دبیر کل بانک مرکزی با اشاره به مشکلات و چالشهای تعاونی اعتبار ثامن الحجج به تشریح عملکرد بانک مرکزی و سایر دستگاهها برای ساماندهی و تعیین تکلیف این تعاونی در گفت وگو با فارس پرداخته و نكات قابل توجهي را مطرح كرده كه خلاصه اي از آن را منتشر مي كنيم.
اقتصاد گردان - چالشها و مشکلات تعاونی اعتبار ثامن الحجج که از سال 94 آغاز شد، با وجود کاهش سطح بحران، از بین نرفته است.رئیس کل بانک مرکزی در آذر ماه 94 مسئولیت ساماندهی و تعیین تکلیف این تعاونی اعتبار را به محمود احمدی دبیر کل بانک مرکزی داد.
احمدي در گفت وگو با فارس گفت: روزی که تعاونی را گرفتیم، مدیران تعاونی میگفتند 2 میلیون و 300 هزار سپردهگذار داریم اما با بررسیهای ما مشخص شد تعداد سپردهگذاران یک میلیون و 257 هزار نفر است. آذر ماه 94 همه اطلاعات را به ضرب و زور گرفتیم.
یک سال و نیم گذشته همه زندگی من شده است ثامن الحجج. ما که اَلَکمان را آویختهایم، فقط برای حل مشکل مردم این کارها را کردیم. برای حل این مشکل 2 هزار و 200 میلیارد تومان از منابع بانک مرکزی پرداخت کردیم و حدود 2 هزار و 200 میلیارد تومان دیگر را تعهد کردیم که پرداخت کنیم. کی گفته اگر اموال فروش نرفت ما تعهدات را پرداخت نمیکنیم؟ من نمیدانم این اطلاعات را چه کسی به شما داده است؟
وي افزود: به بانک پارسیان گفتیم این فرمها را به مردم بدهید تا امضا کنند. بانک پارسیان یک بندی اضافه کرده بود که اگر بانک مرکزی پولی ندهد من مسئولیتی ندارم. بلافاصله با بانک صحبت کردیم و گفتیم اینکه ما به شما منابع میدهیم یا نمیدهیم، مساله من و شما است. شما از ما تعهد بگیر که به شما منابع میدهیم. اعلام کردیم هر سپردهگذار موسسه منحله ثامن الحجج که به بانک پارسیان منتقل میشود، بانک مرکزی در سررسید تعهد میدهد که مطالباتش را پرداخت کند. حالا ممکن است اموال موسسه فروش برود، ممکن است فروش نرود.
گزارش به شورای پول و اعتبار، ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی و شورای عالی امنیت ملی بردم و مصوبه گرفتم. به ریز در گزارشها مشخص کردیم که در فاز اول، فاز دوم و فاز سوم چه کاری میخواهیم انجام دهیم.
برای اولین بار بانک مرکزی خودش تعهد کرده اگر اموال موسسه ثامن هم فروش نرود، این مبلغ را به سپردهگذاران در سررسید تعیین شده پرداخت کند. همین هفته مزایده خودپردازها را برگزار کردیم. این هفته مزایده شعب را برگزار میکنیم. اموال را به طور کامل ضبط کردیم. اموالی که از محل سپردههای مردم خریده و به نام موسسه یا به نام افراد دیگر و رفقا و اشخاص زده است، ضبط کردهایم. باور کنید در طول 35 سال خدمت من تا حالا نبوده در هیچ موضوعی بانک مرکزی این میزان مسئولانه ورود کند.
وي در مورد نرخ هاي سود بالا گفت: در ابتدا که موسسه را تحویل گرفتیم 3 تا 4 هزار میلیارد تومان کسری داشت. موسسه یک سری سپردهها را از افراد خاص گرفته بود و نرخهای سود 57 درصد، 54 درصد، 52 درصد و 46 درصد به حساب آنها واریز میکرد. این دیگر سود نبود، درواقع رشوه بود. این باعث کسری عمده شد. یا اینکه موسسه ملکی را خریده بود با این امید که قیمت آن رشد کند اما به دلایلی حتی قیمت آن کاهش هم پیدا کرده بود. از روز اول هم این موسسه با کسری مواجه بود. اگر می خواستیم مجوز بدهیم، به موسسهای مجوز میدادیم که کسری دارد؟
احمدی افزود: نمیگویم که بانك مركزي اصلا نمیخواست مجوز بدهد. مراحل صدور مجوز مشخص است. بانک مرکزی سپرده قانونی از این موسسه گرفته بود، من که کتمان نمیکنم. بانک مرکزی فرآیند صدور مجوز را برای این موسسه تعیین کرد. بانک مرکزی به موسسه گفت نمیتوانید خودتان صاحب کل سهام موسسه باشید. نمیشود بانک برای یک شخص یا خانواده آن باشد. در نهایت 10 درصد این موسسه را میتوانید داشته باشید.
بهترين رفقا آنهايي هستند كه در ابتدا فحش مي دادند
هر چه گفتیم اطلاعات بده، نمیداد. حتی آقای تهرانفر (معاون نظارتی وقت بانک مرکزی) را دو ساعت در پشت در شعبه نگه داشتند. یعنی معاون نظارتی بانک مرکزی را به داخل شعبه راه ندادند. بعدها متوجه شدیم علت همین کسریهاست.
اینها عین واقعیت است. در زمانی که این موسسه ورشکست شد بنده مسئولیتی در این حوزه نداشتم اما وقتی به این مرحله رسید آقای سیف از من خواست این موضوع را پیگیری کنم. در تمام تجمعات سپردهگذاران این موسسه من شرکت کردم. بیش از 40 هزار ایمیل این سپردهگذاران را شخصا خواندم. یعنی در کل کشور اگر میتوانید یک سپردهگذار این موسسه را بیاورید که من شخصا جواب ایمیل او را نداده باشم.
برخیها فحش به بنده دادند اما من گفتم بله تعلل شده باید حل و فصل شود. الان بهترین رفقای من همانهایی هستند که در ابتدا فحش میدادند. ماه مبارک رمضان پارسال تقریبا هر شب تا سحر ایمیل مردم را پاسخ دادم. نمیدانید ما از چه بحرانی عبور کردیم.
الان حداقل سپردهگذار میداند در سررسید مشخص شده اصل پول را میگیرد. صاحبان موسسه که این تخلفات را کردهاند الان اسیر است. پروندهاش در بازپرسی دادسرای اقتصادی 90 جلد است. هفته گذشته به دادگاه رفته است.
پرونده را به كتاب تبديل كرديم
تمام مدارک جمع آوری شده است. فقط هم کار ما نبود، قوه قضائیه و دیگر دستگاهها همکاری کردند. من این پرونده را به یک کتاب تبدیل کردهام که تجربه این اتفاق مستند شود و مشخص شود کدام دستگاهها اشتباه کردهاند و مشکلات چه بوده است و چه اقداماتی برای عدم بروز دوباره این حوادث باید انجام شود.
رئیس شعبهای بوده که 6 میلیارد تومان اختلاس کرده است. ما در این بررسیها اطلاعات آن را درآوردیم در حالی که مدیران موسسه نمیدانستند. قبلا سیستم مرکزی و متمرکز نداشت اما ما این سیستم را نوشتیم.
که روی این پروژه انجام دادیم بسیار گسترده بود و نمیتوانستیم به یکباره 12 هزار میلیارد تومان پول به مردم بدهیم. ما به تعویق انداختیم پرداختها را. مثلا به سپرده گذاری که 100 میلیون تومان داشت، گفتیم 35 میلیون تومان بگیر، 65 میلیون تومان دیگر را 11 ماه دیگر. سررسیدها از 11 ماه تا 17 ماه است و از اول تیر ماه امسال پرداختها آغاز میشود.
سپردهگذاران تا 300 میلیون تومان. با این کار 99.2 درصد سپردهگذاران تعیین تکلیف میشوند.
کسری موسسه در روزی که ما تحویل گرفتیم، برآورد 2 تا 3 هزار میلیارد تومانی کردیم. البته موقعی میتوانیم کسری یا مازاد را اعلام کنیم که ارزش ریز همه اموال را بدانیم. در حال حاضر که به دنبال شناسایی هستیم، اموال جدیدی هم کشف کردهایم.
بهای املاک به طور دقیق مشخص نیست و وقتی به پول تبدیل شد، قابل ارزیابی است. به عنوان مثال این موسسه یک برج در مشهد داشت که ارزش آن 1200 میلیارد تومان بود اما هماکنون حداکثر قیمت پیشنهادی 650 میلیارد تومان است
ما اولین تجربه انحلال موسسه را داشتیم. در طول تاریخ بانک مرکزی تنها یک بانک تصفیه شده که آن هم مربوط به قبل از انقلاب است و هنوزم که هنوز است، تصفیه نشده است. من برای انتقال تجربیات از روز اول همه اقدامات و عملکرد را مستندسازی کردم که هماکنون به 6000 صفحه رسیده است.
3550 میلیارد تومان طلب باقی مانده است.با فروش اموال، پوشش داده نمیشود. قطعا پوشش داده نمیشود. برداشت ما این است که برخی افراد بودهاند که ماهی 4 میلیارد تومان سود میگرفتند. حالا به آنها پول بدهیم؟
واقعا ما با یک فساد بزرگ برخورد کردیم. همه اسامی را به قوه قضائیه ارجاع دادیم. خدا شاهد است که با همه متخلفان برخورد کردیم و هر اسمی در هر جا دیدم که با این پرونده مرتبط بود، به قوه قضائیه ارجاع دادیم و نمیدانید چه فشاری روی بانک مرکزی آوردند. الان اشراف کامل به ثامن الحجج داریم، در حالی که در آن زمان هیچ اطلاعاتی به ما نمیدادند.
هیچ ملکی نفروختیم چون اگر میفروختیم به قیمت مفت میخریدند. شورای پول و اعتبار به من گفت چرا املاک را نمیفروشی من گفتم خریداران میدانند که این موسسه در شرایط اضطرار است و به ثمن بخس املاک را میخرند. هر چه دادیم پول بانک مرکزی بود. حتی یک صندلی هم نفروختیم.
حدود 3 هزار نفر سپردهگذار باقی مانده است؟ و همه این افراد 35 میلیون تومان گرفتهاند.
یکی از نمایندگان مجلس برای وزیر اقتصاد سوال طرح کرده بود. سه هفته پیش رفتیم دفتر آقای طیبنیا. آن نماینده سه تا سپردهگذار را با خودش آورده بود. من آنها را نمیشناختم اما وقتی به اسم همدیگر را صدا کردند، سوابق آنها را درآوردم و متوجه شدم یکی از اینها یک میلیارد و 700 میلیون تومان سود میگرفت. با آن نماینده مجلس تماس گرفتم و گفتم لااقل سپردهگذارهای 30 میلیون و 40 میلیونی با خودت میآوردی نه اینها که یک میلیارد و 2 میلیارد سود میگرفتند.
ماجرای ثامن الحجج خیلی زمان ببرد تا خرداد ماه سال آینده. نهایتا باید یک ساله این ماجرا جمع شود.