خبراقتصادی: محسن مهرعلیزاده میگوید که اگر شرایط فراهم باشد قطعا در انتخابات
ریاستجمهوری 92 کاندیدا خواهد شد و شعار وی در انتخابات هم "دولت رفاه"
خواهد بود.
خبرگزاری تسنیم، گفت وگویی با محسن مهرعلیزاده انجام داده وپرسش های جالبی را با وی مطرح کرده است:
شرایط
برای گفت وگو فراهم نبود، درکناردوستی بودیم که صحبت از آقای مهرعلیزاده
فعال سیاسی اصلاح طلب شد ، به کمک این دوست فرصت کوتاهی به دست آمد تا گپ
وگفتی تلفنی ومختصر با ایشان داشته باشیم . قطعا درچنین حالتی امکان طرح
همه سوالات میسر نبود و مقرر شد تا گفت وگویی تفصیلی در یک فرصت بهتر داشته
باشیم.
محسن مهرعلیزاده متولد 1335 مراغه و فوق لیسانس مهندسی
مکانیک از دانشگاه تبریز و دکترای مدیریت مالی از دانشگاه تهران را دارد.
او مدیرعاملی منطقه آزاد کیش، مدیرعاملی گروه شاهد، استاندار خراسان در
دولت اول آقای خاتمی و معاون رییس جمهور و رییس سازمان تربیت بدنی در دولت
دوم آقای خاتمی را در سوابق خود دارد. وی در سال 1384 به صورت مستقل با
شعار دولت رفاه پا به عرصه انتخابات گذاشت و در بین 7 نفر کاندیداهای آن
دوره ( آیت الله هاشمی رفسنجانی ، احمدی نژاد ، مهدی کروبی ، محمد باقر
قالیباف ، علی لاریجانی ، معین و مهرعلیزاده ) نزدیک به پنجاه درصد رأی
کاندیدای پیروز یعنی حدود 2 میلیون رای در سبد خود قرار داد و در اکثر
استانهای آذری زبان با اختلاف بسیار زیادی نسبت به رقبا پیشی گرفت و نفر
اول شد. او هم اینک فضا را رصد می کند و معتقد است اگر شرایط فراهم شود ،
کاندیدا خواهد شد. در مصاحبههای اخیر خود گفته بود که اگر همه گروههای
اصلاحطلب بر روی انتخاب وی اجماع کنند، نامزد خواهد شد. گفتوگوی خبرنگار
خبرگزاری تسنیم با محسن مهرعلیزاده را در زیر میخوانید:
-
ارزیابیتان ازوضعیت جامعه امروز ایران چیست؟
ما
جامعه ای داریم پویا، پر تحرک و فعال و ملتی با هوش، صبور که بر خلاف دیگر
ملل دنیا؛ همه امور را زیر نظر دارند. آرمانهای انقلاب اسلامی بر پویایی،
صبوری و جهتدار کردن این جامعه و مردم آن تاثیر مضاعف گذاشته و جامعه و
مردم را از بستر آرمان گرایی در مسیر راهبردی ایمان به زندگی خوب، جامعه
سالم و استفاده بهینه از منابع و ثروت ملی قرار داده است.
عدم تجانس
مدیریت اجرایی با روح جامعه و مردم و غفلت از منابع مادی و معنوی عمومی
رگههایی از چالش عموم با معیشت روان را ظاهر کرده لذا امروز نیاز به
برنامههایی داریم تا به کمک آن، آرامش، اطمینان، امید و ثبات به جامعه و
مردم برگردد. اقتضاء جامعه معیشت روان است و معیشت روان منوط به اقتصاد
پویا و تحقق چنین اقتصادی نیازمند توجه به رفاه همگانی است. این امر نیز از
طریق واگذاری امور تولید، تجارت، صنعت و کشاورزی به مردم میسر میشود.
من
اعتقاد دارم که جامعه و مردم ما با این سابقه پر تحرک اجتماعی و ملی و
بینالمللی و تقش آفرینی در تاریخ و خالق بزرگترین انقلاب معاصر، این لیاقت
و استحقاق را دارند که در بین جوامع موجود و در بین ملت های فعلی، صاحب
جایگاه ویژه و موقعیتی «الگو» باشند.
چرا شما موضوع اقتصاد را عمده و برجسته میکنید؟ اگر
جامعه ما زبان داشت قطعا در مقابل پرسش فوق چنین پاسخ میداد: ثبات،
آرامش، امیدواری، نشاط، رشد، اعتماد متقابل، قرار گرفتن در جایگاه
حقیقیاش، در تعامل با دنیا. جامعه پاسخ میداد که من شرایطی را طالبم که
در آن تفاهم برای زیستن مطلوب فراهم باشد. مدیرانی را طالبم که باعث
همگرایی و هم افزایی شوند.
جامعه پاسخ میداد؛ حزب و گروه و دسته،
بد نیست اما اگر در مسیر تحکیم هویت اصیل جامعه و مردم باشد، نعمت است،
مائدهای است ارزشمند که میتواند به منزله سدّی استوار در مقابل تردستی
های مذموم و سیاست بازی های شیطانی باشد که به جای منافع جمعی، منافع حزبی و
فرقه ای و گروهی را طلب می کند.
جامعه پاسخ میداد که منیّت و خودخواهی
اسباب تنزل و فروپاشی را فراهم میکند و درخت خشونت و نا امنی را با
میوههای فاسد و تلخ عرضه مینماید. جامعه به آرامی و عمیق پاسخ میداد،
خواسته من این نیست، روحیه من با اینها سازگار نیست و ...
واقعیت
این است که توان درآمدی مردم با هزینههایشان سازگاری نداشته، از نزاع
بیفرجام با رکود و تورم و گرانی و بیکاری، خسته شدهاند. مردم دنبال آرامش
هستند، کشاورز به دنبال کاشت و برداشت بیدغدغه، کارگر و کاسب به دنبال
فراهم شدن زمینه کار و تجارت سالم، کارمند به دنبال امنیت شغلی و توجه لازم
اداری و همه اقشار دیگر به دنبال آرامش و امنیت روانی و یک زندگی سالم و
بیدغدغه هستند.
نقش گروههای سیاسی در رسیدن به این آرامش و رفاه چیست ؟نباید
عرصه اجتماعی و محیط زندگی و آرامش مردم با کنگرههای حزبی و عرصههای
تجمعات و سخنرانی و یا بایگان های تحت امر اشتباه گرفته شوند. مردم برای
شکست دادن حریف و بیرون راندن آن از عرصه سیاسی زندگی نمیکنند، مردم آرامش
میخواهند، امید و آینده میخواهند، میخواهند در قانون کشور، اقتصاد
کشور، ارزش پولشان، قیمت مسکن و کالا و اجاره بها و قول و وعده مسئولین
ثبات و پایداری باشد، مردم میخواهند بیدغدغه زندگی کنند. باید مراقب بود،
عدهای فضای کشور را به عرصههای منیت، خودخواهی، سیاستبازیهای کاذب،
تحکیم و ترجیح منافع گروهی تبدیل نکنند و روح جامعه و مردم کشور را آزار
دهند.
جامعه در چه شرایطی به حدنصاب مطلوب خواستههایش می رسد؟ نباید
عرصه اجتماعی و محیط زندگی و آرامش مردم با کنگرههای حزبی و عرصه های
تجمعات و سخنرانی و یا بایگان های تحت امر اشتباه گرفته شوند. مردم برای
شکست دادن حریف و بیرون راندن آن از عرصه سیاسی زندگی نمیکنند، مردم آرامش
میخواهند، امید و آینده میخواهند، میخواهند در قانون کشور، اقتصاد
کشور، ارزش پولشان، قیمت مسکن و کالا و اجاره بها و قول و وعده مسئولین
ثبات و پایداری باشد، مردم میخواهند بیدغدغه زندگی کنند.
باید
مراقب بود، عدهای فضای کشور را به عرصه های منیت، خودخواهی،
سیاستبازیهای کاذب، تحکیم و ترجیح منافع گروهی تبدیل کرده و روح جامعه و
مردم کشور را آزار دهند.
مردم میلی به تهدید و جدال گفتمانی، هتاکی
مدیران، نخبگان و دست اندرکاران ندارند. مردم به دنبال آرامشی هستند که
نتیجه آن هم افزایی دولت و مردم برای قدرت کشور باشد، ایجاد هیجانهای کاذب
و بی حاصل، سر دادن شعار های توخالی، تصمیمات شکننده اجرایی و اقدامات غیر
قانونی به جامعه و مردم آسیب میرساند.
مردم میل دارند بزرگان آنها
با رعایت نزاکت، ادب، احترام، تکیه بر قانون اساسی کشور و رعایت قانون و
اخلاق به ریسمان خداوند چنگ زنند و لجبازی و قانون گریزی را کنار گذارند،
به فکر تسویه حساب نباشند و راه را برای «وحدت ملی» و «انسجام ملی» هموار
نمایند. مردم میل دارند که آینده اجرایی کشور به دست فرد یا افرادی باشد که
درک درست از جایگاه، ماموریت و وظایف خود داشته باشند و بدانند که این
کشور و این نظام، فقط و فقط بر اساس قانون و بر محور منافع و مصالح عمومی
اداره می شود. لذا باید گروه های فعال و افراد شاخص تلاش نمایند تا بدور از
هرگونه منفعت طلبی، میراث امام راحل را پاس دارند و فضا را برای ایجاد یک
دولت متعادل، متعامل، مدبر و توانمند مهیا کنند و با مدارا، انتخابات آینده
را در فضای قانون مدیریت کنند. تفرّق و انشقاق سمّ مهلکی برای توسعه و رشد
کشور است. چه تفرّق بین گروه ها و چه در داخل گروه ها و جناح های فکری،
داشتن افکار متفاوت و مغایر بسیار مغتنم است و چه بسا موتور تحرک و رشد است
ولی پافشاری از روی تعصّب، خودخواهی و عدم در نظر گرفتن مصالح عمومی مردم و
کشور خیانت به آرمان های مردم و کشور است. علیالخصوص وقتی گروهی به دلیل
ضعف گفتمانی و عاری بودن رویه هایشان از مبانی و یا ترجیح دادن منفعتهای
گروهی بر مصالح ملی چشم بر روی همه چیز میبندند. و تمام سرمایههای نظام
را مورد هجمه و اضمحلال و تخریب قرار میدهند. این رویه هیچ انطباقی با
اسلام، انقلاب و قانون اساسی ندارد و مردم هم به خوبی این رویه ها را از
رویه های درست و دلسوزانه تشخیص می دهند. لذا جریانات سیاسی نیز باید
مراقبت کنند تا کشور به عرصه منیّت ها، خودخواهی ها، سیاست بازی ها و منافع
گروهی تبدیل نشود.
نگاه شما خیلی ایده آل وآرمانی است ببینید!
این کشور متعلق به مردمی ساده و بی آلایش است که دنبال زندگی آرام هستند.
این ملت دنبال جنگ و جدال نیستند. کافی است عده ای که محیط اجتماعی و زندگی
مردم را با عرصه مناظره های خیابانی اوایل انقلاب اشتباه گرفته اند، سر
عقل بیایند و دست از آرتیست بازیها، تسویه حسابها و لجبازیها و بعضاً
منافع شخصی و گروهی بردارند و کشور و مردم را بیش از این دچار مشکل نکنند.
مایه
تعجب است عده ای علی رغم اینکه حاصل منفی اقدامات و رویههای خودرا می
بینند و قضاوت مردم در مورد فکر و مشی آنها را نیز مشاهده می کنند. بدون
هیچ توجهی به مصالح مردم و کشور هنوز هم همان خط مشی ها را دنبال می کنند،
به جای اینکه به وحدت میان مردم و وحدت میان مسئولین و گروه های فکری و
سیاسی جامعه بیاندیشند بر طبل تفرق و انشقاق می کوبند. قطعا دلسوزان نظام
از تفرق بین گروه ها خوشنود نیستند و در این میان آنچه مایه تاسف است اینکه
عده ای به جای ترمیم آسیب ها و ایجاد وحدت، به تفرقه تراشی مشغول شده اند و
سعی می کنند اختلاف را در جامعه القاء کنند. اینها ظاهراً وحدت را بر نمی
تابند و حیات خود را در تفرقه یافته اند. البته مردم ایران هوشیارند و
عقلاً دلسوزان کشور و جامعه را به خوبی از بداندیشان باز می شناسند. لذا
باید گروه ها و جریانات سیاسی به هوش باشند تا تندروی ها و تکروی ها کنار
گذاشته شوند. تفرّق و چند دستگی و یارگیری در درون گروه هایی که شاکله آنها
بر محور قدرت طلبی و خودخواهی است، امری طبیعی است، ولی گروه هایی که مردم
سابقه عقلانیت و خرد ورزی از آنها دارند باید پاسخگوی عملی مردمشان باشند.
باید تندروها و تکروها را اگر نصیحت پذیرند، نصیحت کنند و اگر نه باید به
نحو مقتضی از دایره فعالیتهای خود و به ویژه از هستههای تصمیمگیری کنار
بگذارند.
امروز موضوع اصلی؛ سوءتدبیرها و بعضاً سوءنیتهایی هست که
مردم نتیجه آن را به وضوح میبینند. این چه رویهای است که از ابتدای
پیروزی انقلاب اسلامی به بعد عدهای خود را مالک همه چیز انقلاب و مردم فرض
کردهاند و از هر چیزی با انگ زدن به این و آن، یاران واقعی انقلاب، نظام،
امام و مردم معتقد و مسلمان را به عناوین مختلف از صحنه بیرون کردهاند و
هنوز هم به این رویه ادامه میدهند. این روشها نه تنها با قانون اساسی،
بلکه با منافع مردم و کشور و با مشی امام و رهبری هیچ تجانس و انطباقی
ندارد، بلکه بارها و بارها مورد ذمّ امام راحل و رهبری انقلاب قرار گرفته
است.
با توجه به اینکه جریان اصلاحات رسانه های کافی داشته اندچرا فکر می کنید نتوانستید نقدهایتان را منتشر کنید؟ شاید
دلیل اصلی این باشد که دولت آنچنان که باید به انتقادات و گوشزدهای
مشفقانه در خصوص مسائل و موضوعات جاری و ساری کشور گوش فرا دهد و بهره
برداری مثبت و راهبردی از آن داشته باشد؛ این کار انجام نشده است و برخلاف
اینکه از نظریات نقادانه در جهت رفع مشکلات استفاده شود، کسانی که این
نظریات را با در نظر گرفتن منافع ملی و آینده ملت مطرح کردهاند، به
سیاهنمایی و تضعیف دولت متهم شدهاند. لذا در چنین فضایی طرح مسایل
کارشناسی و انتقادات مشفقانه نه تنها هیچ تاثیری در بهبود وضعیت نداشته است
بلکه مخاطب این انتقادات را به عنادورزی با کار کارشناسی و نیز پافشاری
بر رفتارهای احساسی ، بجای مدیریت اصولی و عقلایی رهنمون شده است.
آیا قبول ندارید عدم شناخت دقیقتان از جامعه باعث عدم اقبال جامعه به شما شد؟
خیر
ابدا، در بدو امر با توجه به شناختی که نسبت به اوضاع سیاسی داشتیم و
همچنین پیش بینی هایی که از همان اول در خصوص مسائل اقتصادی و اجتماعی صورت
می گرفت، مسائل مطرح و تجزیه و تحلیل میشد اما با توجه به رفتاری که طرف
مقابل از خود نشان می داد به این نتیجه رسیدیم که بروز آن در سطح افکار
عمومی و جامعه هیچ حسن و منفعتی برای جامعه ندارد و حرکتهائی که متاسفانه
بدون کار کارشناسی، عجولانه و به صورت شعاری شروع شده بود، ادامه یافتند.
ما همواره تاکید کردهایم تا زمانی که بیبرنامگیها، هیجانات و روند
نامطلوب عدم استفاده از کارشناسان و مدیران لایق ادامه یابد روند به جایی
میرسد که به معضلات بزرگی برمیخوریم، و همواره دغدغه داشته ایم که ملت ما
با این ناملایمات مواجه نشود.
شما که بنیاد باران را تاسیس کردید چرا می گویید از نظراتتان استفاده نشد؟
مجموعه
بنیاد باران با هدف بررسیهای تخصصی امور مربوط به مسائل فرهنگی، اجتماعی،
اقتصادی، سیاسی و بین المللی ایجاد شد تا نقطه نظرات کارشناسی ارایه دهد و
تحلیلی از اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشته و بتواند در
اختیار دولت قرار دهد تا تجربیات سازندهای که در دولت گذشته بود از بین
نرود. هدف این بود که یک مجموعه دارای تجربیات چندین سال حکومتداری
بتوانند در تجزیه و تحلیل مسائل به دولت کمک کنند، اما مطالب ارائه شده
مورد توجه قرار نگرفت و به تدریج آن انگیزه اولیه از بین رفت و آن نتایجی
که از تشکیل این بنیاد مورد توقع بود به سبب وجود نگاه بدبینانه در دولت
حاصل نشد.
چه توقعی وجود داشت دولت احمدی نژاد پیشنهادات بنیاد باران مورد استفاده قرار دهد؟من
نمی دانم، شما باید این سئوال را از مسئولین بنیاد باران داشته باشید.
لیکن هر دولتی که سر کار می آید باید در راستا و ادامه دولتهای گذشته و در
جهت اجرای سیاستهای کلی نظام حرکت کند. وقتی کشور یک برنامه چشمانداز 20
ساله دارد، و در روند آن چشمانداز برنامههای اول، دوم و سوم اجرا شده و
برنامه چهارم در شرف اجرا بوده است، در یک سیر طبیعی و منطقی قاعدتا باید
دولت جدید با دقت کامل روند کلی برنامه ها را ادامه می داد. منهای اینکه
دولت جدید ممکن است بخواهد و بتواند در انجام فعالیت ها سریعتر عمل کند،
یا سلیقه اجرایی خاصی داشته باشد، ولی ذات و محتوای کلی امور باید در جهت و
ادامه روند برنامههای اصلی و اساسی و نیز در راستای منافع استراتژیک نظام
باشد و بر همین اساس توقع این بود که دولت از آن پیشنهادات استقبال کند.
تجزیه و تحلیلها را بگیرد و مورد استفاده قرار دهد. کما اینکه دولت آتی
نیز باید به همین منوال عمل کند، مثلاً تصویب برنامه پنجم در دولت فعلی
انجام شده است ولی دولت آتی مکلف به اجرای آن است.
در
رقابت های ریاست جمهوری دور نهم شما با شعار دولت رفاه وارد رقابت های
انتخاباتی شدید. اولین فردی بودید که در انتخابات از کلید واژه «رفاه»
استفاده می کردید. چرا از این کلید واژه استفاده کردید؟
دو
دلیل داشت. دلیل اول این بود که سطح عمومی معیشت مردم ما در مقایسه با یک
جامعه مرفه و آنچه در واقع حق مردم بود فاصله زیادی داشت. مخصوصاً با در
نظر گرفتن اینکه کشور ایران از نظر داشتن سرمایه انسانی کارآمد، معادن
گسترده، موقعیت استراتژیک اقتصادی، آب و هوای و دسترسی به آبهای آزاد،
کشوری است بسیار غنی که به این عوامل درآمد نفت هم اضافه میشود و لذا اگر
این ظرفیت ها خوب مدیریت بشوند سطح رفاه مردم چندین برابر افزایش می یابد و
این حق مردم ایران است. حتی از منظر اعتقادی هم در دین اسلام ایجاد رفاه
اسباب عزّت و عبادت و سازگاری مردم با جامعه دولت را فراهم می کند. در دولت
مدینه پیامبر اکرم (ص) این خصوصیات از وظایف دولت به شمار می آمد و پیامبر
با ایجاد رفاه برای مردم از آنها به عنوان یک ملّت و امت الگو و از دولت
اسلامی مدینه نیز به عنوان دولت توانا ارائه داد و همین موضوع باعث شد که
تمام جزیره العرب در ظرف کمتر از هفت سال به اسلام روی آورد. این از آثار
دولت اسلامی پیامبر بود که توجه جدی به رفاه و معیشت مردم داشت.
دوم
اینکه دولتِ رفاه تحت این عنوان در دنیا یک تعریف علمی و شناخته شده دارد
که از چند دهه به این طرف طراحی شده و تقریباً 90درصد کشورهای اروپایی با
کمترین منابع در مقایسه با منابعی که ما در ایران داریم بالاترین سطح رفاه
را دارند و این در اثر اجرای برنامههای دولت رفاه است. در دولت رفاه انواع
رانت ها اعم از اقتصادی، اطلاعاتی و ... وجود ندارد. انسانها به قدری که
تلاش میکنند میتوانند در هر عرصه ای موفق شوند. ارزشگذاری به فعالیت
اقتصادی و اجتماعی انسان روی میزان و کیفیت واقعی تلاش آنها در این
زمینهها است و هر فردی، هر سازمانی حسب اینکه چقدر فعالتر، باهوشتر و با
استعدادتر است، چقدر جسارت و ریسکپذیری دارد رشد میکند. در عین حال
برخلاف جامعه امپریالیستی این رشدها نمی توانند لجام گسیخته باشند و به
وسیله اهرم مالیات از یک سطحی به بالا تر در جهت منافع جامعه کنترل می
شوند، بدین ترتیب هم زمینه و انگیزه های رشد به صورت نا محدود وجود دارد و
هم رشد آحاد جامعه، رشد جامعه را در پی دارد. لذا تصور بنده این است الگوی
بومی سازی شده تئوری تجربه شده و موفق دولت رفاه می تواند الگوئی مناسب
برای توسعه اقتصادی کشور باشد.
برای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری چه برنامه ای دارید؟ اگر
منظور شما برنامه برای کاندیدا شدن هست، بستگی دارد به شرایطی که پیش
میآید. ولی اگر منظورتان برنامه اجرائی برای تشکیل و اداره دولت است، باید
عرض کنم بله، برنامه مشخص دارم.که انشاء الله در آینده آنها را عنوان
خواهم کرد.
کاندیدا شدن شما به چه شرایطی بستگی دارد؟ مجموعهای از شرایط عمومی که قابلیت پذیرش اندیشهورزی و حاکمیت برنامه را داشته باشد.
شما در سال 84 نامزد انتخابات بودید، آیا دولت شما، دولت رفاه خواهد بود؟ بله،
دولت رفاه با تمام ابعاد تعریف شده علمی و تجربیات اجرائی آن و منطبق با
بوم و فرهنگ ایران. وی در پاسخ به درخواست ما برای تعریف دولت رفاه نیز
اینگونه ادامه میدهد که "دولت رفاه یعنی دولت استقلال، آزادی. در ابعاد
سیاسی متضمّن استقلال و آزادی و در ابعاد اجتماعی و اقتصادی متضمّن توسعه و
رشد کشور و افزایش سطح معیشت و رفاه مردم، به عبارت دیگر رشد سرمایه گذاری
ها، صنعت، تجارت، کشاورزی، ایجاد اشتغال، افزایش وسعت میدان رقابت ها در
یک کلام حرکت در مسیر عقلانی توسعه جهانی."
به عنوان کاندیدای احتمالی اصلاحطلب در انتخابات آتی ریاستجمهوری در عرصه فرهنگی چه برنامهای دارید؟همان
مطلبی که عرض کردم، انطباق دولت رفاه با بوم و فرهنگ مردم مسلمان ایران به
این معنی است که ارزش های فرهنگی اسلامی و ایرانی مردم بزرگ کشور بر تمام
گوشه و زوایای این دولت سایه خواهد انداخت. و در حقیقت این دولت با مشخصات
بومی شده آن مصداق بارز، آرمان، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی خواهد بود.
انشاءالله.