آقای رئیس جمهور، یارانه افراد متوسط به بالای جامعه را صرف کاهش آلودگی هوا و محیط زیست کنید.
نخبگان، تحصیلکرده ها، پیشتازان و دلسوزان کشور، طرحی را پیشنهاد کنند تا با مشارکت سازمان محیط زیست به نمایندگی از دولت و مردم، یارانه نقدی، کمک افراد اهل خیر و وقف، بخشی از عوارض ومالیات و... صرف طرح های کاهش آلودگی هوا شود....
خبراقتصادی - محسن شمشیری: دموکراسی، تنها مراجعه به آرای عمومی برای انتخابات ریاست جمهوری و مجلس و ارکان حکومت و دولت نیست، بلکه مشارکت مردم در مسائل عمومی و اساسی و اولویت دار، نیز بسیار با اهمیت است. و اگر در امور بسیار مهم مانند شهرسازی، محیط زیست، آلودگی هوا، یارانه نقدی و ... نیازمند مشارکت مردم باشد مردم باید حمایت کنند تا مشکلات حل شود.
دولت به نمایندگی از سوی مردم تنها نباید به سبد کالا و یارانه نقدی و مسکن مهر و... توجه کند بلکه وظیفه اصلی دولت، ایجاد زیرساخت و فضای کسب وکار و سیاست گذاری است تا برخی مسائل مانند محیط زیست و کاهش آلودگی هوا و استاندارد سازی سوخت و خودرو و... به طور خودکار انجام شود و چنین شرایط و مشکلاتی مانند 100 روز ناسالم و هوای آلوده در کشور را شاهد نباشیم.
لذا مشارکت مردم در ساختن کشور و رفع مشکلات بسیار مهمتر از انتخابات است و دموکراسی تنها به رای دادن و همه کارها را به عهده دولت گذاشتن و انتظار از دولت برای پخش پول و تامین سبد کالا و گوجه فرنگی و... خلاصه نمی شود. اگر دولت و مردم اشتباهات را رفع کنند و مسیر روشنی را انتخاب کنند و ارکان حکومت و نهادهای مردمی و مدنی باهم مشارکت فعال داشته باشند به معنای تحقق دموکراسی است.
از این رو، راهکارهای داوطلبانه و ایجاد سیستم مشارکت مدنی و مالیات دهندگان و یارانه بگیران نیز بخشی از دموکراسی است تا مردم نیز به سهم خود در کنار دولت در کاهش مشکلات خود فعال باشند.
در کشوری مانند ایران که از ذخایر عظیم انرژی، نفت وگاز برخوردار است مردم و دولت باید در مورد نحوه استفاده از این منابع تصمیم درست بگیرند و نخبگان باید مردم را راهنمایی کنند که مثلا آیا منابع فروش حامل های انرژی را باید در حساب مردم واریز کرد تا دولت تحت فشار قرار گیرد یارانه نقدی را تامین کند و این پول عامل تورم و سوء مدیریت بسیار شود؟
یا این که این پول باید در بخش کاهش آلودگی هوا، بهبود محیط زیست، حمل و نقل عمومی، ریلی، قطار، افزایش تولید گاز، نصب کاتالیست روی اگزوز خودروها،بهبود بنزین، بیمارستان و... باید صرف شود؟
درشهری مانند تهران که در طول سال 92 بیش از 100 روز را آلوده و ناسالم زندگی کرده است آیا مردم و دولت باید دغدغه یارانه نقدی و سبد کالاداشته باشند یا این که این پول باید ابتدا صرف تنفس بچه ها و پدر بزرگ و مادر بزرگ ها شود و بعد صرف مخارج جاری شود؟
آیا 40 هزار تومان برای افراد متوسط به بالای جامعه دردی را دوا می کند و گوشه ای از نیازها را درمان می کند؟
و از طرف مقابل آیا بهتر نیست که یارانه 40 میلیون ایرانی متوسط به بالای جامعه که در طول سال معادل 20 هزار میلیارد تومان می شود را صرف محیط زیست و کاهش آلودگی هوا کنیم؟ آیا تنفس هوای پاک و شهری منظم داشتن اهمیت دارد یا خرج ماهانه 40 هزار تومان که اصلا معلوم نیست کجا هزینه شد و تمام شد!؟
کشوری که از اقیانوس گاز و ذخایرعظیم انرژی برخوردار است نباید با کمبود گاز مواجه باشد و زمستان با کمبود سوخت گاز برای کارخانه ها و جایگاه سی ان جی مواجه شود. لذا باافزایش تولید گاز بخش عمده ای از این مشکلات الودگی و تامین سوخت حل می شود و این پول بهتر است صرف امر مهمتری مانند افزایش تولید گاز شود تا هم عقب ماندگی از کشور قطر جبران شود و هم نیاز کشور به سوخت پاک تامین شود.
براین اساس، دولت به نمایندگی از سوی مردم به جای دغدغه تامین یارانه نقدی با هزار زحمت وکمبود پول در این شرایط، به جای تامین سبد کالا و گوجه فرنگی و پرتقال شب عید و... باید به تصمیم سازی و تدبیر درست توجه داشته باشد و دولت روحانی این نکات مهم را در برنامه خود مطرح کرده و در این شرایط نیازمند حمایت مردم و نخبگان و طبقه متوسط به بالای جامعه است و لذا انتظار می رود که نخبگان و پیشتازان جامعه پیشقدم شوند و طرحی برای صرف یارانه نقدی و مالیات و عوارض جهت کاهش آلودگی هوا بدهند.
دکتر روحانی رئیس جمهور، در برنامه گزارش به مردم که روز چهارشنبه 16 بهمن 92، از سیما پخش شد، نکات قابل توجهی را در مورد ضرورت اصلاح هدفمندی یارانه ها، عرضه سبد کالا به مردم، کمبود منابع مالی برای تامین یارانه نقدی، رفع مشکل زیست محیطی و آلودگی هوا، کمبود گاز در فصل زمستان و قطع گاز کارخانه ها، جایگاه های سی ان جی و... مطرح کرد
ضمن آن که به ندرت شاهد عذرخواهی یک مسوول از مردم به خاطر نواقص توزیع سبد کالا هستیم و باید به این خاطر از آقای روحانی قدردانی کنیم که از مردم عذرخواستند واین اخلاق مدیریتی خوب را ترویج دادند، اما در عین حال باید یادآور شویم که هزینه های مالی زیادی در کشور صرف این امور می شود و هزاران میلیارد تومان صرف یارانه نقدی و سبد کالا و حمایت های دیگر دولت از بازنشستگان، افراد تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد و... برای کاهش فقر در کشور می شود. اما متاسفانه ما بیشتر به نواقص و اشکالات این طرح ها توجه داریم در حالی که باید از این اقدامات جهت حمایت از گروه های آسیب پذیر تشکر کنیم و افراد متوسط به بالای جامعه نیز سهم خود را در کاهش این اشکالات ایفا کنند.
به عبارت دیگر، اگر ما نسبت به عرضه سبد کالا انتقاد داریم باید از خود انتقاد کنیم که چرا با وجود درآمد بالای 500 هزار تومان به دنبال سبد کالا هستیم و یا چند میلیون تومان درآمد ماهانه، یارانه نقدی را هر ماه دریافت می کنیم؟!
اگر به اشکالات سیستم توزیع در جامعه و برنامه اجرایی دولت ایراد می گیریم و اگر در کشور سیستم درست اطلاعات اقتصادی از سطح درآمد مردم نداریم و میزان درآمد و مالیات ما مشخص نیست، باید توجه داشته باشیم که ما نیز مقصر هستیم و در ایجاد این سیستم اقتصادی مناسب باید مشارکت کنیم.
آقای رئیس جمهور، با اشاره به کمبود منابع مالی در کشور و دولت، و هزینه های سنگین یارانه نقدی که دولت قبلی روی دست این دولت گذاشته، از مردم و خانواده هایی که توان مالی کافی دارند و نیازمند یارانه نقدی نیستند، خواست که داوطلبانه از دریافت یارانه نقدی انصراف دهند و اجازه دهند که دولت در تامین منابع یارانه نقدی که فشار زیادی را به دولت و دستگاه های اجرایی وارد می کند، با مشکل کمتری همراه شود و بتواند طرح هایی مانند سبد کالا را به افراد واقعا نیازمند جامعه ادامه دهد.
براین اساس، شایسته است که مانند هر حرکت و تحول فرهنگی دیگری، که نخبگان جامعه، پیشتاز و پرچمدار آن هستند، افراد تحصیلکرده و طبقه متوسط به بالای جامعه، در یک امر خیر که منافع آن به همه جامعه سرایت می کند، مشارکت کنند و یارانه نقدی خود را و سبد کالا را به صورت داوطلبانه برای یک امر مهم و اساسی یعنی محیط زیست و کاهش آلودگی هوا هدیه کنند.
اگر بخواهیم به مهمترین پدیده سیاسی و اجتماعی جامعه که همه مردم با آن مواجه هستند، اشاره کنیم موضوع آلودگی هوای تهران و شهرهای بزرگ، سیاسی ترین یا اجتماعی ترین پدیده است.
وقتی در شهری مانند تهران در سال 92 بیش از 100 روز هوای ناسالم داشته ایم، به این معنی است که کاهش آلودگی هوا و بهبود محیط زیست، دراولویت درجه یک جامعه قرار دارد.
باید از خود بپرسیم که بچه های کوچک و نوجوانان وجوانان ما چه گناهی دارند و در سال های آینده چگونه می خواهیم از آنها در برابر آلودگی هوا محافظت کنیم؟
اگر قرار است که هوای پاک و آزاد و محیط زندگی مناسب برای آنها ایجاد کنیم و وظیفه خود را در برابر جامعه و هموطنان ایفا کنیم باید از حالا کاری کنیم تا در سال های آینده، مشکل آلودگی هوا نداشته باشیم.
اگر چه مشکل تراکم فروشی، ساختمان های بلند، افزایش جمعیت و... ازعوامل بروز آلودگی هوا بوده است و باید از این نوع ساخت و ساز و تراکم و مهاجرت به شهرها و رشد جمعیت شهری پرهیز کنیم اما حداقل در شرایط کنونی می توانیم با راهکارهایی، آلودگی را کاهش دهیم.
آقای رئیس جمهور اشاره داشت که در زمستان و فصل سرد، به جای این که کارخانه ها گاز مصرف کنند به دلیل کمبود گاز، باید از سوخت های دیگر استفاده کنند، جایگاه های سی ان جی بدون گاز می مانند و مصرف بنزین با استاندارد پایین بیشتر می شود.
مصرف منازل و ادارات و شرکت ها نیز بالا می رود و در نتیجه از یک سو سوخت نامناسب داریم و از سوی دیگر مصرف سوخت بیشتر می شود.
حمل و نقل عمومی مناسب نیست، استفاده از برق در حمل و نقل عمومی و خودروها و خانه ها متداول نیست و هنوز اجاق های خوراک پزی گاز سوز و نفتی هستند و برقی نشده اند.
رئیس جمهور اشاره کرد که با وجود آن که بزرگترین منابع گاز جهان را داریم اما تولید گاز کافی نیست و کمبود داریم و این کار نیازمند سرمایه گذاری است تا در آینده کمبود ها جبران شود.
در نتیجه از یک سو باید تولید گاز ایران از بزرگترین منبع گازی جهان را افزایش دهیم و استاندارد گاز و بنزین را ارتقا دهیم تا وسایل مصرف کننده ازاجاق خوراک پزی خانه ها تا خودروها تولید آلاینده کمتری داشته باشند.
کارخانه ها گاز سوز و برقی شوند. خوراک پزها و بخاری ها برقی شوند. تمام بخاری ها و شوفاژخانه ها تعمیر شوند واستاندارد باشند و حتی دودکش ها نیز استاندارد شوند تا مصرف و آلودگی را کاهش دهند.
استاندارد خودرو و سوخت آن و نصب کاتالیست روی اگزوز ها نیز باید به شدت نظارت شود.
طرح هایی که سازمان محیط زیست مورد توجه دارد نیز باید اجرایی شوند و....
همه این موارد به پول نیاز دارد، همه این ها در اولویت هستند و اگر می خواهیم در سال آینده آلودگی کمتری داشته باشیم باید از حالا اقدام کنیم و پول این کارها را تامین کنیم و دولت برآمده از آرای مردم را که خودمان رای داده ایم حمایت کنیم.
دموکراسی تنها انتخابات نیست که یک دولت را انتخاب کنیم و آن دولت سبد کالابدهد و پول خرج کند اما ما تنها عیب آن را ببینیم و انتظار عذرخواهی داشته باشیم.
هرچند که انتظار مردم به جاست و هر چند که رئیس جمهور کار باارزشی انجام دادو عذرخواهی کرد. اماباید پرسیدکه سهم ما چه بوده؟ ما که انتظار داریم هوا پاک باشد و فرزندانمان و پاره تن ما هوای خوب داشته باشد، خودمان انصافا چه کاری انجام داده ایم؟ آیا حداقل شوفاژ خانه، خودرو، اجاق خوراک پزی، دودکش و... را استاندارد کرده ایم و تنظیم کرده ایم و معاینه فنی انجام داده ایم؟!
در نتیجه ضمن این که باید یک طرح همگانی و با تبلیغات فراوان از رسانه ها باید داشته باشیم که وسایل مصرف کننده را استاندارد کنیم یا برقی کنیم و... باید به جای دریافت یارانه نقدی که دردی از خانوارهای متوسط به بالای جامعه دوا نمی کند، این یارانه را در راه محیط زیست هدیه کنیم و از دولت و محیط زیست بخواهیم که این پول را مستقیم در افزایش تولید گاز، در استاندارد کردن بنزین و گاز و وسایل مصرف کننده، در حمل و نقل عمومی و... خرج کنند تا سال های آینده بچه های ما و پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها، هوای بهتری داشته باشند.
در کشورهای جهان، روش هایی برای دریافت مالیات در جهت امور دارای اولویت وجود دارد و مثلا کسی که مالیات می دهد در اظهارنامه خود اعلام می کند که این مالیات در آموزش و پرورش، در محیط زیست و.... خرج شود و محل خرج و حمایت خود را اعلام می کند و با این کار ، سهم خود را از جریان عمومی بهبود جامعه ثابت می کند و با افتخار مالیات می دهد و از تغییراتی که ایجاد می شود نیز انرژی می گیرد.
لذا شایسته است که استادان دانشگاه، رسانه ها، روزنامه نگاران، و نخبگان و پیشتازان جامعه، بدون سیاسی کردن موضوع و تنها در یک دعوت عمومی، یارانه خود را در حسابی به امر مهم بهبود محیط زیست اختصاص دهند و سازمان محیط زیست به نمایندگی از این جمعیت داوطلب، بر نحوه خرج این مبلغ چه محدود و چه انبوه نظارت کند و به مردم گزارش کند تا این کار خیر و وقف سهم مردم از فروش حامل های انرژی، صرف کاهش آلودگی هوا و بهبود محیط زیست شود.
اگر چه ممکن است که این موضوع نیز مانند سایر مسائل عمومی ما دچار حاشیه ها و خرده فرهنگ ها شود، اما هموطنان گرامی، تا کی باید هر روز هوا را آلوده ببینیم و باز به دولت نگاه کنیم که هم یارانه بدهد، هم آلودگی را کنترل کند و...
متاسفانه درکشور ما، به حدی انتظارات از دولت بالا رفته و فشار کار دولت سنگین شده که دولت به جای تصمیم سازی و مسائل عمده توسعه صنعت نفت و گاز، محیط زیست، مسکن مناسب برای کم درآمد ها، توسعه خطوط راه آهن در تمام کشور و.... سرگرم واردات گوجه فرنگی در فصل یخ بندان، تامین گاز منازل، تامین یارانه نقدی و واریز به حساب مردم، رفع مشکل توزیع سبد کالا و... شده است!
در حالی که دولت باید سرگرم تدبیر و تصمیم سازی باشد نه اموری که اساسا وظیفه بخش خصوصی است.
در گذشته بسیاری از امور مردم از طریق افراد خیر و وقف انجام می شده و تامین مایحتاج فقرا، آب انبارها، کاروانسراهای توزیع کالا و... از طریق افراد اهل خیر و وقف کمک قابل توجهی بود و دولت سرگرم راه آهن، دانشگاه، صنعت نفت، ارتش، آموزش و پرورش و... بود.
اما متاسفانه تحت تاثیر زیاد شدن درآمد نفت و دلار ارزان 1000 تومانی و بسیاری از سوء مدیریت های دیگر، وظیفه حاکمیتی و اصلی دولت را کنار گذاشته ایم و به وضعیت کنونی رسیده ایم.
لذا شایسته است که دولت با اعلام یک طرح داوطلبانه از مردم و روشنفکران و نخبگان و پیشتازان جامعه بخواهد که در این امر شرکت کنند.
در این کار، علاوه بر انجمن ها و تشکل های صنفی و مدنی، سازمان محیط زیست می تواند به عنوان نماینده دولت، یک طرح مردمی و داوطلبانه را برای حمایت از محیط زیست اعلام کند.
لازم است که روش خرج کردن این پول و اولویت های اصلی و روش نظارت بر صرف این پول ها و .... به صورت شفاف و در حسابی که به صورت آن لاین قابل مشاهده است در اختیار مردم باشد.
اگر چه یارانه نقدی از حساب دولت به این حساب دولتی واریز می شود تا صرف کاهش آلودگی هوا شود اما در عین حال امکان هدایت بخشی از عوارض و مالیات ها نیز به این حساب وجود دارد.
به عنوان مثال، سازمان امور مالیاتی می تواند بخشی از مالیات ها را برای این امر اعلام کند .
همچنین شهرداری می تواند اعلام کند که اگر مردم عوارض عقب افتاده خود را پرداخت نمایند صرف کاهش آلودگی هوا می شود یا اگر از این تاریخ تا یکی دو ماه دیگر، عوارض پرداخت شود صرف حمل و نقل عمومی و کاهش آلودگی هوا می شود.
قطعا بدون مشارکت مردم و رفع نقص ها و اشکالاتی که شهرهای مارا به این وضع کشانده است نمی توان آلودگی هوا را کنترل کرد. اگر می خواهیم شهری برای زندگی داشته باشیم و شهری مانند تهران به محل زندگی تبدیل شود و خانه ها و کسب وکار چند هزار میلیارد تومانی آن قابل استفاده باشد و زندگی مطلوبیت داشته باشد باید چند درصد از درآمد خود را به هر شکلی از یارانه تا مالیات و عوارض، صرف بهبود محیط زیست شود.
اگر فرض کنیم که 12 میلیون جمعیت در تهران به صورت ثابت و سیار داریم به معنای زندگی 3 میلیون خانوار است که اگر 2 میلیون واحد کسب وکار و بازار و اداره و... به آن اضافه کنیم معادل 5 میلیون واحد مسکونی و تجاری اداری است که اگر ارزش ملک را به طور متوسط حداقل 300 میلیون تومان فرض کنیم حداقل ارزشی معادل 1500 هزارمیلیارد تومان تنها ارزش املاک است و اگرارزش خیابان و پارک ومکان های عمومی و... را به آن اضافه کنیم حداقل باید با یک شهر 5 هزار تریلیون تومانی از نظر ارزش فیزیکی مواجه هستیم که ارزش های تخصصی و نیروی انسانی و ثروت و کارخانه ... نیزچند برابر این میزان است و حداقل ارزش جاری چنین شهری 14 هزار تریلیون تومان است یعنی 14 جلوش 15 صفر.
براین اساس، پرسش اساسی این است که برای این شهر چقدر صرف محیط زیست و کاهش آلودگی هوا و بهبود محیط زندگی می کنیم؟
به یاد داشته باشیم که دردهه 1340 و 1350، تعداد خودروها محدود بوده، ساختمان ها دارای حیات و درخت و حوض آب و باغچه بودند. خیابان ها وکوچه ها دارای پیاده رو و محل پارک خودرو بودند و مردم پیاده روی می کردند و با دوچرخه رفت و آمد می کردند.
اما امروز به محض خروج از آپارتمان با آدم ها، خودرو، پیاده روی باریک و... مواجهیم، اگر مراقب نباشیم تصادف می کنیم حتی در کوچه ها نیز خودروها با سرعت عبور می کنند. افراد کمی در حال پیاده روی هستند و افرادی که در خودروها نشسته اند با تعجب کسانی که پیاده روی می کنند را نگاه می کنند و شلوغی و ترافیک و... لذت راه رفتن را کم کرده است.
ما به خیال خود برای ثروتمند شدن و داشتن آپارتمان و امکانات بیشتر، از نهادها و مکان ها و محل های عمومی غافل شدیم.
در گذشته اگر کم درآمد بودیم و خانه و ساختمان کم ارزش داشتیم در عوض از امکانات عمومی مانندهوای پاک، حیات و باغچه و درخت و کوچه و خیابان ومیدان و چهار راه برخوردار بودیم اما امروز حتی میدان ها و چهار راه ها را تخریب کرده ایم و پل های هوایی و زیرگذر ساخته ایم .
یعنی از فضای عمومی و متعلق به همه کم کرده ایم و به فضای آپارتمان سازی اضافه کرده ایم و همه پنجره ها را که روزگاری هوا و نور به خانه ها وارد میکردند، با پرده های ضخیم پوشیده ایم.
چنین شرایطی قطعا قابل تداوم نیست و راه حل آن این است که قدری از درآمد و پول خود را صرف حفظ محیط زیست و کاهش آلودگی هوا کنیم و با توهم پولدار شدن و صرف پول تراکم فروشی ساختمان برای کارهای عمرانی، درخت و آسمان و کوچه و حیات را از بین نبریم.
امید است که سازمان محیط زیست، نهادهای مدنی، دانشگاه ها، رسانه ها و... این طرح را پیشنهاد کنند و پول یارانه نقدی و سبدکالا، عوارض و مالیات و کمک افراد خیر صرف درختکاری، افزایش تولیدگاز در کشور، استاندارد کردن تولید گاز و بنزین، خودروها، معاینه فنی، کاتالیست اگزوز خودروها، کاهش تردد خودروهای تک سرنشین، افزایش اتوبوس و مترو و وسایل برقی، تامین سوخت گاز کارخانه ها در زمستان، انتقال ادارات و کارخانه ها از تهران و طرح های کاهش ترافیک و تراکم ساختمان و جمعیت در شهرهای بزرگ، توسعه قطارهای پرسرعت برقی برای انتقال جمعیت به شهرهای کم جمعیت و.... شود. تا بچه ها و بزرگترها و خودمان نفس بکشیم و درختان و گل ها را نوازش کنیم و پیاده قدم بزنیم و صدای همشهری خود را بشنویم و.....
به امید یاری هموطنان