معاون سازمان توسعه تجارت ایران تصریح کرد : فرش ایرانی ، محصول هنری و فرهنگی و یک نشان تجاری جهانی است و نباید نگاه صرف اقتصادی داشت.
اقتصادگردان_ کاهش سهم جهانی فرش دستباف ایران را باید جدی بگیریمبه گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ محمدرضا مودودی معاون توسعه صادرات کالا و خدمات سازمان توسعه تجارت ایران تاکید کرد: فرش دستباف هنوز هم در دنیا به عنوان یک کالای لوکس شناخته میشود که فقط طبقهای خاص از مردم توان خرید آن را دارند و به همین دلیل تجارت این محصول در دنیا چندان که باید سهم بالایی ندارد به طوری که در سال گذشته میلادی کل تجارت فرش دستباف حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار برآورد شده که سهم ایران از آن حدود ۳۶۰ میلیون دلار میشود که به طور تقریبی کمی کمتر از ۳۰ درصد بازار جهانی این محصول است.
وی افزود: سهم ما بهتدریج در طول سالهای گذشته کاهش پیدا کرده و از ۵۰ درصد کل تجارت این صنعت به زیر ۳۰ درصد رسیده است. مهمترین دلیل هم تحریم بوده و همین غیبت باعث جایگزینی رقبا شده، اما در عین حال آمارها نشان میدهد که میزان مصرف این محصول در دنیا نیز کاهش پیدا کرده و بازار این محصول به طور تقریبی از ۲ میلیارد دلار در سال تا حدود ۱. ۲ میلیارد دلار کوچک شده است.
معاون توسعه صادرات کالا و خدمات سازمان توسعه تجارت ایران درباره اینکه فعالان این صنعت میگویند که نرخ تمامشده فرش ایرانی از نمونههای هندی، افغانی و چینی آن بسیار گرانتر است هم اظهار داشت: من تاجر فرش نیستم و ظرایف خرید و فروش این محصول ارزشمند را نیز نمیدانم. اما در مقام تحلیل بازار، نکاتی هست که نباید از آنها غافل شد که همین نکات میتواند نتیجهگیری متفاوتی را موجب شود؛ نخست به نظر من قیاس فرش ایرانی با نمونههای تقلبی آن و تعیین راهبرد بلندمدت فقط براساس قیمت، استراتژی خطرناکی است. فرش ایرانی یک محصول هنری و فرهنگی است که قرنها هزینه شده است تا امروز به یک نشان تجاری جهانی تبدیل شود و نباید ارزش این اصالت و این نشان تجاری را نادیده گرفت و باید تلاش کرد برای کنار زدن رقبا، نرخ و کیفیت محصول ایرانی را کاهش داد (نتیجه آن میشود که کیفیت آن را تنزل داد!) گرچه در ایران بافندگان و تولیدکنندگان میتوانند فرشهایی با کیفیت و نرخ تولیدات رقیبان تولید کنند، اما هیچکدام ما نباید با این نشان تجاری و این اصالت هنری قمار کنیم و این گذشته را بهدست خودمان نابود کنیم.
مودودی تصریح کرد: همچنان که میدانید ارزش افزوده و درآمد حاصل از تولید یک کالا بیش از آنکه نصیب بخش ساخت و تولید شود، به «طراحی» و «برند» محصول تعلق میگیرد. یعنی اگر ما به دام فعالیت ساخت و تولید بیفتیم، ناگزیریم که پیوسته کاهش نرخ دهیم تا از رقیبان عقب نمانیم. درحالی که نمیتوان کارگر ایرانی را با کارگر هندی که روزی کمتر از یک دلار دستمزد میگیرد، مقایسه و هماهنگ کرد و از آنجا که این صنعت، یک صنعت دستی است که سهم کارگر در آن بالاست، بهطور قطع در این رقابت این ما هستیم که شکست میخوریم. اما ما گذشته و نشانی داریم که فرش هندی یا افغانی ندارد و ما باید با تکیه بر همین مزیت، ظرفیت و سرمایه، فرشهای خودمان را تولید و عرضه کنیم.
وی درباره اینکه چرا تا امروز نتوانستیم برنده این رقابت باشیم، گفت:: شاید دلیل اصلی آن نه در قیمت، بلکه در عوامل دیگری باشد. نکتهای که بیش از بافنده به فروشنده و تاجر فرش مربوط است.
معاون توسعه صادرات کالا و خدمات سازمان توسعه تجارت ایران اظهار داشت: تاجری که فقط برای سود بیشتر، فرش ایرانی را با فرش بیکیفیت سایر رقیبان جایگزین میکند، نماینده شایستهای برای این صنعت هنرمندانه نیست. میشنوم که برخی فروشندگان میگویند فرش ایرانی هزار دلاری را بیشتر از ۱۲۰۰ دلار نمیتوانیم بفروشیم، اما میتوان فرش هندی ۴۰۰ دلار را هزار دلار فروخت. از این رو، به جایگزینی فرش هندی با فرش ایرانی اقدام میکنند. گرچه آنها مسئول تجارت خودشان هستند و اجازه دارند که براساس منافعشان تصمیم بگیرند، اما آنها بهتر میدانند که کیفیت فرش ۴۰۰ دلاری هندی به هیچ وجه قابل قیاس با فرش اصیل هزار دلاری ایرانی نیست و با این معامله گرچه در کوتاهمدت سود میکنند، اما با این اقدام در بلندمدت هم ذهنیت مصرفکننده نهایی را نسبت به فرش دستباف خراب میکنند و هم اعتبار خود را در معرض خطر قرار میدهند.
مودودی ادامه داد: امروزه شاهد تولید و عرضه میلیونها مترمربع فرش دستباف غیرایرانی هستیم که به دلیل نبود بازار، در انبارها در حال پوسیدن است و هیچ مشتری و تقاضایی ندارد. مطمئنم که اصالت، راه خود را در این بحران بازار خواهد یافت و به سلامت از این دوره سخت میگذرد؛ اما فرشهای تقلبی، سهمی از آینده این هنر دستی نخواهد داشت. با این وصف، فروشندگان و تاجرانی که این آینده را از هماکنون نبینند، خود نیز بازنده بزرگ این بازی و رقابت خواهند بود. معتقدم که رقیب فرش ایرانی، این فرشها نیستند.
معاون توسعه صادرات کالا و خدمات سازمان توسعه تجارت ایران تصریح کرد: فرش و قالی ایرانی دو رقیب کاملا متفاوت دارد. اولی «حجم بازار» است و دومی «سبک زندگی». سوال اساسی این نباید باشد که چرا سهم ایران از بازار ۱. ۲ میلیارد دلاری فرش دستباف، فقط ۳۰ درصد است بلکه پرسش اصلی این است که چرا بازار ۷ میلیارد نفری دنیا با تجارتی بیش از ۱۶. ۵ تریلیون دلار برای قالی دستباف فقط ۱. ۲ میلیارد دلار وسعت و تقاضا دارد؟ این عدد نسبت به کل تجارت جهانی بسیار ناچیز است، رقیب ما این سهم ناچیز مصرف است که باید جدی گرفته شود. باید در جهت بزرگ کردن این بازار کوشید نه اینکه بر سر سهم کوچک این بازار مبارزه کرد.
مودودی گفت:: رقیب دوم، سبک زندگی نسل جدید است. بارها شنیدهایم که تاجران این صنعت میگویند که مشتریان اصلی فرش دستباف ایرانی، افرادی با سنین بالا هستند. معنای ظاهری این جمله این است که فقط قدیمیترها هستند که اهمیت و ارزش این هنر دستی و این نماد فرهنگی را درک میکنند. اما به نظر من یک واقعیت پشت پرده نیز در نهاد این جمله نهفته است که نباید از آن غافل شد و آن اینکه «سبک زندگی» نسل جوان نتوانسته است رابطه معناداری میان اثاث منزل مدرن خود و قالی سنتی ایرانی پیدا کند. امروز در دنیا، به ویژه زوجهای جوان با کمک فناوری دیجیتال، خانههای خود را پیش از خرید هر وسیلهای، طراحی میکنند و در این طراحی دنبال بهترین هماهنگی بین وسایل منزل خود و روحیات فردیشان هستند.
وی افزود: طبیعی است که با مدرن شدن تجهیزات منزل، شاید نتوان یک محصول سنتی را به زور به خورد آن داد! وقتی دیوارپوشها متناسب با نوع، طرح و رنگ مبلها انتخاب میشوند و لوسترها و پردهها ناگزیر از هماهنگی با رنگ و طرح دیوارپوشها هستند و یخچال و تلویزیون و لباسشویی و بقیه وسایل نیز بر همین معیار انتخاب میشوند، نمیتوان فرشی را انتخاب و خریداری کرد که به هیچ عنوان متناسب با این فضا بافته نشده است و رنگ و طرح و ابعاد آن در فضایی متفاوت و ایزوله و حتی متعلق به ذائقه، سبک زندگی و خانههایی متعلق به گذشته، انتخاب و تولید شدهاند. این به معنای آن نیست که ما باید این سبک زندگی را تغییر دهیم بلکه باید متناسب با این تغییرات، بیآنکه به اصالت و نمادهای فرش ایرانی آسیب وارد کنیم، سهم خود از این خانههای مدرن را افزایش دهیم و به دنبال آن بازار مصرف این محصول را توسعه بخشیم. اما هنوز با علم بازاریابی روز دنیا آشنا نیستیم.
وی تاکید کرد: تاجران خوشنام و نامدار بزرگی در این صنعت داریم و اگر هنوز هم این صنعت نزدیک به ۴۰۰ میلیون دلار فروش دارد، نتیجه عزم، نام و مهارت همین تاجران غیرتمند نسبت به نام و نشان تجاری ایران است؛ اما من دوست دارم از منظر دیگری به موضوع فروش فرش دستباف نگاه کنم. منظری که کمتر به آن پرداخته شده و تا به امروز نیز مورد غفلت واقع شده و آن «برند بافنده» فرش دستباف ایرانی است.
مودودی درباره نقش سازمان توسعه تجارت هم گفت: سازمان به عنوان یک نهاد حاکمیتی و مسئول تجارت خارجی کشور، باید موانع حقوقی بر سر راه توسعه صادرات این محصول را شناسایی و نسبت به رفع آنها اقدام کند. به ویژه در بخش آسانسازی صادرات کالا یا ورود اقلام مرجوعی که امروز یکی از معضلات اصلی این صنعت شمرده میشود. مذاکره با کشورهای هدف در جهت کاهش نرخ تعرفه گمرکی و عوارض تحمیلی به این قلم کالا نیز از دیگر اقدامات سازمان است که همواره در دستور کار ما بوده و نیز کمک به بازاریابی از طریق پرداخت یارانه حضور در نمایشگاههای معتبر بینالمللی، دعوت و پذیرش هیاتهای تجاری خارجی در نمایشگاههای صنعت فرش داخلی، کمک به تبلیغ و معرفی فرش ایرانی در خارج از کشور و پرداخت بخشی از هزینه حملونقل. اما مهمترین اقدام که هنوز معطل مانده، ایجاد مدیریت زنجیره تامین، تولید و صادرات فرش دستباف است؛ بنابراین گزارش فرش دستباف ایرانی شهرت و قدمتی به درازای تاریخ تجارت کشور دارد و یکی از نمادهای مشهور فرهنگ و هنر ایرانی در نزد اقوام بیگانه است که بسیاری شاید ایران را به خاطر قالیهای دستباف گرانقیمت آن بشناسند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ هنر صنعت فرش، بسیاری از استعدادهای گمنام، بیادعا و قانع روستایی را مشغول کار کرده و اصالتش مرهون خون سرانگشتان دختران و زنان غیرتمند این سرزمین است که با آن، گلهای قالیهایی را آبیاری میکنند که شاید هیچگاه نصیب قدمهای خودشان نشود و با این همه، همچنان گره به گره، تار و پود این فرشهای گرانقدر را به هم میبافند و رج به رج به ابعاد هنرشان وسعت میبخشند، به این امید که شاید دولتمردان و تاجران این صنعت نیز گرههای کور تولید و تجارت این هنر اصیل ایرانی را در بازارهای جهانی بگشایند.
بنابر این گزارش؛ فرش دستباف ایران که محصولی هنری و اقتصادی محسوب میشود به ۸۰ کشور از جمله المان و ایتالیا از قاره اروپا، لبنان و کویت و قطر از خاورمیانه، ژاپن و چین از شرق اسیا صادر میشود و همچنان نقش راهبری در بازارهای بین المللی دارد.
فرش دستباف ایرانی، چون عصاره تمدن انسانی و هنری تاریخی است در منظر همه جهانیان فقط به نام ایران شناخته میشود و هیچ کس توان رقابت ندارد و حتی چین هم به مشتری خوب تبدیل شده است.
طبق روایات شاهنامة فردوسی، آغاز فرشبافی، رشتن و بافتن به زمان تهمورث یعنی زمان پیشدادیان باز میگردد. در تاریخ طبری از فرشهایی که با مو و پشم حیوانات در این دوره بافته شده سخن رفته است.
قدیمیترین نشانه از هنر قالیبافی به عصر مفرغ باز میگردد این نشانه یک کارد قالیبافی است که از گورهای عهد مفرغ ترکمنستان و شمال ایران یافت شده است. در شهر سوخته (دشت سیستان ـ. جنوب شرقی ایران) نیز فرشهای حصیری و پارچه و ابزارهای بافندگی به دست آمده که متعلق به ۲۸۰۰ - ۲۵۰۰ پیش از میلاد است. در دورة هخامنشیان، به نقل از گزنفون، شهر کهن ساردیس به قالیهای گرهباف خود فخر میکرده که به نقشهای حاشیه و هیکلهای مردان و شیردالهای افسانهای آراسته بوده است.
کهنترین قالیها به ترتیب: قالی کشف شده در نقش برجستة کاخ نینوا، فرش پازیریک از پنجمین گور اقوام سکایی، تکه فرش قومس (دوران ساسانیان)، فرش آناتولی (۱۳ - ۱۴ م).
از دورة اشکانیان تنها میتوان به فرش مقبرة لوکان چین اشاره کرد که به عقیدة پژوهشگران پشم آن از قفقاز (که در ان زمان متعلق به ایران بود) است. از دورة ساسانیان نیز تکه فرش قومس و فرش تاریخی و جواهرنشان بهارستان که در تالار بار عام کاخ تیسفون گسترده بوده و پس از حملة اعراب به عنوان غنیمت تقسیم شده است.
در قرون اولیة هجری پس از نفوذ اسلام طرح فرشها، به سبب منع شبیهسازی و زینت، تغییر کرد، امّا در زمان خلفای عباسی که تجملگرایی و قصرهای پر زرق و برق رواج یافت بافت اینگونه فرشها نیز رونق گرفت. از دورة سلجوقی نیز تکه فرشی با نقوش هندسی در موزة اوقاف استانبول نگهداری میشود.
سفرنامه ابن بطوطه از دورة ایلخانان به فرشهای عظیم و گرانبهای کاخ غازانخان و فرشهای حرم امام رضا (ع) در مشهد اشاره کرده است.
در دورة تیموریان از کارگاههای بزرگ قالیبافی سبزوار سخن رفته است و استفاده از مینیاتور در نقشة فرشها توسط نگارگران چیره دست.