رییس مرکز ملی فرش ایران معتقد است به دلیل شکلگیری شبکه توزیع فرش ایران در آمریکا که در طول سالیان گذشته شکل گرفته است، این محصول ایران در بازار آمریکا باقی خواهد ماند.
اقتصادگردان_ فرش دستباف، ویترین ایران در جهان است؛ برندی شناخته شده که برای کشور ارزآوری هم دارد. اگرچه صادرات این صنعت ایرانی در سالهای اخیر کمی تکان خورده و رنگ رونق به خود گرفته، اما نه آنطور که فعالان این حوزه راضی باشند.
به گزارش تجارتنیوز، فرش دستباف، ویترین ایران در جهان است؛ برندی شناخته شده که برای کشور ارزآوری هم دارد. اگرچه صادرات این صنعت ایرانی در سالهای اخیر کمی تکان خورده و رنگ رونق به خود گرفته، اما نه آنطور که فعالان این حوزه راضی باشند. البته این صنعت مثل برخی دیگر صنایع از مزایای پسابرجام بیبهره نمانده و توانست در همین دوران، صادرات ۹۰ میلیون دلاری به امریکا را رقم بزند.
این در شرایطی بود که سهم ایران از واردات فرش امریکا، در دوران تحریم به صفر رسیده بود. از آنسو، در شرایطی که برخی ناپایدار بودن بازارهای صادراتی این محصول ابراز نگرانی میکنند، رییس مرکز ملی فرش ایران بر این مساله تاکید میکند که پایدار بودن این بازار بیشتر از آنکه سیاسی باشد، به رصد سلیقه و ذائقه مخاطبان بستگی دارد؛ از این رو، باید به دنبال نیازها و خواستههای مصرفکنندگان این صنعت باشیم.
به گفته حمید کارگر، چون ایرانیان از دهههای پیش شبکه توزیع سنتی را برای فرش دستباف در بازار امریکا شکل دادهاند؛ به آسانی قابل حذف از بازار امریکا نیستند؛ چراکه تمایل تجار امریکایی از یکسو و اشتیاق شهروندان امریکایی به استفاده از فرش ایرانی از سوی دیگر، حضور فرش در بازار این کشور را افزایش میدهد.
همچنین بر اساس اظهارات این مقام دولتی، صنعت فرش ایران بیشتر با دو دسته موانع داخلی و خارجی مواجه است؛ در بعد داخلی مشکلاتی چون «تورم داخلی و بالا رفتن قیمت مواد اولیه، هدفمندی یارانهها و خروج بخشی از قالیبافان از چرخه تولید» مهمترین موانع فعالیت در این حوزه به شمار میروند.
از بعد خارجی نیز عواملی چون «وقوع رکود اقتصادی در بازارهای اروپایی، وقوع ناآرامیها در برخی کشورهای عربی، تغییر در سبک زندگی و سیلقه مشتریان داخلی و خارجی، مشکلات ناشی از نقل و انتقال ارز، افزایش هزینه و ریسک صادرات» صادرات فرش این را با چالش مواجه کرده است. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگو با حمید کارگر، رییس مرکز ملی فرش ایران است.
محدودیتهایی که در دوران تحریم برای صادرات فرش دستباف به وجود آمد، باعث از بین رفتن بازارهای صادراتی ایران شد؛ اما برجام فرصتی را فراهم کرد تا بتوانیم بازارهای از دست رفته را پس بگیریم، چقدر دراین زمینه موفق عمل کردیم؟
این محدودیتها پس از برجام رفع شده و بازارهای سابق را به دست آوردهایم. اما در دوران تحریم علیه ایران، فرش دستباف دچار دو نوع تحریم شد؛ تحریم اول بهطور مستقیم و از سوی ایالات متحده امریکا اعمال شده بود و بر اساس آن، از سال ۲۰۱۰ فرش دستباف ایران حق ورود به بازارهای امریکا را نداشت. دسته دوم تحریمها به صورت غیرمستقیم اعمال شد، که به واسطه تحریمهای اقتصادی علیه ایران به وجود آمد؛ بطوری که بر اساس این تحریمها صادرات فرش دستباف ایران به بازارهای جهانی با مشکلاتی روبهرو شد. اما باوجود تحریمهایی که در این دوران به وجود آمد، ایران موفق شد به بازارهای گذشته خود بازگردد؛ چراکه مشتریان این بازار، برند فرش ایرانی را میشناسند و همواره مشتری آن خواهند بود.
با این حال برخی فعالان فرش معتقدند که ایران هنوز موفق به بازگشت به جایگاه گذشته خود در بازارهای صادراتی نشده و از طرفی از بازارهای جهانی هم عقب هستیم. نظرتان در این مورد چیست؟
موافق این دیدگاه نیستم؛ چراکه ایران موفق شده که بازارهای گذشته خود را به دست بیاورد. با این حال مساله مهم، حفظ این بازارهاست؛ چراکه ذائقه مشتریان در سالهای تحریم تغییر یافته و باید تولیدات ما نیز مطابق با سلیقه مشتری باشد. از سوی دیگر، با وجود افت صادراتی که فرش دستباف ایرانی در دهه اخیر داشته اما از بازارهای جهانی عقب نیستیم و این ادعا را میتوان با آمار گمرک و آمار بخش اقتصادی سازمان ملل هم ثابت کرد؛ با این حال معتقد هستم که با وضعیت مطلوب فاصله زیادی داریم.
حفظ بازارهای صادراتی در دوران پسابرجام نیازمند چه اقداماتی است و چه برنامههایی تاکنون انجام شده است؟
مهمترین عامل این است که سلیقه مخاطب را رصد کنیم؛ چراکه سلیقه و سبک زندگی مخاطب در حال تغییر است. به عنوان مثال بسیار سادهانگارانه است که تصور کنیم ذائقه امریکاییها همان سلیقه ۵ سال گذشته است. از سوی دیگر، در سالهای عدم حضور ما در بازار، رقبای فرش دستباف ایرانی با شناخت سلیقه مشتریان به تولید این محصول اقدام کردهاند، از این رو بدون رصد کردن نوع فعالیت رقبا و تاثیرگذاری آن بر سلایق مشتری نمیتوان بازار را به راحتی به دست آورد یا حتی بازارها را حفظ کرد. البته در این زمینه اقداماتی انجام شده است.
یکی از اصلیترین آنها در دوسال اخیر، از سرگیری ارتباطات بین فعالان فرش ایران و امریکاست که از ابزارها و روشهای متعددی نیز در این راستا استفاده شده است. یکی از این روشها «پذیرش هیاتهای تجاری امریکایی به داخل کشور» است که از سال گذشته آغاز شد و امسال نیز به شکلی جدیتر در دستورکار قراردارد. روش دیگر، برگزاری و حضور در نمایشگاهها است؛ چراکه معتقدیم برپایی این نمایشگاهها ارتباطات تجاری را افزایش میدهد. از این رو، در نمایشگاه فرش دستباف استان اصفهان در پاییز سال گذشته هیاتی از تجار امریکایی حضور داشتند و همکاریهایی نیز با آنها انجام شد.
در همین راستا نیز در بیستوششمین نمایشگاه فرش دستباف ایران که در شهریور سال جاری برگزار میشود، فراخوان پذیرش هیاتهای تجاری داده شد و تسهیلاتی چون هزینه اقامت، رفت و آمد و… نیز برای تجار امریکایی در نظر گرفته شده است. البته از موضوع تبلیغات نیز نباید غافل شد؛ از این رو، در سال گذشته تور رسانهیی برگزار شد که طی آن، رسانههای خارجی مقیم ایران از فرش دستباف ایران بازدید کردند و مقالاتی نیز درباره فرش دستباف ایرانی در رسانههای آنها منتشر شد که این خود تبلیغی برای این هنر-صنعت ایرانی به شمار میرود.
با توجه به سیاستهای امریکا در قبال ایران، حفظ روابط تجاری با این کشور تا حدی دشوار به نظر میرسد. به نظر شما این سیاستها چه تاثیری بر صادرات فرش دستباف ایران به این کشور خواهد داشت؟
ایرانیان از دهههای پیش شبکه توزیع سنتی را برای فرش دستباف در بازار امریکا شکل دادهاند؛ ازاینرو، به آسانی قابل حذف از بازار امریکا نیستند. این مساله در کنار اشتیاق شهروندان امریکایی به استفاده از فرش ایرانی و حضور فرش در سبک زندگی آنان، امیدواریها را افزایش میدهد. از سوی دیگر، با صراحت در برجام بر لغو ممنوعیت ورود فرش ایرانی به خاک امریکا تاکید شده، نگرانیها برای افت صادرات این محصول کاهش مییابد. ازاینرو، به جای نگرانی از سایه انداختن مسائل سیاسی بر صادرات فرش دستباف، باید دلواپس تولید متناسب با سلیقه و نیاز مشتریان باشیم؛ چراکه تقویت نام و نشان تجاری فرش ایران در بازار هدف و نوآوری در طرح و نقش و تولید ضمن حفظ کیفیت و اصالت است که نگرانیها را کاهش خواهد داد.
سهم صادرات ایران به امریکا در سالهای قبل از تحریم چه اندازه بود؟
آمریکا بهطور متوسط سالانه ۲۰۰ میلیون دلار فرش دستباف از کشورهای مختلف وارد میکند که سهم ایران از این حجم واردات در سالهای پیش از تحریم ۸۰ میلیون دلار بود. اما در دوران تحریم ناگهان این سهم به صفر رسید. اما با بهبود مناسبات سیاسی کشور در دوران پسابرچام، تاحدی آثار غیرمستقیم تحریم اقتصادی کشور بر حوزه فرش دستباف کم شد و از همه مهمتر لغو تحریمهای مستقیم امریکا بود؛ بهطوری که در بند ۲۲ برجام، «لغو ممنوعیت ورود فرش دستباف ایرانی به امریکا» تصویب شد به این ترتیب، پس از یک دوره ۵ ساله تحریم، که صادرات فرش ایرانی به امریکا ممنوع شده بود، صادرات به امریکا از سر گرفته شد.
البته این اتفاق بهطور شتابنده و جهشی بود؛ بهطوری که قبل از وقوع این تحریم، در سال ۲۰۰۹، معادل ۸۰ میلیون دلار صادرات مستقیم به امریکا داشتیم و پس از برجام این میزان به ۹۰میلیون دلار رسید. از سوی دیگر، صادرات فرش ایران در سال ۹۵ معادل ۳۵۹٫۸میلیون دلار بوده است که این میزان در سال ۱۳۹۴، معادل ۲۹۰٫۶میلیون دلار بوده است که رشد ۲۳٫۸درصدی صادرات را از نظر ارزشی در سال ۱۳۹۵ تجربه کردیم.
در حال حاضر بیشتر بازارهای هدف فرش دستباف ایران کدام کشورها هستند؟
بازارهای فرش دستباف ایران حدود ۸۰ کشور است که میتوان آنها را به دو دسته تقسیم کرد. نخستین دسته بازارهای سنتی هستند که از گذشته مشتری فرش ایرانی بودهاند و شبکه توزیع سنتی فرش دستباف را به این کشورها داریم. این دسته شامل کشورهای «ایتالیا، سویس، لبنان، کویت، قطر، ژاپن و امریکا» میشود. اما بازارهای جدید نیز در سالهای اخیر هدفگذاری شده و در حال شکلگیری است که کشورهایی چون «روسیه، برزیل، ونزوئلا، آفریقایجنوبی و چین» را دربر میگیرد. البته در این کشورها، چین شاخصترین است؛ چراکه این کشور روزگاری تولیدکننده فرش دستباف و رقیب ایران به شمار میرفت، اما امروز به مشتری فرش ایرانی تبدیل شده است.
از سوی دیگر، به دلیل جمعیت زیاد و تغییر وضعیت اقتصادی این کشور و پیشرفتن به سمت اقتصاد آزاد، که باعث شکلگیری طبقه نوظهور ثروتمند شده، باید به حفظ روابط تجاری با این کشور توجه داشت.
حال که چین از موقیعت رقیب ایران در تولید فرش دستباف خارج شده و به گروه مشتریان ایران پیوسته است و از سوی دیگر این کشور با احیای جاده ابریشم در تلاش است تا به قدرت اقتصادی در جهان تبدیل شود. آیا تدابیری برای حفظ این بازار و ارتباط تجاری بیشتر با آن اندیشیده شده است؟
بله در این زمینه گامهایی برداشته شده است. اقداماتی چون برگزاری نمایشگاههای متعدد چون «دموتکس شانگهای» و نیز «شینینگ» در این کشور، امضای تفاهمنامه همکاری با برگزارکنندگان نمایشگاه شینینگ، امضای تفاهمنامه با دانشگاه چینهوا، ایجاد پاویون ایران در منطقه آزاد تجاری شانگهای که با تاکید بر شعار احیای جاده ابریشم، در حال احداث است و در سال جاری به بهرهبرداری خواهد رسید.
همچنین در سالهای پیش، یارانهیی برای شرکتکنندگان در نمایشگاه شینینگ در نظر گرفته شد که تا زمان از بین رفتن ریسک تجارت با این کشور، ادامه داشت؛ نتیجه این تلاشها افزایش صادرات فرش دستباف ایران به این کشور بود.
میزان تولید و صادرات فرش دستباف در دولت یازدهم چه اندازه بود و آیا در مقایسه با سال گذشته رشد داشته است یا خیر و ارزیابی شما از بازار این محصول در سال ۹۶ چیست؟
وضعیت تولید فرش دستباف در دهه اخیر تقریبا باثبات بوده و تغییر محسوسی را تجربه نکرده است. بهطور متوسط سالانه بین ۳ تا ۵/۳میلیون مترمربع تولید فرش دستباف داریم که از این میزان حدود دوسوم به بازارهای برون مرزی صادر شده و بقیه به مصرف داخلی میرسد؛ هرچند که ظرفیت تولید و صادرات بیش از این است اما تقریبا این روند تثبیت شده است. از طرفی، در دولت یازدهم با توافق برجام، ثبات نسبی در قیمت مواد اولیه به وجود آمد و لغو تحریمها نیز منجر به افزایش صادرات شد. از این رو، در شرایطی که زمینهها برای تولید وصادرات بیشتر فراهم است، با حمایت از پشتیبانان تولید و ارائه تسهیلات ارزان قیمت و انجام اقداماتی چون تبلیغات، برگزاری نمایشگاه و پذیرش هیاتهای تجاری رونق تولیدوتجارت را در سال جاری و سالهای آینده به همراه خواهد داشت.
فعالان صنعت فرش به چالشهایی چون افزایش قیمت مواد اولیه، بازاریابی و… برای این صنعت اشاره میکنند. شما مهمترین این چالشها را چه میدانید؟
چالشهای زیادی در صنعت فرش دستباف وجود دارد که میتوان آنها را در دو بعد داخلی و خارجی بررسی کرد. در بعد داخلی مشکلاتی چون «تورم داخلی و بالا رفتن قیمت مواد اولیه در کنار ظهور کفپوشهای صنعتی و ماشینی، هدفمندی یارانهها و خروج بخشی از قالیبافان از چرخه تولید» از مهمترین موانع فعالیت هستند. همچنین از بعد خارجی نیز عواملی چون «وقوع رکود اقتصادی در بازارهای اروپایی، وقوع ناآرامیها در برخی کشورهای عربی، تغییر در سبک زندگی و سیلقه مشتریان داخلی و خارجی، مشکلات ناشی ازنقل و انتقال ارز، افزایش هزینه و ریسک صادرات» وجود دارد.
یکی از مهمترین مطالبات قالیبافان به موضوع بیمه باز میگردد؛ چراکه طی سنوات گذشته قالیبافان نسبت به تحت پوشش نبودن بیمه گلایههایی داشتند. سرانجام بیمه قالیبافان چه شد؟
بیمه قالیبافان تا حدودی اجرایی شده اما این قانون همه جمعیت قالیباف را پوشش نداده است. قانون بیمه بافندگان فرش و شاغلان صنایع دستی شناسهدار در سال ۱۳۸۸ به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسید تا جهت اجرای اصل ۱۲۳ قانون اساسی پشتوانهیی برای قالیبافان و هنرمندان باشد. بر اساس این قانون، سهم حق بیمه پرداختی توسط گروه هدف یعنی قالیبافان ۷ درصد و سهم دولت نیز ۲۰ درصد حداقل دستمزد قانون کار مشخص شد. در نتیجه دولت در این قانون، نقش کارفرما را دارد و برای تامین بیمه قالیبافان اعتبار زیادی پرداخت میکند. از سوی دیگر، هرسال برای تحت پوشش قراردادن ۵۰۰ هزارنفر قالیباف نیازمند بیش از هزار میلیارد تومان اعتبار هستیم، اما در سال جاری بیش از ۷۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای بیمه قالیبافان تصویب شده است که این منابع جمعیت کمتری را برای قالیبافان پوشش میدهد.
همچنین سازمان تامین اجتماعی، به دلیل نبود منابعکافی، از تحت پوشش قرار دادن سایر قالیبافان امتناع میکند؛ این موضوع درحالی است که مرکز ملی فرش ایران پیگیر این مساله بوده و از مجلس شورای اسلامی درخواست دارد که در تصویب بودجه سال آینده این نگاه حمایتی را به این قشر جامعه داشته باشد تا بتوانند به حقوق خود دست یابند.
باگذشت چندسال از ریاست شما برمرکزملی فرش ایران، انتقاداتی به عملکرد این سازمان وارد شده است، بهطور مثال ابهاماتی در وضعیت تشکلهای فرش وجود دارد و از طرفی این مرکز از نیروهای کارآمد و متخصص حوزه فرش کمک نمیگیرد. پاسخ شما در این رابطه چیست؟
انتقادها را میپذیریم و به وجود کاستیهای فراوان هم اعتراف داریم؛ اما اینکه از مشورت تشکلها و نیروهای متخصص بهره نمیگیریم را بیشتر به یک شوخی شبیه میدانیم؛ چراکه با فعالان این حوزه مدام در ارتباط هستیم و جلساتی را برای رفع مشکلات فرش دستباف برگزار میکنیم. این مراودات دایمی است؛ چراکه بر این باوریم اگر با نگاه دولتی بخواهیم به این هنر-صنعت نگاه کنیم، گرفتار یک فضای تئوریک میشویم. ازاینرو، به هم افزایی در بخش تعاونی و خصوصی معتقد هستیم.
منبع تجارت نیوز