:
كمينه:۱۴.۷۹°
بیشینه:۱۷.۹۹°
Updated in: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۱۵
كريم ارغنده پور

بحران ریتوییت ترامپ!

برای پاسخ به این سوال باید قدری صبر کرد اگرچه چشم‌اندازش از همین حالا هم غیرآشکار نیست. نهایت تندروی جز انزوا و هدر دادن منابع مادی و انسانی نخواهد بود. ترامپ فاجعه‌ای برای کشورش، متحدانش و بعد برای کل آمریکاست.
کد خبر: ۱۰۴۲۳۲
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۹:۳۵
اقتصاد گردان - چرا ترامپ از افراطی‌ترین حرکات راست‌گرایانه در دنیا حمایت می‌کند با اینکه می‌داند این حمایت، متحدانش را از او می‌رنجاند و دور می‌کند؟ در روزهای گذشته ترامپ با ریتوییت کردن پست‌های یکی از افراطیون بدنام بریتانیا موج جدیدی را در این کشور و حتی کل اروپا علیه خودش شکل داد. 
حتی ترزا می نخست وزیر و امبر راد وزیر کشور بریتانیا که در اظهار موضع علیه ترامپ، به شدت محتاطند علیه او آشکارا موضع گرفتند. ترامپ پیش از آن بارها از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا حمایت کرده، از مواضع ملی‌گرایان نوعا نژادپرست در اروپا حمایت کرده و تردیدی در شکستن آرا و مواضع آنگلا مرکل رهبر قدرتمند آلمان نداشته است. به گمان من مواضع ترامپ پیش از آنکه ایدئولوژیک یا نژادپرستانه تفسیر شود یک تفسیر ساده از زاویه روابط قدرت دارد و آن این است که او می‌خواهد قدرت‌های جهانی را به نفع قدرت خودش بشکند یا حداقل تضعیف کند. به این ترتیب اولین تلاش او در اروپا این است که اتحادیه اروپا از هم بپاشد یا کم رمق شود. در درجه‌ی بعد اینکه کشورهای قدرتمند آن مثل آلمان و فرانسه و بریتانیا یا کاملا پشت سر او بایستند یا از نظر سیاسی و اقتصادی متزلزل شوند. در خاورمیانه او بی‌پروا پشت اسراییل است و تلاش می‌کند با حمایت از عربستان و تحریکات منطقه‌ای، هم امنیت اسراییل و هم درآمد خارجی خود را افزایش دهد. در روسیه و چین او تلاش می‌کند به نوعی توافق (بخوانید معامله) با انها دست یابد به نحوی که تهدیدات ناشی از آنها را به حداقل برساند. ولی آیا این سیاست خارجی در عمل به همان شکلی که او می‌خواهد جلو می‌رود؟ باید منتظر ماند و دید ولی به باور من پاسخ به این پرسش منفی است. او با این سیاست روز به روز کشورش را در جهان منزوی‌تر و کم‌اثرتر می‌کند. در اروپا با همین سیاست‌ها احتمالا موج رو به گسترش محبوبیت راست‌ها و ملی‌گرایان خواهد شکست و متقابلا موج منفی علیه آن اوج خواهد گرفت. روسیه و چین در برابر او ساکت نخواهند ماند و آنجا که منافعشان اقتضا کند ناسازگاری‌های فزاینده نشان خواهند داد. تاثیر عربستان در خاورمیانه کاهش خواهد یافت و بحران‌آفرینی‌های هم‌سو با اسراییل -مثل داستانی که برای سعد حریری پیش آمد- رسواتر خواهد شد. اروپا به اتحاد استراتژیک درونی خود پایبندتر خواهد ماند و فاصله‌ی کشورهای اصلی این اتحادیه با آمریکا فزاینده خواهد بود. هر اندازه ترامپ در سیاست‌های خود بی‌پرواتر باشد نتایج هم سریع‌تر و اجتناب‌ناپذیرتر است. در روزهای گذشته رسانه‌‌های آمریکا از برکناری تیلرسون وزیر خارجه فعلی آمریکا خبر دادند که البته با تکذیب کاخ سفید مواجه شد. بدنه‌ی کارشناسی وزارت خارجه نمی‌تواند با عملکرد غیراستراتژیک کاخ سفید همراه باشد و این اختلافات جز تضعیف وزارت خارجه نخواهد بود. چه می‌شود؟ یا تیلرسون به همین زودی می‌رود و جایش را فردی همراه‌تر و البته تندتر می‌گیرد یا حضور تیلرسون تشریفاتی‌تر می‌شود. آیا نهایت تندروی و افزایش درجه‌ی ریسک در سیاست خارجی به سود ترامپ خواهد بود؟ برای پاسخ به این سوال باید قدری صبر کرد اگرچه چشم‌اندازش از همین حالا هم غیرآشکار نیست. نهایت تندروی جز انزوا و هدر دادن منابع مادی و انسانی نخواهد بود. ترامپ فاجعه‌ای برای کشورش، متحدانش و بعد برای کل آمریکاست.