افسردگی، طب سوزني و طب سنتي

اقتصاد گردان -  من کلیه ی علوم را به دلایلی مکمل یکدیگر می دانم. پس در این میان در کنار طب سوزنی که بسیار برایم مهیج بوده همواره از طب های دیگر چون طب سنتی خودمان نیز پیشنهاد داده ام 

افسردگی یک بیماری روانی ناشی از اختلالات مغزی و سیستم عصبی نیست. افسردگی یک انحراف عاطفی است. به عبارت دیگر افکار منحرف و فریب آلود مجموعه ای از احساسات؛ غم و اندوه، عدم اعتماد به نفس، بی تفاوتی و بی حوصلگی، خستگی و ضعف، نا امیدی و یأس و ... را تحت عنوان افسردگی به دنبال کشیده و قربانی خود را به سوی خودکشی سوق می دهند. بنابراین باید گفت که افکار غیر منطقی، غیر واقعی و فریب آلود میکرب و علت افسردگی هستند و چنان چه این افکار تصحیح و اصلاح شودند، افسردگی نیز درمان خواهد شد. 

ممکن است پذیرش این مطلب برای شما قابل قبول نباشد و به من خطاب کنید که علت افسردگی من افکار منحرف و غیر واقعی نیست، دلیل افسردگی من یک مسئله ی واقعی است. یعنی افسردگی من مشکلی است که با آن روبه رو هستم و در نتیجه افکار من واقعی هستند و فریب آلود. من هرگز از شما چنین ادله ای را نخواهم پذیرفت. پس این جاست که یک نبرد مقدماتی میان من و شما صورت خواهد گرفت.

چنان چه از من سوال کنید پس بنظر شما «بهرام» افسردگی سرچشمه اش از کجاست؟ به شما خواهم گفت در واقع چیزی به نام افسردگی ناشی از مسئله های حقیقی وجود نخواهد داشت. 

پرسش صحیح در این حیطه می تواند چنین باشد: 

چه تفاوتی میان غم و اندوه از یک سو و افسردگی از سوی دیگر می تواند باشد؟

پاسخ خیلی آسان است: غم و اندوه احساسی سالم و طبیعی متولد جنبه های واقعی و منفی زندگی هستند که بعد از ارضا شدن کم کم، کم رنگ و کم رنگ تر می شوند. در صورتی که افسردگی احساسی فریب آلود، بیمار گونه و در نتیجه ی افکار غیر واقعی است که بی حرکت و ثابت به جای می ماند. مثلا اگر پس از مرگ یکی از عزیزانمان این گونه فکر کنیم «من او را برای همیشه از دست داده ام و هرگز قادر نخواهم بود او را ببینم و با او حرف بزنم، فقدان او باعث دل تنگی من است» چنین تفکری صحیح بوده و در نتیجه احساسی که به دنبال آن می آید نیز احساسی سالم و طبیعی است. احساس غمی است که باید درک شود. در چنین احساسی معنای انسانیت و زندگی نهفته است. چنین احساسی رشد و بلوغ انسانی را به همراه دارد. از طرف دیگر اگر پس از مواجعه با مرگ عزیزمان بگوییم «بعد از مرگ او هرگز مزه ی شادی و خوشبختی را نخواهم چشید و بدون او زندگی برای من معنایی نخواهد داشت» چنین فکری موجب می شود که با تأسف خوردن به حال خود از زندگی مأیوس و     نا امید شویم. چنین فکری فریب آلود و منحرف کننده است و به احساس افسردگی  می گراید. 

مواجه شدن با یک شکست در زندگی یا از دست دادن آن چه برایمان مهم و عزیز بوده، ممکن است باعث شود که دچار یکی از این دو حالت شویم. به هر حال غم و اندوه احساسی طبیعی و سالم است که جریان می یابد. این احساس زمان معین و مشخصی دوام آورده سپس آرام آرام ناپدید می شود و به هیچ وجه به روی اعتماد به نفس شما تأثیری نخواهد گذاشت. در حالی که افسردگی یک احساس ثابت است، احساسی که همیشه با عدم اعتماد به نفس آمیخته است. 

ممکن است به درستی مطمئن نباشید حالتی که احساس می کنید وضعی کاملاً طبیعی است یا دچار افسردگی شده اید، به علاوه اگر مبتلا به افسردگی هستید حالت شما تا چد حدی شدید و وخیم است. بنابراین معقول تر است ابتدا در یابید که در چه وضع و حالتی قرار دارید. 

در این خصوص تست هایی موجود است که می توانید تهیه نمایید و بلافاصله پی خواهید برد که دارای افسردگی هستید یا خیر؟ و در صورت ابتلا ناراحتی شما در چه حدی است؟ و آیا می توانید با راهنمایی ها و روش های توضیح داده شده و موجود قادر خواهید بود به درمان خود بپردازید یا شدت ناراحتی به حدی است که علاوه بر مداوای شخصی نیاز به یاری متخصص داشته و باید به پزشک روان شناس مراجعه نمایید.

در نتیجه 

افسردگی به اختلالات خلق و خوی یا اختلالات عاطفی گفته می شود و بیمار را دچار آشفتگی فکری، آشفتگی عاطفی، تغییر رفتار و بیماری های جسمانی می کند. 

علائم:

خلق افسرده مانند: احساس غمگینی، درماندگی، احساس پوچی و همچنین گریه کردن بی مورد، کاهش قابل ملاحظه علاقه نسبت به تمام فعالیت ها یا نداشتن احساس لذت، کاهش یا افزایش اشتها، بی خوابی یا پرخوابی که بی خوابی شایع تر است، کندی در حرکت، کاهش یا افزایش میل جنسی که کاهش آن شایع تراست، خستگی یا نداشتن انرژی، احساس بی ارزشی یا گناه بی جا، کاهش تمرکز و به دنبال آن کاهش قدرت تفکر و تصمیم گیری، افکار خود کشی تکرار شونده، بعضی مواقع افراد افسرده با شکایت های جسمانی و درد مراجعه می کنند. 

درد سینه، سر درد، درد گردن، درد پشت و شانه ها می باشد.

علل:

عوامل ژنتیکی، نوع شخصیت فرد، عوامل محیطی، بیماری های جسمانی و معلولیت جسمانی، وقایع پر استرس زندگی مثل طلاق یا بیکاری.

«فراموش نکنیم در درمان بهبود افسردگی طب سوزنی نیز در این میان بی تأثیر نخواهد بود و می توان از این طب بهره گرفت»

درمان با عرقیات:

یکی از عرقیات زیر را روزانه 1 الی 3 فنجان میل کنید. 

عرق بابونه، بیدمشک، بادرنجبوبه و عرق بهار نارنج.

درمان خوراکی:

کاهو، چای سبز، زعفران، عسل، قهوه، رب انار، خورشت آلو اسفناج، مربای به، مربای گل محمدی، شربت زرشک، آب کنگر به طور مداوم، گوشت بوقلمون، بادام زمینی، پسته، تخم کدو، موز، شکلات.

درمان گیاهی:

1- دم کرده ی 20 تا 30 گرم اسطوخودوس در یک فنجان آبجوش مفید است. 

2- دم کرده ی گل گاو زبان، سنبل الطیب، لیمو عمانی و نبات، نشاط آور و آرام بخش است.

درمان با آب میوه جات:

آب آلوبخارا و آب انگور با پسته ی خام.

موارد پرهیز:

باقلا، آش شولی، روغن آفتاب گردان.

پژوهش گر دکتر بهرام راه پیما.Dr.BahramRahpeima@yahoo.com