:
كمينه:۱۶.۷۹°
بیشینه:۱۸.۹۹°
به‌روز شده در: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۲
تهران، در انتظار برنامه دولت

دولت تدبیر وامید و شهرداری ها برای کم آبی و مشکلات تهران چه برنامه ای دارند؟

تهران پایتخت ایران با 200 سال تاریخ پرتحول و 1200 میلیارد دلار درآمد نفت، هنوز سیستم فاضلاب و برنامه تامین و تفکیک آب مناسب ندارد و لازم است که دولت جدید از طرح های در دست اجرای وزارت نیرو و پیمانکاران آن حمایت کند تا هر چه زودتر شاهد اجرای کامل برنامه فاضلاب شهری مناسب در تهران باشیم
کد خبر: ۱۵۸۶۲
تاریخ انتشار: ۲۷ تير ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۶

خبر اقتصادی:
  سال هاست که کارشناسان در مورد ضرورت عدم تمرکز امکانات و بودجه دولتی و سازمان ها، پادگان ها، ادارات، بازار خریدو فروش بسیاری از کالاها، شرکت ها و... در تهران هشدار می دهند و اعلام کرده اند که تهران گنجایش این همه جمعیت و رفت وآمد و کار وامورات زندگی ایرانیان و افزایش مهاجرت را ندارد.

از سال های قبل انقلاب، همه کارشناسان هشدار می دادند که جذابیت های تهران را کم کنید. زیرا در آینده حتی تامین آب و هوای تهران و تردد خودرو برای تامین غذا و مایحتاج مردم مشکل خواهد شد و روزی خواهد آمد که نه تنها شهروندان تهران قادر به تولید محصولات غذایی نخواهند بود بلکه رفت وآمد کامیون ها برای تامین غذا و کالاهای مورد نیاز نیز مشکل خواهد شد و امروز شاهدیم که کامیون های حمل مواد غذایی، حتی برای پارک مقابل سوپرمارکت ها و تخلیه بار و مواد غذایی و کالاهای معیشتی مردم، با مشکل مواجهند و...
در روزهای اخیر، خبر همراه با هشدار مسوولان در مورد کاهش شدید ذخایر آب سدها، رشد شدید مصرف آب در تهران و ضرورت صرفه جویی بارها تکرار شده است.
این کمبود ذخایر آب موجب شده که استفاده از منابع آب چاه ها افزایش یابد و در کنار آب سدها، آب چاه های مختلف تهران نیز تصفیه و به شبکه لوله کشی تهران هدایت می شود.
از سوی دیگر، شدت گرما، تمرکز زیاد جمعیت، آلودگی هوا و نوع زندگی شهری در تهران، نیز موجب شده که هر شهروند تهرانی، حداقل یک نوبت در روز، دوش بگیرد و مصرف آب و کمبود آن  نیز بیشتر مشهود شده است.
برخی کارشناسان می گویند که اگر وضع همین طور ادامه یابد فاصله چاه های فاضلاب و سفره های زیرزمینی که فاضلاب را به همراه دارند با چاه ها  و سفره هایی که آب قابل مصرف را دارند، کم می شود و...
و سوال این است که در کشوری که  دولت در 100 سال اخیر، بیش از 1200 میلیارد دلار درآمد نفت داشته و انواع عوارض شهری و مالیات ها، را دریافت کرده است، چرا فکری برای طرح فاضلاب شهری مانند تهران با بیش از 8 میلیون جمعیت نداشته است؟
به نظر می رسد که دولت جدید، و شهرداری تهران، باید بلافاصله در طرح جامع شهری تهران، موضوع فاضلاب شهری را با جدیت و دقت و سرعت به پیش ببرند، زیرا این طرح می تواند علاوه بر هدایت فاضلاب و استفاده از مزایای آن، روش بهتری برای توزیع آب صنعتی و آب شرب و فاضلاب  جهت مصارف صنعتی، شست و شو و آب اشامیدنی  ارائه دهد و نگرانی از نزدیکی فاضلاب با آب قابل مصرف زیر زمین و چاه ها را برطرف کند و فاضلاب را برای استفاده در کشاورزی، صنعت، خدمات شهری و... به کار بگیرد.
علاوه بر طرح ضربتی فاضلاب شهر تهران، باید گل وگیاه متناسب با خشکسالی و پوشش گیاهی و ویژگی های اقلیم کم آب ایران راشاهد باشیم و به جای چمن کاشتن و گیاهان پرمصرف، باید از درختانی که آب کمتری نیاز دارند جهت زیباسازی، خنک کردن و تصفیه هوای شهر تهران استفاده کنیم.
همچنین  دولت با همکاری اصناف، تشکل های صنفی، وزارتخانه ها و.. باید طرح خروج مراکز اداری، شرکت ها، بازارها و نهادها را پیگیری نمیاد تا به جای  تامین نیازهای شهرستان ها و استان های مختلف کشور از طریق تهران، از طریق شهرهای دیگر، دفاتر منطقه ای استان ها و مناطق مختلف کشور، نیازهای شهرستان ها تامین شود.
تمرکز زدایی امکانات اداری، قضایی، نظامی، انتظامی، بازارها، شرکت ها، مراکز پزشکی، دانشگاه ها، صنایع مختلف و...  از تهران و هدایت آنها به شهرهای دیگر و حداقل ایجاد دفاتر منطقه ای در مراکز استان ها، تا حدود زیادی مهاجرت و سفر به تهران را کاهش می دهد.
همچنین سیاست اشتباه و ناکارآمد شهرداری تهران و دور و تسلسلی که با ایجاد امکانات بیشتر، و به دنبال آن تراکم فروشی و ساخت وساز بی رویه، و دوباره امکانات بیشتر و  تراکم فروشی و درآمد بیشتر و خدمات شهری بیشتر  .... ایجاد شده باید اصلاح شود و باید از ساخت و ساز بی رویه و بی قاعده و خلاف ضوابط مهندسی و برنامه ریزی شهری جلوگیری شود.
مشکل تهران با احیای بافت فرسوده و نوسازی و ساخت و ساز بیشتر و صرف بودجه بیشتر حل نمی شود، بلکه باید انگیزه حضور در تهران و مهاجرت به تهران تغییر کند. تا زمانی که مردم برای تامین درآمد و دستمزد و حقوق، در تهران زندگی می کنند وانگیزه قوی برای مهاجرت به شهرستان ها ندارند، نمی توان انتظار داشت که مشکلات کاهش یابد.
تازمانی که بخش عمده بودجه دولت در ادارات و دستگاه های اجرایی و شهر تهران هزینه می شود مردم همچنان برای پیداکردن کار و تامین درآمد به تهران سفر می کنند و جمعیت و ازدحام بیشتر، باعث گرفتاری های بیشتر و کاهش کارایی می شود.



اما اگر بودجه در شهرستان ها هزینه شود و کارها به شهرستان ها هدایت شوند، و قواعد همکاری دولت و سایرنهادهای کشور، با شرکت ها و صنایع تغییر کند و عملا تشویق های موجود در تهران کم شود، در آن صورت کسی حاضر نیست که در تهران باقی بماند و دود و آلودگی و تنگی نفس تجربه کند و در تابستان با کمبود آب مواجه شود....
هشدارهای امروز برای آینده شهر تهران و سخت تر شدن زندگی در تهران و اقلیم کم آب ایران را باید جدی بگیریم و با یک کار حساب شده و برنامه ریزی مناسب و مهندسی تفضیلی، از دولت تدبیر و امید شروع کنیم تا در 30 سال آینده به تدریج مشکل زندگی در تهران و ایران کم آب کاهش یابد.
کنترل جمعیت، بودجه ریزی مناسب، کاهش دخالت دولت و... می تواند عامل عمده ای در کاهش مشکلات باشد.
باید توجه داشته باشیم که در شرایط رشد درآمد های نفتی و درآمد سالانه بالای 100 میلیارد دلار، هم واردات و مصرف و بودجه دولتی هر سال روبه افزایش است و هم متاثر از آن رشد جمعیت، تمرکز امکانات درتهران، و شهرهای ایران و هم کمبود آب و افزایش آلودگی هوا  و کاهش کارایی و رفاه و بهره وری زندگی اجتماعی، را شاهد خواهیم بود.
توجه داشته باشیم که در 60 سال گذشته، جمعیت ایران سه برابر شده و ترکیب جمعیت از دو سوم در روستاها به سمت دو سوم در شهرها تغییر یافته و در شرایطی که جمعیت شهرها از 10 میلیون به 50 میلیون رسیده، جمعیت روستاها از 15 میلیون به 20 میلیون رسیده است... متناسب با این تغییرات، رفاه و آرامش و بهره وری و تولید و کارایی نیز تغییر یافته و مشکلات زندگی نیز پیچیده تر شده است.
در نتیجه، دولت باید توجه داشته باشد که اقلیم کم آب ایران بیش از این توان رشد جمعیت و افزایش مصرف آب و... را ندارد. تولید کشاورزی ایران که روزگاری در برخی اقلام صادرکننده بوده اکنون به خاطر رشد جمعیت، به وارد کننده برخی اقلام تبدیل شده است.
دولت با افزایش درآمد نفت و بودجه دولتی و امکانات بیشتر در تهران، عملا به یک تله امکانات و جمعیت وارد شده و هر چه امکانات را برای کاهش مشکلات و افزایش رفاه مردم بیشتر می کند عملا به جمعیت بیشتر، مشکلات پیچیده تر  و کمبود آب و هوای خوب و... دامن می زند.
لذا باید برنامه ای توسط دولت اجرایی شود که تصدی دولتی را کاهش دهد و امکانات را به روستاها و شهرهای دیگر ببرد، رشد جمعیت را کاهش و متوازن سازد، و از تمرکز در تهران پرهیز کند و مراکز اداری و نظامی و بازارها را در سطح کشور تقسیم کند.
در کشورهای توسعه یافته، مراکز اداری، پایتخت و سیاست، با مراکز نظامی، مراکز اقتصادی و تجاری همه در یک شهر نیستند و امکانات و بودجه و... در شهرهای مختلف  توزیع می شود و به همین خاطر است که شهری مانند پاریس با آن همه تحول و خبر و حرف و حدیث و اتفاقات و حوادث و.... تنها 2 میلیون نفر جمعیت دارد در حالی که انسان تصورمی کند این شهر احتمالا دو برابر تهران جمعیت دارد!
در چنین شرایطی که به تدریج مسوولان و مردم، مشکلات زندگی در تهران، افزایش جمعیت و کمبود آب، ترافیک، آلودگی هوا، و مشکلات دیگر را بیش از گذشته درک می کنند، انتشار گزارش ورود ایران و کشورهای همسایه  به دوره 30 ساله خشکسالی و کمبود منابع آب در منطقه، نیز بر شدت هشدارها و نگرانی ها نسبت به آینده افزوده است.
براین اساس، به نظر می رسد که مردم ایران و شهرهایی مانند تهران، به صورت جدی با یک روند جدی و سخت در 30 سال آینده مواجهند و حل مشکلات این سال ها تنها در حوزه عملکرد یک دولت خلاصه نمی شود.
واقعیت این است که برنامه مقابله با کم آبی و مشکلات شهرنشینی و مواجه شدن با مشکلات غول بی شاخ و دمی مانند تهران به این سادگی ها نیست و یک برنامه جامع با مشارکت همه مردم را طلب می کند و تنها نمی توان به وقت کمبود آب، اعلام کرد که مردم صرفه جویی کنید و تنها نمی توان در روزهای آلودگی هوا اعلام کرد که خودروهای شخصی را حرکت ندهید و...
شهری مانند تهران چه در تابستان، که با کمبود آب مواجه است و عطش زیادی دارد وچه در زمستان که با وارونگی هوا و آلودگی شدید، مواجه است و نفس شهر و شهروندانش را تنگ می کند، همواره با مشکلات عمده مواجه و روبه گسترش مواجه است و سوال این است که دولت، شهرداری و مسوولان کشور، تا کی می خواهند برجمعیت و گسترش تهران بیفزایند تا کی زمین های کوه و دشت و مزارع و باغ ها را به ساختمان و منطقه نظامی، مسکونی، تجاری و... تبدیل می کنند.
تا چه زمان باید شاهد بود که انواع روستاها و شهرهای اطراف تهران به هم وصل شوند و کلان شهری بی نظم و ضابطه گسترش یابد؟
حتی در مناطقی که مردم برای استراحت و کوه پیمایی به داخل کوه ها می روند، هر روز مشاهده می کنیم که سیم و دیوار فلزی و تابلوهای مختلفی نصب شده که این منطقه  مثلا به بنیاد مسکن و تعاونی مسکن فلان نهاد نظامی وانتظامی مربوط است و حتی رفت و آمد مردم به روستاها و مناطق کوهستانی نیز محدود شده است. هرچه باغ و فضای سبز و طبیعت بوده در حال مصادره  و تبدیل شدن به ساختمان و زمین و... است.
اکنون تهران در مناطق مختلف با معضلات تمرکز وبی نظمی و خلاف قاعده ها و عدم پهنه بندی مواجه است در منطقه ای که روزگاری باغ ها و مزارع و گاوداری در کنار خانه ها مردم قرار داشته، اکنون در یک طرف منطقه نظامی و انتظامی و... است در طرف دیگر برج تجاری و مغازه و پاساژ ایجاد شده و فاصله بین آنها  که ساختمان های یک یا دو طبقه دو واحدی وجود داشته، در حال تخریب و تبدیل شدن به 5 طبقه و 20 واحدی است و به جای یک تا دو خانواده اکنون 20 خانواده با خودروهایشان زندگی می کنند....
در نتیجه تقاضا برای مصرف آب رو به افزایش است تمام کوچه ها و خیابان ها مملو از خودروهای سرگردان و پارک شده است و شلوغی و سروصدا و ترافیک و آلودگی هوا و در نتیجه مصرف بیشتر آب نیز در حال گسترش است.
تقریبا در تمام مناطق تهران، هم شرکت و منطقه تجاری هست هم منطقه مسکونی، هم تعمیرگاه و کسب وکار و سروصدا هست هم درمانگاه و بیمارستان، هم منطقه نظامی و انتظامی و پادگان های بسیار هست هم پارک های کوچک و برج های سربه فلک کشیده و پاساژها و ساختمان های بلند 5 طبقه و.....
در چنین شرایطی اگر یک نفر برای بیمارستان یا مراجعه برای انجام کاری، با یک خودرو و خانواده حرکت کند، به زحمت می تواند جایی برای پارک خودرو بیابد و کار خود را انجام دهد. خیابان ها و پیاده روهای شلوغ و سروصدا و... عملا امکان پیاده روی و گفت وگو و هواخوری و قدم زدن را نمی دهد...
مردم از خود می پرسند، چرا این همه پادگان و مراکز نظامی و ارتش و... را در تهران و مناطق مختلف مشاهده می کنیم، چرا بعد از گذشت بیش از 70 تا 100 سال از ایجاد این پادگان های نظامی در دوره رضاخان و قاجاریه و.... هنوز از شهر خارج نشده اند و از میدان حر و اطراف آن تا جاده های اطراف تهران، خیابان امیرآباد، شرق و مرکز و غرب و شمال تهران، انواع مراکز نظامی و پادگان ها را داریم؟ و در نتیجه صدها هزار نفر نیروی نظامی و انتظامی در تهران تمرکز یافته اند و برای سکونت آنها و خانواده های انها، شهرک ها و ساختمان های بسیاری را در تهران و اطراف آن در نظر گرفته اند  و انبوه رفت وآمد و مخارج و مشکلات ترافیکی و هزینه های مالی را نیز به دنبال آن داریم...
در حالی که اگر دولت و نهادهای نظامی و انتظامی، سیاست عدم تمرکز، و انتقال این امکانات، پادگان ها، صنایع نظامی و... به خارج از تهران را پیگیری کنند هم هزینه ها به شدت کاهش می یابد و رفاه خانواده ها و پرسنل نظامی افزایش می یابد و هم تقاضای آب، ساختمان، انرژی، و... به همراه ترافیک، آلودگی هوا و سروصدا و... نیز کاهش می یابد.
علاوه بر نهادها و ساختمان های نظامی و پادگان ها، که برای حضورشان در پایتخت ضرورتی وجود ندارد و با توجه به تحولات ارتش و سپاه و تسلیحات نظامی و... در شهرهای دیگر امکان زندگی و رفاه بالاتری را خواهند داشت، انواع صنایع غذایی، خودروسازی، سیمان و مصالح ساختمانی، وبازار خرید و فروش کالا و... نیز می تواند به خارج از تهران انتقال یابد.
بسیاری از شرکت هایی که به خاطر انگیزه نزدیکی به دولت و استفاده از بودجه دولتی، در تهران کارخانه و دفتر و ساختمان دارند و بسیاری از کارمندان را نیز استخدام کرده اند، می توانند به خارج از تهران هدایت شوند.
بحث انتقال پایتخت و مراکز اداری، وزارتخانه ها و... نیز می تواند تحول بزرگی محسوب شود زیرا بسیاری از کارمندان، انواع شرکت ها و خدمات، کارگران، خدمات و ارتباطات و... نیز به خاطر حضور دولت در تهران هستند و اگر دولت انتقال یابد یا وزارتخانه ها انتقال یابند، آنها نیز به خارج تهران خواهند رفت.