:
كمينه:۲۳.۷۳°
بیشینه:۲۴.۷۹°
Updated in: ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۷
افزایش سهم مالیات ها نسبت به نفت در بودجه سال 1394

تلاش برای افزایش سهم مالیات ها و کاهش سهم نفت 64 پس از ملی شدن نفت

64 سال بعد از ملی شدن صنعت نفت، تحریم ها و یک پرونده بین المللی دیگر یعنی پرونده هسته ای باعث شده شعار ملی شدن صنعت نفت و پرهیز از مصرف در آمد نفت در بودجه و واردات و مخارج دولت، به تدریج در حال تحقق باشد و نفت بیشتر نقش تامین منابع بودجه عمرانی و مالیات ها نقش تامین بودجه جاری را به عهده خواهند گرفت.
کد خبر: ۴۹۲۴۳
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۵
خبر اقتصادی - امروز شصت و چهارمین سالگرد ملی شدن صنعت نفت، است  و هر سال مردم ایران و به خصوص فعالان سیاسی که برای احقاق حقوق ملت ایران در تلاشند،  چنین روز بزرگی را به عنوان یکی از روزهای مهم و انرژی بخش وامیدوار کننده جشن می گیرند. 

کاهش وابستگی دولت به نفت 64 سال پس از نهضت ملی شدن صنعت نفت



 درچنین روزی، انقلابیون قدیم که یاد و خاطره و دستاوردهای نهضت ملی شدن صنعت نفت را به خاطر دارند و کسانی که  امروز، از دستاوردهای آن قیام اثرگذار بر تاریخ ایران درس گرفته اند، هشدار می دهند که استقامت و همراهی ملت و سیاستمداران و دلسوزان کشور همچون شادروان دکتر محمد مصدق، قادر است  که کارهای سخت و نشدنی را تحقق بخشد و در شرایطی که نیروهای بین المللی و استعمارگران دست در دست هم دادندتا حقوق ملت ایران را نادیده بگیرند، نهضت ملی شدن صنعت نفت و حضور در دیوان لاهه و پیگیری های حقوقی و سیاسی سرانجام، باعث پیروزی ملت  و دولت ایران شد. 
اگرچه پس از ملی شدن صنعت نفت، دولت ایران به نمایندگی از سوی مردم، مسوول اداره صنعت نفت کشور بوده است اما به خاطر نبود ساختار مناسب اقتصادی، سرازیر شدن درآمد نفت به بودجه دولت و به خصوص بودجه جاری و اتصال بند ناف بودجه جاری به نفت و افزایش واردات به کشور در اثر رشد دلارهای نفتی و... اقتصاد ایران نتوانست از نفت تنها در بخش عمران کشور استفاده کند و لذا با مشکلات بیماری هلندی و وابستگی به نفت و... عملا اهداف مترقی ملی شدن صنعت نفت در راه توسعه اقتصاد کشور ناکام مانده است و همچنین دولتمردان به خاطر تکیه بر نفت، و بی توجهی به مالیات ها، عملا به رشد دموکراسی و پاسخ گویی به مردم و مالیات دهندگان، و گسترش حقوق مالکیت و حقوق بخش خصوصی و... بی توجه بوده اند. 
شاید به همین خاطر است که عده بسیاری معتقدند که اگر نفت نداشتیم توسعه یافته تر بودیم و پدیده هایی مانند آزادی، حقوق مالکیت و دموکراسی، گسترش دادگستری ارزان و سریع و در دسترس همگان و... بهتر اتفاق می افتاد. 
اما به هر حال باید توجه داشت که امروز که در مسیر مقابله باتحریم ها، تحقق حقوق هسته ای  و پیگیری حقوق ملت ایران در عرصه بین المللی در تلاش هستیم  وفرصت دوباره ای ایجاد شده است که با تکیه بر توانایی داخلی،‌اقتصاد مقاومتی، تولید ملی و... از درآمد نفت نیز به درستی استفاده کنیم و اقتصاد کشور را تقویت کنیم.
خوشبختانه در این مسیر، از سال 94 برای اولین بار در تاریخ ایران تکیه به درآمدهای به درآمدهای مالیاتی از تکیه به نفت بیشتر شده و مالیات ها با 38 درصد در جایگاه اول و نفت با 30 درصد در جایگاه دوم قرار گرفته است. 
براین اساس می توان گفت که شرایط تحریم و پرونده هسته ای بار دیگر موجب شد که این فرصت تاریخی برای ایران ایجاد شود که در مسیر تحقق حقوق خود در عرصه بین المللی، تکیه به درآمد نفتی را کاهش داده و نفت به جای منبع اصلی بودجه جاری مطرح نباشد بلکه مالیات ها برای اولین بار در تاریخ صنعت نفت کشور بیش از نفت نقش تامین منابع دولت را داشته باشد. 
به عبارت دیگر،  64 سال بعد از ملی شدن صنعت نفت، تحریم ها و یک پرونده بین المللی دیگر یعنی پرونده هسته ای باعث شده شعار ملی شدن صنعت نفت و پرهیز از مصرف در آمد نفت در بودجه و واردات و مخارج دولت، به تدریج در حال تحقق باشد و نفت بیشتر نقش تامین منابع بودجه عمرانی و مالیات ها نقش تامین بودجه جاری را به عهده خواهند گرفت.

کاهش وابستگی دولت به نفت 64 سال پس از نهضت ملی شدن صنعت نفت


کاهش نقش نفت و رشد صادرات و مالیات ها

اگرچه صادرات نفت به خاطر کاهش تولید و تحریم ها کاهش یافته و به حدود یک میلیون بشکه در روز محدود شده است اما صادرات غیر نفتی که البته  80 درصد آن شامل میعانات گازی، محصولات پتروشیمی و مواد معدنی مانند سنگ آهن و مس و... است رشد کرده و به بیش از 46 میلیارد دلار در 11 ماه اول سال 93 رسید.

در نتیجه دولت تامین بخش عمده تامین نیاز ارزی کشور را از طریق صادرات غیر نفتی به جای نفت پیگیری می کند .

برای تامین نیاز ریالی بودجه کشور نیز برای اولین بار در تاریخ اقتصاد ایران، مالیات ها نقش اول را به عهده گرفته اند و قرار است 38 درصد نیاز بودجه کشور در سال 94 را مالیات ها و 30 درصد را نفت تشکیل دهد. این در حالیست که در سا لهای  گذشته نفت به تنهایی بین 50 تا 80 درصد نیاز ارزی و ریالی دولت و اقتصاد کشور را برعهده داشت.

اما به خاطر تحریم ها و کاهش نقش نفت، اکنون مالیات ها در بخش ریالی بودجه دولت و صادرات غیر نفتی در بخش ارزی اقتصاد کشور، رتبه اول را به عهده دارند و نفت در رتبه دوم در تامین نیاز ارزی کشور و تامین نیاز ریالی بودجه دولت قرار گرفته است.

اما نگرانی از پایین بودن ظرفیت تولید نفت و صادرات و کاهش جایگاه ایران در بازار جهانی نفت و گاز و اوپک و منطقه نیز جدی است و اگر عراق موفق شود در چند سال آینده با 10 میلیون بشکه تولید روزانه نفت ظرفیت و جایگاه خود را ارتقا دهد کار برای فروش نفت ایران سخت تر خواهد شد.

لذا یکی از دغدغه  های اصلی ایران  ودولت روحانی در سال های آينده، تقویت جایگاه نفت وگاز ایران در اقتصاد کشور وجهان و اوپک است.

 

اثر شگفت آور رشد نرخ ارز و نزدیک شدن صادرات به واردات

 

اقتصاد ایران تحت تاثیر رشد نرخ ارز که از 1000 تومان قبل از تشدید تحریم ها به بالای 3000 تومان در سال های اخیر رسیده است، فرصت تاریخی تشویق صادرات غیر نفتی و کاهش واردات را تجربه کرده است.

براین اساس، تا پایان بهمن ماه 1393، میزان صادرات غیر نفتی کشور به  بیش از  46 میلیارد دلار رسید و نسبت به ارقام سال های قبل افزایش قابل توجهی داشته است. همچنین  میزان واردات نیز به حدود 48 میلیارد دلار کاهش یافته و از ارقام بالای 100 میلیارد دلار در سال های 84 تا 90، به حدود 50 میلیارد دلار کاهش یافته است.

این وضعیت که حاصل تحریم های اقتصادی، نفتی، بانکی و تجاری بوده و موجب رشد نرخ ارز شده است، عملا باعث ایجاد تعادل در بخش تجاری شده و صادرات و واردات را به هم نزدیک کرده است و این تجربه بی نظیر تاریخی در سه دهه گذشته، موجب خواهد شد که به تدریج صادرات غیر نفتی و تولید داخلی تشویق شود و قدرت رقابتی تولید داخلی در برابر اجناس خارجی تقویت شده است.

براین اساس، کارشناسان معتقدند که اقتصاد ایران نباید فرصت تاریخی افزایش نرخ ارز و اثر آن را بر ایجاد تعادل در مخارج کشور، صادرات و واردات، تشویق تولید و صادرات و... را از دست بدهد و دولت نباید برای کاهش نرخ ارز و یا ثبات آن، به بازارها فشار وارد کند بلکه باید متناسب با نرخ تورم داخلی، شاهد رشد نرخ ارز باشیم تا مصرف، واردات، صادرات، تولید ملی و... را متناسب با توانایی ها و ظرفیت های واقعی کشور متعادل سازد و نباید با یارانه دادن به نرخ ارز از محل درآمدها و دلارهای نفتی، مصرف و واردات را به صورت غیر واقعی رشد دهیم و تولید و صادرات را به نفع اجناس و تولید کننده خارجی تضعیف کنیم.

از سوی دیگر، با بهبود سیاست های گمرکی و تجاری، از جمله اصلاح سیستم اظهار واردات و صادرات کالا در گمرک، کاهش موانع و ایستگاه های و ترخیص کالا در مدت 4 روز به جای 37 روز در سال های قبل، بهبود نظام تعرفه ای و ایجاد پنجره تجارت فرامرزی، و ایجاد هماهنگی با سازمان های همجوار گمرک نظیر سازمان های استاندارد و بهداشت، وزارت صنعت، معدن و تجارت و... حجم تجارت کشور رشد کرده است و سرعت تحویل کالا، مواد اولیه و ماشین آلات و تامین نیازهای داخل کشور بهبود یافته است و این موضوعات اجرایی نیز در بهبود وضعیت تجاری کشور اثر بخش بوده است.

 

اگر چه بخش عمده ای از صادرات کشور یعنی حدود 60 درصد را میعانات گازی و محصولات پتروشیمی تشکیل می دهد اما بازهم نسبت به وضعیت صادرات نفت خام و گاز از ارزش افزوده و منافع بیشتری برخوردار است و به تدریج زمینه های رشد صادرات و درآمد ارزی کشور و رشد صنعتی و ارزش افزوده را فراهم خواهد کرد.

 


 

نگاهی به تاریخچه ملی شدن نفت 

در سال ۱۲۸۰ قراردادی توسط دربار به امضا رسید که به قرارداد دارسی معروف شد و به مدت نیم قرن، فصلی از تسلط انگلیس برحیات سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی ایران گشود. قرارداد دارسی به شکلی دیگر در سال ۱۳۱۲ تمدید شد و در مدتی کوتاه، انحصارات کشورهای مرکز با دست اندازی به منابع کشورهای پیرامون به تمرکز تولید و تراکم سرمایه دست یافتند و به مبارزه برای به دست آوردن بازار کار و کالا و سرمایه پرداختند و جنگ جهانی دوم با چنین اهدافی آغاز شد.

حاکمیت مطلق دولت بریتانیا بر صنعت نفت ایران تا اواسط قرن بیستم میلادی بود. با این احوال فقط از واپسین سال‌های جنگ جهانی دوم بدان سو بود که منافع اساساً نامشروع بریتانیا در ایران در روندی تدریجی ولی مداوم از سوی مردم کشور از اقشار مختلف مورد تعرض و انتقاد قرار گرفته و چند سال بعد و در واپسین روزهای دهه ۱۳۲۰ش منجر به ملی شدن صنعت نفت ایران شد که خود البته تحولات سیاسی – اقتصادی قابل توجه و سخت اثرگذار و تعیین کننده‌ای را به دنبال آورد.


کاهش وابستگی دولت به نفت 64 سال پس از نهضت ملی شدن صنعت نفت

در شهریور ۱۳۲۰ کارگران نفت جنوب با توجه به شرایط خاص داخلی و بین‌المللی به سرعت در سندیکای کارگران نفت خوزستان متشکل شدند و با توجه به موقعیت استراتژیک ایران و اهمیت نفت در سرنوشت جنگ، به عنوان وزنه‌ای قابل تامل مطرح گشتند. کارگران نفت جنوب با هدایت شورای متحده مرکزی اتحادیه‌های کارگران و زحمتکشان ایران به مبارزه ادامه دادند و در خوزستان دست به اعتصاب عمومی تیر ۱۳۲۵ زدند.

به تحریک شرکت نفت انگلیس و ایران، پلیس و فرمانداری نظامی دست به کشتار عظیمی در میان کارگران زدند و به بهانه رهبری اعتصاب توسط شورای متحده مرکزی اتحادیه‌های کارگران و زحمتکشان ایران تحت رهبری حزب توده ایران، ۸۳ نفر از کارگران را در کشتار ۲۳ تیر ۱۳۲۵ کشتند. از طرف شرکت نفت انگلیس و ایران شاپور بختیار رییس وقت اداره کار خوزستان طرف مذاکره کارگران جهت خواسته های صنفی کارگران بود. بر اثر مبارزه کارگران برای نخستین بار قانون کار ایران در ایران تصویب گردید.



کاهش وابستگی دولت به نفت 64 سال پس از نهضت ملی شدن صنعت نفت


تداوم مبارزه کارگران و پیوستن مردم به جنبش، به ملی شدن صنعت نفت ایران در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ منجر گردید. با این که در مقابل این مبارزات، کشتارهایی نظیر ۲۳ تیر ۱۳۲۵ و ۳۰ تیر ۱۳۳۱ را تدارک دیدند، خللی در اراده مردم به وجود نیامد. ملی شدن صنعت نفت ایران برای انگلیس غیر قابل تحمل بود. ضربات سنگین ناشی از ملی شدن صنعت نفت برای انحصارات نفتی جبران ناپذیر بود، به ویژه که جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران نیروی محرکه‌ای برای مردم دیگر کشورهای منطقه برای کسب حقوق خود بود.

آنچه بود هم‌زمان با شکل گیری اعتراضات گسترده مردمی که از سوی بسیاری از گروه‌های سیاسی و نیز نمایندگانی از مجلس شورای ملی حمایت می‌شد، انگلیسیان جهت حفظ و تحکیم موقعیت خود در سر پل‌های نفتی ایران بر آن شدند با اعطای برخی امتیازات محدود بر اعتراضات پایان دهند. مهم‌ترین این اقدامات قرارداد گس-گلشائیان بود که به لایحه الحاقی نفت نیز مشهور شده‌است و دولت حاجیعلی رزم‌آرا تلاش فراوان کرد تا بلکه مجلس شورای ملی آن را تصویب کند. اما به رغم تمام فشارها و تهدیدهایی که وجود داشت مجلس شورای ملی آن را رد کرد. مدت کوتاهی پس از آن کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی طرح ملی شدن صنعت نفت ایران در سراسر کشور را به نمایندگان پیشنهاد کرد که پس از کش و قوس‌های متعدد در داخل و خارج از مجلس و بالاخص مدت کوتاهی پس از آن که رزم آرا نخست وزیر وقت در روز چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ از سوی خلیل طهماسبی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام هدف گلوله قرار گرفته و به قتل رسید مورد توجه جدی نمایندگان قرار گرفت.


کاهش وابستگی دولت به نفت 64 سال پس از نهضت ملی شدن صنعت نفت

دکتر محمد مصدق در راس مبارزات مردم ایران قرار داشت. با رشد جنبش، محافل وابسته برای سرکوب جنبش تلاش‌های تازه‌ای را آغاز کردند و هم زمان، فشارهای سیاسی و اقتصادی از جانب انگلیس فزونی گرفت و با اعزام ناوگان جنگی به خلیج فارس، این فشارها ابعاد نظامی یافت. در چنین موقعیتی کارگران با اعتصاب‌ها، موقعیت دکتر مصدق را مستحکم تر کردند. این رشد باعث شد که عناصر سازشکار از صف نیروهای جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران خارج شده و حتی عنوان کنند که حاضرند بر علیه دکتر مصدق با انگلیس کنار بیایند. این افراد بعد از جدا شدن از جنبش، بر علیه نیروهای ترقیخواه به فعالیت گسترده‌ای دست زدند و سرانجام با همکاری محافل وابسته به دنبال چند کودتای نافرجام، ضربه نهایی را در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بر مبارزات مردم وارد آوردند.

بدین ترتیب در فضای سیاسی – اجتماعی بسیار حساس آن روزگار و نهایتاً در روز ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ ماده واحده‌ای راجع به ملی شدن صنعت نفت ایران از تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی گذشت و چند روزی بعد و در آخرین روز سال ۱۳۲۹ هم مجلس سنا مصوبه مجلس شورای ملی را تأیید کرد. بدین ترتیب روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ به عنوان روز تاریخی ملی شدن صنعت نفت ایران در حافظه ملت ایران باقی ماند.

همزمان با تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت ایران از سوی مجلسین شورای ملی و سنا، شرکت نفت ایران و انگلیس از پرداخت سی درصد فوق‌العاده دستمزد کارگران نفت بندر معشور، آغاجاری، لالی و نفت سفید امتناع ورزید و این امر موجب اعتصاب کارگران و اعلام حکومت نظامی در خوزستان شد. با اعزام نیروهای نظامی از اهواز، خرم‌آباد و اصفهان به مناطق مزبور شورش اعتصابیون کمی فروکش کرد لیکن شرکت نفت هنوز حاضر به پذیرش خواستهای اعتصابیون نبود.

کاهش وابستگی دولت به نفت 64 سال پس از نهضت ملی شدن صنعت نفت


در ۸ فروردین ۱۳۳۰ دولت انگلستان اعلام کرد که برای حفظ امنیت صنایع بریتانیا در مناطق اعتصاب‌زده، کشتی‌های "فلامینگو" و "ایلوگوس" را به آبادان فرستاده است. این دو کشتی جنگی، قسمتی از نیروی دریایی انگلستان در خلیج فارس را تشکیل می‌دادند و پایگاه آنها در بحرین بود. در همین ایام شپرد سفیر انگلستان در تهران رسماً از حسین علاء نخست وزیر وقت سؤال کرد که برای حمایت از افراد انگلیسی در مناطق نفت خیز خوزستان چه اقداماتی انجام داده است. در تاریخ ۹ فروردین ۱۳۳۰ نیروهای نظامی در آبادان مردم را به آتش بستند و سه نفر را به قتل رساندند. روز بعد نزدیک به هزار نفر از کارگران لوله نفت به اعتصاب‌کنندگان پیوستند. یک هفته بعد وضع آرام گرفت و تا روز ۱۸ فروردین نزدیک به یک سوم اعتصاب کنندگان به سر کار خود بازگشتند. لیکن در ۲۳ فروردین کارگران بندر معشور و آبادان دست به شورش زدند و این امر منجر به کشته و زخمی شدن چند تن از کارگران شرکت نفت شد.

در پی آن، سومین کشتی جنگی انگلستان "ورن" وارد خلیج فارس شد و ناو جنگی "یویالوس" هم برای پیوستن به گامبیا از مدیترانه حرکت کرد. سفیر انگلستان بار دیگر با علاء ملاقات کرد و او را در جریان اقدامات دولت متبوعش قرار داد.

در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۳۰، آیت‌الله کاشانی بیانیه‌ای منتشر ساخت و از کارگران شرکت خواست تا به شورش خود خاتمه دهند و به کارگران اطمینان داد که انگلیسی‌ها به زودی ایران را ترک خواهند گفت و دولت ایران خسارتهای وارده به آنها را جبران خواهد کرد.

دکتر مصدق نیز در جلسه ۲۷ فروردین مجلس شورای ملی در مخالفت با اعلام حکومت نظامی در خوزستان اظهار داشت دلیل اینکه نمایندگان جبهه ملی از دادن رای به پیشنهاد دولت مبنی بر اعلام حکومت نظامی، خودداری کردند جز این نبود که دولت بدون تحقیق و بدون رسیدگی به این موضوع که آیا این اعتصاب بجاست یا بیجاست آن را اعلام کرد. مصدق سپس بیانیه جبهه ملی را خطاب به کارگران و نصیحت دادن به آنها مبنی بر اینکه دست از اعتصاب کشیده بر سر کار خود برگردند، ایراد کرد. به هر ترتیب با دستگیری تعدادی از سران اعتصاب و سرکوبی شورش کارگران امنیت نسبی برقرار شد و تا روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۳۰ آبادان تنها جایی بود که هنوز اعتصاب در آن ادامه داشت اما به تدریج تعدادی از کارگران به سر کار خود بازگشتند. در این تاریخ سپهبد شاه‌بختی (فرمانده نظامی اعزامی از تهران) در تلگرامی که از استان ششم (خوزستان) به علاء مخابره کرد اظهار داشت: "اعتصاب هنوز در آبادان ادامه دارد ولی در نتیجه اقدامات معموله ۳۷۵۰۰ نفر مشغول کار شده‌اند برای دستگیری محرکین مرتباً اقدام و امروز چهار نفر از مسببین اصلی اعتصاب به نام کروالیان. زواری، آقاداشی و کیهان پناه بازداشت ] شده اند]."

اعتصاب کارگران شرکت نفت اگرچه با تلاش بسیار دولت ایران پایان پذیرفت اما دولت انگلستان همچنان در پی دسیسه و تحریک کارمندان ایرانی شرکت نفت بود به طوری که در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۳۰ سپهبد شاه‌بختی (فرمانده نظامی اعزامی از تهران) در تلگراف خود از استان ششم (خوزستان) به دکتر مصدق نخست وزیر وقت اعلام داشت:

طبق اطلاع واصله کارمندان عالی‌رتبه ایرانی شرکت نفت به تصور اینکه در موقع اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت ممکن است بیکار شوند اظهار نگرانی نموده‌اند گفته می‌شود که این شایعات از ناحیه کارمندان خارجی شرکت نفت می‌باشد.

بعد از کودتا، کنسرسیوم بین‌المللی بر صنعت نفت ایران چیره گشت و با کمک عناصر داخلی به سرکوب خونین تمامی نیروهای ترقی خواه پرداخت. گرچه تنها کلمه ملی برای صنعت نفت باقی ماند و درآمدهای حاصله از آن به انحصارات تعلق گرفت، اما دستاوردهای فکری جنبش ملی شدن صنعت نفت و اندیشهٔ آزادیخواهی و عدالت اجتماعی در تحولات اجتماعی ایران ماندگار گردید.

دوره تاریخی ملی شدن صنعت نفت ایران در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ با تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت به اوج رسید و با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پایان گرفت.

کاهش وابستگی دولت به نفت 64 سال پس از نهضت ملی شدن صنعت نفت