تلاطم بازارهای جهانی، بروز بحران مالی غرب و به تبع آن افزایش شدید قیمتهای جهانی طلا و وجود پیشبینیهای بسیار محتمل در خصوص افزایش بهای جهانی هر اونس طلا تا 2500 دلار در سال گذشته میلادی نقطه آغاز تلاطمهای بازار طلای کشور بود. متأسفانه موج تورم جهانی و مشکلات عمیق، غالب اقتصادهای توسعهیافته و نیز کاهش نرخ رشد اقتصادی جهان، فضای رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه را نیز محدود کرد. شدتگیری این تلاطمها که تقریباً مقارن با اجرای گام نخست قانون هدفمندسازی یارانهها به وقوع پیوست، بر فشارهای روانی و انتظارات تورمی موجود در خصوص تبعات اجرای قانون مذکور افزود. همزمان وجود برخی مشکلات ساختاری طولانیمدت و کاهش نرخ سود بانکی در سال 1390 – به منظور مساعدت به فعالیتهای تولیدی و تشکیل سرمایه جدید- سبب شد بخشی از نقدینگی سیال شده و در غیاب سودآوری مناسب در بازارهای رقیب (همچون بخش مسکن)، روانه بازار طلا و سپس ارز شود.
دلایل این تلاطم را می توان عوامل گونانی دانست از جمله : پدیدار شدن انتظارات تورمی و رفتارهای موجگونه در بازارهای دارایی و مداخله قابل توجه در بازارهای طلا و ارز علاوه بر مشکلات قبلی، تشدید بحران منطقه یورو و تنش تأمین مالی بدهیهای داخلی امریکا شرایط را برای سوق یافتن بخش عمدهای از سرمایههای جهانی به بازار طلا مهیا کرد. به تبع شرایط مذکور، بازیگران داخلی نیز از بابت سودآوری کوتاهمدت و کمریسک بازار طلا اطمینان یافتند. این مسئله زمینهساز حرکت نقدینگی سیال شده به سوی بازار طلا شد.
دلایل صعود قیمت طلا
شاید بتوان گفت بهترین استدلال برای توجیه قیمت بالای طلا، ظهور و حضور خیره کننده آسیا، آمریکای لاتین و خاورمیانه در اقتصاد جهانی است. لشگری از مصرف کنندگان که قدرت خرید بیشتری کسب کرده اند باعث بالا رفتن اجتناب ناپذیر تقاضا و در نتیجه بالا رفتن قیمت کالاهای کمیاب شده اند.در همین زمان بانک های مرکزی اقتصادهای در حال ظهور نیاز به انباشته کردن طلای بیشتر دارند. چرا که ذخیره طلای آنها هنوز به مراتب کمتر از بانک های مرکزی کشورهای توسعه یافته است. همچنین در حالیکه یورو و دلار چندان وسوسه برانگیز نیستند، درخواست طلا به طور طبیعی رشد میکند. اصولی وجود دارند که با توجه به آن ها میتوان به دلایل بالا رفتن قیمت طلا پی برد، اگرچه به سختی میتوان گفت که این روند در آینده هم ادامه خواهد داشت یا خیر و اگر جواب مثبت است قیمت ها تا چه حدی رشد خواهند کرد؟ در واقع یک استدلال دیگر هم برای بالا رفتن قیمت طلا وجود دارد که طبق آن این اوج گرفتن قیمت موقتی است. قیمت طلا حساسیت زیادی به نرخ بهره در سطح جهان دارد. حل بحث پرتگاه مالی در آمریکا و احتمال ادامه سیاستهای انبساطی در آمریکا از دگر دلایل صعود طلا بود. گرچه بحث اتمام این سیاستها با انتشار صورتجلسه ماه دسامبر فدرال رزرو تا حدودی از ارزش طلا کاست.
اما عوامل فراز و فرود قیمت سکه از ابتدای سال 90 تا خرداد 91 چه بوده است؟
قیمت سکه به طور طبیعی تحت تاثیر قیمت اونس جهانی طلا و نرخ دلار در برابر ریال و همچنین مجموعه ای از عوامل دیگر است. اما آنچه مهم است سهم هر یک از این عوامل در تغییرات قیمت سکه است.همان طور که در نمودار مشاهده می شود از ابتدای سال 90 تا اواخر شهریور ماه تغییرات قیمت اونس جهانی طلا سهم مسلط را در تغییرات قیمت سکه داشته است. اما از مهر ماه 90 به مرور سهم تغییرات نرخ دلار به عامل مسلط در تغییرات قیمت سکه بدل شده است. این امر به خصوص از ابتدای دی ماه تا کنون به وضوح در نمودار رخ می نماید.اما در این میان نقش سایر عوامل به ویژه انتظارات نیز در تغییرات قیمت سکه قابل توجه است. همانطور که در نمودار مشاهده می شود از ابتدای شهریور تا انتهای سال 90 سایر عوامل از تاثیر بیش از 10 درصدی در نوسانات قیمت سکه برخوردار بوده است. در تاریخ 20 خرداد 91 سهم دلار در افزایش 74.6 درصدی قیمت سکه نسبت به ابتدای سال 90 حدود 60.6 درصد است که بیانگر سهم مسلط تغییرات دلار در تغییرات قیمت سکه است. پس از آن، اونس جهانی با سهم 9.7 درصدی در رتبه دوم قرار دارد و سهم سایر عوامل نیز برابر 4.2 درصد می باشد.
تاثیر جنگ ارزی جهان برنوسانات قیمت طلا :از دیدگاه اقتصادی می توان گفت وقوع جنگ ارزی در جهان تاثیر زیادی بر نوسانات قیمت جهانی طلا در سه ماه نخست 2013 میلادی خواهد داشت. به گزارش پایگاه اینترنتی اینوستور پلیس، تلاش کشورهای مختلف جهان برای کاهش نرخ ارز به منظور توسعه صادرات و دستیابی به رشد و رونق اقتصادی، تاثیر زیادی بر وقوع احتمالی جنگ ارزی در جهان خواهد داشت.بر این اساس، اقدامات چین در سال های گذشته در پایین نگه داشتن عمدی نرخ ارز، مثال خوبی از تلاش کشورهای مختلف در استفاده از سیاست های ارزی برای گسترش و توسعه صادرات است.اقدامات کشورهای توسعه یافته و صنعتی در ماههای اخیر در کاهش نرخ ارز تاثیر منفی زیادی بر افزایش نرخ ارز کشورهای در حال توسعه و نوظ هور داشته است. اجرای سیاست های انبساطی پولی از سوی فدرال رزرو آمریکا و بانک مرکزی اروپا در ماههای گذشته تاثیر زیادی بر کاهش ارزش یورو و دلار داشته است.تاکید نخست وزیر جدید ژاپن بر اجرای سیاست های انبساطی پولی و افت چشمگیر ارزش ین در برابر دلار در هفته های اخیر به نگرانی های بین المللی در خصوص آغاز جنگ تمام عیار ارزی در جهان دامن زده است.بحران سقف بدهی های آمریکا نیز موجب شده است تا ارزش دلار همچنان رو به کاهش باشد و این مساله موجب افزایش قیمت طلا خواهد شد.
همچنین رقابت کشورهای مختلف جهان برای کاهش نرخ ارز خود، تاثیر زیادی بر افزایش قیمت طلا در سه ماه نخست 2013 خواهد داشت.بانک سرمایهگذاری اچاسبیسی که چند ماه ییش اعلام کرده بود قیمت طلا در پایان سال 2012 به هر اونس 2000 دلار خواهد رسید، در گزارش جدید خود رقم پیشبینی قیمت فلز زرد در سال جاری را به 1760 دلار کاهش داده است. پیشتر این رقم 1850 دلار اعلام شده بود.پیش بینی می شود امسال قیمت طلا پرنوسان خواهد بود و بین 1575 دلار تا 1950 دلار تغییر خواهد کرد.افزایش تقاضا برای طلا در چین و هند و از سوی بانکهای مرکزی در آسیا در کنار اجرای سیاستهای انبساطی از سوی بانکهای مرکزی بزرگ جهان و محدودیت عرضه عوامل رشد قیمت فلز زرد در سال جاری میلادی هستند. نکته مهم اینکه به رغم اختلاف نظری که بر سر متوسط قیمت طلا در سال جاری بین نهادهای تحلیلگر وجود دارد، امسال نیز مانند دوازده سال گذشته قیمت طلا در مجموع افزایش خواهد یافت.کارشناسان بانک اچاسبیسی معتقدند امسال مصرف طلا در هند رشد خواهد کرد اما نه به اندازه سال 2011 و این امر در کنار افزایش تقاضا در چین رشد قیمتها را تضمین خواهد کرد.نکته دیگر اینکه اجرای برنامههای انبساطی از سوی بانکها مرکزی در شرایطی که نرخهای بهره به شدت پایین نگه داشته شده بر انتظارات تورمی میافزاید و جذابیت طلا را به عنوان حافظ داراییها در برابر تورم بالا میبرد.بر اساس گزارش جهانسهم، بانک سرمایهگذاری اچاسبیسی قیمت طلا در سالهای 2014 و 2015 را به ترتیب 1775 و 1675 دلار پیشبینی کرده است.
در زیر چهار نمودار رشد فلز طلا طی دو ماه اخیر،یکسال، پنج سال و ده سال گذشته میلادی را قرار داده ایم .رشد ناگهانی این فلز طی یکسال،پنج سال و ده سال گذشته کاملا بیانگر بحران اقتصادی جهان و تمایل مردم برای خرید و نگهداری فلزات گرانبها به عنوان سرمایه مطمئن را نشان میدهد.این روند طی سال گذشته میلادی هم ادامه یافته است و به خصوص در ایران این موضوع کاملا مشهود است.
نمودارتغییرات قیمت اونس طلا طی دو ماه اخیر
نمودار تغییرات قیمت اونس طلا در 10 سال گذشته
نمودار تغییرات قیمت اونس طلا در 1 سال گذشته
نمودار تغییرات قیمت اونس طلا در 5سال گذشته
از جملهی سیاستهای نادرست در ماههای اخیر که به این بحران دامن زده است میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
الف) ورود و دخالت بیش از اندازه در بازار سکه و اعلام سیاستهایی در این بازار که هیچگاه به وقوع نپیوست. از سوی دیگر بانک مرکزی متولی سیاستهای پولی است حال آن که سکه طلا و بازار آن از ابزارهای سیاست پولی نمیباشد و از این رو دخالت بانک مرکزی را نمیطلبد.
ب) اعلام آمارهای متعدد از ذخایر ارزی کشور و اعلام توان بالای بانک مرکزی در کنترل نرخ ارز و افزایش نرخ ارز پس از این اظهارات و در نتیجه از دست رفتن اعتماد به اظهارات مسوولان در این زمینه.
ج) افزایش یکباره و قابل توجه نرخ ارز مرجع و کاهش آن پس از حدود یک هفته بدون هیچگونه توجیه منطقی. این اقدام انتظارات تورمی در بازار ارز را بسیار تشدید کرد.
د) اعلام نظرهای متعدد و پی در پی در خصوص بازار ارز و سکه، در حالیکه معمولاً در دنیا مسوولان بانک مرکزی کمتر مصاحبه و اظهار نظر میکنند.
مهمترین عامل برای افزایش یکباره ارز و طلا را میتوان در انتظارات تورمی عموم مردم و تلاش برای حفظ ارزش دارایی (Hedging)خود دانست. مهمترین عوامل شکل دهی این انتظارات و انتخاب ارز و سکه برای حفظ ارزش دارایی و سفته بازی را میتوان در موارد زیر جستجو کرد:
1.اعلام تشدید تحریمها علیه ایران و شکل گیری انتظارات مردمی در خصوص عدم کارایی بانک مرکزی در مدیریت تحریمها و کنترل بازار ارز و طلا و عدم امکان تأمین ارز مورد نیاز کشور در آینده و در نتیجه اقدام برای هجینگ یا همان فرار از خطر کاهش ارزش داراییها. این اقدام از یکسو توسط عموم مردم برای کسب سود و یا حفظ ارزش دارایی صورت گرفته و از سوی دیگر شرکتها نیز غالباً پرتفوی داراییهای نقدی خود را از ریالی به ارزی تبدیل کردهاند تا هم ارزش منابع ریالی خود را حفظ نمایند و هم ارز مورد نیاز برای واردات در آینده را با نرخ پایینتر تأمین نمایند (چرا که انتظارات به سمت افزایش نرخ ارز است و سیاست کشور در مقابل آینده نرخ ارز مشخص نمیباشد).
2. عدم استقلال بانک مرکزی و ضعف بانک مرکزی در ارایه سیاستهای پایدار و کنترل منطقی بازارها از طریق منطقی کردن انتظارات عمومی. قطعاً اعمال سیاستهای صحیح میتواند انتظارات صحیح را شکل بدهد؛ اما ارایه اطلاعات نادرست و یا بیان سیاستهایی که هیچگاه به وقوع نمیپیوندد؛ بحران اعتماد به مسوولان را به وجود خواهد آورد که برگرداندن اعتماد عمومی و منطقی کردن انتظارات امری دشوار است. همچنین عدم اتخاذ سیاستهای پولی مناسب در راستای کنترل نقدینگی و تورم میتواند سایر سیاستها را خنثی نماید.
3. کاهش نرخ سود سپردههای بانکی و انتشار اوراق مشارکت یا گواهی سپرده با نرخهای بسیار پایینتر از نرخ تورم یا نرخ سالهای گذشته و سرریز شدن منابع اوراقهای مشارکت و گواهی سپرده سررسید شده به بازار ارز و طلا. بسیاری از بانکها و شرکتها در سنوات گذشته گواهی سپرده و اوراق مشارکت با نرخهای 15% به بالا به صورت روز شمار و قابل بازخرید منتشر کرده بودند. در سررسید این اوراق، اوراقهایی با نرخ سود متناظر با سپرده بانکی منتشر شد که چون جذابیت نداشت؛ از سوی مردم و شرکتها خریداری نشد و این منابع عمدتاً به سمت بازارهای دیگر سر ریز شد.
4. افزایش شدید حجم نقدینگی که خود عامل اصلی تورم در همه زمینهها از جمله کاهش ارزش پول ملی میباشد. نقدینگی کشور از حدود 92 هزار میلیارد تومان در سال 84 به حدود 330 هزار میلیارد تومان در سال جاری رسیده است (حدود 259 درصد افزایش و یا متوسط سالانه 43% افزایش).
مجموعه عوامل فوق به عنوان مهمترین عوامل باعث شد تا بازار ارز و سکه با تلاطم مواجه شود؛ و فعالان بازار نیک میدانستند که برای حفظ ارزش دارای خود(hedging) بازار سکه بازار مناسبی است چون نرخ سکه همزمان به دو عامل نرخ طلای جهانی و نرخ ارز بستگی دارد و چون انتظارات در خصوص هر دوی این شاخصها به سمت افزایش بود؛ بنابراین بازار سکه از رونق بیشتری برخوردار شد که برخی آن را وجود حباب در بازار سکه قلمداد کردند؛ حال آنکه این افزایش قیمت سکه ناشی از انتظارات عمومی بود و راهکاری برای حفظ ارزش دارای و البته برای سفته بازان راهکار کسب درآمد. اما با دخالت در این بازار و اصرار برای کاهش قیمت سکه، منابع از این بازار به سمت بازار ارز سوق یافت و نتیجه افزایش قیمت هر دو کالا(یعنی ارز و سکه) شد.
اقتصادپرس : مریم فکوری، کارشناس ارشد اقتصاد