اما درباره استراتژی دوم که تبدیل نمایشگاه بینالمللی شهر آفتاب به شهر نمایشگاهی است. شما بهتر میدانید که امروز در جهان دیگر نمایشگاه های فیزیکی پاسخ گوی مخاطبان نیستند و دنیای مجازی بخشی از فضای نمایشگاه ها را در جهان پرکرده است. ما به این نتیجه رسیدیم که جاذبه های مختلفی اعم از تجاری ، گردشگری، ورزشی، فرهنگی، خدماتی و هرآنچه که ممکن است در اینجا اتفاق بیفتد. خوشبختانه این مسئله در دستور کار شورای شهر و شهرداری تهران قرار گرفت و هم اکنون ساخت سه هتل پنج ستاره در شهر آفتاب قرار دارد. دومرکز تجارت جهانی و یک سیتی سنتر در اندازه های بین المللی در دستور کار شهر افتاب قرار گرفته است. شهربازی، پیست دوچرخه سواری، باشگاه ورزشی و پارک آبی و حتی بازرهای سنتی در دستور کار شهر آفتاب قرار گرفته است. همچنین شوروم هایی که صاحبان برندهای مهم بتوانند کالاهای خودشان را به صورت دائمی به نمایش بگذارند. و همچنین ساخت یک مرکز بسیار بزرگ همایش های بین المللی در ضلع غربی نمایشگاه نمایشگاه در دستور کار قرار دارد. به طور خلاصه ما در این استراتژی می خواهیم به تمام نیازهای یک مراجعه کننده به شهرآفتاب یک پاسخ مناسب داشته باشیم.
استراتژی سوم که به نظر من
بسیار مهم است ایجاد منطقه آزاد تجاری و یا منطقه ویژه اقتصادی در تهران و
در حوزه جغرافیایی شهر آفتاب است. همانطور که عرض کردم تهران فقط پایتخت
سیاسی ایران نیست بلکه پایتخت اقتصادی نیز هست. بیش از 55 درصد مراودات
مالی و اقتصادی کشور در تهران به صورت مستقیم انجام می شود. و مرکز تصمیم
گیری بیش از 20 درصد مراودات مالی سایر استانها در تهران است.
بنابراین
برای استفاده از این پتانسیل بالقوه نیاز به ایجاد منطقه آزاد تجاری و یا
منطقه ویژه اقتصادی در تهران داریم . ما در تهران نیاز به یک بندر داریم و
حال که بندر آبی مقدور نیست چرا یک بند در خشکی برای آن ایجاد نکنیم؟ در
این منطقه ویژه اقتصادی برای ورود و تردد شرکتهای خارجی و کالاها و
ماشینآلات و خدمات بینالمللی نیاز به تشریفات گمرکی و اخذ ویزا نخواهد
بود. امروز بزرگترین مانع عدم حضور صاحبان صنایع بزرگ دنیا در ایران نبود
یک منطقه آزاد تجاری در تهران است.
با این اقدامات وعملی شدن این
استراتژی ها شهرآفتاب مرکز گفتگوهای اقتصادی ایران و جهان و یک منبع درامد
پایدار برای شهرداری و دولت خواهد شد. خوشبختانه این مسئله توسط شهردار
محترم به استحضار ریاست محترم جمهوررسیده است و ریاست محترم جمهورهم با نظر
موافق به نهادها ها و سازمان های مربوط ارجاع داده اند تا کار مطالعاتی
این سه استراتژی انجام شود.
در خصوص استراتژی سوم آقای رئیس جمهور این
موضوع را به آقای دکتر بانک ریاست محترم مناطق آزاد تجاری ارجاع و دستور
داده اند تا کارمطالعاتی ایجاد منطقه آزاد تجاری را شروع کنند. همچنین رئیس
جمهور در خصوص انتقال نمایشگاه های پرمخاطب دستور لازم را به وزیر محترم
صنعت و معدن صادر کرده اند و از شهرداری تهران خواسته اند هرچه سریع تر
نسبت به تکمیل مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب اقدام کنند. در صورت تحقق این
استراتژی ها ما شاهد سرازیر شدن سرمایه ها به جنوب تهران خواهیم بود و این
موجب آبادانی و رونق جنوب تهران و کم شدن فاصله طبقاتی خواهد شد.
در
کنار این موضوعات شما اگر خوب دقت کرده باشید ما نیاز به یک مرکز پدافند
غیر عامل داریم که بحران های غیرمترقبه و حوادث طبیعی را بتوانیم مدیریت
کنیم که هیچ جایی به اندازه مرکز نمایشگاهی شهر آفتاب مناسب چنین مرکزی
نیست.
ما ازدولت، وزارت صنایع و وزارت کشور انتظار داریم داریم همچنان که شورای شهر و شهرداری تمام جدیت خود را برای آباد کردن کردن شهرآفتاب به کار گرفته اند آنها هم به کمک ما بیایند و ما اعلام آمادگی می کنیم تا با دولت در این مورد تعاملاتی داشته باشیم. به نظر من شهر آفتاب دیگر متعلق به شهرداری نیست. متعلق به ملت ایران ومردم تهران است و طبیعتا همه مسئولین و دست اندرکاران اعم از دولتی و خصوصی و مجریان بخش خصوصی لازم است دست به دست هم دهند تا این پتانسیل بالقوه را بالفعل کنیم.
درباره انتقاداتی که گاها از شهرآفتاب درباره کمبود امکانات رفاهی می شود چه نظری دارید؟
ما کم و کاستی ها را می پذیریم و از انتقادات سازنده هم فرار نمی کنیم.
اما شهر آفتاب نوپاست و ممکن است کم وکاستی های داشته باشد. نکته دیگر
اینکه دوشخصیت حقوقی در نمایشگاه شهرآفتاب فعالیت می کنند. یکی سازمان
سرمایه گذاری و مشارکت های مردمی که وظیفه ساخت وتوسعه شهر آفتاب را بر
عهده دارد و دیگری شرکت بهره برداری نمایشگاه شهر افتاب است که بنده مدیر
عامل شرکت بهره برداری هستم. یعنی عملا آنچه سازمان مشارکت های مردمی می
سازد و در اختیار ما قرار می دهد بهره برداری می کنیم. هنوز به صورت رسمی
بخشی از سازه های سازمان مشارکت های مردمی به ما تحویل نشده است از جمله
رستوران که بزرگترین آشپزخانه صنعتی تهران است و قرار است تا پایان سال
تحویل شود و از طبقه زیر همکف سالن ملل به آنجا منتقل شود. در بودجه سال 98
تمام این موارد پیش بینی شده و انشالله در تلاش هستیم این کم و کاستی ها
را برطرف کنیم. بسیار خوشحال خواهیم شد دست اندرکاران صنعت نمایشگاهی در
گفت وگو های رودررو اشکالات و کاستی ها را به ما تذکر دهند. ما همواره تمام
تلاش خود را کرده ایم بهترین سرویس را مجریان نمایشگاه های مختلف ارائه
دهیم. همواره سعی کرده ایم نگذاریم هزینه اجرای نمایشگاه های آنها بالا
برود. زیرا معتقد هستیم نمایشگاه ها نقش حمایتی در اقتصاد دارند. ما باید
با خود، با جامعه با مردم و با دولت تعیین تکلیف کنیم که آیا نمایشگاه ها
نقش حمایتی در اقتصاد دارند یا نقش درآمد زایی؟ اگر تصور این باشد که
نمایشگاه ها یک بنگاه اقتصادی هستند برای کسب درآمد، طبیعتا نود درصد
درآمدهای حاصل از برگزاری نمایشگاه ها نصیب دیگر بنگاه های اقتصادی دولتی و
خصوصی می شود و عملا به حساب نمایشگاه ها واریز نمی شود. تمام شرکت
کنندگان و بازدیدکنندگان و عوامل نمایشگاه ها را می توان یک گردشگر دانست
که هزینه اقامت آنها به حساب هتل ها واریز می شود. هزینه حمل و نقل از
هواپیما تا اتوبوس و بخش تغذیه نیز همینطور و نمایشگاه هیچ انتفاعی از این
بخش ها ندارد. در درآمد بخش غرفه سازی نمایشگاه ها نیز نمایشگاه هیچ سهمی
ندارد. می توان گفت 90 درصد در آمد های حاصل از برگزاری نمایشگاه به حساب
سایر بخش ها واریز می شود پس طبیعتا درآمد های حاصل از نمایشگاه در سرجمع
درآمدهای کشور سرشکن می شود. معنا و مفهموم این امر این است که دولت باید
همه نمایشگاه ها را مورد حمایت قرار دهد. و اگر یارانه ای می دهد به همه
نمایشگاه ها بدهد. شما اگر دقت کرده باشید در طول 48 سال گذشته تمام هزینه
های نمایشگاه بین المللی تهران را تامین کرده است و به شدت هم برای
برگزاری نمایشگاه ها از آن حمایت می کند.خوب بخش خصوصی از کجا و چطور باید
حمایت بشود؟
یکی از اشکالات جدی این است که از میان 32 سایت نمایشگاهی
کشور تنها یک سایت نمایشگاهی از بودجه عمومی دولت استفاده می کند. و باقی
نمایشگاه ها خودشان باید کسب درآمد کنند. آیا به نظر شما این یک نوع رقابت
دولت با بخش خصوصی نیست؟ من معتقدم این یک رقابت کاملا نابرابر دولت با بخش
خصوصی در برگزاری نمایشگاه ها است.
شما اگر دقت کرده باشید همه
امکانات و حمایت ها در اختیار یک سایت است در حالی که نمایشگاه ها نقش
درآمدی ندارند بلکه نقش حمایتی دارند و از تولید ، تجارت ، توسعه صادرات از
صنعت و در نهایت از اقتصاد کشور حمایت می کنند. دیگر سایت ها چطور می
توانند با دولت رقابت کنند؟ شما اگر ضعف و کاستی هایی در برگزاری نمایشگاه
هها می بینید به این نکته هم توجه کنید که از هیچ حمایتی برخوردار نیستند.
نه شهرآفتاب، نه خراسان، نه تبریز، نه اصفهان، نه شیراز و نه هیچ سایت دیگر
از بودجه دولتی استفاده نمی کنند. در حالی که 48 سال است که از بودجه
عمومی کشور صرف یک نمایشگاه می شود. بعد می پرسند چرا دیگر نمایشگاه ها در
سراسر کشور زیان ده هستند. با توجه به نقش حمایتی نمایشگاه ها از اقتصاد
همه نمایشگاه ها باید به یک میزان از حمایت دولت بهره مند شوند و یک
نمایشگاه نباید از یک تبعیض و رانت آشکار اقصادی بهرمند باشد. تا زمانی که
دولت حامی یک نمایشگاه باشد باقی نمایشگاه ها رشد نخواهند کرد و تا زمانی
که دولت رقیب بخش خصوصی باشد بخش خصوصی رشد نمی کند. ما شاهد هستیم که بخش
دولتی بعد از این همه سال برگزاری نمایشگاه نتوانسته است یک برند شاخص بین
المللی تولید کند و یک نمایشگاه را بتواند در حداقل منطقه برند کند و شعبه
ای از آن را درجایی برگزار کند چرا که یکی از وظایف اصلی نمایشگاه ها برند
سازی است. به طوری که حتی کشور ترکیه که دیرتر از ما وارد صنعت نمایشگاهی
شد از ما در این مورد پیشی گرفته است. نتیجه و خروجی این حمایت 48 ساله از
نمایشگاه بین المللی تهران چه بوده است؟ حرف ما این است که اگر نمایشگاه
شهر آفتاب را بسازیم و تکمیل کنیم و همه حمایت کنیم می تواند برند سازی کند
چون اساس این نمایشگاه بر روی استانداردهای بین المللی بنا شده و بروزترین
امکانات در آن پیش بینی شده است. به شرطی که حمایت عادلانه باشد و نسبت به
نقش نمایشگاه ها در سراسر کشور تقسیم شود و تبعیض در میان نباشد.
و صحبت پایانی با خوانندگان
این عظمتی که شما اینجا شاهد هستید هنوز 21
درصد از پروژه نمایشگاه شهر افتاب است. اگر همین 21 درصد را انشالله
سازمان سرمایه گذاری تا پایان سال به ما تحویل دهد حتما شاهد سرویس دهی و
امکانات رفاهی بیشتری در نمایشگاه خواهید بود. و بهترین خدمات را به
مجریان، مشارکت کنندگان و بازدیدکنندگان ارائه خواهیم داد. از همین جا دعوت
می کنم از برگزارکنندگان و انجمن برگزارکنندگان نمایشگاه های بین المللی
به شهر آفتاب و به آنها می گویم شهر آفتاب متعلق به آنهاست و آینده صنعت
نمایشگاهی در شهر آفتاب است. به اعتقاد من با توجه به تجربه چند ده ساله
صنعت نمایشگاهی باید به طور کامل به بخش خصوصی واگذار شود چرا که هر جا بخش
خصوصی ورود پیدا کرده است شاهد رونق و آبادانی بوده ایم. ما در میان
برگزارکنندگان کسانی را داریم که می توانند نمایشگاه هایی در حد
استانداردهای بین المللی برگزار کنند و می توانند برند سازی کنند و اگر از
این ظرفیت ها استفاده نکنیم دچار پشیمانی خواهیم شد. سال 97 سال سختی برای
صنعت نمایشگاهی بود و شاهد بی ثباتی در بازار بودیم ولی به نظر من ما در
سال 98 به سمت یک ثبات حرکت می کنیم. تحریم ها فرصتی برای جهش صادرات هستند
و ما از این فرصت باید استفاده کنیم. چنانچه در سال 97 شاهد جهش صادرات و
کاهش واردات بودیم و صنعت نمایشگاهی سکوی پرتاب جهش صادراتی است و باز هم
تاکید می کنم لازمه این امر حمایت دولت از بخش خصوصی و عدم رقابت با بخش
خصوصی است.