خبر اقتصادی - هر چند منطقي 7سال مديرعامل بزرگترين خودروسازي ايران بوده و با وجود تجربيات و علايق به اين حوزه چندان مايل به پاسخ سوالات خودرويي نبود اما انگار حرفهاي زيادي براي گفتن دارد. بنابراين به سراغ او رفتيم تا به سوالات ما در زمينه صنعت خودرو و صنايع هوافضا پاسخ دهد. البته اين گفتوگو، پيش از سفر«حسن روحاني» به ايتاليا و فرانسه انجام شده؛ از اين رو، برخي آرزوها و اميدهايي كه منطقي در حوزه خودرو و هوافضا مطرح كرده، در بخشهايي به قرارداد، منجر و به مرحله اجرا نزديكتر شده است.
با اجراي برجام چه اتفاقي قرار است در صنعت هوا فضاي ما رخ دهد؟
قطعا اگر براي پسابرجام خوب برنامهريزي شود، ميتواند اثر مثبتي داشته باشد اما اگر اين برنامهريزي انجام نشود و با روند گذشته ادامه يابد، اگر آسيبي هم وارد نكند، كمكي هم نخواهد كرد. يكي از اقداماتي كه ميتوان براي اين موضوع انجام داد اين است كه ما در زمينه هوا فضا با توجه به اينكه تحريم بودهايم نميتوانستيم همكاريهاي صنعتي داشته باشيم و انجام برجام يكي از موقعيتهاي ممتازي براي ما به وجود آورده است كه ميتوانيم در بخشهاي هواپيماهاي تجاري و بالگردها فضاي همكاريهاي بينالمللي داشته باشيم و اموري كه تاكنون متكي بر فناوريهاي درونزا پيش ميبرديم با همكاريهاي خارجي سرعت و كيفيت بيشتري به آن دهيم. اما براي اينكه از اين موقعيت بهتر استفاده كنيم بايد در كنار تامين نيازها، جلب همكاري خارجيها را انجام دهيم و همكاريهاي فناورانه داشته باشيم. يك بحث عمومي كه در اين باره مطرح است اينكه زماني كه خريد عمدهيي انجام ميدهيد در كنار آن بايد فناوري را هم بگيريد يا هم فناوري و هم بازار را از طرف مقابل بگيريد، بازار به اين معني است كه اگر قرار است 20ميليارد دلار هواپيما بخريم بايد انتظار داشته باشيم كه سازندگان قطعات كه همه واجد شرايط هستند نيز اندازه 2ميليارد دلار قطعه به طرف مقابل بفروشيم. البته اين مستلزم اين است كه مسوولان برنامهريزي كنند كه در كنار خريد اين اقدامات نيز انجام شود. از سويي شركتهاي طرف معامله نيز اين انتظار را دارند كه شركتهاي دانشبنياني كه به آنها معرفي ميكنيم آيا واجد شرايط هستند يا نه؟ با توجه به نمايشگاههايي كه سازندگان ما در آن شركت كردند و افراد خارجي كه آمدند و صنايع ما را مورد ارزيابي قرار دادند، ايرانيها ثابت كردند كه از نظر فني و صنعتي توانمند هستند. ولي اگر اين سياستگذاري نباشد و همه به دنبال نياز آني باشند طبعا ما نيازهاي پاسخ نداده شدهيي داريم كه همه سريع سراغ آن ميروند و در نهايت خريد انجام ميشود كه بدون انتقال فناوري انجام ميشود. البته خوشبختانه دولت اين برنامه را دارد كه با هر خريد فناوري نيز انتقال داده شود و از اين رو با معاونت علمي و فناوري همكاريهاي مختلفي انجام ميدهد كه تلاش ميكنيم اين همكاريها را به برنامههاي كاملا اجرايي تبديل كنيم و شركتهاي دانشبنياني كه در اين زمينهها فعاليت ميكنند در كنار تامين نيازهاي اساسي بتوانند در بلندمدت همكاري داشته باشند كه نوعي بازار كسب وكار آنها تضمين شود.
باتوجه به اينكه شما مطرح كرديد كه بايد برنامهريزي انجام شود! يعني ما از پيش برنامهيي نداشتهايم؟ درحالي كه مدتهاست درخصوص لغو تحريمها و برنامههاي آن صحبت ميكنيم؟
اتفاقا يكي از قسمتهايي كه خيلي برنامهريزي دقيقي داشت، ستاد هوايي، هوانوردي و مركز ملي فضايي بود و از زماني كه هياتهاي خارجي به ايران سفر كردند با تك تك آنها در زمينه توانمنديها صحبت شده و تقريبا برنامه آمادهيي داريم كه اين برنامه آماده بايد بياييد و در دستور كار كلي خريد قرار بگيرد و طبق آن برنامه انجام شود.
به نظرتان تحريم چه تاثيري روي صنايع هوا فضاي ما داشت؟
تحريم روي صنايع ما دو اثر متضاد داشت. اثر اول اين است كه از برخي قسمتها با توانمندي بالا ميتوان استفاده كرد و در فرصت به وجود آمده توانمنديهاي خود را كامل كرد پس تحريم ميتواند باعث رشد فناوري شود. از سوي ديگر در زمان تحريم روند فعاليتها بسيار آهسته ميشود و زماني كه بخواهيد يك قطعه را تهيه كنيد طبيعتا از مسير عادي نميتوانيد و بايد از مسيرهاي غيرعادي آن را تهيه كنيد كه هم هزينه را بالا ميبرد و هم زمان بيشتري را صرف ميكند. بنابراين هر فضا برنامهريزي خاص خود را ميطلبد كه ضمن اينكه آسيب وارد نشود بايد توانمنديها افزايش يابد اما براي كشور ما اينطور نبود چراكه برنامهريزي جامعي نشد و بعضي از صنايع آسيب ديدند، هر چند برخي از صنايع از فرصت به وجود آمده استفاده كردند، وضعيت خوبي درحال حاضر دارند و اگر حمايتها پس از تحريم ادامه يابد، انتظار ميرود رشد خود را كاملتر كنند.
تحريمهاي موشكي كه امريكا پس از اجراي برجام اعمال كرد، ميتواند تاثيري داشته باشد؟
نه، در حوزه فضايي دو نوع فعاليت ماهواره و پرتابكنندهها انجام ميشود كه غالبا ماهواره محدوديت خاصي ندارد و اكثر كشورها با اجزاي شناخته شده آن فعاليت ميكنند. پرتابكنندهها حوزه ديگر فعاليت فضايي هستند كه با موشك ساختار متفاوتي دارند و در يك موقعيت ثابت يك شي را تا يك جاي مشخصي ميبرد كه كاركرد موشك متفاوت از آن است بنابراين، اين تحريمها ميتواند در بخش پرتابكنندهها آثار محدودي داشته باشد.
براساس يك برنامه 10ساله كه براي صنعت هوا فضا اعلام كرديد، ايران بايد در يك دوره 10ساله يعني از سال 95 تا 1404 به رتبه دهم دنيا برسد، براي اين هدف چه بايد كرد و اينكه براي دوره قبلي يعني 85 تا 94 كه 10ساله اول بود، چه اقداماتي انجام شد؟
يك سند هوا فضا تنظيم شده كه شامل 4 بخش است، اين 4 بخش شامل هوانوردي، هوايي، فضايي و موشكي كه مصوبه سال91 شوراي عالي انقلاب فرهنگي است. در آنجا يك سري اهدافي را مشخص كرده بودند كه در آن اهداف بخشي محصولي و بخشي علمي- فناوري بود كه درحال حاضر از نظر علمي جايگاه 12 را داريم و رسيدن به جايگاه دهم پيچيدگي ندارد. اما مساله مهميكه وجود دارد اين است كه جايگاه علمي به تنهايي كفايت نميكند و بايد جايگاه اقتصادي و فناوري قوي و مطمئن داشته باشيد كه كشورهاي خارجي را ترغيب كنيد كه به جاي فروش محصولات به فكر تبادل فناوري باشند، خوشبختانه در بخشهاي مختلف و آنجايي كه تحريم شده بوديم براساس پايههاي علمي خود تكيه كرديم درحال حاضر قابليت اتكاي بهتري دارد.
ممكن است كشورهاي صاحب فناوري به فكر تبادل در اين زمينه باشند؟
بله، زماني تبادل فناوري اتفاق ميافتد كه شما دانشي داشته باشيد كه آنها به دنبال آن هستند و شما نيز در مقابل اطلاعاتي كه به آنها ميدهيد خلأهاي فناوري خود را كامل كنيد. الان ما در بخشهاي مختلف دستاوردهاي خاصي داريم كه با بعضي از كشورها ميتوانيم تبادل فناوري را انجام دهيم.
ناوگان هوايي ايران چه تعداد هواپيما نياز داريم؟ در خبرها شنيده شده كه 118هواپيما از ايرباس خريده شده و حتي برخي خبرها حاكي از آن بود كه 200 هواپيما از بوئينگ خريده شده است.
ما يك كار علمي در دانشگاه اميركبير و تربيت مدرس انجام دادهايم كه براساس آن نياز ما تا سال 1404 با توجه به رشد اقتصادي، توسعه شهرها و افزايش سرعت عملكرد توسعه با محاسبات انجام شده 570 هواپيما تا 1404 نياز داريم. از اين تعداد 100فروند هواپيما زير 80 نفره، 100فروند هواپيما بالاي 80 تا 100نفره، 300فروند هواپيما بين 150 تا 210 نفره و 70 فروند هواپيماهاي با برد بلند هستند.
پس نياز به خبر خريد 200 فروند هواپيما از بوئينگ را تاييد ميكنيد؟
نه، من چيزي را تاييد يا رد نميكنم. سعي ميكنم درباره نيازها صحبت كنم.
آيا اين تعداد هواپيما از بوئينگ هدفگذاري شده است؟
به هر حال ناوگان هواپيمايي ما نياز به خريد هواپيما دارد و اين امر مستلزم سرمايهگذاري هنگفتي است كه طبعا خريد اين تعداد هواپيما را در بازه زماني 10ساله بايد تقسيم كنيم كه سالانه با چه مقدار هزينهيي چه تعداد هواپيما خريداري كنيد. بنابراين بايد با يك فرآيندي به نوسازي ناوگان هوايي بپردازيم، نخستين گام آن نيز خريد 118هواپيماي ايرباس ميتواند باشد كه در يك بازه دو تا سه سال تحويل خواهد شد. در هر صورت هواپيماهايي كه از ايرباس خريده ميشود ميتواند از بوئينگ نيز خريده شود چراكه اين دو شركت با اينكه هواپيماهاي مشابه دارند اما در برخي موارد بوئينگ هواپيماهاي بهتري نسبت به ايرباس دارد. در همين راستا زماني كه خطوط هواپيمايي ما سرمايهگذاري ميكنند، سعي ميكنند با بهترين شكل انجام دهند.
آيا تاكنون مذاكرهيي با بوئينگ انجام شده؟
تا به حال اقدام نشده و در اخبار شنيدهايد كه به تازگي اجازه فروش هواپيما به ايران را داده است و زماني كه اجازه داده شد بايد مذاكراتي انجام شود تا به تفاهم برسند بنابراين زمان ميبرد. در نتيجه باور اينكه به اين زودي مذاكره با بوئينگ نهايي شود بعيد به نظر ميرسد.
با توجه به سفر رييسجمهور به ايتاليا و فرانسه، گفته ميشود قرارداد خريد از ايرباس امضا شده است. البته شنيده شد كه مديرعامل ايرباس به ايران سفري داشته است.
هياتهاي تجاري از كشورهاي مختلف به ايران سفر كردند و از ميان هيات تجاري فرانسوي كه به ايران آمدند مديراني از ايرباس نيز حضور داشتند و مذاكراتي انجام شد.
پس قرارداد با ايرباس تاييد شده است؟
اگر همه ميگويند پس احتمالا تاييد شده است.
پس مذاكراتي با بوئينگ نداشتهايم؟
ممكن است مذاكره داشته باشيم اما اينكه گفتيد مذاكره به قرارداد رسيده باشد؟ نه چراكه قرارداد فرآيندي زمانبر نياز دارد.
در اين مدت خبرهايي درباره مذاكره و خريد هواپيما از روسيه شنيده شده است. اگر از ايرباس يا بوئينگ هواپيما بخريم، آيا روسيه سهمي در اين ميان خواهد داشت؟
هواپيماي مسافربري تا 80 نفر، از 80 تا 100 نفره، از 150تا 210نفره و 300 نفر به بالا تقسيمبندي ميشوند. در هواپيماي 100نفره چهار كشور هستند كه هواپيماهاي به روزي را ميسازند، اين چهار كشور ازجمله بمبارديه كانادا، (Bombardier) امبرائر برزيل (Embraer) ام ار جي ژاپن كه به تازگي اين كشور توانسته به اين قابليت دست يابد (MRJ) و ديگري روسيه است كه سوپرجت را رونمايي كرد. هواپيماها از نظر عملكرد ايمني و هزينه بسيار مشابه هستند و اجزايي كه استفاده كردهاند همگي شبيه به هم است زيرا همگي از يك موتور و سيستم الكترونيكي استفاده كردند. بنابراين ما اينجا بايد بگوييم كه چهار گروه و مجموعه داريم كه بايد يكي از آنها انتخاب شود. بنابراين اگر بخواهيم هواپيمايي با ظرفيت 100نفر با همكاري يكي از اين كشورها بسازيم، طبيعتا روسيه نيز ميتواند جزو يكي از اين كشورها باشد. اما نكتهيي كه بسيار مهم است هواپيمايي كه راجع به آن بحث ميكنيم، هواپيماهاي روسي سابق نيست بلكه هواپيمايي است كه از تمام اجزايي استفاده كرده كه ساير هواپيماها از آن استفاده ميكنند زيرا هواپيماها به اين سمت ميروند كه موتور و سيستم مشابه داشته باشند. زيرا هر اندازه كه از اجزاي امتحان شدهيي كه جاي ديگري امتحان شده استفاده كنند ايمني هواپيما ارتقا پيدا ميكند.
ساخت هواپيماي 6 نفره كه بنا بود بهمن به پايان برسد به كجا انجاميد؟
معمولا هواپيما اينگونه است كه براي بهرهبرداري از آن سه زمان لازم است. يك مرحله آن هواپيما يكپارچه ميشود و تست اوليه روي باند صورت ميگيرد. مرحله بعدي تست پروازي است كه در اين شرايط امتحان انجام ميشود و پس از آن نيز تست در شرايط مختلف پروازي صورت ميگيرد كه تاييديه هواپيما صادر شود. وقتي كه گفته شد هواپيماي 6 نفره تا بهمن ماه نهايي شود؛ بنا بود تست روي باند انجام شود و زمانبندي آن با توجه به اينكه بعضي از اجزا تهيه شود بسيار طول كشيد كه اين با تاخير يكي دو ماهه انجام ميشود. اما از نظر فني هيچ مشكل خاصي وجود ندارد. ما يكي از مشكلاتي كه در ساخت هواپيما داشتيم براي تامين قطعات با استاندارد خاص منابع خاصي وجود داشت كه آنها اغلب به ما قطعه نميدادند يا اگر هم ميدادند با قيمتهاي بسيار بالا ميدادند. اما اكنون ميتوانيم بگوييم كه ساخت هواپيما پس از تحريم در كلاس هواپيماهاي كوچك و متوسط انجام خواهد شد.
بعد از سقوط هواپيماهاي ايران140 يا همان آنتونف پروژه ساخت هواپيماهاي 50 تا 60 نفره به شكست انجاميد؟
نه اصلا به شكست نرسيد.
از اين هواپيما 15 فروند ساخته شد و 6فروند از آن در خطوط هوايي فعاليت كرد كه 4 فروند آن سقوط كرده است، آيا اين را يك شكست نميبينيد؟
نه؛ سقوطها چهار فروند نبود. سقوط هواپيماهاي آنتونف دو مورد بود. به هر حال اكنون كاري با كيفيت اين موضوع ندارم. در دوران تحريم غربيها با ما كار نميكردند و شركتهايي كه هم به ما فناوري و محصول ميدادند شرقيها بودند. شرقيها نيز تا زماني كه اجزاي آن را بگيريد، قابليت اعتماد بسيار پاييني دارد. اما اگر اجزاي غربي را بگيريد و روي اجزاي شرقي قرار دهيد، قابليت اطمينان آن بالا ميرود. بنابراين كاري كه انجام ميدهيم اين است روي همين هواپيما با مراجع مختلف صحبت كرديم كه از قطعات غربي و استاندارد روي اين هواپيماها استفاده كنيم بنابراين پروژه اين هواپيما متوقف نشده و مذاكرات آن انجام شده و كارهاي آن درحال پيشرفت است.
درحال حاضر اين هواپيماها پرواز ميكنند؟
با توجه به اينكه يك حادثهيي رخ ميدهد تا زمان يافتن علت سقوط، پرواز را متوقف ميكنند اما با توجه به اينكه علت مشخص شده پروازهاي آن آغاز خواهد شد.
شما چرا به اين پروژه تا اين حد زياد اميدوار هستيد؟
همه به اين پروژه اميدوار هستند زيرا يكي از بهترين پروژههاي انجام شده است. شما زماني كه به هيچ جايي دسترسي نداريد تمام تلاش خود را انجام و آن را ارائه ميدهيد كه قطعا نميتواند بهترين باشد. پس ما در شرايطي كه هيچكس با ما همكاري نميكرد موفق شديم جزو10كشوري قرار بگيريم كه اين محصول را داشتند اما الان از اين محصول بايد مراقبت شود. بيش از دو هزار نفر نيرو روي آن زمان گذاشتند، نيروهايي كه هواپيماسازان شركتهاي خارجي آنها را قبول دارند و بحث همكاريهاي مشترك به ميان آمده است. درحال حاضر محصولي داريم كه به دليل محدوديتها نميتوانستيم كامل كنيم. از اين رو هم محصول و هم متخصصان را بايد ارتقا دهيم و اين كار هم انجام خواهد شد.
چرا بعد از سقوط نام اين هواپيما از ايران140 به آنتونف تغيير نام پيدا كرد؟
اين يك بحث تكنيكي است. ايرباس در طول ماههاي گذشته چند سقوط داشته است. وقتي كه يك سقوط رخ ميدهد، اسم ايرلاين به ميان نميآيد و برند هواپيما مطرح ميشود. وقتي كه چنين اتفاقاتي رخ ميدهد سعي ميشود تا منشأ هواپيما استفاده شود. اين هواپيما در حقيقت آنتونف140 بوده كه داخليسازي شده و زماني كه آن را بخواهيم تحليل كنيم بايد به كارخانه اصلي برود كه مسووليت تمامي چيزها را برعهده گيرد و مشكل اساسي را پيدا كند.
يعني مشكل اصلي از كارخانه اوكرايني بوده است؟
من وارد جزييات كه كجا مشكل داشته نميشوم.
آقاي خرم، وزير وقت راه و شهرسازي دولت اصلاحات اعلام كردند كه مخالف پرواز هواپيماهاي ايران140 بودند و تصميم بر اين شد كه هيچ يك از ايرلاينهاي معتبر از اين هواپيما استفاده نكنند اما در نهايت اين اتفاق رخ داد. آيا اين هواپيما تاييديه پرواز داشته است؟
صرف مخالفت آقاي خرم شرط نيست. استاندارد پرواز يك قاعده و يك مرجع تصميمگيري دارد كه به يك هواپيما اجازه پرواز ميدهد يا نميدهد. اين مرجع نيز معمولا اينگونه است كه اگر يك هواپيما طراحي شود يك سري تستها را انجام خواهد دارد و اگر اين آزمايشها موفق بود، هواپيما قابليت پرواز خواهد داشت. اين هواپيما از مراجع رسمي زمان خود مجوز لازم را دريافت كرده است بنابراين با بحث يك نفر نميتوان گفت كه موضوعي تغيير خواهد كرد. اصولا قاعدهيي كه وجود دارد بايد از آن تبعيت كرد. نظر آقاي خرم نظر شخصي ايشان بوده كه بسيار محترم است اما نميتوانيم يك محصول را درگير نظرهاي مختلف كنيم.
پروژه ساخت هواپيماهاي پهنپيكر به كجا انجاميد؟
ساخت هواپيما صرفا مطرح نيست. وقتي كه ميخواهيد يك هواپيما را طراحي كنيد بايد ديد كه آيا توان طراحي وجود دارد و آيا مرجع بينالمللي طراحي را تاييد ميكند يا خير. اگر از مرحله اول گذر كنيم بايد ببينيم كه ميتوانيم اجزاي هواپيما را بسازيم و مرحله بعدتر نيز بايد مجوز نهايي محصول را دريافت كرد تا بتواند يك هواپيما پرواز كند. وقتي كه از ساخت يك هواپيما سخن به ميان ميآوريم بايد اين فرآيندها طي شود و هر كدام از آنها نيز زمان خاص خود را ميطلبد. براي ساخت هواپيماي 150 نفره پروژه ملي تعريف شد كه براي بودجه اين محصول 100ميليارد تومان در طول سه سال پيشبيني شد. پس از تصويب پروژه در طول سه سال تنها 10ميليارد تومان آن تامين شد. در فاز تعريف شده طراحي انجام شده و درحال حاضر به جايي رسيدهايم كه بايد اجزاي آن تعريف شود. اما به دليل عدم تخصيص بودجه مورد نياز كار تا حدي پيش رفته است اما تاكنون كار بيش از بودجهيي كه ارائه شده، پيش رفته است بنابراين ما اكنون تيمهاي مختلفي داريم تا بتوانند در بخش ساخت اجزاي هواپيما شروع به كار كنند.
براي اين موضوع با چه كشورهايي همكاري ميكنيد؟
براي اين موضوع تا قبل از اينكه تحريم شويم با چند كشور صحبت شد تا بتوانيم كار مشترك انجام دهيم. اما بعد از تحريم شرايط متفاوت شد. البته قبل از طراحي اگر ميخواستيم با يكي از شركتهاي هوايي وارد مذاكره شويم ميتوانستيم بگوييم كه سازندگان ما ميتوانند ساخت تعدادي از قطعات را بر عهده بگيرند اما اكنون كه طراحي انجام شده است، ما ميتوانيم بگوييم كه يك مركز طراحي داريم كه ميتواند تامينكننده بخشي از نيازها باشد. ما درحال حاضر در حوزهيي كه ميتوانيم با ساير كشورها داشته باشيم علاوه بر ساخت قطعه و تعميرات عمده و ارتقاي محصول ميتوانيم در حوزه طراحي نيز همكاري كنيم. ما با كشورهاي مختلفي وارد مذاكره شديم كه بحث كشورهايي همچون چين، ژاپن، كانادا و روسيه مطرح شد.
شما در صحبتهايي گفته بوديد كه قطعهسازان ما براي وصل شدن به زنجيره تامين بايد روابط بينالملل خود را افزايش دهند حالا با اجرايي شدن برجام اين روند چگونه پيش خواهد رفت؟
به دليل تعداد محدود هواپيما در داخل كشور، قطعهسازان ما به صورت محدود درحال ساخت قطعه هستند و با كم شدن تدريجي اين هواپيماها كار آنها نيز كم خواهد شد. بنابراين يكي از كارهايي كه بايد انجام دهيم، قطعهسازان داخلي با قطعهسازان خارجي به صورت مشاركتي وارد همكاري شوند. علاوه بر اينكه در داخل كشور سرويس دهند به كشورهاي ديگر نيز سرويسدهي انجام دهند. برجام فرصت خوبي است كه اين ارتباطها را ايجاد كنيم. اين كار را با گروههاي مختلفي انجام داديم كه اميدوارم در مصاحبههاي بعدي بتوانيم به صورت رسمي بگوييم با چه شركتهايي وارد مشاركت و همكاري شديم.
در سال 88 گفته بوديد كه هر ساله بايد منتظر يك پديده باشيم، آيا اين موضوع به وقوع پيوسته است؟
بله؛ به نظر من اين اتفاق افتاده است. وقتي كه درخصوص صنعت هوايي صحبت ميكنيم به چهار گروه تقسيم ميشود. اول بالگردها، دوم پهپادها، سوم هواپيماها، چهارم ساخت اجزاي اصلي اين صنايع است كه ما هر سال به جاي يك اتفاق چند اتفاق را شاهد بوديم. برخي از اين دستاوردها در حوزههاي نظامي بود كه صلاح بر اين بود كه معرفي نميشد و برخي دستاوردها نيز اگر اعلام ميشد ممكن بود منابع محدود براي همكاري را شناسايي و جلو آنها را بگيرند. فقط ميتوانم بگويم كه در اين بخش هر سال چندين دستاورد داشتيم كه تنها به دو دليل جلوه بيروني نداشت كه ممكن بود راههاي تامين منابع بسته شود و دوم اينكه به دليل نظامي بودن برخي از موارد رونمايي ممكن نبود. اگر خاطرتان باشد ابتداي امسال هواپيماي صاعقه رونمايي شد و در بهمن ماه نيز هواپيماي ديگري رونمايي خواهد شد كه آموزشي است.
آيا شما به اين اعتقاد داريد كه پس از جنگ آب در كره زمين، جنگ در فضا به وجود خواهد آمد؟
بله؛ اين موضوع كاملا درست است. يك بخشي از فضا در كنترل دولتها و بخشي ديگري از آن در كنترل دولتها نيست. تا 100كيلومتر در اختيار دولتهاست اما بالاتر از آن هر دولتي ميتواند از اين فضا استفاده كند بنابراين اگر در فناوري فضايي دست روي دست بگذاريم به ناگاه بالاي سر ما يك ايستگاه فضايي ايجاد ميكنند كه هيچ كاري هم نميتوانيم انجام دهيم زيرا ديگر در كنترل ما نيست. بنابراين همانطور كه بحث آب يك بحث جدي است و بايد به آن بپردازيم، فضا هم بحث جدي است كه بايد معادل آن فكر كنيم.
غربيها اكنون به شدت روي اين موضوع فعال هستند و حتي كنوانسيونهايي در اين زمينه فراهم كردند، آيا اكنون ما روي آن درحال فعاليت هستيم كه چند سال آينده نگران پيشرفت ناگهاني و عقب ماندن در اين جريان باشيم؟
كساني استاندارد را تعيين ميكنند كه در يك سطح قرار داشته باشند و كشورهايي كه به لحاظ دانش فضايي سطح پاييني دارند، نميتوانند استاندارد تعيين كنند. مثلا ما در نانو هم تراز با دنيا فعاليت كرديم، سه استاندارد بينالمللي را تعيين كردند تا در اين خصوص قوانين تدوين شود. بنابراين اگر بخواهيم استانداردنويس شويم بايد خودمان را به جمع كشورهاي توانمند ارتقا دهيم.
شما سه قرارداد با وزارت دفاع تنظيم كرديد كه يكي ماهوارهبر امام خميني و ديگري سيمرغ و طلوع بود، اينها تنها دستاوردهاي شما در زمينه فضايي بوده يا دستاورد ديگري هم داشتيد؟
دستاوردهاي زياد ديگري هم داشتيم. در فضا يك سياستي كه داريم به سمت كاربري پيش ميرويم زيرا فضا مزيتهاي بسيار زيادي دارد كه ميتواند بسيار موثر باشد. سه قراردادي كه با وزارت دفاع بود مركز ملي فضايي تنها هماهنگيهاي آن را انجام داد زيرا كار ما اجرايي نيست بلكه سياستگذاري است. يكي از بحثهايي كه درحال فعالسازي آن هستيم، دانشگاههاي ما روي ماهواره كارهاي فراواني انجام دادند كه درحال تعريف سه ماهواره استاندارد هستيم. وقتي سه ماهواره استاندارد داشته باشيد، ميتوانيد يك تجارت فضايي را آغاز كنيد. در چنين شرايطي است كه ميتوانيم از ساير كشورها پروژه بگيريم و براي آنها كار انجام دهيم زيرا اگر بخواهيم استانداردنويس باشيم بايد از لحاظ علميتوانايي آن را داشته باشيم. يكي از بحثهاي ديگر ما اين است كه بدانيم در يك شهر هوشمند تمامي افراد در كجا قرار گرفتهاند زيرا اين بحثي است كه در زمينه ناوبري مطرح است و ميتوانيد به شكل پيشرفتهتر آدمها را نيز جستوجو كنيد. اين موضوع براي بيماران آلزايمري و بيماريهاي حاد بسيار مناسب خواهد بود. بحث مهم ديگر كاربريها در حوزه محيط زيست، مديريت بحران و مديريت منابع آبي است.
با توجه به تجربه شما در صنعت خودرو، چه تفاوتي در موضوع انتقال فناوري در صنايع هوايي و خودروسازي وجود دارد؟
انتقال فناوري مسيرهاي خاص خود را دارد كه بايد به اين مسيرها مسلط باشيد. موضوع ديگري كه وجود دارد، اين است كه هيچكس به سادگي انتقال فناوري نخواهد داد و بايد يك انگيزهيي براي طرف مقابل وجود داشته باشد. انگيزهيي كه ميتوانيم ايجاد كنيم اين است كه بازار بزرگي در ايران وجود دارد. فرض كنيد در مورد خودرو ايران يك بازار دو ميليوني دارد. كشورهايي كه بازار 500هزار دستگاهي دارند تعداد زيادي فناوري از شركتهاي مختلف در اختيار گرفتهاند. در مورد انتقال فناوري دو نكته وجود دارد نخست اينكه هيچ شركتي به راحتي اين كار را انجام نميدهد و دوم اين روش به صورتهاي مختلفي انجام ميگيرد. شما اگر نتوانيد اين معادله را درست حل كنيد هيچ اتفاقي رخ نخواهد داد. در بحث محركهاي انتقال فناوري تخصصي خاص ميخواهد كه به آن مديريت فناوري ميگويند. افرادي كه ميتوانند متناسب با نوع كار و صنعت به ما بگويند كه به چه نحو مناسبي انتقال فناوري انجام دهيم. اگر ما در انتقال فناوريها موفق نبوديم علت اصلي آن هم اين بود كه ما پول نحوه ساخت يك محصول را پرداخت ميكرديم كه تا يك سال ديگر قديمي ميشد و بايد شركت اصلي يك بار ديگر محصول جديد خود را عرضه ميكرد متاسفانه روشهاي انتقال فناوري ما بسيار ابتدايي بود.
با نگاه به رزومه كاري شما همواره بحث از آيندهنگري وجود دارد با توجه به تجربه گذشته شما به عنوان مديرعامل ايرانخودرو براي صنعت خودرو چه آيندهيي را متصور هستيد؟
زماني كه در ايرانخودرو كار خود را آغاز كرديم بر مبناي يك استراتژي 10ساله بود كه از 81 شروع شد و بنا بود تا 90 ادامه پيدا كند. در سال87 اين روند قطع شد و استراتژيهايي كه ما داشتيم مسوولان بعدي ادامه ندادند با اين حال استراتژي ما چند مولفه مهم داشت. نخستين مولفه اين بود كه صادرات را به حجم يك ميليارد دلار برسانيم چراكه طبق محاسبات ما نسبت به توليد يك ميليارد دلار ارز لازم است و اگر اين كار را انجام ميداديم ديگر نيازي به دريافت ارز از جاي ديگري نبود. اگر اين روند ادامه پيدا ميكرد با وجود تحريم نيز با مشكلي روبهرو نميشديم زيرا ارز در خارج از كشور وجود داشت و قطعه به راحتي ميتوانست وارد كشور شود و كسي جلو آن را نميگرفت. دوم اينكه در محصولات ما نياز به نوآوري هر ساله داشتيم و هر سه سال نيز براي ماندن در كورس رقابت بايد محصولي جديد را به بازار ارائه ميكرديم. ما محصولي مانند رانا را براي بازار چين طراحي كرديم كه متاسفانه تبديل به رقيب206 در داخل شد. اين محصول اصلا براي مصرف داخل ساخته نشد بلكه رانا بنا بود به چين صادر شود. در آن دوران وقتي كه همكاري ايران با پژو 20ساله شد به آنها اعلام كرديم كه تاكنون از شما خريد فناوري ميكرديم از حالا به بعد بايد همكاري فناورانه داشته باشيم و محصول مشترك به بازار ارائه دهيم. آنها هم پيشنهاد آوردند كه پژو، ايرانخودرو و آرژانتين ميتوانند يك پايه محصول تعريف كنند كه بر مبناي آن سالانه چندين محصول به بازار ارائه دهيم.
بحث دوم شما هيچگاه محقق نشد و انتقادهاي كنوني از صنعت خودرو نيز در همين زمينه است.
محقق شدن استراتژي نيازمند دو كار هماهنگ دارد. يكي اينكه در اهداف راهبردي يك موضوع را قرار دهيد و دوم قادر باشيد تا اين هدف را پيادهسازي كنيد. اگر مشاهده كنيد در وزارت صنعت اهداف راهبردي زيادي وجود دارد و آرزو دارند كه به اين اهداف دست پيدا كنند. اما پيادهسازي اهداف راهبردي نيازمند تخصص و افراد خاصي است كه در اين بين مولفههاي خاصي در كنار هم قرار گيرد و از افراد يك تيم كاري چند تخصصي تشكيل دهند تا كار را پيش ببرند. راهبردي كه ما طراحي كرديم شايد افرادي كه بعدتر آمدند نتوانستند آن را اجرايي كنند زيرا در دوره حضور خود در ايرانخودرو افرادي توانمند تربيت كرده بوديم كه ميتوانستند راهبرد را پيش ببرند. درحال حاضر برخي از اين افراد در كارخانههايي مانند تويوتا، امريكا، استراليا و تعدادي ديگر از كشورها مشغول كار هستند. ما آدمهاي جهاني پرورش داديم كه ساير شركتها آمدند و آنها را به سرعت جذب كردند.
به نظر شما اين ناراحتكننده نيست كه مديري برنامه 10ساله داشته باشد و در سال هفتم به ناگاه اين برنامه متوقف شود؟ دليل چنين كاري چيست؟
برنامه 10ساله را من به تنهايي تهيه نكرده بودم بلكه تمام ايرانخودرو دست به دست هم داده بود تا اين برنامه 10ساله تهيه و تنظيم شود. در آن دوران 50 تا 60 نفر از مديران رده بالاي ايرانخودرو چند ماه وقت گذاشتند تا اين برنامه تدوين شود بنابراين هر كسي كه ميآيد متعهد ميشود كه به اين فكر جمعي احترام بگذارد و آن را اجرايي كند. اما متاسفانه برخي افرادي كه بعدتر آمدند يا توان اجراي آن را نداشتند يا به فكر جمعي اعتقادي ندارند از اين رو چنين موضوعي باعث ميشود تا در كار خود درجا بزنيم.
اگر مديريت شما در ايرانخودرو ادامه داشت، وضعيت اين شركت چگونه بود؟
من بهتر است كه به اين سوال پاسخ ندهم چون ممكن است مديران فعلي از بنده ناراحت شوند. اما در پاسخ به اين سوال ميتوانم بگويم كتابي منتشر كردهام كه در آن به صورت كامل آمده است كه تا سال 1390 چه برنامهيي براي ايرانخودرو داشتم و بايد اين شركت به كجا ميرسيد.
آينده لغو تحريمها را براي صنعت خودرو چگونه ميبينيد؟
اين موضوع ميتواند براي صنعت خودرو كشور فرصت بسيار مناسبي باشد. به شرطي كه راههاي گذشته را ادامه ندهيم. اگر ما تا قبل از تحريم يك راه را ادامه ميداديم و بعد از تحريم هم همان راه را بخواهيم ادامه دهيم هيچ تاثيري در وضعيت ما نخواهد داشت. اگر با توجه به محدوديتهايي كه داشتيم و از راهكارهاي به دست آمده براي تقويت خودمان استفاده كنيم قطعا لغو تحريمها تاثيرگذار خواهد بود.
خبر رسيده كه ايرانخودرو با مرسدس بنز به توافق رسيده است. آيا اين موضوع را نيز در راستاي استفاده از اهداف برداشته شدن تحريمها ميبينيد؟
مرسدس بنز بيشتر در حوزه خودروهاي تجاري وارد ميشود كه پيشتر نيز با ايرانخودرو ديزل همكاري داشتند و حالا بعد از لغو تحريمها ميتوانند مجدد كار خود را از سر بگيرند.
با شناختي كه از خودروسازان خارجي داريد، فكر ميكنيد كه براي سرمايهگذاري مشترك وارد ايران شوند؟
خودروسازان خارجي جايي سرمايهگذاري ميكنند كه همه مديريت سرمايه دست خودشان باشد. در جاهايي هم سرمايهگذاري آنها اينگونه است كه يك مدرك فني ارائه ميدهند براي آن معادل سرمايهگذاري تعيين ميكنند. درحال حاضر احتمال سرمايهگذاري وجود دارد زيرا بازار مصرفي بسيار خوبي در ايران داريم. اما براي سرمايهگذاري و اجراي آن براي كوتاهمدت نيازمند همكاري نزديك خودروسازان با خودروسازان خارجي است و نهادهاي تصميمگير نيز آنها را حمايت كنند.
نظر شما در مورد برنامه وزارت صنعت در مورد داخليسازي چيست؟ آنگونه كه گفته شده از 30درصد آغاز و هر ساله يك سهم به داخليسازي محصولات اضافه شود و اگر اين موضوع در قراردادها قيد شود، طرفهاي خارجي به آن پايبند خواهند بود؟
سادهترين كار اين است كه بخواهيد يك بند را در قرارداد قرار دهيد و سختترين كار اين است كه آن بند را اجرا كنيد. اگر شركت خارجي كه ما را شناخته باشد! حتما اين بند را قبول ميكند زيرا ميداند كه ما آن را اجرا نميكنيم. اما اگر طرف ما شركت خارجي باشد كه متعهد به اجراي قرارداد به سختي آن را خواهد پذيرفت بنابراين ميتوانيم چنين چيزهايي در قرارداد بگذاريم و آن را بسيار مفيد ميدانم اما براي اينكه يك شرطي در قرارداد ميگذاريم بايد توانمندي اجراي آن را نيز داشته باشيم و آماده شدن براي اين موضوع هم كار سادهيي نخواهد بود.
چين در اين سالها در صنعت خودرو ما جا خوش كرده اما اگر بخواهيم دوباره با غرب همكاري كنيم، جايگاه چين در كجا خواهد بود؟
چين در ايران جا خوش نكرده بلكه از فرصتي كه براي صنعت خودرو اين كشور به وجود آمد، استفاده كرد. در دوره تحريم، شركتهاي مختلف با ما همكاري نكردند اما چين با ما همكاري كرد. چين محصولاتي داشت كه هر جايي به راحتي آنها را نميخريدند و ما چون چاره ديگري نداشتيم از آنها خريديم. اين همان ناچاري كه در قبل درخصوص هواپيما گفتم كه به سمت شرقيها رفتيم در خودرو نيز اينگونه بود بنابراين چينيها از اين فرصت در ورود به بازارهاي جهاني استفاده كردند و استاندارهاي خود را به خوبي بالا بردند بنابراين وقتي كه درحال حاضر درخصوص خودروسازي چيني صحبت ميكنيم بايد با احتياط حرف آن را به ميان آورد. بسياري از جنسهاي كارخانههاي چيني اكنون كيفيت معادل 90درصد كارخانههاي كرهيي را دارند. بنابراين اگر از ديدگاه فناوري جديد بخواهيم نگاه كنيم، چينيها ميتوانند يكي از همكاران ما باشند. ولي اگر به صورت قديم بخواهيم ادامه دهيم بهتر است كه مسير را ادامه ندهيم.
چقدر به آينده صنعت خودرو خوشبين هستيد؟
درحال حاضر بايد خوشبيني را كنار گذاشت؛ ما چه بخواهيم چه نخواهيم زيرساخت بسيار قوي را در صنعت خودرو داريم. اما اين زيرساخت دو مشكل جزيي دارد، يك مشكل اين است كه با دنيا در طول چند سال فاصله گرفتهايم و فناوريهاي قديمي داريم زيرا فناوري دو وجه دارد، يكي اينكه آن را به ما ميدهند تا بسازيم اما يكي در شرايط عادي با آن فناوري10عدد توليد دارد و ديگر شركت 100عدد توليد دارد. شركت دوم، فناوري دومي دارد كه به آن فناوري نرم گفته ميشود. اين شركت از تمام ظرفيتها و امكانات استفاده ميكند تا بتواند يك محصول با كيفيت و ارزانتر را توليد كند. مشكل ديگري كه داريم فناوري نرم در خودروسازي ما تضعيف شده است. ما اگر بتوانيم اين دو وجه را اصلاح كنيم ميتوانيم پيشرفت خوبي داشته باشيم. زيرا قطعهسازان فوقالعاده توانمند داريم و به دليل شرايط علمي خوب كشور قطعات پيچيده را نيز ميتوانند در داخل كشور توليد كنند. طراحي جديد را نيز بايد وارد كشور كنيم. شركتهاي مختلفي هستند كه ميتوانيم با آنها وارد همكاري شويم. بنابراين براي رسيدن به يك وضعيت خوب مشكل داريم زيرا تحريم باعث شد ساختار مالي خودروسازان با آسيب فراوان مواجه شود و بايد اين ساختار را اصلاح كنيم. از طرفي روشهاي قديمي را فراموش كنيم و به سمت روشهاي جديد سوق پيدا كنيم و به سمت ارتقاي فناوري پيش رويم در آخر نيز اگر از روشهاي فناوري مدرن استفاده كنيم، ميتوانيم در خودروسازي يكي از برندهاي مطرح شويم.
سمانه عابدي