:
كمينه:۲۴.۷۹°
بیشینه:۲۴.۹۹°
Updated in: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۰
ظرفيت تاريخي رشد اقتصادي ايران 4 درصد است نه بيشتر

20 سال متوسط نرخ رشد اقتصادي، نقدينگي، دلار، سود سپرده، تورم،‌ مصرف مردم و جمعيت در اقتصاد ايران طي دوره 96-1376

هشدار مهم: در بيست سال اخير نرخ دلار 7.6 برابر، نقدينگي 93 برابر، و شاخص تورم 21 برابر شده و رشد متوسط اقتصاد به هر دليلي سالانه تنها 4 درصد بوده است و لذا نبايد دچار تخيل و رويا شويم و تصور كنيم كه مي توان به رشدهاي بالاتر رسيد. به هر دليلي توان و ظرفيت اقتصاد ما فعلا در همين حد است و براي بهبود آن بايد اصلاحات گسترده ساختاري و نهادي و اجتماعي انجام شود
کد خبر: ۹۴۲۰۲
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۶ - ۱۹:۵۲
خبراقتصادي – محسن شمشيري: در 20 سال اخير از سال 1376 تا 1395، با وجود محاسبه رشد اقتصادي با سال پايه هاي مختلف 1369، 1376، 1383 و 1390، با تخمين مي توان برآورد كرد كه رشد اقتصادي متوسط اين بيست سال معادل 4 درصد بوده است. متوسط رشد مصرف بخش خصوصي يا قدرت خريد مردم نيز سالانه 3.25 درصد بوده است. 
 

سال

رشد اقتصادي – درصد - سال پايه 90

درصد رشد مصرف بخش خصوصي

درصد رشد و رقم نقدينگي ميليارد تومان

نرخ تورم - درصد

نرخ دلار تومان

سود سپرده يكساله - درصد

1396

برآورد 5 درصد

-

 25-1300 هزار

10.2

3760

15

1395

12.5 بدون نفت 3.3

3.8

25-1250 هزار

9

3644

15

1394

1.6-

3.5-

30-1017280

11.9

3450

20-18

1393

3.2

2

22.3-782380

15.6

3280

24-22

1392

0.3-

1.9-

38.8-639550

34.7

3184

21.5-17

1391

7.7-

2.2-

30- 460693

30.5

2606

17

1390

4.3  قيمت ثابت 1383

4.2

20.1-354255

21.5

1357

17

1389

6.5

4.2

25.2 - 294887

12.4

1060

15-14

1388

3.9

1.1-

23.9- 235588

10.8

998

15.5-14.5

1387

0.8 قيمت ثابت 1376

4.5-

15.9 - 190136

25.4

967

16-15

1386

6.7

6.8

27.7- 164029

18.4

935

16-12

1385

6.6

6.1

39.4-128420

13.6

922

16-7

1384

5.7

6.6

34.3-92102

12.1

904

13

1383

4.8

8.6

30.2- 68586

15.2

874

13

1382

6.7

4.4

26.1-52659

15.6

832

13

1381

7.5

11.7

30.1-41752

15.8

802

13

1380

3.3

4.4

28.8-32095

11.4

800

13

1379

5

7.2

29.3-24911

12.6

818

14

1378

1.6 قيمت ثابت 1369

1.1

20.1-19269

20.1

865

14

1377

3.8

6.8

19.4-16040

18.1

646

14

1376

2.4

4.2

15.2-13428

17.3

478

14

رشد متوسط 20 ساله

4

3.25

26- 93 برابر

21 برابر شدن شاخص تورم

7.6 برابر

-

 همچنين رقم نقدينگي در اين سال ها از 13428 ميليارد تومان در سال 1376 به 1300 هزار ميليارد تومان در سال 1396 و  1250 هزار ميليارد تومان در پايان سال 95 رسيده است. براين اساس، نقدينگي در اين بيست سال 93 برابر شده است. به عبارت ديگر، نقدينگي در اين بيست سال هرساله رشد متوسط 26 درصدي داشته است. 

شاخص تورم يا رشد سطح عمومي قيمت ها به قيمت ثابت سال 1390، نيز از عدد 12.4 در ابتداي سال 76 به عدد 263 در انتهاي سال 95 رسيده و در اين مدت 21 برابر شده است.  يعني در مقايسه انتها به ابتداي اين بيست سال، قيمت ها به طور متوسط هر سال دو برابر شده  و بيش از 100 درصد رشد كرده است. 
نرخ دلار از 478 تومان در سال 76 به 3644 تومان در سال 95 رسيده و طي اين بيست سال 7.6 برابر شده است. به عبارت ديگر، نرخ دلار در مقايسه با شاخص تورم كه 21 برابر شده تقريبا به اندازه يك سوم تورم رشد كرده و اين موضوع به معناي تقويت ارزش برابري ريال در برابر دلار در مقايسه با شاخص تورم است. البته در كنار اين مقايسه اسمي دو نرخ دلار و تورم، بايد كاهش ارزش دلار در بازار جهاني در برابر نفت، طلا و ساير ارزهاي معتبر بين المللي را نيز در نظر گرفت تا مشخص شود كه ارزش برابري ريال در برابر دلار در مقايسه با تورم به صورت واقعي و با احتساب تورم داخلي و جهاني چقدر تقويت شده است؟
اكنون با مقايسه اين شاخص ها، بايد به اين پرسش هاي اساسي پاسخ داد كه با وجود رشد 4 درصدي اقتصاد و بهره وري و سودآوري كم اقتصاد ايران كه بيشتر متاثر از درآمد نفت است، نرخ سود بانكي بايد چقدر تعيين شود تا بتواند ضمن رضايت سپرده گذاران، توليد واشتغال را افزايش دهد و توليد كننده قادر به پرداخت سود تسهيلات بانكي باشد؟

هشدار مهم به برنامه ريزان و مسوولان اقتصادي اين نكته مهم است كه ظرفيت تاريخي رشد اقتصادي ايران 4 درصد است نه بيشتر. و نبايد دچار رويا و تخيل شويم و تصور كنيم كه مي توانيم به رشد هاي بالاي 8 درصد برسيم و براساس رشد و هدفي كه هنوز تحقق نيافته، پول خرج كنيم و تورم ايجاد كنيم و يا جمعيت و بودجه اضافه كنيم... توان و ظرفيت اقتصاد و محيط اقتصادي به هر دليلي بيش از اين نيست.

در اين بيست سال اخير نرخ دلار 7.6 برابر، نقدينگي 93 برابر، و شاخص تورم 21 برابر شده و رشد متوسط اقتصاد به هر دليلي سالانه تنها 4 درصد بوده است و لذا نبايد دچار تخيل و رويا شويم و تصور كنيم كه مي توان به رشدهاي بالاتر رسيد. به هر دليلي توان و ظرفيت اقتصاد ما فعلا در همين حد است و براي بهبود آن بايد اصلاحات گسترده ساختاري و نهادي و اجتماعي انجام شود.

براين اساس، اين پرسش مطرح است كه در اين بيست سال، با توجه به متوسط رشد مصرف بخش خصوصي 3.25 درصدي، و افزايش جمعيت از 60 ميليون نفر در سال 76 به 80 ميليون نفر در سال 95 و رشد متوسط سالانه 1.6 درصدي، يا افزايش يك ميليون در هر سال، توزيع درآمد و قدرت خريد  و هزينه خانوارها تا چه حد رشد كرده يا ثابت مانده و يا تنزل كرده است؟ بر اين اساس، بايد سالانه چقدر شغل ايجاد شود، چقدر بانك ها تسهيلات پرداخت كنند؟ چقدر دولت حمايت كند؟ كارخانه ها و واحدهاي اقتصادي چقدر سرمايه گذاري كنند و چقدر رشد داشته باشند تا  بتوانيم همين قدرت خريد و سطح زندگي و معيشت را براي خانوار ايراني حفظ كنيم؟
از سوي ديگر، با توجه به تغيير ميزان تحصيلات جوانان، تغيير مطالبات و انتظارات مردم و خانوارها، شهرنشيني، مهاجرت، مشكلات زيست محيطي و آب، چه برنامه هايي بايد براي بيست سال آينده مورد توجه باشد تا در سال 1415، با محاسبه شاخص ها، نتيجه بهتري گرفته و در مقايسه با كشورهاي منطقه و جهان، جايگاه بهتري را از نظر قدرت اقتصادي، درآمد سرانه، شاخص هاي سعادت و خوشبختي، رفاه مادي، رضايت از محيط زندگي وخانواده و جامعه ايجاد كنيم؟
روند بيست سال اخير، چهل سال اخير و يا 100 سال اخير، نشان دهنده اين واقعيت است كه به اصلاحات ساختاري در اقتصاد و جامعه و بهبود شاخص هاي كيفي و كلان اقتصاد نياز داريم و با اين شاخص هاي بيست سال اخير نمي توان انتظار رشد درآمد سرانه، توزيع درآمد و ثروت، رشد اقتصادي، بهبود معيشت، احساس تعلق و رضايت و رفاه بيشتري را داشت و در مقايسه با امكانات وسيع معادن، نفت و گاز،‌منابع طبيعي،گردشگري، صنايع مختلف، موقعيت جغرافيايي در ارتباط با همسايه ها، خاورميانه، كشورهاي شمال ايران، اروپا و آسيا و... اين شاخص هاي كلان اقتصادي كمتر از حد انتظار بوده است.