خبر اقتصادی - سرمایهگذاریهای جدید و افزایش صادرات، مشوقهای بزرگ برای تهران برای رسیدن به توافق هستهای هستند. اقتصاد ایران در دوران تحریمها تحت فشار قرار گرفته است و اکنون تنها با افزایش قابل توجه صادرات نفت و گاز حتی در قیمتهای پایین کنونی میتواند احیا شود.
به گزارش ایسنا، تحت سناریوهای مطلوب، ایران میتواند بلافاصله پس از لغو تحریمها صادرات نفت تحریم زده خود را که در حال حاضر روزانه یک میلیون و 200 هزار بشکه در روز است با استفاده از ذخایر شناور، حدود 300 هزار بشکه در روز افزایش دهد. ایران میتواند ظرف 12 الی 18 ماه پس از لغو تحریمها صادرات نفت خود را روزانه یک میلیون بشکه در روز افزایش دهد. پیشبینی رشد کند اقتصاد جهانی بیانگر این است که این چشمانداز باعث فشار کاهشی بلند مدت روی قیمتهای نفت خواهد شد که خبر خوبی برای مصرف کنندگان و یک چالش برای تولید کنندگان است.
افزایش صادرات نفت ایران در بازار مورد استقبال رقبای سنتی ایران از جمله عربستان نیست. اما انتظار میرود عربستان همچنان به سیاست دفاع از سهم بازار حتی با قیمتهای پایین کنونی ادامه دهد.
همچنین احتمال دارد ایران در ازای درآمد نفتی مورد نیاز و برای احیای سهم بازار جهانی خود قیمتهای پایین کنونی را بپذیرد. تهران برای برعکس کردن روند کاهش 15 درصدی تولید در میادین نفتی پیر خود، سالانه به افزایش دهها میلیارد دلاری سرمایه گذاری نیاز دارد.
نتایج ژئوپلتیک پایان تحریمها علیه ایران نیز بسیار حائز اهمیت است. همزمان با ورود مجدد ایران به بازار انرژیهای غیر هستهای، امتیازات این کشور در توسعه و دفاع از سهم بازار خود افزایش مییابد. به طور موازی، امتیازات این کشور برای پایبندی به یک پیمان هستهای نیز افزایش خواهد یافت تا از هرگونه احتمال اعمال مجدد تحریمها اجتناب شود.
تهران تصریح کرد که پایان تحریمها تنها و مهمترین انگیزه برای توافق هستهای خواهد بود. هرگونه افزایش خطر اعمال مجدد تحریمها میتواند روی سرمایهگذاران احتمالی در بخش نفت و گاز ایران تاثیر منفی داشته باشد.
تهران و شرکتهای نفتی بینالمللی هر دو مذاکراتی را برای قراردادهای تجاری سودآور که در دوران تحریمها ممنوع بودند، پیشبینی میکنند. برای این منظور لازم است ایران شرایط تجاری رقابتی فراتر از قراردادهای سنتی تقسیم درآمد(بیع متقابل) داشته باشد. همچنین شرکتهای نفتی باید از این شرایط راضی باشند و سرمایهگذاری آنها به سودآوری برسد.
معادله انرژی غیر هستهای ایران یک بعد منطقه ای مهم نیز دارد. ایران به عنوان دارنده سومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان مدتهاست انتقال خطوط لوله گاز طبیعی به دو کشور هند و پاکستان را که از کمبود شدید انرژی رنج میبرند پیشنهاد داده است. تحریمها اجرای این پروژه ها را دشوار کرده است اما پس از لغو تحریمها این خطوط لوله میتواند به بخشی از یک برنامه تجاری و انرژی برد- برد برای ایران و همسایگانش تبدیل شوند. امکان سنجی این خط لولهها نیز میتواند در مقایسه با پروژه پیشنهادی دیگر ترکمنستان، افغانستان، پاکستان وهند(تاپی) مورد بررسی قرار گیرد.
به شکل مشابه تولیدکنندگان نفت و گاز آسیای میانه مدتهاست به دنبال سوآپ نفت با ایران هستند به طوریکه نفت و گاز آنها در شمال ایران تحویل داده شود و همان مقدار از طریق جنوب ایران صادر میشود. قزاقستان در زمینه نفت و ترکمنستان در زمینه گاز، مزیتهای مشخصی را در متنوع کردن مسیرهای صادرات خود جدا از مسیرهای روسیه و چین میبینند. تحریمها مانع اجرای این طرحها شدهاند. لغو این تحریمها میتواند این پروژهها را به بخش مثبت دیگری از یک برنامه جدید تجاری- انرژی منطقهای تبدیل کند.
بعد منطقهای سوم دریای خزر است؛ جایی که ایران با چهار کشور دیگر خط ساحلی مشترک دارد. به لحاظ تاریخی ایران مخالف پیشنهادات علامتگذاری در این منطقه بوده که به معنی محدودیت دسترسی به خط ساحلی خزر است. اما یک چهارچوب انرژی مثبت منطقهای میتواند باعث شود که تهران نظر خود را درباره توافق علامتگذاری تغییر دهد. سازش ایران با روسیه، جمهوری آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان در زمینه تقسیم منابع میتواند همکاری آنها را بیشتر کند.
بعد دیگر اتحادیه اروپا است که مدتهاست به دنبال کاهش وابستگی به گاز طبیعی روسیه بوده است. ایران به تدریج میتواند مقادیر بیشتری از گاز خود را از طریق ترکیه صادر کند و به مقادیری که در حال حاضر از طریق جمهوری آذربایجان به این کشور صادر میشود بیافزاید. همچنین چشمانداز راهکارهای برد– برد از طریق یک توافق هستهای موفق تقویت خواهد شد و از سوی دیگر تحت تاثیر احتمال اعمال مجدد تحریمها تضعیف خواهد شد.