پرداخت یارانه سوخت به شرکتهای هواپیمایی داخلی امری غیر عادلانه به شمار می آید زیرا با توجه به اینکه شرکت های هواپیمایی بخش عمده ای از سوخت مسیر رفت و برگشت به خارج از کشور را از ایران با خود حمل می کنند و مسافران از فرودگاهای مقاصدی مانند ( دوبی به استانبول از یارانه سنگین 5 الی 10 میلیون تومانی برای سفرخود به مقصد ایران بهرمند می شوند که این امر با تخصیص سوخت 600 تومانی به پروازهای (دوبی و امثالهم ) صورت پذیرفته و اساسا مزیت نسبی در گردشگری داخلی از بین رفته است.
اقتصادگردان - در فضای موجود مسئلهای چون سوخت هواپیما مغفول مانده است. در واقع به مرور زمان مشکلی که در موارد سوبسیتدار ایجاد شد، در مورد این سوخت نیز ظاهر خواهد شد.
با توجه به گزارشهای سازمان برنامه و بودجه دولت در سالهای گذشته تنها برای سوخت هوایی یارانه پنهان پرداخت کرده که در سال ۱۳۹۸ این مبلغ به میزان ۸ هزار و ۶۶۱ میلیارد تومان یارانه است که این رقم قابل توجهی است چرا که این یارانه به شرکتهای هواپیمایی از جیب ۹۸ در صد از جمعیت ایران برای استفاده ۲ درصد از جمعیت مرفه ایران از سوبسیت متعلق به حمل و نقل هوایی عمومی پرداخت شده است.
تصور رایج در میان عموم سیاستمداران و سیاستگذاران کشور این بوده است که قطعکردن یارانه هواپیما امری غیر منطقی است و یک عقب رفت اقتصادی به شمار میآید در صورتیکه در پاسخ باید گفت که اصلا اینگونه نیست. طبیعی است که پرداخت و تخصیص سوخت یارانهای که به سوخت هواپیما پرداخت میشود میبایست جهت تسهیل در زمینههای کشاورزی، کار آفرینی و کمک به زیر ساختها و صنعت گردشگری انجام پذیرد ولی متاسفانه این امر مغفول مانده و تا به حال صورت پذیرفته است.
پرداخت یارانه سوخت به شرکتهای هواپیمایی داخلی امری غیر عادلانه به شمار میآید زیرا با توجه به اینکه شرکتهای هواپیمایی بخش عمدهای از سوخت مسیر رفت و برگشت به خارج از کشور را از ایران با خود حمل میکنند و مسافران از فرودگاهای مقاصدی مانند دوبی به استانبول از یارانه سنگین 5 الی 10 میلیون تومانی برای سفرخود به مقصد ایران بهرمند میشوند که این امر با تخصیص سوخت 600 تومانی به پروازهای دوبی و امثالهم صورت پذیرفته و اساسا مزیت نسبی در گردشگری داخلی از بین رفته و مضمحل می شود.
به نظر میرسد بهترین راهکار این است که شرکت بخش فراوردههای نفتی، هزینه سوخت را متناسب با پروازهای داخلی و خارجی با توجه به پلان پرواز و نوع هواپیما و مقصد آن هم به صورت ارزی و به نرخ fob خلیج فارس دریافت نماید تا منابع ملی کشور به هدر نرود.
از منظر عدالت اجتماعی توجیهی برای دادن یارانه به هواپیماهای پرواز خارجی وجود ندارد زیرا این امر توجیهی ندارد چون که از جیب مردم مستصعف یارانهای معادل یارانه دارو برای آن پرداخت میشود. مگر نه اینکه یارانه قرار است بنا به تعریف به بخشهای ضعیف جامعه اختصاص داده شود؟ با کدام تئوری میتوان دادن یارانه به بخشهای غنی جامعه برای انجام سفرهای شخصی را توجیه کرد. در واقع بیعدالتی در سوخت هواپیما برای پرواز های خارجی دیده میشود. بر حسب ضرورت مسئولان و سیاستگذاران دلسوز نظام مقدس جمهوری اسلامی باید نسبت به این موضوع احتمام ویژه داشته و به قطع این یارانه غیرمنطقی جهت رفاه قشر بخشی از جامعه رای قاطع دهند.
مهدی هاشمیزاده
کارشناس حوزه انرژی