:
كمينه:۲۰.۷۹°
بیشینه:۲۱.۹۹°
Updated in: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۴
براساس بررسی دو نهاد بین‌المللی معرفی شد

برندگان تجارت جهانی

کشورهای مختلف چقدر از تجارت جهانی و روند جهانی شدن نفع می‌برند؟ این پرسش برای امریکایی‌هایی که به دونالد ترامپ رای دادند و بریتانیایی‌هایی که به خروج این کشور از اتحادیه اروپا رای دادند، اهمیتی اساسی داشت.
کد خبر: ۱۱۵۸۰۲
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۰
اقتصادگردان- شهروندان این دو کشور معتقد بودند جهانی شدن به ضرر آنها تمام شده، اما بررسی‌های دو موسسه بین‌المللی «KOF» و «برتلزمان» نشان می‌دهد، این کشورها اتفاقا از منافع جهانی شدن نفع برده‌اند. به‌طوری‌که براساس گزارش موسسه «KOF» ابعاد جهانی شدن از سه بعد «اقتصادی، سیاسی و اجتماعی» بر وضعیت 185 کشور جهان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحلیل در سال 2018 رتبه ایران را جایگاه 148 گزارش می‌کند. از سوی دیگر، گزارش موسسه «برتلزمان» وضعیت 42 کشور منتخب در فاصله سال‌های 1990 تا 2016 را نشان می‌دهد که براساس نتایج به دست آمده، «سوییس» بیشترین منفعت اقتصادی ناشی از جهانی شدن را در قالب افزایش سرانه تولید ناخالص داخلی به خود اختصاص داده است. کشورهای «فنلاند، ایرلند، اسراییل و آلمان» نیز در رتبه‌های بعدی قرار می‌گیرند. براساس این گزارش، رتبه‌های پایین‌تر به اقتصادهای نوظهور تعلق دارد. اگرچه این اقتصادها از صادرات قوی برخوردارند اما در مقایسه با سایر اقتصادها، منفعت کمتری از جهانی شدن نصیب آنها شده؛ ازجمله «چین» که برخلاف انتظار رتبه خوبی ندارد.

یکی از چالش‌های مهم در رابطه با موضوع جهانی شدن، عدم انتفاع برابر اقتصادهای جهان به ویژه جوامع آنها از عواید ناشی از این اتفاق است. طی 26سال گذشته پیشرفت‌های قابل توجهی در برخی از کشورها در حوزه‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حاصل شده و منجر به رشد درآمد سرانه آنها شده اما مشخص نیست چه میزان از این دستاوردها ناشی از جهانی شدن بوده است. گزارش بنیاد آلمانی «برتلزمان» می‌کوشد به این پرسش پاسخ دهد که جهانی شدن و افزایش میزان فواید تجارت برای کشورهای مختلف چه سهمی در این بهبود داشته است؟

 شاخص جهانی شدن KOF و جایگاه ایران

به گزارش معاونت بررسی‌های اقتصادی اتاق تهران در سال 2006 مطالعه‌یی توسط

«اکسل درهر» در انستیتو اقتصادی فدرال سوییس(KOF) در رابطه با بررسی تاثیر جهانی شدن بر رشد اقتصادی کشورها انجام شد. در این مطالعه شاخص جدیدی تحت عنوان«شاخص جهانی شدن» تعریف شد که با استفاده از داده‌های گوناگون مربوط به 123کشور در فاصله سال‌های 1970تا 2000 این شاخص برای کشورها تعیین و ارتباط تغییر آن با رشد اقتصادی آنها بررسی شد. نتیجه این مطالعه حاکی از تاثیر مثبت جهانی شدن بر رشد اقتصادی کشورها بود. اصول اصلی حاکم بر این شاخص محاسبه 3 بعد جهانی شدن شامل جهانی شدن اقتصادی، جهانی شدن اجتماعی و جهانی شدن سیاسی با استفاده از 42 متغیر است. آخرین اطلاعات مربوط به این شاخص مربوط به سال 2018و بر مبنای استفاده از داده‌های سال 2015 کشورهای جهان است.

شاخص کلی جهانی شدن KOF برای 185کشور جهان ازجمله ایران محاسبه شده است. براساس این داده‌ها، میانگین امتیاز کشورهای مورد بررسی 61.1 است که ایران با کسب امتیاز به مراتب کمتر از میانگین یعنی 48.7 رتبه 147را به خود اختصاص داده است. اگرچه این شاخص برای ایران در مقایسه با سال 2017 با 12پله بهبود همراه بوده ولی در مقایسه با وضعیت سایر کشورها همچنان فاصله معناداری با بسیاری از اقتصادهای جهان به ویژه اقتصادهای نوظهور دارد. اطلاعات مربوط به ایران در رابطه با این شاخص در جدول شماره یک زیر ارائه شده است. این درحالی است که در مقایسه با گزارش قبلی جهانی شدن KOF ایران صرفا در بعد اقتصادی با کاهش امتیاز مواجه بوده و در بعد اجتماعی نیز با وجود بهبود امتیاز با تضعیف رتبه مواجه بوده است. بیشترین تحول مثبت ایران مربوط به زیرشاخص «بعد سیاسی» است.

 منافع اقتصادی تجارت در سطح جهانی

بنیاد آلمانی «برتلزمان» نیز گزارشی را در رابطه با بررسی منافع حاصل از جهانی شدن در 42 اقتصاد منتخب که در مجموع 90درصد از اقتصاد جهان را تشکیل می‌دهند، تهیه و منتشر کرده است. در این گزارش با استفاده از چارچوبی مشابه گزارش جهانی شدن انستیتو KOF و با بهره‌برداری از برخی از متغیرهای آن شاخص جدید جهانی شدن را معرفی کرده سپس با بررسی رابطه تغییر این شاخص با رشد اقتصادی و در نهایت اثرات مثبت تجارت و جهانی شدن بر تغییر سرانه تولید ناخالص داخلی کشورها را تعیین کرده است.

این گزارش که در مقاطع زمانی منظم تهیه و منتشر می‌شود به بررسی و مطالعه توسعه شبکه‌های بین‌المللی با استفاده از داده‌های جامع اطلاعاتی پرداخته است. مهم‌ترین دستاوردهای گزارش 2018 جهانی شدن به این شرح است: بالاترین منفعت مربوط به سرانه تولید ناخالص داخلی ناشی از جهانی شدن در فاصله سال‌های 1990تا 2016 توسط کشور سوییس کسب شده و این کشور را می‌توان قهرمان جهانی شدن دانست. بعد از سوییس، کشورهای «فنلاند، ایرلند، اسراییل و آلمان» قرار می‌گیرند. رتبه‌های پایین‌تر به اقتصادهای نوظهور تعلق دارد. اگرچه این اقتصادها از صادرات قوی برخوردارند ولی در مقایسه با سایر اقتصادها، منفعت کمتری از جهانی شدن نصیب آنها شده است. نکته دوم هم آنکه اقتصادهای نوظهور به دلیل تولید اقتصادی کمتر در سال پایه از حیث منافع مطلق حاصله از جهانی شدن، موقعیت ضعیفی دارند. این را هم باید در نظر داشت زمانی که مبنای مقایسه به منافع نسبی تغییر می‌یابد، رتبه‌بندی هم تغییر می‌کند. در این حالت منافع تجمعی عاید شده توسط اقتصاد چین یا همان سرانه تولید ناخالص داخلی از جهانی شدن در بازه 1990تا 2016 به سرانه تولید ناخالص داخلی در سال 1990 معادل 518 درصد است درحالی که این رقم برای آلمان 148درصد و برای امریکا فقط 39درصد است.

شاخص جهانی شدن که ارتباط نزدیکی با شاخص جهانی شدن KOF دارد، جنبه‌های گوناگونی را مورد بررسی قرار می‌دهد. در واقع این شاخص هم مشابه شاخص جهانی شدن انستیتو اقتصادی سوییس، 3 بعد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی البته با تعداد متغیر کمتری را بررسی می‌کند که ضریب اهمیت بعد اقتصادی 60 درصد و دو بعد دیگر هر کدام 20درصد است. این درحالی است که بعد اقتصادی متغیرهایی مانند روابط برون‌مرزی در زمینه تجارت کالا و خدمات همچنین دستمزدها و جریانات سرمایه را در برمی‌گیرد. در رابطه با مبادلات هم محدودیت‌های مبادلاتی و کنترل‌های سرمایه بررسی می‌شوند. بعد اجتماعی متغیرهایی را از حیث نزدیکی فرهنگی و ارتباطات شخصی شامل می‌شود. بعد سیاسی هم به جنبه‌های روابط بین‌المللی و مشارکت در سازمان‌های بین‌المللی توجه دارد.

3 کشور برتر دارای بالاترین امتیاز مربوط به شاخص در گزارش جهانی شدن 2018 «ایرلند، هلند و بلژیک» هستند که به خصوص در زمینه شاخص‌های اقتصادی و اجتماعی امتیازات بالاتری را کسب کرده‌اند. از لحاظ بعد اقتصادی بالاترین امتیاز متعلق به کشور ایرلند، از حیث بعد اجتماعی متعلق به سوییس و از حیث بعد سیاسی متعلق به کشور فرانسه است. دو کشور هلند و بلژیک در رابطه با شاخص سیاسی هم امتیاز خوبی دارند. این 3 کشور جزو اقتصادهایی هستند که از سطح بالای توسعه‌یافتگی برخوردار بوده و ضمن ارتباط خوب با سایر جهان جزو کشورهای نسبتا کوچک اروپا هم محسوب می‌شوند. 10موقعیت برتر شاخص به اقتصادهای اروپایی تعلق دارد و دو کشور غیراروپایی کانادا و استرالیا در رده‌های 11و 21 قرار دارند. دو اقتصاد بزرگ امریکا و ژاپن هم به ترتیب در موقعیت 28‌ام و 33‌ام قرار گرفته‌اند. ضعیف‌ترین امتیازها هم به ترتیب متعلق به 5کشور «هند، آرژانتین، برزیل، چین و مکزیک» است که رتبه‌های 38تا 42 را به خود اختصاص داده‌اند.

 مورد عجیب «اژدهای زرد»

روند تغییر شاخص جهانی شدن برای اکثر کشورها تقریبا صعودی است. نکته قابل توجه دیگر اینکه شاخص جهانی شدن سه اقتصاد نوظهور «روسیه، چین و هند» در سال 2016 در محدوده 31 تا 47 قرار دارد که فاصله قابل توجهی با ارقام دو کشور ایرلند (73) و هلند (74) در سال پایه 1990 دارد. در واقع با وجود اینکه سرعت رشد جهانی شدن در اقتصادهای نوظهور بیشتر از سرعت رشد اقتصادهای توسعه یافته بوده ولی هنوز فاصله معناداری بین سطح جهانی شدن کشورهایی مانند چین و هند با اقتصادهای پیشرفته وجود دارد.

اقتصادهای بزرگ نوظهور اغلب موقعیت‌های به سمت پایین را در رده‌بندی شاخص جهانی شدن دارا هستند. در نگاه اول ممکن است کمی عجیب به نظر برسد که اقتصادی مانند چین که ضربان‌ساز جهانی شدن است در رده‌های پایین قرار بگیرد. در بسیاری از اقتصادهای نوظهور بازارهای مالی و سرمایه از پیوستگی و درآمیختگی کمتری در مقایسه با اقتصادهای توسعه‌یافته برخوردارند. مطالعات تجربی نشان می‌دهد که پیوستن اقتصادهای نوظهور به بازارهای مالی جهان کندتر از پیوستن آنها به بازارهای تجاری است.

یکی از دلایل عنوان شده در گزارش برای قرار گرفتن اقتصادی مانند چین در رده پایین رتبه‌بندی، باز شدن دیرتر این اقتصادها در مقایسه با بسیاری از اقتصادهای صنعتی است. به علاوه همچنان بسیاری از موانع ورود به بازار و تجارت در این اقتصادها وجود دارد که مانع از کسب امتیاز بالاتر توسط آنها شده است. علاوه بر این باید توجه داشت که استاندارد کردن متغیرهای مربوط به مبادلات در زیرشاخص اقتصادی از طریق تعدیل بر اساس اندازه اقتصاد، باعث ظهور موقعیت بدتری برای کشورهای بزرگ‌تر می‌شود. از منظر ارقام مطلق به عنوان مثال کشور چین قهرمان صادرات است ولی در مقایسه با اندازه این اقتصاد، بدترین موقعیت را از لحاظ شاخص‌های تجاری داراست. در حوزه مربوط به محدودیت‌های تجاری، کشور چین وضعیت خوبی ندارد و همین وضعیت بر ارزش کل شاخص جهانی شدن آن اثر منفی می‌گذارد. محدودیت‌های بازار سرمایه در چین زیاد است و در مقایسه با سایر کشورهای توسعه یافته از تعرفه واردات بالایی برخوردار است. جذب سرمایه‌گذاری خارجی چین هم حدود 23درصد از تولید ناخالص داخلی آن است که در رتبه 41 قرار گرفته و در زمینه تجارت خدمات هم که 6درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می‌دهد، در رتبه 40 کشورهای منتخب قرار گرفته است. در حوزه تجارت هم چین به دلیل دارا بودن صادراتی معادل 31درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور در رتبه 38‌ام قرار دارد. این در حالی است که از حیث ارقام مطلق با ارزش تجارت 3.5تریلیون دلاری بعد از امریکا، دومین رتبه جهانی را داراست.

یکی دیگر از نکات بارز این گزارش آن است که عقب‌نشینی از جهانی شدن و روی آوردن به فضاهای ملی به خصوص در کشورهای صنعتی در حال رواج است. نتایج انتخابات در میان شهروندان واشنگتن و برلین به خوبی نگرانی مردم را از پیامدهای منفی جهانی شدن نشان می‌دهد. با این حال گزارش جهانی شدن 2018 نشان می‌دهد که برندگان واقعی جهانی شدن کشورهایی هستند که صدای انتقاد از جهانی شدن در آنجا بلندتر است؛ یعنی کشورهای صنعتی. این در حالی است که مردم اقتصادهای صنعتی بیشترین منافع را از رشد جهانی شدن کسب کرده‌اند. نقطه آغاز محاسبه منافع حاصل از جهانی شدن بر اساس استفاده از شاخص جهانی شدن استوار است. در این گزارش امتیازات بالا توسط اقتصادهای صنعتی و امتیازت کمتر توسط اقتصادهای نوظهوری از جمله چین و هند کسب شده است.

 WTO و کاهش آسیب‌های جهانی شدن

یکی از مسائل بنیادی در رابطه با جهانی شدن، توزیع نابرابر منافع آن در بین کشورهای صنعتی و نوظهور و حتی در بین ایالت‌ها و استان‌های آنهاست. کشورهای صنعتی همواره عملکرد اقتصادی بهتری داشته‌اند و برای این کشورها، منافع مطلق جهانی شدن به‌طور قابل توجهی بالاتر بوده است. به این ترتیب رسیدن به سطح این کشورها برای اقتصادهای نوظهور دشوار است.

روشن است که جهانی شدن می‌تواند دستاوردهای رفاهی خلق کند. طبق نظر کارشناسان بنیاد «برتلزمان» حمایت‌گرایی در مسیر درستی قرار ندارد و جهانی شدن باید در چارچوبی با تمرکز بر مردم قرار بگیرد. این تنها روشی است که می‌تواند به وعده موفقیت‌آمیز بودن فعالیت‌های انجام شده در راستای افزایش جهانی شدن جامه عمل بپوشاند. از جمله توصیه‌هایی که برای کاهش نابرابری مزبور توسط کارشناسان بنیاد «برتلزمان» ارائه شده، می‌توان به توسعه استفاده از روش‌های استاندارد و قواعد بین‌المللی از جمله سازمان تجارت جهانی برای جلوگیری از اعمال نفوذ کشورهای پرقدرت ضمن بازترکردن اقتصادهای نوظهور و کاهش یارانه‌ها در اقتصادهای جهان اشاره کرد.

در اقتصادهای صنعتی هم نیاز است تا ضمن روشن‌تر کردن منافع مشهود جهانی شدن از توزیع این منافع در بین کل شهروندان اطمینان حاصل شود. بر اساس نتایج حاصل از گزارش، جهانی شدن منافع قابل توجهی را برای اقتصادها در برداشته که لازم است آگاهی مردم به ویژه جامعه اقتصادهای صنعتی نسبت به این موضوع ارتقا یابد و به این موضوع توجه شود که پیوستن به اقتصاد جهانی در صورتی که بر اساس پایبندی به قواعد و استانداردها باشد، بدون تردید منافعی را برای اقتصادها به ارمغان می‌آورد.