:
كمينه:۱۹.۸۴°
بیشینه:۲۱.۷۹°
Updated in: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۱

نقش شبکه‌های کسب و کار در حمایت از تولید

مهدی فتح اله رئیس موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
کد خبر: ۱۱۲۰
تاریخ انتشار: ۰۳ فروردين ۱۳۹۱ - ۱۷:۳۳



 شرکت‌های صنعتی در قالب شبکه می‌توانند دارایی‌های منحصر به‌فرد خود را توسعه دهند و در عین انعطاف‌پذیری و سازگاری، قادر به پاسخ‌گویی به نیازهای بازار ملی، منطقه‌ای و جهانی باشند.
شرکت‌های کوچک و متوسط در اغلب موارد به‌صورت انفرادی قادر نیستند فرصت‌های بازار را بدست آورند، زیرا این‌کار مستلزم تولیدانبوه، استانداردهای همگن و تداوم در عرضه است. چنین شرکت‌هایی از لحاظ حصول به صرفه‌های ناشی از مقیاس در زمینه خرید نهاده مانند تجهیزات، موادخام، اعتبارمالی و همچنین خدمات مشاوره دچار مشکل می‌شوند. کوچک بودن مانع بزرگی برای درونی کردن کارکردهای آموزشی، بازارسنجی و پشتیبانی فنی است.

حال آنکه همه این موارد شالوده پویایی بنگاه‌ها صنعتی است و از طرفی کوچک بودن ممکن است مانع تقسیم کار تخصصی و مؤثر در داخل شرکت‌ها و کارخانجات صنعتی شود. اتخاذ سیاست های حمایتی برای شبکه‌بندی این امکان را فرهم می‌سازند که با تجمیع‌شدن بنگاه‌ها بخشی از مشکلات فوق‌الذکر مرتفع گردد. در شرایط فعلی اقتصاد جهانی، بنگاه‌های فعال در حوزه صنعت به‌دنبال مدل‌های کسب‌ و کار شبکه‌ای برای کسب مزیت رقابتی پایدار هستند. اتخاذ سیاست هایی برای حمایت از بنگاه های تولیدی و تجاری و ایجاد شبکه های کسب و کار توانمند آنقدر می‌تواند محسوس باشد که مزایای رقابت، صرفاً در چارچوب این تجمع می‌تواند معنا پیدا کند.

براین اساس حمایت از تولید با توسعه شبکه‌ها می تواند مترادف با  صرفه‌های اقتصادی بیرونی ، کاهش هزینه‌های معاملاتی  و امکان هم افزاییو  اقدام جمعی   و امثالهم را بر دوش کشد که به عنوان یک رویکرد موثر حمایتی منجر به افزایش کارایی جمعی بنگاه ها ی تولیدی و تجاری گردد.  حمایت از توسعه شبکه های کسب و کار امکان تجمیع منابع مالی و انسانی را تسهیل می‌کند و بنگاه‌های صنعتی و تولیدی در شبکه‌سازی، امکان انباشت سرمایه و مهارت‌ها را برای یکدیگر به وجود می‌آورند.

اتخاذ سیاست های حمایتی از جانب دستگاه های متولی را برای توسعه و توانمند سازی شبکه‌ها را می‌توان از زاویه هزینه‌های مبادله نیز مورد توجه قرارداد. هزینه‌های جستجوی اطلاعات خریداران و عرضه‌کنندگان، تضمین اجرای قراردادها، اجرای تعهدات و انجام مبادلات، هر یک بخشی از هزینه‌های مبادله هستند. وجود هر نوع هزینه‌ای از این دست می‌تواند به قیمت صورت نگرفتن بخشی از معاملات و عدم امکان انجام بعضی فعالیت‌های اقتصادی، تمام شود. لذا کاهش هزینه‌‌های مبادله، معادل با رونق فعالیت‌ها در صنایع است.

تشکیل شبکه‌ها و آثار خارجی ناشی از آن، کاهنده بخشی از هزینه‌های مبادله خواهد بود. مؤسساتی که مدل‌های کسب‌وکار خود را با لحاظ قرار دادن شبکه بازآفرینی نکنند، نادیده گرفته شده و شکست خواهند خورد. گفته شده مزیت رقابتی در عصر حاضر توانایی کارکردن در اقتصاد های مبتنی بر شبکه است. در یک بازار شبکه‌ای، هر چه تعدد شرکت‌های متصل به شبکه بیشتر باشد، ارزش اتصال به شبکه هم بیشتر خواهد بود و بدین ترتیب، صرفه‌جویی مقیاس شبکه‌ای ایجاد می‌شود.

شبکه‌ها به شرکت‌ها و سازمان‌های صنعتی و تولیدی اجازه به اشتراک گذاشتن هزینه‌ها و ریسک‌هایی که وقتی شرکت‌ها بسیار بزرگ می‌شوند با آنها مواجه هستند، را می‌دهد. شبکه‌ها و خوشه‌ها انتقال دانش میان شرکت‌ها را فراهم می‌سازند و ارتباط میان مدیران و کارکنان باعث بهبود یادگیری، افزایش دانش و ورود کانال‌های جدید برای اطلاعات و فرصت‌های تجاری و صنعتی است. این فرآیند یادگیری از طریق شبکه یکی از ارزشمندترین دستاوردهای شرکت‌های مشارکت کننده در یک شبکه است و به آنها اجازه توسعه یا ارتقاء رشته‌ای از شایستگی‌هایشان را در یک فضای منعطف می‌دهد.

شبکه‌ها و خوشه‌ها یک محرک و انگیزه بزرگ برای نوآوری هستند. این کسب‌وکارها می‌توانند خود را با نتایج تحقیقات جدید و فناوری‌های نوین که برای آنان بهره‌وری به ارمغان می‌آورد، تطابق دهند.

نهایتاً می‌توان گفت که اتخاذ سیاست های حمایتی برای توسعه همکاری در فضای مشارکتی برای صنایع مختلف، نیل به مزیت رقابتی سریع‌تر، ارزان‌تر با ریسک کمتر و اختلال در عملیات کمتر را فراهم می‌سازد. شرکت‌های صنعتی در قالب شبکه می‌توانند دارایی‌های منحصر به‌فرد خود را توسعه دهند و در عین انعطاف‌پذیری و سازگاری،  قادر به پاسخ‌گویی به نیازهای بازار ملی، منطقه‌ای و جهانی باشند.