:
كمينه:۱۶.۵۱°
بیشینه:۱۶.۹۹°
به‌روز شده در: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۶
آیا بازار سرمایه درگیر حباب قیمت‌ها نشده است؟

بازار در انتظار تحلیف

آیا رونق به بازار سرمایه بازگشته است؟ این سوالی است که در این روزهای پرتقاضا و سبز بازار بارها از زبان بسیاری از اهالی بازار سرمایه شنیده می‌شود
کد خبر: ۱۶۶۸۶
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۶

خبراقتصادی:روزنامه بهار نوشت: آیا رونق به بازار سرمایه بازگشته است؟ این سوالی است که در این روزهای پرتقاضا و سبز بازار بارها از زبان بسیاری از اهالی بازار سرمایه شنیده می‌شود. روز گذشته بازاری که از فاز استراحت بیرون آمده بود، بار دیگر سیر صعودی خود را از سر گرفت و به لطف جو نسبتا مثبت در بسیاری از گروه‌ها توانست روز پایان هفته را با عملکردی مناسب به پایان رساند. در معاملات روز گذشته اقبال سرمایه‌گذاران به بعضی از صنایع بزرگ همچون فلزات اساسی و معدنی در رشد شاخص‌ها بسیار موثر بوده است. روز گذشته شاخص کل بورس با افزایشی 768‌واحدی به 57168 واحد رسید.

این در حالی است که همه در انتظار نشسته‌اند تا ببینند هفته آینده پس از برگزاری مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری و شروع به کار رسمی دولت یازدهم چه اتفاقی برای بازارهای سرمایه‌گذاری و رقیب روی می‌دهد و آیا پالس‌های مثبتی که پس از انتخاب حسن روحانی به عنوان رییس‌جمهوری جدید ایران به بازارها مخابره شده بود، تداوم خواهد داشت؟! از سوی دیگر، واکنش‌های مثبت به انتخاب مردم که تا پیش از این تاثیرات هیجانی و گذرایی بر بازارهای موازی سرمایه گذاشته بود، آیا پس از انتقال رسمی دولت تداوم خواهد داشت و به سمت پایداری می‌رود یا به همان شکل هیجانی و نوسانی و براساس انتظارات شکل‌گرفته در بازار به راه خود ادامه خواهد داد! بنابراین می‌توان این طور گفت که بازارها در انتظار هستند؛ در انتظار اعلام نهایی اسامی کابینه دولت یازدهم؛ دولتی که قرار است به اوضاع ناپایدار و نامساعد اقتصادی کشور سر‌و‌سامان دهد. بورس، ارز، طلا، سکه و مسکن مهم‌ترین بازارهایی هستند که از روز شنبه و مراسم تحلیف تاریخی که قرار است در آن روز اتفاق بیفتد واکنش می‌گیرند و تاحدودی مشخص خواهد شد که عکس‌العمل این بازارهای پرطرفدار در ماه‌های اخیر چه روزگاری را پیش‌رو خواهند داشت. آنچه با اعلام نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم به سرمایه‌گذاران القا شد این بود که با روی کار آمدن رییس‌جمهوری منتخب مردم و کابینه‌اش امید آن می‌رود که قدری از آشفته‌بازار اقتصادی این روزهای ایران کاسته شود و با روی کار آمدن مدیران توانمند و لایق و با‌تجربه، سر‌و‌سامانی به وضع اسفبار اقتصادی که در سال‌های اخیر به خاطر بی‌کفایتی و بی‌برنامگی بعضی مدیران و مسئولان بر مردم و کشور تحمیل شده است، داده شود. پس ما هم در انتظار می‌نشینیم تا ببینیم آخرین روز مثبت بورس در این هفته آیا دوباره در روزهای آتی و پس از مراسم تحلیف ادامه خواهد داشت؟ و آیا روند اصلاحی و امیدوار‌کننده اخیری که در بازارهای سکه، طلا و ارز در یک ماه گذشته تجربه شده تداوم خواهد داشت؟

آیا اگر در سال‌های اخیر حبابی در بازارهای رقیب سرمایه شکل گرفته، این حباب حجیم شکل‌گرفته در بازار دلار، ارز، طلا، مسکن، خودرو و بورس خواهد ترکید و روند بازار واقعی خواهد شد یا نه؟ پس با ما همراه شوید تا ببینیم با برافتادن پرده تحلیف قرار است چه اتفاقی برای بازارهای سرمایه در هفته پیش‌رو بیفتد و دولت یازدهم چند مرده حلاج است...

آیا بازار سرمایه درگیر حباب قیمت‌ها نشده است؟

برخی معتقدند، حتی با رسیدن شاخص بورس به حدود 57‌هزار واحد می‌توان گفت با توجه به تغییر قیمت دارایی پایه و تغییر قیمت سهام، روند رشد شاخص بورس اوراق بهادار کشور حبابی و مصنوعی نبوده و هم‌اکنون قیمت‌های سهام واقعی است. به گزارش اقتصادپرس، افزایش قابل توجه شاخص بورس طی هفته‌های اخیر باعث شد شاهد اظهارات دوگانه درباره رشد عدد شاخص باشیم. بعضی رشد شاخص بورس را ناشی از افزایش حبابی قیمت‌ها و درگیر شدن سهام‌داران در جو بازار دانستند و بعضی هم افزایش قیمت سهام را ناشی از بهبود عملکرد شرکت‌های متبوع و طبیعی ارزیابی کردند. اما اگر بخواهیم بازار سرمایه کشور و عوامل تاثیرگذار بر افزایش قیمت سهام شرکت‌ها را بررسی کنیم باید به دو مقوله مهم توجه کنیم؛ نخست آثار ناشی از افزایش ارزش سهام شرکت‌ها به علت افزایش سودآوری شرکت‌ها و دوم تغییر قیمت دارایی پایه شرکت‌های بورسی.

طبق قانون، شرکت‌های بورسی باید در پایان هر سال مقدار سود سال بعد را پیش‌بینی کنند و با گذشت سه ماه از سال جدید میزان سود حاصله را با میزان یک‌چهارم سود پیش‌بینی‌شده در سال قبل مقایسه و درباره آن اظهارنظر کنند. برای مثال اگر در سال قبل یک‌هزار واحد سود برای سال جدید پیش‌بینی شده، پس از گذشت سه ماه از سال جدید روند افزایشی یا کاهشی سود سهام را با 250 واحد که همان میزان یک‌چهارم سود پیش‌بینی‌شده در سال قبل است مقایسه می‌کنند. در این‌باره اگر سود بیش از 250 واحد باشد، روند رو‌به‌رشد قیمت‌ در بورس و افزایش قیمت سهام مشخص می‌شود و اگر کمتر از 250 واحد باشد، روند کاهش قیمت سهام مشخص می‌شود. همچنین زمانی که سودآوری کاهش یابد، عرضه زیاد و تقاضا کم می‌شود و بالعکس زمانی که سودآوری بیش از حد انتظار باشد، فروش سهام کم و تقاضا زیاد می‌شود که این اتفاق افزایش قیمت را به دنبال دارد. بنابراین یکی از دلایل افزایش قیمت‌ها این است که سودآوری شرکت‌ها در تعدیل‌های مثبت یا منفی سود سه‌ماهه شرکت‌ها نمایان شود.

عامل موثر دیگر در افزایش ارزش سهام بورس تغییر و به عبارتی افزایش قیمت دارایی پایه فارغ از سودآوری است، به‌طوری که ارزش سهام یک شرکت بر اثر تغییرات قیمتی در بازار کالا، خدمات یا بازار مرتبط با حوزه مالی تغییر ‌کند. به‌عنوان مثال یک شرکت هواپیمایی را در نظر بگیریم که این شرکت از محل فروش خدمات به مسافر درآمد کسب می‌کند. اگر میزان درآمد شرکت بیش از آن مقدار که از محل موضوعات مورد بررسی در زمینه مالی پیش‌‌بینی کرده به دست‌ آید، این تغییر ناشی از سودآوری است، ولی اگر افزایش ارزش سهام شرکت به دلیل افزایش ناگهانی قیمت هواپیما و گرانی آن باشد، این رشد ارزش سهام به علت تغییرات قیمت پایه است.

بنابراین، اگر یک شرکت هواپیمایی دارای تعداد 100 فروند هواپیما باشد، با ‌گران شدن قیمت هواپیما ارزش سهامش به شدت رشد می‌کند و این موضوع حاصل سودآوری نیست، بلکه به دلیل تغییرات قیمت پایه دارایی است. اتفاقی که در حال حاضر در بورس ایران رخ داده ، تغییرات قیمت دارایی پایه در کنار تغییرات مربوط به سودآوری بعضی از شرکت‌هاست. برای مثال، یک کارخانه فولاد در سال 89 با 400‌میلیون دلار سرمایه‌ با دلار 1000 تومان در آن زمان ارزش سهامش معادل 400‌میلیارد تومان بود و همان کارخانه در سال 92 با همان میزان سرمایه‌ با دلار سه‌هزار تومان ارزش سهامش 300‌درصد رشد کرده است؛ بنابراین قیمت جدید حاصل از افزایش قیمت دلار اثر خود را روی قیمت سهام می‌گذارد، زیرا مجموع قیمت تک‌سهم ارزش کل شرکت است. در نتیجه، قیمت تک‌سهم هم افزایش می‌یابد. به طور کلی، افزایش جدید قیمت‌ها که در جریان افزایش شاخص‌های بورس مشاهده می‌شود، به دو دلیل است؛ یکی حاصل از تغییرات و دیگری افزایش سودآوری شرکت‌هاست که این شرکت‌ها بیشتر صادراتی‌اند که با افزایش قیمت دلار سودشان بسیار زیاد شده است. البته بعضی از شرکت‌های وارداتی مثل شرکت‌های دارویی با ‌گران شدن مواد اولیه نه تنها سودآوری‌شان کم شده، بلکه به دلیل عدم پیش‌بینی نرخ ارز زیان‌ده هم شده‌اند.

در مجموع می‌توان گفت در شرایط فعلی سهم عمده را تغییرات قیمت دارایی پایه ایجاد می‌کند و در اصل می‌توان گفت تجدید ارزیابی دارایی در بورس صورت می‌گیرد و اگر مبنای قیمت‌ها این طور باشد، روند حبابی و مصنوعی نداریم و قیمت‌ها واقعی است. البته زمانی‌که سهام‌ شرکت‌ها مثبت است، ‌درصد کمی برای دیگر نمادها هیجان ایجاد می‌کند؛ به عبارت دیگر تا حدود کمی قیمت‌ها را حبابی افزایش می‌دهد، ولی ‌درصد عمده آنان حبابی نیستند.

بازدهی سه‌هزار‌درصدی سهامداران در چهار دولت

شاخص بورس به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، دماسنج اقتصاد هر کشور است و براساس وضعیت صعود و نزول آن می‌توان وضعیت اقتصادی هر کشور را سنجید. شاخص بورس کشور ما در سال ۱۳۶۹ روی پایه ۱۰۰ واحد تعریف شد و مورد استفاده قرار گرفت. به گزارش اقتصادپرس، اگر نگاهی فارغ از دولت‌ها به بازار سرمایه داشته باشیم، می‌بینیم که این بازار در 16 سال گذشته یعنی از سال 76 و با آغاز به کار دولت هفتم تا امروز که روزهای پایانی دولت دهم را می‌گذرانیم، با رشدی بالغ بر 54هزارواحدی در شاخص کل، بیش از سه‌هزار‌درصد بازدهی را برای سرمایه‌گذاران به همراه داشته است. در بررسی دولت‌های هفتم و هشتم می‌بینیم که در این دوره بازار سرمایه بازدهی بالغ بر 630‌درصدی را ثبت کرده است.

به این ترتیب، در سال 76 و در آغاز به کار دولت یازدهم شاخص کل در رقم‌ هزار و 641 واحد قرار داشت، اما این رقم در آغاز سال 84 در رقم 12‌هزار و 130 قرار گرفت و بازدهی 639 را طی هشت سال برای اهالی بازار سرمایه به همراه آورد. در ادامه به بررسی بازار در هشت‌ساله دولت‌های نهم و دهم می‌پردازیم. با نگاهی به هشت‌ساله دولت‌های نهم و دهم می‌بینیم که بازار سرمایه با تحولات اساسی مواجه شد. در این سال‌ها اتفاق‌های زیادی در بازار سرمایه رخ داد؛ ورود شرکت‌های بزرگ دولتی که امروز وزنه‌های مهمی در بورس هستند؛ تغییر ساختار بازار سرمایه و جدا شدن حوزه نظارتی از مجری. تغییر قانون بازار اوراق بهادار و تصویب قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی از مهم‌ترین دستاوردهای این هشت سال بوده است. علاوه بر این‌ها در این مدت نرم‌افزار معاملاتی نیز تغییر کرده و براساس استانداردهای بین‌المللی به‌روز‌رسانی شد. تولد بازارهای فرابورس، بورس انرژی و تشکیل شرکت بورس کالای ایران با ادغام دو بورس فلزات و بورس کشاورزی از دیگر دستاوردهای این سال‌ها بود.


براساس آمار موجود شاخص بورس در ابتدای سال ۸۴ در رقم 12هزار و 186قرار داشت و در سال ۸۵ روی عدد 9هزار و 463 واحد ایستاد. هرچند شاخص در سال ۸۶ مجددا وارد کانال ۱۰‌هزار‌واحدی شد اما در سال ۸۷ و با آغاز بحران مالی در جهان و سقوط بورس‌های مختلف در اکثر کشورها و کاهش قیمت‌ها در بازارهای مختلف جهانی، بورس تهران نیز روندی نزولی را تجربه کرد و به ۷۹۶۶ واحد بازگشت، به این ترتیب در پایان دولت نهم بازدهی بورس با وجود عرضه‌های اولیه و ورود شرکت‌های بزرگی مثل ملی مس، فولاد مبارکه، فولاد خوزستان و مخابرات، منفی 34‌درصد بود. اما در سال 88 بازار سرمایه بار دیگر روند صعودی را درپیش گرفت، به‌طوری که در پایان این سال، رقم شاخص به ۱۲‌هزار و ۵۳۷ واحد رسید.

بازار سهام از سال 89 و پس از بازدهی بی‌سابقه 90‌درصدی، در پی رونق بازارهای کاذب ارز و سکه در سال 90 و همچنین افزایش ریسک‌های سیستماتیک به سختی بازدهی 11‌درصدی را برای سرمایه‌گذاران ثبت کرد و باعث شد بخش قابل توجهی از سرمایه‌های بورسی از این بازار خارج شده و به سمت بازارهای دلالی ارز و سکه که در آن روزها رقیبی قدرتمند برای بورس بودند، سرازیر شوند. رونق این بازارهای موازی و رقیبان قدرتمند بورس به سال 91 هم رسید. تا جایی که در سال گذشته نرخ دلار تا آستانه 40‌هزار ریال نیز رسید. با این وجود، سال گذشته با بازدهی 40‌درصدی بازار سرمایه، شرایط برای بازار سرمایه کمی بهتر از سال 90 بود. اما بازار امسال روزهای طلایی متداومی را ثبت کرد. رونق بازار از ابتدای سال‌جاری تا امروز باعث شده است تا 18 رکورد در این مدت برای شاخص کل ثبت شود و بازدهی بازار به بیش از 48‌درصد برسد. با بررسی روند بازار می‌بینیم که در روزهای پایانی دولت دهم بازدهی بازار بیش از 350‌درصد بود.