:
كمينه:۱۸.۷۳°
بیشینه:۱۸.۹۹°
به‌روز شده در: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۶
رضا پاسدار فعال فرش ایران در اطریش

دلایل رکود بازار فرش دستباف ایرانی

همانطور که می دانید: فرش اصیل ایرانی که ریشه در فرهنگ و تمدن کهن دارد، هنری ناب و فاخر است و با حفظ سنت ها،دارو و جلا دهنده روح می باشد، لذا خاری ‌ست بس بزرگ در چشم دشمنان، که قطعا با روش های مختلف راهکارهای خود را به منظور مقابله و نابودی این هنر ناب پیاده می کنند.
کد خبر: ۱۰۱۱۵۵
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۶ - ۲۲:۳۰
اقتصاد گردان_ این فعال فرش در اطریش افزود: به نظر من رکود فرش ناشی از سه‌ عامل اصلی‌ است: 

۱- عوامل و شرایط خارجی و جهانی‌  

۲- عوامل و شرایط داخلی کشور 

۳- اشتباهات دست اندر کاران فرش ایران

در توضیح عوامل و شرایط خارجی و جهانی:

به منظور درک صف بندیهای سیاسی اقتصادی جهان باید شناخت کاملی  از گلوبالیسم (جهانی سازی) داشته باشیم.  اینها تجمعی هستند از برخی خاندانهای غول پیکر (صاحبان اصلی‌ بانک‌های مرکزی و همان خاندانهایی که با نفوذ در خانواده‌های سلطنتی و اجتماعات مذهبی در نقاط مختلف دنیا آنها را در طی‌ زمان بدهکار و همسو با خود کردند)،  سیاست مداران، سرمایه داران، آکدمیستها (به مقدار فراوان).

این جریان که منشأ و ریشه ا‌ش در تفکرات شیطانی مارکسیستی است برای پیشبرد اهداف خود سلاح‌ها و تاکتیک‌های خود را دارند که مختصراً عبارتند از؛

ترویج و تبلیغ جهان وطنی. (همینها در اصل موسس اتحادیه اروپا بودند، که البته به اذن پروردگار چون دوره شیطان به پایان رسیده و بهار ظهور برای انسانها نزدیک است، این اتحادیه بزودی از هم پاشیده میشود).  در ه‌ر کجای دنیا مردم را به طور مختلف گول میزنند در ایران عزیزمان هم وضع بهمین منوال است. 

تلاش برای هویت زدایی از طریق نابودی کامل فرهنگ وسنت‌های کهن در تمام عرصه‌ها (شعر، موسیقی، نقاشی، رقص، روابط خانوادگی، روابط اجتماعی، رابطه‌های جنسی‌ خراب و ترویج هم جنس بازی و....)    

تصاحب تقریبا تمام رسانه های  بزرگ دنیا، خانه‌های مٔد ، موزیک مدرن و فیلم سازی...... این شرح را پایان میدهم چون کتاب‌ها میشود نوشت!

نتیجه برای فرش؛
همانطور که می دانید: فرش اصیل ایرانی که ریشه در فرهنگ و تمدن کهن دارد، هنری ناب و فاخر  است و با حفظ سنت ها،دارو و جلا دهنده روح می باشد، لذا خاری ‌ست بس بزرگ در چشم دشمنان، که قطعا با روش های مختلف راهکارهای خود را به منظور مقابله و نابودی این هنر ناب پیاده می کنند.


و شاید باورش برایتان سخت باشد اما اینکه الان راه را برای چین و پاکستان و هند هموار کردند یکی‌ از طرق ضربه زدن به هنر فرش ایران است و همکارانی که جیره خوار لژ‌ها هستند، باید به این کشورها اسباب کشی‌ می‌کردند وگرنه .... البته در آینده نزدیک خواهید دید در اصل دست خود را قطع کردند.  

راهکارهای مقابله؛ 

شناخت کامل این جریان و همسو نشدن با آن‌.

آگاه کردن مردم از مضرات هنر مدرن.

آگاه کردن مردم از مزایای سلامتی جسمی‌ و روحی الیاف طبیعی و فرش دست باف.

نو آوری؛ در این خصوص در آخر ازتجربه‌های کاری دررابطه با شن یون برایتان تعریف خواهم کرد و بعد خواهید دید که هنوز برگ برنده در دست ماست.

تشریح عامل دوم، شرایط مملکتی:

یک عامل دیگر شرایط کشور در چهل سال گذشته بوده 

اول اینکه بعد از انقلاب  افت شدید ارزش پولی داشتیم و همین باعث افت قیمت فرش در بازار‌های جهانی و در طی‌ زمان باعث از بین رفتن اعتماد  مصرف کنندگان و خریداران شد. که البته اگر آن‌ زمان تدبیر کننده‌ای وجود میداشت با بالا بردن شدید مالیاتها و عوارض صادرات هم سود بیشتری به مملکت میرساند و هم اجازه به افت قیمت در بازار خارجی‌ و در نتیجه بی‌ ارزش شدن فرش نزد خارجیان نمیداد. 

دوم، قبل از انقلاب نفوذ خانواده‌های سلطنتی در طبقه اعیان و اشراف باعث میشد آنها خود سفیران فرش در ممالکشان باشند.  اجتماع انسانی‌ در اصل یک اجتماع هرمیست و همیشه پائین دست تر سعی‌ در گذاشتن پای خود در جای پای بالا دست تر از خود دارد، این تا حدیست که حتی اعیان و اشراف عارشان میشود مثلاً از جایی‌ که طبقه فقیر خرید می‌کند، خرید کنند (من به درستی‌ و غلطی این مسایل کار ندارم و فقط اصول را شرح میدهم). این توجه اشراف آن‌ زمان باعث میشد که طبقه‌های اجتمأع لایه به لایه از هم تقلید کنند و فرش ایران مقام و منزلت خودش را داشت. بخاطر پول با ارزش ایران آن‌ زمان قیمت فرش همیشه نرخ صعودی و برای طبقه‌های متوسط فرش حکم پس انداز داشت. بعد از انقلاب بخشی از سرمایه ها از کشور خارج و بدلایل مختلف روابط ما با بسیاری از بازارهای هدف محدود شد که طبعا بخشی از این سرمایه ها در کشورهای رقیب فرش ایران بکار گرفته شد

نداشتن افراد با تبحر و تجربه از طرف تشکلات دولتی در سطح جهانی برای بازار سازی ( اینجا حرف از بازار یابی‌ نیست و کاملا"متفاوت است)

سوم نداشتن زیر بناهای مدرن، مثل فروشهای اینترنتی و پرداخت پول از طریق کارتهای اعتباری. در نتیجه نبودن در بازارهای مجازی مثل آمازون، ایبای و ......

تشریح عامل سوم، اشتباهات دست اندر کاران فرش:

فکر کنم در رابطه با این عامل بتوان کتابها نوشت. اما سعی‌ می‌کنم چکیده مسایل را در میا‌‌ن بگذارم.

یکی‌ از سنگ بناهای کٔج  همان دوران بعد از انقلاب گذاشته شد زمانی که تولیدات به طرف فله ایی سوق داده شد. همانطور که در بالا توضیح دادم بخاطر سقوط ارزش ریال و در نتیجه کاهش قیمت فرش در بازارهای بین المللی، یک بازار موضعی از خریداران طبقه متوسط به پایین که تا آن زمان خواب خرید فرش را هم نمیدیدند و یا پس از سالها پس انداز موفق به خرید یک یا دو فرش میشدند به وجود آمد. و این مسئله باعث ترغیب تولید کنندگان به تولید انبوه و فروشندگان به رقابت‌های غیر حرفه‌ای حراج‌های مستمر شد. اما بی‌ خبر از اینکه اینکار تیشه به ریشه خود زدن است. همانطور که میبینیم در طی‌ زمان بازار اشباح شد، کیفیت تولید سقوط کرد در نتیجه مقام و منزلت فرش ایران که همیشه حرف اول را میزد بهمچنین سقوط کرد. و از همه بدتر اعتماد مصرف کنندگان کاملا از دست رفت. تا حدی که در کشورهای آلمانی زبان کنایه فرش فروش  برای تعریف شخصی‌ست که جدی نیست و میشود با ا‌و چانه زنی کرد. و همانطور که در بالا اشاره کردم طبقه مرفه اجتماع را از دست دادیم.

امروزه انسانها بیشتر برای ارضا روح خود و یا فخر فروشی خرید می‌کنند. 

یکی‌ دیگر از مشکلات دست اندر کاران فرش و کلا ایرانیان بها ندادن به کارهای تحقیقاتی برای بازار ‌ست. این مشکل بی‌ نهایت چشم گیر است. برای ندادن پول به محققین هر کسی‌ به همراه عمو ، عمه‌  و خاله‌اش محقّق است. فکر کنم احتیاج به زدن مثل نیست و همه خوب میدانند.

از دیگر اشتباهات دست اندر کاران فرش سیستم تفکر چانه زنیست، یعنی‌ همیشه اهرم فشار به زیر دستیست. و فشار کامل و آخر قطعاً به قشر زحمت کش یعنی‌ بافندگان و غیره وارد میشه که این باعث بی‌ برکتی عظیم در کار فرش شده. میخواهند جنس را ارزان بخرند و ارزان بفروشند غافل از اینکه ارزان فروشی همیشه راه درست نیست. در اروپا وضع ٔبر این منوال نیست و اهرم فشار رو به بالاست، یعنی‌ از پایین همه در آمد و رفاه دارند و فشار به خریدار وارد میشود. درکل یک تفکر اشتباه در فرش است؛ بگذارید اول یک مثال بزنم و خاطره‌ی تعریف کنم، حدود بیست و هشت سال پیش در نمایشگاهی غرفه داشتیم، یکروز بیرون غرفه بودم وقتی‌ برگشتم دو خانم در غرفه مشغول تماشای فرشها و نگاه کردن قیمتها بودند متوجه من نشدند. آن‌ زمان من شیراز ۳*۲ داشتم به پنج هزار شیلینگ، یکی‌ از خانمها به دیگری گفت نه این نمیتواند شیراز خوبی باشد چون عادل بسیم شیراز را به چهل و پنج هزار شیلینگ میفروشد و رفتند. آن‌ زمان فهمیدم اعتبار امام زاده دست متولیش ‌ست یعنی چه و تا به امروز نه چوب حراج به فرش زدم و نه ارزان تر از بقیه فروخته ام. همه آنهایی که حراج کردند خودشان حراج شدند و رفتند. با این حرف می‌خواهم بگویم فرش جنس لوکس است و برای فروش جنس لوکس باید همان تفکر را هم داشت.

نبودن تعاونی‌ها و در کلّ نداشتن اتحاد و همدلی   

طبق تحقیقات انجمن ما در آینده  درخواست برای تولیدات ارگانیک بیشتر خواهد شد، در ضمن از همه مهمتر شرایط جهانی برای گلوبالیستها تنگ شده و تغیرات بزرگ خواهند بود. و در کلّ عقربه‌ها بازگشت به سنت‌ها را نشان میدهند.

آن‌ کسانیکه امروز از این شاخه به آن‌ شاخه میپرند و گول بازار حرج و مرج امروز را میخورند قطعاً بازنده خواهند بود ماند کسانی که در بالا ذکر کردم.

منبع : کانال دانش آموختگان فرش
از گفته های رضا پاسدار فعال فرش ایران در اطریش