دولت و مجلس باید با صدای بلند این نکته رامطرح کنند که اداره کشور در این شرایط سخت است و با جدیت، 70 درصد یارانه بگیران را حذف کنند تا تنها سه دهک کم درآمد یارانه بگیرند و طرح های آب و فاضلاب، بیمه سلامت، نفت وگاز و راه آهن و... در شان ملت ایران پیگیری شود
اقتصاد گردان - مینا هرمزی: مشکل کمبود درآمد دولت در سال های اخیر یکی از مسائل اساسی بوده و به دلایل مختلف، راهکارهای رشد درآمد دولت با تاخیر و کندی همراه است و این موضوع به زیان دولت و از همه مهمتر به زیان افراد کم درآمد جامعه تمام شده است.
در حال حاضر دولت می تواند از طریق یکسان سازی نرخ ارز و کاهش فاصله نرخ ارز مبادله ای با نرخ ارز آزاد، گسترش پایه مالیاتی و جلوگیری از فرارهای مالیاتی و افزایش سهم خرید و فروش ها، دلالی و واسطه گری و... در پرداخت مالیات، درآمد خود را افزایش دهد.
همچنین به جای قیمت گذاری های نامناسب و ارزان فروختن انواع کالاها و خدمات دولتی مانند گاز مصرفی پتروشیمی ها، و بسیاری از فعالیت های دیگر، نرخ برق وآب و... درآمد خود را افزایش دهد و این درآمد را برای کاهش مشکلات بازنشستگان، تامین اجتماعی، راه آهن، تامین آب مرکز کشور از دریای خزر و خلیج فارس، کویرزدایی، ایجاد باغات و... به کار بگیرد و مصرف بی رویه آب و... را نیز کنترل کند و مشکل آب کشور را نیز کنترل کند.
همچنین دولت می تواند از طریق سخت گیری در ساختمان سازی و تناسب تعداد واحدهای ساختمان ها با تعداد پارکینگ، به وضعیت زمین سروسامان دهد و قیمت زمین در شهرها کاهش یابد و ترافیک و شلوغی خیابان ها را کنترل کند.
اما متاسفانه به دلایل مختلف و ملاحظات بسیار، عملا عدم النفع درآمد دولت از طریق قیمت گذاری و سیاست های نادرست، باعث به هدر رفتن سرمایه ها و درآمدهای کشور، شده و سود سرشاری را برای کسانی که دسترسی به این فرصت ها دارند، ایجاد کرده است. قیمت زمین به نفع دلالی و واسطه گری بالا رفته، ساختمان سازی و تعداد واحدهای زیاد به میلیاردر شدن عده ای منجر شده، یارانه های نقدی به جای آن که در طرح های عمرانی و تامین اجتماعی هزینه شود، بدون هدف هدر می رود.
درآمدهای دولت از محل مالیات و فروش کالاهاو خدمات دولتی افزایش نیافته و فشار بر دولت و کارمندان دولت، طرح های عمرانی و هزاران مسئله شهری و روستایی، جاده و آب و فاضلاب و... افزایش یافته است.
در حالی که قیمت گذاری درست و ساماندهی مالیات ها، یارانه های نقدی، طرح های عمرانی، قیمت گذاری درست کالاهای دولتی و.. از طریق افزایش درآمد دولت می تواند مسائلی مانند محیط زیست، حفظ فضای سبز شهرها، آب و فاضلاب و تامین اجتماعی و بازنشستگان و... را حل کند و دولت نباید بیش از این با برنامه های نامناسب، مصرف بیشتر آب و برق و گاز و سوخت رادامن بزند و درآمد ها را کاهش دهد و با یارانه های نقدی، به هدر رفتن منابع ادامه دهد.
یارانه های نقدی در چند سال اخیر، همواره یکی از دغدغه های پیچیده کشور بوده و مشکلات آن با تشدید تحریم ها، کاهش درآمد و قیمت نفت، و سخت تر شدن وضعیت درآمد و هزینه دولت، هر روز بیشتر شده است.
وزرا و مسوولان اقتصادی دولت می گویند که روزهای تامین پول برای واریز یارانه به حساب های مردم، یکی از سخت ترین روزهای کاری دولت است و در شرایطی که وزارت خانه های نفت و نیرو، اقتصاد و دارایی و... نیازمند منابع برای کاهش عقب ماندگی ها، تکمیل طرح های عمرانی و... هستند واز پالایشگاه و میدان نفتی گرفته تا سد و نیروگاه و آب و فاضلاب نیازمند تامین سریع منابع مالی است، دولت باید پول به حساب مردم بریزد و لذا طرح های عمرانی و ضروری کشور با کمبود منابع و عقب ماندگی مواجهند.
در شرایطی که سرزمین ایران، به خاطر کم آبی و خشکسالی نیازمند سرمایه گذاری های عظیم در آب و فاضلاب است و در نفت وگاز نسبت به کشورهای اوپک و همسایه ها عقب ماندگی داریم و در میادین مشترک کشورهای همسایه از ما جلوتر هستند، دولت باید سالانه بیش از 40 هزار میلیارد تومان یارانه به حساب مردم بریزد.
در شرایطی که سالانه به 1.5 میلیون فرصت شغلی جدید نیاز داریم این پول بدون کارایی و بهره وری و در واقع بدون هدفمندی هزینه می شود.
در حالی که اگر هدفمندی مورد نظر بوده تنها باید از محل افزایش درآمد فروش حامل های انرژی در داخل کشور، پولی که به دست می آید به افراد کم درآمد و سه دهک کم درآمد پایین جامعه پرداخت شود و نباید بودجه عمرانی کشور صرف این کار شود.
طبق اعلام نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی، علاوه بر پولی که از وزارت نفت بابت فروش حامل های انرژی گرفته می شود معادل بیش از 11 هزار میلیارد تومان از خزانه عمومی و بودجه کشور برای یارانه های نقدی صرف می شود و این موضوع با هدف اصلی و اولیه یعنی هدفمندی یارانه ها و کمک به تعادل در بازار مصرف انرژی کاملا مغایر است.
وزارت نفت باید این پول را خرج ساخت پالایشگاه و میادین نفت وگاز و... کند نه این که برای یارانه نقدی بپردازد.
هدف اصلی این بوده که حامل های انرژی یعنی بنزین و سایر سوخت ها به قیمت های بین المللی و خلیج فارس فروخته شود و پول مازاد آن به کم درآمدها پرداخت شود. در حالی که در شرایط امروز، که دلار بالای 3 هزار تومان است قیمت بنزین بسیار کمتر از فوب خلیج فارس است و با این قیمت نمی توان ادعا کرد که قیمت حامل های انرژی منطقی شده و یارانه ها باید هدفمند توزیع شود.
به عبارت دیگر، همچنان رقم یارانه نقدی برای تمام اقشار کشور ثابت مانده و سالی 40 هزار میلیارد تومان خسارت به طرح های عمرانی و بودجه کشور می زند در حالی که قیمت انرژی کمتر از فوب خلیج فارس است و در شرایط کاهش درآمدها، طرح های عمرانی کشور با مشکلات بسیار مواجه است.
در شرایطی که ایران از معادن گسترده فلزات و سنگ آهن برخوردار است و از منابع انرژی گسترده برخوردار است، شایسته ملت ایران نیست که پس از 80 سال راه اندازی راه آهن کشور، هنوز بسیاری از شهرها و استان ها از نبود راه آهن در رنج باشند.
لذا یارانه نقدی به جای این که در حساب بسیاری از خانوارهای پر درآمد و متوسط به بالای جامعه هزینه شود باید صرف عمران و رفع عقب ماندگی ها شود.
این کار به یک عزم ملی نیازمند است و دولت و مجلس به عنوان منتخب مردم، نباید این مشکل پیچیده را بیش از این ادامه دهند و باید با اراده ای مبتنی بر قانون هدفمندی یارانه ها و سایر قوانین کشور، به حذف یارانه های نقدی اقشار متوسط به بالای جامعه اقدام کنند.
اگر مردم با درآمد متوسط به بالای جامعه به جز سه دهک کم درآمد، معتقد به حفظ آینده کشور هستند و برای آب و نفت وگاز و معادن و راه آهن و آموزش و پرورش کشور اهمیت قائل هستند و دغدغه آینده کشور را دارند باید خود را مکلف و موظف به این موضوع بدانند و این مسئله اساسی مانند سایر امور قانونی و شرعی و ملی کشور باید در دستور کار ملت ایران باشد.
نمی توان در این شرایط حساس کشور که با جمعیت 80 میلیونی و روبه افزایش، انواع معضلات و مشکلات ساختاری را در جامعه و اقتصاد داریم، منابع کشور را به هدر بدهیم و برخلاف قانون هدفمندی، یارانه نقدی بدون هدفمندی توزیع کنیم.
لذا دولت و مجلس، با توجه به ادامه مشکلات تحریم، کاهش درآمد نفت، و کمبود منابع در طرح های آب و فاضلاب، نفت وگاز، راه و جاده و راه آهن و... باید از اقدامات غیر منطقی و بدون توجیه اقتصادی جلوگیری کند.
در کشور 80 میلیونی ایران، کارد به استخوان رسیده، شهرهای بزرگ بالای چند میلیون نفری مانند تهران با بیش از 10 میلیون جمعیت، هنوز فاضلاب شهری نداریم، منابع کمیاب آب، بی رویه و بدون حساب و کتاب در کشاورزی و صنعت به هدر می رود و بازتولید نمی شود و هنوز طرح های آبیاری قطره ای و علمی و مدرن نداریم، هنوز قادر به بازتولید آب و فاضلاب در شهرها نیستیم و از طرح هایی مانند نصب شیرهای آب اهرمی، تا فاضلاب شهری و... معطل مانده است.
با وجود بیش از 10 میلیون خودرو و موتور سیکلت و کامیون و... هنوز جاده های شهری و بین شهری مناسب نداریم.
اگر باور به پیشرفت صنعتی داریم باید راه آهن در تمام شهرهای کشور توسعه یابد تا مسافرت مردم، حمل و نقل بار و مواد اولیه و مواد معدنی و... بهتر از امروز انجام شود و مانند تمام کشورهای صنعتی و درحال توسعه جهان، از راه آهنی در شان ملت ایران برخوردار شویم.
اگر به تامین اجتماعی و بیمه سلامت، در شرایطی که 25 درصد جمعیت کشور به سن بازنشستگی و میان سالی رسیده اعتقاد داریم، راهی جز تامین منابع معقول از طریق حذف یارانه های نقدی نیست.
نمی توان با این همه انتظارات و مطالبات فزاینده، بسترسازی اقتصاد برای ایجاد شغل و ظرفیت سازی در صنایع و خدمات و کشاورزی و گردشگری و آب و فاضلاب را رها کرد تنها به مصرف یارانه نقدی و نظیر آن پرداخت.
توجه داشته باشیم که هدایت منابع بودجه و یارانه های نقدی و در آمد کشور به سمت طرح های آب و فاضلاب، جاده سازی، راه آهن، میادین نفت و گاز، گردشگری، نفت وگاز و... می تواند علاوه بر ایجاد شغل، درآمد بیشتر ایجاد کند و چند برابر یارانه های نقدی به مردم سود برساند و از طریق مالیات ها و مشارکت مردم دراین طرح ها، می توان هم مشکل آب و فاضلاب و مسائل حیاتی کشور، و عقب ماندگی در طرح های نفت وگاز و راه آهن را برطرف کرد و مسائل حیاتی کشور را در دستور کار قرار داد و هم می توان درآمد بیشتر برای خانوارهایی ایجاد کرد که در انتظار یارانه نقدی هستند.
براین اساس، برای آن که کارد از استخوان عبور نکند و مشکلات پیچیده تر نشود، باید کاری کرد کارستان و باید با عزم ملی، این مشکل چند ساله را حل کرد و موارد مصرف یارانه های نقدی را به مردم گزارش کرد.
دولت علاوه بر شفاف سازی در مصرف یارانه های نقدی حذف شده، باید اقدامات دیگری را در جهت جلب اعتماد و رضایت مردم انجام دهد تا کسب و کار و رونق و رفاه و آرامش بیشتری را در کشور شاهد باشیم و کشوری بالنده، رو به پیشرفت و کاهش مشکلات را شاهد باشیم.
دولت نباید برای حذف یارانه پردرآمدها دست دست کند و تاخیر کند و خود را درگیر ملاحظات سیاسی و انتقادها و سروصداها کند، باید با صدای بلند این نکته رامطرح کند که اداره کشور در این شرایط سخت است و مردم باید واقعیت ها را بدانند و نباید در محدوده تنگ ارزیابی درآمد و دارایی های مردم مانند درآمد بیش از 2 میلیون تومان و دارایی هایی مانند خودرو، مسکن و... قرار گیرد. بلکه باید با جدیت، حوزه ارزیابی خود را گسترده تر کند و حداقل 70 درصد یارانه بگیران را به تدریج حذف کند و ظرف یک دوره یکساله، به هدفمندی معقول و قانونی یارانه ها تنها برای سه دهک کم درآمد جامعه اقدام کند.