:
كمينه:۱۴.۷۹°
بیشینه:۱۶.۹۹°
Updated in: ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۳
معامله با ایران، تاج زرین دور دوم ریاست جمهوری اوباما

تنها برگ برنده اوباما در دور دوم ریاست جمهوری، فرصت تاریخی توافق با ایران و حسن روحانی است

تاریخ اوباما را فرا می خواند تا ائتلاف حزب جنگ ونتانیاهو را درهم بشکند، درمراسم تحلیف روحانی به وی تبریک بگوید، و برای مذاکرات مستقیم با تهران اعلام آمادگی کند.اگر با ایران به توافق برسد و عدم ساخت سلاح هسته ای تضمین شود، در مقابل هدف دولت روحانی در کاهش تحریم ها نیز محقق خواهد شد و این موفقیت ها، تاج زرین دور دوم ریاست جمهوری اوباما تلقی می شود...
کد خبر: ۱۶۷۹۵
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۹



خبراقتصادی: گزارش ها و مقالات و همچنین اظهار نظرهای متعددی که در هفته های اخیر در ارتباط با عملکرد دولت و کنگره آمریکا در مورد توافق با دولت روحانی رئیس جمهور جدید ایران مطرح شده است، عمدتا نشان می دهد که در داخل امريكا هم اكثرا اتفاق نظر دارند كه آمریکا و غرب بايد با ايران وارد معامله شود و بخاطر جنگ طلبي و جاه طلبي هاي امثال نتانياهو در اسرائيل نبايد فرصت های تاریخی را بسوزانند و ميلياردها دلار هزينه روي دست دولت و مردم آمريكا بگذارند و جهان و منطقه غرب آسیا را دچار مشکلات بسیار کنند...

 پاتریک جی بوچانان در تاریخ 30 ژوئیه  2013 در مقاله ای نوشت: ریچارد نیکسون در دور دوم ریاست جمهوری خود، رسوایی واترگیت را داشت، اما نجات اسرائیل در جنگ یوم کیپور را نیز در کارنامۀ خود ثبت کرد.
رونالد ریگان در دوره دوم ریاست جمهوری خود، ضدیت با ایران را در پیش گرفت، اما معاهده ای هم برای از بین بردن موشک های ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در اروپا، منعقد کرد، لحظۀ "اشک ریختن پای دیوار" برلین و برعهده گرفتن نقش رهبری در پایان دادن به جنگ سرد را نیز تجربه کرد.
بیل کلینتون در دوره دوم ریاست جمهوری خود، ماجرای رسوائی مونیکا را از سر گذراند، اما به معاهده صلح بین ایهود باراک و یاسر عرفات هم نزدیک شد.
اما رسوایی دور دوم اوباما – در ماجرای ادارۀ درآمد داخلی، بنغازی، استراق سمع از آسوشیتدپرس و فاکس نیوز - در مقایسه با استعفای نیکسون و یا استیضاح کلینتون از وزن پائینی برخوردار است و از آنجا که اوباما قرار نیست از یک مجلس جمهوریخواه در مورد موضوعاتی از قبیل اسلحه، عفو، تجارت و یا محرک دوم چیزی به چنگ آورد، پس باید - مانند نیکسون، ریگان و کلینتون – میراث خود را در سیاست خارجی جستجو کند.
دو فرصت مغتنم پیش روی اوباما است و او را فراخوانده اولی، سراب صلح خاور میانه و دومی مذاکره و توافق با حسن روحانی رئیس جمهور منتخب ایران است.



سراب صلح خاور میانه و اوباما


شرط لازم برای رسیدن به هر نوع توافق  میان فلسطین و اسرائیل، خروج "مهاجران" اسرائیلی از کرانۀ غربی، تقسیم بیت المقدس، پذیرش اسرائیل به عنوان یک "کشوریهودی" از سوی فلسطین و انکار "حق بازگشت" اعراب به سرزمین های اشغالی است.
اما نتانیاهو، که بیت المقدس را "پایتخت ابدی ما " می داند و یهودیه و سامره را "سرزمین باستانی ما" قلمداد می کند، خیال تقسیم کردن بیت المقدس و یا ریشه کن کردن مهاجران یهودی را از کرانۀ غربی درسر ندارد
آنهم وقتی که با نقل مکان آنها از غزه توسط آریل شارون با جدیت مخالفت کرده، نتانیاهو اینکار را نمی کند، اگر بخواهد ائتلاف لیکودنیک خود را حفظ کند و سرپا نگاه دارد نمی تواند با اینکار موافقت کند. و اوباما نیز چندان نفوذی در کنگره و یا در پایتخت یعنی بیت المقدس و اسرائیل ندارد که بتواند  نتانیاهو را با زور به انجام کاری که نمی خواهد وادار کند.
از این رو، میراث اوباما در مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین که قرار است هفتۀ جاری، در واشنگتن برگزار شود یافت نمی شود،  بلکه وی باید میراث خود را در وقایع پیش روی ایران جستجو کند یعنی مراسم تحلیف رئیس جمهوری که به زودی جانشین محمود احمدی نژاد می شود.





فرصت مذاکره اوباما و روحانی، بمبی در کار نیست بهبود روابط امکان پذیر است



حسن روحانی با 51 درصد آرا توسط همان گروهی انتخاب شد که در سال 2009 علیه احمدی نژاد رای داده بودند. پیروزی او مرهون حمایت های رؤسای جمهور سابق ایران، یعنی اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی بود. که هر دو از نامزدی در این انتخابات محروم شده بودند.
روحانی عضو تیم بنیانگذاران جمهوری اسلامی و از متحدان نزدیک امام خمینی است. اما به خاطر تعهدات انتخاباتی اش مبنی بر احیای اقتصاد، برداشتن تحریم ها و تعامل مجدد با غرب انتخاب شد.
او به خاطر وعدۀ شرایط بهتر برای همۀ مردم ایران و پایان دادن به انزوای این کشور برندۀ میدان شد.
اما برای دستیابی به این اهداف، تنها راه حل این است که در بحث برنامه هسته ای ایران با اوباما به توافق برسد. و از آنجا که روحانی روزگاری به عنوان مذاکره کنندۀ ارشد هسته ای ایران کار می کرد ، پس به خوبی می داند که چه چیزی مورد نیاز است.
با وجود دهه ها رنجش میان ایران و آمریکا،  عناصر اصلی رسیدن به یک توافق هسته ای میان واشنگتن و تهران فراهم است.
ایران خواستار به رسمیت شناخته شدن حقوق خود، تحت پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای (NPT) برای تحقیقات هسته ای صلح آمیز خود و دستیابی به انرژی هسته ای است و می خواهد تحریم های ایالات متحده و سازمان ملل متحد علیه این کشور لغو شود.
ایالات متحده هم خواستار چیزی بیش از اطمینان زبانی است و اینکه ایران تضمینی جدی و شفاف بدهد که به دنبال ساخت بمب اتمی نیست.



غرب باید از تاسیسات هسته ای ایران  بازرسی های سرزده انجام دهد تا اطمینان حاصل کند که این کشور سرگرم ساخت بمب اتم نیست. بقول ریگان، کار از محکم کاری عیب نمی کند اما این کار چندان غیر ممکن به نظر نمی رسد.
با وجود " عطش"ایران، تهران هیچگاه نه بمبی را آزمایش کرده و نه تاکنون اورانیومی با غنای90 درصد، ومتناسب برای تولید بمب اتمی تولید کرده است، این کشورحتی اورانیوم20 درصدی کافی برای غنی سازی پیشرفته تر و آزمایش یک بمب هسته ای را نیز در اختیارندارد.
پیش بینی اولیه نتانیاهو مبنی بر اینکه ایران "سه تا پنج" سال دیگر تا ساخت بمب اتمی فاصله دارد  در سال 1992 صورت گرفت. از آن زمان به بعد هر ماه می شنویم که بمب ایران به زودی آمادۀ شلیک می شود، اما گوئی  بمبی در کار نیست.

علاوه بر این، آیت اله خامنه ای ساخت و بکارگیری سلاح های هسته ای را مغایر با اصول اسلامی و حرام دانسته است، و سازمان های اطلاعاتی ایالات متحده نیز هیچگاه از اظهارات  2007 و 2011 خود ، مبنی بر اینکه ایران به هیچ وجه قصد ساخت بمب اتمی ندارد باز نگشته اند.
آینده سیاسی روحانی، یعنی برخورداری از حمایت مستمر پیروان ایرانی اش که خواهان تعامل مجدد با غرب و جهان هستند، به این نتیجه بستگی دارد که آیا او می تواند به یک توافق هسته ای دست یابد و تحریم ها را لغو کند یا خیر! واو ازاین نکته ، به خوبی آگاه است.
آنچه روحانی نمی تواند انجام دهد، گذشتن از حق ایران برای دستیابی به انرژی هسته ای و ادامۀ تحقیقات اتمی است. اکثریت ملت ایران بر سر  این دو نکته یعنی انرژی هسته ای و ادامه تحقیقات اتمی همصدا هستند. اما شاید بتواند امکان بازرسی های سرزده از تاسیسات هسته ای ایران را برای غربی ها فراهم سازد، چیزی که باعث می شود تا ادعای ایران به اثبات برسد و معلوم شود که این کشور هیچ برنامه ای برای ساخت بمب اتمی ندارد.
 آمریکا اگر چنین تضمینی را از ایران بگیرد، و بتواند به توافق برسد، در مقابل نیز می تواند تحریم های خود را لغو کند، وهدف دولت روحانی در کاهش تحریم ها نیز محقق خواهد شد و این می تواند تاج زرین دور دوم ریاست جمهوری اوباما تلقی شود




چه کسی می تواند با چنین معامله ای مخالفت کند؟ نتانیاهو و حزب جنگی که می خواهد ایران را تحت فشار قرار دهد! همانطور که در جنگ با آمریکا بسیاری خواستارشکست عراق بودند! و میلیاردها دلار خسارت روی دست عراق و آمریکا و کشورهای غربی گذاشت.
حتی اگر فشار بر ایران، میلیاردها دلار هزینۀ غیر ضروری جنگی دیگر روی دست آمریکا بگذارد نتانیاهو به دنبال فشار بر ایران و عدم توافق با ایران است...!؟
اوباما می تواند، ائتلاف حزب جنگ  و نتانیاهو را در هم بشکند. او باید در مراسم تحلیف روحانی به وی تبریک بگوید، و برای مذاکرات مستقیم با تهران اعلام آمادگی کند و برای پیشبرد این مذاکرات، افراد امنیتی و زبده ای را منصوب کند که خواستار جنگ با ایران نباشند و در عین حال ایران مسلح به سلاح هسته ای را نیز به هیچ وجه مورد قبول ندانند.
 تاریخ اوباما را فرا می خواند و اوباما باید این فرصت را مغتنم بشمارد.