تعجب من این است که چرا افزایش 2.5 برابری قیمت ارز یا افزایش 40درصدی نرخ تورم دیده نمیشود که ریشههای این بحران هستند اما الان 100 درصد افزایش قیمت خودرو دیده میشود. شگفتانگیز است که یک عده کارشناس و دستاندرکار باشند و بگویند مثلاً بوی توطئه از این قضیه (گرانی خودرو) به مشام میرسد..
تجارت فردا: این روزها اگر سری به بازار بزنید و بخواهید در مورد خودرو صحبت کنید تقریباً همه از این میگویند که قیمت خودرو بیقید و شرط بالا رفته. هر کس هم برای خودش داستانی ساخته. تا دلتان بخواهد بازار شایعه داغ است. اما نظر کارشناسان در این باره چیست. از وقتی رئیسجمهور و نمایندگان مجلس همصدا با مردم خودروسازان را متهم به گرانفروشی کردهاند دیگر همه به این نتیجه رسیدهاند که متهم بزرگ، خودروسازان هستند. نگاه کارشناسان عکس این است. سعید لیلاز از جمله این کارشناسان است. او میگوید: اگر در بر همین پاشنه بچرخد صنعت خودرو که زحمتهای زیادی برای آن کشیده شده از بین خواهد رفت.
آقای لیلاز به اذعان اکثر مدیران قدیمی و فعلی و دستاندرکاران صنعت خودرو، اولین بار است بازار خودرو در چنین وضعیت نابسامانی قرار گرفته است به طوری که در یک فاصله کوتاه شاهد افزایش 120درصدی قیمتها هستیم. از نظر شما چه عواملی در شکلگیری این شرایط برای بازار خودرو موثر بوده است؟تعجب من این است که چرا افزایش 2.5 برابری قیمت ارز یا افزایش 40درصدی نرخ تورم دیده نمیشود که ریشههای این بحران هستند اما الان 100 درصد افزایش قیمت خودرو دیده میشود. شگفتانگیز است که یک عده کارشناس و دستاندرکار باشند و بگویند مثلاً بوی توطئه از این قضیه (گرانی خودرو) به مشام میرسد. اگر غیر از این اتفاق میافتاد باید شگفتزده میشدیم. اگر قاعده علت و معلول را بپذیریم هر حادثهای یک علتی دارد و یک ریشهای. دو عامل نوسانات ناشی از واردات اقلام مورد نیاز برای تولید آن کالا و عوامل داخلی موثر بر تولید آن بر قیمت یک کالا مستقیم تاثیر میگذارد. ریشه واردات تابع مستقیم قیمت ارز و تابع مستقیم سیاستهای مالیاتی در حوزه گمرک و عوارض گمرکی است. عوامل موثر داخلی هم ناشی از تغییرات نرخ تورم و نرخ شاخص تولیدکننده و حتی شاخص مصرفکننده است. این دو عامل را میتوان در یک نظام کلیتر عرضه و تقاضا در نظر گرفت که هر کالا یا خدماتی که در طول تاریخ و چه در عرض جغرافیایی تابع نظام عرضه و تقاضا باشد اصلاً نباید چیز عجیبی باشد. من سوالی که دارم این است آیا شگفتآور است به نظر شما که تولید یک خودرویی نصف شود یعنی عرضه خودرو یا عرضه یک کالایی نصف شود و تقاضایش 40 درصد افزایش پیدا کند و شما فکر کنید که قیمت ثابت میماند یا باید ثابت بماند؟ آیا این فرض در علم اقتصاد پذیرفتنی و معقول است؟ بدیهی است که معقول نیست. اتفاقی که افتاده این است که عرضه در این مورد خاص نصف شده است، تقاضا نهتنها کاهش پیدا نکرده بلکه تقاضای موثر هم حداقل 40 درصد افزایش پیدا کرده است. این 40 درصد چیست؟ این 40 درصد شاخص تورم است. یعنی ما فرضمان بر این است که میزان عرضه پول، رشد نقدینگی و تورم باید در مقابل قدرت خرید مردم بایستد تا 40 درصد به طور متوسط در سال 1391 افزایش پیدا کرده باشد. از آن طرف عرضه آن کالا یا خدماتی که ما داریم راجع به آن صحبت میکنیم 46 تا 50 درصد کاهش پیدا کرده است. من فکر میکنم افزایش قیمت بین 120 تا 150 درصد در این حوزه کاملاً طبیعی و بدیهی است. از منظرهای دیگر هم میتوانیم به این موضوع نگاه کنیم. وقتی نرخ ارز،1100 تومان است و یکباره این نرخ به 2500 تا سه هزار تومان افزایش پیدا کرده، از طرف دیگر سپردهگذاری برای گشایش اعتبار که مثلاً 10 درصد کالا یکباره شده 120 درصد کالا که به معنی 20 تا 25 درصد افزایش نیاز به منابع مالی است و این باعث افزایش شدید هزینههای مالی شرکتها میشود در واقع سمت خرید خارجیاش را تشکیل میدهد و سمت خرید داخلیاش تابع نرخ تورم است، قیمت تمامشدهاش هم بالا میرود.
پس میشود گفت اتفاقی که در صنعت خودرو افتاده کاملاً طبیعی است؟بله، این اتفاق کاملاً طبیعی است که ناشی از دو عامل است. یک عامل که مربوط به نوسانات ارز و مسائل یک سال گذشته اقتصاد است و عامل دیگر هم ساختاریتر است. در یک سال گذشته هم نرخ تورم در ایران شتاب گرفته و از 10درصد سال 1389 رسیده به بالای30. در پایان سال 1391 قیمت دلار یکباره بین 5/2 تا سه برابر شده است. اما عامل ساختاریتر برمیگردد به سیاستهای کلان اقتصادی در هشت سال گذشته که اثراتش در حوزه خودروسازی به دلیل توجه ویژهتر دولت نهم و دهم به حوزه صنعت خودروسازی بیشتر از دیگر حوزههای اقتصادی بوده است. دولت نهم و دهم روی منابع اقتصادی توجه ویژهای داشته است. اولین تغییرات مدیریتی که آقای احمدینژاد انجام داد در مجموعه شستا بود و عمدهترین تغییرات روی بانکها اتفاق افتاد. تا آذر سال 1384 هیچ بانکی نبود که مدیرعاملش عوض نشده باشد. حتی بانکهای خصوصی درجه یک مانند پارسیان که آن موقع از بانک تجارت هم جلو افتاده بودند مدیرعاملاش عوض شد. یا تمام شرکتهای سرمایهگذاری و نیمهدولتی مدیرعاملانش عوض شدند و اینها بارها و بارها عوض شدند. دولت نهم و دهم منافع، اهداف و برنامههایی در منابع اقتصادی داشت که ما همان زمان هم تذکر دادیم. در حوزه خودروسازی از همان اول مدیران را برداشتند که هیچکدام ارادتی به دولت اصلاحات نداشتند. مدیرانی گذاشتند که وفاداری برایشان شرط باشد نه کارآمدی. به طور کلی در ایران وفاداری هزار بار ارجح است به کارآمدی. من میخواهم به شما عرض کنم در حوزه خودروسازی اتفاقی که افتاد این است که از سال 1384 شکاف تورمی در ایران خیلی افزایش پیدا کرد در حالی که نرخ ارز را دولت قادر نبود با توجه به افزایش قیمت درآمدهای نفتی ثابت نگه دارد و این سالی 15 تا 20 درصد هزینه قیمتهای داخلی را افزایش داد، تا به جایی رساند که قطعهسازان از سال 1386- 1385 دیگر امکان گرفتن پولشان را از خودروساز نداشتند. من خودم اطلاع دارم قطعهسازی شش ماه در نوبت دریافت طلبش بوده است. در همین حوزه فساد شکل گرفته بود حتی در سطح مدیریتی مالیاش هم پول میگرفتند، چکهای یکی را زودتر میدادند و چکهای دیگری را دیرتر میدادند. بعد دیدند نمیشود، نمیتوانند در برابر توفان واردات از چین مقاومت کنند. قیمت واردات از چین ثابت بود بعد که تعرفهها کاهش پیدا میکرد در این مدت نرخ موثر گمرکی از 5/13 درصد سال 1383 به زیر10درصد تا سال 1386- 1385 کاهش پیدا کرد. بنابراین واردات 10 تا 12 درصد در طول یک دوره هشتساله ارزانتر شد. تولید داخل سالی 20درصد گرانتر از سال قبل میشد. در سال 1391هزینه تولید یک قطعه نسبت به سال 1384 بر اساس برآورد من 250 تا 300 درصد افزایش داشت در حالی که در همین مدت افزایش قیمت ارز و واردات شاید صفر بوده است. قطعهسازها یارانه میگرفتند و از خارج قطعه وارد میکردند و میآوردند به ایرانخودرو و سایپا میدادند.
و این اتفاق افتاد که تولیدکننده ما به سبب تورم بالای تولید وارداتچی شد؟دقیقاً تولیدکنندهها بدون اینکه پز و قیافه تولیدکننده را از دست بدهند آرامآرام واردات را جایگزین تولید کردند. شما میتوانید از طریق سه برابر شدن واردات ظرف چهار سال این را ببینید که یک حادثه بزرگی است. ما فقط تجربهاش را دهه1350 در برنامه پنجم داریم. شما رسماً ادعا میکنید که مثلاً میزان ساخت خودروتان 70 درصد است در حالی که عملاً ممکن است 40 درصد هم نباشد. قطعهساز از خارج وارد میکند بدون اینکه رکوردی ثبت شود یا جایی اعلام شود یا جایی گفته شود در حالی که شعارها همه روی این است که ساخت خودرو داخل جلو است. یکباره میبینید که با افزایش قیمت ارز بیشترین کاهش تولید خودرو در حوزه پراید اتفاق میافتد.
این موضوع نشانه این است که تورم داخلی فقط 30درصد افزایش در سال1391 پیدا کرد ولی چون قیمت دلار 2.5 برابر شد از هم فروپاشیدند. این را هم بگویم صنعت خودروسازی از حدود سال 1384 جواب نمیداد و تحت فشار دولت برای تثبیت قیمت بود. در واقع خودروسازیها دارند سرمایهگذاری گذشتهشان را تبدیل میکنند به خودرو و به مردم تحویل میدهند. ما داشتهها و سرمایههایمان را تبدیل به کباب میکنیم و میدهیم به مردم و مردم میخورند. تولید کالایی به قیمت پایین صرف نمیکند اما خودروسازیها و مدیرانی که وفاداری برایشان مهمتر است این کالا را با ضرر تولید میکنند. در این صورت نگاه کارشناسی مرده است. او میآید این را میپذیرد و به مدت هفت، هشت، 9سال تمام بر اثر فشار دولت و فشار سازمان تعزیرات کالایی را میدهد که کمتر از قیمت تمامشدهاش است. نشانهاش این است که از حدود سالهای 1385-1384 در عمل ما سود عملیاتی در خودروسازی نداشتیم. اینها دارایی میفروختند یا به قیمتهای صوری یا به قیمتهای واقعی. یعنی یک داراییهایی را بین همدیگر رد و بدل میکردند و در دفاتر ثبت میکردند.
این افزایش قیمت خودروها از قبل قابل پیشبینی بود؟ریشه موضوع کاملاً روشن، علمی و عینی است، هیچ ربطی هم به توطئه یا به استکبار جهانی ندارد. کاملاً باید بتوانیم توضیح علمی راجع به آن بدهیم. از خیلی قبل هم پیشبینی این اتفاق را میکردیم. ببینید این اتفاق ممکن است برای بقیه صنایع هم بیفتد. هر جایی که دولت پا بگذارد بیخ گلوی تولیدکننده و بگوید باید به این قیمت بدهید، این اتفاق ممکن است در مقطعی رخ دهد. مگر در صنایع غذایی این اتفاق نیفتاد، یا بخشهای دیگر. اینجا هم
همینطور شده است... چون خودرو یک کالای سیاسی است. اقتصاد ایران در نیم قرن اخیر سه کالای سیاسی داشته است. یکی خودرو بوده است، یکی طلا بوده و یکی دلار.
همه فعالان اقتصادی ایران اعم از یک کشاورز ساده در یک بیزینس کوچک که با خارج کار میکند دائماً قیمت این سه را مونیتور میکنند. ما موفق شده بودیم از حدود سالهای 79 و 80 از طریق افزایش شدید قیمت و افزایش شدید تولید خودرو این را موقتاً از حالت سیاسی بودن خارج کنیم. دوباره برگشت سر جای سنتی خودش.
کسی فکر میکرد که دوباره خودرو به حالت قبل برگردد؟نه، کسی فکر نمیکرد. به این خاطر که ما موفق شده بودیم با یک آهنگ بسیار خوبی تولید خودرو را افزایش دهیم. به گونهای که تولید از حدود مثلاً شش تا هفت هزار دستگاه در سال 68 رسید به یک و نیم میلیون در سال 90. این تا حدود دو میلیون هم میتوانست جلو برود. البته من انتظار خودم این بود که قبلاً هم گفته بودم، که آهنگ رشد تولید باید یک جایی کاهش مییافت. ولی اینکه رشد اقتصادی به قیمت ثابت کاهش یابد و منفی شود ولی قیمت خودرو افزایش پیدا کند، معلوم است ناشی از افزایش تقاضای واقعی نیست. ناشی از افزایش تقاضای ناشی از تورم در وهله اول و در وهله دوم گران شدن قیمت تمامشده تولید است.
همان طور که شما اشاره کردید اقتصاددانان میتوانستند این موضوع را پیشبینی کنند. بالاخره مشاوران دولتی هم از این قضایا خبر داشتند. با اینکه دولتمردان این وضعیت را پیشبینی میکردند چه عواملی باعث میشود که یکدفعه رئیسجمهور کشور وارد قضیه شود و بگوید قیمت باید کاهش یابد. خودرو کیلویی چند و... واقعاً آیا یک عده مشاوره غلط به ایشان دادهاند؟ خیر، این موضوع از حساسیتها و دغدغههای سال آخر ریاستجمهوری است.
نمایندههای مجلس چطور؟ آنها که سال آخرشان نیست! شما در واقع به نوعی دارید به نقص دموکراسی در ایران اشاره میکنید. یعنی یک سیاستمداری حاکم میشود که این سیاستمدار به صورت نیمبند الان سر کارش است و یک تصمیم میگیرد و در عین حال سایر ساز و کارهای دموکراسی فراهم نیست که بیاید در برابر تصمیمهای غیرکارشناسی مقاومت کند. به این میگویند دموکراسی نیمبند. مثل اقتصاد نیمبند. در آمریکا رئیسجمهور در سال آخر اجازه تعیین قیمت خودرو ندارد. چون نظام سرمایهداری آنجا حاکم است و کسی اجازه ندارد در دولت روی فعالان اقتصادی اثر بگذارد. کشورهایی مثل ما هنوز این بین آویزان است. بزرگترین ویژگی یا بزرگترین کارکرد دولت آقای احمدینژاد را در این بیابید که با بحران گوجهفرنگی شروع کرد و با بحران گوجهفرنگی هم تمام میکند. از این حوزه هم هیچ جلوتر نرفت.
پیشبینیتان از قیمت خودروها در هفتههای پیش رو چیست؟تصورم این است که زیاندهی خودروسازها ادامه خواهد یافت. چون توانمندی و فلکسیبیلیتی برای کاهش هزینههایشان را ندارند. به دلیل ساختار دولتیشان، به دلیل اینکه خودروسازها سهلالوصولترین هدف همواره بودهاند برای اینکه دولتها بتوانند اهداف مربوط به اشتغال و تثبیت قیمتها را در آن حفظ کنند، نرخ بهرهوری در خودروسازان در سالهای اخیر به شدت کاهش پیدا کرده است. داراییهای غیرمولدشان را به هیچ وجه نمیتوانند بفروشند. امکان اینکه خودروسازها به ازای نصف شدن تولیدشان کارگرشان را نصف کنند تقریباً منتفی است. سه تا اتوبان شاهرگ حیاتی اقتصادی ایران از زمینهای ایرانخودرو عبور میکند. میدانید که اینها مالکیت زمینهای ایرانخودرو بوده است. به لحاظ اجتماعی و سیاسی و امنیتی اینها نمیتوانند نیمی از پرسنلشان را بیرون کنند. بنابراین فرض من این است که در سال 1391 زیان منظور زیان حسابداری است والا زیان واقعی از سال 86-85 شروع شده است.
زیان خودروسازان در سال 1391، سه هزار و 600 میلیارد تومان عنوان شده است.
سال 92 هم ادامه خواهد یافت. گرچه ممکن است به شدت امسال نباشد. ولی قطعاً ادامه خواهد یافت. حتی سال 93. به این دلیل که اینها به نحوی ریخت و پاششان را شروع کرده و ادامه دادهاند که امکان اینکه بتوانند تولید خودرو را اصولاً به نقطه سر به سرشان برسانند ندارند. وضعیت خودروساز و پیشبینی خودروسازان را باید در چارچوب اقتصاد کلان ایران انجام داد. پیشبینی وضعیت اقتصاد کلان ایران فوقالعاده دشوار است. اگر غیرممکن نباشد که به نظر من به غیرممکن رسیده. ولی شما یکسری نشانههایی دارید. مثلاً اگر تحریمها فرضاً به همین شکل ادامه یابد، باید متوسط قیمت دلار در ایران به مثلاً سه هزار تومان برسد. دولت باید دلار را سه هزار تومان بفروشد. به این معنی است که قیمت تمامشده خودروسازان باز هم بیشتر خواهد بود. یا از آنجایی که بودجه سال 1392 که تقدیم مجلس شده به شدت انبساطی است و کسری بودجههای عجیب و غریب برای آن وجود دارد آنجا هم با یک نرخ تورم شدید روبهرو خواهیم شد.
آیا خودروسازان زیر بار کاهش قیمتها خواهند رفت؟ببینید احساس عمومی من الان این است که کنترل و تخلف دولت در اقتصاد ایران در حال تضعیف است. عمدتاً به چند دلیل و علت. علت اولیه و مهمترین آن منازعات سیاسی است که انجام میدهند. خود این منازعات سیاسی دولت را به شدت تضعیف کرده است. الان به همین دلیل است که شما میبینید خودروسازان برای خودشان مقاومت میکنند. مخالفت میکنند. اگر این جملهای که آقای رئیسجمهور دو تا سه ماه پیش گفت، پنج سال پیش گفته بود، مدیران عامل خودروسازیها بلافاصله قیمت را کاهش میدادند. این مقاومت در وهله اول متکی به این است که دولت تضعیف شده است. آن نیرومندی سابق را ندارد. هر مدیرعاملی الان عقبنشینی کند و تن به کاهش قیمتها دهد در حقیقت تن به ورشکستگی شرکتش داده است. ما باید به فوریت جلوی این روند را بگیریم. من طرفدار صنعت خودروسازی در ایران به طور ویژه نیستم. اما واقعاً هیچ ملتی در دنیا نمیشناسم که این طور خواستار نابود کردن صنعت خودش باشد؛ و از این بابت به شدت متاسف و گلهمند هستم که ما یک صنعت خودروسازی را با مژههای چشممان و با خون جگر خودمان ظرف 60 سال شکل میدهیم و اینگونه یکباره چوب حراج به آن میزنیم که تو موظفی خودرویی را که 20میلیون تمام میشود 15میلیون بفروشی. اصلاً چطور شما روزنامهنگاران به دولت، به مجلس، به شورای رقابت و به همه اجازه میدهید چنین کنند.
البته آقای لیلاز من بازار را که بررسی میکردم و با اتحادیه نمایشگاهداران صحبت کردم، نظرشان این است که مردم هم با همین قیمتها خودرو میخریدند اما دولت که اعلام کرد قیمت خودرو پایین میآید مردم دست از خرید کشیدهاند.این به خاطر دخالت و تصدی دولت است. مستقیماً دولت در بازار دخالت میکند. به این خاطر که میگوید من که دارم میروم. یا اینکه میگوید بالاخره من یک کاری کنم که جناحم در انتخابات برنده شود و بالاخره فکری برایش میکنیم. شما باید نگاه کنید ببینید ما در صنعت و روند فعالیتهای صنعتی خودمان با صنایع خودمان چه کار کردهایم؟ چه بلایی سر صنعت نساجی ایران آمده است؟ چه بلایی سر صنعت کامپیوتر و صنعت کاشی و سرامیک ایران آمده است، همه اینها ناشی از این است که سیاستمدار میگوید الان که من از نظر امنیتی دست بالا را دارم در بازار بگیر و ببند راه میاندازم و مسائلم را حل میکنم. یارانه نقدی میدهم مردم بیایند و به من رای بدهند حالا بعداً یک طوری خواهد شد. این به خاطر این است که نظام دموکراسی در ایران نظام ناقصی است.
چرا صنعت خودرو اینقدر توی چشم است. مثلاً کسی که یک میلیون هم توی جیب نداشته باشد، میگوید خودرو گران شده است.
ابتدا عرض کردم که. سه کالای سیاسی در ایران داریم که یکیاش حتماً خودرو است. حساسیت عمومی روی آن زیاد است. یعنی شما ولو اینکه نخواهید خودرو بخرید در بیزینس خودت خودرو ملاک است. شمای روزنامهنگار هم به خودت میگویی سه سال یک بار میتوانستم یک پراید بخرم حال پنج سال یک بار یک پراید میتوانم بخرم. دائماً این مقایسه وجود دارد. جزو کالاهای شاخص اقتصاد هستند. صنعت خودروسازی در ایران سه درصد تولید ناخالص داخلی ایران را پوشش میدهد.
این نظر رسمی است.بله، قابل دفاع است؛ و روشن است. اگر شما فرض کنید که GDP ایران 600 هزار میلیارد تومان باشد، این سه درصدش میشود، 18 هزار میلیارد تومان. بنابراین خودرو کالایی شاخص است.
صنعت خودرو چگونه میتواند از وضع موجود بیرون بیاید؟آزادسازی اقتصادی و خصوصیسازی یگانه راه نجات اقتصاد ایران است. ما باید به صورت پلکانی و همگن به سمت استراتژی آزادسازی حرکت کنیم. آزادسازی منظومه استراتژی و ژئوپولتیک همگنی است که در درون آن خصوصیسازی هم یکی از اجزایش است و آن وقت آزادسازی واردات در درون این دوباره رخ میدهد. اگر این همگنی رخ ندهد و شما بخواهید با آزادسازی واردات آزادسازی اقتصادی شروع کنید چوب حراج زدهاید به صنعت خودروسازیتان. مثل اتفاقی که برای صنعت نساجی ما افتاد.
سوال کردند که:چرا افزایش 2.5 برابری قیمت ارز یا افزایش 40درصدی نرخ تورم دیده نمیشود که ریشههای این بحران هستند اما الان 100 درصد افزایش قیمت خودرو دیده میشود. شگفتانگیز است.
اولاً: جواب کاملا مشخص است مگر افزایش 25-20 درصدی درآمد مردم دیده شده است. خریداران همانهایی هستند که درآمدشان 20-25 درصد رشد داشت.
ولی افزایش قیمت خودرو (درآمد خودروسازها) بر حسب نرخ دلار مبادلاتی یا نرخ تورم (32 درصد بانک مرکزی) محاسبه شد.
ثانیاً: حالا مگر خودروسازها چه می سازند که این قدر بابتش پول می خواهند. از قدیم گفتند که شرکتی که نتواند خودش را با تکنولوژی و محیط رقابتی وفق دهد محکوم به نابودی است.
تا کی قرار است دولت به خودروسازها تنفس مصنوعی بدهد؟. امروز شاید راهی برای ادامه حیات یافتند ولی تا زمانیکه اوج خلاقیت خودروسازها تولید پیکان وانت با سپر جدید یا تولید تیبا، وانت پراید و ... باشد مطمئن باشید ورشکسته خواهند شد.
نتیجه اخلاقی: وضع خودرو سازها خیلی بهتر از مردم است ... + در آینده خودروسازها در بازار جایی نخواهند داشت چون با تکنولوژی جلو نمیروند.
-----------
این نظر شخصی بنده بود مختارید انتشار ندهید :)
آقایان به اسم تولید داخلی و اشتغال زایی قطعات را از چین وارد می کنند. خب اینجا اشتغال زایی دروغ نبوده بلکه "اشتغال زایی برای چینی ها" صحیح تراست. فقط مونده ماشین رو تو چین بسازند و آرم روش بزنند و به اسم تولید داخل بفروشند.
وقتی ارزبری یک خودرو انقدر زیاد است که با دوبرابر شدن دلار قیمت خودرو سه برابر می شود خب واردات خودرو که معقول تره، مسوولیت بازی با امنیت و آسایش خانواده ها هم به "خودروساز واقعی" سپرده بشه که خط مشی اصلی شان رضایت مندی مشتریان است هرچند این کار ممکن است برای "خودروساز واقعی" خسارت میلیونی برایشان داشته باشد.
صنعت معظم مونتاژکاری ایران هم ماشین آلات کشاورزی و راه سازی تولید کنند تا در مکانیزاسیون کشاورزی و محور های توسعه و ارتباطات نقش داشته و علاوه بر اشتغال زایی مستقیم، بطور غیر مستقیم نیز اشتغال زایی شود و کشور از چند جنبه خودکفا شود و در نهایت با کاهش قیمت تمام شده اجناس روبرو خواهیم شد..
خبر اقتصادی لطفا نظر من رو بعنوان یک هموطن که هنوز به اقتصاد نیمه جان ایران امیدوار است منعکس کنید. با تشکر
نگو بی طرفیم که باورمان نمی شود ...
اگر همه حقیقت قابل مشاهده بودکسی دردنیای امروز سرمردم راکلاه نمی گذاشت. حمایت از مصرف کننده این نیست که قیمت مفت باشد یا ارزان باشد. بلکه در کنار قیمت باید امکان درآمد و خرید و تولید با کیفیت و خدمات و صد عامل دیگر هم باشد وفراهم شود. و این هایعنی کل اقتصاد و مثل زنجیر به هم وصل است
نمی شود تحریم داشته باشیم ارز بالا برود فضای کسب وکار عوض شود نقدینگی کارخانه کم باشد و هزار مشکل دیگر اضافه شود اما قیمت همان باشد و بعد سوال کنیم کیلویی چند؟
دولت خودش در این مشکلات سهیم بوده و جالب است که به عنوان مدیریت کلان اقتصاد و صنعت و خودروسازی و با داشتن سهام عمده خودروسازها که دولتی است سوال می کند آقا کیلویی چند؟
اولا چرا قبلاسوال نمی کرد؟دوما ما باید از دولت سوال کنیم کیلویی چند نه این که دولت از خودروساز سوال کند. ما باید بپرسیم که این هزینه های رشد یافته در همه اقتصاد چرا ؟ و چند درصد آن متعلق به تحریم است و چند درصد بابت ضعف مدیریت دولتی ایجاد شده است؟!
سوال شما ساده است چرا ما از تولید حمایت می کنیم زیرا نمی خواهیم نتیجه 100سال ازادی خواهی و فروش نفت و 60 سال برنامه ریزی و نوسازی صنایع، چندساله زیر سوال برود می خواهیم شما هم بدانید که موضوع فقط قیمت خودرو در بازار نیست
مشکلات صنعت اقتصاد و جامعه در فضای نقد وتحلیل دو جانبه قابل حل است ضعف مدیریت مورد انتقاد شما که درست هم هست یک چیز است تغییر فضای کسب وکار و 16 برابر شدن نیاز خودروسازان به نقدینگی و رشد سه برابر هزینه های تولید چیز دیگری است نباید کاری کنیم که بعدها پشیمان شویم حتی اگر چیزی از خودروسازان به ما نرسیده باشد به نظر شما این که یک میلیون ثبت سفارش برای واردات خودروی خارجی صورت گرفته در این شرایط، جای تامل و سوال و تحلیل و بررسی ندارد.
واقعا کدام یکی مهمتر است؟
شما فکر می کنید اگر خودروهای خارجی وارد کشور شوند با قیمتی کمتر به فروش می روند و خدماتی بهتر از خودروساز ایرانی دارند؟
موضوع را باید دو طرفه مورد توجه قرار دهیم هم مدیریت بهتر شود و امکان واردات خودروهای باکیفیت فراهم شود وهم خودروسازی ایران همچنان به حیات خود ادامه دهد زیرا این صنعت پیشتاز صنایع دیگر است و نابودی آن، لطمات جبران ناپذیری به روحیه و توسعه صنعتی کشور می زند و سال ها تلاش و صبر ملت را به هدر خواهد داد عاقلانه و هوشمندانه از این دوران عبور کنیم
خبراقتصادی از تولید و صنعت دفاع می کند در مقابل واردات و دلالی
از فکر و اندیشه ومنافع ملی دفاع می کند در مقابل منفعت شخصی و بی عاری و بی مسوولیتی
از دانستن و اگاهی مردم دفاع می کند در مقابل مصرف گرایی و خوش خیالی و بگیر بخواب ولش کن....
امیدواریم که متوجه منظور ما شده باشید
ببخشید سرتان را درد آوردیم....
بله مشکل تکنولوژی به دانش فنی متخصصان برمی گردد ونداشتن ابزار مناسب .بی تردید این مشکل هنوز باقی است ولی فراموش نکنیم کالاها برای گرو های هدف با سطوح مختلف تکنولوژی تولید می شوند.قیمت ارزان ممکن است مترادف با تعطیلی ونابودی صنعت بیانجامد .اگر چنین نتیجه ای حاصل شود یقینا" بیکاری - وتبعات ان دامن نخست کارگران واحد های تولیدی مرتبط وبه تبع سهامداران وسرمایه گذاران - بانکها و... را خواهد گرفت .من پراید دهه 80 دارم ولی با ارزان شدن ان در حال حاضر مخالفم .تبعات الودگی و ترافیک و... نیز جای خود .امید است قیمت معقول ومناسب که بازار را به تعادل برساند حاکم شود تا خودرو ساز ومصرف کننده وطیف فعالان عرصه صنعت خودرو اعم از قطعه سار ودلال و... بتوانند به بقا ادامه دهند وبازار از رکود وتورم درون ان نجات یابد.
مطمئناً خودرویی بهتر از پراید خواهد بود که خانواده ای 4-5 نفره بنشید با یک تصادف ساده نصف ناقص شوند- مطمئناً آن خودروی خارجی ارزان قیمت برای نصب 2 تا ایربک چند سال وقت نمی خرد و به ایمنی توجه داره ... مطمئناً کشته های جاده ای کمتر خواهند شد (بعلت ایمنی). حالا 30000 کارگر بیکار شند مهمتر است یا 30000 کشته جاده ای در سال؟
میخواهید بدانید دلیل اینکه مردم اینقدر مقابل خودروسازها قرار گرفته اند چه هست؟ مردم هم می دانند که با این قیمت جدید خودروسازها ضرر می کنند ولی به علت عملکرد گذشته این شرکتها و ضعف در مشتری مداری(قیمت بالا در گذشته در کنار کیفیت پایین- عدم ایمنی و ...) امروز یک جورایی ...
هیچ نظری در جهان مطلقا درست نیست همه چیز نسبی است اما آیا شما می توانید به خاطر آن که عده ای در گذشته غلط عمل کرده اند، امروز مجموعه دو کارخانه بزرگ با هزاران قطعه سازی را نابود کنید؟
آیا شما متوجه هستید که وقتی 2 میلیون شغل خودروسازی با تعمیرات و قطعه سازی و... از بین برود چه بلایی بر سر اقتصاد می اید؟...
بدون مسوولیت حرف نزنیم و به کسانی که سرمایه فکری کشور هستند مانند آقای لیلاز اینگونه بی رحمانه و با بی انصافی حمله نکنیم
ما سال ها شاهد دلسوزی و تلاش ایشان برای اقتصاد و صنعت کشور بوده ایم....
وضعیت خودوسازی ما دقیقا همین است
كاش سر سيوزني هم به فكر جان مردم بوديد!
خب ما تو دین اسلام بهش می گیم احتکار! و خیلی قبیحه . بعضی ها ازش حمایت کردند و بجای تنبیه و جریمه بهشون پاداش و وام و.. دادن.
خبر اقتصادی لطفا بعنوان خبرگزاری بی طرف نظر منم درج کنید.
چون وقتی قیمت خودرو، روغن، و حتی نان هم قرار باشه متناسب با نرخ بین المللی باشه تا هزینه تولید تامین بشه و قاچاق نشه و.. پس مردم چه باید کنند؟
چرا اینقدر همه قیمت ها وابسته به نرخ ارز و دلار شده مگه ارز چقدر سهم داره
معقول نیست که تمام قیمت کالاها رابه ارز مرتبط کنیم...