:
كمينه:۲۳.۷۳°
بیشینه:۲۵.۷۹°
Updated in: ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۸
سمیرا بهزادی، کارشناس تاریخ

ریشهر بندر بوشهر، ریشهر بندر معشور

در سال 1292 شمسی (1913م) هیئت علمی فرانسوی در ریشهر کاوشهای علمی انجام دادند و محل مزبور را با محلی که در دوره ایلام بنام لیان liyan خوانده می شد منطبق دانستند و علاوه بر سفالهای منقوش و اشیاء مفرغی، آثار ساختمانها و آجرهای نوشته از عهد شوتروک ناخونته در آنجا یافتند. «شوتروک ناخونته از شاهان دوره معروف به عهد طلایی ایلام مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد بوده است».
کد خبر: ۵۱۸۸۰
تاریخ انتشار: ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۲

زیبایی واژه ای است که آدمی می تواند به آن چه که دلش می پسندد و با ذوق و سلیقه اش سازگار است اطلاق کند، خواه این زیبایی در وجود انسانی دیگر باشد یا موجودات دیگر، اشیای طبیعت، مناظر، معماری شهرها و...
در میان تمام مقالات یا اکثر نوشته هایی که تا کنون درباره بوشهر و ریشهر نوشته و خوانده شده، همه جا سخن از خرابی و محرومیت و بی عنایتی نسبت به این بندر کهنسال و عقب ماندگی ها، کمبودها و مظلومیت های این بندر بی مثال بوده است. آیا تاکنون به زیبایی و دلنوازی این بندر فکر کرده ایم و یا سخنی از سر ذوق گفته ایم و به خاطره انگیزی این دلبر دلارام اندیشیده ایم؟
وقتی از یک بوشهری در هر جای این دنیا سوال می شود که اینجا را بیشتر دوست دارد یا بوشهر، فوراً  جواب می دهد بوشهر. یا مسافر، مهاجر و ماموری که فقط یک یا چند بار به این بندر آمده تا مدتها خاطره شیرین از این بندر زیبا در ذهنش خواهد داشت، تا کنون به این اندیشیده اید که چرا؟ مگر این خاک شور و گرمای کسل کننده اش چه مزیتی بر دیگر شهرها دارد؟


ریشهر بندر بوشهر... ریشهر بندر معشور

در سال 1292 شمسی (1913م) هیئت علمی فرانسوی در ریشهر کاوشهای علمی انجام دادند و محل مزبور را با محلی که در دوره ایلام بنام لیان liyan خوانده می شد منطبق دانستند و علاوه بر سفالهای منقوش و اشیاء مفرغی، آثار ساختمانها و آجرهای نوشته از عهد شوتروک ناخونته در آنجا یافتند. «شوتروک ناخونته از شاهان دوره معروف به عهد طلایی ایلام مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد بوده است».
در عهد ایلام، یعنی هزاره دوم و قسمتی از هزاره اول پیش ازمیلاد در قسمت جنوبی شبه جزیره مزبور و در پناه خلیج جنوبی آن یکی از مراکز آبادانی و تمدن قدیم وجود داشته است که ریشهرخوانده می شود و بر سر راه دریایی شوش به مهانجودارو بوده و همدوران آثار شوش و سایر یادگارهای ایلامیان و مربوط به تمدن دوران مزبور است، در عهد اردشیر بابکان نیز شهر رام اردشیر در آنجا قرار داشته است و اکنون خرابه های ریشهر قدیم به مسافت دو فرسنگی بوشهر، در قسمت جنوبی این شبه جزیره موجود بوده و نشانه های تمدن و بقایای ابنیه و آثار مختلف دوران ایلام و عهد ساسانیان را در دل نهفته دارد و یکی از محلهای باستانی به شمار می رود.
ویرانه های باستانی ریشهر در تاریخ 24شهریور1310 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. طی حفریان مختلف توسط باستان شناسان ایرانی، قطعه آجر دارای نبشته ایلامی بنام شوتروک ناخونته با قطعه سفال سیاهی از همان عهد بدست آوردند.
ایلامیان معابد بسیاری در ریشهر ساختند و هنر و معماری توسط آنها در این منطقه توسعه یافت. پادشاهان آن معبد بزرگی بر تپه «ریشهر» به احترام خدای ایلام «شوشی ناک» و به یاد روح همسر او به نام کریرشه  بنا نهاد.در مطالعه و بررسی از این منطقه و کشف خشتهایی گوناگون که به زبان میخی حکاکی شده بود نام «لیان» که نام باستانی این منطقه بوده است به دست آمد.ضمناً در این نواحی، اشیاء مفرغی، سفال های رنگی و منقوش و آثار دیگر از دوره شوتروک ناخونته به دست امده است که باید در موزه های دنیا از آنها بازدید کرد.علاوه بر آن در این منطقه «ریشهر» پیشرفت و رونق  معماری، کشاورزی، سفالگری، فلزکاری به وضوح دیده می شود.
در مورد قدمت ریشهر  و انتساب آن به «لیان» با توجه به مدارک و منابع ناقص و با توجه به نظریه کاوشگران فرانسوی در این منطقه و با پشت سر گذاشتن یک گسست تاریخی 878 ساله از سقوط دولت ایلام (654 ق.م) تا زمان روی کار آمدن سلسله ساسانی (224م) و نبود آگاهی از آن  اردشیر بابکان را در خاطر زنده نموده و در ساخت و آبادانی دوباره «ری شهر» با او همراه می شویم.
چنانچه این شهر بازمانده ایلامیان باشد، در دوره ساسانیان به رونق و اعتبار فراوان رسیده و اردشیر از نو آن را بنا نموده است. بنابراین بوشهر تغییر یافته واژه بخت اردشیر است. اعراب آن را «البوشهر» نامیده اند که مخفف آن «ابوشهر» است ولی بعضی گمان کرده اند که ابوشهر به معنی پدر شهرها است در صورتی که چنین نیست.
« گویند اردشیر هشت شهر بنیاد کرد که از آن جمله: «رام اردشیر»، شهر «ریواردشیر»، شهر «اردشیر خره» که همان گور باشد به فارس بود».
همگام با آبادانی «ری شهر» و شاید اندک زمانی پیشتر از آن، آبادی دیگری با نام ابوشهر، بی شهر،بیدشهر در شمال هلیله امروزی، در فاصله 8 کیلومتری جنوب آن پا می گیرد. «ری شهر» و «بی شهر»، پس از مرگ انوشیروان حیات تاریخی خود را تا حکومت آخرین پادشاه سلسله ساسانی همچنان حفظ می کنند.
هخامنشیان  نیز بخاطر علاقه به عمران و آبادنی در حوزه «ریشهر» به ساختن بناها و پایگاههای نظامی ودریایی ساخت کاخ های شاهی همت گماشتند، که آنجا را به منطقه ای خاص تبدیل کرد.
اما بگفته برخی مورخان اوج شهرت و پیشرفت «ریشهر» در زمان ساسانیان است. در زمان این سلسله شهرهای بسیاری ساخته شد از جمله «ریشهر» که به او نامهای دیگر داده اند « راو اردشیر، بوخت اردشیر». آثار و بناهایی از ساسانیان به یادگار مانده که حاکی از توجه این دولت به این منطقه بوده. بناها و آثاری چون «بندر سیراف، مهروبان، نای بند، و بندر ریشهر».
بعد از اسلام نیز به بوشهر و بنادر آن توجه خاصی می شده. صفاریان برای رسیدن به بغداد به ناچار باید از این منطقه می گذشتند تا به خلیج فارس دست یابند. در زمان نادرشاه افشار نیز یک مرکز ثقل دریایی و نظامی و تجاری بوده است. ولی با روی کارآمدن بندر خرمشهر، شهر تاریخی و تجاری بوشهر از رونق افتاد ولی در سالهای اخیر می رود تا دوباره رونق از دست رفته خود را باریابد.   
در تعیین و شناخت مکان جغرافیایی ری شهر، همه نویسندگان از محدوده «توج» و «ارجان» بیرون نمی روند. کریستین سن دانمارکی به نقل از یاقوت حموی، «ری شهر» را «ریواردشیر» نام داده و ناحیه کوچکی از ولایات ارجان می شمارد، حافظ ابرو در مضمونی کوتاه یادآور می شود «ری شهر قصبه کوچکی است بر ساحل دریا....». بیشتر نویسندگان، تنها به ری شهر بوشهر نظر دارند و تاریخ آن را به عهد باستانی می رسانند. گیرشمن فرانسوی، ری شهر را از بناهای ساخته شده به دست «سلوکیان» می داند. آرنولد ویلسون انگلیسی می گوید: ... یکی از قدیم ترین اماکن حوزه خلیج فارس که در کتب عهد عتیق نیز مکرر بدان اشاره است شبه جزیره های که شهر بوشهر در انتهای شمالی آن واقع شده. در قسمت جنوبی این شبه جزیره شهر «ری شهر» بوده که حق تقدم بر بوشهر داشته. در سالهای اخیر از ویرانه های «ری شهر» مجسمه ای یافت شده که «ویرینگ» انگلیسی معتقد است این مجسمه متعلق به شاپور ساسانی بوده است زیرا در همین سالهای اخیر (1350خورشیدی) کوزه ای پراز سکه های شاپور اول ساسانی که یک روی آن تمثال شاپور و در روی دیگر آتشدانی و با دو محافظ در طرفین آن دیده می شود.
بهر تقدیر، نتیجه کلی که در این جا می توان گرفت این است که ریشهر «ارجان» را ریشهر خوزستان _ واقع در کنار بندر معشور _ و ریشهر بوشهر را ریشهر «توج» بدانیم. در جای هیچ تردیدی نمی ماند که باور داریم ریشهر بوشهر همان نقطه تلاقی سپاهیان اسلام با پارسیان است.
قضاوت در این که ساکنان قدیمی ریشهر چه قومی بوده اند؟ از کجا و چه وقت در آن ناحیه جای گرفته و یا در واقع، خود از کوچندگان به آن سرزمین بوده اند بسیار مشکل است.ظاهراً چنین بر می آید که جای گیرندگان اولیه آن محتملاً از جنگ زدگان ایلامی و در دوره ای باشد که ایلام (شوش، مدکتو....) به تصرف شاه نینوا در آمد و «آشور بانی پال» دستور داد.... مردم آن سرزمین از زن و مرد، حتی اسب و قاطر و الاغ و گله چارپایان به غنیمت گرفته شود. در ظرف مدت یک ماه تمام ایلام را به تصرف درآورد تا آنجا که بانگ آدمی زاد و نغمه شادی را از مزارع برانداخت. با چنین توصیفی که از وحشی گری پادشاه آشور شده است، ناگزیر دسته ای از اهالی آنجا فرار کرده و در نقاطی دور از تیررس پادشاه ایلامی اقامت گزیده اند و احتمالاً «ری شهر» نیز یکی از آن مناطقی بوده است که عده ایی جنگ زده ایلامی در آنجا پناه گرفته و دیگرلزومی به بازگشت خود ندیده اند.

معنی لغوی «ری شهر» ، «بوشهر»

محدوده بوشهر قدیم به 2 منطقه باستانی ری شهر و بی شهر تقسیم می شده. که «بی شهر» را محرف بوشهر و «ری شهر» شکل تحریف شده «رو شهر و راشهر» می دانند.
بعضی گویند «ری شهر» در اصل «روشهر» نام داشته است.  بعضی هم معتقدند «ری شهر» از نام  کریرشه الهه ایلامیان که در ری شهر معبدی داشته وام گرفته شده. ریرشه و سپس ری شهر.
نام بوشهر  هم از واژه های مختلف گرفته شده، گروهی از مورخین معتقدند نام بوشهر از «بی شهر» گرفته شده و بعضی معتقدند از واژه «بوخت اردشیر» به معنی نجات یافته اردشیر. بوختن هم بمعنای پسر و هم به معنای نجات یافتن است.
بوخت اردشیر = نجات یافته اردشیر  
بوخت اردشیر = پسر اردشیر
بعضی دیگر نیز معتقدند بوشهر از «ابوشهر» یعنی پدر شهرهایا پدر شهر اشتقاق شده. ابو در زبان عربی بمعنای پدر است و اعراب به بوشهر لقب پدر شهرها را داده بودند.

معماری

با اینکه قدمت «ری شهر» و «بی شهر» به زمان ایلام بر می گردد، بنابراین هیچ نوع معماری حتی از معماری ساسانی در آنجا به چشم نمی خورد و قضاوت کامل درباره آن برای ما چندان مقدور نیست، و گذشت زمان معماری آنجا را با خاک یکسان کرده.
هر چند در زمان ساسانیان «هر شهر عمده ای دارای یک آتشکده بود که در آن آتش مقدس به نشانه خدای نور همواره فروزان بود» حتی از آتشکده ها نیز چیزی باقی نمانده است و فقط آثار خرابه مسجد گونه ای به نام شاه نشین «در جنوب ری شهر» باقی است که بیشتر احتمال می رود مربوط به دوره اسلامی می باشد و شاید استناد به نکته ذیل تا اندازه ای این ادعا را تضمین کند.
کلیه منازل بومی آن جا (حومه شهر) با توجه به شرایط زیست محیطی، رو به غرب (قبله) ساخته شده و در این میان فقط مساجد است که در ورودی شبستان آن الزاماً رو به شرق دیده می شود ودرِ ورودی «شاه نشین» نیز عیناً همان شکل ساختمانی مسجد را دارد.

نوع پوشش

از آنجا که فرهنگ و رسوم هر قوم و ملتی اصولاً یا ریشه در فرهنگ مردم همان قوم دارد و یا ممکن است از دیار دیگر اخذ شده باشد، با وصفی که (آمین مارسلن) از ایرانیان دوره ساسانی می کند  و می گوید« تقریباً همه باریک اندام قدری تیره گون هستند... ریشی نسبتاً دلپذیر دارند و زلفی دراز و خشن. مردان دستار بر سر می گذاشتند...» به احتمال زیاد می توان یک شیوه معمول شال پوشی نزد بوشهری ها را رسمی به یاد مانده از روزگار ساسانیان دانست.
«دیالافو» فرانسوی که در دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به بوشهر سفر کرده و مردم بوشهر را از نزدیک برانداز نموده، طرز لباس پوشیدن مردم بوشهر (مردان) را در آن عصر این گونه بیان می دارد....وضع لباس مردم این شهر شبیه لباس عربی است. نظر به این که با عرب ها مجاور هستند، مانند آن ها پیراهن پشمی سفیدی می پوشند و کمربند رنگینی به کمرشان بسته شده است، عبایی هم بر دوش دارند و عمامه از پارچه هندی که خطوط قرمزی دارد بر سر می گذارند.
زنان همگی دارای موهای سیاه بلند بوده و «فرق سر» را همیشه باز می کردند و گیسوان خود را «پَل» می نمودند.

آداب دفن مردگان

به گفته بسیاری از مورخان مردم این شهر در دوران ایلامی و بعد از آن مردگان خود را در خمره می گذاشتند و با خط میخی نام مرده را بر روی خمره می نوشتندو قد هر خمره سه قد و نیم و قطر آن یک قدم بوده و سر آن اندود به گل می دادند و سپس در زیر خاک می کرده اند، و این آئین ظاهراً قبل از زرتشت در آنجا وجود داشته.

اقوام مختلف

توقف و سکونت اقوام مختلف عیلامی(ایلامی) بابلی، آشوری، یونانی و عبور و مرور ملت های گوناگون دیگر از آبراه خلیج فارس و سکونت موقت در سواحل و جزایر آن موجد تحول و حضور تمدنهای متفاوت در این نواحی بوده است. کشف گورهای ایلامی و خشت نوشته های بسیار از تمدن این قوم در منطقه بوشهر نشان از وجود تمدن و آبادانی در این نواحی در عصر باستان می باشد.

سخن آخر

از مطالب بالا می توان نتیجه گرفت بوشهر امروزی در زمان ایلامیان و ساسانیان روزگار آبادی را می گذرانده  تا زمان نادر شاه که به دستور این پادشاه نام نادریه بر این بندر کهن گذارده شد، بعد از قتل نادر نام بوشهر قدیم را  از «بی شهر» وام گرفته بر آن نهادند. بعد از رونق بوشهر، ری شهر کم کم از رونق افتاد و الان تنها خرابه هایی از آن در اطراف بوشهر باقی نمانده. بوشهر نیز طی سالها بعد مورد بی مهری پادشاهان قرار گرفت و از رونق اولیه افتاد.به امید روزی که این بندر کهن و تاریخی ایران دوباره عظمت از دست رفته اش را بازیابد.