نباشت ريسك در بانكهاي ايراني بهگونهاي است كه اگر مديريت نشود براي اقتصاد ايران ابرتورم و ابرركود در راه خواهد بود...
خبراقتصادي - همين چند هفته پيش بود كه مسعود نيلي مشاور ارشد اقتصادي رييس جمهور درباره روزهاي سخت نظام بانكي ايران نكات تازهيي را علاوه بر آنچه در 2سال اخير بيان كرده بود به صورت صريح نوشت. نوشته او كه در يكي از نشريههاي تخصصي بانك مركزي چاپ شده نشان ميدهد كه:
1- مقاومت بانكها در برابر كاهش نرخ سود سپردهها در حالي كه نرخ تورم از 40 درصد به كمتر از 10 درصد رسيده بيشتر از آنكه نافرماني باشد نشاندهنده بيماري اين فعاليت مهم اقتصادي است.
2- بيماري درمان ناشدني نظام بانكي در حال حاضر دو نشانه دارد: نشانه نخست تامين منابع مالي با قيمتهاي بالا و قدرت محدود و منابع بانكي براي اعتباردهي به متقاضيان.
3- اعتبارگيرندگان از بانكها به اين دليل كه نرخ تورم و نرخ سپردهها و نرخ سود بانكي از تعادل خارج شده است انگيزهيي براي بازگرداندن بدهي ندارند.
4- انباشت حجم بالاي ريسك در نظام بانكي از 1384 تا امروز تبديل به كوه يخي شده است كه ما فقط آن بخش از كوه يخ كه بيرون از آب مانده است را ميبينيم و بخش بزرگ آن كه زير آب پنهان شده به چشم نميآيد.
5- رهبري قيمت پول در جنگ بانكها و موسسهها براي جذب سپردهها با هدف تبديل سپردهها براي پرداخت سود سپردهگذاران قبلي در اختيار بانكهاي بد قرار گرفته و اين بسيار خطرناك است.
6- اصلاح نظام بانكي پيچيده است و حساسيت اجتماعي بالايي دارد و نبايد اين كار بزرگ و پيچيده اسير بازيهاي سياسي شود و بايد تلاش كرد اطمينان مردم به نظام بانكي مخدوش نشود.
حالا و پس از هشدارهاي صريح مشاور ارشد اقتصادي رييس جمهور معاون اول روحاني كه به لحاظ انديشه اقتصادي سازگاري خوبي با مشاور رييس دولت دارد در اصفهان ضمن اينكه از عنوان ابرچالش براي بيكاري نام ميبرد با صراحت ميگويد نميتواند همه آنچه واقعيت نظام بانكي است را با شهروندان در ميان بگذارد زيرا پيامدهاي اين بازگويي ممكن است در عمل غيرقابل كنترل باشد.
واقعيتهايي كه جهانگيري نميخواهد با مردم در ميان بگذارد، كدامند؟ دقت در سخنان و نوشتههاي اقتصاددانان و آمارهاي ارايه شده از سوي بانك مركزي اين واقعيتها را تا اندازهاي بازتاب ميدهند. به طور مثال دكتر سيدعلي مدنيزاده اقتصاددان جوان ايراني كه سالها در پژوهشكده پولي و بانكي مسووليت پژوهشهاي بانكي را برعهده داشته است مينويسد: انباشت ريسك در بانكهاي ايراني بهگونهاي است كه اگر مديريت نشود براي اقتصاد ايران ابرتورم و ابرركود در راه خواهد بود... اين ريسكها به اندازهاي سيستماتيك شدهاند كه مشكل جريان نقد در يكي از بانكها ميتواند با سرعت به ساير بانكها سرايت و وضع وخيمي ايجاد شود... اگر بانك مركزي براي اجتناب از وقوع بحرانهاي اجتماعي ناچار به دخالت گسترده شود نتيجهاش ركود تورمي شديد و طولاني خواهد بود...
سلامت نظام و پايداري نظام بانكي ايران در قالب تمام شاخصهاي موجود در مقايسه با متوسط كشورهايي كه بحران بانكي را تجربه كردهاند بدتر است...
باتوجه به آنچه از زبان بالاترين مقام سياسي مسوول كشور پس از رييس جمهور و شاخصترين اقتصاددان ايراني كه تجربه كار در 3 دولت سازندگي، اصلاحات و دولت فعلي را دارد و باتوجه به مجادله پايانناپذيري كه مديران بانكي و توليدكنندگان دارند و با عنايت به اينكه نظام بانكي ايران پيوندي حتي كوچك با شبكه بانكي دنيا ندارد تا در مواقع لزوم از آن كمك بگيرد به نظر ميرسد بايد اين داستان هرچه زودتر به يك نتيجه مساعد برسد.
آنطور كه كارشناسان و اقتصاددانان ميگويند ادامه وضع فعلي در شبكه بانكي براي جامعه ايراني حتي نامساعدتر از جريان ترامپ و اتحاد كشورهاي همسايه براي آزار رساندن به ايران است. معاون اول رييس جمهور، مشاور ارشد اقتصادي روحاني و اقتصاددانان ديگر با زبان بيزباني بدترين شرايط را تشريح و هشدار دادهاند و البته بايد همه نهادهاي قدرت، اهميت موضوع را درك كنند. هشدار معاون اول را جدي بگيريم.