هفته نامه تایم نوشته که ارزش حقیقی تولید محصول را دیگر نمیتوان در خطوط مونتاژ یافت. شرکت های زیادی در نقاط مختلف دنیا توانایی ساخت موبایل و رایانه را دارند اما هر شرکتی نمیتواند آی پد را طراحی و نرم افزارهای مربوط به آن را تولید کند.
خبراقتصادی: در شرایطی که اکثر بازارهای آمریکا و کشورهای صنعتی را محصولات چینی و ژاپنی گرفته اند و این کشورها به مصرف کنندگان بزرگ جهان تبدیل شده اند و کارخانه های آمریکا به خاطر بالا بودن مالیات و هزینه تولید در این کشور، به آسیا منتقل شده اند، این سوال برای مردم این کشورها مطرح است که ارزش افزوده، ثروت و اشتغال را چگونه باید تامین کنند و شرکت های بزرگی مانند اپل و مایکروسافت که در دنیا بی نظیر هستند آیا برای ایجاد ثروت و اشتغال کافی هستند؟
آیا آمریکاو کشورهای غربی باید دوباره به سمت اشتغال برود آیا باید خط مونتاژ ایجاد کند و کارخانه داری و تولید شغل و کشاورزی و صنایع غذایی را متحول کند یا این که باید همچنان شاهد تولید در آسیا و چین وژاپن و کره باشد و مصرف را در آمریکا شاهد باشد؟
هفته نامه تایم نوشته که ارزش حقیقی تولید محصول را دیگر نمیتوان در خطوط مونتاژ یافت. شرکت های زیادی در نقاط مختلف دنیا توانایی ساخت موبایل و رایانه را دارند اما هر شرکتی نمیتواند آی پد را طراحی و نرم افزارهای مربوط به آن را تولید کند.
بسیاری از آمریکایی ها نگران کاهش ظرفیت تولید صنعتی کشورشان هستند. آن ها از دست دادن توانایی ساخت محصولات را برای آمریکا مضر میدانند. کارخانه های بیشتری در حال انتقال به آسیا هستند و در این میان پرسش اساسی این است که آیا وجود کارخانه برای کشورهای ثروتمند با اقتصاد پیشرفته مانند آمریکا ضروری است؟ با بروز بحران در وال استریت، رشد اقتصادی بر مبنای تولید خدمات و نوآوری های مالی به شدت زیر سوال رفته است. برای همین است که گروهی معتقدند آمریکا باید دوباره به خطوط مونتاژ بازگردد و به تولید خودرو، هواپیما و محصولات الکترونیکی بپردازد. اما در این میان نظر دیگری هم مطرح است و آن اینکه ارزش واقعی تولید به مرحله ساخت مربوط نمیشود. شرکت اپل را در نظر بگیرید، یکی از بزرگترین شرکت های الکترونیکی جهان که به ندرت دست به ساخت محصولات خود میزند. شرکت اپل تنها یک کارخانه در ایرلند دارد و ساخت محصولات اپل عمدتا بر عهده شرکت های آسیای شرقی مانند شرکت تایوانی هون های است. اپل یکی از موفق ترین و تاثیرگذارترین شرکت های جهان است که ارزش سهام آن هم روز به روز در حال افزایش است. در واقع ارزش حقیقی محصولات اپل مربوط به تکنولوژی، طراحی و برندینگ این شرکت میشود و نه تولید فیزیکی در کارخانه. در این میان شرکت هایی که صرفا اقدام به ساخت محصولات میکنند به دلیل وجود رقابت شدید در این بخش، قدرت چندانی برای قیمت گذاری ندارند. برای مثال اگر شرکت هون های تصمیم به بالا بردن نرخ پیشنهادی خود بگیرد، شرکت اپل به سرعت شرکت دیگری را جایگزین آن خواهد کرد. به طور کلی شرکت هایی که تنها به ساخت مشغولند به نسبت شرکت هایی که دستی هم در تولید تکنولوژی و فعالیت های بازاریابی دارند، آسیب پذیرترند. به همین دلیل است که شرکت های شرق آسیا مانند ال جی و سامسونگ هم راه شرکت اپل را دنبال میکنند.
از این منظر ارزش حقیقی تولید محصول را دیگر نمیتوان در خطوط مونتاژ یافت. شرکت های زیادی در نقاط مختلف دنیا توانایی ساخت موبایل و رایانه را دارند اما هر شرکتی نمیتواند آی پد (iPad) را طراحی و نرم افزارهای مربوط به آن را تولید کند. به همین دلیل است که یک اقتصاد پرهزینه اما خلاق مانند اقتصاد آمریکا، هنوز هم مزیت خود را در مقابل ظهور قدرت های جدید در بخش تولید حفظ کرده است. این اعتقاد نتایج مهمی را هم در پی دارد.
از بین رفتن کارخانه ها در آمریکا باعث بیکار شدن نیروی کار نیمه ماهر خواهد شد. به همین دلیل آمریکا باید منابع بیشتری را به بخش آموزش اختصاص دهد تا از نیروی کار ماهر و خلاق بهره مند شود. شاید بهتر باشد که دولت آمریکا به جای کمک به جنرال موتورز برای جلوگیری از ورشکستگی آن، بودجه بیشتری را به مدارس دولتی اختصاص دهد. آمریکا باید نسبت به این حقیقت آگاه شود که دوره کلاسیک صنعتی برای آمریکا به پایان رسیده است و آن ها باید بهتر از این خود را برای دوران جدید آماده کنند، دورانی که در آن مفهوم خلق محصول به مراتب فراتر از ساخت آن است.