جوابیه شرکت ملی نفت ایران به خبر"هشدار ۷۰ نماینده مجلس درباره ایرانیزدایی در صنعت نفت کشور"
شركت ملي نفت و ساير شرکتهای وابسته وزارت نفت وظیفه خود میدانند در این مسیر تحت تاثیر فشارهای سیاسی و غیرسیاسی قرار نگیرند. در کنار حمایتهای دولت و وزارت نفت ، بر شرکتهای داخلی فعال در صنعت و نفت و گاز فرض است که بدور از جنجال و لابی گری، به ارتقای سطح کمی و کیفی فعالیتهای خود در حوزههای فنی، اقتصادی و مدیریتی پرداخته و مسئولیت واقعی خود در قبال ملت را دنبال کنند.
خبراقتصادی - به دنبال انتشار، خبری با عنوان "هشدار ۷۰ نماینده مجلس درباره ایرانیزدایی در صنعت نفت کشور" در تاریخ 23 تا 26 خرداد ماه جاری در رسانه های مختلف، روابط عمومی شرکت ملی نفت ایران جوابیه ای به شرح زیر منتشر وتوضیحاتی در این رابطه مطرح کرده است.
در جوابیه شرکت ملی نفت ایران آمده است:
اخیرا، نامهای به امضای 70 تن از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی خطاب به ریاست محترم جمهوری در مورد توجه بیشتر به فعالیت شرکتهای ایرانی در صنعت نفت به ویژه بخش حفاری کشور و به طور خاص در مورد یک شرکت ، منتشر شد که بازتاب رسانه ای نیز پیدا کرد.
روابط عمومی شركت ملي نفت ضمن ارج نهادن بر حساسیت و نگرانی نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نسبت به صنعت نفت کشور لازم میداند جهت آگاهی نمایندگان محترم و تنویر افکار عمومی، اطلاعات لازم را در دو بخش فعالیت شرکتهای ایرانی در بخش حفاری پارس جنوبی و فعالیت شرکت حفاری شمال ارائه نماید.
الف- حضور 50 درصدی شرکت های ایرانی در حوزه حفاری پارس جنوبی:
1- حوزه فعاليت شركت ملي نفت ايران در سطح كشور در دو بخش خشكي و دريا تعريف شده است كه بخش دريايي آن بجز نفت خزر، تحت مديريت شركت نفت فلات قاره ايران و شركت نفت و گاز پارس ميباشد كه شركت حفاري شمال در بخش حفاري دريايي در فلات قاره ايران هيچگونه فعاليتي ندارد و تنها فعاليت آن در پارس جنوبي و آنهم تامين و اجاره دو دكل سحر 1 و سحر 2 مي باشد.
1- شركت نفت و گاز پارس با اعتقاد و اعتماد به توان داخلي شركت هاي ايراني عمیات حفاری درياييخود را به شركت هاي نظير شركت ملي حفاري ايران، پتروپارس ، حفاري دانا، پتروگوهر فراساحل كيش ، اويك داده است.در صورتي كه پيش از اين حفاري تماما با دكل هاي خارجي توسط شركت هاي نظير توتال ، استات اويل و اني در حوزه پارس جنوبي انجام مي شده است .
2- بر اساس اسناد موجود در حوزه پارس جنوبي بعد از خروج شركت هاي حفاري خارجي در سالهاي اوليه توسعه ميدان مشترك پارس جنوبي سهم بكار گيري شركت هاي حفاري ايراني با دكل هاي دريايي ايراني از اواسط دهه هشتاد تا كنون از رقم صفر درصد به ميزان 50% افزايش يافته است. در سال 1392 تعداد دكل هاي حفاري در پروژه هاي پارس جنوبي به عدد 20 ميرسد كه به مرور و پس از تكميل حفاري چاه ها و راه اندازي فازها12، 15و16 ،و 17و18در تعداد آنها به عدد 16 دستگاه دكل كاهش يافته كه 8 دستگاه آن ايراني و 8 دستگاه آن خارجي هستند.
نمودار پیوست روند افزايش دكل هاي ايراني را نشان ميدهد.
جالب توجه اينكه 4 دكل خارج شده شامل 3 دكل خارجي بودند كه كلا منطقه را ترك و دكل شهيد رجايي بوده كه بلافاصله بعد از پايان حفاري در پارس جنوبي ، در يكي ديگر از طرحهاي شركت ملي نفت مشغول شده است.
3- شركت نفت و گاز پارس در بخش كالاي حفاري با حمايت و اعتماد به شركت هاي ايراني توفيق آن را داشته است كه خود كفايي 90% درصدي در توليد لوله هاي جداري ، تجهيزات سرچاهي ، بخشي از رشتههای تکمیلی درون چاهی را به ارمغان آورد و در چاههای پارس جنوبی از آنها استفاده نماید.
4- همچنين شركت نفت و گاز پارس با در نظر داشتن حفظ كيفيت ، خدمات حفاری خود را به تدريجبه شركت هاي ايراني واگذار كرده است كه اين شركت ها هم اكنون بيشتر خدمات حفاري را در پارس جنوبي را انجام مي دهند و جايگزين شركت هاي همچون شلومبرژه و هاليبرتون شدهاند.
5- در حال حاضر در بخش حفاري با حمايت هاي انجام شده هم اكنون تعداد دكل هاي ايراني فعال درحوزه پارس جنوبي 50% مي باشد كه با واگذاري عمليات حفاري فاز 11 به شركت مپنا و عمليات تعمير 3 حلقه چاه ميدان گازي پارس جنوبي به شركت ملي حفاري ايران درصد مشاركت دكل هاي ايراني از 50% نيزعبور خواهد كرد ، ضمن آنكه بكارگيري دكل حفاري ايراني در صدر اولويتهاي اين شركت مي باشد.
در بخش نيروي انساني ، با توجه به اينكه فعاليت هاي حفاري به شركت هاي ايراني واگذار شده است، بيش از 80% نيروي انساني فعال در اين حوزه ايراني ميباشند.
ب- سیاست ها و برنامه های حمایتی از شرکت حفاری شمال در پارس جنوبی:
1- چنانکه گفته شد شرکت حفاری شمال هیچ فعالیتی در بخش حفاری دریایی در فلات قاره نداشته و صرفا 2 دکل سحر 1 و سحر 2 در بخش حفاری پارس جنوبی فعالیت دارد. خريد دو دكل مذكور نیز با حمايت مالي يكي از شركتهاي پيمانكاري شركت نفت و گاز پارس(شركت پترو پارس ) با تقبل پرداخت 110 ميليون دلار پيش پرداخت آنها ، انجام شده است .
2- دكل سحر 2 در حال حاضر در طرحهای دريايي فاز 19 مشغول فعاليت است ودكل سحر 1 باتوجه به اتمام قراردادآن با شركت پتروپارس، هم اكنون باوجود دارا بودن اشكالات اساسي فني، با حمايت كارفرما (شركت نفت و گاز پارس) مراحل پاياني انعقاد قرارداد خود را با شركت حفاري پترو گوهر كيش انجام ميدهد. همچنین طبق توافق قرار است دكل سحر 1 پس از رفع اشكالات فني اشاره شده بلافاصله فاز در 13 پارس جنوبي به كار خود ادامه دهد.
بنابراين برخلاف گزارش ارائه شده خلع يد شركت حفاري شمال و خروج دكل سحر 1 از پروژه هاي پارس جنوبي صحت ندارد.
3- فعالیت شرکت حفاری شمال در طرحهای پارس جنوبی و حمایت از تداوم فعالیت این شرکت در حالی است که به لحاظ کیفیت و بهره وری کار ، در پایینترین سطح در مقایسه با شرکتهای ایرانی و خارجی است. متوسط راندمان دکل های خارجی در پارس جنوبی ، 4/71 درصد و متوسط راندمان دكل هاي ايراني 8/59% مي باشد كه در اين بين راندمان دكل هاي شركت حفاري شمال پائينترين می باشد. این راندمان پایین به معنای زمان حفاري طولاني و هزينه واقعي اجاره روزانه بسيار بالاتراست.
4- اجاره دكل هاي ايراني در مقیاس سحر 1 و سحر 2 ( متعلق به شرکت حفاری شمال) در قرارداد پتروپارس به طور متوسط روزانه حدود 145 هزار دلار است در حالي كه اجاره دكل هاي خارجي مشابه سحر1 و سحر2 روزانه حدود 125 هزار دلار مي باشد. همچنين دكلهاي سوپر ريگ پلاس 300+ با مشخصات فني برتر 149 هزار دلار است. بنابراين نرخ اجاره دكل هاي خارجي حتي با راندمان بالاتر، بسيار پائين تر از ميزان اجاره روزانه دكل هاي ايراني مستقر در پارس جنوبي است.
5- علاوه بر موارد فوق باید این نکته را نیز اضافه کرد که شرکت حفاری شمال در رعايت مقررات و استاندارهاي بين المللي ايمني و hse دچار ضعفهای اساسی است. كشته شدن يكي از كاركنان فني مستقر در دكل حفاري سحر دو كه اخيرا به وقوع پيوسته مويد اين ادعا است.
از سوي ديگر ، اقدام غيرحرفه اي ماه گذشته اين شركت در عدم صدور مجوز فرود بالگرد شركت پتروپارس (كارفرماي طرف قرارداد حفاري پروژه ) به دلايل واهي و شخصي كه در تضاد با قوانين ايمني بين المللي مديريت ريسك و دكل هاي حفاري دريايي بوده است را بايد به مجموع اقدامات ناهماهنگ و ناايمن اين شركت در راهبري دكل حفاري اضافه نمود.
عدم نگهداري مناسب و به موقع ماشين آلات مستقر بر روي اين دو دكل و نيز عدم برخورداري از توان حرفه اي در تعميرات ادواري تجهيزات دكل و طولاني بودن زمان حفاري چاههاي تحت قرارداد در مقايسه با شاخص متوسط استاندارد حفاري در پروژه هاي مشابه منطقه نيز از جمله مواردضعيف شركت حفاري شمال در راهبري عمليات حفاري است.
6- با وجود این شركت ملي نفت و شرکت نفت و گاز پارس ترجیح داده با هدف حمایت از شرکتهای ایرانی و بازار کار ایجاد شده توسط این شرکتها به ویژه شرکت حفاری شمال، همکاری با این شرکت را ادامه دهد هرچند این همکاری موجب طولانی شدن مدت حفاری، افزایش هزینههای اقتصادی و پایینبودن کیفیت کار شده است.
در پایان یادآور می شود، سیاست اصلی شركت ملي نفت ايران در دولت تدبیر و امید ، تقویت حضور و فعالیت شرکتهای ایرانی در صنعت نفت کشور است و در این راستا از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد حتی اگر هزینههایی به اقتصاد کشور و صنعت نفت کشور تحمیل شود.
این هزینهها با نگاه راهبردی و آیندهنگرانه رفع وابستگی فنی صنعت نفت به خارج و ایجاد صنعتی پویا، کارآفرین ، پربازده و امیدبخش قابل تحمل است. اما باید در نظر داشت که منابع خدادادی نفت، اموال عمومی کشور است که صیانت و بهرهمندی حداکثری از آن بر عهده دولت جمهوری اسلامی ایران است.
بنابراین شركت ملي نفت و ساير شرکتهای وابسته وزارت نفت وظیفه خود میدانند در هر شرایطی(تحریم و غیر تحریم)، بهرهمندی از منابع خدادادی نفت و گاز را نظام مند و شفاف در راستای رشد و تعالی اقتصادی و رفاهی کشور مدیریت کنند و در این مسیر تحت تاثیر فشارهای سیاسی و غیرسیاسی قرار نگیرند.
از سوی دیگر در کنار حمایتهای دولت و وزارت نفت ، بر شرکتهای داخلی فعال در صنعت و نفت و گاز فرض است که بدور از جنجال و لابی گری، به ارتقای سطح کمی و کیفی فعالیتهای خود در حوزههای فنی، اقتصادی و مدیریتی پرداخته و مسئولیت واقعی خود در قبال ملت را دنبال کنند.