خبراقتصادي - مهتاب قلی زاده براي انتشار شماره 90 ماهنامه صنعت و توسعه، با منوچهرمنطقي رييس مركز ملي فضايي، در سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح گفت وگويي را انجام داده است. هرچند که زمان انتشار این گفت وگو او دیگر معاون وزیر دفاع و مدیرعامل سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح نیست اما گپ و گفت زمانی انجام شده که منوچهر منطقی بر این صندلی تکیه زده بود.
او
امروز پست بالاتری دارد و به ریاست مرکز ملی فضایی منصوب شده است. معاون علمی و
فنآوری رییس جمهوری این سمت را به او داده و خودش هم خوشحال است که می تواند
برنامه های توسعه ای اش
را راحت تر پی بگیرد.
گفت وگو با منطقي در اتاقی انجام شد که اصلا شبیه دفتر روسا نبود. اتاقی بسیار ساده و خلوت.
منطقی
بسیار محتاط است؛ به سختی اظهار نظر مستقیم می کند و دوست دارد بیشتر در مورد طرح های
توسعه ای سخن بگوید. به
هرحال در لابه
لای
سخنانش تاکید کرد که پس از انقلاب باید به گونه ای
ناتوانی در فنآوری هواپیما را جبران می کردیم؛ تنها پاسخ ما «موشک» بود. به گفته
منطقی نظام تصمیم گرفت که اولویت توسعه صنایع هوایی ما با صنایع موشکی باشد و عمده
منابع اش را هم در همین بخش سرمایه گذاری کرد. به گفته او هیچگاه در قطعنامه جدید
شورای امنیت گفته نشده که منعی برای آغاز یک طرح جدید در کشور خودتان با مشارکت
دیگران دارید. پس ما در این مباحث باید سراغ کسب فنآوری های کلیدی برای تولید
محصولات و البته جلب مشارکت خارجی ها برویم.
او
در این گفت و گوی مفصل می گوید: پس از انقلاب باید به گونه ای ناتوانی در فنآوری
هواپیما را جبران می کردیم؛ تنها پاسخ ما «موشک» بود...
*****
پس
از انقلاب که توسعه صنایع نظامی در دستور کار قرار گرفت و با سرعت بیشتری پیش رفت،
در صنایع هوافضا بیشتر تمرکز ایران بر توسعه و ساخت صنایع موشکی بود؛ در عمل می توان
دید که توسعه صنایع غیر نظامی مانند ساخت هواپیما و جنگنده های نظامی یا وجود
نداشته یا بسیار کم و ناچیز بوده است. فکر می کنید دلیل عمده این عدم توازن چیست؟
این که در صنایع موشکی به مراحل پیشرفت هایي رسیدیم اما در صنایع هوایی غیر موشکی
هنوز در گام های اولیه باقی مانده ایم.
در گام های اولیه باقی نمانده ایم اما میتوان بحث را اینگونه تشریح کرد که اگر در یک حوزه بیشتر پیش رفته ایم و به حوزه دیگر توجه کمتری می شود به سیاست هایی که اتخاذ شده بستگی دارد. فردی که در راس امور قرار می گیرد، تهدیدها را بررسی می کند؛ برای پاسخ به آنها ابزارهای موجود را در نظر می گیرد و همچنین بررسی می کند که برای اینکه این ابزار را به دست آورم چقدر پول در اختیار دارد؛ آن فرد پس از اینها باید به این جمع بندی برسد که چقدر سریع و با چه سرعتی می تواند به این محصولات برسد.
خب؛ یک بحث مهم این است که پیش از انقلاب نیروی هوایی ایران یکی از پنج قدرت
برتر دنیا بوده است. حتی اروپا و امریکا پس از ایران توانستند برخی از
محصولاتی که آن زمان ایران در اختیار داشت را به کار بگیرند. برای مثال F14 نخست در سال ۱۹۷۴ از سوی ایران خریداری شد و بعد در سال
۱۹۷۷ در نیروی دریایی آمریکا پذیرش شد. پس پیش از انقلاب توجه بر نیروی هوایی
بسیار بالا بود.
اما
در پاسخ به پرسش شما باید توضیح داده شود که برای مثال هواپیما نسبت به موشک، یک
محصول فوق العاده پیچیده به حساب می آید؛ اگر ضریب پیچیدگی موشك پنج باشد، ضریب
پیچیدگی هواپیما حداقل ۲۰ است. بنابراین این دو محصول اصلا با یکدیگر قابل مقایسه
نیستند. نکته مهمتر این است که هرچقدر سطح عملکرد هواپیما بالاتر باشد، هزینه
تعمیر- نگهداری اش هم بالاتر است. بررسی دوران پس از انقلاب نشان می دهد که ایران
تعمیرکاران هواپیمایش را از دست داد و همه آنها از ایران رفتند. خود نیروی هوایی
باقی ماند و یک ناوگان عظیم هوایی. خب نخستین بحثی که پیش آمد این بود که نیروی
هوایی بتواند بر اوضاع مسلط شود و بتواند از همه تجهیزاتی که دارد استفاده کند.
اتفاقی که ابتدای انقلاب، دوران جنگ و تا دو دهه
پس از آن افتاد این بود که کشور یک مجموعه فوق العاده پیچیده و عظیم در اختیار
داشت اما فنآوری آن روز ما بسیار محدودتر از آن مجموعه بود. از همین رو تنها کاری
که نیروی هوایی می توانست انجام دهد، این بود که بر آن مجموعه تسلط پیدا کند؛ شکاف
را تحلیل کنند؛ تسلط کافی را به دست آورند و از آن همه امکانات استفاده کنند؛ که
این کار را عالی انجام دادند. همین الان اگر در هرجای دنیا بگویید که ما هواپیماهای
۳۰ سال پیش را استفاده می کنیم شما را تحسین می کنند؛ آنها معتقدند ما توانستیم از
فنآوری بالایی بهره مند شویم.
می خواهم بگویم اگر در تحلیل آنچه اتفاق افتاده است دقت نکنیم، حتما از بررسی موضوع باز خواهیم ماند. تا دو دهه پس از انقلاب ایران سیستم های بسیار پیچیده ای داشت که باید بر آنها تسلط پیدا می کرد و بعد از آن هم می توانست آنها را ارتقا دهد. این اتفاق افتاد و اکنون حداقل هواپیماهای ما یک یا یک و نیم نسل نسبت به وضعیت اولیه شان ارتقا پیدا کرده اند.
کدام
یکی شان ؟
همه
آنها از دم. همه هواپیماهای موجود ارتقا پیدا کرده اند. می توانیم بگوییم که کل
ناوگان هواپیمایی ایران با دو اتفاق روبه رو شده است؛ یکی این که مهندسان ایران
توانستند جای آنهایی را که ناوگان ایران را پشتیبانی می کردند، پر کنند. دیگری هم
اینکه توانسته اند فاصله عملکرد این هواپیماها را با هواپیماهای روز دنیا کم کنند
و در واقع کیفیت شان را ارتقا دهند. پس میتوان گفت که در هواپیماها این دو بحث رخ
داده که دید افراد کلان نگر و بیرونی پنهان مانده است: تسلط بر فنآوری و ارتقای
محصول. این خودش در کلاس هواپیما داری بین کشورها بسیار معنادار است. بیشتر
کشورهای دنیا تنها در تعمیر و نگهداری هواپیما ورود می کنند و اصلا وارد قسمت ساخت
نمی شوند. کشورهای خیلی محدودی وارد ارتقای محصول می شوند و تعداد آنها از تعداد
انگشتان یک دست هم کمتر است. کشورهای خیلی محدودی هم وارد عرصه ساخت هواپیما می شوند.
ما می توانیم بگويیم که مرحله اول و دوم را خیلی خوب پیموده ایم و اکنون می خواهیم
وارد مرحله سوم هم شویم. در این مرحله هم با توجه به پیچیدگی های فوق العاده
بالایش نیازمند انجام کارهای مشترک و مشارکت چند کشور است. پس می شود گفت ما اکنون
در نقطه ای هستیم که می توانیم برای ساخت هواپیما وارد مشارکت با کشورهای دیگر
شویم. به احتمال بسیار زیاد هم در این مسیر موفقیم.
از
بحث هواپیما که گذر کنیم به موضوع صنایع موشکی می رسیم…
خب؛
وقتی با هواپیما به سرعت به مقصد نمی رسیدیم باید این نقص و ناتوانی را به گونه ای
جبران می کردیم. تنها پاسخ ما موشک بود. برای همین هم توان بسیار زیادی در بحث
تحقیقات صنایع موشکی، انتقال فنآوری و ارتقای سیستم های موجود کشور اتفاق افتاد.
به همین دلیل دیده می شود که در پیشرفت هایی که پس انقلاب به دست آورده ایم، صنایع
موشکی پیشتاز هستند. خب؛ این تصمیم نظام بود که اولویت با صنایع موشکی باشد و عمده
منابع اش را هم در همین بخش سرمایه گذاری کرد. ضمن آنکه بخش اول را هم فراموش
نکرد؛ بلکه تصمیم گرفت در جایی که قرار است از بخش های دیگر استفاده کند، نیرو
بگذارد.
دقت
کنید؛ زمانی که وارد بحث ساخت هواپیما می شوید، از زمان طراحی تا مرحله نهایی
ساخت، چیزی حدود ۱۰ سال طول می کشد اما همه فرآیند ساخت موشک بین دو تا سه سال
زمان می برد. پس این منطقی است که بر موضوعی سرمایه گذاری کنید که هم نیازتان را برطرف
می کند، هم موثر است، و هم زودبازده است. از همین رو میتوان گفت تصمیم گیری های
عقلایی در هر بخش از صنایع هوایی ایران در دستور بوده و در هر بخش هم متناسب با
نیازی که داشتیم، خوب پاسخ گرفتیم.
اما
اکنون یک نگرانی که وجود دارد این است که آسمان ما از حیث تهدیدات منطقه ای نظامی،
آسمان مطمئنی نیست و به همین دلیل این اولویت دهی هر چند در جای خود درست بود اما
متخصصان معتقدند که ما بیش از اندازه به سمت صنایع موشکی رفتیم و از صنایع غیر
موشکی غافل شدیم. این سخن را افرادی میگویند که خودشان در صنایع نظامی کشور فعالیت
دارند.
خب
ما از حیث پدآفندی هم این مشکل را داریم؛ ما سال ها درگیر S300 بودیم و فکر می کردیم اگر S300 نباشد ما دچار مشکلات پدآفندی خواهیم شد.
گذشته از این برای مثال شما به جنگنده های F14 اشاره کردید اما ما با از دست دادن موشک های
فونیکس در جریان جنگ با عراق که باعث برتری این جنگنده ها میشود عملا حتی برتری مان
را هم از دست دادیم؛ کما اینکه کشورهای منطقه هم بر این موضوع سرمایه گذاری کلانی
کرده اند.
نه؛
نه من به شما قول می دهم پیش از اینکه
S300 بیاید
و در سامانه پدافندی کشور قرار بگیرد، ساخته داخلی ما خودش جایگزین خواهند شد؛ چون
ما بر این موضوع کار کرده ایم. اما در پاسخ به پرسش شما می خواهم یک نکته کلی را
بگویم. شما با یک مساله مواجهید و این مساله راه حلهای مختلف دارد؛ این که چطور با
مساله برخورد کنید به خلاقیت شما برمی گردد. این که چطور کارها را ترکیب کنید که
پاسخ بگیريد. موضوعی که در دوران ۳۵ ساله پس از انقلاب نشان داده ایم که هرگز در
دفاع از خودمان دچار مشکل نشده ایم؛ هر زمان که مشکلی ایجاد شده هم توانسته ایم آن
را برطرف کنیم؛ کما اینکه در دوران جنگ تحمیلی، نیروی هوایی عراق چهار بار تجدید
سازماندهی شد؛ از هواپیمای خیلی ساده به هواپیمای بسیار پیشرفته دست یافتند. ما
اما مشکلمان را خودمان حل کردیم. پس این انتقاد اصلا وارد نیست.
شما
اشاره کردید ما در مرحله مشارکت برای ساخت هواپیما هستیم؛ آیا اقدام عملی برای این
موضوع شده است؟
دارد
می شود. نکته مهم این است که ما برای مدت های طولانی در تحریم بودیم. اکنون روزنه های
امیدی باز شده است و ما باید از این روزنه ها حداکثر استفاده را ببریم. به قطع این
استفاده را خواهیم کرد. این مساله خیلی هم پیچیده نیست. هر کشور برای ورود به این
حوزه باید دو چیز داشته باشد؛ یکی پول نسبتا کلان؛ چرا که تنها نباید قیمت خود
هواپیما را در نظر گرفت؛ اگر قیمت یک هواپیما ۴۰ میلیون دلار باشد، باید بودجه
حدودا سه برابر آن برای پشتیبانی اش در نظر گرفت. دیگری این که مجموعه ای از
آموزش، تجهیزات تعمیر - نگهداری، سیمولاتور و… ایجاد کنیم. ایران توانایی تامین
بودجه این کار را دارد و برایش راه حلهای واضح داریم که تا چهار پنج سال آینده به
آن دست خواهیم یافت.
پس
فعلا در مراحل ابتدایی هستیم؟
نه
در مراحل پیشرفته هستیم اتفاقا.
به
صورت مشخص اکنون کجای کاریم؟
به
طور مشخص من مرجعی نیستم که بتوانم اعلام کنم.
به
پرسش نخستم بازمی گردم؛ بررسی توسعه صنایع موشکی پس از انقلاب؛ اکنون می خواهم
بپرسم آیا می توانیم به زودی خبری از ساخت جنگنده های نظامی داخلی بشنویم؟
همین
الان داریم می سازیم. چطور نشنیدید که ما در حال ساخت جنگنده هستیم. اکنون جنگنده ها
در سه کلاس تولید می شوند؛ یکی کلاس پیشتیبانی نزدیک است که ما حداقل در حال ساخت
دو مدل آن هستیم. تاکید می کنم حداقل دو مدل؛ مثلا صاعقه که یک پیشتيبان نزدیک است
که بهمن ماه ۱۳۹۳ رونمایی شد یا هواپیمایی که مدل پیشرفته F5 است اکنون در حال ساخت است.
اما
اکنون نوع فانتوم های
F5 اصلا
دیگر عملیاتی هستند ؟
زمانی
که می خواهید بدانید عملیاتی هستند یا نه، سه مساله را باید حل کنید؛ یکی اینکه
شما بتوانید پرنده ای را پرواز دهید که قدرت مانور بالا داشته باشد. قدرت مانور را
با طراحی شکل هواپیما و یک موتور قوی می توانید به دست آورید. در هر دوی اینها هم
ایران توانمندی لازم را دارد.
مساله
دوم آن است که بر این هواپیما سیستم هایی نصب شود که دورایستا باشند که توانایی
این را هم داریم. می خواهم بگویم اجزای حل این مساله را داریم؛ کافی است که بودجه
لازم در نظر گرفته شود و جز راهبردهای ما باشد. تا یک زمانی نبوده و حالا قرار
گرفته است.
در
مورد ساخت جنگنده ها دو بخش دیگر باقی ماند.
مورد
دیگر جنگنده های سنگنین هستند؛ این جنگنده ها را دیگر هیچ کشوری به تنهایی نمی سازد.
مثلا کل اروپا با هم کار می کنند. کل کشورهای شوروی سابق با هم کار می کنند و آمریکا
هم که با بسیاری از کشورهای جهان در حال همکاری است. پس برای دستیابی به جنگنده های
سنگین ناچاریم که وارد مشارکت شویم.
مورد
سوم هم جنگنده های سبک اند؛ این کلاس، کلاس جدیدی به حساب می آید و ما هم تحقیقات
اولیه را در مورد آن انجام داده ایم که بد هم نبوده است.
مجموع این ماجرا نشان میدهد که در ساخت جنگنده های نظامی خیلی هم عقب نیستیم.
موضوع
دیگر، بحث قطعنامه اخیر شورای امنیت است؛ مثلا در این قطعنامه آمده که برای انجام
برخی امور نظامی نیاز به دریافت مجوز است؛ این نوع موارد در قطعنامه چه اثراتی بر
وضعیت هوایی نظامی ایران خواهد داشت؟
ببینید؛
دو نکته وجود دارد؛ یکی این که آنجا قید شده که اگر شما بخواهید یک مجموعه خیلی
پیچیده را به ایران ببرید، باید برای انجام این کار مجوز دریافت کنید. یک شورای
تعیین سطح هم برای آن در نظر گرفته شده است. اما هیچگاه گفته نشده که منعی برای
آغاز یک طرح جدید در کشور خودتان با مشارکت دیگران دارید. پس ما در این مباحث باید
سراغ کسب فنآوری های کلیدی برای تولید محصولات و البته جلب مشارکت خارجی ها برویم.
نکته موجود در آن قطعنامه از این مسیر قابل حل است.
در
مورد پهپادهای ایران…
پهادها
را مطرح نکنید؛ این همه سوال پرسیدید دیگر…
در
مورد ساخت هواپیما گفتید که در مراحل پیشرفته ساخت هواپیما هستیم؛ به طور مشخص با
چه کشوری در مشارکت ساخت هستیم؟ به هرحال ما خاطره بدی از این نوع مشارکت ها
داریم؛ خاطره بد از ایتالیایی ها بزرگترین نمونه آن است.
یک
زمان شما راجع به محصول کامل صحبت می کنید اما یک زمان هم راجع به بحث فنآوری؛ در
موضوع فنآوری ما با بسیاری از کشورها می توانیم کار کنیم؛ یعنی خود ایران مسئول یک
پروژه شود و از توانایی مان استفاده کنیم؛ زمانی هم هست که شما باید یکی از
محصولات را انتخاب کنید و بعد وارد مشارکت در ساخت شوید؛ محصول هم که تعریف شده
است. اکنون سه گروه هستند که محصول را در اختیار دارند؛ چینی ها؛ روس ها و غربی ها.
حال باید دید که روابط استراتژیک به ما چه دیکته می کند.
یا
با روس ها و یا چینی ها؟
نه؛
غربی ها هم هستند دیگر.
یعنی
غربی ها حاضرند در صنایع نظامی ما سرمایه گذاری کنند؟
نه
من می خواهم بگویم آنها هم به شکل بالقوه هستند؛ یعنی همه گزینه ها روی میز است.
موضوع
سامانه S300 هم همواره
برای افکار عمومی جالب توجه بوده است؛ اکنون ما در چه مرحله ای هستیم؟ بالاخره
قرار است که روسیه اینها را به ما تحویل دهد یا نه ؟
حالا
به هرحال خبرهایی که می آید این است که به زودی تحویل می دهند دیگر.
شما
از شکایت ایران از روسیه در دیوان داوری درباره S300 اطلاع دارید؟
نه؛
اینها مربوط به مراجع سطح بالا است.
موضوع
دیگر بحث انتقال دانشکده فضایی است که نگرانی های زیادی را…
نه
ببینید یک مجموعه ای برای امور فضایی درست شده بود که دو پژوهشکده در اختیار داشت؛
یک پژوهشکده مربوط به وزارت علوم بود و یک پژوهشگاه دیگر هم به آن اضافه شده بود.
اتفاقی که اکنون افتاده این است که پژوهشکده وزارت علوم را به زیر نظر همان مجوعه
باز گردانده اند. آن پژوهشکده ای که درست شده بود اکنون در حال کار است. حالا نمی خواهم
وارد این بحث شوم که این جداسازی کار درستی است یا نه، اما اصولا زمانی که تصمیم
برآن است که کار جدی انجام شود، گام مهم آن است که توانایی ها پخش و پلا نشوند و
همه در یک بخش متمرکز باشند. پس می توان گفت که در این موضوع دو حالت بیشتر وجود
ندارد؛ آیا می خواهیم همان کارهای سابق را انجام دهیم یا نه. اگر بله پس باید این
تمرکز حفظ می شد. زمانی هم وجود دارد که قرار است تغییر رویکرد داده شود. در این
زمان هم باید خیلی واضح و روشن بیان شود که رویکرد تغییر کرده و همینطور بیان شود
که آن رویکرد چیست.
این
رویکرد ممکن است دوباره تغییر کند؟
ببینید
در پژوهشکده فضایی دو رویکرد وجود داشت؛ نخست آن که ایران موجود زنده را به مدار
بفرستد و رویکرد دیگر آن بود که ما بتوانیم از قابلیت های گذاشتن ماهواره در مدار
برای امور مخابراتی استفاده کنیم. به نظر من در دولت قبل رویکرد اول حاکم بود و در
این دولت رویکرد دوم. معمولا هم اولین کاری که در فضا انجام می دهند و این راهبردی
تر هم به نظر میرسد، این است که هر کشور بتواند توان ارتباطی خود را افزایش دهد.
پس این قسمت این رویکرد بسیار مناسب است. اما این که رویکرد قبلی به کل قرار است
کنار گذاشته شود یا نه، نکته ای است که متخصصان آژانس فضایی باید نظر بدهند.
سوال
دیگری در مورد RQ170 است…
قرار
شد در مورد پهپادها سوال نکنید…
واقعا
چه بر سر این پهپاد آمد؟ پهپاد اصلی چه شد؟ شبیه سازی شده اش چه شد؟
اینکه
بارها مصاحبه کرده اند و پروازش را نشان دادند و… باید بروید از خودشان بپرسید. این
حوزه ما نیست.
خب
حوزه چه افرادی است؟
شما
به آرشیوها که مراجعه کنید خواهید دید چه کسانی مصاحبه کرده اند و چه گفته اند.
می
خواهید بگویید که این موضوع اصلا به وزارت دفاع ارتباطی ندارد.
نه
نه. من اصلا نمی خواهم بگویم که این مربوط می شود یا نه. من می خواهم بگویم یک
محصولی آمد و چند بار تا کنون مصاحبه شده است؛ حال این که چه افرادی راجع به آن
مصاحبه کرده اند بحث دیگری است؛ حتما به حوزه آنها مربوط بوده که راجع به آن صحبت
کرده اند. شما هم بهتر است از همان ها بپرسید.
آقای
منطقی گفته می شود پس از این که به وزارت دفاع آمدید بحث های تجاری، فروش محصولات
و سودده کردن بخش های مختلف را به نوعی راه اندازی کردید. پرسش من این است که
اینها در چه زمینه هایی است؟ محصولات چیست؟ گردش مالی و ارزش افزوده ای که برای
وزارت به ثمر آورده چقدر است؟
یک
اصل وجود دارد که میگوید در حوزه های هوایی بحث نظامی و غیر نظامی تفکیک پذیر
نیست؛ شما میتوانيد هر سازه ای را در هر دو حوزه استفاده کنید، منتها با یک
تغییراتی.
خب؛
با توجه به اینکه یک سری فنآوری هایی وجود داشته که عمدتا در بخش نظامی بوده اند و
در قسمت های تجاری استفاده ای از آنها نمی شد، بهتر بود که تلاش می شد تا در قسمت های
تجاری هم آنها را وارد کرد. در هر کجای دنیا هم که دقت کنید، خواهید دید که در این
دو حوزه با هم کار می کنند و اتفاقا سهم حوزه نظامی کوچکتر از سهم حوزه تجاری است.
مثلا شاید یک نسبت ۶۰ به ۵۰ وجود داشته باشد. ما هم از همین روند در دنیا استفاده
کردیم. نکته مهمی که وجود دارد این است که اگر می خواهید در حوزه ای تمرکز کنید،
این حوزه باید یک رشد دائم داشته باشد. برای رشد دائم هم باید یک بازار پایدار
داشته باشيد. برای ایجاد بازار پایدار باید دو کار انجام داد؛ یا باید محصولی را
تولید کنید که مشتری داخلی دائم داشته باشد یا باید حوزه صادرات را توسعه داد. ما
هر دو کار را انجام دادیم. هم صادرات را توسعه دادیم و هم بر تنوع مشتریان داخلی
کار کردیم. کما اینکه در دو دوره قبل سازمان بر فنآوری های پیشرفته برنامه ریزی
کرد. این موضوع یک روند عمومی در کل دنیا بود که ما هم آمدیم و از آن استفاده
کردیم. اکنون حجم سبد اولیه محصولات مان را دو تا سه برابر کرده ایم.
در
این سبدی که اشاره می کنید چه محصولاتی وجود دارد؟
اولین
محصول، قطعات است. قطعاتی که می توان برای ساخت محصول یا تعمیر- نگهداری استفاده
کرد. دومین محصول موجود در سبد، خود پشتیبانی محصول است؛ سهم پشتیبانی محصول نسبت
به خود محصول عدد قابل توجهی است. سومین محصول موجود در سبد، فنآوری های ارتقای
هواپیما است؛ برخی محصولات دیگر هم مربوط به حوزه بالگرد است.
محصول
نهایی است؟
بله؛
چند محصول نهایی داریم.
فقط
بالگرد؟ یا پهپاد هم در سبد فروش دارید؟
بله
اتفاقا پهپادهای تجاری هم وجود دارند. همین الان ما با سازمان حفاظت محیط زیست
قرارداد بسته ایم که در چهار استان از این پهپادها استفاده کنیم.
برای
مصارف کشاورزی؟
نه؛
برای دیده بانی جنگل ها و حفاظت محیط زیست. از این چهار استان طرف قرارداد هم دو
استان فعال شده اند و دو استان هنوز فعال نشده اند.
کدام
استانها ؟
استان
گلستان فعال است، مرکزی و ایلام. استان های فارس و آذربایجان هم در نوبت هستند.
در
این سبد شما، محصولات نظامی هم وجود دارد یا نه؟
به
پهپادها اشاره کردم؛ شما دقت کنید در همین روندی که پیش می رویم، پیش بینی می شود
تا سال ۲۰۲۰ بیش از ۷۵ درصد تولید پهپادها در قسمت های تجاری استفاده شود. می خواهم
بگویم همین الان پروژه ای را با چینی ها پیش می بریم که پهپادهای پستچی هستند.
حفاظت از لوله های نفت و گاز با پهپادها در دستور کارمان است و حتی با نصب سنسور
بر پهپادها میتوانیم از نشت گاز یا نفت در خطوط لوله با خبر شویم. به هرحال می توانیم
ماموریت های متفاوتی برایش تعریف کنیم.
درست
است؛ ولی به پرسش من پاسخ ندادید؛ آیا محصولات نظامی هم در سبد فروش وزارت دفاع
وجود دارد؟
قطعا وجود دارد؛ این سبد هم در بخش نظامی هم در بخش نظامی متنوع شده است. برای مثال «صاعقه» یکی از همین محصولات سبد ما بود که تحویل داده شد یا مثلا بالگردهای سبد ما هم نظامی هستند و هم تجاری.
بازار هدف این محصولات کجاست؟
یا خود نیروهای ایران یا کشورهایی که با آنها رابطه صادراتی داریم. عمدتا خاورمیانه، شمال آفریقا و آمریکای لاتین. اخیرا آسیای جنوب شرقی هم اضافه شده است.
و این کاری که شما در وزارت دفاع کردید چقدر ارزش افزوده تولید می کند؟ گردش مالی این سبد در سال چقدر است؟
ارزش مالی حداقل چیزی حدود هزار و ۵۰۰ تا دو هزار میلیارد دلار.