:
كمينه:۲۰.۴°
بیشینه:۲۰.۹۹°
به‌روز شده در: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۹
گفت‌وگو تفصیلی با دکتر ابراهیم رزاقی اقتصاد دان:

اینکه یارانه نان حذف و بنزین یارانه ای باشد غلط است

این استاد دانشگاه گفت: ما باید توجه کنیم که بدون برنامه یارانه ها را حذف نکنیم، به عنوان نمونه نباید یارانه نان که قوت اصلی مردم است، حذف شود.
کد خبر: ۸۷۰۹
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۰:۲۴


 در ماه های گذشته چیزی که به وضوح برای مردم قابل مشاهده بود افزایش روزانه قیمت ها بود، افزایشی که سبب کاهش قدرت خرید و توان مردم شده است. حال چه باید کرد، در کوتاه مدت چگونه می توان به مردم کمک کرد تا بتوانند قدرت خرید گذشته خود را بدست آورند و یا اینکه به گونه ای بتوانند کالاهای اساسی خود را تامین کنند. در همین ارتباط گفت‌وگویی با دکتر ابراهیم رزاقی اقتصاد دان و استاد سابق اقتصاد دانشگاه تهران انجام داده ایم که در ادامه مشروح آن خواهد آمد.


مشکلات کنونی اقتصاد ایران را در چه می داند و چه راهکاری برای آن پیشنهاد می دهید؟


رزاقی: قیمت ها بعد از اجرای هدفمندی یارانه ها سیر صعودی به خود گرفت، یکی از دلایل آن، افزایش هزینه تولید کنندگان و در نتیجه افزایش قیمت ها از سوی آنها برای جبران آن بود. هم اکنون قدرت خرید بسیار از مردم نسبت به گذشته کاهش یافته است و دولت به دنبال راهی برای جبران آن است، از کالابرگ گرفته  تا بن های کارگری و کارمندی و پول نقد. در کوتاه مدت اما چه باید کرد؟


در حال حاضر یکی از دلایل افزایش قیمت ها فاصله زیاد بین مصرف کننده و تولید کننده است، فاصله ای که دلال ها و واسطه ها به خوبی توانسته اند آنرا پر کنند. پس اگر دولت به دبنال پرداخت پول نقد به مردم باشد قطعا این فاصله همچنان وجود خواهد داشت.


همچنین دولت راه حل دیگری برای مقاله با گرانی در نظر گرفته است و آن واردات است. دولت واردات را راه چاره جلوگیری از افزایش قیمت ها می داند اگر چه شاید این راحل برای کوتاه مدت جوابگو باشد اما در بلند مدت جز وابستگی عایدی دیگری برای ایران ندارد، منشا این واردت نیز دلارهای نفتی است. خطر واردات نیز همین دلار های نفتی است که اگر فشارهای بین المللی همچنان وجود داشته باشد و فروش نفت ایران با اختلال بیشتر مواجه شود آن هنگام دیگر واردات نیز نخواد توانست به آسانی صورت گیرد، و دولت نخواهد توانست نیازهای مردم را تامین کند. پس باید به دنبال راهکار اساسی تر باشیم. راهکاری که جز با اقتصاد مقاومتی و تولید داخلی به آن دست نخواهیم یافت.


اما چگونه می توانیم تولید داخل را با رونق مواجه کنیم و اگر واردات و پرداخت پول نقد به مردم نمی تواند قدرت خرید مردم را افزایش دهد چه راه حل دیگری وجود دارد.


یکی از مشکلات کنونی اقتصاد ایران واسطه گری و دلالی است. محصولات تولیدی کارخانه ها و به صورت شدیدتر کشاروزان با قیمت های بسایر پایین از آنها خریداری می شود و با چند برابر قیمت در اختیار مصرف کننده قرار می گیرد. در این میان نه تولید کننده راضی است و نه مصرف کننده.


یکی از بهترین راه ها برای کاهش قیمت ها و از بین بردن فاصله بین تولید کننده و مصرف کننده ایجاد تعاونی است. تعاونی های تولید و تعاونی های مصرف. این موضوع هم در قانون اساس به آن اشاره شده است و هم این قانون نقش بالایی برای آن قائل شده است.

 

دولت می تواند با حمایت از تعاونی ها، کالاها را با قیمت تعاونی و سوبسیدی در اختیار آنها قرار دهد و دهک های معیشتی مشخصی را که به کمک کالایی احتیاج دارند به عضویت این تعاونی ها در آورد.


تشکیل تعاونی ها سبب خواهد شد که گروه های هدف شناسایی شوند و چون این تشکل ها بسیار مردمی هستند از سوی خود مردم کنترل می شوند و از سویی دیگر تعاونی ها نیز چون امکانات و تشکل پیدا می کنند خود به تولید مباردت می کنند همانند تعاونی های اتکا نیروی های مسلح. هنگامی که تعاونی های منسجم می شوند و طیفی از مصرف کنندگان را شناسایی می کند به تولید روی می آورند. و هنگامی که این اتفاق بیافتد قیمت ها کاهش خواهد یافت چرا که تعاونی ها به دنبال سود بالا نیستند برخلاف وضعیت کنونی که همانند سرمایه داری به دنبال حداکثر کردن سود هستند.


آیا این طرح در کوتاه مدت نیز جوابگو است؟


رزاقی: در کوتاه مدت می توان نقش تعاونی ها را افزایش داد. به عنوان نمونه در پنج  الی شش ماه آینده اگر دولت بتواند تولید کنندگان و مصرف کنندگان را به سمت تشکیل تعاونی ها هدایت کنند قاعدتا خواهد توانست هم فاصله قیمتی بین فروشنده (تولید کننده) و خریدار (مصرف کننده) را کاهش دهد و هم بر بازار به درستی نظارت کند.


در حالت اجتماعی آن نیز مردم یاد می گیرند چگونه از حق خود دفاع کنند و نه ارزان بفروشند (تولیدکنندگان) و نه گران بخرند (مصرف کنندگان). چرا که دیگر دلالی وجود ندارد که از تولید کننده ارزان بخرد و به مصرف کننده گران بفروشد. این یکی از راه حل هاست.
با به وجود آمدن تعاونی ها در پنج ، شش ماه آینده بخش بزرگی از مشکل مصرف کنندگان و تامین کالاها حل خواهد شد این موضوع حتی در بلند مدت نیز خواهد توانست جایگزین فروش نفت و درآمدهای حاصل از آن باشد. تعاونی آنچنان گسترده است که خواهد توانست هم بخش تولید و هم بخش توزیع و هم بخش مصرف را ساماندهی کند.


رشد اشتغال، رشد تولید، رشد سرمایه گذاری از دیگر مزایای ایجاد تعاونی ها خواهد بود. به این دلیل که مردم خود هم صاحب سرمایه و هم مسئول اداره تعاونی و هم به نوعی مصرف کننده نیز هستند نخواهند گذاشت که این بنگاه های اقتصادی از مسیر اصلی خود خارج شوند. دخالت مردم در سرنوشت خوشان بالاتر خواهد رفت. ما به بهانه مبارزه با تهاجم اقتصادی و به بهانه جلوگیری از افزایش فاصله طبقاتی و .. وارد یک فضای اقتصادی خواهیم شد که در قانون اساسی مشروعیت کامل دارد و با اقتصاد مقاومتی که رهبر به آن اشاره کرده است کاملا عجین است. تشکیل تعاونی ها دخالت مردم در سرنوشت خوشان را بالا می برد و بحث بسیج اقتصادی، جهاد اقتصادی و ... همه وهمه می تواند با شکل گیری تعاونی ها دوباره به جریان بیفتد.


در این میان چگونه می توانیم دهک های جامعه را تشخیص دهیم و یا اینکه چه دهک های باید به این طرح ورود پیدا کنند؟


رزاقی: تمامی افرادی که به کمک کالایی و معیشتی نیاز دارند می توانند تعاونی تشکیل دهند که دولت می تواند با استفاده از آمار و اطلاعات خود آن را غربال کند. اعم از کارگر و کارمند و کشاورز و ....


در وضعیت کنونی در حدود 30 الی 40 درصد افراد جامعه می توانند به عضویت تعاونی ها در آیند و اگر تورم بازهم افزایش یابد شاید نیاز باشد به 60 الی 70 درصد جامعه بن کالایی این تعاونی ها تعلق بگیرد.


کمک های دولت به مردم به صورت نقد است، شما با پرداخت پول نقد موافقید یا بن کالایی و کالابرگ؟؟


رزاقی: به نظر من بن کالایی و کالابرگ بسیار مناسب تر از پول نقد است چرا که واسطه ها را حذف می کند. اما پول نقد مخرب است چرا که ممکن است به مصرفی غیر از آنچه که دولت مدنظرش بوده است برسد. به عنوان نمونه اگر قصد دولت از پرداخت پول نقد خرید دو کیلو روغن بوده است ممکن است فروشنده برای سود بیشتر قیمت ها را افزایش دهد و در نتیجه فرد تنها خواهد توانست یک کیلو خریداری کند اما اگر بن کالایی پرداخت شود روغن هر قیمتی که داشته باشد فروشنده ناچار است دوکیلو به شخص بدهد و در نتیجه فروشنده هیچ منفعتی از افزایش خودسرانه قیمت ها نخواهد برد وقیمت ثابت خواهد ماند.


آیا شما با افزایش دوباره قیمت حامل های انرژی مخصوصا بنزین موافق هستید؟


رزاقی: این افزایش صدرصد باید اتفاق بیافتد، اما در مورد بنزین و خانوارهای پر مصرف با تصاعد شدیدتری.


ما باید توجه کنیم که بدون برنامه یارانه ها را حذف نکنیم. به عنوان نمونه نان که قوت اصلی مردم است نباید یارانه آن حذف شود امری که متاسفانه در مرحله اول هدفمندی صورت گرفت. اما بنزین از جمله کالاهایی است که باید یارانه آن حذف شود. یکی به این دلیل که قاچاق گستره ای به خارج از کشور صورت می کیرد و دوم اینکه در حال حاضر قشری از افراد پر درآمد جامعه بیشترین منفعت را از بنزین یارانه ای می برند. و با توجه به اینکه یارانه بنزین درصد بالایی از یارنه های پرداختی در ایران را به خود اختصاص می دهد می توان نتیجه گرفت که یارنه به به بدترین شکل در حال پرداخت شدن است.


اما دولت باید بتواند بین افرادی که با بنزین یارانه ای به کار می پردازند و به عنوان مثال حمل و نقل بار و مسافر انجام می دهند  وافرادی که با این بنزین تنها به امورات روزمره و شخصی خود می پردازند یک جداسازی انجام دهد و تفاوتی قائل شود. و به گروه اول بنزین یارانه ای و به گروه دوم بنزین آزاد اختصاص دهد، در این صورت می تواند یارانه بنزین را هدفمند کند. این جداسازی با اطلاعات و آمارهای دولت از وضعیت اقتصادی مردم و همچنین تا حدودی فرم اطلاعات اقتصادی خانوار امکان پذیر است.


در مورد برق، آب و گاز اما باید به گونه ای دیگر برخورد کرد. با توجه به اینکه میزان مصرف آب، برق و گاز رابطه مستقیمی با درآمد خانوار دارد و هر چه درآمد بالاتر رود مصرف این نوع انرژی ها نیز افزایش میابد، افرادی که مصرف پایینی دارند نباید هیچ گونه افزایش در قیمت ها برای آنها اعمال شوند اما افرادی که مصرف بالایی دارند خیلی بیشتر از حد مورد نظر افزایش دهیم. یعنی تصاعد کنونی را تشدید کنیم. این نوع اصلاح قیمتی از یک سو سبب صرفه جویی و از سویی دیگر سبب پرداخت درست یارنه بخش انرژی می شود.


آیا فاز دوم هدفمندی یارنه ها باید اجرایی شود؟


رزاقی: با توجه به تجربه دور اول هدفمندی و افزایش شدید قیمت ها، چرا ما باید به دنبال اجرا کردن طرحی باشیم که وضع را بی ثبات می کند. از سویی دیگر مردم نگران افزایش دوباره قیمت ها هستند و آیا با فشارهای دشمنان آیا مصلحت است که هدفمندی فاز دوم اجرایی شود؟ طرحی که با توجه به اینکه این دولت در ماه های پایانی خود است باید بر دوش رئیس جمهور بعدی بیفتد. چرا ما یک عامل بی ثبات کننده را اجرایی کنیم. با توجه به این شرایط به هیچ وجه به صلاح نیست که فاز دوم هدفمندی یارانه ها اجرایی شود.


البته باید این را نیز در نظر داشت که در چند ماه آینده انتخابات انجام می گیرد و بیشترین توان اجرایی کشور و تمرکز دولت، مجلس و مردم صرف آن خواهد شد و همچنین اینکه در فاز اول بخش خصوصی قیمت ها را افزایش داده است و دولت نتواسته است با آن مقابله کند بنابراین مسکوت ماندن آن در شرایط فعلی بیشتر احساس می شود.

خبرگزاری دانشجو