاب بالا گرفته بود، هیات نظارت هفت نفره شکل گرفت و من هم عضو آن بودم....
کد خبر: ۸۷۳
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۵:۲۸
خبراقتصادی- محسن شمشیری: در بیست و نهمین سالگرد پیروزی انقلاب برای جوانان و کسانی که در سال 57 یا هنوز به دنیا نیامده بودند یا در سن کمی بوده اند بازخوانی برخی خاطرات و اتفاقاتی که در تاریخ یک ملت قابل توجه است می تواند جالب و توام با هیجان باشد و در عین حال دستاوردها و نتایجی مفید را از تجربه انقلاب سال 57 در اختیار نسل امروز و نسل های آینده قرار دهد.
در این زمینه با دکتر علی رشیدی، عضو انجمن اقتصاددانان ایران و رییس وقت هیات نظارت بر بانک مرکزی از آذرماه سال 57 تا مدتی بعد از پیروزی انقلاب گفت وگویی انجام داده ایم تا موضوعاتی که در تاریخ چندماهه قبل و بعد از 22 بهمن در بخش بانکی کشور اتفاق افتاده است را از زبان او بازخوانی کنیم.





آقای دکتر رشیدی، در سال 57 که اعتصابات مختلف در بانک ها و شرکت های دولتی به تدریج بیش تر می شد در بانک مرکزی و بانک های کشور چه تحولاتی دنبال می شد و مدیریت بانک ها چگونه به دست انقلابیون افتاد؟

در دی و بهمن 1357 هیجان و تحولات انقلابی در بانک مرکزی به اوج خود رسیده بود و آقای خوش کیش که رییس بانک مرکزی بود به خاطر اعتصابات و مسایل انقلاب دیگر به بانک مرکزی نیامد و رفت.
دولت، آقای خردجو که معاون وزیر صنایع و رییس بانک توسعه صنعتی بود را به عنوان رییس بانک مرکزی معرفی کرد اما کارکنان از ورود او به بانک مرکزی جلوگیری کردند و کارکنان انقلابی مدیریت و قدرت را در دست گرفتند.

پس خط مشی ها و امور بانکی و مبادلات را چگونه انجام می دادند؟

یک شورای 36 نفره از کارکنان مختلف ادارات بانک مرکزی و بانک های کشور تشکیل شده بود که تقریبا از شهریور 57 کارها را به دست گرفته بود و 26 نفر از کارکنان بانک مرکزی و 10 نفر از سایر بانک ها در آن عضویت داشتند.

چه مکانیزمی باعث می شد که این شورا کار خود را درست انجام دهد؟

کسانی که به شعارهای انقلاب مانند آزادی، رفاه مردم، کمک به مردم و ... معتقد بودند سعی می کردند در هر جا که هستند کار خود را درست انجام دهند. به عبارت دیگر شورای انقلابی قوانین و سازوکار خود را دارد و هر انقلابی سعی می کند که درست رفتار کند و تا جایی که ممکن است با جلب اعتماد دیگران کارها را به پیش ببرد.

وقتی رییس بانک مرکزی انتصابی دولت رفته است و رییس وجود ندارد چه کسانی مدیریت اصلی را به عهده داشتند و حرف آخر را می زدند یا دستور اجرای کاری را می دادند. آیا سرپرست موقت برای بانک مرکزی تعیین شده بود؟

از این شورای 36 نفره که کار هماهنگی امور بانک مرکزی و بانک های کشور را انجام می داد و از افراد متخصص تشکیل شده بود یک هیات هفت نفره انتخاب شد و من، هوشنگ آذرمهر، حشمت الله عزیزیان، اله وردی رجایی سلماسی، آقای تویسرکانی و دو نفر دیگر که نامشان را فراموش کردم عضو آن بودند و برخی نامه ها با امضای من و از طرف این هیات به بانک های خارجی و داخلی و مراکز دیگر ارسال می شد.

شما چطور به این هیات دعوت شدید؟

براساس گزارش ساواک به ازهاری و گفت وگوی ازهاری با وزیر صنایع، حکومت شاه فکر می کرد که علی رشیدی در شرکت صنایع مس در حال توطئه علیه شاه است و انتقال او از بانک مرکزی به مدت سه سال به بانک رفاه کارگران و موسسه علوم بانکی و بعد از آن معرفی به شرکت صنایع مس به عنوان قائم مقام، کار اشتباهی بوده و بهتر است که به بانک مرکزی فرستاده شود.
بنابراین در آذر 57 به بانک مرکزی برگشت داده شدم و پس از آن شورای کارکنان بانک با 36 نفر شکل گرفت و پس از آن در زمانی که بانک مرکزی رییس نداشت و اعتصابات انقلاب بالا گرفته بود، هیات نظارت هفت نفره شکل گرفت و من هم عضو آن بودم.

مهم ترین اقدامات این هیات هفت نفره در شرایطی که مقامات بانک مرکزی و مسوولان اقتصادی رژیم شاه از کشور خارج می شدند و یا به سرکار خود نمی آمدند چه بود؟

تمام امور مربوط به بانک مرکزی توسط قسمت ها و ادارات مختلف، به شورای هفت نفره می آمد و تصویب و اجرا می شد.
یکی از این کارها، کنترل خرید و فروش ارز بود و من عضو کمیسیون ارز بانک مرکزی بودم و هر نوع خرید و فروش عمده را کنترل می کردیم تا ذخایر ارز کشور حفظ شود.

قیمت دلار در آن زمان تا چه حد نوسان می کرد؟

قیمت دلار از سه ماه قبل از پیروزی انقلاب تا یک سال بعد از پیروزی انقلاب بین هفت تومان تا 9 تومان بود و تغییرات زیادی نداشت.

برای جلوگیری از برداشت از حساب های ایران و حفظ منابع بانک ها چه اقدامی انجام دادید؟

چون خطر برداشت از حساب های ارزی ایران توسط برخی مقامات رژیم مثل شاه، فرح و برخی روسا و وزرا و مسوولان شرکت نفت وجود داشت، براساس تصمیم هیات نظارت هفت نفره،به تمام بانک های مهم آمریکا و کشورهایی که در آن ها حساب داشتیم، نامه ای با امضای بنده نوشته و با تلکس به آن ها ارسال کردیم و گفتیم که ایران در حال انقلاب است و اگر به حفظ رابطه خود با ایران علاقه مند هستید از پرداخت پول به افراد، بدون تایید بانک مرکزی ایران، خودداری کنید.
مسدودکردن تمام حساب های ساواک نیز اقدام دیگری بود که در تمام حساب ها در بانک مرکزی و بانک های داخلی اعمال کردیم و پرداخت بیش از پنج هزار تومان باید بررسی می شد که بابت چه کاری بوده و چه کسی آن را برداشت می کند.
این کار، پرخطر بود و در شرایطی اجرا می شد که ساواکی ها در بانک مرکزی و خیابان فردوسی با اسلحه حضور داشتند اما ضرورت دفاع از منافع ملی باعث شده بود که هیات هفت نفره و کارکنان بانک ها اقدام به مسدودکردن حساب های ساواک کنند و خطر آن را نیز پذیرا باشند.

در ارتباط با اعتصابات بانک ها و نقل و انتقال پول چگونه عمل می کردید؟

شش ماه قبل از انقلاب، عده ای از افراد انقلابی و برخی افراد وابسته به جبهه ملی در آمریکا در زمانی که دانشجو بودند فعالیت هایی داشتند و به خط مشی های اعتصابات و بعد از پیروزی انقلاب فکر می کردند و برنامه ریزی داشتند.
همچنین در جلساتی که با حضور مرحوم بازرگان و مهندس سحابی تشکیل می شد، کمیته اعتصابات برنامه اعتصاب روزانه و تعداد ساعت اعتصاب را پیگیری و اجرا می کرد.

در روزهای آخر حکومت شاه که به بانک ها حمله می کردند چه اقداماتی در حفاظت از بانک مرکزی انجام دادید؟

هفته آخر حکومت شاه خیلی مهم بود زیرا عده ای مسلح به بانک ها حمله می کردند و خطر حمله به بانک مرکزی زیاد بود. در 21 بهمن به وزارت دارایی حمله کردند و ما برای جلوگیری از این اتفاق با پسر دکتر سحابی در مدرسه علوی تماس گرفتیم و با دو نفر از نگهبانان بانک مرکزی تعداد 21 قبضه ژسه از مدرسه علوی تحویل گرفتیم تا حفاظت از بانک مرکزی را انجام دهیم. امتیازات زیادی به نگهبانان دادیم تا 24 ساعته از بانک مرکزی حفاظت کنند.
هر کسی سعی می کرد در شرایط انقلاب، آن طور که شایسته است کار خود را انجام دهد و خوشبختانه حمله ای به بانک مرکزی و موزه جواهرات و ذخایر ارزی صورت نگرفت.

چگونه برای بانک مرکزی رییس انتخاب کردید؟

با پیروزی انقلاب به کار خود ادامه دادیم و مرحوم علی اردلان وزیر دارایی دولت بازرگان شد و از من خواست تا دکتر مولوی را تشویق کنیم به بانک مرکزی بیاید.
در خیابان سهروردی با دکتر مولوی صحبت کردیم و ایشان پذیرفت تا رییس شود و بنده معاون اقتصادی بانک مرکزی شدم و تعدادی از بهترین ها و متخصص ترین ها را انتخاب کردیم تا کارهای مختلف را پیگیری کنیم. دکتر مجرد را آن زمان به عنوان رییس اداره آمار انتخاب کردم، آقای قسیمی رییس بررسی ها و سپس نماینده ایران در صندوق بین المللی پول شد.
خانم مقدوری رییس اداره حساب های ملی شد و خلاصه آن که سعی کردیم بهترین ها را سرپرست  بگذاریم و افراد شایسته ای را انتخاب کردیم.

در شرایطی که عده ای از بازرگانان برای خروج از کشور و معاملات خود مشکل داشتند چه کردید تا شرایط عادی شود؟

حزب توده در اوایل سال 57 فهرستی جعلی تهیه کرده و اعلام کرده بود که این افراد ارز زیادی از کشور خارج کرده اند و همین مشکل باعث شد که عده ای ممنوع المعامله و ممنوع الخروج شوند. مراجعه آن ها به بانک مرکزی زیاد شد تا تعیین تکلیف شوند و مشکل آن ها حل شود.
این کار حزب توده در افزایش تب انقلاب موثر بود، اما عده زیادی ممنوع المعامله و ممنوع الخروج شدند.
دکتر مولوی رییس بانک مرکزی در ماه های بعد از انقلاب، دستور داده مشکل مردم حل شود. من یک تیم 30 نفره با عضویت 20 نفر از اداره بررسی های بانک مرکزی و 10 نفر از بانک های مختلف تشکیل دادم تا سندرسی کنند تا ببینند چه کسانی و چه مقدار پول خارج کرده اند.
آن زمان خروج ارز از مملکت قانونی بود و اشکالی نداشت. به تدریج چند کتاب تهیه کردیم تا میزان واقعی خروج ارز از مملکت را به اطلاع دادستانی تهران آقای شریفی اقدس برسانیم تا مشکل مردم در خروج از مملکت حل شود.

بعد از به نتیجه رسیدن اعتصاب ها برای ساماندهی امور چه کردید؟

موضوع تولید نفت و پالایشگاه ها بعد از به نتیجه رسیدن اعتصابات پیگیری می شد تا نیاز مردم به سوخت، بنزین و ... تامین شود.
در شرایطی که رفتن شاه و سقوط حکومت شاه حتمی شده بود، کار بازسازی و افزایش تولید و ارایه خدمات در دستور کار جلسات و کمیته های مختلف بود و در جلسات مختلف، برنامه افزایش تولید نفت و پالایشگاه ها، افزایش ساعت کار بانک ها و ساماندهی امور در دستور کار قرار گرفت.
در کمیته 17 نفره برای تنظیم قانون اساسی که آقایان مرحوم بهشتی، سنجابی، بازرگان، حسن نزیه و ... عضویت داشتند افراد مختلف به موضوعات کشور رسیدگی می کردند و بنده و تعدادی دیگر در مورد مسایل پولی و بانکی و این که اقتصاد اسلامی چیست جلساتی در منزل شهید بهشتی داشتیم.
به خاطر فعالیت هایی که در آمریکا و در ارتباط با مرحوم محمد نخشب، دکتر چمران، دکتر یزدی، و پسر آیت الله زنجانی و ... تحت نام جبهه ملی داشتم، شش ماه قبل از انقلاب، برای تعیین خط مشی بعد از انقلاب، جلساتی داشتیم و طبق اطلاع از یک طرف اعتصاباتی که در بانک ها شده بود را از بانک مرکزی هدایت می کردیم، این اعتصابات را و این که پول بدهند یا ندهند و چه اقداماتی در بانک ها و ساعت کار بانک ها انجام شود، را پیگیری می کردیم.
با آشنایی که با مهندس بازرگان و دکتر یزدی داشتم در جلساتی با مرحوم بازرگان و سحابی در کمیته اعتصابات در طول روز این اعتصاب ها را اجرا می کردیم.
موضوع تولید نفت و پالایشگاه ها را نیز در کمیته خاصی و در جلساتی در منزل آیت الله طالقانی برای راه اندازی مجدد پالایشگاه ها و تامین نیاز مردم داشتیم تا پس از به نتیجه رسیدن اعتصابات و رفتنی شدن رژیم این کارها را می کردیم.
در کمیته 17 نفره برای تنظیم قانون اساسی که با حضور مرحوم بهشتی، سنجابی، بازرگان، حسن نزیه و ... شکل گرفت، در مورد مسایل نفت و اقتصاد کار می کردم.
در مورد مسایل پولی و بانکی، اقتصاد اسلامی، بانکداری اسلامی و ...در منزل بهشتی جلساتی داشتیم.

از ملی شدن بانک ها چه خاطره ای دارید؟

در شرایطی که عده ای از بازاریان به دنبال ایجاد بانک اقتصاد اسلامی بودند، من به عنوان معاون اقتصادی بانک مرکزی گفتم؛ طبق قانون پولی و بانکی سال 51 باید اساسنامه بدهند و آن ها اعتراض داشتند که شما طاغوتی هستید و به قانون سال 51 تکیه می کنید.

در 17 خرداد 1358 در جلسه ای با حضور اعضای شورای انقلاب تصمیم گرفته شد که بانک ها ملی شود و همین ملی کردن بانک ها، با مخالفت هایی از سوی برخی کارشناسان اقتصادی و حتی برخی بازاریان مواجه شد.

منبع: روزنامه سرمایه 21 بهمن 1386