میترا فتحی زمانی مدیر روابط عمومی با اشاره به اثرات سیاست های توسعه محور بر حمایت از تولید و صنعت پتروشیمی و نفت وگاز معتقد است: اکنون که موضوع تعامل با غرب، مذاکرات بازگشت به برجام و لغو تحریمها در جریان است و ارتباط مناسبی با روسیه و چین ایجاد شده است، شایسته است که در جهت توسعه صنایع پتروشیمی، صنایع برق، نفت وگاز و سایر صنایع استراتژیک دیگر، سیاست همکاری منطقهای برد – برد برای ایران و کشورهای همسایه در جهت توسعه اقتصادی و ایجاد رفاه در دستور کار قرار گیرد و از ظرفیتها و فرصتهای موجود بهرهمند شویم
خبراقتصادی - اکنون که موضوع تعامل با غرب، مذاکرات بازگشت به برجام و لغو تحریمها در جریان است و ارتباط مناسبی با روسیه و چین ایجاد شده است، شایسته است که در جهت توسعه صنایع پتروشیمی، صنایع برق، نفت وگاز و سایر صنایع استراتژیک دیگر، سیاست همکاری منطقهای برد – برد برای ایران و کشورهای همسایه در جهت توسعه اقتصادی و ایجاد رفاه در دستور کار قرار گیرد و از ظرفیتها و فرصتهای موجود بهرهمند شویم. زیرا امکانات کشور از نظر ذخایر گاز و نفت، معادن، بازارهای منطقه میتواند بهترین فرصت جهت تامین تقاضای بازار روبه رشد منطقه را فراهم آورد.
فرصت پیش روبرخی از فعالان بازارهای محصولات پتروشیمی، پالایشگاهی و صنایع فلزی و تولید انرژی، مسئولان و صاحب نظران اقتصادی و کارشناسان صنعت کشور، در سال های اخیر، بارها راهکار توسعه روابط بین الملل و منطقهای، با محوریت اقتصاد و تجارت و کمک به منافع کشورهای منطقه و ایران را مورد توجه قرار داده اند که اصطلاحا به آن سیاست خارجی توسعه محور می گویند و علاوه بر منافع ملی، منافع کشورهای همسایه، منافع مشترک کشورهای منطقه، و صلح و ثبات وامنیت در اثر توجه به منافع اقتصادی را محقق می کند.
آسایش در سایه ثباتبراین اساس، در صورتی که سیاست میانه روی، اعتدال و کاهش تنشها و تحریمها و فشارها به تدریج تحقق یابد، کاهش فشار آمریکا و اروپا بر کشورهای پاکستان و هند را به دنبال خواهد داشت و کشورهای منطقه نیز باید این سوال را مطرح کنند که چرا در منطقه ای سرشار از گاز و نفت زندگی می کنند اما درفصل گرما، از برق کافی برای خنک کردن خود و فرزندانشان برخوردار نیستند و با روزی 8 ساعت قطع برق در اسلام آباد پاکستان و.. رنج می برند.
در چنین رویکردی به اقتصاد و سیاست، منافع ما تنها به منافع ملی محدود نمی شود بلکه برای افزایش منافع ملی خود باید به منافع کشورهای همسایه و به خصوص منافع مشترک بین ما و کشورهای همسایه نیزباید توجه کنیم … به عنوان مثال، سیاست توسعه نفت وگاز ایران، با تامین انرژی در پاکستان وهند وچین همراه است و منافع مشترک همه کشورهای منطقه، بر صلح و امنیت خط لوله گاز ایران به سه کشور پاکستان، هند وچین استواراست. در چنین سیاستی، ما نمی گوییم که مسئله کشور همسایه به ما ربطی ندارد.
زیرا اگر همه کشورهای منطقه توسعه پایدار و به نسبت متوازن را دنبال کنند منافع و رفاه و آرامش مردم همه کشورهای منطقه باهم رشد خواهد کرد. در چنین رویکردی، آلودگی محیط زیست و هوا که حاصل از گرد و غبار تولید شده در عراق و کشورهای عربی است هم به ما مربوط است هم به عراق و اردن و…. لذا ایران و عراق با در اختیار قرار دادن مازوت و نفت کوره و… یا توسعه کشاورزی در عراق، و اردن و…. مانع از شکل گیری پدیده گرد و غبار می شوند و مسئله مشترک همه ما در دستور کار قرار می گیرد.
جذب مشارکت خارجیاین رویکردها، و بهبود فضای سیاسی و دیپلماتیک ایران، منطقه و جهان، به تدریج موجب حضور شرکتهای خارجی در میادین نفت و گاز و پتروشیمی ایران را موجب می شود و فازهای پارس جنوبی و… را به بهره برداری خواهد رساند و ایجاد پالایشگاه ها، خطوط لوله و مجتمع های پتروشیمی و… موجب خواهد شد که ایران و منطقه از آن سود ببرند و علاوه بر توسعه اقتصاد ایران و بهبود درآمد سرانه، به بهبود صلح و رفاه کشورهای همسایه کمک کند.
این طرح بزرگ علاوه بر پاکستان، افغانستان و هند و چین، می تواند مناطق حاشیه خلیج فارس، کشورهای شمال ایران و حتی اروپا را منتفع کند و سوآپ نفت وگاز و توسعه انرژی و اقتصاد منطقه آسیا و به خصوص غرب آسیا را با محوریت ایران به همراه داشته باشد.
نقش دولتدولت نیز باید توجه باشد که رویکرد سیاست خارجی با محوریت اقتصاد و به خصوص صنایع پتروشیمی و برق و نفت وگاز، به سرعت می تواند بخش عمده ای از مشکلات موجود اقتصاد ایران و روابط خارجی را برطرف سازد و نه تنها مشکل اقتصاد داخلی را می تواند با سرعت و اثرگذاری بیشتری به نتیجه برساند بلکه در حوزه ارتباط با جهان و کشورهای همسایه و ارتقای جایگاه ایران در جهان، اوپک و بازار انرژی و… سیاستی راهگشا و اثرگذار خواهد بود.
نقش صنایع مادراین سیاست منطقه ای حتی در سایر بخش های صنعتی از جمله، فولاد، مصالح ساختمانی، خودروسازی …. نیز می تواند مورد توجه باشد. به عنوان مثال، در طرح شرکت رنو فرانسه، قرار بود که ایران به پایگاه منطقه ای تولید خودروی لوگان، یا همان ال 90 یا تندر 90 تبدیل شود و ایران به 25 کشور جهان صادرات این خودرو را داشته باشد.
در بخش فولاد وفلزات و تامین مصالح ساختمانی و عمرانی در کشورهای منطقه به خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز ایران می تواند به تامین کننده اصلی فولاد و ترانزیت فولاد از کشورهای اکراین و.. به عربستان و امارات و.. تبدیل شود و با توجه به این که حداقل تا 50 سال آینده طرح های عمرانی بسیاری در کشورهای منطقه اجرا خواهد شد، ایران می تواند در بخش تامین مصالح ساختمانی و فولاد، نقش عمده ای داشته باشد.
وقتی خبر قطع برق به مدت بیش از 8 ساعت در روز در شهری مانند اسلام آباد، پایتخت پاکستان به دلیل کمبود انرژی و گرانی آن، در کنار خبر عقب ماندگی ایران از شیخ نشین قطر در استخراج گاز از پارس جنوبی را می شنویم، این سوال مطرح می شود که چرا مردم پاکستان وهند با وجود نزدیکی به بزرگترین میدان گازی جهان در خلیج فارس و دریای عمان، با محدودیت کمبود انرژی و گرانی آن و قطع برق و… مواجهند؟
مدل اقتصادی قطر
این درحالیست که کشور قطر با بهره برداری از میدان گازی پارس جنوبی، تولید ناخالص داخلی و درآمد خود را به شدت افزایش داده است و بالاترین درآمد سرانه را در جهان به خود اختصاص داده و قطری ها به طور متوسط ثروتمندترین مردم دنیا هستند.
قطر به واسطه درآمد سرشاری که از محل فروش گاز و ال ان جی دارد، تقریبا همه نوع فعالیت اجتماعی، ورزشی، موسیقی، شوی لباس و… را وارد کرده است. نام قطر روی پیراهن ورزشی تیم های شناخته شده جهان چاپ شده است. تبلیغات مناطق گردشگری قطر در ماهواره ها و شبکه های تلویزیونی معتبر جهان از جمله سی ان ان و یورونیوز پخش می شود. همه نوع تیم ورزشی را حمایت می کند و بازیکنان سرشناس جهان از جمله تعدادی از ورزشکاران ایرانی در قطر به استخدام تیم های ورزشی درآمده اند.
حتی بخشی از مهندسان و متخصصان ایرانی در صنایع گاز و انرژی قطر مشغول به کار شده اند. در حالی که این متخصصان می توانند در صنایع نفت وگاز ایران کار کنند و موجب رشد ارزش افزوده صنایع ایران شوند و عقب ماندگی ایران از قطر را جبران کنند.
قطر پیشنهاد برگزاری مسابقات جهانی ورزشی در این کشور را ارائه داده است. قطر حتی تعدادی از خوانندگان و موسیقی دان ها را استخدام کرده و دعوت شده اند تا در قطر و برای قطر فعالیت کنند.
علاوه بر تبلیغ در فضای رسانه ای جهان، ورزش، موسیقی، شوی لباس، و بسیاری از فعالیت های سرگرمی و اجتماعی، که به خاطر درآمد بالای قطر اتفاق افتاده و مردم ثروتمند قطر از آن بهره می برند، سیاستمداران و حاکم قطر، حتی در مسائل سیاسی منطقه نیز مشارکت و دخالت دارد.
قطر در مسائل سوریه، مصر، فلسطین، عراق و.. نیز با تکیه بر پول و کمک های مالی خود به این کشورها، دخالت دارد.
حمایت از جنبش حماس، کمک به دولت مصر و… تنها بخشی از کمک های مالی قطر و حضور این کشور در مسائل منطقه است.
این در حالیست که این کشور کوچک از نظر وسعت، جمعیت، قدرت نظامی، و… اصلا قابل مقایسه با هیچ یک از کشورهای بزرگ منطقه از جمله مصر و سوریه وعراق نیست.
بومی سازی مدلهای موفقبراین اساس، اگر چه مدل قطری برای جمهوری اسلامی و اقتصاد ایران، کارایی ندارد. اما باید توجه داشت که استفاده از منابع سرشار نفت وگاز و توسعه میدان های گازی مشترک با قطر، می تواند ایران را به یک بازیگر مهم اقتصادی و منطقه ای تبدیل کند.
توسعه صنعت نفت وگاز ایران و پیشرفت فازهای پارس جنوبی، می تواند نه تنها جایگاه ایران در بازار انرژی و نفت وگاز را تقویت می کند وایران را به جایگاهی متناسب با ذخایر نفت وگاز خود ارتقا می دهد، بلکه با اشتغال زایی وسیع در صنعت نفت وگاز ایران، و بسیاری از صنایع پایین دستی نفت و گاز و پتروشیمی، می توان تحول عمده ای را در رشد ارزش افزوده، صادرات، رشد اقتصاد و تولید ناخالص و درآمد سرانه کشور ایجاد کرد و بخشی از جوانان بیکار را در این صنعت محوری اقتصاد ایران مشغول به کار کرد.
کارشناسان پیش بینی کرده اند که ایران حداقل از محل صادرات گاز به تنهایی می تواند 15 تا 30 میلیارد دلار درآمد صادراتی داشته باشد و بسیاری از صنایع پایین دستی و بخش های خدماتی متناسب با این صنعت نیز رشد خواهد کرد. اگر گردش مالی درآمد 15 تا 30 میلیارددلاری گاز ایران در سایر بخش های مرتبط با آن و پولی که ایرانیان از بابت این درامد خرج می کنند را حدود 100 میلیارد دلار در نظر بگیریم، شاهد خواهیم بود که تولید ناخالص داخلی فعلی می تواند حدود 15 تا 20 درصد رشد کند و مثلا رقم 1000 میلیارد دلاری کنونی را به 1200 میلیارد دلار افزایش خواهد داد.
رویکرد برد-برد منطقهای
اما نکته اساسی دیگر این است که به دنبال توسعه صنعت گاز ایران، کشورهایی مانند امارات متحده عربی و شارجه و دوبی، پاکستان، افغانستان و هند و چین نیز می توانند به منابع انرژی به میزان بیشتر و ارزان تری دست یابند و تامین انرژی برای این کشورها ساده تر و میزان رفاه آنها نیز افزایش خواهد یافت.
در چنین شرایطی، پاکستانی ها، هندی ها، افغانستانی ها و چینی ها، برای آن که از انرژی ایران استفاده کنند و شرایط بهتری داشته باشند برای حفظ منافع ملی خود تلاش خواهند کرد که صلح وامنیت و ثبات منطقه را حفظ کنند و پایدار نگه دارند تا کسب و کار و رفاه بهتری داشته باشند واز محل تامین و توزیع گاز و انرژی و برق و… سود ببرند. در نتیجه، این سیاست می تواند تنش های منطقه ای و احتمالی را نیز خنثی کند و نوعی همکاری مسالمت آمیز در تجارت و تامین و توزیع انرژی بین کشورهای منطقه برای سال های آینده حاکم خواهد شد.
به عبارت دیگر، گسترش همکاری های اقتصادی با کشورهای همسایه در دولت آقای رئیسی، سیاستی است که می تواند با یک تیر دونشان را هدف بگیرد و از یک سو راهکار مناسبی برای توسعه صنایع کشور، کمک به تولید و اشتغال داخلی، رشد اقتصادی و جایگاه ایران در اقتصاد جهان باشد و از سوی دیگر به بهبود روابط سیاسی با کشورهای همسایه و ایجاد ثبات و پایداری در امنیت و صلح منطقه غرب آسیا کمک کند.
میترا فتحی زمانی ۰۹۱۲۸۷۳۴۴۳۲