:
كمينه:۱۳.۷۹°
بیشینه:۱۶.۹۹°
Updated in: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۴
رناني در ميزگرد همايش چشم انداز اقتصاد ايران در برنامه ششم:هدف برنامه هاي توسعه فلج شده است

گزارش روز دوم همايش سالگرد دكتر عظيمي،و سخنان رناني، مومني، مردوخي و زنوز

بعد از تفاهم لوزان، به تفاهم در تهران نياز داريم. در تهران بيش از لوزان اختلاف داريم و گفت وگو هاي تهران نيازمند عزم جدي در نظام سياسي است. نيازمند تدوين قاعده بازي در ميان قوا هستيم. درحال حاضر آرمان هاي ملي مان چيست که بخواهيم براي آن قاعده بازي تعريف کنيم. آرمان بندي ما مخدوش است. چگونه مي خواهيم آرمان بندي کنيم، بنابراين نيازمند آرمان بندي جديد هستيم. اکنون نمي دانيم که کدام موضوع از جمله يمن، عراق، اشتغال، مناقشه اتمي، تهاجم فرهنگي موضوع اول ماست يا هنوز نمي دانيم چگونه رتبه بندي و اولويت بندي کنيم.
کد خبر: ۵۳۵۶۹
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۶
خبراقتصادي -  «برنامه ريزي در شرايط کنوني شبيه شوخي است»، «چشم انداز ٢٠ ساله را رها کنيد»، «در سال صفر برنامه توسعه هستيم»، «خاورميانه در سال هاي آينده به زمين سوخته تبديل مي شود»، «هدف برنامه هاي توسعه فلج شده است» و «دو مسئله مهم کشور سامان يابد، برنامه ٥ ساله پيشکش»، از جمله نکات صحبت هاي محسن رناني و فرشاد مومني در ميزگرد «رهيافت هايي از انديشه دکتر حسين عظيمي براي برنامه ششم توسعه» بود که در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي برگزار شد.





در ادامه دومين همايش «چالش ها و چشم اندازهاي اقتصاد ايران در آستانه برنامه ششم» نيز بايزيد مردوخي و همچنين هادي زنوز به مسائل و چالش هاي پيش روي برنامه ششم و همچنين به موضوعات مختلف از جمله «دستگاه برنامه ريزي بحران زده»، «نبود برنامه براي افزايش جمعيت» و «بي توجهي به واقعيت ها در برنامه ريزي» پرداختند. خلاصه اي از اين ميزگرد در پي مي آيد:
     
    درحال حاضر همه افراد جامعه در سطح پايين گرفتار هستيم و در اين موقعيت همه از تغيير شرايط وحشت دارند و هيچ فردي براي تغيير وضع موجود ريسک نمي کند، که چنين وضعيتي را در وزراي دولت کنوني مشاهده مي کنيم. با انحلال سازمان، مشکلاتي ايجاد شده که نخستين مورد آن ايجاد ناهماهنگي در نظام برنامه ريزي است که به طور عملي دولت نهم اعلام کرد که قانون برنامه چهارم را قبول ندارد. اکنون گرفتار گروه هاي متعدد رانت جو و رانت بري هستيم که هر نوع برنامه ريزي را به شکست مي کشانند؛ افرادي که در نظام و سيستم، سهم و رانت دارند و اين افراد اجازه به ثمررسيدن برنامه اي را نمي دهند.
    
     برنامه ريزي در شرايط کنوني شبيه شوخي است

     امروز در ايران بازي متوقف است و هيچ کدام از بازيگران اصلي، انگيزه شروع بازي در حوزه هاي مختلف را ندارند و هيچ فردي حاضر به گفت وگو نيست و سکوت اختيار مي کند و فردي حاضر به دادن هزينه نيست. در چنين شرايطي مي توانيم صحبت از برنامه ششم کنيم. در اين شرايط برنامه ريزي شبيه شوخي است. هيچ هماهنگي اي در حرکت قطار وجود ندارد و قطار توسعه ما در سال ٨٤ متوقف شد. درحال حاضر نيازمند اجماع در نظام سياسي و عزم ملي هستيم و بايد مردم را در تصميمات سهيم کرده و آنها را وارد بازي کنيم.
    
     بعد از تفاهم لوزان نيازمند تفاهم تهران هستيم

     بعد از تفاهم لوزان، به تفاهم در تهران نياز داريم. در تهران بيش از لوزان اختلاف داريم و گفت وگو هاي تهران نيازمند عزم جدي در نظام سياسي است. نيازمند تدوين قاعده بازي در ميان قوا هستيم. درحال حاضر آرمان هاي ملي مان چيست که بخواهيم براي آن قاعده بازي تعريف کنيم. آرمان بندي ما مخدوش است. چگونه مي خواهيم آرمان بندي کنيم، بنابراين نيازمند آرمان بندي جديد هستيم. اکنون نمي دانيم که کدام موضوع از جمله يمن، عراق، اشتغال، مناقشه اتمي، تهاجم فرهنگي موضوع اول ماست يا هنوز نمي دانيم چگونه رتبه بندي و اولويت بندي کنيم.
    
     سند چشم انداز ٢٠ ساله را رها کنيد

     دولت بايد در طرح هاي کوتاه مدت يک ساله و طرح هاي ميان مدت تا پايان عمر دولت چند مسئله و موضوع را با جديت ساماندهي کند. چشم انداز ٢٠ساله را رها کنيد، خاورميانه در سال هاي آينده به زمين سوخته تبديل مي شود و ما قدرت اول منطقه خواهيم شد و فقط ما بايد وضع موجود را ثابت نگه داريم و دولت بايد در شرايط کنوني چند مسئله مهم را با جديت پيگيري کند؛ برنامه پنج ساله پيشکش.
    
     نظام سياسي عزمي براي روشن کردن موتور توسعه ندارد


     هنوز در نظام سياسي، عزمي براي روشن کردن موتور اقتصادي و توسعه مشاهده نمي کنيم. در چنين شرايطي دولت بايد طرح يک ساله و دوساله و بيانيه بدهد که شرايط و اهداف دولت را تحت شرايط خاص مشخص کند. اگر اين داستان و فرايند را طي کنيم، آنگاه مي توانيم بگوييم در سال صفر برنامه توسعه هستيم.
    
     فرشاد مومني: جديت شکل گيري حس ملي

     مناسبت شکل گيري جدي و عالمانه حس ملي در مورد مسائل کشور و موضوعيت يافتن برنامه ريزي ميان مدت بايد مورد توجه قرار گيرد. کشور ما در چنين شرايطي به چنين حسي شديدا نيازمند است. نکته اي که همه بايد به آن توجه داشته باشيم اين است که در دل همه ابراز نگراني ها، يک احساس اميد و آرامش وجود دارد، مسائل و مشکلات ايران در تسخير علم قرار دارد. اکنون ظرفيت هاي انساني قابلي داريم، اما ساختار نهادي، براي علم ارزشي قائل نيست و همه ما بايد تلاش کنيم که علم را محور کار و حل مشکلات کشور قرار دهيم. تحليل کارشناسان کشور و پيش بيني ها از چشم اندازها، با ضريب بالاي ٩٥ درصد تحقق پيدا کرده، اما پيچيدگي مسائل ايران هنوز در حدي نيست که احساس ياس کنيم و بگوييم توانايي ارائه راهکار براي برون رفت از آن را نداريم. نظام تدبيري مي تواند جامعه را از دور باطل نجات دهد، اما نظام و سيستم بايد فهم عالمانه و مرتبه بندي شده از مهم ترين دوره هاي باطل داشته باشد.
    
     افزايش قدرت و پول گروه هاي ضدتوسعه

     برخي از افراد از زمان روي کارآمدن دولت جديد، دائما اين را گفته اند که ما بايد ساختار نهادي که به شدت عليه توليد و به نفع غيرمولدها سامان پيدا کرده را بازآرايي کنيم. بنابراين رويکردهاي مقطعي و جزئي براي چنين شرايطي، کارايي و ثمربخشي ندارد. واقعيت اين است که پول و قدرت گروه هاي غيرمولد در شرايط کنوني از افراد توسعه خواه بيشتر است. درحال حاضر سند لايحه بودجه و لايحه خروج از رکود مشاهده شده، فاصله بسيار زيادي با واقعيت ها و شرايط کنوني دارد. دولت کنوني علاوه بر عدم هتاکي، از کارشناسان درخواست مشارکت و مشورت کرده است. از سوي ديگر سياست هاي تنش زدايانه دولت را گرامي مي داريم. خدا را شکر مي کنيم که دولت هتاک قبل، ديگر بر سر کار نيست، اما در کنار اين امر بايد کارهاي کارشناسي و متخصصان وارد اجرا شوند يا دولت به شکل مدني پاسخ معقول و منطقي براي آن پيدا کند که اقدامات دولت در اين زمينه تاکنون صفر بوده و اقدامي انجام نداده است.
    
     بيش از ٦٠ درصد جمعيت فعال، در اقتصاد نقشي ندارند

     بيش از ٦٠ درصد جمعيت فعال کشور، هيچ نقشي در اقتصاد ندارند. به همان اندازه که موضوعيت ظرفيت هاي انساني بلااستفاده مهم است، ظرفيت هاي مادي هم مهم است و تخصيص منابع ارزي و ريالي تحت عنوان سرمايه گذاري توليدي و در غياب يک برنامه، چيزي جز توزيع رانت نيست و مشکلات و پيچيدگي هاي کشور را افزايش مي دهد. اکنون با يک مشکل بسيار بزرگ تر در سازه هاي ذهني با نام تخصيص منابع روبه رو هستيم که در کنار آن ترس و ناتواني از چرايي روبه روشدن کشور با مشکلات نيز وجود دارد. آن چيزي که در شرايط کنوني مي تواند به عنوان هديه ما به اين دولت در نظر گرفته شود، اين است که به بديهيات اوليه عقلي در اداره جامعه بازگرديم و در اين مسير محور توجه ها را به انسان ها قرار دهيم. اکنون مشارکت انسان ها به عنوان مهم ترين ابزار و هدف برنامه هاي توسعه فلج شده و از سوي ديگر مشارکت سياسي آنها در سطح صوري و مقطعي در نظر گرفته شده است.

     شکست در توافق، چاقوي تندروها را تيزتر مي کند

     ماجراي توافق لوزان براي دولت يک شمشير دولبه است، اگر دولت از فرصت ناشي از اين توافق براي ارتقاي کيفيت زندگي مردم و افزايش توان رقابت ملي استفاده نکند، زبان و چاقوي تندروها را در اين مملکت تيز خواهد کرد و اگر اين امر اتفاق بيفتد، در طيف دورهاي باطل گرفتار مي شويم.
    
     مردوخي: افزايش جمعيت، نيازمند برنامه ريزي است

     مرحوم عظيمي در گذشته برآوردهايي از جمعيت کشور داشته اند که نقشه راهي پيش روي برنامه ريزان قرار مي داد. به طورکلي امروزه برنامه ريزي مسئله مهمي است و اگر در اين راستا تلاش اساسي براي يافتن راهي به منظور خروج از مشکلات نداشته باشيم، به روزگاري برمي گرديم که علم اقتصاد را علم شوم مي دانستند. البته شوم از آن جهت که جمعيت در حال افزايش و تقاضا براي مواد غذايي نيز افزايش مي يابد. در شرايط فعلي احتمالابا مسئله افزايش جمعيت روبه رو خواهيم بود و سرشماري در اين سال ها نشان مي دهد که با کاهش شديد نرخ رشد روبه رو بوده ايم. اگر خواهان افزايش جمعيت هستيم بايد به فکر کار، سرپناه، شغل و معيشت اين جمعيت نيز باشيم؛ اما درحال حاضر توانايي فعلي ما در ايجاد شغل بسيارمحدود است و هنوز در شرايط کنوني اين ظرفيت اشتغال زايي ايجاد نشده يا اگر هم ظرفيتي ايجاد شده بسيارمحدود و کم است. اين شرايط در حالي است که افراد جوياي کار رو به افزايش هستند و از سوي ديگر شاهد افزايش فارغ التحصيلان دانشگاهي هستيم که اين افراد نيازمند شغل و کار هستند. براي تامين ديگر نيازهاي افراد جامعه در طول تاريخ به درآمدهاي نفتي وابسته بوديم؛ درحال حاضر نيز قيمت پايين نفت را تجربه مي کنيم که امکان افزايش ظرفيت توليد نفت نيز به صورت جزئي در دستور کار قرار دارد و متخصصان مي گويند توانايي رسيدن به توليد ٦ ميليون بشکه نفت در روز را نداريم.
    
     کشاورزي ايران اشرافي است

     در بخش صنعت ظرفيتي براي توليد جديد در اين سال ها ايجاد نشده است و در بخش کشاورزي نيز به صورت اشرافي کار دنبال مي شود؛ به عنوان مثال قيمت ميوه هاي نوبرانه ٢٠ تا ٣٠ هزار تومان شده است، البته در کنار اين امر موضوع آب نيز مهم ترين عامل محدود کننده کشاورزي است، اين در حالي است که سياست ها به گونه اي اتخاذ شده است که قرار است ٥٥٠ هزار هکتار زمين جديد زير کشت رود اما انتظار موفقيت در اين زمينه را نداريم. ازسوي ديگر، با توجه به افزايش جمعيت، کلان شهرها نيازمند اصلاحات و تجديد ساختار هستند و بايد برنامه اي اصلاحي در دستور کار داشته باشيم و فضاي کسب وکار و نظام تدبير کشور به گونه اي است که زياد تسهيل کننده فعاليت هاي اقتصادي نيست.
    
     توانايي استفاده از ظرفيت ها را نداريم

     علاوه بر اينها مسائل بين المللي ايران را نيز نمي توان ناديده گرفت و به نوعي بر اقدامات فعالان اقتصادي و توسعه ايران تاثيرگذار است، اما در کنار مسائل بين المللي مسائل داخلي نيز مهم است و تاکنون نوآوري و راهکارهاي ايجاد اشتغال زياد موردتوجه قرار نگرفته است. ظرفيت هاي اشتغال زيادي در بخش هاي مختلف وجود دارد اما توانايي استفاده از اين ظرفيت ها را نداريم و حتي آن را هم مطرح نمي کنيم که اقدامي در راستاي حل آن صورت گيرد. به عنوان مثال براي کنترل و تامين گوشت کشور، نيازمند پنج هزار کارشناس دامپزشکي هستيم که ساختار و نيروي کار دامپزشکي توان انجام اين کار را ندارد.
    
     زنوز: دستگاه برنامه ريزي بحران زده

     دستگاه برنامه ريزي ما دچار بحران شده و اصولابرنامه ريزي در کشور ما دچار بحران است. مرحوم عظيمي اصلاح نظام برنامه ريزي کشور را در دستور کار داشتند تا به سرانجام برسد که در اين راستا در سال ٨٢ همايش بزرگي برپا کردند و سعي داشتند برنامه ريزي core planning را دنبال کنند، ضمن اينکه وي همواره روي عدالت اجتماعي تاکيد فراواني داشتند. اگر خواهان آسيب شناسي وضع موجود هستيم، بايد گفت که وضع موجود محصول اين چند سال گذشته يا تحريم ها نيست بلکه خروجي سياست هاي چنددهه گذشته کشور است. توليد ناخالص داخلي سال ٩٠ به قيمت ثابت در مقايسه با سال ٥٥ کمتر بوده است، يا به عبارتي ديگر در سال ٩٠ سرانه داخلي کمتر از سال ٥٥ بوده و عملکرد نظام داخلي منفي بوده و در تمام اين دوره شاهد رشد بي رويه جمعيت و افزايش نرخ بيکاري بوده ايم که در آمارهاي رسمي منعکس نمي شود. بر اساس پيش بيني ها ١٥ ميليون نفر در ١٠ سال آينده به جمعيت ايران افزوده مي شود، اين در حالي است که ظرفيتي براي پاسخ گويي نسبت به آن وجود ندارد.
     فقر گسترده و توزيع نابرابري درآمد يکي ديگر از چالش هاست؛ سازمان برنامه ريزي تحليلي کلي از وضعيت کنوني ندارد و تصورها بر اين است که تحريم ها برداشته شود و قطار اقتصادي کشور به ريل توسعه برگردد و دولت به درآمدهاي نفتي برسد و مشکلات حل شود؛ اما اين تفکر بسيار غلط است.
     در دهه هاي آينده با دولتي ضعيف از نظر مالي يا به عبارتي ديگر با دولتي ضعيف از نظر ظرفيت هاي سياست گذاري و ناتوان در اجرا و دستگاه هايي فاسد و بي انگيزه طرف خواهيم بود. در برنامه ششم رشدهايي زير چهاردرصد خواهيم داشت که اين پيش بيني خوش بينانه است، اين در حالي است که دستگاه برنامه ريزي به کمتر از ٨ و ١٢ درصد رضايت نمي دهد.
    
     تصميم گيري بر اساس واقعيت ها نيست

     دستگاه برنامه ريزي کشور رابطه خود را با واقعيت ها قطع کرده و نمي خواهد بر اساس واقعيت ها برنامه ريزي کند. در سال هاي گذشته اقتصاد ايران از نظر محيطي، ساختاري و نهادي تحت تاثير عوامل مختلف قرار گرفته که از نظر عوامل محيطي، تاثيرات کوتاه مدت و بلندمدت بر ايران داشته است. نمونه اي از آن کاهش قيمت نفت است که پيش بيني ها بر اين است، کاهش قيمت نفت و پايين ماندن آن ادامه دار باشد و قيمت نفت تا پنج سال آينده به ٧٦دلار برسد؛ بنابراين دوران وفور منابع نفتي براي دولت سپري شده است. موضوع ديگر، بي ثباتي سياسي منطقه خاورميانه است. پنتاگون گزارشي منتشر کرده است که نشان مي دهد تا سال ٢٠٣٠ مشکلات ادامه دار خواهد بود؛ مشکلاتي که اکنون در يمن، سوريه و لبنان است همه حاکي از تنش و محصول خاص وضعيت منطقه است. به نظر نمي آيد چشم انداز روشني در سال هاي آتي وجود داشته باشد که اين امر بر مناسبات تجاري و اقتصادي منطقه تاثيرگذار است. عامل محيطي و موضوع ديگر خشک سالي است که منطقه را تحت تاثير قرار داده است؛ متوسط دماي جهان در سال هاي آينده دو درجه اما در ايران چهاردرجه افزايش مي يابد و ايران به واحد و کشوري بي جمعيت تبديل مي شود. در حال حاضر دشت هاي ما با مشکلات جدي روبه رو هستند. به گفته کلانتري، وزير اسبق جهاد کشاورزي ايران، ٧٠ ميليارد مترمکعب آب اضافه برداشت شده است؛ بنابراين دهه ها طول مي کشد که صدمات را جبران کنيم. ٥٤٠ شهر امسال دچار تنش آبي هستند و بارندگي سال جاري نسبت به ٤٠ سال گذشته کمتر شده است و اين وضع ادامه خواهد داشت که اينها عوامل محيطي است. اگر عوامل محيطي در کار نبود، کار ما در جهت توسعه پايدار ادامه پيدا مي کرد؛ اما بايد گفت از ماست که بر ماست. خودمان سياست هايي را اتخاذ کرده ايم که مانع رشد درازمدت ما شده است.