این روستا در منطقه کوهپایهای، میان کوههای خامین و لار قرار گرفته و در فصل بهار از آب و هوایی بسیار مطبوع و دلپذیر برخوردار است.
«شادگان» یکی از کهنترین روستاهای کهگیلویه و بویراحمد به شمار میرود که با توجه به آثار باقی مانده از خانههای قدیمی، قدمت زندگی در این روستا افزون بر پنج قرن پیش تخمین زده شده است.
«شادگان» با نام محلی «گورو» در حصار تابلوی فریبنده کوههای زیبای «کل کارد، بردگاه و تاویل» و مناظر وحشی و بینظیر «ده بالایی، دشت راک، کوشک، براچنگ، جوبال و بیرمین» با پوشش متراکم و فشرده درختان بلوط و فرش علفزارهایی همراه با گلهای سرخفام لاله وحشی انسان را به شگفتی وا میدارد.
رودخانه فصلی رود باشتی در ضلع شرقی این روستا به همراه آبشارهایی زیبا و منحصر به فرد از جمله آبشار «گله جنی» با جغرافیایی خاص، پوشیده از درختان بلوط و علفزارهایی پر از سبزه و گلهای بهاری و لالههای وحشی قطعهای از بهشت را به تصویر کشانده است.
امامزادههای «شادگان» با نام محلی «دو پیر خفته» در میان درختان بلوط و علفزارهای پر از لالههای وحشی در نزدیکی آبشار «گله جنی» با معماری ساده و گچی از دیگر جاذبههای دیدنی این روستا به شمار میرود.
فصل بهار که میرسد «شادگان» به بهشتی زمینی تبدیل میشود و اهالی این روستا که امروز در سراسر ایران اسلامی و خارج از کشور زندگی میکنند به زادگاه خود برگشته و دل به دامان طبیعت بکر و رویایی آن میبندند.
براساس تحقیقات تاریخی صورت گرفته مردمان این روستا در زمانهای دور به دلایل امنیتی و رفاهی در مکانهای مختلفی از جمله «دهبالایی» و «گورو کهنه» زندگی میکردند که در سال 42 به مکان زیبای امروزی نقل مکان کرده و نام روستا را از «گورو» به معنای دشتی که در کنار رودخانه است به «شادگان» تغییر دادند که با توجه به شواهد موجود به نظر میرسد این نام به دلیل شاد زندگی کردن ساکنان این روستا انتخاب شده است.
«شادگانیها» از طایفه بزرگ ایل «باوی» محسوب میشوند که اصالتا لر زبان بوده و از نژاد اصیل آریایی به شمار میروند.
آنها در طول تاریخ مردمانی همیشه آرام، به دور از جنجال و حاشیه، آزاده، بسیار باهوش و زیرک بودهاند که داستانهای زیادی از زیرکی و سیاستمداری آنها در میان مردم به یادگار مانده است.
«شادگان» در سالهای نه چندان دور به دلیل شرایط آب و هوایی منحصر به فرد، قطب بزرگ صادرات لیموشیرین و انگور به استانهای همجوار محسوب میشد، وجود باغهای بزرگ و زیبای مرکبات، همچنین شالیزارهای برنج، این روستا را به منطقهای استثنائی در زمینه تولید مرکبات و برنج تبدیل کرده بود.
روند رو به رشد پیشرفت کشور بعد از انقلاب اسلامی ایران و نیاز فرزندان این روستا به تحصیل علم و دانش به یکباره سبب موج گسترده مهاجرت اهالی این روستا به شهرستان گچساران شد و همراه با این وضعیت، کمبود آب نیز سبب خشک شدن و از بین رفتن باغات مرکبات «شادگان» شد به گونهای که امروز از آن باغات مرکبات و شالیزارهای برنج، زمینهای خالی و تنها به یادگار مانده است.
با مهاجرت گسترده «شادگانیها» به گچساران، این روستا علنا به ویرانهای در میان بهشت تبدیل شد و دل طبیعت بکر و زیبای عروس «شادگان» را به درد آورد.
اگر چه «شادگانیها» به دلایلی ناگزیر به مهاجرت شدند اما هیچگاه وطن و زادگاه خود را فراموش نکردند، آنها هیچگاه نتوانستند دل از اقتدار و زیبایی دلربای کوههای «خامین و لار، مناظر رویایی و بکر «ده بالایی، دشت راک، کوشک، براچنگ، جوبال و بیرمین»، تابلوهای نقاشی «کل کارد، بردگاه و تاویل» و آبشار نقاشی شده و ساحر «گله جنی» بکنند و بار دیگر به آغوش دیار سابق خود بازگشتند تا بار دیگر زندگی و آبادانی را در زیبای ناشناخته ایران نفس بکشند.
==================
گزارش و تصاویر از کورش رضائی