:
كمينه:۱۴.۸۴°
بیشینه:۱۶.۷۹°
به‌روز شده در: ۳۰ آبان ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۵
اظهارات تکان‌ دهنده کارشناسان از بحران انرژی:

راه حل بحران، یک دکمه برای خاموش و روشن کردن برق نیست

کد خبر: ۲۲۱۲۹۹
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۷

اقتصادگردان- مینا هرمزی - وضعیت انرژی در کشور به جایی رسیده که باید در فصل گرم سال دست به دعا برای کاهش گرما و در فصل سرد سال دست به دعا برای کاهش سرما شویم. وضعیت انرژی کشور در حال حاضر بحرانی است به عبارت قابل فهمتر، بحران انرژی به شدت کشور را تهدید می‌کند و راه حل آن، زدن یک کلید و دکمه برای خاموش و روشن کردن برق نیست! تا اینگونه به نظر برسد که عرضه و تقاضا در کشور مدیریت شده و بحرانی هم وجود ندارد.
در اظهارات تکان‌ دهنده بسیاری از کارشناسان برجسته حوزه انرژی کشور آمده است که ایران تا چند سال دیگر با کمبود همزمان در تمام حامل‌های انرژی، از جمله نفت، گاز، برق و بنزین، روبرو خواهد شد. روی صحبتم با آقای وزیر نیروست، برنامه‌ریزی درستی ارائه دهید، وقتی هشدار ناترازیهای همزمان در تمام حامل‌های انرژی در کشور به صدا در آمده است. برنامه ای باشد که نشان دهد هنوز در مسیر غلط، ادامه راه نمی دهید. از آمالها، برق در نمی‌آید.
وقتی با دولتمردان مربوطه صحبت می شود از نظر آنها هیچکس مقصر نیست جز مردم، تازه مردمی را که ولی نعمت خود هم می دانند! در صورتی که کمبود برق حاصل بی برنامگی، ناتوانی و ضعف مدیریتی است. چرا وزارت نیرو به جای تدوین بسته سیاستی مناسب، صرفا از مردم توقع دارد؟ وزارت نیرو تازه با سیاستهای متناقض مردم را گرفتار هم می کند، در سیاستی از مردم می خواهد کولر گازی استفاده نکنید برق زیاد مصرف می شود، در سیاستی دیگر می گوید کولر آبی استفاده نکنید، آب نداریم! آیا نابجاست که گفته شود وزارت نیرو فقط یک سازمان‌ عریض و طویلی است که فقط اسم خود را یدک می‌کشد و هیچ کاری نکردند، نمی‌کنند و محال است که بکنند! اگر قرار باشد مردم خود مدیریت بحران کنند و برق، آب و گاز استفاده نکنند، آیا به وزارتخانه های عریض و طویل برای بلعیدن بودجه نیازی است؟ 
وضعیت حالا به جایی رسیده که نه پول داریم و نه زمان. خلاصه کلام اینکه سیستم انرژی کشور بهم ریخته است و آینده انرژی مبهم. دولت قرار نیست انشاء بنویسد باید به میز طراحی برگردد و برای مقابله با بحران انرژی طرحی نو بیاندازد.

نیروگاه های برق، یک لاستیک پنجرگیری شده اند

هاشم اورعی، رئیس انجمن انرژی بادی ایران 
دلایل اصلی ناترازی انرژی در کشور چیست؟ مسلما یک دلیل ندارد و یک شبه هم اتفاق نیفتاده است. ایران ۹۳ هزار مگاوات ظرفیت منصوبه نیروگاهی دارد و در پیک تابستان امسال که نیروگاه ها با حداکثر توان تولید کردن حدود۶۴ هزار مگاوات بار تامین شد. یعنی فاصله زیادی بین ظرفیت اسمی و توان تولیدی مشاهده می شود‌. قدیمی بودن بخش زیادی از نیروگاه ها که عمری بالای ۴۰ سال دارند یکی از این دلایل است. عملکرد نیروگاه‌ ها به دلیل گرمی هوا، بار زیاد و فرسودگی شبیه یک لاستیکی است که ۱۰۰ هزار کیلومتر با آن راه رفته‌اید. پنجر می‌شود، شما پنجری آن را می‌گیرید، اما وقتی دوباره راه می‌ روید، نمی‌توانید تضمین دهید که ۱۰۰ کیلومتر دیگر دوباره پنجر نشود! این یک واقعیت است. در پیک تقاضا که امسال به ۸۰ هزار مگاوات رسید، بیشتر از ۶۴ هزار مگاوات توان تولید نبود. طبق اعلام توانیر ۱۷ هزارو ۴۰۰  مگاوات کسری وجود داشته است و پیش بینی می شود تابستان سال آینده کسری مصرف به ۲۴ هزار مگاوات برسد. 
همین الان به بخش صنعت نامه داده‌اند که صنایع بزرگ از اول آبان روی گاز حساب نکنند! بنابراین کمبود برق فقط به تابستان ختم نمی شود و به کل سال رسیده است، زیرا ۹۰درصد تولید کل برق وابسته به گاز است. امسال هم کمبود گاز داریم. اگر تدبیر نشود و باتوجه به اینکه زیاد هم وقت نداریم تا ۴ سال دیگر ناترازی در تمام حامل‌های انرژی به صورت همزمان مشاهده خواهد شد. ناترازی برق دقیقا جریان خشک شدن دریاچه ارومیه است، مگر دریاچه ارومیه استخر بوده که یک شبه آبش را خالی کنند‌؟!
من هنوز جواب این سوال را دریافت نکردم که معاونت برنامه‌ریزی وزارت نیرو تاکنون چه می‌کرده است؟ ما در خواب غفلت فرو رفتیم. یک عده باید در محکمه مردم پاسخ بگویند. این مشکلات مثل روز روشن بود که اتفاق می افتد اگر به اینجا نمی رسید باید تعجب می کردیم. وقتی رشد تقاضا بیشتر ازرشد تولید است فقط مساله زمان است که مشخص می کند چه زمانی به ناترازی می رسیم. دولتمردان می گویند ‌مصرف باید کم شود این نشان دهنده این است که چه تفکراتی مسئولیت صنعت برق کشور را دارند. کار دولت این است که سیاست‌هایی اتخاذ کند که برای مصرف کننده کمتر استفاده کردن به صرفه باشد. از جمله قیمت گذاری. 
دولت برق را از یک کالای تجاری به ابزار سیاسی تبدیل کرده است. انتقال، توزیع و تولید با خود دولت است، ۶۵ درصد بخش خصوصی هم دروغ است و در دست خصولتیهاست. دولت می خواهد در بازار دخالت کند و تمام ضعفهای ناشی از مدیریت دولتی هم بر دوش مردم است مثل صنعت خودرو. نتیجه آن این است که ۱۵۰ هزار میلیارد تومان بدهی شرکت توانیر است. یک شرکت ورشکسته.
حالا باید چه کاری انجام داد: راه حل کوتاه مدتی پیش روی دولت نیست. اولین کاری که واجب است برای بهتر شدن وضعیت در ۵ سال دیگر انجام شود، تزریق سرمایه به صنعت برق است. سرمایه باید یا خارجی، دولتی و یا خصوصی باشد. اگر کسی در این شرایط صحبت از جذب سرمایه خارجی کند صددرصد دروغ می گوید. سرمایه گذاری در بخش برق حداقل 20 میلیارد دلار است، دولت در دادن حقوق به کارمندان و بازنشستگان خود مانده است، بنابراین سرمایه گذاری دولتی هم دروغ است. می ماند بخش خصوصی، آیا بخش خصوصی توانایی سرمایه گذاری دارد؟ بله. می آید؟ خیر.  مردم به دولت به درستی اعتماد نمی کنند. بخش خصوصی برق به دولت فروخته اما سالها دنبال گرفتن پول خود است. این یک کار درازمدت است و نیاز به ثبات اقتصادی، سیاسی و نیاز به اعتماد به دولت دارد. بانکها حاضر نیستند برای تاسیس نیروگاه وام بدهند. کشور با کمبود گاز مواجه است. بنابراین کشور باید به سمت انرژی تجدیدپذیر برود. اما الان وزارت نیرو تماما تحت تفکر سوخت فسیلی است! ما دیگر نه آب داریم نه گاز که بتوانیم برق تولید کنیم، در نتیجه باید به سرعت به سمت انرژی تجدیدپذیر برویم. دولت به جای دلالی انرژی باید حکمرانی انرژی کند. 

ناترازی برق شوخی نیست

حسین افضلی، کارشناس برق

ناترازی برق در کشور جدی است که به طور واقعی با یک چالش مواجه هستیم که شوخی ندارد. از طرفی مباحث مربوط به بهینه‌ سازی مصرف در صنایع و خانه ها نیز تاکنون به نتیجه مشخصی نرسیده و دستگاه‌ های مربوطه چندان تلاشی برای آن نکرده اند. ادامه روند عدم توجه به بهینه سازی و توسعه بستر‌های تولیدی، باعث چنین وضعیتی شده است. 
در حال حاضر حدود 19 هزار مگاوات، مصرف، بیش از تولید است که باید جبران شود، زیرا هر سال با رشد مصرف مواجه هستیم و با همین شرایط برای سال آینده حدود 25هزار مگاوات کمبود تولید وجود خواهد داشت که مدیریت این موضوع بسیار کار سختی است و باید در برخی از نقاط خاموشی داشته باشیم که خوشایند نیست. بنابراین باید به سمت احداث نیروگاه برویم، نیروگاه های بزرگ زمانبر است. اگر دولت بخواهد از بخش خصوصی استفاده کند می تواند از انرژیهای تجدیدپذیر استفاده کند.
دولت باید زمینهای بایر که به درد کشاورزی نمی خورد و در جای خنک با آفتاب زیاد است را با دادن وام به مردم برای سرمایه گذاری ترغیب کند. باید برای کاهش هزینه ها تکنولوژی وارد و یا بومی سازی کند. این کارها برای جبران این خاموشی ها باید در نظر گرفته شود زیرا حدود 3 ماه اجرایی خواهد شد تا برای سال آینده حداقل 10 هزار مگاوات پنل خورشیدی داشته باشیم. الان دولت عراق هم دقیقا در نظر دارد برای یکسال 10 هزار مگاوات با پنل خورشیدی وارد مدار کند، بنابراین کار شدنی است.
نیروگاه کوچک هم می تواند به کاهش خاموشی ها کمک کند که تا حداکثر 25 مگاوات ظرفیت دارد که دولت می تواند سریع ساماندهی کند که 5 ماهه می توانند وارد مدار شوند. قابل ذکر است که با توجه به آمارها تولید گاز هر سال کاهش دارد اگر نیروگاه وارد کار شود باید مشکل تامین گاز برطرف شود که فعلا مقدور نیست. بنابراین بهترین و راحترین کار نصب پنلهای خورشیدی است. دولت باید با تمهیداتی از مردم بخواهد بروی سقف خانه های خود از پنلهای خورشیدی استفاده کنند. تجربه این کار در بسیاری از کشورها از جمله آلمان وجود دارد.
با شرایط موجود نمی توان چشم انداز خوبی از سال آینده در بخش برق داشت، تلاشهایی صورت می گیرد اما کافی نیست. برای سال آینده 25 هزار مگاوات کمبود تولید برق وجود دارد، شاید دولت بتواند 10هزار مگاوات را با همه سیاستگذاریهایی که انجام می دهد، جبران کند تا حداقل در سال پیش رو کمبود برق کمتر نمایان شود.
در این شرایط، اجرای طرح‌ های شتابزده برای مقابله با یک بحران واقعی حتی توانایی کارکرد به عنوان یک مسکن را نخواهد داشت. باید نگاه‌های حاکمیتی به مسئله انرژی تغییر کند و بالاخره یک نهاد یا یک شخص یا یک جمع، درباره انرژی کشور وظیفه‌ای بر عهده بگیرد. الان هر نهاد نسبت به این موضوع از وظایف خود شانه خالی می‌کند و تمامی ماجرا بر گردن وزارت نیرو و وزارت نفت می‌افتد. دولت چه بخواهد چه نخواهد، باید بستر‌های لازم برای افزایش تولید و توسعه را فراهم کند که این مسئله تماما به سرمایه‌گذاری خلاصه می‌شود که با وضعیت تحریمی و مدیریتی فعلی به نظر نمی ‌رسد سرمایه‌گذاری در کشور اتفاق بیافتد.

مردم مصرف برق خود را محدود کنند

مسعود سرپاک، مشاور برق منطقه‌ای تهران 
انرژی الکتریکی، بی‌شک زیرساخت اقتصاد و اجتماع است. صنعت الکتریسته (صنعت برق)، از زمان رونمایی تاکنون فراز و نشیب‌های زیادی داشته و اکنون، هرچه انرژی الکتریکی در دسترس‌تر باشد، رشد و پیشرفت سریع‌تر کشور و رفاه و آسایش مردم را در پی خواهد داشت. 
در سال‌های اخیر، رشد مصرف انرژی الکتریکی بنا به عواملی، اندکی بیش از پیش بینی‌ها بود که به معنای کمبود و پیشی گرفتن تقاضا نسبت به عرضه است. یکی از عوامل، افزایش بیشتر تقاضای انرژی الکتریکی در ایام گرم‌تر سال است و چون عرضه انرژی الکتریکی از تقاضا باز می‌ماند به اجبار، مدیریت مصرف، تنها راه است؛ بدین معنی که برنامه‌ای زمانی به بخش‌های صنایع، کشاورزی، تجاری و خانگی داده می‌شود تا مصرف خود را محدود کنند و برای حفظ پایداری شبکه، شارش انرژی الکتریکی در بعضی مناطق، کاهش داده می‌شود. تحریم‌ها و محدودیت‌های اقتصادی و برخی اهمال‌ورزی‌ها، اجازه نداده که تولید شبکه، با نیاز مصرف کننده همگام باشد. 
از دیدگاه تئوری، اگر مصرف کننده بتواند تراز مصارف انرژی الکتریکی خود را در ساعات شبانه روز به نحوی با میزان تولید شبکه، همگام کند، کمبودی وجود نخواهد داشت و ناترازی در بین نیست! اما خواست مردم در اولویت است و آن‌ها تعیین کننده زمان مصرف هستند. 
بدین سان ناترازی پدید می‌آید و برق قطع می‌شود و مردم و اقتصاد، آسیب می‌بینند! از سوی دیگر، اغلب مردم نمی‌دانند که آسیب قطع برق، بیشتر از آن که به مردم صدمه بزند، چندین برابر به شبکه و تاسیسات الکتریکی ضرر رسانده است. 
در جهت تسریع برای کاهش ناترازی و همگامی عرضه و تقاضای انرژی الکتریکی، یک عزم ملی و توجه کافی مردم و دولت، و آمادگی و همکاری زیادی در طی سال‌های آتی باید رخ دهد. در شرایط کنونی، سریع‌ترین و شاید تنهاترین راه حل، استفاده از انرژی‌های تجدید پذیر با اولویت انرژی خورشیدی در کوتاه مدت است. برای شروع، با عزم دوگانه مردم و دولت، کاهش محدودیت‌ها در جهت نصب سیستم‌های انرژی خورشیدی در خانه‌ها مناسب خواهد بود. هم‌زمان، گسترش نیروگاه‌های خورشیدی و استقرار آن‌ها در مناطق مساعد و مبتنی بر آمایش سرزمین، ضرورت دارد. 
در میان مدت، احداث نیروگاه‌های حرارتی، و در دراز مدت، ایجاد نیروگاه‌های اتمی و برق‌آبی، راهگشاست. موضوع جدی‌تر، رواج همگانی صرفه‌جویی و بهینه‌سازی در آحاد مصرف‌کنندگان است و اگر دولت و مردم، با عزمی راسخ به میدان بیایند، قطعا خاموشی‌ها کمتر خواهد شد و از بحران بی‌برقی، عبور خواهیم کرد. 

دولت کوتاهی خود را به گردن مصرف کننده نیاندازد
حمیدرضا صالحی، رئیس فدراسیون صادرات انرژی و صنایع وابسته ایران

مشکلات برق خود را به صورت ناترازی یا کمبود نشان می دهد. از دهه 70 به بعد سرمایه گذاری در صنعت برق صورت نگرفت. در مصرف، رشد بیشتر شد اما در تولید برنامه ای متناسب با مصرف وجود نداشت. نه دولت خود در صنعت برق سرمایه گذاری کرد و نه امنیت سرمایه گذاری را برای حضور سرمایه گذاران این حوزه به وجود آورد. الان هم دولت خود مسبب وضع موجود است و هنوز راه حلی هم برای بهبود نداده است. هر ساله منتظر هستیم ناترازیها با تدبیر دولت کمتر شود تا صنایع بخصوص صنایع بورسی آسیب کمتری ببینند اما هرساله ناترازی ها بیشتر می شود. امسال کمبود برق به 18 تا 19 هزار مگاوات در کشور رسید و سالهای بعد اگر آب پشت سدها کمتر شود کمبودها بیشتر خواهد شد.
در این وضعیت دولت و وزارت نیرو باید مسئولیت را بپذیرند، گذشته تمام شده و برای آینده باید فکری شود. صنایع به شدت نگران تابستان سال آینده هستند. آیا دولت در بخش پنلهای خورشیدی که بهترین راه است، می تواند سرمایه گذاری کند؟ یا امنیت سرمایه گذاری ایجاد کرده که بخش خصوصی وارد ساخت نیروگاه به هر مدل شود؟ این سوالات اساسی است که نیاز به پاسخ دارد.
اگر دولت هنوز معتقد است که مصرف کننده بیش از حد مصرف می کند این منطق درستی نیست دولت نباید کوتاهی خود را به گردن مصرف کننده بیاندازد. از دولت آقای احمدی نژاد در صنعت برق سرمایه گذاری صورت نگرفته، دولت حتی برای مصرف هم برنامه ای نداشت. وقتی یارانه ادامه دار می شود قطعا مقداری از مصرف ممکن است غیرواقعی باشد اما بیشترین مصرف واقعی است. ایران یک کشور صنعتی است و رشد اقتصادی کشور از محل رشد صنعت است. کشور از خدمات یا کشاورزی رشد کمی گرفته است.
 دولت نباید مصرف را با مصرف اروپا مقایسه کند و مردم را مقصر جلوه دهد، در اینصورت باید جایگزین به مردم ارائه دهد، مثلا مصرف بهینه شود و یارانه ها برای زیرساختها استفاده شود و غیره. در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی سال به سال قیمت انرژی افزایش پیدا می کرد و مردم همراهی می کردند زیرا از معیشت خوبی برخوردار بودند، فرزندانشان اشتغال داشتند، ارز و تورم تک رقمی و تک نرخی بود و رشد اقتصادی را می دیدند. در چند سال اخیر بی اعتمادی بین مردم ایجاد شده که نباید مقصر مردم را دانست. با جمعیت بالای 80 میلیون، مصرف چندان بالا نیست و با اروپا با جمعیت و تکنولوژی به روز هم قابل مقایسه نیست.
با توجه به دیتای موجود وضعیت خوبی برای سال آینده متصور نیست و پیشنهاد ما به دولت این است که رویکرد گذشته تغییر کند. کمبود امسال 19 هزار مگاوات بوده و سال آینده 24هزار مگاوات طبق پیشبینی ها خواهد بود. قطعا این رشد با تغییر رویکرد و کمک گرفتن از بخش خصوصی می تواند متوقف شود. دولت و وزارت نیرو باید طمع خود را از بخش برق کم کنند و محلی برای درآمد دولت نباشد باید نسخه برای درمان معضل ارائه دهند. 
 در حال حاضر وزارت نیرو برق را به مبلغ 120 تومان از نیروگاه های خصوصی می خرد و تا 2700 تومان به مردم در بخش خانگی می فروشد و در صنعت از 1200 تا 1400 تومان به فروش می رساند. از 2500 تا 3000 تومان هم صادرات دارد به بیتکوین هم برق می فروشد. این صحیح نیست دولت برق ارزان از نیروگاه خریداری می کند و گران می فروشد و بعد مشکل کمبود برق را هم نمی تواند حل کند!

صنعت برق، مثل ایرانسل عمل کند
کریم کبیری، کارشناس صنعت برق و انرژی

چرخه اقتصادی حوزه برق و انرژی باید دست خود مردم باشد. در حال حاضر دولت خود را تولید کننده، خریدار و توزیع کننده برق قرار داده است و وزارت نیرو بزرگترین بدهکار در حوزه برق است. در حالی که دولت نباید نقشی جز نظارت کیفی در این بخش داشته باشد. بخش خصوصی باید انواع برقها را تولید کند و مردم مستقیما با تولیدکننده ها خرید و فروش انجام دهند. مدل اینکار می تواند مثل همراه اول، ایرانسل و رایتل باشد که عده ای می توانند برق دائمی یا اعتباری خریداری کنند و کنتورها هم باید هوشمند شود. مردم قیمت واقعی برق را پرداخت می کنند و تولیدکننده ها هم مستقیما پول خود را از مصرف کننده دریافت می کنند و دیگر دولت بدهکار بزرگ، وجود ندارد.
در حقیقت مشکل صنعت برق این است که سرمایه گذاران انگیزه ای برای سرمایه گذاری ندارند، زیرا خریدار محصول آنها دولت بدهکار است. این مشکل در سرمایه گذاری انرژیهای حرارتی و انرژیهای تجدیدپذیر است و هیچ سرمایه گذاری حاضر به سرمایه گذاری نیست. دولت در حوزه برق باید تصدی گری خود را کنار بگذارد و قیمت برق باید به صورت واقعی عرضه شود. در کل دنیا هم اینگونه است. برقهای تجدیدپذیر به قدری ارزان شده که دیگر تولیدکنندگان از مصرف کنندگان تقاضا دارند به صورت رایگان برق مصرف کنند.
قبل از حضور آقای محرابیان در وزارت نیرو، انرژیهای تجدیدپذیر رشد زیادی پیدا کرده بود و مورد استقبال همه بود. اگر پلنهای خورشیدی 5 کیلو وات بر هر پشت بام خانه ای قرار می گرفت هر خانه ای هم در ساعت 1کیلو وات بیشتر مصرف ندارد، بنابراین هر خانه، برق 5 خانه را می توانست تامین کند. الان تولید در کشورهای اروپایی با انرژیهای تجدیدپذیر تقریبا منفی شده است، ولی در کشور ما سخت گیری می شود. زیرا دولت باید حتما در چرخه اقتصادی برق و انرژی باشد و باید بدهکار مردم باشد، فحش خوری خوبی هم دارد و همیشه هم با ناترازی انرژی روبرو است، چرا؟!
مدیران بسیار خوبی در حوزه برق وجود دارند اگر دولت از تفکرات این افراد استفاده کند مشکلات زودتر قابل حل است. دولت با دستورالعملهای مختلف مردم را از انرژیهای تجدید پذیر دور می کند در واقع ضد ارزش تولید عمل می کند. دولت باید قانونی وضع کند که مردم آزادانه به سمت انرژی تجدیدپذیر بروند. دولت یکبار برای همیشه از صنعت برق بیرون بیاید و قیمتها هم واقعی شوند.