مهرداد عمادی مشاور اقتصادی در اتحادیه اروپا: تغییر نقشه راه انرژی و ردپای کمرنگ تهران
ایران خودخواسته از بازار نفت و گاز خارج شده است. تغییر نقشه راه انرژی و ردپای کمرنگ تهران با خروج خود خواسته ایران از بازار نفت / تخفیف نفتی به چین پیامد دارد. اگر ایران بخواهد در اصرار به نگهداشتن سهم خود در بازار انرژی چین تخفیفها را بیشتر کند بدون پیامد نیست، روسها فقط به عنوان رقابت به این مسئله نگاه نمیکنند، از ابزارهایی که در تهران دارند، استفاده میکند! و کسانی را که خواستار حفظ بازار انرژی ایران در چین هستند، حذف میکنند و یا پارامترهای جدیدی برای تصمیمگیری در تهران تنظیم میکنند! در این راستا در ارزیابی که ما در دوم ماه می داشتیم سهم روسیه برای افزایش فروش نفت عمدتا از بازارهای ایران خواهد بود و این پیامدهای ارزی و ژئوپلیتیک جدی برای ایران خواهد داشت
خبراقتصادی - به دنبال جنگ روسیه و اوکراین، اروپایی ها به دنبال کاهش سهم روسیه از تامین انرژی خود هستند، در عین حال کشورهای دیگر از جمله قطر، آذربایجان و عراق به دنبال افزایش سهم خود و جایگزین روسیه هستند. در عین حال، روسیه نیز با از دست دادن سهم خود دراروپا، به دنبال آن است که بازار نفت ایران را درچین و کشورهای دیگر به چنگ آورد. در نتیجه ایران خودخواسته از بازار نفت و گاز خارج شده و بازار را به قطر، روسیه، آذربایجان و عراق واگذار کرده است.
در این راستا سناریو و برنامهریزی در سطح جهان، اروپا و غرب بر این مبنا است که نقش ایران کمرنگتر خواهد شد اما 3 کشور قطر، عراق و آذربایجان نقشهای مهمتری را ایفا خواهند کرد.
در ارزیابی تحریم نفتی علیه روسیه، در نشست دوم ماه می در مورد امنیت انرژی اروپا که با حضور نمایندگان اقتصادهای کلیدی اتحادیه اروپا برگزار شد به این موضوع اشاره شده که در کوتاهمدت و میانمدت سیاست اقتصادی و تجاری باید به سوی حداقل کردن حضور روسیه در بازار انرژی اروپا برود. سمت سیاستگذاری به این شکل است که کمتر از 18 ماه خرید نفت روسیه به کمتر از 15 درصد قبل از بحران اوکراین برسد که نشان میدهد نگاه به روسیه تغییر کرده و این دگرگونی پایهای بوده و گذرا نیست.
روسیه شریک مطمئن انرژی اتحادیه اروپا نخواهد بود، در حال حاضر تغییر نگاه به نفت روسیه به این شکل است که چنانچه حتی فردا هم جنگ روسیه و اوکراین به گفتوگوی صلح برسد اینگونه نیست که 6 ماه بعد روسیه سهم خود را در بازار به دست بیاورد. شاید بیش از 30 ماه طول بکشد که به شرایط قبل از جنگ برگردد و این نشان میدهد روسیه دیگر نمیتواند شریک مطمئن انرژی برای اتحادیه اروپا باشد.
دستور پوتین مبنی بر مصادره املاک و داراییها در اتحادیه اروپا تاثیر روانی عمیقی در مورد اطمینان به روسیه به عنوان کشور قانونگرا و قانونپذیر ایجاد کرده است.
در نقشه راه بازار انرژی چند تغییر اتفاق افتاده است، در نوامبر 2021 در لندن نشستی در خصوص امنیت انرژی و بازار سوختهای فسیلی برگزار شد و چند نکته داشت و آن اینکه کمرنگ شدن نقش ایران در بازار در مقایسه با ذخایر نفت و گاز است. در حقیقت حرکت ایران به سمت فروش نفت و گاز به صورت پایاپای و در مقابل کالا و حتی در مواردی فروش با تخفیف دراز مدت، خروج ایران را از بازارهای جهانی نفت و گاز نشان میدهد.
همچنین این نگاه جا افتاده که ایران خودخواسته از بازار نفت و گاز خارج شده است. در این راستا سناریو و برنامهریزی در سطح جهان، اروپا و غرب بر این مبنا است که نقش ایران کوچک و کمرنگتر خواهد شد اما 3 کشور قطر، عراق و آذربایجان نقشهای مهمتری را ایفا خواهند کرد که در واقع رویکرد جدید این کشورها پیامد مثبتی برای کیفیت استاندارد زندگیشان خواهد داشت.
درباره جایگاه ایران در نقشه انرژی جهان در نشست کارشناسی که در نیویورک با حضور شرکتهای کلان نفتی آمریکا برگزار شد این موضوع مطرح شد که ایران به عنوان کشور دارای انرژی بیرون از مدار اقتصادی جهان خواهد بود. به عبارت دیگر ایران روز به روز بیشتر از اقتصاد جهانی حذف میشود.
ایران در کف کشورهای رده دوم انرژی است. انحصار سنگین انرژی در بخش گاز در ایران وجود دارد. موضوع مهم اینکه هدررفت ترسناکی را در بخش گاز و به صورت غیرطبیعی شاهدیم و این برای اقتصادی که غیرصنعتی است و صنایع آن متوقفشده، نگرانکننده است.
بازاریابی عمدی غیرجهانی را شاهدیم یعنی انرژی دلال به دلال و یا واسطه با واسطه به فروش میرود و این برای اقتصاد ایران هزینهافزا بوده است. در این راستا ایران از رده گروه یک سقوط کرده و در کف گروه B قرار میگیرد و این برای کشوری که ذخایر نفت و گازش دو برابر میانگین کشورهای گروه B است، نگرانکننده است.
توافق بنیادی قطر و عراق برای صادرات نفت و گاز به اروپا نیز نکته دیگر است. درباره نزدیکی ایران و اروپا با وجود روسیه باید گفت که به لحاظ پتانسیل نزدیکی ایران و اروپا ممکن است، اما چند اتفاق افتاده که هیچیک به سود ایران نبوده است. یکی توافق بنیادی قطر و عراق در مورد صادرات نفت و گاز به اروپا بوده که افقهای 10 ساله و 15 ساله تعریف شده است. بنابراین وقتی یک بازیگر جدی مثل قطر ورود میکند که عمده ذخایر گازیاش مشترک با ایران است و به طور میانگین 4 برابر هم برداشت میکند، ایران نمیتواند سهم بزرگی داشته باشد در این رابطه آنچه میتوانست در راستای تنیدگی بیشتر با اروپا حرکت کند اینکه ایران نه فقط گاز بفروشد و درآمد ارزی داشته باشد بلکه جهش فناوری نیز ممکن شود.
در حقیقت این نگاه وجود دارد که ایران سوار قطار پیشرفت و توسعه همکاری مشترک نشده است و قطار هم عبور کرده و اکنون این قطر، عراق و حتی آذربایجان هستند که سوار بر قطارند و این جای تاسف دارد. در هر حال در مورد بازار ایران همانگونه که کشورهای شرق آسیا میتوانستند فرصت خوبی باشند، بهترین پنجره نگاه به پروژههای مشترک صنعتی و بروز کردن تکنولوژی و همچنین ورود به بازار اروپا است.
در هر حال پتانسیل ورود به اروپا هنوز وجود دارد، هرچند این نزدیکی سطحی و با عمق کمتر خواهد بود، مثلا سرمایهگذاری مشترک سوئد در وسایل نقلیه سنگین، نروژ در مورد گاز و آلمان در مورد پروژههای صنعتی اتفاق نخواهد افتاد. ایران خودخواسته همکار پنهان روسیه در تحریم انرژی اروپا بوده و حتی در تحریمگریزی این کشور نیز مشارکت میکند.
عملا پنجره صادرات گاز را دیوار کردیم. در مورد گاز محدودیت خودخواستهای که ایران بر خود تحمیل کرده باعث شده درها باز نشوند، اما اگر ایران توان این را داشته باشد که اطمیمانافزایی کند ممکن است قراردادهایی منعقد شود، در هر حال ایران خودخواسته روی پنجره دیوار کشید و اکنون اگر پنجرهای هم باشد، بسیار کوچک خواهد بود.
بلندپروازیهای قطر از گاز هم فراتر رفته است. نقش قطر در حوزه گاز و سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر در اتحادیه اروپا به صورت مثبتی دیده شده است. قطر در دراز مدت از بازار گاز خارج میشود و دارای تکنولوژی خواهد بود که در تولید انرژیهای جانشین و به صورت صادرکننده عمده مطرح خواهد شد حتی در حوزه اجاره زمین در خاورمیانه و آفریقا جهت صدور انرژی ورود کرده و این برای اقتصاد قطر بسیار مثبت است.
بخش دیگر ارزیابیها از نشست نوامبر 2021 لندن معطوف به موضوع نقش عراق و آذربایجان است که در میانمدت و دراز مدت جای پای بزرگتری در بازار انرژی جهان خواهند داشت. علاوه بر آن، این سناریو هم وجود دارد که فناوریها در ونزوئلا تغییر کند و این موضوع بازاریابی نفت شِیل را دچار تغییر خواهد کرد.
سیاست تهاجمی روسیه در قبال انحصاری کردن بازار چین نیز مطرح است. درباره کاهش خرید نفت ایران از سوی چین باید گفت که این مسئله سه بعد دارد ابتدا اینکه تخفیف سنگین روسیه برای فروش حاملهای انرژی میتواند یک مانع باشد، خود چین به این ارزیابی رسیده که تنوع روابط تجاری و انرژی پدیده مثبتی است و در لفافه گفتهاند که شاید بهتر باشد در گستردگی مناسبات انرژی با ایران بازنگری کنند، بنابراین فروش نفت ایران به چین هزینه بیشتری دارد، یکی اینکه باید تخفیف بیشتری اعمال کند تا جذابیت فروش روسیه را کاهش دهد، بخش دوم اینکه اگر ایران وارد رقابت تخفیف دادن شود بدون پیامد نخواهد بود، اکنون روسیه به صورت عریانتری سیاست تهاجمی اعمال میکند، رفتار روسیه در ارتباط با یونان و بریتانیا و فنلاند نیز این موضوع را نشان میدهد.
تخفیف نفتی به چین پیامد دارد. اگر ایران بخواهد در اصرار به نگهداشتن سهم خود در بازار انرژی چین تخفیفها را بیشتر کند بدون پیامد نیست، روسها فقط به عنوان رقابت به این مسئله نگاه نمیکنند، از ابزارهایی که در تهران دارند، استفاده میکند! و کسانی را که خواستار حفظ بازار انرژی ایران در چین هستند، حذف میکنند و یا پارامترهای جدیدی برای تصمیمگیری در تهران تنظیم میکنند! در این راستا در ارزیابی که ما در دوم ماه می داشتیم سهم روسیه برای افزایش فروش نفت عمدتا از بازارهای ایران خواهد بود و این پیامدهای ارزی و ژئوپلیتیک جدی برای ایران خواهد داشت.
به نقل از ایلنا