گلشیفته: فیلم سنگ صبور باعث شناخت ابعاد ناشناخته من شد، من نمی توانم نظر 75 میلیون ایرانی را جلب کنم

 گلشیفته فراهانی در گفت وگو با برنامه پلیتیک از نقش های خودش درخارج کشور دفاع کرده  و معتقد است که هر آن چه قرار است در این دنیا گفته شود او آمادگی دارد که برای انتقال آنها در فیلم ها نقش بپذیرد . او نمی تواند نظر 75 میلیون ایرانی را جلب کند و لذا راهی که انتخاب کرده را پی می گیرد ...

گلشیفته: جواب این سوال خیلی سخت است برای این که  کارکردن در ایران با یک کارگردان خیلی فرق دارد با دیگر کارگردان ها و  در اینجا یعنی خارج کشور هم همینطور است برخی تولید فیلم ها با پول کم است و برخی با پول و امکانات متفاوت. لذا باید گفت که سطح کار و پول و نقش و کارگردان باهم فرق دارد برخی کارها کوچک هستند و برخی دیگر کارهای بزرگتری هستند. همه چیز متفاوت است 

به هر حال چیزی که برای من خیلی بارز و متفاوت است نقش هایی است که من می پذیرم و کار می کنم . نقش هایی که این طرف بازی کرده ام خیلی متفاوت تر از داخل کشور هستند.

نقش هایی که در این طرف بازی کرده ام خیلی عمیق تر در ذهنیات و روح یک زن وارد می شوند.

گلیشیفته جواب می دهد: برای این که در ایران ما نمی توانیم عمیقا در زندگی یک زن، تفکرات وخواسته ها و رویاهای یک زن وارد شویم. به خاطر تمام خودسانسوری هایی که وجود دارد. البته به هر حال همیشه یک سری سوژه هایی وجوددارد که برخی هنرمندان و کارگردان ها مانند اصغر فرهادی به آن می پردازند و خیلی های دیگر آن را انجام می دهند تابتوانند فیلم بسازند. اما بازهم محدودیت هایی وجود دارد.

خیلی آدم باید این طرف و آن طرف کند تا راهی پیدا کند و یک چیز و مفهوم عمیقی را جستجو کند که به خصوص در مورد زن قابل طرح و بیان باشد.

گلشیفته: شاید نقش روناک در اشک سرما است. به خاطر این که یک نقش چند بعدی بود برای من و حداقل وارد یک سری کابوس هایی می شود که حتما مثبت نیستند و حتما معصومانه نیستند. یک شخصیت خاکستری می تواند باشد نه یک نقش خیلی سیاه یا خیلی سفید...

گلیشفته: درکارهایی که در این طرف و خارج کشورانجام دادم، فکرکنم فیلم سنگ صبور به نظر من نزدیک تر بوده است. و تجربه عجیب و جالبی در بازیگری بود و فکر می کنم که اگر رفتن من از ایران، به تجربه این فیلم منجر شده است تجربه خوبی بوده و ارزشمند بوده و به من یک سری توانایی داد و یک چیزهایی را در من ایجاد کرد تا  چیزهایی را در مورد خودم بشناسم که قبلا نمی شناختم 

این زن یک زن چند بعدی است و می تواند خیلی بد باشد و خیلی بدجنس باشد ومی تواند خیلی مثبت باشد می تواند خیلی دروغ گو باشد و می تواند تمام چیزهایی باشد که نه مثبت است و نه منفی ... را داشته باشد

یک آدم است یک فردیت است برای خودش

گلشیفته: من اصلا تصمیم نداشتم که این طور شود و من وقتی از ایران خارج شدم سینما را بوسیدم و کنار گذاشتم. و فکر نمی کردم که این اتفاق ها بیافتد. به فکر این که بیایم و کار کنم نبودم. من از ایران خارج شدم یعنی از ایران رانده شدم و بعد، کار کردن مطرح شد زیرا کار من از سنین خیلی کم بازیگری بوده و یک راه نجات  بوده و کار من بوده و این کار بوده که دوباره سراغ من آمد ودست من را گرفت و من را بلند کرد. 

من فکر می کردم که این داستان تمام شده و سینما تمام شده، و من دیگر کار نخواهم کرد اما این اتفاق نیافتد. 

گلشیفته: سراغ من نیامدند یک آتشی و جریانی در وجود انسان است که سراغ انسان می آید . یک چیزی در درون من در حال سوختن بود و این آتش و سوختن وجودداشت و کم کم با یکسری آدم ها آشناشدم و ارتباط ها ایجاد شد. و کار شروع شد. 

گلشیفته: از اول این حساسیت بود و  برای اکران بادی آو لایز همین قدر حساسیت وجود داشت به نظر من چون نمی توانیم خلاف نظر دیگری را قبول کنیم نمی توانیم فردیت افراد را قبول کنیم و خود را صاحب ملک دیگران می دانند این مشکل ایجاد می شود  زیرا افراد باید ان گونه باشند که من می خواهم و نمی توانیم نظر مخالف را قبول کنیم. 

گلشیفته: اگر من مرد بودم خیلی از این مشکلات حل بود و این مو و این تن را نداشتم ... برای من خیلی روشن است راهی که می روم و اگر فیلمی هست که می خواهد روایت کند که در این دنیا حرف هایی باید گفته شود و به تماشاچی  ارائه و بازگو کند من هم جوره با ذهن روشن ان کارها را انجام می دهم تا آن نظرات و روایت و حرکات انتقال یابد. 

یک نفر به من می گفت که مواظب حرف مردم و ذهنیت و قضاوت آنها باش. اما واقعیت این است که من نمی توانم نظر 75 میلیون ایرانی را جلب کنم. 

همیشه یکسری افراد هستند که بناست به من فحش و فضاحت بدهند. 

و یکسری آدم ها هستند که به دنبال آن هستند که من را بیندازند  بالا و تشویق کنند. 

ولی انسان باید آن خطی را که روشن است را بگیرد و جلو برود.