:
كمينه:۱۳.۷۳°
بیشینه:۱۳.۹۹°
به‌روز شده در: ۱۴ آبان ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۳
تعداد نظرات: ۱ نظر

نقدی بر سخنان احمدی نژاد در مجلس

دولت، عرصه آزمون وخطای فعالان سیاسی نیست دانش کافی و اعتقاد به نظام برنامه ریزی می خواهد
کد خبر: ۵۲۷۳
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۱ - ۱۷:۳۰
خبر اقتصادی ـ چرا دولت ها از ابتدا با یک برنامه سیاسی و اقتصادی مناسب، از مردم رای نمی گیرند و آن را اجرا نمی کنند تا در طول 4 یا 8 سال بتوانند آن را عملی سازند؟ آیا نظام اقتصادی و برنامه ریزی کشور باید عرصه آزمون و خطا و یادگیری و تجربه اندوزی برخی مسوولان و فعالان سیاسی باشد؟ آیا باید سال ها وقت و منابع کشور را صرف این تجربه اندوزی کنیم
 در ارتباط با حضور محمود احمدی نژاد در مجلس در روز سه شنبه در مجلس و در شرایطی که نمایندگان مجلس در 27 دی ماه مهمترین لایحه دولت یعنی بودجه عمومی رادریافت نکرده اند، نکاتی قابل تامل وجود دارد که لازم است به آن پرداخته شود.




رئیس دولت، بااین که سخنرانی طولانی داشت اما حاضر نشد که به انتقاد یا سوال نمایندگان گوش دهد و چند ساعت بحث و گفت وگو با نمایندگان را به وقت دیگری موکول کرد. در حالی که شایسته است مردم برای قضاوت بهتر در مورد سخنان ایشان، نقطه نظرات نمایندگان را نیز بشنوند و اگر چه چند تن از نمایندگان، بدون حضور ایشان برخی مطالب را مطرح کرده اند اما حضور رئیس جمهور در مجلس و سخنان نمایندگان می توانست مهمترین مسائل کشور را در وضعیت بهتری بررسی نماید.

رئیس جمهوری، زمانی به بیان توضیحات در باب مسائل عمدتااقتصادی کشور پرداخته که هنوز مهمترین لایحه سالانه دولت و مجلس یعنی بودجه عمومی سال آینده را به مجلس تقدیم نکرده است و در سال آخر دولت خود، نکاتی را مطرح کرده که از نظر مخاطبان و رسانه ها، تقریبا جدید است و در سال آخر مطرح کردن آن نمی تواند به اجرایی شدن یک استراتژی و راهکار در این دولت منجر شود.

دولت احمدی نژاد اگر در سال آخر به مشکلات ساختاری اقتصاد ایران پی برده و برخی مسائل را برای اصلاح آن پیشنهاد می کند، چرا در سال 84 با ارائه یک استراتژی مدون و با پرداختن به همین نکات که امروز مطرح می کند، به اصلاح ساختار اقتصاد نپرداخت.

چرابه توصیه و هشدارهای جمعی از اقتصاد دانان منتقد که بارها طی نامه هایی و در چند نشست با ایشان مطرح شد، توجه نکردند. چرا مغز نظام برنامه ریزی کشور برای پرداختن به مسائل نظام برنامه ریزی و اصلاح ساختار و بودجه و... را از شکل قبلی به شکل فعلی تغییر دادند.

آیا منظور ایشان از اصلاح ساختار، اصلاحاتی نظیر آن چیزی است که در سازمان برنامه اتفاق افتاد؟

چرا دولت های ما در سال آخر به این نکات توجه می کنند و چرا از ابتدا با یک برنامه سیاسی و اقتصادی مناسب، از مردم رای نمی گیرند و آن را اجرا نمی کنند تا در طول 4 یا 8 سال بتوانند آن را عملی سازند؟ آیا نظام اقتصادی و برنامه ریزی کشور باید عرصه آزمون و خطا و یادگیری و تجربه اندوزی برخی مسوولان و فعالان سیاسی باشد؟ آیا باید سال ها وقت و منابع کشور را صرف این تجربه اندوزی کنیم و تازه سال آخر و در شرایطی که هنوز بودجه عمومی را تقدیم نکرده ایم به این نکات دست یابیم؟

در این 8 سال که حدود 600 میلیارد دلار درآمد نفت داشته ایم می توانستیم بخشی از این مشکلات ساختاری را حل کنیم و از این منابع به بهترین نحو بهره ببریم.

دولت احمدی نژاد که امروز به موضوع رابطه نقدنیگی، تورم، هدفمندی، نرخ ارز، استفاده از منابع و... رسیده است آیا بهتر نبود در سال 84 و به تدریج این نکات را پیگیری می کرد؟

در سال های 84 تا 86 دولت تحت تاثیر رشد شدید درآمد نفت، بودجه جاری کشور را هر سال بزرگتر کرده است، نقدینگی به خاطر تزریق ارز فراوان وارزان 1000 تومانی به اقتصاد و رشد پایه پولی متاثر از آن، موجب رشد واردات کالا شد واگرچه در سال 84 تا 86 به خاطر واردات بیشتر تورم را در حد 10 تا 13 درصد کنترل کرد اما باید توجه داشته که اثر نقدینگی بر تورم تاخیری است و ارز 1000 تومانی فراوان و واردات بیشتر، عملا مانع یارانه به مصرف کشور، مانع از آن شد که تورم خود را نشان دهد.

جالب این است که درتمام این سال ها آقای احمدی نژاد همواره تاکید داشته که نرخ واقعی ارز باید کمتر از 1000 تومان باشد و برخی مسوولان این دولت، از نرخ دلار 400 تومانی دفاع می کردند.

در حالی که اگر دولت احمدی نژاد به هدفمندی یارانه ها، کاهش وابستگی بودجه به نفت و ارزان نفروختن نفت وگاز اعتقاد دارد چرا ارز نفتی حاصل از فروش نفت را ارزان می فروخت و سال ها از نرخ ارز ارزان دفاع کرد و همین حالا نیز آقای احمدی نژاد تاکید دارد که از نظر دولت، نرخ دلار همان 1226 تومان است!

اگر دولت اعتقاد دارد که باید وابستگی به نفت کم شود چرا در سال های اوج درآمد نفت، از رشد بودجه جاری و وابستگی به ارز نفتی جلوگیری نکردید چرا مانع رشد بودجه عمومی وجاری و رشد نقدینگی حاصل از فروش ارز نفتی فراوان وارزان نشدید که موجب رشد نقدینگی و تورم در سال های بعد و واردات در همان سال ها شد و تولید را تضعیف کرد...؟

اما در سال 87 که تورم به 25 درصد رسید، دولت متوجه شد که تازه نقدینگی بر تورم اثرگذار بوده است وبا تاخیر تورم را بالا برده و حالا ارز 1000 تومانی و واردات فراوان قادر به کنترل قیمت ها نیست و قیمت مسکن و... نیز در حال رشد است و ثبات قیمت ها، نمی تواند ادامه یابد. در نتیجه به تدریج بحث منابع جدید پول از طریق هدفمندی یارانه ها و تزریق آن مورد توجه قرار گرفت.

اگر چه هدفمندی یارانه ها طرح قابل دفاعی است و خاصیت آن در کنترل مصرف و بهینه سازی و علامت دهی به بازارعوامل تولید، بیش از هزینه های آن است اما چرا این طرح در سال های اول دولت که تورم پایین تر بود اجرا نشد چرا به بخش های دیگر آن و سیاست های مکمل آن توجه نشد. اگر اعتقاد داریم که ارزان فروشی نفت به هدر دادن منابع است چرا با دلار ارزان، زمینه واردات بیشتر و کاهش قدرت رقابتی تولید داخلی و ضربه خوردن بسیاری از تولیدات فراهم شد؟ آیا نفت وگاز تنها در داخل نباید ارزان فروخته شود؟ آیادلارنفتی، منابع حاصل از نفت کشور نیست؟

آقای احمدی نژاد در مجلس گفت: " همواره بودجه‌ وهزینه‌های دولت‌ها به درآمد نفت وابستگی داشته و بعضا این موضوع به مرور زمان افزایش پیدا کرده و یکی از دلایل تورم نیز این موضوع است. این موضوع از سال 49 الی 50 شروع و به مرور بیشتر شد.."

و سوال این است که دولت ایشان چرا بیشترین نقش را در رشد بودجه جاری و عمومی و وابستگی به نفت بیشتر داشته است .چرا با رشد درآمد نفت به همان اندازه در رشد واردات و بودجه جاری کشور اقدام شده است و کمتر به ذخیره سازی ارز پرداخته ایم. چرا در سال 84 تا 88 که درآمد نفت بدون مشکل و در حال افزایش بوده، به این موضوع توجه نکردچرا در آن سال ها تلاش نشد که درآمد نفت مصرف نشود و در حساب یا صندوق ارزی، ذخیره شود چرا در این سال ها از رشد بودجه، افزایش تعداد کارمندان، هزینه های دولت، مهاجرت به تهران، تمرکز بودجه در تهران و.... جلوگیری نشد.

ایشان گفته اند که" نوسانات نرخ ارز، باعث ایجاد نوسانات قیمت و افزایش خارج از قاعده می‌شود و به بخش‌های وسیعی از مردم که درآمد ثابت دارند فشار می‌آورد و باعث اخلال در تجارت خارجی می‌شود و البته منجر به فاصله طبقاتی می‌شود و فعالیت و تقاضای کاذب در اقتصاد رشد می‌کند و همچنین تولید وابسته به درآمد ارزی هم دچار آسیب می‌شود."

و سوال این است که در سال های اوج درآمد نفت، که واردات و تقاضای وارد کنندگان کالا و مسافرت های خارجی مردم ایران، به اندازه افزایش درآمد نفت رشد نمی کرد، چرا با روش های مختلف از طریق فاینانس و افزایش ردیف دارایی های خارجی بانک مرکزی، دلارهای نفتی به بانک مرکزی می رفت تا در مقابل آن حجم پول و پایه پولی و نقدینگی افزایش یابد و پول در اختیار دولت باشد ؟ چرا رشد نقدینگی و تزریق شدید پول به اقتصاد را دامن زدند تا عامل تورم در سال های بعد شود؟

دولتی که حجم نقدینگی را از 68 هزار میلیارد تومان در سال 83 به 415 هزار میلیارد تومان در سال جاری افزایش داده، چرا در سال آخرکار خود، متوجه رابطه نقت و بودجه و نقدینگی و تورم شده است؟

آقای احمدی نژاد می گوید که" تسلیم شدن در برابر دشمن، دور زدن تحریم ها و تحول ساختاری سه راهکار موجود برای مقابله با تحریم ها است. " و نکته قابل تامل این است که اقتصاد سازوکار خود را دارد و نیازمند اقتصاد دانان و سازمان برنامه و نظام برنامه ریزی است تا برنامه هایی را اجرا کند که با تاخیر چند ساله روی ساختار اقتصاد اثر بگذارد تا نتایج مورد نظر حاصل شود.

براین اساس، باید پرسید که چرا دولت در سال های اخیر به دنبال اصلاح ساختار نبوده است و درست رفتاری را در پیش گرفته که خلاف روند چهارسال اول آن است. آیا آن زمان دانش یا تجربه کافی نداشته اند که در آن صورت برچه مبنایی دولت را تحویل گرفته اند و اگر دانش اقتصاد و اثر تاخیر و چند ساله اصلاح ساختار را داشته اند چرا از ابتدا اجرا نکرده اند؟

اگر به هدفمندی، رابطه نقت و بودجه و نقدینگی، نرخ ارز و اصلاح ساختار نظام بانکی و گمرکی و... اعتقاد داشته اید چرا در سال های آخر به فکر اصلاح ساختار هستید؟

آقای احمدی نژاد از سال اول دولت خود، بارها بر ضرورت اصلاح ساختار نظام بانکی تاکید کرده و هر بار تلاش کرده که نام 300 بدهکار بزرگ بانکی را مطرح کرده و یا از 3 تا 4 هزار نفر که منابع بسیاری را استفاده می کنند نام برده است. اما خود دولت از طریق ترزیق پول به بودجه، بودجه جاری، ودر نقاط مختلف کشور، طرح های زودبازده و... بیشترین نقش را در رشد مطالبات معوق بانکی و نقدینگی و تورم داشته است.

تنها به رقم مطالبات معوق که از 5 هزار میلیارد تومان به 70 میلیارد تومان توجه فرمایید تا مشخص شود که چه عواملی موجب چنین رشد فزاینده ای شده است؟

اگر به اصلاح نظام بانکی معتقد هستید چرا در تعیین نرخ سود بانکی و تسهیلات و لیزینگ ها به نرخ گذاری اعتقاد دارید ؟

اگر به هدر ندادن منابع معتقد هستید چرا در سایر بخش های اقتصاد به جز فراورده های نفتی به فکر اصلاح ساختار نبوده اید؟

چرا در تعیین تعرفه های گمرکی، به اصلاح ساختار برای کمک به کاهش واردات و حمایت از تولید ملی توجه نداشته اید و در سال های مختلف، به کاهش و صفر کردن تعرفه واردات پرداخته اید.

اقای احمدی نژاد می گوید که "باید سفته‌بازی و گرایش به فعالیت‌ اقتصادی کاذب را در کشور کم کنیم و فعالیت‌های پایدار اقتصادی را در کشور گسترش دهیم از آن طرف باید به نحوی برنامه‌ریزی کنیم که تقاضا برای کالاهایی که ارزش کمتری دارند به مانند طلا و ارز کمتر شود."

و پاسخ این است که این وظیفه دولت است که فضای کسب وکار اقتصاد را به گونه ای تنظیم کند که مردم سرمایه و پول خود را درامور مولد سرمایه گذاری کنند. وقتی نرخ ارز برای سال ها در برابر دولت رشد نمی کند و تثبیت می شود و یکباره با کاهش درآمد و ملاحظات دولت، رشد می کند و ثبات نسبی ندارد و در شرایطی که نرخ طلا وسکه در سال های اخیر با نوسان مواجه بوده و همچنین قیمت مسکن در سال های مختلف رشد کرده، طبیعی است که سرمایه به آن سمت می رود.

دولت در این سال ها، در رشد نقدینگی و تورم بیشترین سهم را داشته و موجب رشد قیمت مسکن، طلا و ارز و سایردارایی ها شده است و در نتیجه مردم نیز به ساده ترین فعالیت ها یعنی خرید و فروش دارایی توجه نشان می دهند.

اما اگر فضای کسب وکار برای رشد صنعت و تولید کفش و پوشاک ، مواد غذایی و... و شرکت های بورسی بهتر از خرید و فروش رشد می کرد قطعا مردم نیز به آن سمت هدایت می شدند.

در اقتصاد کشورهای جهان در 8 سال گذشته، ارزش پول بین 20 تا 100 درصد رشد کرده است وسوال این است که ارزش پول ایران در این 8 سال چقدر رشد کرده است؟

قیمت مسکن از متری 500 هزار تومان در سال 84 به 4 میلیون تومان در سال جاری رسیده و در نتیجه طبیعی است که پول به جای بورس و سرمایه گذاری و صنعت که چند سال بعد نتیجه می دهد همین امروز به سمت خرید وفروش و دلالی می رود.

ایشان در مجلس گفته اند که "باید همه نقاط کشور آباد شود و تمرکز امکانات نداشته باشیم .استفاده از منابع عمومی و سرزمینی کشور باید مورد توجه باشد." و سوال این است که چرا در چند سال اخیر برای کاهش تمرکز بودجه در تهران و شهرهای دیگر اقدام مناسب نشده است. مهاجرت به تهران بیشتر شده، کارخانه ها در اطراف تهران بیشتر شده، تعداد خودروها دوبرابر شده، الودگی بیشتر شده و دولت به کاهش مشکل ترافیک و مترو، پل ها و زیرگذر و روگذر و کمک به شهرداری و... کم توجه بوده است و در نتیجه آلودگی هوای امسال نشان می دهد که با وجود صرف درآمد سرشار نفتی و تزریق پول به اقتصاد، اما همچنان مشکلات اصلی تهران و شهرهای بزرگ به حال خود باقیست.

دولت برای استاندارد سوخت خودروها، گاز سوز کردن و سوخت پاک و... چه کرده است؟

چرا مشکل شهری مانند تهران و که با چند پل در منطقه فردیس کرج و روگذار و تقاطع غیر همسطح، فاضلاب شهری، مترو و.... می توانست بهتر شود همچنان بدتر از سال 83 باقی مانده است؟

در انتقال دستگاه های اجرایی، پادگان ها، مراکز نظامی و... به خارج تهران چه تلاشی صورت گرفته است، برای انتقال مراکز خرید و فروش از تهران چه برنامه ای ارائه داده اید

برای تخصیص بودجه به شهرها و استان ها و ایجاد استقلال نسبی در امور برنامه ریزی و بودجه ریزی چه اقداماتی شده است؟

به میزانی که بودجه کشور رشد کرده و درآمد نفت به کشور سرازیر شده است، چه رشدی در بودجه های خارج تهران حاصل شده است؟

و در این زمینه ضروری است که دولت، گزارشی را به رسانه ها و کارشناسان در مورد این گونه شاخص های کمی و کیفی ارائه دهد.

آقای احمدی نژاد در مجلس گفت:" ثروت‌هایی که در سر بازار ارز و سکه می‌چرخد چرا به سمت تامین آب نرود؟ این کار شدنی است و من قاطعانه می‌گویم که می‌شود."

در این زمینه نیز باید توجه داشته که اولا وظیفه دولت انجام امور حاکمیتی مانند آب و مسکن و جاده و برق است و البته می تواند بخشی از آن را با ایجاد فضای کسب وکار مناسب به مردم منتقل کند و به جای شرکت داری و بانکداری و... بهتر است که به وظایف حاکمیتی بپردازد . اما سوال این است که خود دولت در شهر 14 میلیونی تهران چرا تاکنون سیستم فاضلاب و هدایت آب بسیاربه تصفیه خانه ها و کشاورزی و... را کامل نکرده است و چرا این طرح برای شهری مانند تهران تا این حد با تاخیر مواجه است؟

وسوال مهمتر این است که در تکمیل طرح های آب نیرو، وزارت نیرو و سدهایی که نیازمند نقدینگی هستند و مانند سد سیوند به سرمایه گذاری عظیم نیازمند هستند، سرعت عمل نمی دهند و چرا به جای واریز پول نقد به حساب مردم، یارانه نقدی را به مصرف آب و برق و گاز اختصاص نمی دهید تا پول مردم به جای سکه و طلا به سمت سرمایه گذاری در آب و برق و گاز هدایت شود.

وقتی خود دولت به جای پرداخت قبوض اب و برق و فاضلاب و گاز مردم از محل یارانه نقدی، پول را به حساب مردم می ریزد چگونه انتظار دارید که مردم پول سکه را در طرح های آب واریزکنند.؟

آقای احمدی نژاد، اقتصاد و برنامه ریزی یک علم است و نیازمندان دانشمندان واقتصاد دانان است و سازوکار خود را دارد با حرف های سیاسی نمی توان تخصیص منابع ایجاد کرد. اگر واقعا به اصلاح ساختار اعتقاد دارید باید سازوکار آن را به کار بگیرید وقتی از یارانه نقدی 200 هزار تومانی برای هر نفر حرف می زنید به معنای ایجاد نقدینگی 5 برابر آن و تورم بالاتراست. و لازم است که به مردم بگویید ما این 200 هزار تومان را برای قبوض آب و گاز، برای تامین اجتماعی و بیمه، برای بیمه شخص ثالث و برای امور عمومی و ملی شما هزینه می کنیم تا از تورم جلوگیری شود و صرف بازسازی و اصلاح ساختار کشور شود.

در شرایطی که جمعیت 150 میلیون نفری را هدف گرفته اید باید منتظر جمعیت بازنشستگان بالای 10 میلیون نفر باشید و برای صندوق تامین اجتماعی آن برنامه ارائه دهید و لذا بهتر است که این پول صرف آتیه مردم شود تا این که امروز در حساب بانکی آنها به سرعت هزینه شود.

احمدی نژاد اعلام کرده که ضریب جینی از 40 درصد به 37 درصد رسید، نسبت درآمد 10 درصد ثروتمند به 10 درصد فقیر درخانوارهای شهری از 12 برابر در سال 89 به 10 برابر در سال 90 رسیده است. در حالی که باید سوال کردکه آیا این بهبود در فاصله طبقاتی، همزمان با رشد کارآفرینی، انباشت سرمایه و تولید ثروت و رشد اقتصادی بوده است یا این کاهش تنها به واسطه هدفمندی یارانه ها و تزریق نقدینگی بوده است که به همان اندازه موجب تورم و رشد قیمت ها و کاهش انگیزه برای سرمایه گذاری شده است؟

احمدی نژاد گفت: برخی مدعی هستند هدفمندی یارانه‌ها باعث بالا رفتن قیمت ارز شده است. مگر هدفمندی مصرف ارز را بالا برد، که قیمت را بالا ببرد؟ بلکه پایین آورد.

اگر از جنبه واردات بنزین به موضوع نگاه کنیم درست است که باعث کاهش مصرف ارز شده است اما اگر از جنبه تزریق پول به حساب مردم و رشد نقدینگی و تورم بنگریم، وقتی سطح عمومی قیمت ها و تقاضا بالا می رود همه قیمت ها روبه رشد خواهد بود و نرخ ارز که برای سال ها کنترل شده است متناسب با ظرفیت اصلی آن و متناسب با تورم سال های اخیر، رشد می کند و در آن صورت مردم به ظاهر واقعیت های اقتصادی توجه کرده ودولت را مسوول می شناسند .

براین اساس، باید توجه داشته که اگر دولت تدبیر پیشه می کرد قطعا می توانست به تدریج نرخ ارز را متناسب با حمایت از تولید داخلی و تورم افزایش دهد و تعادل در بازار ارز و مصرف وقیمت ها ایجاد کند .

اگرچه در مورد هدفمندی یارانه ها، اکثراقتصاد دانان اتفاق نظر دارند که طرح درستی است اما چگونگی اجرای آن و همچنین زمان انتخاب آن جای بحث دارد و باید یادآور شویم که آن چه موجب رشد نرخ ارز و تورم شده است، اشتباهات دولت نهم، بوده است که اولا نرخ ارز را متناسب با رشد تورم افزایش نداده است.

اقای احمدی نژاد گفته است :"هدفمندی یارانه‌ها تورم را کنترل کرد که خیلی‌ها باور نمی‌کردند."

اما باید توجه داشت که اثر این گونه سیاست ها تاخیری است و به تدریج اثرگذار می شود. شما قبل از این که اثر هدفمندی بر تولید و کارخانه ها را مشاهده کنید و یکسال بعد به قیمت ها نگاه کنید، ابتدا پول را به حساب مردم واریز کردید و به شدت قیمت ها را کنترل کردید و با قیمت گذاری، مانع تورم شدید. اما چند ماه یا یک سال بعد، قیمت ها به شدت رشد کرد و به بهانه رشد نرخ ارز، همان فشار قیمت گذاری زمان هدفمندی یارانه ها را نیز جبران کرد.

براین اساس توجه داشته باشید که هر گونه تزریق پول می تواند تورم زا باشد و ضمن این که از هدفمندی یارانه ها دفاع می کنیم اما تزریق پول به حساب مردم کار اشتباهی بوده و به زیان کشور و مردم بوده است و اگر این پول صرف امور تامین اجتماعی وبهداشت و قبض برق و آب و گاز و... می شد و مازاد آن سالانه برداشت می شد قطعا تورم کمتری حاصل می کرد و برای فاز دوم نیز باید به شدت از تزریق پول بدون برنامه خودداری شود.

زیرا اگر چه در مقطع انتخابات، ممکن است مردم با پر شدن حساب خود خرسند باشند اما چند ماه بعد، تورم خود را نشان خواهد داد و درست نیست که در مقطع انتخابات، پول به مردم داده شود و چند ماه بعد، شاهد رشد قیمت ها باشیم.

ایشان گفته اند که یارانه‌ای که ما از طریق انرژی در کشور توزیع می‌کنیم با ارز دو هزار و 500 تومان بیش از 310 هزار میلیارد تومان است و می‌شود این بازتوزیع شود. ایجاد توقع نیست بلکه بیان راهکار است و اگر چنین ظرفیتی در اقتصاد کشور است، من، شما و همه ملت ایران باید برای آن برنامه‌ریزی کنیم."

جناب احمدی نژاد باید توجه داشته باشند که علاوه براین ظرفیت ، بسیاری از ظرفیت های دیگر نیز در کشور وجود دارد. یکی از ظرفیت ها، وجود کارشناسان و متخصصان و جوانان در کشور است که اگر به آنها نیز فرصت داده شود و فضای کسب وکار بهتر شود، عامل بسیاری از رشد درامدها خواهند بود.

به همان اندازه که 310 هزارمیلیارد تومان دیده می شود لازم است که عقب ماندگی کشور از استخراج گاز ونفت نسبت به عراق، قطر و امارات و... نیز دیده شود. بسیاری از صنایع، کشاورزی و... تحت تاثیر ارزان فروش دلار در سال های اخیر، با هجوم واردات کالا از چین و... مواجه شدند. که این ها نیز فرصت بسیاری است که به آن بی توجه بوده ایم.

احمدی نژاد در بخش دیگری گفته است:" در طرح اول هدفمندی مخالفان زیادی وجود داشت. آنها در مخالفت با این طرح مقاله می‌نوشتند و برخی دوستانه به ما می‌گفتند نزدیک انتخابات است و این طرح را اجرا نکنید چون بار منفی دارد. حالا برخی از همان‌ها می‌گویند این طرح در انتخابات بار مثبت دارد."

در این زمینه نیز باید گفت که هر دو نکته درست بوده است در آن مقطع، اگرچه بسیاری با هدفمندی موافق بودند اما نسبت به برنامه و اجرای دولت اطمینان نداشتند . زیرا این طرح بار تورمی داشته است و دولت با کنترل قیمت ها، و واریز پول به حساب مردم، تورم را به تاخیر انداخت ولی هیچ کس نمی تواند مانع آن شود.

در مقطع کنونی نیز که کشور با مشکل رشد هزینه ها، تولید، رشد قیمت و... مواجه است واریز پول تنها در کوتاه مدت و چند ماهه و در انتخابات می تواند مفید باشد اما چند ماه پس از آن چگونه می خواهید هزینه های مردم را پرداخت کنید.

همین حالا یک خانوار سه نفره در یک مجتمع آپارتمانی که 20 واحد دارد 120 هزار تومان ماهانه یارانه می گیرد اما برای پرداخت 30 هزار تومان شارژ قبض گاز وآب و نظافت و.... با مشکلات بسیار پول پرداخت می کند.

وقتی 600 هزار تومان به این خانواده سه نفره بدهید برای دریافت 100 هزار تومان باید از آنها شارژ دریافت شود .

تاحدودی به این مشکلات مردم توجه فرمایید این وظیفه دولت است
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
سامان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۱
0
0
چرا شورای نگهبان ......... احمدی نژاد را برای پست بسیار خطیر ریاست جمهوری تایید کرد . البته اعتقاد بنده این است که سه کاندیدای رقیب ایشان هم از توان لازم برخوردار نبودند . و پست ریاست جمهوری نیازمند افراد نخبه و بسیار قوی تر از این حرفهاست.