در ایران و در سالهای منتهی به 1329 احساسات متناقض در مورد نفت در میان هیات حاکمه یافت میشد. این طیف از مظفر بقایی، عضو حزب زحمتکشان که نفت را بلایی طبیعی میخواند و آرزو میکرد «یک بمب اتم منابع نفت ایران را نابود کند» تا محمد مصدق که نفت را موهبتی طبیعی میدانست را در بر میگرفت. به هر رو مصدق در 17 اسفند «به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تامین صلح جهانی» پیشنهاد کرد که «صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرار گیرد» و نفت ملی شد. اما این روند از نیمه دوم سال 1329 شروع شد. پاییز و زمستان 1329 بود که نهضت ملی شدن نفت ایران وارد مرحله حساسی شد. ملاقات آیتالله کاشانی و دکتر مصدق در آبان ماه به توافق اصولی برای تشدید جنبش با هماهنگی جناحهای ملی و مذهبی منتج شد. با بالا گرفتن احساسات عمومی، نمایندگان جبهه ملی در مجلس شورای ملی در دی ماه 1329 رسما طرح ملی شدن نفت را مطرح کردند. به دعوت آیتالله کاشانی و جبهه ملی تظاهرات گستردهیی در مرکز تهران و میدان بهارستان در حمایت از طرح ملی شدن نفت صورت گرفت. به موازات افزایش تحرکات سیاسی رزمآرا علیه جنبش، دکتر مصدق در سخنرانی مفصل خود اعلام کرد تنها راه تن دادن به ملی شدن نفت است. در پی اظهارات تند رزمآرا در مجلس در مخالفت کامل و قاطع با ملی شدن نفت و عدم طرح مفاد مذاکره با سفیر انگلیس، دکتر مصدق قطع مذاکره با دولت را اعلام و ملی شدن در دستور کار کمیسیون نفت قرار گرفت.
در روز 16 اسفند سپهبد رزمآرا در مسجد سلطانی ترور شد. فداییان اسلام مسوولیت ترور را به عهده گرفتند. با افزایش هیجان عمومی پس از ترور رزمآرا در روز 17 اسفند کمیسیون نفت به اتفاق آرا اصل ملی شدن نفت در سراسر ایران را تصویب کرد. طرح ملی شدن نفت با نام سعادت ملت ایران در روز 24 اسفند توسط مجلس شورا و در روز 29 اسفند توسط مجلس سنا به تصویب رسید و شادی سراسر ایران را فرا گرفت.