ستاره درخشان بسکتبال که تبدیل به نویسنده یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز شد، در مورد غلبه بر درونگرایی خود به هاروارد بیزنس ریویو میگوید: "هنگامی که تازه ورزش را به صورت حرفهای دنبال میکردم، کسی نبود تا اهمیت روابط عمومی را به من گوشزد کند. هنگامی که در اوج بودم، به هیچ چیز اهمیت نمیدادم جز اینکه با تمام وجود برای کسانی که من را استخدام کرده بودند به بهترین نحو کار کنم. برای همین بود که چندان در صحبت کردن با مردم راحت نبودم. اما گوشه گیری مشکلی است که باید به رفع آن بیاندیشید."

سی و یک ناشر از چاپ اولین رمان این نویسنده امتناع کردند، رمانی که البته پس از چاپ جوایز معتبر بسیاری را از آن خود کرد. هر یک از کتابهای وی، درهای موفقیت را یکی پس از دیگری به روی وی گشود. حتی در اوج موفقیت نیز اون متکی بر شهود و غریزه خود بود. او میگوید: "من در طبقه فقیر، متوسط و مرفه جامعه زندگی کردهام. هم در جنوب بودهام و هم زندگی در شمال شرق آمریکا را تجربه کردهام. من با همه کس معاشرت کردهام. همین است که یک حس درونی به من میگوید که چه چیزی توجه مردم را جلب خواهد کرد و به مذاق آنان خوش خواهد آمد."
آی وی وی: با تمرکز هر موقعیتی خوشایند میشود فعالیتهای سیاسی این هنرمند و فعال حقوق بشر چینی، بارها وی را با دولت چین رو در رو کرده است. او با هاروارد بیزنس ریویو در مورد اینکه چگونه بر موضوعات کوچک اما تاثیرگذار تمرکز میکند صحبت کرد. "نیازی نیست که از خود انتظار معجزه داشته باشید. من خیلی از از اوقات احساس ناتوانی میکنم، اما با ایجاد تغییری خیلی کوچک که لزوماً هزینه زیادی نیز برای من ندارد، دوباره انرژی خود را به دست میاورم. تنها چیزی که پدرم آموختم، صداقت بود. او هرگز نمیدانست که آیا از اردوگاه کار اجباری جانم سالم به در میبرد یا نه، اما با این حال هنگامی که تمیز کردن دستشوییها به وی محول میشد، با دقت و حوصله کامل این کار را انجام میداد. صداقت و جدیدت در کار باعث میشد که حتی همین کار کم اهمیت برای وی به اندازه نوشتن یک غزل شادی آفرین باشد"

خبرنگار جنگ، کریستین امانپور در مورد راستگویی صحبت کرد. "در جنگ داخلی بوسنی، من شاهد جنگ علیه مردم غیرنظامی بودم، برای همین باید از دریچه دیگری به آنچه در مقابلم بود نگاه میکردم. باید به نوع دیگری وقایع را گزارش میکردم و آنچه میگذشت را برای مردم تعریف میکردم. هنگامی که بیطرفی و اخلاق حرفهای من زیر سئوال برده شد، اندوهگین شدم چراکه بیطرفی ابتداییترین اصل کار یک خبرنگار است. همین تلنگری شد تا دوباره در مورد معنای واقعی بیطرفی بیاندیشم. در شرایطی مثل بوسنی، وقتی که با یک نسل کشی تمام عیار روبرو هستید، وظیفه دارید تا واقعیت را آنگونه که هست منعکس کنید. بیطرفی در این شرایط یعنی اینکه به هر دو طرف دعوا به طور مساوی گوش دهید، نه اینکه حق را به طور مساوی به هر دو طرف بدهید."
مایک مولن: هیچ پلی را پشت سر خود خراب نکنید، شاید دوباره مجبور به گذر از روی آنها شوید دریاسالار مایک مولن، سرسختی و صبر را کلید حل مشکل تفاوت های فرهنگی میداند. او میگوید: "فرقی نمیکند که این اختلاف بین دموکرات ها و جمهوری خواه ها باشد یا بین آمریکا و دیگر کشورها، باید مصر باشید و البته صادق. من همواره در پی ایجاد روابط محکم با افراد تاثیرگذار بوده ام و کوشیده ام که از دید آنها به موضوعات نگاه کنم، هرچند در بسیاری از مواقع با آنها هم عقیده نبوده ام."
بلا کارولی: اگر از شاگردانم انتظار تعهد تمام و کمال دارم، خودم نیز باید اینگونه باشم مربیگری تیم ژیمناستیک زنان آمریکا و کسب مدال طلای المیپک 2012 در لندن تنها یکی از موارد متعدد در کارنامه درخشان بلا کارولی است. وی برای رسیدن به موفقیت مسیر سختی را پشت سر گذاشته است: بازگشت به سالن ورزش پس از فرار از رمانی، آموختن زبان انگلیسی در آمریکا و کار به عنوان یک نظافتکار ساده. او به ما در مورد اینکه چگونه روش مربیگری اش را متناسب با شاگردانش تغییر میدهد گفت. "در طی زندگی کاری ام، تنها موارد بسیار کمی را دیده ام که شاگردانم شخصیت، اشتیاق و ویژگی های مشابه به هم داشته باشند. حتی آنهایی که روی سکوی قهرمانی می ایستند با یکدیگر بسیار متفاوتند. بنابراین باید با هر یک از آنها متفاوت برخورد کنید. نه تنها باید رگ خواب آنها را به دست بیاورید و بفهمید که کدام بخش از شخصیت آنها را میتوانید تحت تاثیر قرار دهید بلکه باید بدانید که از چه برخوردی با آنها باید بپرهیزید ."

سالی راید: نمیتوانی کسی باشی که تمیتوانی تصورش کنی فقط چند ماه پیش از مرگش، سالی راید با هاروارد بیزینس ریویو در مورد تغییر مسیر حرفه ای اش از یک فضانورد به یک فعال در زمینه آموزش و تحصیلات مصاحبه کرد. ما نظرش را در مورد بهترین راهکار ایجاد زمینه های مناسب خلاقیت و نوآوری در رشته های مختلف پرسیدیم. وی در پاسخ گفت: "ملیون ها ایده و نوآوری هر روز توسط هزاران فرد خلاق زاییده میشود. مشکل در کمبود ایده های نو نیست، مشکل این است که اکثر این ایده ها در سطوح پایین و محلی باقی میمانند و هرگز فرصت نفوذ به سطوح بالاتر را پیدا نمیکنند. همین باعث میشود که تاثیرگذاری چندانی نداشته باشند. ما به جای اینکه نگران خلق ایده های نو باشیم، باید ابزاری را فراهم سازیم تا از آن طریق ایده پردازان بتوانند به مخاطبین گسترده تری دسترسی پیدا کنند"
باربارا استریساند، خواننده، بازیگر، کارگردان، تهیه کننده و یک نیکوکار است. جالب اینجاست که ترس فراوان وی از اجرای زنده و حضور در صحنه زبانزد خاص و عام است. ما از وی پرسیدم که وی به عنوان یک کارگردان چگونه میتواند اعضای یک گروه را که احتمالاً آشنایی قبلی نیز با هم ندارند، به سرعت با یکدیگر هماهنگ کند. او گفت: "عوامل فیلم تبدیل به یک خانواده با تمام زیر و بم های خود میشوند. وظیفه کارگردان، ایجاد یک حس اعتماد در بین اعضا است. این چالش که چگونه منظورت را به بقیه منتقل کنی و بهترین بازی را از آنها بگیری، برای من بهترین بخش کار است. برای این کار، من سعی میکنم آنها را بهتر بشناسم، بفهمم دوران کودکی خود را چگونه سپری کرده اند و چه چیزی آنها را به وجد میاورد."
بان مک ایوان: لحظه ای که دیگر نسبت به پیرامون خود کنجکاو نیستید، احتمالاً لحظه مرگ شماست نظر این نویسنده سرشناس را در مورد راه های رشد خلاقیت پرسیدیم. "من فکر میکنم که درک ارزش تردید در روند خلاقیت حیاتی است. بدانیم که نیازی به عجله نیست. برخی اوقات باید اندکی درنگ کرد، نه به خاطر اینکه به بن بست رسیده اید و نمیدانید چه کنید، بلکه به این خاطر که اجازه دهید ایده ها به مرور پخته تر شوند."
محمد یونس: من فکر نمیکنم که هیچ انسانی تا زمانی که از زندگی لذت میبرد تمایلی به بازنشستگی داشته باشد. این برنده جایزه صلح نوبل و موسس بانک "گرامین" در مورد پیشرفت و رشد به ما گفت: "من در هر مرحله، فقط یک پلات را اجرا میکنم و نه کل فیلمنامه را. تمام تمرکزم را بر روی تمام کردن مرحله فعلی میگذارم. پس از اتمام موفقیت آمیز این مرحله، یکی پس از دیگری به سراغ مراحل بعدی میروم و آنها را نیز به همین نحو اجرا میکنم. با صد نفر شروع میکنم، و سپس به صد نفر بعدی میپردازم. با این کار اجزای مختلف برای پیشرفت را با تدریجاً کنار هم قرار میدهم.از ابتدا یک ساختار عظیم شکل نمیگیرد، همه چیز قدم به قدم و مرحله به مرحله ایجاد میشود"