:
كمينه:۱۱.۷۹°
بیشینه:۱۳.۹۹°
Updated in: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۴
منصور بي‌طرف

مديريت ضعيف بحران در شهر در مقایسه با ویرانی های جنگ دهه 60

بعد از گذشت 29 سال از آن زمان، اكنون تهران شاهد يك حادثه از آن نوع است هر چند كه اين حادثه در مقياس موشك‌باران‌ها نيست اما مي‌تواند ملاك و معياري براي ارزيابي همكاري نهادها و نيروهاي مردمي باشد.
کد خبر: ۸۵۸۵۷
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۵
خبراقتصادی - اواخر سال 1366 تهران شاهد فرود موشك‌هايي بود كه بر سر شهر مي‌ريخت. صدام با اين كار جنگ را از جبهه‌هاي نبرد، صدها كيلومتر به داخل كشور كشاند. 



پرتاب اين موشك‌ها كه بعضا روزي چندين‌بار تكرار مي‌شد خانوارهايي را به شهادت مي‌رساند و آوارهايي را در تهران درست مي‌كرد. پيش از تهران كه پرتاب اين موشك‌ها را تا اوايل بهار سال 1367 شاهد بود شهرهاي ديگر كشور از قبيل دزفول شاهد برخورد موشك‌هاي زمين به زمين عراقي از همان ابتداي جنگ و تخريب خانه‌ها و پاساژها بودند. اما همه اين تخريب‌ها و آوارهايي كه درست مي‌شد به سرعت رفع مي‌شد. جنگ باوجود همه مصيبت‌هايي كه داشت يك چيز را در ميان ملت به وجود آورده بود و آن «اتحاد و همبستگي» ميان مردم بود. 
در كنار اين اتحاد، نهادها هم وظايف خود را به تمام و كمال انجام مي‌دادند و بعضا هم فراتر از وظايف خود كار مي‌كردند. نهادهايي مانند هلال‌احمر و بسيج در نخستين برخورد در محل حاضر مي‌شدند و با كمك مردم و نيروهاي امدادي ديگر مانند آتش‌نشاني به سرعت مجروحان و كشته‌شدگان حادثه را از زير خروارها آوار در مي‌آوردند. كمتر از دو هفته هيچ اثري از آوار نبود. تهران زمان جنگ را تصور كنيد كه در يك روز چند نقطه از آن شاهد چنين تصويري بود.

بعد از گذشت 29 سال از آن زمان، اكنون تهران شاهد يك حادثه از آن نوع است هر چند كه اين حادثه در مقياس موشك‌باران‌ها نيست اما مي‌تواند ملاك و معياري براي ارزيابي همكاري نهادها و نيروهاي مردمي باشد. فرو ريختن ساختمان 17طبقه پلاسكو همانند صاعقه‌يي بر جامعه بود. در دو ساعت اول هر چند وظيفه نيروهاي آتش‌نشاني بود كه در محل حاضر باشند اما پس از دو ساعت كه ساختمان ريزش كرد ديگر كار تنها از عهده نيروهاي آتش‌نشاني برنمي‌آمد بلكه ‌بايد نيروهاي امدادي ديگر در محل حضور پيدا مي‌كردند و به كمك آتش‌نشان‌ها مي‌آمدند؛ نيروهايي مانند هلال‌احمر و بسيج. اين نيروها اگر از همان ابتدا وارد صحنه مي‌شدند و تحت يك مديريت واحد قرار مي‌گرفتند شايد اكنون كه 72 ساعت از آن زمان مي‌گذرد بسياري معضلات مانند آوار‌برداري و كمك به مجروحاني كه زير آوار مانده بودند، حل شده بود. زمانه زمانه آزمون و خطا نيست كه بخواهيم چرخ را دوباره اختراع كنيم. تجربه 8سال جنگ تحميلي را پشت‌سر گذاشته‌ايم. تجربه‌يي كه نشان مي‌دهد چگونه كارهاي غيرممكن را مي‌شود ممكن كرد. جدا از اين تجربه جهاني را داريم. تجربه آتش گرفتن ساختمان‌هاي بلندمرتبه و ريزش پل‌ها در كشورهاي ديگر را داريم كه اينها بدون شك مي‌تواند موضوع آموزش نيروهاي امدادي شود. آيا بايد ساختمان 17طبقه پلاسكو آتش بگيرد تا آتش‌نشاني تهران متوجه شود كه نردباني كه به طبقه يازدهم برسد، ندارد؟ در اين صورت اگر ساختمان‌هاي بلندمرتبه ديگري كه طبقات آنها بالاتر از 20 است كه تعداد آنها هم در تهران رو به ازدياد است، آتش بگيرند چه بايد كرد؟ آيا بايد ظرفيت ماشين‌هاي آب‌پاش آتش‌نشاني 4000 ليتر باشد يا امكان توسعه آنها وجود داشته اما توجهي به آن نشده است.

آتش گرفتن ساختمان پلاسكو عملا نقايص زيادي را در مديريت بحران شهري نشان داد. نقص‌هايي كه پيش از اين ‌بارها گفته شده بود اما به‌خاطر آنكه شرايط عيني آن ايجاد نشده بود كسي به آن وقعي ننهاده بود. اين اتفاق عيني هر چند براي كشور خيلي هزينه دربر داشت اما مي‌تواند جلوي بروز بحران‌هاي بسياري از رويدادهاي آتي را بگيرد.