اقتصادگردان- برای اینکه تولید رونق داشته باشد متغیرهای زیادی وجود دارد، وهله اول ثبات است، یعنی تولیدکننده و سرمایه گذاران در تولید باید نسبت به حال و آینده تولید و نسبت به سود تولید در 5 سال آینده امید داشته باشند که مشکلی پیش نمی آید ضمن اینکه سودآور باشدد. ثبات هم می تواند هم داخلی هم خارجی باشد.
جدای جنگی که الان حادث شده حتی اگر بحث جنگ هم نبود بی ثباتی های متعددی در داخل وجود دارد که برای تولید و بورس دافعه ایجاد کرده است. به این دلیل است که در شرایط عادی هم بورس همیشه نوسانی است و مواقعی هم که مثبت بوده دخالتهایی صورت گرفته وگرنه در شرایط عادی مثبت نمی شود.
در داخل اگر مشکلات منطقه و جنگ هم نباشد بی ثباتی اقتصادی و سیاسی باعث برهم خوردن بازارها می شود. هر روز یک قانون وضع می شود و بی ثباتی مدیریتی وجود دارد، حتی تغییر رئیس جمهور خود یک زلزله مدیریتی ایجاد می کند و این زلزله مدیریتی یک سال طول می کشد یعنی 6ماه قبل از انتخابات که مدیران می دانند تغییر می کنند تا 6 ماه بعد که مدیران جدید انتخاب شوند معمولا کارها متوقف یا در حداقل است به همین دلیل تولیدکننده در این فاصله بلاتکلیف است.
مجموعه این مشکلات باعث شده تولید در ایران خیلی رونق نداشته باشد بخصوص بنگاه های کوچک و متوسط. اما عمدتا شرکتهای بزرگ بوده اند که تاثیر بر شاخص داشته اند. این شرکتها هم چون تحت تاثیر متغیرهای بیرونی هستند هم تحریم و هم اخبار جنگ روی این شرکتها تاثیرگذار شده و رکود حاکم است. اگر این شرایط عوض شود باز همان شرکتهای بزرگ در بورس هستند که می توانند در جذب سرمایه ها نقش آفرینی کنند.
اما در شرایط کنونی افزایش صف فروش خارج از اختیارات سازمان بورس و حتی دولت است، زیرا التهاب و اضطراب در جامعه زیاد است. الان مثل گذشته نیست، دسترسی به اخبار زیاد است و رسانه های بیرونی تاثیرگذار هستند. دولت اکنون کم و بیش سرمایه اجتماعی خود را از دست داده، زیرا در سالهای گذشته وعده هایی داده شده که درست نبوده، در نتیجه وعده های دولت تا به مرحله اثبات نرسد جامعه اعتماد ندارد. هیچ روزنه ای دیده نمی شود که دولت بتواند در عدم خروج پول از بورس تاثیرگذار باشد تا فضای تنش و اضطراب از سر کشور برداشته شود.