:
كمينه:۱۰.۴°
بیشینه:۱۰.۹۹°
به‌روز شده در: ۳۰ آبان ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۵
گفت وگو با مسوول ضد اطلاعات پارچین در سال های قبل از انقلاب

فقط شاه و تیمسار طوفانیان اجازه بازدید از پژوهش های پارچین را داشتند

/ آمریکایی ها هدفشان از بازدید پارچین چیز دیگری است / براساس حیطه بندی و تفکیک وظایف ارتش در قبل از انقلاب، هر کسی اجازه بازدید از پارچین و سایر مراکز نظامی را نداشت
کد خبر: ۵۴۸۳
تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۷:۴۱
در ماه های اخیر، کشورهای غربی 5+1 و آژانس بین المللی انرژی اتمی، بارها خواستار بازدید از صنایع نظامی پارچین هستند و برخی ادعا کرده اند که تحرکاتی در پارچین در حال وقوع است و آنها احتمال می دهند که این فعالیت ها مربوط به فعالیت های هسته ای و موشکی است.






به گزارش بولتن نیوز، اما واقعا پارچین چگونه مکانی است و چه صنایعی در آن جای دارند، چه کارخانه هایی چه کالاهایی رادر آن جا تولید می کنند. آیا طبق حیطه بندی وظایف نظامی و اختیارات فرماندهان و نهادهای نظامی، می توان هر گاه که اراده کرد عده ای را برای بازدید از کارخانه ها و مکان های نظامی به مناطقی مانند پارچین هدایت کرد؟

آیا فرماندهان، متخصصان، تکنسین ها، کارگران و فرماندهان نظامی از هر نوع فعالیتی در کارخانه هاو صنایع وپادگان های نظامی با خبر هستند؟ یا فقط عده ای خاص و انگشت شمار از روند فعالیت این گونه مکان ها و صنایع نظامی با خبر هستند؟

آیا کشورهای جهان از جمله آمریکا، اروپا و... حاضر هستند که به هر شخص و هر کشوری که ادعا می کند آنها در حال تولید سلاح هسته ای یا موشک و... هستند، اجازه دهند که از صنایع و مکان های نظامی آنها بازدید کند؟

وقتی کشورهای جهان به استقلال سیاسی سایر کشورها، حق تعیین سرنوشت، حق دفاع و حوزه منافع ملی هر کشور معتقد هستند، پس بر چه مبنایی خواستار بازدید از گوشه وکنار ایران هستند و چرا با بهانه های مختلف در مقاطع مختلف سال های اخیر، ترفندهایی را برای بازدید از مکان ها، کارخانه ها  و مراکز نظامی و هسته ای ارائه داده اند؟

خلاصه آن که پارچین اکنون در تیتر بسیاری از رسانه ها و متن مقالات مختلفی که در مورد پرونده هسته ای ایران منتشر می شود، مورد توجه قرار گرفته و ذهن کنجکاو مردم ایران و جهان را به خود جلب کرده است که بالاخره پارچین در چند کیلومتری تهران، چگونه جایی است در آن جا چه می کنند، چه تولید می کنند؟ این منطقه از چه زمانی به عنوان یک مکان نظامی ومجموعه کارخانه های صنایع نظامی احداث شده و چه نوع فعالیت هایی در آن صورت می گیرد؟

برای پاسخ به این پرسش ها، به نظرمان رسید که بهتر است با کسی مصاحبه کنیم که قبل از انقلاب اسلامی سال 1357، در منطقه پارچین مسوولیت داشته و مشغول به کار بوده است و براساس شغل و وظایفی که داشته، آگاهی نسبی به امور این منطقه دارد.

به سراغ  کیومرث امینی مسوول ضد اطلاعات  صنایع نظامی  پارچین  در سال 1353 تا 1357رفتیم و از او پرسیدیم که پارچین چگونه شکل گرفته و تاریخچه این منطقه چیست و صنایع نظامی آن شامل چه طرح هایی بوده است و به نظر او چرا کشورهای غربی تا این حد تمایل دارند که از این منطقه بازدید کنند. آنها به دنبال چه هستند؟ چه کشورها و افراد و مستشارانی در ساخت منطقه پارچین و طرح های مختللف آن نقش داشته اند و چه نکته جذاب و جالبی برای کشورهای غربی در پارچین وجود دارد که آنها به شدت تمایل به بازدید از این منطقه هستند و سوال مهم دیگر ما از او این بود که آیا در زمان قبل از انقلاب، هر کس می توانست از پارچین بازدید کند؟
کیومرث امینی در این گفت وگو تاکید داشت که به نظر می رسد که موضوع انرژی هسته ای بهانه است آنها می خواهند بدانند که صنایع نظامی و چند طرح خاص پارچین در مسیری حرکت کرده و نسبت به قبل چه تغییراتی داشته، آیا ایران توان تولید باروت و برخی مواد اولیه صنایع نظامی و تسلیحاتی را دارد یا آنها را از کشورهای دیگر وارد می کند. وی معتقد است که غربی ها خوب می دانند که طبق حیطه بندی و وظایف و قواعدی که در ارتش و صنایع نظامی جهان وجود دارد امکان این که هر کس از این صنایع بازدید کند و از مسائل نظامی آگاه شود وجود ندارد و حتی در خود پارچین و ارتش ایران نیز هر کسی اجازه نداشت که از طرح های تولیدی و پژوهشی و تحقیقاتی خاص، آگاه باشد و حتی در برخی طرح ها فقط شاه و تیمسار فرمانده آن طرح باخبر بودند که متخصصان نظامی چه کار می کنند و به چه نتایجی رسیده اند. براین اساس به نظر می رسد که غربی ها به این بهانه می خواهند که اطلاعاتی در مورد توان نظامی و تسلیحاتی ایران به دست آورند و موضوع غنی سازی و انرژی هسته ای پوشش این موضوع است.



جناب امینی، تشکر می کنیم که به خاطر روشن شدن تاریخچه و برخی مسائل که در مورد پارچین توهم و ابهام ایجاد کرده است، با مصاحبه ما موافقت کردید. ابتدا در مورد تاریخچه منطقه پارچین توضیح بفرمایید و این که  شما با چه درجه ای و از چه سالی در پارچین مشغول به کار شدید و چه مسوولیتی داشتید؟

رضا شاه در دهه 1310 روستاها و یک آسیاب خرابه که متعلق به یک پیرزن بود را در منطقه پارچین خریداری می کند با این هدف که دو طرح صنایع نظامی را با مشارکت سوئدی ها و فرانسوی ها در این منطقه احداث نماید و به تولید مواد اولیه و منفجره بپردازد.
پارچین وسعت زیادی داشت و تقریبا 6 طرح در محدوده اولیه  در دهه 1330 به تدریج در دستور کار قرار گرفت.  بعدها در دوره محمدرضا پهلوی، تعدادی از باغ های شمال پارچین نیز خریداری شد و طرح های 6 تا 12 در آن منطقه اجرایی شد.  در نتیجه محدوده پارچین بسیار بزرگتر شد و یک منطقه مناسب برای اجرای انواع طرح های نظامی و صنایع نظامی بود. در روزهای اوج فعالیت پارچین قبل از انقلاب، تاحدود 7 هزار نفر کار می کردند و بسیاری از خانواده ها نیز در این منطقه در خانه های سازمانی سکونت داشتند.

سازنده طرح یک پارچین سوئدی ها بودند و طرح 2 را فرانسوی ها ساختند و این دو طرح در سال های دهه 1350 به تولید الکل، تینر، اتر، باروت، دینامیت و سایر مواد منفجره و مورد نیاز صنایع نظامی اشتغال داشت.
من با درجه ستوان یکم به عنوان مسوول ضد اطلاعات منطقه پارچین از سال 1353 مشغول به کار شدم. با وجود تعداد نیروهایی که در پارچین کار می کردند  و طرح هایی که در این منطقه ایجاد شده بود، کار ما حساسیت خاصی داشت و باید از افراد، کارخانه ها و محیط منطقه مراقبت می کردیم و علاوه برمراقبت فیزیکی و عبور و مرور مواد و خودروهای سنگین، ورود و خروج افراد نیز توسط بازرسی و نگهبان ها انجام می شد. این افراد به عنوان آتش نشان نیز خدمت می کردند و چون مراقبت زیادی انجام می شد و آتش سوزی نداشتیم، این افراد به عنوان نگهبان و بازرس نیز انجام وظیفه می کردند.
اما مراقبت اطلاعاتی از افرادی که به پارچین مراجعه می کردند و در آن جا کار می کردند و جلوگیری از خرابکاری، بمب گذاری، آتش زدن  کارخانه ها، کارهای خلاف اخلاق و عرف جامعه، امور خارج از ضابطه و قواعد صنایع نظامی و ارتش، تخلفات اجتماعی  و مالی و...  نیز وظیفه سنگینی بود که نیازمند مدیریت خاصی بود و ما این کار را با کمک همکاران وکسانی که عشق به وطن و ایران زمین داشتند انجام می دادیم و در طول این 4 سال یعنی از سال 53 تا سال 57 و روزهای انقلاب، نه آتش سوزی شاهد بودیم و نه خونی از دماغ کسی آمد.
حتی در روزهای انقلاب نیز تنش و مشکل نداشتیم و با این که به علت مشکل کمبود سوخت و بنزین، و اعتصابات در وزارت نفت، بسیاری از همکاران از تهران نمی توانستند به پارچین بیایند و کار نیمه تعطیل شده بود، اما با این حال، تخریب و خرابکاری نداشتیم. دلیلش هم این بود که بسیاری از متخصصان و تحصیلکرده ها در کنار کارگرانی که عشق به وطن داشتند آن جا کار می کردند و به مسائل حقوقی و معیشت آنها نیز توجه می شد.


پارچین در مجموع چند طرح توسعه داشته است؟


حدود 12 طرح برنامه ریزی شده بود که برخی فعال بودند و برخی در سال های بعد باید اجرایی می شدند.
طرح 1 شامل الکل، اتر، تینر، گلیکول و.. بود طرح 2 نیز شامل تولید انواع باورت شکاری، جنگی و... بود.

دوره شکوفایی منطقه پارچین از چه سالی شروع شده است؟
از سال 1353 شاهد نوع جدیدی از سرمایه گذاری ها و افزایش شدید سرمایه گذاری ها بودیم. حدود 7 میلیارد دلار سرمایه گذاری در برنامه بود که آلمانی ها و آمریکایی ها در آن مشارکت داشتند و علاوه بر متخصصان ایرانی دارای نبوغ، متشاران آمریکایی و آلمانی نیز مشارکت داشتند.
البته طرح هایی مانند طرح جزیره ثبات که توسط کارتر نیز مطرح شده بود موجب شده بود که به ایران توجه خاصی از نظر نظامی داشته باشند تا ایران به ژاندارم منطقه تبدیل شود و به همین خاطر باید از نظر نظامی و تسلیحاتی پیشرفت می کرد.

طرح های توسعه پارچین با مشارکت چه کشورهایی انجام شد؟
از سال  53، آلمانی ها اکثر طرح های توسعه را انجام داده اند. طرح های 4 و 5 و 6 توسط شرکت فرست ورنر آلمان پیگیری شد و طرح 3 توسط آمریکا اجرایی شد.
آلمانی ها و فرانسوی ها و سایر مشتشاران نظامی دو ماه قبل از انقلاب از کشور خارج شدند. 6 ماه قبل از انقلاب نیز به خاطر نبود سوخت و بنزین و گازوئیل، کارگران و مهندسان نمی توانستند از تهران به پارچین بیایند . هر روز 150 اتوبوس از تهران و سایر شهرها به پارچین می آمد و کارکنان را به محل کار می رساند. آن تعدادی از کارکنان که در پارچین خانه سازمانی داشتند، روزی یکی دوساعت کار می کردند و کار نیمه تعطیل و تعطیل بود اما حقوق آنها پرداخت می شد.
پیش بینی شده بود که تا سال 1359 مجموعه نیروهای لازم برای پارچین حدود 27 هزار نفر باشد تا 12 طرح به طور کامل مشغول به کار شوند.
هر چه اعلامیه می دادند برای استخدام در پارچین، بازهم کافی نبود و نیروی کار برای پارچین کم بود و به همین خاطر حقوق خوب می دادند که افراد از شهرستان ها بیایند و به آنها خانه های سازمانی بدهند تا در پارچین کار کنند.



به نظر شما مهمترین طرحی که مورد توجه کشورهای منطقه و کشورهای غربی بوده کدام طرح پارچین است؟
پارچین 3 توسط آمریکایی ها در سال 1354 در دستور کار قرار گرفت و تولید باروت کروی، یا باروت منجمد به عنوان طرح سوم پارچین با مشارکت آمریکا از سال 1356اجرایی شد این طرح سوخت مورد نیاز موشک های دوربرد، قاره پیما، بالستیک و... را تامین می کرد.
شاید پرسش اصلی بسیاری از کشورهای غربی از جمله آمریکا همین است که می خواهند بدانند آیا با انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، و قطع رابطه با آمریکا، طرح 3 برای تولید باروت کروی،  همچنان به کار خود ادامه داده و ایران در حال حاضر باروت کروی برای سوخت موشک های خود تولید می کند یا سوخت موشک را از چین و روسیه و... وارد می کند واگر در داخل این سوخت را تولید می کند در چه حد توان تولید دارد.
اهمیت طرح 3 بسیار زیاد بود. زیرا در آن زمان تنها چهار کشور جهان توان تولید این نوع باروت را داشتند و ایران با این طرح، توانست به پنجمین ارتش جهان تبدیل شود و ایران جزو پنج کشوری بود که توان تولید باروت کروی، باروت منجمد، سوخت منجمد، سوخت موشک های قاره پیما و... را  داشتند. یعنی حدود 8 نوع باروت یا سوخت مورد نیاز موشک و ماهواره را تولید کردند.

بقیه طرح های پارچین شامل تولید چه مواد یا کالاهایی بود؟

طرح 4 تولید راکت آرش، نادر و... برای هواپیما و هلیکوپتر و... بود.
طرح 5 تولید البسه نظامی مانند چادر، کوله پشتی و لباس نظامی و... را در دستور کار قرار داد.
طرح 6 نیز تولید موشک های بالستیک بود.
این طرح 6  نیز از طرح های حساس بود . متخصصان در کانتینرها در حال پژوهش و تحقیق در مورد موشک های بالستیک و آزمایش موشک ها بودند. موشک ها در کویر منطقه سمنان آزمایش می شد و متخصصان در این کانتینرها آن ها را هدایت و آزمایش می کردند.
شاید منظور غربی ها از عکس های ماهواره ای و مشاهده کانیتنرها مربوط به این طرح 6 باشد که آنها به اشتباه تصور می کنند که دراین کانتینرها به دنبال انرژی هسته ای هستند در حالی که قبل از انقلاب هم این کانتینرها به طرح های پژوهشی در زمینه موشک مربوط بوده است که جواب مثبت و منفی در مورد نتایج پژوهش های خود بگیرند و خبری از انرژی هسته ای  در آنها نبوده است.

در پارچین، فوندانسیون و پی ریزی ساختمان ها برای 12 طرح اجرایی شده بود.
در یکی از طرح های پارچین، موضوع توسعه و تحقیق در مورد موشک حرارت یاب یا سام 6و سام 7 در دستورکارقرار گرفت. این طرح در زمان امورسادات به عنوان هدیه به شاه داده شد که تکنولوژی آن روسی بود. آمریکایی ها شبیه سام 6 و سام 7 را در موشک های استینگر و.. دنبال کرده اند که تعدادی از آنها را به افغان ها دادند که هواپیماها را ردیابی و سرنگون کنند.

طرح موشک های سام حرارت یاب، توسط دو مهندس آلمانی و دو مهندس ایرانی شکل گرفت و آنها در اتاقی خاص که در اختیار متخصصان قرار می گرفت، سرگرم کار و تلاش بودند.

آیا قبل از انقلاب، به کسانی که علاقه مند بودند از پارچین بازدید کنند اجازه می دادید که بازدید داشته باشند، چه فرآیندی باید طی می شد تا امرای ارتش یا دانشجویان یا کارشناسان خارجی بتوانند از پارچین یا هر مرکز نظامی دیگری بازدید داشته باشند؟ به نظر شما دلیل تلاش آژانس انرژی اتمی برای بازدید از پارچین چیست. آیا به نظر شما در پارچین می توان فعالیت هسته ای داشت؟

در ارتش شعاری داشتیم که تاکید داشت، دانستن و کسب اطلاعات باید به اندازه نیاز باشد. یعنی اگر لزومی ندارد که یک افسر در مورد یک بخش نظامی اطلاعی کسب کند، نیازی نیست که او در این مورد بداند. بلکه او باید در مورد کار و وظیفه و حیطه بندی وظایف خود اطلاعات داشته باشد.
دانستن اسرار و اطلاعات نظامی برای هر کس لازم نیست ونباید افراد را بیش از اندازه درجه و وظیفه ای که دارند وارد موضوع کنند.
در پارچین حدود 200 تا 300 نفر متخصص، مهندس و مامور خارجی داشتیم که در ارتباط با طرح های نظامی بودند و گفته می شد که آنها عوامل سازمان سیا و روسیه و... هستند اما برای آنها مامور گذاشته بودیم که دست از پا خطا نکنند و به مکان هایی که اجازه ندارند و جزو وظایف آنها نیست وارد نشوند.
این حیطه بندی حتی برای رده بالای خارجی و داخلی نیز رعایت می شود. این آلمانی ها و آمریکایی ها که قبل از انقلاب در پارچین کار کرده اند خوب می دانند که در پارچین چه طرح هایی بوده است و آنها خودشان در ساخت آن مشارکت داشته اند، حالا معلوم نیست که غربی ها بر چه مبنایی علاقه مند شده اند که از پارچین دیدن کنند.
آنها خوب می دانند که در پارچین، کار هسته ای و انرژی اتمی انجام نمی شود و به همین خاطر فکر می کنم که آنها دنبال آن هستند که کسب اطلاع کنند  که آیا ایران در طرح موشک سام 6 و 7 و باروت کروی که سوخت موشک های قاره پیما است، پیشرفتی داشته یا خیر و آیا تولید آن افزایش یافته یا خیر
وگرنه، همه آنها خوب می دانند که پارچین کار هسته ای نکرده و فوندانسیون و طرح ها و کارخانه ها، هیچ کدام برای کار هسته ای نیست. کانتینرها نیز معلوم است که برای کار پژوهش و آزمایشگاه  موشک است. پس دلیلی ندارد که به بهانه انرژی هسته ای و در چارچوب آژانس انرژی هسته ای، بخواهند یک بازدید نظامی و تسلیحاتی داشته باشند!
این تعجب آور و بی ربط است که از یک مرکز نظامی و صنایع دفاعی، به بهانه بازدید از روند امور هسته ای، بازدید کنند ؟
آنها متوجه مسائل حیطه بندی و وظایف و تکالیف نظامی و حد و مرزها هستند.
همه این حیطه بندی ها باید رعایت شود تا کار مجموعه درست پیش برود و منافع ملی نیز رعایت شود و دشمن نتواند نقطه ضعفی در مسائل دفاعی کشور پیداکند.
برخی کارخانه ها، مانند کارخانه الکل و اتر و چادر و کوله پشتی، می تواند مورد بازدید عموم، مستشاران و امرای ارتش قرار گیرد اما بقیه کارخانه ها و طرح های حساس از حیطه بندی اطاعت می کند و اگر این قواعد اجرا نشود باعث لطمه خوردن به استقلال و منافع ملی کشور می شود وبه معنای  تجاوز به حق حاکمیت ملی است.
به هر مهمان یا بازدیدکننده داخلی و خارجی نمی توان اجازه داد که از منطقه بازدید کند و اطلاعات جمع آوری کند. مگر این که با رضایت مسوولین کشور یا با ارائه درخواست ایران باشد
ما قبل از انقلاب، بازدیدهای پژوهشی و خبری از پارچین داشته ایم که زیر نظر ضد اطلاعات انجام می شد و امرای ارتش و دانشجویان می آمدند و مهمان ما بودند و از کارخانه های معمولی و طرح های عادی بازدید می کردند.
اما در طرح های حساس مانند سام 6و 7، حتی به رئیس ستاد ارتش و وزیر دفاع و سایر امرا و تیمسار فرمانده پادگان و.... نیز اجازه داده نمی شد که از این طرح باخبر شوند.
تنها محمدرضاشاه و تیمسار طوفانیان اجازه داشتند که زیر نظر ضد اطلاعات، از روند کار و فعالیت مهندسان ایران و آلمان باخبر شوند و با این که این بازدیدها و خبرها زیر نظر ضداطلاعات بود اما خود ما هم اجازه نداشتیم که به کانتینر و اتاق آنهاسربزنیم.
به عبارت دیگر، تنها دونفر با اطلاع کلی ضد اطلاعات، در جریان ریز تحقیقات و پژوهش ها بودند. شاه و طوفانیان.

هر پادگان یا مجموعه نظامی، استراتژی متناسب خود را دارد و اصول و حیطه بندی وظایف و قواعد حفاظتی و اجرایی خاص خود را دارد.

مدیریت منطقه پارچین زیرنظرکدام بخش ارتش یا صنایع نظامی بود وآیا ایران در آن مقطع، از واردات مواد اولیه انفجاری خودکفاشده بود؟

صنایع دفاع شامل حدود 10 مدیریت متفاوت بود که یکی از آنها منطقه پارچین بودذ که زیر نظرصنایع دفاع ارتش بود که مواد اولیه و تسلیحات تولید می کرد. آن زمان از هند و فرانسه و سایر کشورها واردات مواد اولیه تسلیحات و انفجاری داشتیم که در انبارهای پارچین دپو می شد. اما طرح پارچین هدف تولید بیشتر و صادرات به کشورهای منطقه را نیز در دستور کار داشت. در آن مقطع، سرهنگ امیرکیا سرپرست پارچین بود.
تانک چیفتن در مسجد سلیمان، ذوب مس شهرری تهران،  ایزیران که رادیو و دستگاه صوتی می ساخت، مسلسل سازی درتهران، اسلحه سازی، باتری سازی جاده شهریار کرج، هلیکوپترسازی مهرآباد تهران، ارژنگ شیراز، و.. جزو طرح های صنایع نظامی  ارتش در آن زمان بودند و پارچین نیز یکی از این صنایع  و مناطق صنعتی نظامی بود.
سرتیپ ممتهن در آن زمان ریاست کل صنایع دفاع بود و سرهنگ امیرکیا نیز سرپرست پارچین بود.
6هزار مهندس و دکتر و شیمیدان و فیزیکدان و کارگر و  ... داشتیم که متخصص بودند و کارهای خوب و نبوغ بالایی داشتند.

چه تعداد پرسنل در این منطقه کار می کردند و آیا در این مدت چهارسال که شما کار می کردید مشکل خاصی در این منطقه شاهد بودید؟

حدود 6 هزار نفر در این منطقه کار می کردند، بسیاری در ساختمان های سازمانی سکونت داشتند و تعدادی نیز از تهران و ورامین و.... به این منطقه می آمدند. هر روز حدود 150 اتوبوس به این منطقه رفت وآمد می کرد. در تمام این 4 سال، شاهد خرابکاری، آتش سوزی یا تحولی که موجب تخریب دستاوردها و تلاش ها شود، نداشتیم.
تنها دو شب بعد از پیروزی انقلاب، بود که عده ای تلاش داشتند که در کارخانه طرح 3 که باروت ویژه برای موشک های بالستیک تولید می کرد، خرابکاری کنند و با چند پیت نفت قصد داشتند که کارخانه را آتش بزنند. اما هنگام شب با آنها صحبت کردم و آنها را قانع کردم که آتش سوزی این منطقه به معنای صرف میلیاردها دلار خسارت است و ممکن است به کارخانه ها و مناطق دیگر سرایت کند.
آنها قانع شدند و دو نفر که این افراد را مجبور ساخته بودند که به آتش سوزی دست بزنند، مجبور شدند در فضای تاریک شب، محوطه را ترک بگویند و بدون نتیجه فرار کنند.

برای تامین امنیت پارچین  در روزهای انقلاب، چه اقدامی انجام دادید؟
در روزهای انقلاب، سربازان نگهبان اسلحه را زمین گذاشتند و پارچین بدون حفاظ ماند. شب 22 بهمن ساعت 8 شب از داخل کارخانه تماس گرفتند که چند نفری می خواهند کارخانه طرح 3 را آتش بزنند.
اگر این کارخانه آتش می گرفت علاوه بر آتش سوزی در این کارخانه، احتمال خطر برای سایر انبارها نیز بود وممکن بود که عده ای دیگر برای آتش زدن انبارها و ذاقه مهمات ارتش اقدام کنند.
فورا وارد عمل شدیم و با آنها صحبت کردیم که این موضوع به کشورو ارتش لطمه می زند. آنها قانع شدند و آن دونفری که قصد چنین کاری داشتند از تاریکی شب استفاده کرده و متواری شدند.

موضوع را به کمیته مرکزی در تهران اطلاع دادم که پارچین ممکن است با خطر مواجه شود و سربازان و نگهبان ها رفته اند.
آنها بلافاصله یک نفر روحانی و 3 نفر مراقب مسلح را به پارچین فرستادند تا امنیت کامل باشد.

آیا تحرکاتی برای خرابکاری و بمب گذاری و... شاهد بودید. از این منطقه حساس چگونه حفاظت می کردید؟
باید از تعداد مهندسان، فیزیکدانان، شیمیدان ها و بسیاری از متخصصان و تکنسین ها و... محافظت می کردیم که کار آنها و فکر و نظر آنها در امنیت کافی باشد واز فعالیت ها یا کارهایی که موجب تنش سیاسی و خرابکاری، آتش سوزی و... باشد پیشگیری کنیم و اجازه ندهیم که دستاوردهای صنایع نظامی لطمه ببیند.

در واقع کار ما پیشگیری بود و این که از ایجاد نارضایتی جلوگیری کنیم. هر جا ظلمی صورت می گرفت و ممکن بود مشکل ایجاد کند  فورا وارد عمل می شدیم و مشکل را دوستانه یا طبق روال اداری حل می کردیم و اجازه نمی دادیم که ظلمی باشد یا کسی سواستفاده کند.
من و 6 نفر همکار در دفتر مرکزی بودیم و حدود 400 نفر در کارخانه های مختلف با ما همکاری می کردند واگر خبری یا نارضایتی ایجاد می شد خبر می دادند و برای ما برای حفظ امنیت و جلوگیری از خرابکاری و اعتراض و اعتصاب، مشکلات را ریشه یابی می کردیم و اجازه نمی دادیم که کارگر و کارمند با مشکل معیشت و گرفتاری وظلم از سوی همکار و مسوول مواجه شود.
در موارد مختلف، به رده های بالایی گزارش می دادیم وموضوع بررسی می شد و موانع برداشته می شد. اکثر مسائل به حقوق و اخلاق و مسائل مالی و... مرتبط بود و وقتی مسائل صنفی خوب ریشه یابی شود مسائل سیاسی  و نارضایتی کمتر پیش می اید.
در مجموع در این دوره نه کسی بازداشت شد نه درگیری داشتیم و نه مشکلی پیش آمد. تنها یک نفر در سال 55 فعالیت سیاسی داشت که ساواک نیز در جریان کار او بود. به خاطر نبوغ و تلاشی که داشت، با ادامه کار وی موافقت کردند و اجازه ندادیم که با او برخورد شود. دلیلش این بود که وقتی از کسی دلجویی می شد و خطای او را می پوشاندند باعث ایجاد انگیزه و کار وتلاش او می شد.
خود او به من می گفت یا مملکت بی حساب و کتاب است و کسی نمی داند که من چه کارهایی کرده ام و اسلحه جابجا کرده ام و.... یا این که می دانند ودر پارچین به این موضوع توجه نمی شود.
اما ما می دانستیم و تلاش داشتیم که موضوع به حاشیه برود و او از توان خود استفاده کند و زندگی عادی داشته باشد و از تنش هم جلوگیری شود و انگیزه کافی داشته باشد.
یعنی نگاهی که در پارچین حاکم بود نگاه پژوهش و کار و تخصص و خدمت به کشور بود و مسائل سیاسی را دخالت نمی دادند اما با مسائل غیر اخلاقی برخورد می شد و از فساد و انحراف اخلاقی جلوگیری می شد.

بسیاری از مخالفین را در ادارات و کارخانه های مختلف مشغول کار کرده بودند تا مشکلات افزایش نیابد. در نتیجه به خاطر نحوه برخورد متفاوتی که در پارچین حاکم بود، اگر کسی ناراضی بود به مسئله او رسیدگی می شد و به تدریج مشکل حل می شد و به همین خاطر در تمام این چهار سال حتی یک مورد برخورد خشن و زندانی کردن و... را نداشتیم و همه کار می کردند و محیط کار و پژوهش و تلاش بود.
درپارچین نه بازداشتگاه داشتیم و نه زندان و هیچ کس زندانی نشده بود. به همین خاطر آتش سوزی و خرابکاری را شاهد نبودیم و هیچ خطری پارچین را تهدید نکرد


در مورد مسائل حقوق کارکنان و اختلاف حقوق کارگران با امرای ارتش و مهندسان و افراد رسمی چه وضعیتی حاکم بود؟

اختلاف درآمد و حقوق در همه جا وجود دارد. اما یادم هست که وقتی پارچین را منطقه بدآب و هوا به خاطر تولید محصول شیمیایی و باروت و ... معرفی کردند. تعداد کمی حدود 300 نفر حقوقشان 36 درصد بالا رفت اما بقیه که جزو شرکت های خدماتی بودند و ابزارمند به آنها می گفتند اعتراض کردند و من هم موضوع را گزارش کردم که این کار باعث نارضایتی شده است و امنیت را به خطر می اندازد.
موضوع توسط شاه مورد توجه قرار گرفت که باید بررسی شود. تیمسار مسوول از من خواست که توضیح دهم و وقتی گفتم که باید حقوق افزایش یابد گفت که طبق قانون همه جا ابزارمند یا خدماتی باید این گونه باشد و حق ماموریت و سختی کار و بدی آب و هوا ندارند.
من گفتم که قانون درست است اما اجرای بد قانون مشکل ایجاد می کند زیرا نمی شود در یک  منطقه نظامی عده ای حقوق بالا و عده ای حقوق کم داشته باشند.
در نتیجه قرار براین شد که به نیروهای خدماتی و ابزارمند، سمت کارمند فنی بدهند تابه آنها نیز افزایش حقوق تعلق بگیرد.
این موضوع باعث شد که بسیاری از نیروهای خدماتی ارتش در کشور، کارمند فنی بشوند و به آنها افزایش حقوق تعلق گیرد.
پارچین چون منطقه بزرگی بود این مزیت را داشت که روی زندگی ارتشیان در سراسر کشور اثرگذار بود و منشا برکات بسیاری بود.

از سال 1353 به بعد تنها حدود 10 هزار نفر کارگرساختمانی برای اجرای 6 کارخانه کار می کردند. همین رقم نشان می دهد که چه تحول بزرگی در این منطقه صورت گرفته بود و 7 میلیارد دلار سرمایه گذاری را برای توسعه 12 طرح پارچین جذب کرد.