اقتصاد گردان - مینا هرمزی
درگیری در خاورمیانه زیاد شده اما سکوت انتخاب مناسب کشورها نیست و همه بازارهای جهان به نوعی تحت تاثیر تحولات منطقه قرار گرفته است. برخی از تصمیمات قابل توجیه نیست و اثرات فاجعه بار آن سالها آرزو، اقتصاد و معیشت مردم هر سرزمین را زیرورو می کند. اخبار جنگ در منفی شدن بازارها تاثیر زیادی داشته است. در شرایط ابهام و انتظار، بررسیها از جاماندگی عجیب بازار سهام در تقابل با بازارهای رقیب حکایت میکند. بازار سهام نه تنها در این چند هفته عملکرد قابل قبولی به نمایش نگذاشت بلکه حتی با بازدهی منفی، مجددا کام سهامداران را به تلخی کشاند. نابسامانی سیاسی در منطقه، وضعیتی را سبب شد که بخش عمدهای از پولهای سرمایهگذاران با سرعت بیشتری به سمت بازارهای طلا، سکه و دلار حرکت کردند. حفظ سرمایه در شرایط بحرانی اصلا کار ساده ای به حساب نمی آید. اکنون بازارها از جمله بازار سرمایه با ریسکهای سیستماتیک عوامل اجتنابناپذیری مانند جنگ و دیگر رخدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روبرو شده اند که این عوامل توسط سرمایهگذار قابل کنترل نیست و سرمایه گذار شاید تنها با تقسیم دارایی خود بین چند بازار مختلف بتواند تا حد کمی این ریسک ها را کنترل کند. غیرقابل کنترل بودن وضعیت خاورمیانه همه تحلیلها را ناکام گذاشته و سرمایه گذاران را وارد مرحله جدیدی از ابهام و تردید کرده است. حال سوال این است که در این شرایط آیا می توان انتظار ورود پول جدید به بازار سهام را داشت؟ سوالی که کارشناسان به آن پاسخ می دهند.
حامد فقرایی، کارشناس بازار سرمایه: سرمایه گذار به دنبال پیش بینی پذیری بازار است
حامد فقرایی، کارشناس بازار سرمایه گفت: سرمایه گذار برای وارد کردن سرمایه به بازار در مرحله اول به دنبال پیش بینی پذیری بازار است. اما الان با وجود عدم اطمینان به آینده و مشخص نبودن بسیاری از قوانین و مقررات، مالیات ستانی و نرخ نهاده ها، سرمایه گذار نمی تواند پیش بینی داشته باشد که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، به همین دلیل پول در این شرایط وارد بازار سرمایه نخواهد شد.
قوانینی که بر بازار سرمایه تاثیرگذار است باید از قبل شفاف سازی شود و اینگونه نباشد که دولت هر سال دست خود را باز بگذارد که مثلا نرخ خوراک پتروشیمی ها را یکساله تعیین کند و در سال بعد با توجه به کسری منابع و درآمد زایی خود نرخ را جابجا کند، این یعنی پیش بینی پذیری از بازار گرفته می شود. سرمایه وقتی وارد می شود که بتواند از آینده سودآوری آن بازار مطمئن شود. برخی از شرکتها در بازار سودآور هستند اما میزان سوددهی آنها مشخص نیست.
همچنین دولتمردان باید یکصدا باشند نه اینکه وزیر اقتصاد بگوید فاصله قیمت بین دلار نیما و بازار آزاد کم شود از طرف دیگر رئیس بانک مرکزی بگوید قیمت دلار نیما نباید از یک قیمتی بالاتر رود. در بدنه دولت هم یک صدای واحد نیست، این چند صدایی قطعا نمی گذارد پول جدید وارد بازار شود.
بعد از قوانین به موضوع اعتمادسازی بازار سرمایه می رسیم. شرایط سیاسی با ثبات در کشور وجود ندارد و عموم سرمایه گذاران می ترسند. درست است که به حق باید جواب اسرائیل را می دادیم اما حالا باید انتظار بکشیم که آیا اسرائیل جواب ما را می دهد یا نمی دهد؟ در چه ابعادی جواب می دهد؟ زمانی هست که عملیات محدود است و مشکل خاصی پیش نمی آید، اما زمانی عملیات گسترده است که کلا داستان را متفاوت می کند و طبیعی است که افراد سرمایه گذار ترجیح دهند نه سهام نه صندوق و نه اوراق نگه دارند، آنها ترجیح می دهند به سمت دارایی سرمایه ای فیزیکی مثل دلار و طلا بروند. زیرا اگر اتفاقات از حدی بزرگتر شد سرمایه گذار ترجیح می دهد دارایی اش در کف دستش باشد. زیرا در شرایط بحران سهام به درد سرمایه گذار نمی خورد. در این راستا چند نظریه وجود دارد یا اسرائیل به ایران حمله نمی کند زیرا می داند تبعات خیلی بزرگتری در انتظارش است. یا به جای حملات خیلی گسترده نیروهای لبنان و فلسطین را هدف قرار می دهد. یا به حملات کوچک بسنده می کند. بنابراین مدل پاسخگویی اسرائیل در روند آتی بازارها از جمله بازار سرمایه موثر است. در این میان شرکتهای بزرگ هم ریسک بالاتری دارند زیرا اگر قرار باشد به زیرساختها و غیره آسیب وارد شود، لطمه خواهند دید. وقتی چند سهم بزرگ در بازار آسیب ببینند قطعا در سهم های کوچک هم اثرگذار خواهد بود.
الان صف فروش در بازار نتیجه شرایط فعلی است، اما آیا دولت در شرایط نرمال کاری انجام داده که سرمایه گذار خیالش از بابت نقدشوندگی بازار راحت باشد؟ مسلما خیر. در خلاصه باید بگویم که باید تصمیمات دولت شفاف و بلندمدت حداقل 5 ساله باشد. نقدشوندگی در بازار سرمایه باید افزایش پیدا کند که این هم مرهم است و خیلی درمان نیست. در گذر زمان باید به یک ثبات سیاسی برسیم که خود به سرمایه گذار کمک خواهد کرد.
اسفندیار شاهمنصوری، مدیر عامل سبدگردان همراه:
صندوق تثبیت در شوک کوتاه مدت به بازار وارد می شود
اسفندیار شاهمنصوری، مدیر عامل سبدگردان همراه گفت: در چند ماه گذشته به استثنای چندهفته بازار سرمایه با یک ثباتی مواجه بود. انتخابات ریاست جمهوری و کابینه انجام شده بود و تا حدودی موضع گیری دولت جدید در خصوص بازار سرمایه و نسخه های اقتصادی که قرار بود تجویز شود در سخنان و گفتمان هایی که از سوی دولت مطرح می شد حکایت از حمایت و بهبود شرایط اقتصادی داشت. همه این شرایط دست به دست هم داده بود و باعث شده بود تا بازار سرمایه تقریبا یک ماه گذشته را مثبت طی کند و در بیست روز، معاملاتی رو به بالا و صعودی تقریبا حدود 8% تجربه شده بود.
در این زمان که بازار سرمایه شرایط ثبات پیدا کرده و خوشبینی تقریبی در بازار برای اتفاقاث مثبت به وجود آمده بود، متاسفانه با خبر شهادت سید حسن نصرالله شوک پیش بینی نشده ای به بازار وارد شد و در ادامه انتظار واکنش جمهوری اسلامی در ارتباط با اتفاقات اخیر که از سوی اسراییل صورت گرفته بود مجددا بازار سرمایه و دیگر بازارها را در ابهام فرو برد. در نتیجه با اتفاق وعده صادق 2 با واکنش جمهوری اسلامی به اسراییل مواجه شدیم که انتظار این واکنش هم وجود داشت. حالا با انتظار و ابهام که چه اتفاقاتی قرار است در آینده رخ دهد بازار سرمایه هفته های منفی را پشت سر گذاشت.
اما در این شرایط آیا می توان انتظار داشت که بازار با جریان ورود نقد و پول تازه نفس، بتواند جان تازه ای بگیرد یا خیر، نیاز به موشکافی و بررسی واقعیت حاکم بر فضای اقتصادی به خصوص بازار سرمایه دارد. آنچه ما در بازار سرمایه با آن مواجه هستیم حالت انتظار از آینده است. انتظارات آینده اگر مبتنی بر ریسک و ابهام باشد قطعا ورود پول ضعیف خواهد بود و اگر مبتنی بر خوشبینی و آینده رو به رشد باشد و یا ثبات اقتصادی به وجود آید، موجب ورود پول نقد به بازار سرمایه می شود. اما در کنار همه این موارد ما با یک ریسک پیش بینی نشده مواجه هستیم و آن هم ریسک جنگ و یا درگیریهای منطقه ای است و این اتفاق می تواند باعث شود تا نتوان پیش بینی درست و خوشبینی نسبت به آینده داشته باشیم.
وقتی ریسک جنگ در منطقه و کشور عزیزمان وجود داشته باشد، شاهد آن هستیم که هر سرمایه گذاری پول خود را در شرایط ریسکی تبدیل به نقد می کند و یا سراغ سرمایه گذاریهای بدون ریسک و یا امن می رود. این واکنشی که در بازار اتفاق می افتد یک واکنش طبیعی در ارتباط با ابهامات آینده است.
در این شرایط انتظار از تصمیم سازان بازار سرمایه این است که صندوق تثبیت و یا صندوق حمایت در حمایت از بازار بتوانند در این شرایط ورود نقدی داشته باشند و یا به دستور سازمان بورس، صندوقهای بازارگردانی به تعهدات خود عمل کنند و بتوانند سهم های در صف فروش را به اندازه تعهدات خود جمع کنند. اما باید گفت که این نسخه یا انتظاری که باید از صندوق تثبیت وجود داشته باشد در این شرایط اقتصادی انتظار درستی نیست، زیرا صندوق تثبیت زمانی ورود می کند که شوک کوتاه مدت به بازار وارد شود و با حمایت یک یا دو روزه بازار قدرت برگشت پیدا کند. اما شرایط کنونی بازار، ابهام بلندمدت است و تا شرایط با ثبات حاکم نشود بازار نمی تواند انتظار ورود پول جدید را داشته باشد. در شرایط حال آنچه که می تواند فضای بازار سرمایه را به سمت رونق و صعود برگرداند شرایط ثبات و ایجاد امنیت سرمایه گذاری برای کلیت اقتصاد است که در حال حاضر این انتظار در دسترس نیست.
مرتضی افقه، اقتصاددان: ورود پول جدید به بازار با بهبود مدیریت دولت صورت می گیرد
مرتضی افقه، اقتصاددان گفت: در شرایط عادی باید تولید در رونق و سودآور باشد تا سرمایه گذاران اعم از صاحبان سرمایه یا پس اندازهای کوچک رغبت کنند در گزینه با بازارهای رقیب پول خود را یا مستقیم و یا از طریق بورس وارد تولید کنند. برای اینکه تولید رونق داشته باشد متغیرهای زیادی وجود دارد، وهله اول ثبات است، یعنی تولیدکننده و سرمایه گذاران در تولید باید نسبت به حال و آینده تولید و نسبت به سود تولید در 5 سال آینده امید داشته باشند که مشکلی پیش نمی آید ضمن اینکه سودآور باشدد. ثبات هم می تواند هم داخلی هم خارجی باشد.
جدای جنگی که الان حادث شده حتی اگر بحث جنگ هم نبود بی ثباتی های متعددی در داخل وجود دارد که برای تولید و بورس دافعه ایجاد کرده است. به این دلیل است که در شرایط عادی هم بورس همیشه نوسانی است و مواقعی هم که مثبت بوده دخالتهایی صورت گرفته وگرنه در شرایط عادی مثبت نمی شود.
در داخل اگر مشکلات منطقه و جنگ هم نباشد بی ثباتی اقتصادی و سیاسی باعث برهم خوردن بازارها می شود. هر روز یک قانون وضع می شود و بی ثباتی مدیریتی وجود دارد، حتی تغییر رئیس جمهور خود یک زلزله مدیریتی ایجاد می کند و این زلزله مدیریتی یک سال طول می کشد یعنی 6ماه قبل از انتخابات که مدیران می دانند تغییر می کنند تا 6 ماه بعد که مدیران جدید انتخاب شوند معمولا کارها متوقف یا در حداقل است به همین دلیل تولیدکننده در این فاصله بلاتکلیف است.
مجموعه این مشکلات باعث شده تولید در ایران خیلی رونق نداشته باشد بخصوص بنگاه های کوچک و متوسط. اما عمدتا شرکتهای بزرگ بوده اند که تاثیر بر شاخص داشته اند. این شرکتها هم چون تحت تاثیر متغیرهای بیرونی هستند هم تحریم و هم اخبار جنگ روی این شرکتها تاثیرگذار شده و رکود حاکم است. اگر این شرایط عوض شود باز همان شرکتهای بزرگ در بورس هستند که می توانند در جذب سرمایه ها نقش آفرینی کنند.
اما در شرایط کنونی افزایش صف فروش خارج از اختیارات سازمان بورس و حتی دولت است، زیرا التهاب و اضطراب در جامعه زیاد است. الان مثل گذشته نیست، دسترسی به اخبار زیاد است و رسانه های بیرونی تاثیرگذار هستند. دولت اکنون کم و بیش سرمایه اجتماعی خود را از دست داده، زیرا در سالهای گذشته وعده هایی داده شده که درست نبوده، در نتیجه وعده های دولت تا به مرحله اثبات نرسد جامعه اعتماد ندارد. هیچ روزنه ای دیده نمی شود که دولت بتواند در عدم خروج پول از بورس تاثیرگذار باشد تا فضای تنش و اضطراب از سر کشور برداشته شود.
جعفر جولا، مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری برق و آب صبا:
جهت بازار فعلا متاثر از اخبار بین المللی است
جعفر جولا، مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری برق و آب صبا گفت:جهت بازار فعلا متاثر از اخبار بین المللی است. عمده ریسکهایی که در حال حاضر بر بازار سرمایه اثرگذار شده، ریسکهای سیستماتیکی هستند که کنترل آن در اختیار سازمان بورس و دولت نیست. بخشی از ریسکهای سیستماتیک، مربوط به بخش های بیرونی است، مثل، تنشهایی که در منطقه است و تا این موضوعات فروکش نکند، نمی توان اطمینان و اعتماد را به بازار سرمایه و دیگر بازارها برگرداند.
به اعتقاد من خطبه های نماز جمعه رهبری بسیار خوب بود، زیرا عقلانیتی در آن بود و اصلا به مناقشات دامن نزد و تاثیر خود را بر روند دلار گذاشت. اما سمت دیگر، عملکرد رژیم اسراییل است، اکنون رسانه های بین المللی این آمادگی ذهنی را ایجاد می کنند که اسراییل به ایران حمله خواهد کرد که قطعا با حمایت آمریکا خواهد بود. این تنش الان وجود دارد و تا این موضوع مدیریت شود و عکس العمل اسراییل دیده شود و این که چه اهدافی در نظر دارند حتما نوسان در بازارها ادامه دار است. در نتیجه فعال بازار سرمایه منتظر خواهد ماند تا تنشها کم شود. اکنون حتی به حقوقی های بازار هم نمی توان گفت حمایتهای سنگین از بازار سرمایه داشته باشند. بنابراین اگر ریسکهای سیستماتیک بیرونی مدنظر بازارها است قطعا باید فروکش کند تا سرمایه گذاران قدرت تحلیل پیدا کنند.
از طرف دیگر، ریسکهای داخلی مثل نرخ خوراک و نرخ بهره مالکانه هم در اختیار سرمایه گذار نیست که نهاد ناظر و متولی بازار باید با ارکان تصمیم گیر صحبت کند مثلا با سازمان برنامه و بودجه در خصوص بهره مالکانه که درآمد دولتها را به همراه دارد به نتیجه نهایی رسیده شود نه اینکه موضوع نصفه راه رها شود. زیرا هر تصمیم دولت در بازار تاثیرگذار است که باید بسیار با احتیاط اتخاذ شود. درست است در ریسکهای بین المللی دست ما کوتاه است، اما قطعا در داخل می توان ریسکها را مدیریت کرد.
در این شرایط قطعا اخبار خوب در بازار موثر است هرچند اندک. اما در تحلیلهای بنیادی جهت بازار، مقدم بر هر عامل دیگر است. وقتی جهت بازار رو به نزول است اثر هر عامل دیگر مثل خبر خوب بسیار کوتاه خواهد بود ولی تعیین کننده جهت بازار به معنای واقعی نیست؛ کما اینکه به گفته رئیس سازمان دو صندوق تثبیت و توسعه ای هم پای کار هستند و خط اعتباری کارگزاریها تقویت شده و حتی از منابع بخش پولی قرار است به بازار سرمایه تزریق شود، ولی جهت بازار مهم است که عمدتا متاثر از اخبار سیاسی است.
میثم هاشم خانی، کارشناس بازار سرمایه:
مهمترین ریسک بازار تغییر مکرر دامنه نوسان است
میثم هاشم خانی، کارشناس بازار سرمایه گفت: مهمترین ریسک بازار تغییر مکرر دامنه نوسان است. در شرایط فعلی که ریسکها و تنشهای شدیدی را در فضای بین المللی تجربه می کنیم و این ریسکها در یک سال اخیر خیلی شدیدتر هم شده شانس بازارها از جمله بازار سرمایه برای جذب پول جدید هم کم شده است. اما سوال این است که در این شرایط آیا شانسی وجود دارد که پول جدید وارد بازار سرمایه کشور شود یا خیر. احتمالا جواب اولیه سرمایه گذاران منفی است. همواره در همه جای دنیا سرمایه گذارها از ریسک و تنش فراری هستند. موفقترین کشورها در جذب سرمایه گذار کشورهایی هستند که تنش و ریسکهای بین المللی را به حداقل ممکن رسانده اند.
اما اگر این مسئله دقیق تر بررسی شود در این شرایط هم به نظر من به مقدار محدودی این امکان وجود دارد. کافی است توجه شود به این یکسال اخیر که تنشهای بین ایران و اسراییل خیلی زیاد شد و اسراییل هم درگیر تنشهای زیادی در خاک خود بوده، اما شاخص بورس در اسراییل در این یکسال هیچ افتی نداشته است.
این مسئله هم حائز اهمیت است که منظور از جذب سرمایه جدید به بازار سرمایه ایران، اساسا جذب سرمایه گذاران خصوصی است. جذب سرمایه جدید از محل منابع دولتی و حاکمیتی تقریبا نشدنی است. بودجه دولت حتی برای مسائل بسیار زیربنایی مثل توسعه نیروگاه ها در کشور یا مثل پرداخت مطالبات میلیونها بازنشسته در کشور کسریهای بسیار شدیدی دارد، در نتیجه حتی اگر از طرف مقامات دولتی و حاکمیتی این وعده داده شود که پول از بودجه عمومی کشور به بازار سهام تزریق می شود قطعا این وعده امکان پذیر نخواهد بود. اما بخش خصوصی چطور ممکن است پول جدید به بازار سرمایه بیاورد؟
اولین عامل این است که از ریسکهای سیستماتیکی که به طور مکرر خود سازمان بورس در بازار سرمایه ایجاد می کند، جلوگیری شود. مهمترین ریسکها تغییر مکرر دامنه نوسان قیمت سهام است. وقتی به طور غیرمنتظره دامنه نوسان سهام تغییر می کند این سیگنال به سرمایه گذاران داده می شود که هر لحظه ممکن است بازار چنان قفل شود که با زیان سنگین هم نتوانند پول خود را نقد کنند. در کوتاه مدت ممکن است فکر شود که به نغع بازار سرمایه است اما سرمایه گذارن بزرگ ریسک سرمایه گذاری را زیاد می بینند و از ورود به بازار سرمایه می ترسند و بازار رمزارزها را ترجیح می دهند.
دومین عامل که خارج از دامنه اختیار مدیران سازمان است، قیمت گذاریهای دستوری است. در بازار سهام کشور بیش از 100 شرکت وجود دارند که سود دلاریشان در سال 1402 نسبت به سال 1401 لااقل 30% کمتر شد. بخش زیاد آن به دلیل قیمتگذاری دستوری بود. وقتی بنگاه ها با بحران دلار، قطعی برق و گاز دست و پنجه نرم می کنند با قواعدی که هر روز دولت دستور می دهد باعث شده که سوددهی این شرکتها کمتر شود. در کل باید بگویم که در این شرایط موارد گفته شده، تاثیر قابل ملاحظه ای در بازار ایجاد نمی کنند فقط کمی باعث بهبود می شوند که قطعا برای رشد باید شرایط بین اللمللی بهبود یابد.
جواد عشقی نژاد، کارشناس بازار سرمایه:
ثبات اقتصادی باعث ورود پول جدید به بازار سرمایه می شود
جواد عشقی نژاد، کارشناس بازار سرمایه گفت: ثبات اقتصادی باعث ورود پول جدید به بازار سرمایه می شود
در شرایط کنونی، ورود نقدینگی به بازار سرمایه تحت تأثیر ریسک های ژئوپولیتیک قرار دارد. وقتی این ریسک ها بالا هستند، سرمایه گذاران به دلیل عدم اطمینان و احتمال نوسانات شدید، تمایل کمتری به ورود به بازار سرمایه دارند. اما با گذشت زمان و کاهش این ریسک ها، به ویژه اگر بازار سرمایه از نظر ارزشی جذاب باشد، اعتماد به تدریج باز میگردد و سرمایه گذاران دوباره به این بازار روی میآورند.
علاوه بر این، سیاست های پولی نیز نقش بسیار مهمی در این زمینه ایفا میکنند. به عنوان مثال، کاهش تدریجی نرخ بهره میتواند به ایجاد شرایط مطلوب تری برای سرمایه گذاری در بورس منجر شود و انگیزه بیشتری برای ورود پول جدید به بازار سرمایه فراهم کند. طبیعی است مادامی که نرخ بهره در سطوح جذابی باشد سرمایه گذاران تمایلی به حضور در بازار های پر ریسک تر نداشته باشند اما در صورت کاهش ریسک و کم شدن جذابیت نرخ بهره، بخش عمده ای از منابع به سمت بازار سرمایه سرازیر شود. همچنین، حمایت های دولت از صنایع و بازار بورس میتواند به جلب اعتماد سرمایه گذاران کمک کند. اقداماتی مانند کاهش مالیاتها، ارائه تسهیلات مالی و تقویت زیرساخت های اقتصادی میتوانند زمینه را برای ورود نقدینگی جدید به بازار سرمایه فراهم کنند.
یکی از ابزار های مهم برای ورود پول جدید به بازار سرمایه، تغییر در قوانین و مقررات مربوط به ابزارهای مالی است. به عنوان مثال، با تغییر حد نصاب های صندوق ها میتوان نقدینگی بیشتری به بازار سرمایه تزریق کرد. با این حال، در استفاده از این ابزارها باید احتیاط لازم صورت گیرد، زیرا این اقدامات ممکن است به ضرر طیف وسیعی از سرمایه گذاران بازار سرمایه منجر شود. برای جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی، ضروری است که قوانین و مقررات به گونهای تنظیم شوند که ضمن تسهیل ورود نقدینگی، از سرمایه گذاران محافظت کنند و ریسک های غیرقابل پیشبینی را کاهش دهند.
تسریع فرآیند عرضه اولیه شرکت های جدید نیز یکی دیگر از راهکار های مؤثر برای جذب نقدینگی به بازار سرمایه است. با تسهیل این فرآیند، میتوان فرصت های جدید سرمایه گذاری را برای سرمایه گذاران فراهم کرد و از این طریق، به بازار جذابیت بیشتری بخشید. عرضه اولیه میتواند به عنوان یک محرک برای ورود سرمایه جدید به بازار عمل کند و با افزایش تعداد شرکت های حاضر در بورس، تنوع و رقابت در بازار سرمایه را افزایش دهد. این موضوع به نوبه خود میتواند منجر به افزایش اعتماد سرمایه گذاران و جذب پول جدید به بازار سرمایه شود.
در نهایت، توجه به عوامل مختلف اقتصادی و اجتماعی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. عواملی مانند نرخ تورم، نرخ بیکاری و وضعیت کلی اقتصادی کشور میتوانند تأثیر قابل توجهی بر تصمیمگیری سرمایه گذاران داشته باشند. بنابراین، برای ایجاد یک محیط مطلوب برای ورود نقدینگی به بازار سرمایه، لازم است که به این موارد نیز توجه ویژهای شود. با ایجاد ثبات اقتصادی و فراهم کردن زمینه های مناسب برای سرمایه گذاری، میتوان به تدریج شاهد ورود پول جدید به بازار سرمایه بود.