اثر افزایش قیمت ها حاصل از هدفمندی یارانه ها، بر روی 4 دهک اول و کم درآمدترین افراد جامعه بطور متوسط از7 تا 8 درصد بیشتر نبوده است. اما برای افراد ثروتمند جامعه حدود 39 درصد و برای قشر متوسط حدود 12 تا 14 درصد بوده است. باید حمایت از تولید و حذف خانوارهای ثروتمند از دریافت یارانه ها در این مرحله مورد توجه باشد و منابع کشور درست تخصیص پیدا کند....
خبراقتصادی: بر اساس برخی گمانه ها وشنیده ها، در سال 91 اقتصاد ایران برای اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها آماده می شود و برخی کارشناسان، پرداخت مبلغ 28 هزار تومان یارانه نقدی به ازای هر نفر را برنامه آماده سازی مردم و اقتصاد برای اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها ارزیابی کرده اند که احتمالا با رشد قیمت بنزین شروع می شود.
برخی اقتصاد دانان در این زمینه معتقدند که مسوولان و نهادهای موثر در بازار و بخش های مختلف اقتصادی، باید قبل از اجرا و در حین اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها، به برخی مسائل ضروری توجه داشته باشند که مهمترین آنها ضرورت کنترل رشد قیمت ها، مدیریت بازار ارز، حمایت از بخش تولید وپرداخت اعتبارات مورد نیاز و یارانه بخش تولید است. در مرحله اول در رابطه با بخش تولید و صنعت کوتاهی شد. در مرحله اول، یارانه این واحدها پرداخت نشد یا کم ومحدود پرداخت شد
اگرچه هدفمندی یارانه ها، باعث اصلاح الگوی مصرف و کاهش مصرف شد و توزیع درآمد به نفع روستاییان وافراد کم درآمد بهتر شد و آثار مثبت بسیاری داشت که به تدریج برای جامعه روشن خواهد شد اما در اجرا باید منابع بهتر استفاده شود و به خصوص یکی از مهمترین کارها، حذف افراد ثروتمند و پردرآمد است که بالای 3 میلیون تومان درآمد دارند و نیازی به یارانه نقدی ندارند و این یارانه می تواند در بخش تولید و دهک های فقیر جامعه استفاده شود.
دکتر جمشيد پژويان استاد دانشگاه و رئیس شورای رقابت، در تاریخ 12 بهمن 90 در مقاله ای، به ضرورت رفع برخی مشکلات قبل ازاجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها اشاره کرده است:
حذف خانواده های ثروتمند از دریافت یارانه نقدیپژویان، اظهار داشت: بیش از یکسال از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها می گذرد به نظر می رسد پیش از اجرای مرحله دوم باید برخی مفاد این قانون را اصلاح کرد. چرا که این قانون در پاره ای موارد نتوانست به رسالت خود عمل کند. یکی ازاین عرصه ها نحوه توزیع یارانه ها میان اقشار گوناگون است که به نظرم کاملا غیرعادلانه است.
هرچند درمتن قانون آمده است که یارانه ها بطور یکسان بین همه مردم توزیع شود اما به نظر من دادن ماهیانه حدود 40 هزار تومان به خانواده ای که درآمد ماهیانه ی آن مثلا 10 میلیون تومان است، نه انصاف و نه عدالت است. به نظر من یکی از مهمترین قسمت های قانون هدفمندی یارانه ها که اشکال دارد و باید تجدید نظر شود، همین بخش است.
دولت باید با اصلاح قانون از خانواده هایی که واقعا نیاز به یارانه ندارند درخواست کند داوطلبانه از دریافت یارانه نقدی چشم پوشی کنند. بدون شک بخش بسیار کمی از مردم این کار را در مرحله اول انجام دادند اما بخش قابل توجهی از خانواده های ثروتمند هم اکنون آن را دریافت می کنند. لزوم انصراف این افراد یک واقعیت منطقی وعقلایی است، چرا که این مبالغ واقعا حق گروه های فقیر و کم درآمد جامعه است که به هر دلیل دسترسی به درآمد بیشتر را ندارند. لذا اگر در شرایط حاضر قانون هدفمندی یارانه ها مانع این کار است، آن قانون ایراد دارد و باید اصلاحش کرد .
یارانه نقدی و اعتبارات برای بخش تولیداشکال دیگری که به قانون هدفمندی یارانه ها وارد است و در فاز اول خودش را نشان داد بحث حمایت از تولید داخلی است. این یک واقعیت است که در مرحله اول در رابطه با بخش تولید و صنعت کوتاهی شد. بخش عمده این کوتاهی مثلا این نیست که چرا یارانه این واحدها پرداخت نشد یا کم ومحدود پرداخت شد بلکه اصولا رساندن یارانه به بخش تولید و صنعت به آن شکلی که وزارت صنعت، معدن و تجارت در نظر دارد اشتباه ترین روش است . دولت از طریق روش نرخ نزولی استهلاک، می تواند به صنایع کمک کند تا با تجدید سرمایه گذاری و انجام سرمایه گذاری مجدد، موفق شوند با کاهش مصرف انرژی و افزایش بهره وری هزینه تولیدشان را کاهش بدهند وخود را با قیمت های جدید وفق بدهند. این اشکالی بزرگ است که باید قبل از اجرای مرحله دوم چه از نظر قانونی وچه از نظر اجرایی و روشی باید برای آن فکری کرد.
اگراین اصلاحات صورت بگیرد، وضعیت تولید ما در فاز دوم هدفمندی یارانه ها قطعا بهبود خواهد یافت وحتی ممکن است بخشی از تولید که ناکارآمد هستند از گردونه کار خارج شوند و به جای آنها بنگاه هایی بیایند که دارای کارایی بیشتر هستند، سرمایه گذاری جدیدی با تکنولوژی بهتر انجام داده و درنتیجه می توانند در بازار جهانی رقابت کنند.
موضوع بعدی که نیاز به اصلاح دارد استفاده موثرتر از ابزار قیمتی برای هدفمندی مصرف حامل های انرژی است. در فاز اول با وجود اینکه قیمت بعضی از حامل های انرژی افزایش داشته ولی به اندازه ای نبوده است که جلو قاچاق را بگیرد و قاچاق همچنان در حال انجام شدن است. لذا در فاز دوم باید استفاده موثرتری ازابزار قیمت صورت گرفته حتی نگاه قانون دراین باره اصلاح شود.
البته باید گفت که هدفمندی یارانه ها در مرحله ی اول در زمینه اصلاح الگوی مصرف و بهبود توزیع درآمد موفقیت آمیز بود، یعنی اطلاعات و آمار حداقلی که به دست آمده نشان می دهد که هم الگوی مصرف بهبود پیدا کرده و یا شاهد کاهش آن در مصرف حامل های انرژی بودیم و هم توزیع درآمد به نفع فقرا و بخصوص به نفع روستاییان تغییر پیدا کرده است. در زمینه اثر افزایش قیمت ها بر روی 4 دهک اول جامعه نیز باید گفت این تاثیر بطور متوسط از7 تا 8 درصد بیشتر نبوده است. البته این تاثیر قیمتی برای افراد ثروتمند جامعه حدود 39 درصد و برای قشر متوسط حدود 12 تا 14 درصد بوده است.
با اینکه شرایط رفاهی در ایران چیزی نیست که باید باشد و ما ایرانیان بدون شک مستحق زندگی بهتر و بهتر هستیم اما شرایط موجود به وجود اشکال در سیاستگذاری ها و مدیریت های اقتصادی که در طول دهه های گذشته توسط دولت های مختلف انجام شده، برمی گردد و لذا منصفانه نیست همه ی تقصیرها را برگردن هدفمند کردن یارانه ها بیندازیم. چرا که هدفمندکردن یارانه ها بیشتر به نفع مردم بوده تا به ضرر آن ها، بخصوص در روستاها. این درحالی است که شهرنشینان در طول 40 تا 50 سال گذشته افزایش هزینه های دائمی را همیشه تجربه کردند وافزایش هزینه های فعلی نیز تا حد زیادی ربطی به اجرای هدفمندی یارانه ها ندارد.
منبع:
سایت اقتصاد ایرانی