:
كمينه:۲۲.۶۲°
بیشینه:۲۲.۹۹°
Updated in: ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۰

محمدابراهیم یاوری مشاور قالیباف: کنترل نرخ ارز و تورم و مقابله با حیف و میل ها برنامه فوری برای اقتصاد ایران

هدف اول و فوری کنترل نرخ ارز و تورم است که توضیح آن را قبلاً دادم و تردید نکنید که ظرف شش ماه نرخ ارز و تورم کنترل خواهد شد. این راه البته مانند مسکن است که درد بیمار را تسکین می‌دهد تا بعد از آن ببینید که چگونه آن بیمار درمان خواهد شد.
کد خبر: ۱۳۵۹۷
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۲ - ۰۰:۲۸

می گوید شش ماه زمان لازم است تا نرخ ارز کنترل شود و قیمت کالاهای اساسی کاهش یابد. وقتی از وی می پرسیم با چه برنامه ای می خندد و تذکر می دهد که بنده نباید ریز برنامه ای که دارم را شرح دهم. همراه اقتصادی محمد باقر قالیباف، شهردار تهران است. قالیباف اگرچه با شعار دولت جهادی پا به عرصه انتخابات گذاشته اما شاخص ترین شعارهای وی رفع مشکلات اقتصادی در مدت دو سال است. ظاهرا قراراست محمد ابراهیم یاوری، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی وی را در پیشبرد اهداف اقتصادی اش یاری دهد. برهمین اساس به سراغ این مدیر اقتصادی ستاد انتخاباتی قالیباف رفتیم تا از ریز برنامه های اقتصادی دولت جهادی قالیباف در صورت نشستن بر کرسی ریاست جمهوری مطلع شویم. یاوری از برنامه های اقتصادی قالیباف گفت و نکته ای که بیشتر به آن تاکید داشت به توقف توجه ویژه به خودروسازها بود. درعین حال این استاد دانشگاه شهید بهشتی معتقد است ایشان(قالیباف) برای مبارزه با «میل‌ها» که همان مبارزه با مفاسد اقتصادی است و جلوگیری از «حیف‌ها» برنامه خواهد داشت.البته تعریف حیف ها و میل ها از زبان یاوری شنیدنی است که در ادامه می خوانید:

اگر آقای قالیباف رئیس جمهور شوند چه برنامه ای برای رفع مشکلات اقتصادی کشور دارند؟

برنامه‌ای که آقای قالیباف در نظر دارد، در دو مرحله اجرا می‌شود؛ مرحله اول به این صورت است که ابتدا در خصوص اقتصاد باید به یک ثباتی رسید و راهکارهایی را اندیشید تا اندک‌اندک آرامش اقتصادی در کشور ایجاد شود. برای دستیابی به این آرامش به چند متغیر اقتصادی نیاز است. از جمله این متغیرها این است که نرخ ارز باید کنترل شود بنابراین تیم اقتصادی آقای قالیباف در حال تهیه برنامه‌ای برای کنترل نرخ ارز هستند. از طرف دیگر باید گرانی‌های افسارگسیخته و تورم افسارگسیخته‌ای که بازار را درگیر کرده است، کنترل شود. همچنین باید با ترفندهای اقتصادی، مشکلات بیکاری و معضلات تولید برطرف شود. این از جمله برنامه‌های کوتاه‌مدت اقتصادی است که تیم اقتصادی آقای قالیباف در حال تهیه آن هستند و امید است که در صورت انتخاب ایشان این برنامه‌ها تا پایان سال 92 پاسخگوی مشکلات اقتصادی باشد. به عبارتی این برنامه‌ها در طول شش ماه می‌تواند کشور را از جمله مشکلاتی که بیان شد، تا حدودی رهایی بخشد.

یعنی آقای قالیباف بازگرداندن آرامش را مساله اصلی اقتصاد کشور می دانند؟

این تأکیدی که بنده به بازگرداندن آرامش به مردم و کشور دارم و معتقدم که راهکارش کنترل نرخ ارز و کاهش قیمت کالاهای اساسی است، به این دلیل است که جمعیت کثیری از مردم کشور ما در رفع نیازهای اولیه زندگی خود با مشکل مواجه هستند و بنده فکر می‌کنم تا زمانی که دولت نتواند آرامش را به مردم بازگرداند، این مشکلات معیشتی و اقتصادی برای همیشه دغدغه اصلی ذهن مردم باقی خواهد ماند و این تنش‌های روحی و روانی بر نهاد خانواده و روابط اجتماعی مردم تأثیرگذار خواهد بود و قطعاً جامعه را دچار آسیب‌های روانی و اجتماعی عدیده‌ای خواهد کرد، بنابراین نظر آقای قالیباف و تیم اقتصادی همراهشان این است که در صورت انتخاب به وسیله مردم به صورت اورژانسی و فوری این مشکلات باید رفع شود.

این برنامه که کوتاه مدت است پس برنامه بلند مدت آقای قالیباف برای اقتصاد کشور چیست؟

در این مرحله رفع مشکلات بخش‌ها مدنظر است که عبارتند از: رفع مشکلات بخش‌های کشاورزی، صنعتی، انرژی و سایر بخش‌هایی که اقتصاد با آنها درگیر است. اگر این بخش‌ها اولویت‌بندی شوند، اولویت اول بخش‌های صنعت، کشاورزی، نفت و انرژی خواهد بود.

فکر نمی کنید این مواردی که شما از آنها به عنوان برنامه یاد می کنید مواردی است که تمام کاندیدها برای رفع مشکلات آنها وعده هایی داده اند و لذا برنامه آقای قالیباف ویژگی خاصی ندارد؟

درست است برای رفع مشکلات هرکدام از این بخش‌ها همه کاندیداهای محترم راه‌حل دارند و آقای قالیباف هم راه‌حل و راهکارهایی را برای رفع مشکلات این بخش‌ها دارند اما راه‌حل‌های تیم اقتصادی آقای قالیباف بیشتر عملکردی و واقعی است و راه‌حل شعاری در این زمینه نداریم.

چرا فکر می کنید برنامه های آقای قالیباف شعاری نیست؟

 اگر ساده بخواهم این موضوع را توضیح دهم، در واقع باید بگویم که در طول 50 سال گذشته همواره مردم درگیر کمبودهای اقتصادی بوده‌اند که طبیعتاً در 50 سال پیش وسایل ارتباط‌جمعی نبوده است و اکنون وسایل ارتباط‌جمعی در حوزه اطلاع‌رسانی هست و دولت می‌تواند برای رفع این کمبودها از این وسایل اطلاع‌رسانی استفاده کند که تاکنون این اقدام صورت نگرفته است. دلیل این عدم کنترل بازار و وجود کمبودهای اقتصادی در عدم تعادل بازار شاید بی‌تدبیری مدیران است و یا می‌تواند به این دلیل باشد که مدیران درگیر برنامه‌هایی می‌شوند که غیرواقعی و تخیلی است، در صورتی که آقای قالیباف یک برنامه ساده در این‌خصوص دارند و آن هم انتقال اطلاعات است. ما معتقدیم که در بخش کشاورزی و صنعت با انتقال اطلاعات جلوی هزینه‌هایی که بی‌جهت صرف می‌شود، گرفته خواهد شد.در حال حاضر در بحث مدیریتی کشور این‌گونه است که جلوی «میل‌ها» گرفته می‌شود ولی جلوی «حیف‌ها» گرفته نمی‌شود؛ به این معنی که اگر کسی اختلاس کند، به شدت با او برخورد می‌شود ولی اگر کسی میلیاردها تومان از پول کشور را در چارچوب قوانین هدر و به باد بدهد، با او برخوردی نخواهد شد.

منظور شما تاخیرهای زیاد در اجرای پروژه های توسعه ای و عمرانی کشور است؟

دقیقا؛ متأسفانه اکنون مثال‌های بسیاری در این‌خصوص می‌توان آورد از جمله حجم وسیعی از پروژه‌های نیمه‌تمام که هزاران میلیارد تومان صرف این پروژه‌ها شده است ولی به بهره‌برداری نرسیده‌اند و مدیران این پروژه‌ها را هیچ‌کس نمی‌تواند توبیخ کند. این پول‌ها «حیف» شده‌اند و بنابراین در حال حاضر در کشور، قانونی برای مبارزه با این دسته از اقدامات وجود ندارد در حالی که قوانین بسیار سختگیرانه‌ای در چارچوب مبارزه با مفاسد اقتصادی برای رشوه‌گیران و کسانی که اختلاس می‌کنند، وجود دارد. این در حالی است که هزینه‌ای که بعضی‌ها در چارچوب قوانین و مقررات به باد داده‌اند، شاید هزاران برابر اختلاس‌ها یا رشوه باشد. تاکنون متأسفانه هیچ مدیر پروژه‌ای برای اینکه یک پروژه سه‌ساله را بعد از 15 سال هنوز به اتمام نرسانده، توبیخ نشده است. در حالی که به اعتقاد ما این مدیر و یا مشابه آن باید بازخواست شود. در واقع حتی باید برای این‌گونه اقدامات دادگاه تشکیل شود. در این دادگاه فرد خاطی از خود دفاع می‌کند و اگر دلایل قانع‌کننده داشت که تبرئه می‌شود و مسئولان هم به دنبال رفع آن دلایل قانع‌کننده خواهند رفت.

مثالی هم در این خصوص دارید؟

 برای مثال درخصوص تونل رسالت زمانی که آقای کرباسچی، شهردار وقت مناقصه آن را برگزار می‌کند، یک شرکت فرانسوی پیشنهاد می‌دهد که با دریافت 15 میلیارد تومان، سه‌ساله این تونل را تحویل دهد و از طرفی یک شرکت ایرانی پیشنهاد می‌دهد که با دریافت 9 میلیارد تومان، چهارساله این تونل را تحویل دهد. حال اگر آقای کرباسچی ساخت تونل را به شرکت فرانسوی می‌سپرد، قطعاً برای این تصمیم‌گیری هم محاکمه می‌شد. به هرحال ایشان پروژه را به شرکت ایرانی می‌سپرد و شما می‌دانید که این پروژه 11 سال زمان برده است و 72 میلیارد تومان هم برای آن هزینه شده است. بنابراین می‌بینید که اگر حتی 50 میلیارد تومان هم به فرانسوی‌ها داده می‌شد و در عوض این پروژه سه‌ساله به اتمام می‌رسید، صدها میلیارد تومان سود نصیب کشور می‌شد چرا که با اتمام سریع این پروژه، هم بنزین کمتری مصرف می‌شد، هم آلودگی هوا کاهش پیدا می‌کرد و وقت مردم هم کمتر هدر می‌رفت اما هیچ‌کس این پرسش‌ها را مطرح نکرد که چرا پروژه 15 میلیاردی سه‌ساله، باید با صرف 72 میلیارد تومان و 11ساله تمام شود؟ متأسفانه مشابه این پروژه، هزاران نمونه در کشور وجود دارد. از جمله پروژه‌های نیمه‌تمام، کارخانجات نصفه‌کاره، سوله‌هایی که تا نصفه ساخته شده و در بیابان رها شده‌اند و حتی زمین‌های کشاورزی که نیمه‌کاره رها شده‌اند اما متأسفانه تاکنون هیچ مدیری به‌خاطر این بی‌تدبیری‌ها مؤاخذه نشده و مورد سؤال قرار نگرفته است. شاید علت بسیاری از این عدم پیشرفت در کارها در این سؤالات پیدا می‌شد و کشور فکری برای رفع آن می‌کرد.

خب تیم اقتصاد آقای قالیباف برای رفع این مشکل چه برنامه ای دارد؟

در واقع تیم اقتصادی آقای قالیباف به دنبال دست یافتن به موانع عدم پیشرفت کارها و رفع آن هستند. اگر بخواهیم در یک جمله برنامه آقای قالیباف در این‌خصوص را شرح دهیم، این‌گونه می‌شود که ایشان برای مبارزه با «میل‌ها» که همان مبارزه با مفاسد اقتصادی است و جلوگیری از «حیف‌ها» برنامه خواهند داشت. در اولویت‌بندی هم ضرورتاً اول باید جلوی «حیف‌ها» گرفته شود و پس از آن با «میل‌ها» مبارزه شود. بنابراین ما قصد داریم به دنبال رفع مشکلات و موانع بر سر راه پیشرفت پروژه‌ها باشیم و اگر همین کار را با موفقیت انجام دهیم، بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد. بنابراین در این حوزه برنامه آقای قالیباف ساده و در عین حال عملکردی است و ما برنامه شعاری و تخیلی در این زمینه نداریم.

نگاه دولت آقای قالیباف به بخش خصوصی چگونه است؟

اعتقاد ما بر این است که دولت را نباید درگیر کرد. ما سه وظیفه برای دولت تعریف کرده‌ایم که عبارتند از: دولت مسئول امنیت داخلی و خارجی کشور و مردم است، دولت مسئول تأمین رفاه اجتماعی مردم به جهت روابط انسانی داخل کشور است و در نهایت دولت مسئول کنترل و اداره بنگاه‌های دولتی است برای رسیدن و تحقق دو مسئولیت ابتدایی که بر دوش دولت است. متأسفانه دولت در حال حاضر دو مسئولیت اصلی و ابتدایی خود را رها کرده است و تنها به مسئولیت سوم که اداره بنگاه‌هاست، توجه نشان داده است. به این معنی که در حال حاضر دولت تبدیل به یک دولت بنگاه‌دار قدرتمند و انحصارطلبی شده که در مواردی هم که انحصار کامل ندارد، رقیب بخش خصوصی می‌شود و شاید بتوان این عبارت را به کار برد که در واقع به نوعی کلاه بخش خصوصی را برمی‌دارد که این مورد دقیقاً برخلاف تمام مقررات موجود است. برای مثال دولت کارخانه‌ای را به بخش خصوصی واگذار می‌کند و قاعده بر این است که باید قبل از واگذاری و پس از آن تمام شرایط واگذاری را حفظ کند ولی متأسفانه مثلاً پس از تحویل کارخانه به بخش خصوصی اجازه وارد کردن مواد اولیه را نمی‌دهد و یا به فلان کارخانه دولتی که مواد اولیه وارد می‌کند، دستور می‌دهد که به کارخانجات بخش خصوصی مواد اولیه ندهند. این در واقع شرایط نابرابری است که دولت به‌وجود آورده است و خود را رقیب بخش خصوصی کرده است. به عبارت بهتر دولت برنامه‌ریزی می‌کند که بخش خصوصی نتواند در اموراتش موفق شود.

برنامه شما برای کاهش تصدی گری دولت چیست؟

به اعتقاد ما دولت باید تنها بنگاه‌های بزرگ ملی را اداره کند و درخصوص بنگاه‌های کوچک خود را رقیب بخش خصوصی نبیند و در واقع بسترهایی را در نظر بگیرد که انجام امورات بخش خصوصی تسهیل شود و به این بخش کمک کند. این مواردی که بیان شد، سبب شده که در بخش‌های کشاورزی، صنعت و نفت شاهد تناقضات در سیاست‌ها باشیم. برای مثال در بخش خودروسازی داخلی دولت تمام حمایت‌های تعریف شده و نشده خود را معطوف این بخش کرده است از جمله نرخ ارز دولتی، وام‌های بدون وثیقه، وام بانکی، ایجاد انحصار و عوارض سنگین برای خودروهای خارجی اما با وجود تمام این حمایت‌ها شاهد آن هستیم که این صنعت روز به روز عقب افتاده است. اکنون و پس از 30 سال حمایت از این بخش، مدیران بی‌کفایت این بخش معتقدند که برای مقابله با شورای رقابت که یک نهاد قانونی است، باید تمام اصول انسانی که برای حفظ جان انسان‌هاست را زیر پا بگذارند. می‌بینید که نگاه یک خودروساز به حفظ جان انسان‌ها تا چه اندازه نگاه غیرانسانی است. بنابراین به اعتقاد بنده این یک ننگ است برای مملکتی که اسلامی است و 2500 سال قدمت دارد. در واقع این نتیجه حمایت‌های بی‌شائبه‌ای است که دولت در طول 30 سال از بخش خودروسازی کرده است و اکنون این صنعت مواردی که برای حفظ جان انسان‌هاست و در دنیا خودرویی بدون این امکانات وجود  ندارد را به خریدار ماشین‌ها به صورت انتخابی می‌فروشد.

چرا فکر می کنید برخی از خودروسازهای ایرانی نگاه غیر انسانی دارند؟

سالها پیش در جایی خانم ابتکار به عنوان معاون محیط‌زیست آقای خاتمی اظهار داشتند که 50 هزار مرگ زودرس در تهران داریم که بر اثر آلودگی هوایی است که مسبب 80 درصد آن، خودروسازان داخلی هستند. حتی خاطرم هست که بنده در جلسه‌ای که برای افزایش قیمت بنزین در زمان آقای خاتمی برگزار شده بود، به این صحبت خانم ابتکار اشاره کردم و گفتم که صنعت خودروسازی برای حفظ شغل چند هزار آدم شاغل در این صنعت، سالانه چند هزار جان آدمی را می‌گیرد و به شاغلان خود هدیه می‌دهد. این عمق فاجعه‌ای است که در کشور ما به دلیل بی‌کفایتی برخی مدیران به وقوع پیوسته است. نگاه غیرکارشناسی و مافیایی به صنعت و بخش‌های مختلف، نتیجه‌ای هم به‌جز این فجایع در پی نخواهد داشت.

آقای قالیباف گفته‌اند که برای وضعیت اقتصادی کشور یک برنامه دوساله دارند یعنی ایشان دوساله می‌توانند این حجم مشکلات اقتصادی را حل کنند؟

اگر این موضوع را حمل بر این نکنید که من قصد دارم از آقای قالیباف به سبب اینکه در تیم مشاوران ایشان هستم دفاع کنم، می‌توانم ادعا کنم که ایشان در بین کاندیداهای این دوره از همه بیشتر بر اقتصاد و مباحث پیرامون آن مسلط هستند. کارنامه ایشان در شهرداری و نیروی انتظامی نشان از دیدگاه توسعه‌ای و قدرتمند ایشان دارد و قطعاً نگاه ایشان به اقتصاد هم توسعه‌ای خواهد بود. در کشورهای خارجی و توسعه‌محور زمان بسیار پراهمیت است و اگر نتوانند پروژه‌هایشان را به اتمام برسانند محاکمه خواهند شد و هیچ دلیلی از جمله گران شدن و تغییر قیمت و مواردی از این دست را نمی‌پذیرند. بنابراین وقتی نگاه توسعه‌ای باشد و البته نظارت هم وجود داشته باشد دیگر آن «حیف‌هایی» ‌که قبلاً به آن اشاره کردم وجود نخواهد داشت. در اقتصاد یکسری اگسترنالیت‌های پنهان وجود دارد و هر حرکتی عواقب مثبت و منفی خواهد داشت. بنابراین اگر بخواهیم سودآوری مثلاً‌ تونل تولید را حساب کنیم یکی از موارد جلوگیری از اتلاف میلیاردها ساعت از زمان است یا جلوگیری از اتلاف میلیاردها لیتر بنزین است یا جلوگیری از میلیاردها متر مکعب آلودگی CO2 است. بنابراین قبل از انجام یک پروژه و تصمیم به اجرای آن باید تمام این موارد لحاظ شود. چنانچه آقای زنگنه در زمان خود فکر تحریم‌ها را کرده و سه پالایشگاه ساخته بود، اکنون بسیاری از مشکلات ما در مواجهه با تحریم‌ وجود نداشت. بنابراین اگر ایشان جنبه‌های مثبت ساخت پالایشگاه را محاسبه می‌کردند، دیگر ادعا نمی‌کردند که ساخت پالایشگاه به‌صرفه نیست. این‌ها ضعف مدیریتی و عدم تدبیر است. بنابراین کشوری که تنها راه نجاتش نگاه توسعه‌ای است، باید یک فرد توسعه‌ای به‌عنوان رئیس‌جمهورش باشد.

 آقای یاوری ممکن است که درخصوص طرح دوساله حل مشکلات اقتصادی آقای قالیباف توضیح دهید؟

این دو سال در برنامه ایشان به بخش‌های مختلف تقسیم می‌شود و پایان ساماندهی این طرح دو سال است ولی این طرح از روز اول آغاز به کار دولت شروع خواهد شد چرا که هدف اول و فوری کنترل نرخ ارز و تورم است که توضیح آن را قبلاً دادم و تردید نکنید که ظرف شش ماه نرخ ارز و تورم کنترل خواهد شد. این راه البته مانند مسکن است که درد بیمار را تسکین می‌دهد تا بعد از آن ببینید که چگونه آن بیمار درمان خواهد شد. درواقع با کاهش قیمت ارز و گرانی، سیستم کنترل خواهد شد و پس از ایجاد یک ثبات نسبی وارد مراحل بعدی می‌شویم ولی قبل از شروع آن باید اشاره کنم که برنامه اقتصادی، داده‌های صحیح می‌خواهد و چون ما در حال حاضر در دولت نیستیم به این داده‌ها دسترسی نداریم و تنها با عقل و منطق خود آنها را برآورد می‌کنیم مثلاً در حال حاضر نرخ تورم در کالاهای اساسی بالای صددرصد است و ما تردیدی در این خصوص نداریم اما سایر داده‌ها را نداریم که بتوانیم بر مبنای آن به صورت جزئی برنامه‌ریزی اقتصادی کنیم. یکی دیگر از معضلات کشور این است که بیشتر دولت‌ها درخصوص نرخ تورم به مردم دروغ می‌گویند ولی از اهداف آقای قالیباف این است که آمار را به مردم صریح و درست منتقل کنند. درواقع ایشان می‌خواهند این اعتمادی که در مردم از بین رفته را بازگردانند. به عبارت بهتر در این سال‌ها دولت به مردم به دروغ اعلام کرده است که نرخ تورم مثلاً 20 درصد است و خودش هم این دروغ را باور کرده و با نرخ تورم 20 درصد برنامه‌های اقتصادی را تدوین می‌کند که این درواقع یکی از بزرگترین مشکلات حال‌حاضر اقتصاد ماست. بنابراین تا زمانی که به آمار و اطلاعات دقیق دسترسی نداشته باشیم، نمی‌توانیم جزئیات برنامه‌ها را تهیه و تدوین کنیم. مثلاً درخصوص میزان افتتاح پروژه‌ها در زمان آقای احمدی‌نژاد باید بررسی شود که آیا همه این پروژه‌ها به صورت کامل در زمان ایشان افتتاح شده یا مثلاً 70 درصد در دولت‌های قبلی ساخته شده است و 30 درصد در دولت ایشان افتتاح شده است. آقای احمدی‌نژاد تمام طرح‌های نیمه‌ساخته دولت قبلی را به اسم خودشان افتتاح کرد. از طرف دیگر تمامی پروژه‌هایی را که در زمان خودشان شروع شد هنوز در نقطه صفر قرار دارد؛ به این معنی که دولت بعدی در این خصوص با مشکلات بسیاری مواجه است یعنی باید حجم وسیعی از پروژه‌ها و طرح‌هایی را که در نقطه صفر هستند به اتمام برساند. این اتفاق در شهرداری هم افتاد و ما درواقع پروژه‌های صفر درصدی زمان ایشان را شروع کردیم.

منبع: خبرآن لاین - آذرجزایری