:
كمينه:۱۴.۸۴°
بیشینه:۱۵.۷۹°
به‌روز شده در: ۳۰ آبان ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۵
حمید کارگر

کار پیش نمی رود،چندین بار استعفا داده‌ام

در حالی که آمارهای اعلامی از سوی گمرگ از رشد بیش از 10 درصدی صادرات فرش به لحاظ وزنی و 19.9 درصدی به لحاظ ارزشی در 10 ماه امسال خبر می دهد اما رییس مرکز ملی فرش می گوید هیچ گاه به این رشد دل خوش نکرده است.
کد خبر: ۱۰۹۴۴۵
تاریخ انتشار: ۰۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۰

اقتصادگردان_ "ایران که بزرگترین صادرکننده فرش جهان است در ۱۰ ماه ابتدایی امسال ۴ هزار و ۱۲۷ تن فرش دستباف به ارزش ۳۳۶ میلیون دلار صادر کرده است."  در حالی که آمار اعلامی از سوی گمرک از رشد بیش از ۲۲ درصدی صادرات فرش به لحاظ ارزشی خبر می دهد، رییس مرکز ملی فرش ایران  می گوید که به این رشد دل خوش نکرده است. حمید کارگر در شروع گفتگویش از بارها استعفایش می گوید که دلیلش پیش نرفتن کارهاست.
"باید اعتراف کنم که مرکز با ساختار فعلی امکان نظارت و سیاست گذاری کلان کشور در حوزه فرش دستباف را  ندارد".
هرچند که او معتقد است میزان تقاضای فرش دستباف در کشور کاهش نیافته اما  به گفته این مقام مسئول طرح های نیمه تمامی برای تقویت قدرت خرید مردم طراحی شده که هنوز اجرایی نشده است.
متن کامل گفتگوی  پول نیوز با رییس مرکز ملی فرش ایران را در ادامه می خوانید:
*چه شد به عنوان رییس مرکز ملی فرش انتخاب شدید؟
من همواره علاقه مند به فرش بوده ام و لیسانسم را در رشته کارشناسی فرش گرفتم. در عین حال همواره به حوزه رسانه و روزنامه نگاری نیز اشتیاق داشتم و در نتیجه کارشناسی ارشد و دکتری خود را در رشته ارتباطات گرفتم. در مسیر پیوند بین این دو حوزه نیز چند سالی در مرکز ملی فرش ایران مدیر روابط عمومی بودم.
سپس به سازمان توسعه تجارت ایران رفتم و مدتی هم مشاور رسانه ای شرکت سهامی فرش ایران شدم. با واگذاری این شرکت در اواخر سال ۹۲ به بانک تجارت، به وزارت صنعت، معدن و تجارت بازگشتم  و مشاور رسانه ای و تبلیغاتی رییس وقت مرکز ملی فرش ایران شدم.
در همه این سالها کوشیدم این ارتباط بین فرش و حوزه ارتباطات را حفظ کنم و پایان نامه ارشد و رساله دکتری خود را هم با موضوع تبلیغات فرش انتخاب کردم.
وقتی آقای خسروتاج که در آن زمان معاونت بازرگانی وزارت صنعت بودند بدون آنکه از قبل آشنایی داشته باشیم گفتند که از سوی آقای وزیر (محمدرضا نعمت زاده) دنبال گزینه ای برای ریاست مرکز ملی فرش هستند، در پاسخ گفتم که من حرف های زیادی برای گفتن در حوزه فرش دارم اما تنها چیزی که به آن فکر نمی کنم اینست که قرار باشد رییس مرکز ملی فرش باشم و حداقل ۱۰ ایراد را به خود وارد ساختم و گزینه های مناسب تری را که در ذهنم بود به ایشان پیشنهاد دادم.
دو هفته از ماجرا سپری شد و گمان می کردم که ماجرا تمام شده که از دفتر آقای وزیر با من تماس گرفتند و گفتند که آقای وزیر می خواهند با من صحبت کنند.
به ایشان گفتم که حدس می زنم که  این جلسه برای چیست اما من گزینه مناسبی نیستم ولی آماده ام که از فرصت هم صحبتی با وزیر صنعت، معدن و تجارت برای سخن گفتن درباره فرش دستباف استفاده کنم.
یک ساعتی با هم صحبت کردیم و من درباره این هنر- صنعت ایرانی نکاتی را گفتم. آقای وزیر بعد از پایان صحبت ها گفتند که به من اعلام شده که شما گزینه مناسبی هستید و من هم الان به همین نتیجه رسیدم. نهایت این جلسه این شد که آقای وزیر گفتند برو و این سمت را بپذیر و عذر و بهانه های من هم پذیرفته نشد. تا الان هم  چند بار استعفا کرده ام که تا کنون پذیرفته نشده است.
*دلایل استعفاهای شما چه بوده است؟ 
علل متعددی داشته است ولی مهم ترینش پیش نرفتن کارهاست. مشکلات در حوزه فرش به شدت زیاد است ولی اراده همگانی برای رفع آنها به چشم نمی خورد و بضاعت مرکز ملی فرش ایران نیز محدود است.
*ریشه این مشکلات در کجاست و چرا حل نمی شود؟
یکی از مشکلات این است که ساختار مرکز ملی فرش ایران به عنوان متولی فرش دستباف قوی، منسجم و مناسب دیده نشده است.
سال ۱۳۱۴  بود که رضا شاه با حذف شرکت های خارجی که در ایران مشغول تولید و تجارت بودند شرکت سهامی فرش ایران را تاسیس کرد و این شرکت به عنوان تنها متولی این هنر- صنعت معرفی شد.
در آن سال ها تنها بخش دولتی اثرگذار بر فرش دستباف شرکت سهامی بود. اما در سال های بعد از انقلاب با نگاه خیرخواهانه  و رویکردی که متاثر از اقتضائات آن دوره زمانی بود، دستگاه های متعدد دولتی درگیر کار فرش شدند.
به جز شرکت سهامی فرش در وزارت بازرگانی، وزارت تعاونی با شکل دهی تعاونی های فرش به کار فرش ورود پیدا  کرد.
علاوه بر آن وزارت جهاد سازندگی با شکل دهی اتحادیه های روستایی فرش دستباف و  برای ایجاد اشتغال در روستاها در این حوزه ورود پیدا کرده بود، وزارت صنایع نیز در آن روزگار متولی صنایع دستی بود و فرش را در زمره صنایع دستی به شمار می آورد.
در سالهای بعد نیز وزارت علوم با شکل دهی رشته های مرتبط با فرش  در این فعال شد. علاوه بر این وزارتخانه ها، نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد و سازمان بهزیستی هم هم به این بخش وارد شدند.
نتیجه  این تعدد آرا، عدم اطمینان و سلب امکان تصمیم گیری و سیاست گذاری کلان  برای فرش دستباف بود. در نهایت بعد از دو دهه گلایه از سوی فعالان اقتصادی، در آخرین سال دولت هشتم شورای عالی اداری مصوب کرد که خلع ید از بقیه دستگاه های مختلف صورت گیرد و مرکز ملی فرش ایران در وزارت بازرگانی وقت تنها متولی فرش دستباف کشور باشد.
اما  متاسفانه در ساختاری که  برای مرکز ملی فرش ایران در نظر گرفته شده بود، قدرت، اختیار و حتی ساختار تشکیلاتی و نیروی انسانی لازم دیده نشد. باید اعتراف کنم که مرکز با ساختار فعلی امکان نظارت و سیاست گذاری کلان کشور در حوزه فرش دستباف را  ندارد. به همین دلیل است که آسیب می بینیم و این ساختار باید تقویت شود.
*آیا میزان تقاضا به فرش دستباف در کشور روند کاهشی داشته است؟ 
من نمی گویم که تقاضا  برای این هنر- صنعت ایرانی کاهش یافته ولی آنچه که ملموس است تغییر در سبک زندگی در کنار مشکلات اقتصادی خانوارها و در نتیجه آن افزایش گرایش به فرش ماشینی و تعدد فروشگاه های فروش این محصولات در کشور را شاهد هستیم.
اما این اتفاق لزوماً به معنی کاهش مصرف فرش دستباف نیست بلکه نگاه ها به این محصول تغییر کرده است.
*چقدر نسبت به این اتفاق و کاهش قدرت اقتصادی مردم برای خرید فرش دستباف نگران هستید؟
طبیعی است که نگران این قضیه هستیم و دلمان می خواهد همه مردم از فرش دستباف استفاده کنند.
ضمن اینکه باور قلبی ما این است که شهروندان هیچ جای دنیا شایسته تر از مردم ایران برای پا گذاشتن روی دست بافته های ایرانی نیستند.
*چند درصد از بازار داخلی در اختیار فرش دستباف قرار دارد؟
هیچ آماری در این باره وجود ندارد. ضمن آنکه حتی فرش هایی که به مصرف داخل می رسند، در انتها رویکرد صادراتی دارند. فرش ها بعد از  پا خوردن هم به عنوان فرش تجاری به بازارهای هدف ارسال می شوند.
در واقع استهلاک فرش و از بین رفتن فرش در بازار تجارت حداقلی است. بنابر این خیلی مرزبندی دقیقی وجود ندارد که چقدر از تولیدات فرش مصرف داخلی می شود و چقدر خارجی.
به طور معمول گفته می شود سالانه ۳ میلیون مترمربع تولید فرش دستباف داریم که از این مقدار دو سوم مستقیما صادر می شود و یک سوم به مصرف داخلی می رسد.
در شرایط کنونی آمارهای اعلامی از سوی گمرگ از رشد صادرات خبر می دهد اما هیچ گاه به این رشد دل خوش نکرده‌ام. چرا که بخشی از این رشد به دلیل رفتار هیجانی کشورهای اروپایی و آمریکایی بعد از لغو تحریم های اقتصادی ایران بوده است.
*کپی برداری از طرح و نقش هایی ایرانی به کجا رسید و این مشکل چقدر حل شده است؟ 
 یکی از اتفاقاتی در دولت یازدهم رخ داد تلاش در همین راستا بود. جدا از ثبت ملی ۴۷ منطقه جغرافیایی فرش دستباف ایران، با همکاری مرکز ملی فرش ایران، سازمان ثبت اسناد کشور و سازمان جهانی مالکیت معنوی ۲۹  منطقه فرش بافی ما به ثبت جهانی رسید.این می تواند به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر آن دست اندازی ها به گنجینه معنوی ایران باشد.
همچنین امکان ثبت طرح و نقشه فرش دستباف به نام پدید آورنده آن اثر هم امروزه فراهم شده است. جدا از این کارها می خواهم بگویم که خیلی گزاره کپی برداری از طرح ها و نقش های ایرانی گزاره اثرگذاری در تجارت فرش ایرانی نیست.
در عین حال که می دانیم در این کپی برداری باید دو نکته را در نظر بگیریم: نخست آنکه اگر ما مورد کپی قرار می گیریم، نشان برتری و گنجینه غنی ماست.
دیگر اینکه کپی های صورت گرفته حجم اندکی از تجارت فرش دستباف را به خود اختصاص داده است. مشاهدات عینی و میدانی و پژوهش ها در بازارهای هدف نشان می دهد که بخش اندکی از  تولیدات رقبای ما مشابه تولیداتی ایرانی هستند.
اینطور نیست که فکر کنیم هند هیچ کاری نمی کند جز اینکه از طرح و نقش ما کپی برداری کند و اتفاقا تولیدات به روز و متنوعی را روانه بازارهای جهانی می کنند.
*بعد از آمریکا کدام کشورها خواهان فرش ایرانی هستند؟ 
بازارهای برون مرزی فرش دستباف ایران به دو دسته تقسیم می شود. بخش اول بازارهایی هستند که به صورت سنتی و از دیرباز خواهان فرش دستباف ایرانی بودند و بخش دیگر به بازارهایی گفته می شود که در سال های اخیر به جمع خریداران بافته های ایرانی پیوسته اند.  آمریکا، آلمان، ایتالیا، انگلیس، سویس  و در شرق آسیا کشور ژاپن و در خاورمیانه  کشورهایی مثل لبنان و کویت و امارات خریدار سنتی  فرش دستباف ایرانی هستند که البته برخی از این ها به مصرف داخلی می رسانند و برخی دیگر هم  مثل آلمان محل صدور مجدد هستند.  کشورهای آمریکای لاتین، آفریقای جنوبی، روسیه و چین نیز از بازارهای جدید فرش ایران هستند.  در بازارهای سنتی بعد از آمریکا بیشترین صادرات به آلمان صورت می گیرد.
*فرش هایی که ازآلمان صادر می شود به عنوان فرش ایرانی صادر می شود؟ 
بله به نام ایران است.
*آیا می توان ادعا کرد که تمامی مشکلات صادرات فرش ایران به آمریکا امروز حل شده است؟ 
پیش از سال ۲۰۱۶ و توافق برجام، ورود فرش ایرانی به آمریکا ممنوع بود اما اکنون این ممنوعیت لغو شده است. از سوی دیگر به خاطر بهبود مناسبات سیاسی بخش زیادی از ریسک های صادراتی کاهش یافته است. اما به هر روی این به معنای رفع همه مشکلات و از بین رفتن ریسکها نیست.
*در کدام استان ها گرایش به تولید و استفاده از فرش دستباف بالاست؟ 
برخی از استان ها به صورت سنتی به قطب فرش بافی کشور تبدیل شده اند ولی این اتفاق به معنای عدم تولید فرش در سایر استان‌های کشور نیست. تولید فرش در تمام ایران رایج بوده و هست.
امروز در  تمامی ۳۱ استان کشور شاهد تولید فرش دستباف هستیم. اما در برخی از استان ها همچون اصفهان، فارس، آذربایجان های غربی و شرقی، خراسان و کرمان تولیداتشان شهرت بیشتری پیدا کرده اند و علل این شهرت هم متعدد و متفاوت است.
برخی مواقع دلیل این شهرت صادرکنندگان شهیر بوده و در برخی مواقع شرکت هایی خارجی که زمان قاجار به ایران آمدند در این استان ها مستقر شدند یا مواد اولیه فرش دستباف در این استان ها فرآوری می شده است. اما این شهرت به این معنا نیست که این استان ها بهترین فرش را تولید می کنند یا بیشترین مصرف را دارند.
*بهترین فرش در کدام استان تولید می شود؟ 
استفاده از صفت بهترین در مورد فرش اشتباه است. چرا که باید دید متقاضی با چه رویکردی به فرش دستباف نگاه می کند و چه مطالبه ای از آن دارد. رویکرد تزیینی با رویکرد دوام و پا خوردن متفاوت است. نگاه مصرفی با نگاه سرمایه ای تفاوت دارد. برای نمونه اگر نگاه ما به فرش دستباف یک نگاه هنری باشد، طبیعی است که یک فرش دستبافته بدوی عشایری که اتفاقا درشت بافت هم هست و ممکن است رنگ بندی منظم و اندازه های متقارنی را هم نداشته باشد، می تواند فرشی خوب به شمار آید و به عنوان اثر هنری فاخر حاضر باشید که بهای بیشتری برای آن بپردازید.
بنابر این نوع نگاهی که به فرش دستباف دارید تعیین کننده خواهد بود.


منبع: عصر فرش