:
كمينه:۱۵.۷۹°
بیشینه:۱۹.۹۹°
Updated in: ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۲
چگونه دلار جایگاه منحصر به فردی در اقتصاد جهانی پیدا کرد؟

رابطه ارز،تحریم و تورم در ایران, اقتصاد کشور دلاریزه شده است!؟

چرا دلار جایگاه منحصر به فردی در اقتصاد جهان دارد؟ چگونه این اعتبار شکل گرفت؟ دلاری شدن به چه معناست؟ آیا جانشینی پول و تکیه گاه پولی همان دلاری شدن است؟ تورم و تحریم ها در این جریان چه نقشی داشتند؟
کد خبر: ۱۰۱۸۴
تاریخ انتشار: ۱۳ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۷
اقتصاد ایران


چگونه دلار جایگاه منحصر به فردی در اقتصاد جهانی پیدا کرد ؟

زمانی که کشورهای اروپایی و مستعمرات آنها درگیر جنگ بودند، آمریکا از صحنه جنگ جهانی به دور بود.به همین دلیل توانست در کنفرانسی پایه حاکمیت دلار را ایجاد کند. قرار شد دلار امریکا برحسب طلا سنجیده شود و همه کشورهای دیگر پولشان را برحسب دلار بسنجند. بعد از این جریان، آمریکا در بازسازی اروپا شرکت کرد  و مداخلاتش را در شرق آسیا تشدید کرد و دلار به عنوان پول کاملا تبدیل پذیر و دارای پشتوانه طلا در جهان جا افتاد. دلار در معاملات بین الملل  وسیله مبادله بود و در اقتصادهایی که تورم بالایی را تجربه می کردند نقش ذخیره ارزش را داشت. همچنین در پرتفوی بسیاری از پرتفوداران وجود داشت برای اینکه آنها بتوانند از عایدات محدود نوسانات دلار در پورتفوی خود استفاده کنند. بنابراین اعتبار و اهمیت دلار پس از جنگ جهانی دوم  به این دلایل بود.
به خاطر اعتبار و جایگاهی که دلار بدست آورده بود آمریکا دلار بسیار زیادی انتشار کرد و تحت عنوان طرح مارشال به بازسازی اروپای جنگ زده پرداخت و بسیار ولخرجی کرد! در خاورمیانه و جنگ ویتنام شرکت کرد؛ اما چون در جنگ ویتنام شکست خورد به حیثیت اش صدمه وارد شد، در این هنگام ولخرجی هایش خودش را نشان داد و دلار آمریکا در معرض کاهش ارزش قرار گرفت. در نتیجه کشورهایی که ارزش پولشان با دلار سنجیده می شد، پولشان در مقابل دلار مرتبا تقویت می شد در نتیجه رقابت پذیریشان کاهش می یافت؛ بنابراین مجبور بودند برای ثابت نگه داشتن ارزش دلار، دلار بیشتری بخرند. در نتیجه کشورها دلارهای عظیمی در دست داشتند که آمریکا طبق تعهد باید به ازای دلار طلا تحویل آنها می داد. با کاهش ارزش دلار و هجوم کشورها برای تبدیل آنها ، در سال 1971 نیکسون، رئیس جمهور امریکا رابطه دلار با طلا را قطع کرد.
وقتی یورو به عنوان پول واحد اتحادیه اروپا مطرح شد ، ممکن بود رقیب دلار شود اما در سالهای اخیر با توجه به مشکلاتی که برای یورو ایجاد شد، یکه تازی دلار هنوز وجود دارد
در سال 1973 افزایش قیمت نفت صورت گرفت، که بسیاری گفتند شوک عرضه بود. در نتیجه تورم پولی پدیدار گشت. بحث این است که این اتفاق حاصل انحصار یا کارتلی بود که اوپک ایجاد کرده بود. همچنین تحلیل هایی بود که می گفتند؛ این نقشه خود امریکایی هاست، دلارهایی که بدست کشورهای صادر کننده نفت رسید باعث شد که آنها در بانک های آمریکایی سرمایه گذاری کنند، که به این ترتیب دلارها به آمریکا بازگشت. یا این دلارها را به پول خود تبدیل کرده و در بودجه بگذارند و خرج کنند! و یا بعد از گذاشتن در بانک های امریکا، به کشورهای دیگر وام بدهند. کشورهایی هم نتوانستند وام ها را پس دهند و بحران بدهی ها به وجود آمد و... .
و به این ترتیب گویی اقتصاد دنیا دلاری شد.
وقتی یورو به عنوان پول واحد اتحادیه اروپا مطرح شد ، ممکن بود رقیب دلار شود اما در سالهای اخیر با توجه به مشکلاتی که برای یورو ایجاد شد، یکه تازی دلار هنوز وجود دارد.


سونامی کاغذی-دلار


دلاری شدن افراطی!

گفتیم با این اتفاقات، گویی به بیانی،همه اقتصاد دنیا دلاری شد اما دلاریزیشن ( دلاری شدن) پدیده دیگری است که تنها دو کشور در جهان آنرا تجربه کردند.
کشورهایی که تورم بسیار بالا و مستمر را تجربه می کنند، بی ثباتی همه اقتصادشان را فرا می گیرد، لجام تورم از دستشان خارج می شود.در این شرایط ممکن است اینها بیایند پول خارجی(دلار) را جانشین پول خودشان کنند.که البته بندرت این پدیده رخ داده است، پاناما در 1973 این کار را کرد . این حالت افراطی دلاری شدن است.

تکیه گاه پولی
تکیه گاه پولی به این معناست که وقتی کشورها با ابر تورم مواجه می شوند و اقتصادشان بی ثبات می شود، حجم پول از دستشان خارج می شود و قابل مدیریت نیست، بیایند هرقدر دلار دارند، برحسب تعریفی به پول داخلی شان اضافه کنند.
آرزانتین پس از تجربه تورم بالا در سال 1991 از تکیه گاه پولی استفاده کرد ، در نتیجه پول قفل شد ،نقدینگی کم شد و ثبات پولی برقرار شد و تورم را از 300درصد به  یک رقمی رساند!
جانشینی پولی
مردم کشورهایی که درگیر تورم هستند، ممکن است از آسیب تورم به دلار پناه ببرند. یعنی پول خودشان را به عنوان ذخیره ارزش یا واحد شمارش برحسب دلار نگهداری کنند. کشورهایی که پس از تعدیل ساختاری مانند امریکای لاتین دچار تورم شدند، دیدند که در اثر تورم پس اندازهایشان  زائل شده و پولشان در معرض کاهش ارزش است، درنتیجه آنها را به دلار تبدیل کردند. در این میان پرتفوهای انبوه سرمایه داری هم وارد کار شدند، با این کار مقدار بسیار زیادی پول در موسسات جمع شد و معاملات سوداگرانه انجام دادند، به همین دلیل نرخ ارز بالا رفت.


نفت و دلار


ارز،تحریم و تورم در ایران

در ایران سالها ما مشکل فروش ارز داشتیم ، نه اینکه نرخ ارز را 10 سال بالا نبردیم، بلکه نرخ ارز به دلیل مشکل فروش، بالا نرفت! ذخیره ارزی بانک مرکزی شاهد این موضوع است.و این از تبعات ورود ارز از مجرای نفتی به اقتصاد است.
عدم مدیریت صحیح و تحریم های اقتصادی باعث کاهش درآمد نفتی  شد و مشکل در جابه جایی و تحصیل درآمدهای نفتی و سوداگری دلار اقتصاد ما را به اینجا کشاند.
در ایران سالها ما مشکل فروش ارز داشتیم ، نه اینکه نرخ ارز را 10 سال بالا نبردیم، بلکه نرخ ارز به دلیل مشکل فروش، بالا نرفت! ذخیره ارزی بانک مرکزی شاهد این موضوع است. و این از تبعات ورود ارز از مجرای نفتی به اقتصاد است
از سال 1386 گفتند، متقاضیان ال سی باز کنند، 10% وام می دهیم تا مشکل فروش ارز رفع شود، اما بعد  90% بقیه را هم وام دادیم. پس برای رفع مشکلمان آتش به مالمان زدیم! در حالیکه باید این منابع ارزی مدیریت می شد و برای چنین روزهایی برنامه ریزی می شد.
وقتی مشکلات پدیدار شد، مردم برای نجات از تورم به دلار پناه آوردند. موسسات پولی هم وارد کار شدند گویی زمینه برای سوداگری فراهم شده است. اما مردم برای اینکه پس اندازهایشان در معرض بی ثباتی می دیدند این اقدام را انجام دادند، به ندرت دیده شده که مردم بدون دلیل تورم ، برای خواسته های سوداگرانه به ارز روی آورند.
این بی ثباتی نه برای صادرات نفع دارد ، نه برای تولید. دولت نباید اجازه می داد معاملات سوداگرانه با چنین مقیاس وسیعی  در بازار ارز صورت پذیرد واین تنور اینقدر داغ شود.

آیا افزایش حدود300 %  قیمت خودرو توجیه دارد، مگر نه این است که می گفتند ما در تولید خودرو 95% خودکفا شده ایم.پس چرا قیمت ارز مرجع را مبنای قیمت خودروهایمان  قرار می دهیم؟
ازعلت های این افزایش غیرعادی، پرتفوداران بزرگی هستند که وارد این بازار شدند و مشکلات را دامن زدند.همانهایی که به صورت بلوکی وارد بازار ارز و بورس و سکه می شوند و قیمت ها را تحت تاثیر قرار می دهند.
عدم مدیریت صحیح و تحریم های اقتصادی باعث کاهش درآمد نفتی  شد و مشکل در جابه جایی و تحصیل درآمدهای نفتی و سوداگری دلار اقتصاد ما را به اینجا کشاند.
ما خواستار رشد و توسعه هستیم،نام برنامه های 5 ساله ما ،توسعه است اما مفاد توسعه را در برنامه هایمان قرار نداده ایم. اگر نیت خیر داشته باشیم و زحمت بکشیم ، با پول داخلی یا با استقراض کارخانه بسازیم، بدون اینکه بدانیم دانش آن هست، حلقه های ابتدایی و انتهایی آن هست یا نه؛ موفق نمی شویم.مشکلات تنها با نیت درست حل نمی شود بلکه اقدام صحیح می طلبد.   
متغیرهای کلیدی را در اقتصاد بی ثبات کرده ایم. کسری ها واگرا شده اند . اما ما دلاری نشده ایم که پولمان کنار برود و دلار جای آن را بگیرد.بلکه مردم از ترس تورم، پولشان را به صورت دلار نگهداری می کنند.
اقتصادی که در حال توسعه است ابتدا باید بر اصلاحات نهادی ، ساختاری تاکید کند. ابتدا باید بودجه و نظام بانکی را تصحیح کنیم بعد وارد کارهای دیگر شویم.باید برای متغیرهای کلیدی لنگر زد، تا دچار بی ثباتی نشویم. 
سیده زینب لواسانی