برخی نمایندگان مجلس از ابتدای ماه جاری در حال بررسی مصوبه ای هستند تا بورس کالا را از زیر نظر وزارت اقتصاد خارج و به وزارت صنعت، معدن و تجارت منتقل کند؛ که البته این اقدام مجلس نشینان مخالفت های زیادی را در بر داشته است.
اقتصادگردان- در خصوص احتمال ارجاع بورس کالا به وزارت صمت باید گفت که حاکمیت به اهمیت بازار اوراق بهادار و کالایی پی نبرده است.
در بعضی از بازارهای پیشرفته دنیا مانند ژاپن و آمریکا بازار اوراق بهادار مبتنی بر کالا که ماهیت آن کاملا با بورس کالای ایران فرق دارد، زیرنظر مقام ناظری به غیر از ناظر اوراق بهادار است. به عنوان نمونه بازار کالاها در ژاپن زیرنظر وزارت تجارت است و در آمریکا نیز مقام ناظر بازارهای کالایی یک نهاد دیگر به غیر از ssd است و در آنجا sfdc بازارهای کالایی را رصد و قانون وضع می کند.
اما بازار کالایی ما عمدتا معاملات کالاهای فیزیکی که منجر به تحویل فیزیکی می شود، شناخته می شود و حجم بیشتری از معاملات فیزیکی و حجم کمتری از معاملات اوراق بهادار است. منظور از اوراق بهادار یعنی اوراق بهادار مشتق از کالا و اوراق بهاداری که دارایی پایه آن یک کالای مهم باشد.
تجربه ما نشان می دهد که تضعیف بورس کالا در دولتهای مختلف وجود داشته است. به ویژه در دو دهه گذشته همواره وزارت صمت و سازمان گمرک و بعضی از مقامات دیگر به تنظیم کننده بازار کالایی مدام دستور می دادند که بورس کالا را از ماهیت اصلی که حراج قیمتی باشد خارج و بورس کالا را به محلی برای توزیع کالاهای اساسی تبدیل کند. به عبارت دیگر در بورس کالا باید قیمت های مصوب را مبنای معاملات قرار داده می شد، که در این صورت بورس کالا ماهیت بورسی خود را از دست می داد.
در حال حاضر این ترس وجود دارد که خارج کردن نظارت و کنترل بورس کالا از زیرنظر سازمان بورس و شورای عالی بورس و دادن آن به وزارت صمت موجب شود تا ماهیت بورس کالا را از بازار مبتنی بر حراج و رقابت خارج کند و بورس کالا تبدیل به مکانی برای توزیع کالا ها با قیمت های مصوب شود.
حال ممکن است که الفاظ قانون فرق داشته باشد، مانند کنترل زنجیره تامین فولاد و یا لفظ بهبود تامین زنجیره کالاهای فولادی و ... اما رفتار دولت های مختلف و رفتار مسئولان خارج از بازار سرمایه نشان داده است که علاقه ای به مکانیزم حراج و کشف قیمت در بورس کالا ندارد و بلکه دولت علاقه دارد کالا ها در بورس کالا با قیمت گذاری که خودشان عنوان می کنند، معامله و توزیع شود.
در کالاهایی همچون کالاهای پتروشیمی این موضوعات فراوان یافت می شود و همچنین در کالا هایی همچون سنگ آهن، فولاد، سیمان، قیر و... نیز زیاد دیده شده است، حاکمیت هنوز فلسفه وجودی بورس های بازار اوراق بهادار و کالایی و اقتصاد مبتنی بر بازارهای مالی را درک نکرده است و هنوز خیلی از مسئولان در دهه 60 گیر افتاده اند و به دنبال این هستند که برای کالا ها حواله صادر کنند و حواله ها را به قیمتی که دولت اعلام می کند را به کسانی که مایل هستند بدهند و بین آن ها توزیع کنند.
بنابراین کسانی که به اهمیت بازار اوراق بهادار و کالایی را متوجه می شوند، نگران خروج بورس کالا از ساختار فعلی هستند.